نقدینگی چیست؟


چنان‌چه قیمت نمونه در یک دوره، بیشتر از دوره قبلی باشد، جریان نقدینگی مثبت خواهد بود. در غیر این صورت منفی است. با به دست آوردن جریان نقدینگی مثبت و منفی می‌توان نسبت جریان نقدینگی (Money Flow Ratio) را محاسبه کرد. دقت کنید که باید مجموع جریان نقدینگی مثبت را در ۱۴ دوره اخیر تقسیم بر مجموع جریان نقدینگی منفی کنید.

!جریان نقدینگی چیست؟ جریان نقدینگی ملکه است

،آیا نگران آینده مالی خود هستید؟ حتی شاید در مورد وضعیت اکنون مالی خود نگران باشید! براساس یک مطالعه بواسطه قانون لکسینگتون ، ۲۶ درصد از آمریکایی ها نگران هزینه های بیشتر از درآمد خود در سال جاری هستند. یک مطالعه دیگر نشان می دهد که دو سوم آمریکایی ها در صورت بروز موارد اورژانسی یا اضطراری باید حاقل هزار دلار بپردازند. با این حال ، بررسی دیگر نشان می دهد که ۲۵٪ آمریکایی ها در مورد تمام شدن پول در دوران بازنشستگی بسیار نگرانند

همه این آمارها چه ارتباطی با هم دارند؟ یعنی اینکه اکثریت قریب به اتفاق آمریکایی ها هیچ تصوری از چگونگی دستیابی به استقلال مالی ندارند.زندگی روزمره آنها صرف پرداخت چک به چکی دیگر ،پرداخت کردن بدهی های کارت های اعتباری وهیچ پس اندازی ندارند که از آن صحبت به میان آورند،این موقعیت ترسناکی است که باید در آن حضور داشته باشید تا آن را درک کنید ومن سال ها پیش در این موقعیت قرار داشتم

بنابراین چگونه من همه چیز را چرخاندم و تغییر دادم؟ از طریق قدرت یک مفهوم جادویی به نام جریان نقدینگی

جریان نقدینگی یا جریان گردش پول چیست؟

در دنیای سرمایه گذاری ، دو بخش اصلی وجود دارد که مردم برای آنها سرمایه گذاری می کنند: سود سرمایه و جریان نقدینگی یا گردش پول.تفاوت در چیست؟

سود سرمایه
سود سرمايه، سودی است كه شما یک بار در فروش یا يك سرمايه گذاري بدست می آورید

به عنوان مثال ، شما ۵ سهم از یک سهام را با قیمت ۱۰۰ دلار خریداری می کنید. این سهام به ارزش ۱۵۰ دلار افزایش می یابد. شما تصمیم می گیرید که سهام خود را بفروشید. سود ۵۰ دلاری که از فروش سهام خود می گیرید ، سود سرمایه است.همین مورد در موضوع املاک و مستغلات نیز صدق می کند

شما یک خانه را به قیمت یکصد هزار دلارخریداری می کنید ،شما آن را تعمیر کرده و بمبلغ یکصد و چهل هزار دلار به فروش می رسانید.چهل هزار دلارسود شما هنگام فروش خانه سود سرمایه می باشد

این در حال حاضر ضربه زدن است :یعنی اینکه برای تحقق سود سرمایه باید دارایی را بفروشید، در صورت از دست دادن پول در فروش دارایی ، می توانید زیان سرمایه هم نیز داشته باشید. یک استراتژی سود سرمایه بر بهای چیزی افزودن است، یا بالا رفتن قیمت ها در بازار است. برای اینکه شما سود کسب کنید دارایی باید از ارزش خود بالا برود. یعنی : کسی باید حاضر باشد که بیشتر از آنچه شما برای آن پرداخت کرده اید ، به شما پول پرداخت کند

جریان نقدینگی یا جریان گردش پول

جریان نقدینگی دریافت جریان درآمدی مداوم حاصل از سرمایه گذاری شما است.بسته به نوع سرمایه گذاری ممکن است شما این پول را به صورت ماهانه ، سه ماهه یا سالانه دریافت کنید

استراتژی در پشت جریان نقدینگی خرید کردن و نگاه داشتن است در حالی که استراتژی در پشت سود سرمایه خرید کردن و فروش است، بنابراین ، بیایید بگوییم که شما سهامی را خریداری می کنید که سود سهام شما را در هر سال پرداخت می کنند.این سود سهام جریان نقدینگی پول است. شما به یک تجارت نوپا وام می دهید و هر ماه سود وام خود را از آن تجارت دریافت می کنید،این سود ،جریان نقدینگی است

چرا جریان نقدینگی یا گردش پول راهی است که باید برویم؟

سرمایه گذاری درجریان نقدینگی (خریداری و نگهداری ) همان چیزی است که بیشتر سرمایه گذاران املاک و مستغلات آن را انجام میدهند . به عنوان مثال ، شما یک ساختمان آپارتمانی شش واحدی خریداری می کنید و هرکدام از واحدها را اجاره می دهید. هر ماه اجاره ها را جمع می کنید ، هزینه های عملیاتی و وام خرید ساختمان را پرداخت می کنید و اگر خوب ملک را مدیریت کرده باشید ، به جریان نقدینگی مثبت می رسید

آیا ممکن است جریان نقدینگی منفی بوجود آید؟ البته ،به همین دلیل داشتن یک بنیاد قوی مالی بسیار مهم است بطوری که سرمایه گذاری هایی که انجام میدهید جریان نقدینگی مثبت ایجاد کند

بنابراین چرا سرمایه گذاری جریان نقدینگی ، نقدینگی چیست؟ من را بسیار هیجان زده می کند؟ زیرا مزایای بسیاری دارد ، از جمله : ایجاد

آزادی مالی ο

یکی ازفرمول های زیبای من که برای رسیدن به استقلال مالی وجود دارد این است که شما نیازی به کسب صدها هزار یا حتی میلیون ها دلار پس انداز ندارید – با این حال این همان چیزی است که بیشتر مردم وقتی در مورد آزادی مالی صحبت میکنند به آن فکر می کنند که دیگر مجبور نیستند دوباره کار کنند. در عوض شما به سادگی نیاز دارید به ساخت جریان نقدینگی که بیشتر از هزینه های زندگیتان باشد

هنگامی که زندگی شما دیگر تحت الشعاع محدودیت های پولی قرار نمی گیرد ، وقت شما آزاد می شود تا هر کاری که برای شما شادی به ارمغان می آورد انجام دهید

بی اهمیتی به بازنشستگی ο

یکی دیگر از مزیت های تمرکز بروی جریان نقدینگی پول این است که ترس از اتلاف پول را از بین می برد. یکی از نگرانی هایی که من از افرادی که بازنشسته شده اند می شنوم ،این است که می ترسند حساب بانکی بازنشستگیشان دوام نیاورد

با انباشت دارایی هایی که جریان نقدینگی ماهانه را فراهم می کنند ، هر ماه پول دریافت می کنید تا زمانی که تصمیم به فروش دارایی (های) خود بگیرید

کنترل داشتن ο

من دوست ندارم روی چیزهایی سرمایه گذاری کنم که هیچ کنترلی بروی آن نداشته باشم ، به خصوص وقتی صحبت از پول من است. به همین دلیل من یک معامله گر سهام و یاکفش شنای خانگی نیستم، من خدا نیستم که از بالا یا پایین رفتن بازار سهام یا املاک و مستغلات آگاه باشم و تحت فشار قرار بگیرم

موفقیت من ناشی از نوسانات روزانه بازار نیست با سرمایه گذاری بروی جریان نقدینگی است، من نمی توانم بازارها را کنترل کنم ،اما میتوانم ویژگی های اجاره و کسب و کار یا تجارتم را کنترل کنم

چگونه جریان نقدینگی را شروع کنیم

نکته ای در زندگی سرمایه گذاری شما وجود دارد که جریان نقدینگی ناشی از نقدینگی چیست؟ سرمایه گذاری شما نه تنها از هزینه های زندگی شما بلکه از سرمایه گذاری های بعدی شما پشتیبانی می کند. در اصل ، جریان نقدینگی پول دارایی های جدیدی را پرورش می دهد ، که به نوبه خود ، جریان نقدینگی بیشتری را ایجاد می کند.ببینید این چرخه چگونه کار می کند؟

هدف من در ابتدا به دست آوردن دو واحد اجاره ای در سال به مدت ۱۰ سال بود. بدین ترتیب در پایان ده سال ،می بایست ۲۰ واحد اجاره ای میداشتم که همه آنها جریان نقدینگی ایجاد می کردند. وپس از آن حدس بزنید چه شد ؟ ۱۰ سال طول نکشید تا به آن هدف برسم – ۱۸ ماه طول کشید. البته ، این موضوع منجر شد که من هدف بعدیم را ، تهاجمی تر تعیین کنم

چیزی که برای من اتفاق افتاد ۱۰،۰۰۰ دلار جریان نقدینگی در هر ماه بود که از محل سرمایه گذاری های من ، که در درجه اول بروی املاک و مستغلات بود ایجاد شد
زیبایی این اتفاق این بود که هزینه زندگی من فقط ۲۰۰۰ دلار در ماه بود. در آن مرحله ، من از نظر مالی آزاد بود م. جریان نقدینگی حاصل از سرمایه گذاری های من بیشتر از پرداخت هزینه های زندگی من بود

امروز ، من تقریباً ۱۲۰۰۰ واحد سرمایه گذاری در املاک و مستغلات دارم و هرکدام نه تنها مبلغ بعدی را پرداخت می کنند ، بلکه پول نقد را وارد حساب های بانکی من می کنند. من می توانم وقت خود را صرف ورزش ، مسافرت و سرمایه گذاری های دیگر و کارهای دیگری که به آن علاقه دارم کنم. مطمئنا ، من هنوز “کار می کنم” ، اما به معنای سنتی خیر. من به یک میزکار گره نخورده ام. من رئیس ندارم و وقتم برای خودم است که طبق خواسته خود آن را زمان بندی میکنم

استخر نقدینگی (Liquidity Pool) چگونه کار می کند؟

استخر نقدینگی در واقع یک نوع استاندارد جدیدی است که به منظور معامله‌های کارآمد طراحی شده است. این قابلیت به کاربران این اماکن را می‌دهد که از دارایی‌های خود سودی را کسب کنند. استخرهای نقدینگی Defi امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته‌اند. به همین دلیل افرادی زیادی وجود دارند که در اندیشه پیوستن به این نوع از پلتفرم‌ها هستند.

معمولا پیوستن به استخر نقدینگی، نیاز به دانش و مهارت کافی در این زمینه دارد و نمی‌توان بدون داشتن اطلاعات کافی وارد این عرصه شد. در این مقاله قصد داریم تا به بررسی استخر نقدینگی و نحوه عملکرد آن بپردازیم. با ارزکت همراه ما باشید.

استخر نقدینگی چگونه کار می‌کند؟

در حال حاضر، دو گونه صرافی ارز دیجیتال در پلتفرم اتریوم وجود دارد. نوع اول این صرافی‌ها به شکل غیرمتمرکز، دارای دفتر سفارش هستند، که در این بین می‌توان به صرافی Radar Relay اشاره کرد. نوع دوم این صرافی‌ها به صورت متمرکز می‌باشند که استخرهای نقدینگی هم نام دارند. از جمله آن‌ها می‌توان به Kyber، Uniswap و Bancor اشاره کرد.

یک استخر نقدینگی دقیقا وظیفه این را دارد تا وابستگی توکن‌ها به میزان حجم ترید را از بین ببرد. همچنین این استخر، نقدینگی دائمی را برای توکن‌ها تضمین می‌کند. یک استخر نقدینگی در مقابل یک دفتر سفارش دارای مزیت‌هایی است که در ادامه مقاله به آنها می‌پردازیم.

این مطلب را هم بخوانید : همه آنچه درباره امور مالی غیرمتمرکز (DEFI) باید بدانید!

مزایای استفاده از استخرهای نقدینگی

این استخر در حقیقت یک بازار ساز خودکار می‌باشد که با بهره‌گیری از یک سیستم قرارداد هوشمند و خودکار، سفارش‌ها را بر مبنای پارامترهایی که نقدینگی چیست؟ از پیش مشخص شده‌اند، به یکدیگر مرتبط می‌کنند. در این قسمت لزومی ندارد تا تریدرها به صورت مستقیم با تریدرهای دیگر در ارتباط باشند. تا زمانی که سرمایه‌داران، دارایی‌های خود را وارد استخر کنند، نقدینگی نیز وجود خواهد داشت.

بازارسازها در صرافی‌هایی که متکی بر دفاتر سفارش هستند، بایستی دائما سفارشات خرید و فروش را بر اساس نوسانات بازار تنظیم کنند. بازارسازها در این شرایط باید حرفه‌ای عمل کنند و تخصص و زمان مورد نیاز را به منظور مدیریت استراتژی نقدینگی چیست؟ خود، داشته باشند. ولی در یک استخر نقدینگی نیازی به انجام این نوع کارها نبوده و تامین‌کنندگان این نقدینگی فقط کافیست که دارایی‌های خود را به یک استخر وارد کرده و باقی کارها را به قرارداد هوشمند بسپارند.

برای اینکه در یک استخر نقدینگی شرکت کنید، لزومی به احراز هویت نیست و موانعی برای اینکار برای کاربران وجود ندارد. هر شخصی قادر است تا با شرکت کردن در یک استخر نقدینگی از مزایای آن بهره‌مند شود. هنگامی که فردی قصد دارد نقدینگی را در یک استخر فراهم کند، ارزش مساوی با هر دو دارایی را بایستی پرداخت کند.

واریز ۱۰۰ دلار نقدینگی در یک استخر اتریوم یا DAI، به این معنی است که شما ۱۰۰ دلار اتریوم و ۱۰۰ دلار DAI را که در مجموع، ۲۰۰ دلار ارزش دارد را باید در استخر واریز کنید.

در مقابل، سرمایه‌گذاران به ازای سرمایه‌گذاری در استخرهای نقدینگی، توکن‌های استخر مربوطه را دریافت خواهند کرد و قادر هستند تا هر موقع که بخواهند، توکن‌های خود را برداشت کنند. برای مثال اگر فردی معامله‌ای انجام دهد، کارمزدی از آن فرد دریافت شده و در استخر نقدینگی واریز می‌شود. در این حالت اگر میزان مشارکت شما در آن استخر ۰۰۷/۰ باشد، شما ۰۰۷/۰ آن کارمزد را دریافت خواهید کرد.

کسب درآمد در یک استخر نقدینگی به چه عواملی بستگی دارد؟

کسب سود و درآمد در یک Liquidity Pool، به ارزش دارایی هنگام فراهم نمودن و برداشت، حجم معاملات و اندازه استخر بستگی دارد. به این نکته توجه داشته باشید، فعالیت ترید ممکن است در کمیت دارایی‌ها و قیمت آن تاثیرگذار باشد. در نهایت سرمایه‌گذاران، نسبت متفاوتی از دارایی‌ها را در مقایسه با آنچه واریز نموده‌اند را برداشت خواهند کرد. در این حالت است که امکان دارد حرکت بازار به ضرر یا نفع شما تمام شود.

از آنجا که باید قیمت معادل از دو دارایی را در استخر فراهم کنید، تغییرات کوچک و بزرگ بین زمان عرضه و برداشت کردن می‌تواند منجر به ضرر گردد. به این ترتیب سودی را که سرمایه‌گذاران کسب خواهند کرد، به عوامل زیادی بستگی خواهد داشت و متغیر است.

مخاطرات Liquidity Pool

این نوع استخرها اگرچه ممکن است مزایایی زیادی را برای کاربران به دنبال داشته باشد، اما مخاطرات خاص خود را نیز دارند. این استخرها وقتی بیشترین کارایی را دارند که ارزش بازار به صورت تدریجی، تغییر کند. هنگام تغییرات ناگهانی قیمت‌ها، استخرها بسیار آسیب‌پذیر هستند.

همچنین هنگامی که نقدینگی در یک استخر بیش از حجم تراکنش‌ها باشد، کارمزها نیز کاهش پیدا خواهند کرد و دامنه تنوع قیمتی نیز تنگ‌تر خواهد شد. استخرهای نقدینگی به وسیله قراردادهای هوشمند اداره می‌شوند. بنابراین خطراتی مانند آسیب پذیری و باگ‌ها، دور از انتظار نیست.

مطلب پیشنهادی: خرید بیت کوین در صرافی ارز دیجیتال

سخن پایانی

می‌توان گفت که، Liquidity Pool ایده جالبی است و شرایط خوبی را می‌تواند برای سرمایه‌گذاران فراهم کند. افرادی که در این استخرها مشارکت می‌کنند، بایستی ابزار و امکانات مخصوص برای بررسی و نظارت دقیق قیمت‌ها داشته باشند، تا در مواقع گوناگون بتوانند سریعا به تغییرات قیمتی واکنش نشان بدهند.

استفاده از استخرهای نقدینگی نیاز به تخصص و مهارت بالایی دارد. در پایان توصیه ما این است، بدون داشتن مهارت کافی در این زمینه اقدامی انجام ندهید و قبل از هرکاری با یک فرد باتجربه و آگاه مشورت کنید.

سوالات متداول

استخرهای نقدینگی چگونه کار می کنند؟

استخر نقدینگی وابستگی توکن ها به میزان حجم ترید را از بین می برد. توضیحات بیشتر درمورد نحوه کارکرد این استخرها در متن مقاله آمده است.

استخر نقدینگی مناسب چه افرادی است؟

افرادی که مستمر وضعیت بازار را رصد می کنند می توانند در استخرهای نقدینگی سرمایه گذاری کنند.

اندیکاتور MFI یا شاخص جریان نقدینگی چیست؟

اندیکاتور MFI یا شاخص جریان نقدینگی چیست؟

اندیکاتور MFI که مخفف واژه Money Flow Index میباشد و در فارسی با عنوان شاخص جریان نقدینگی از آن نام برده میشود، یکی از اندیکاتورهای مهم در تحلیل تکنیکال میباشد. از اندیکاتور MFI جهت سنجش فشار خرید و فروش بهره گرفته میشود. در این مطلب آموزش اندیکاتور MFI را به شکل کامل برای شما فراهم کرده ایم. علاوه بر این تلاش ما بر این میباشد که با ادغام این دانش نخستین با تجربه و مهارت خود در این حوزه، به شما در به‌کارگیری موفقیت آمیز این اندیکاتور کمک کرده باشیم.

همانگونه که در بخش قبل عنوان نمئدیم، اندیکاتور شاخص جریان نقدینگی یا MFI جهت سنجش مقدار فشار خرید و فروش در بازار استفاده میگردد. MFI این کار را با بررسی دو فاکتور قیمت و حجم بازار انجام خواهد داد. این اندیکاتور با نحلیل این دو عامل به یک اندازه عددی متغیر میان ۰ تا ۱۰۰ دست پیدا خواهد کرد. به همین جهت، شاخص جریان پول را می‌توان یک اسیلاتور دانست. اتصال مقادیر اندیکاتور MFI در بازه‌های زمانی متنوع به یکدیگر، یک نمودار خطی را بوجود میاورد که همان نمودار اندیکاتور میباشد. بالا رفتن مقدار MFI به معنی بالا رفتن فشار خرید و ریزش مقدار آن به معنی افزایش فشار فروش خواهد بود.

سیگنال‌هایی که اندیکاتور MFI بیان میکنند را می‌توان به سه دسته کلی مناطق اشباع خرید و اشباع فروش، واگرایی و شکست نوسان تقسیم نمود. در بخش های بعدی این مطلب هر کدام از این دسته‌ها را به شکل جداگانه بررسی خواهیم نمود.

مبانی نخستین اندیکاتور MFI

MFI از خیلی جهات به اندیکاتور RSI شباهت خواهد داشت . در حقیقت RSI اندیکاتوریست که جهت اندازه‌گیری مومنتوم استفاده میگردد. اندیکاتور MFI نیز در واقع همان RSI میباشد ، با این فرق که فاکتور حجم بازار به آن اضافه گردیده. به سبب همین شباهت، این دو اندیکاتور را می‌توان به روش نقدینگی چیست؟ مشابهی مورد استفاده قرار داد.

با استفاده از اندیکاتور MFI به چه اطلاعاتی دست پیدا می‌کنیم؟ سیگنال‌های MFI

اندیکاتور MFI داده هایی را در اختیار ما خواهد گذاشت که جهت تحلیل تکنیکال و پیش‌بینی فرایند بازار خیلی مفید است. سیگنال‌های این اندیکاتور به این صورت میباشند:

مناطق اشباع خرید و اشباع فروش

منطق MFI به این صورت است که هنگامی که قیمت یک دارایی با شتاب فراوانی افزایش پیدا می‌کند، این دارایی به طرف منطقه اشباع خرید حرکت خواهد کرد. برعکس این موضوع نیز صادق میباشد. یعنی هنگامی که قیمت با شتاب و سرعت فراوانی کاهش یابد، دارایی در واقع در حال حرکت به طرف منطقه اشباع فروش میباشد. قرار گرفتن دارایی در منطقه اشباع خرید این سیگنال را خواهد داد که قیمت آن به زودی دچار ریزش خواهد شد، و قرار گرفتن آن در منطقه اشباع فروش در بیشتر اوقات از احتمال افزایشی شدن قیمت خبر خواهد داد.

به شکل سنتی، MFI بالای ۸۰ را منطقه اشباع خرید و MFI پایین ۲۰ را منطقه اشباع فروش در نظر خواهند گرفت. ولی هر معامله‌گری قادر است با توجه به روش شخصی خود، این محدوده‌ها را تغییر دهد. اگر همین روش سنتی را در نظر بگیریم، می‌توان اینطور نتیجه‌گیری کنیم که MFI بالای ۸۰ موقعیت خوبی جهت فروش و MFI پایین ۲۰ موقعیت مناسبی جهت خرید میباشد.

در دو تصویر زیر به ترتیب سیگنال‌های اشباع خرید و اشباع فروش در MFI را مشاهده خواهید کرد:

واگرایی

واگرایی‌ها هنگامی رخ میدهند که نمودار اندیکاتور با نمودار قیمت اصلی فرق داشته باشد. فرق میان اندیکاتور و نمودار قیمت در بیشتر اوقات ، خبر از وارونه شدن قریب‌الوقوع قیمت خواهند داد. واگرایی در MFI به دو دسته صعودی یا گاوی (bullish) و نزولی یا خرسی (bearish) تقسیم خواهند شد.

واگرایی صعودی یا گاوی در اندیکاتور MFI

قبل از این که به واگرایی صعودی بپردازیم، به خاطر داشته باشید که واگرایی در ذات خود به معنای فرق میان روند اندیکاتور و روند قیمت میباشد. برای نمونه در یک واگرایی، امکان نقدینگی چیست؟ دارد روند اندیکاتور افزایشی و فرایند نمودار اصلی نزولی باشد. اگر در همین وضعیت ، کمینه قیمت اندیکاتور نیز از کمینه قیمت نمودار اصلی بیشتر باشد، به آن واگرایی صعودی یا گاوی گفته میشود. در این شرایط امکان دارد که نمودار قیمت به ناگاه موجب وارونگی گردد و یک روند صعودی را شروع نماید. به همین سبب واگرایی‌های صعودی موقعیت های مناسبی جهت خرید میباشند.

در تصویر زیر یک واگرایی صعودی در اندیکاتور MFI را میبینید:

واگرایی نزولی یا خرسی کاملا نقطه مقابل واگرایی صعودی میباشد. در این شکل واگرایی بسیار عادی است که اندیکاتور در وضعیت نزولی و نمودار قیمت در وضعیت صعودی قرار داشته باشد. مسئله حائز اهمیت این میباشد که در واگرایی نزولی برابر با شکل زیر، بیشینه قیمت اندیکاتور از بیشینه قیمت نمودار اصلی کمتر خواهد بود. در چنین وضعیتی پیش‌بینی میگردد که وارونگی رخ داده و نمودار قیمت از صعودی به نزولی تغییر نماید. علت این موضوع نیز همان نکته‌ایست که در مورد واگرایی صعودی عنوان نمودیم.

کاربران اندیکاتورها واگرایی‌های نزولی را موقعیت مطلوبی حهت فروش میدانند.

اندیکاتور MFI

سیگنال شکست نوسان در MFI

شکست نوسان در MFI از دیگر سیگنال‌هایی میباشد که احتمال وارونگی فرایند قیمت را بیان میکنند. نقطه مورد توجه در مورد شکست نوسان این میباشد که این سیگنال مستقل از نمودار قیمت خواهد بود. شکست نوسان در نمودار اندیکاتور MFI به تنهایی قابل رویت میباشد.

شکست نوسان نیز مثل واگرایی، دارای دو نوع گاوی و خرسی خواهد بود.

سیگنال شکست نوسان صعودی یا گاوی در اندیکاتور MFI

شکست نوسان صعودی در اندیکاتور MFI از چهار مرحله تشکیل میگردد:

  • نمودار به زیر ۲۰ کاهش خواهد داشت و وارد منطقه اشباع فروش میگردد
  • نمودار صعودی شده ، از ۲۰ عبور کرده و تا نقطه فرضی B افزایش میابد
  • نمودار دومرتبه به وضعیت نزولی باز می‌گردد اما از مرز ۲۰ عبور نخواهد کرد
  • در این وضعیت ، احتمال دارد که اندیکاتور دومرتبه صعودی شده و از نقطه B نیز بالاتر رود

در شکل زیر نمونه‌ای از سیگنال شکست نوسان صعودی در اندیکاتور MFI قابل رویت میباشد. همانطور که مشاهده میکنید، قیمت در وضعیت A به زیر ۲۰ کاهش پیدا کرده و سپس تا نقطه B که بالاتر از ۲۰ قرار دارد افزایش یافته است. قیمت این دارایی دومرتبه دچار ریزش شده، ولی در نقطه C توقف داشته. در پایان قیمت افزایشی شده، از نقطه B نیز فراتر رفته و تا نقطه D رسیده است.

اندیکاتور MFI

سیگنال شکست نوسان نزولی یا خرسی در اندیکاتور MFI

شکست نوسان نزولی نیز نظیر نوع قبلی از چهار مرحله تشکیل خواهد شد. این چهار مرحله از این قرار میباشند:

  • نرخ تا بالای ۸۰ افزایش پیدا خواهد مرد و وارد منطقه اشباع خرید میگردد
  • نمودار ریزشی شده ، به زیر مرز ۸۰ تنزل پیدا کرده و تا نقطه فرضی A کاهش خواهد یافت
  • قیمت دومرتبه به حالت افزایشی باز می‌گردد، اما از ۸۰ عبور نمی‌کند
  • در این وضعیت ، احتمال دارد که اندیکاتور دومرتبه ریزشی شود و از نقطه A نیز عبور نماید

مرحله سوم در شکست نوسان نزولی موقعیت مطلوبی جهت فروش میباشد . در شکل زیر نمونه‌ای از یک سیگنال شکست نوسان نزولی در اندیکاتور MFI را میبینید.

اندیکاتور MFI

محاسبات و فرمول‌ها

آگاهی از فرمول‌ها و روش انجام محاسبات در اندیکاتورها جهت بهره از آن‌ها ضروری نخواهد بود. ولی فهم این محاسبات قادر است به شما در درک منطق اندیکاتورها کمک شایانی کند. خیلی از معامله‌گران حرفه‌ای با مطالعه فرمول‌های اندیکاتورهای گوناگون و ادغام آن‌ها، به فرمول شخصی خود جهت ترید دست پیدا میکنند. لذا اگر علاقه دارید منطق پایه اندیکاتور MFI جهت تشخیص فشار خرید و فروش در بازار را بفهمید، مطالعه این بخش را به شما پیشنهاد خواهیم کرد.

محاسبات اندیکاتور MFI در چهار مرحله زیر صورت میگیرد:

  1. محاسبه قیمت میانگین (Typical Price)

قیمت میانگین = ۳/(قیمت کمینه + قیمت در هنگام بسته شدن دوره + قیمت بیشینه)

  1. محاسبه جریان نقدینگی

جریان نقدینگی = حجم بازار * قیمت مجموع

  1. محاسبه نسبت جریان نقدینگی (Money Flow Ratio)

نسبت جریان نقدینگی = جریان نقدینگی منفی دوره/جریان نقدینگی مثبت دوره

جریان نقدینگی مثبت از راه جمع جریان نقدینگی در همه روزهایی از دوره محاسبه میگردد که در آن‌ها، قیمت میانگین از قیمت میانگین دوره پیشین بیشتر میباشد. و جریان نقدینگی منفی نیز به مجموع جریان نقدینگی در روزهایی اشاره خواهد داشت که قیمت میانگین در آن‌ها از قیمت میانگین دوره پیشین کمتر میباشد.

  1. محاسبه شاخص جریان نقدینگی یا همان MFI

شاخص جریان نقدینگی = (نسبت جریان نقدینگی + ۱)/۱۰۰ – ۱۰۰

جمع‌بندی

نمودارهای نمایش داده شده در ابزارهای مالی و رابطه آن‌ها با مومنتوم (جهت و شتاب حرکت دارایی مورد نظر)، معیار سنجش خیلی مهم و پرکاربردی جهت معامله‌گران بشمار میرود. به همین سبب، شاخص جریان نقدینگی را می‌توان یک اندیکاتور بسیار باارزش در تحلیل تکنیکال دانست. البته به خاطر داشته باشید که بهتر است اندیکاتور MFI (یا هر اندیکاتور دیگری) را به عنوان تنها مرجع به کار نگیرید. جهت افزایش بهره‌وری MFI، قادر هستید آن را با اندیکاتورهای دیگر و علاوه بر آن با الگوهای تحلیل نمودار ادغام نمایید، تا منسب ترین نتیجه ممکن برایتان بوجود بیاید.

نقدینگی و نقش آن در بورس چیست؟ عاملی جذاب برای سرمایه‌گذاران

نقدینگی در بورس چیست

یکی از پایه‌های اصلی و ثابت مسائل اقتصادی، نقدینگی است. نقدینگی در بازارهای مالی نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند. نقدینگی را به زبان ساده می‌توان پول در گردشی دانست که افراد جامعه در دست دارند. آن‌ها به کمک این پول می‌توانند خرید کنند و مایحتاج روزانه خود را تهیه کنند. اما منظور از نقدینگی در بورس دقیقا چیست؟ برای پاسخ به این سوال، بهتر است ابتدا با مفهوم نقدینگی در اقتصاد آشنا شویم و سپس به نقدینگی در بورس بپردازیم که خود آن، با مفاهیمی همچون نسبت‌های مالی نقدینگی و پول هوشمند در بورس گره خورده است.

نقدینگی چیست؟

آشنایی با مفهوم نقدینگی در بورس

نقدینگی به دارایی‌های نقد افراد اشاره دارد. زمانی که بیرون می‌روید و برای خرید مایحتاج خود، اسکناس داخل جیب‌تان می‌گذارید، این دارایی، مصداق بارز نقدینگی است. اما همیشه هم دارایی‌ها نقد نیستند. در حقیقت دارایی‌هایی اعم از پول و شبه پول نقدینگی می‌گویند. اگر مقاله «نقدشوندگی سهام در بورس؛ سرمایه‌گذاری در سهامی که آسان نقد شود» را خوانده باشید، می‌دانید که اگر بتوان دارایی‌های غیرنقد را با سرعت زیاد و بدون این‌که تغییری در ارزش آن حاصل شود نقد کرد، نقدشوندگی آن‌ها زیاد است.

مثلا شما می‌توانید مانده حسابی را که در بانک دارید، به پول نقد تبدیل کنید. اما برای تبدیل کردن آپارتمان خود به پول نقد، نمی‌توانید به همین سادگی اقدام کنید. چرا که این کار زمان‌بر خواهد بود. هم‌چنین شاید نتوانید ملک خود را به قیمتی که مدنظرتان بوده بفروشید. پس مشخص است که به دلیل سرعت در نقد کردن دارایی، نقدشوندگی سپرده موجود در حساب بانکی از نقدشوندگی آپارتمان بیشتر است.

پس اگر بخواهیم به صورت جامع توضیح دهیم که نقدینگی چیست، باید گفت این واژه به تمام پول‌های سپرده قرض‌الحسنه، سپرده‌های سرمایه‌گذاری بلندمدت و پول اطلاق می‌شود. تورم در حضور همین حجم پول پیدا می‌شود. بالا رفتن قدرت خرید و هم‌چنین حجم پول، افزایش قیمت کالا و خدمات را به دنبال دارد. پس میزان نقدینگی موجود باید با کالاها و خدمات متناسب باشد؛‌ در غیر این صورت تورم و رکود اقتصادی به وقوع می‌پیوندند که در ادامه درباره آن‌ها توضیح خواهیم داد.

نقدینگی به تمام پول‌های سپرده قرض‌الحسنه، سپرده‌های سرمایه‌گذاری بلندمدت و پول اطلاق می‌شود.

نقدینگی در بورس چیست؟

معمولا در بازار بورس، سهامی از که قدرت نقدشوندگی بالایی برخوردار هستند، برای خریداران جذاب هستند چرا که سهام‌دار می‌تواند آن را در زمان کمی بفروشد و به پول نقد تبدیل کند. یعنی نیازی نیست که قیمت سهام خود را کاهش دهد تا بتواند مشتری را برای خرید راضی کند. در این میان ورود و خروج پول در بورس مسئله مهمی است؛ چرا که با وارد شدن نقدینگی به بازار بورس، شاهد رونق این بازار هستیم. طبیعی است که خروج نقدینگی، رکود را به دنبال دارد.

بیشتر بخوانید

از جمله مشکلاتی که برای سرمایه‌گذاران پیش می‌آید این است که نمی‌دانند در چه زمانی اقدام به خرید سهام کنند. در نتیجه در زمانی نادرست وارد بازار می‌شوند. اما با تشخیص جریان نقدینگی در بورس، می‌توان سرمایه‌گذاری مطمئنی بر اساس آن انجام داد. در بازار بورس با اصطلاح پول هوشمند سر و کار داریم. این مفهوم به سرمایه‌گذاری‌های کلان اطلاق می‌شود. ورود و خروج پول هوشمند در بورس، می‌تواند بر رونق یا کساد بازار بورس اثر بگذارد. برای آشنایی بیشتر با مفهوم پول هوشمند و تاثیر آن بر موقعیت‌های معاملاتی در بازار سرمایه، می‌توانید مقاله «پول هوشمند در بورس؛ نشانه آغاز یک حرکت طلایی» را بخوانید.

رابطه تورم و نقدینگی در بورس

تورم پدیده‌ای جدانشدنی از اقتصاد هر کشور است. از جمله اصلی‌ترین دلایل تورم می‌توان به افزایش تقاضا و یا کاهش عرضه اشاره کرد. زمانی که سرعت گردش پول و فعالیت‌های اقتصادی ثابت است، یک رابطه مستقیم میان رشد تورم و نقدینگی پدید می‌آید. با توجه به تحقیقات انجام‌شده در این خصوص، یک درصد افزایش نقدینگی، با یک وقفه می‌تواند تورم را به میزان ۵۷ درصد افزایش دهد. اما بدیهی است که اگر افزایش نقدینگی به وقوع نپیوندد، اصلا امکانی برای افزایش تقاضا وجود ندارد.

رشد قیمت‌ها در بازار بورس، معلول تورم است، یعنی تورم موجب رشد قیمت‌ها می‌شود. سیاست‌گذاری‌های دولت تعیین می‌کند که دارایی مردم به کدام بخش اقتصاد تزریق شود. طبیعی است که در شرایطی که اقتصاد بحرانی است و فعالیت‌های اقتصادی به کسادی مبتلا هستند، افراد زیادی به بازار بورس وارد شوند. باید دقت کرد که حجم نقدینگی‌ای که در بازار بورس وجود دارد، زاییده همین بازار نیست.

منشا تولید نقدینگی در هر کشور، بانک مرکزی است که ممکن است در پی عوامل متعددی به خلق پول دست بزند.

با رشد نقدینگی و عدم افزایش تولید، افزایش تورم پدیدار می‌شود. با توجه به حباب ارزش پول، مردم به دنبال آن هستند که دارایی خود را با دارایی‌هایی که بتواند ارزش پول‌شان را حفظ کند، معاوضه کند. در این بستر اگر نقدینگی وارد هر یک از بازارهای مالی شود، سایر بازارها نیز از این مسئله متاثر خواهند شد. مثلا ورود نقدینگی به بازار ارز، موجب افزایش قیمت در سایر بازارهای موازی نیز خواهد شد.

تاثیر نقدینگی بر شاخص بورس

در برهه‌های زمانی مختلف شاهد آن بوده‌ایم که روند صعودی شاخص بورس، ناشی از ورود جریان نقدینگی به این بازار بوده است. زمانی که بازارهای موازی نظیر طلا و ارز راکد هستند، نقدینگی سرگردان در بازار سرمایه، با نرخ بازده مطلوب، عملکردی بسیار قابل قبول از خود نشان داده است. درست است که عوامل دیگری نظیر تجدید ارزیابی دارایی شرکت‌ها نیز در این روند صعودی دخالت دارند، اما اثر ورود نقدینگی بیشتر از سایر عوامل است.

اما نباید فراموش کرد که در پی ورود نقدینگی، یک ایستایی یا نزول نیز در بازار رخ خواهد داد. دلیل این امر را می‌توان فشار دولت برای فروش سهام شرکت‌های دولتی دانست. در شرایطی که دولت با کمبود نقدینگی دست‌وپنجه نرم می‌کند، فشار فروش بیشتری بر روی شرکت‌ها وارد می‌کند تا نقدینگی لازم را کسب کند.

فیلتر ورود نقدینگی به بورس

یکی از مهم‌ترین نشانه‌های ورود پول هوشمند در بورس، توجه به حجم معاملات است. سرمایه‌گذاران به کمک بررسی این فیلتر می‌توانند سهامی را که حجم معاملات آن به صورت ناگهانی افزایش پیدا کرده است، شناسایی کنند. این مسئله می‌تواند حاکی از ورود پول هوشمند به بورس باشد. فیلتر سهم‌هایی که ورود یا خروج نقدینگی داشته‌اند و حجم معاملات آن‌ها چهار برابر میانگین حجم هفته گذشته بوده، عبارت است از:

شما می‌توانید از کد این فیلتر در سایت tsetmc.com استفاده کنید.

توجه به جریان نقدینگی یا P/E؟

عده زیادی از سرمایه‌گذاران معقتدند که برای تخمین ارزش یک سهم، بهتر است به نسبت‌های جریان نقدینگی توجه کنند. آن‌ها معتقدند ;i این فاکتور در مقایسه با نسبت P/E نتیجه بهتری حاصل می‌کند. چرا که میزان نقدینگی تولیدی در یک شرکت، می‌تواند وضعیت آن را به خوبی نشان دهد. از همین رو نقدینگی در بورس فاکتور مهمی به شمار می‌رود. بدون وجود نقدینگی، فعالیت یک شرکت ممکن نیست و ورشکستگی اتفاقی است که در پی کمبود نقدینگی رخ می‌دهد.

بیشتر بخوانید

نسبت قیمت به جریان نقدینگی چیست؟

این نسبت از تقسیم قیمت به جریان نقدینگی به دست می‌آید. سرمایه‌گذاران زیادی به جای آن‌که درآمد خالص را مدنظر قرار دهند، به سراغ این معیار می‌روند. یعنی در دید این افراد، بررسی جریان نقدینگی در مقایسه با EPS (سود به ازای هر سهم) کارآمدتر است. جریان نقدینگی درآمد خالص یک شرکت است که هزینه استهلاک در آن محاسبه نشده است. هزینه‌های مذکور، میزان نقدینگی را به صورت واقعی نشان نمی‌دهند. یعنی نقدینگی شرکت بیشتر از چیزی است که نمودارهای درآمد خالص آن را نشان می‌دهند.

جریان نقدینگی آزاد در بورس

Free Cash Flow یا FCF، میزان نقدینگی‌ای را که یک شرکت تولید می‌کند با کسر جریان نقدی خروجی نشان می‌دهد. از این نقدینگی برای تامین مالی فعالیت‌های شرکت و هم‌چنین حفظ دارایی‌های سرمایه‌ای استفاده می‌شود. سرمایه‌گذاران در پی آن هستند تا موجودی حساب شرکت‌های بورسی را بدانند؛ چرا که این اعداد و ارقام، آینه‌ای از عملکرد شرکت است و در نتیجه می‌تواند در تصمیم‌گیری در انتخاب سهام برای سرمایه‌گذاری کمک‌کننده باشد.

از جریان نقدی می‌توان به منظور اندازه‌گیری میزان سودآوری شرکت‌ها استفاده کرد. جریان نقدینگی، پول وارد‌شده و خارج‌شده از حساب‌های شرکت را نشان می‌دهد و عموماً در تحلیل بنیادی سهام از آن استفاده می‌شود.

جریان نقدینگی آزاد، زیرمجموعه جریان نقدینگی شرکت است که نشان‌دهنده پول باقی‌مانده در شرکت پس از پرداخت تمام هزینه‌های موجود و مخارج سرمایه‌ای است.

شاخص جریان نقدینگی چیست؟

جریان نقدینگی را می‌توان به کمک اندیکاتوری به نام شاخص جریان نقدینگی یا MFI) Money Flow Index) محاسبه کرد. این اندیکاتور در تحلیل تکنیکال یک ابزار کاربردی است که بر خلاف شاخص قدرت نسبی، از قیمت و هم‌چنین حجم معاملات در محاسبات خود استفاده می‌کند تا نقاط اشباع خرید و اشباع فروش را در یک سهام شناسایی کند. اندیکاتور MFI با اندیکاتور RSI شباهت زیادی دارد و به همین دلیل به آن «RSI وزن‌داده‌شده با حجم» نیز می‌گویند. به کمک این اندیکاتور می‌توان واگرایی‌هایی را که حاکی از تغییر احتمالی روند سهم هستند، تشخیص داد.

شاخص جریان نقدینگی در محدوده صفر و ۱۰۰ حرکت می‌کند. زمانی که خط اندیکاتور بالاتر از ناحیه ۸۰ قرار گیرد، سیگنال اشباع فروش صادر می‌شود. هم‌چنین زمانی که این خط در ناحیه زیر ۲۰ قرار گیرد، نشان از اشباع خرید است. سطوح ۱۰ و ۹۰ نیز به عنوان آستانه در نظر گرفته می‌شود.

از این اندیکاتور به منظور سیگنال‌دهی، قیمت، و هم‌چنین جریان ورودی و خروجی نقدینگی استفاده می‌کنند. در این شاخص به منظور محاسبه، داده‌های ۱۴ دوره مورد استفاده قرار می‌گیرد.

بیشتر بخوانید

فرمول محاسبه شاخص جریان نقدینگی

به صورت مختصر در این بخش نحوه محاسبه فرمول شاخص جریان نقدینگی در بورس را توضیح می‌دهیم. این شاخص از جمع جریان‌های پولی مثبت و منفی به دست می‌آید. ابتدا لازم است که قیمت نمونه (Typical Price) را به دست آوریم. به این منظور باید قیمت بالا، قیمت پایین و قیمت بسته شدن را برای هر دوره محاسبه کنیم. سپس باید این عدد را تقسیم بر ۳ کنیم.

در نهایت می‌توان با ضرب قیمت نمونه در حجم، جریان نقدینگی را محاسبه کرد. سپس عدد به دست‌آمده را با عدد یک جمع می‌کنیم. در نهایت این عدد را در مخرج کسری قرار می‌دهیم که صورت آن برابر است با یک. به این ترتیب شاخص جریان نقدینگی به دست خواهد آمد. در تصویر زیر می‌توانید محاسبات را ملاحظه کنید.

فرمول شاخص جریان نقدینگی

چنان‌چه قیمت نمونه در یک دوره، بیشتر از دوره قبلی باشد، جریان نقدینگی مثبت خواهد بود. در غیر این صورت منفی است. با به دست آوردن جریان نقدینگی مثبت و منفی می‌توان نسبت جریان نقدینگی (Money Flow Ratio) را محاسبه کرد. دقت کنید که باید مجموع جریان نقدینگی مثبت را در ۱۴ دوره اخیر تقسیم بر مجموع جریان نقدینگی منفی کنید.

آشنایی با نسبت‌های مالی نقدینگی

نسبت نقدینگی یا Liquidity Ratio نشان‌گر توانایی شرکت‌ها در پرداخت تعهدات و بدهی‌های کوتاه‌مدت‌شان است. بالا بودن این میزان موجب افزایش حاشیه امنیت شرکت در پوشش بدهی‌های کوتاه‌مدت می‌شود. هرچند بیش از حد بزرگ بودن این نسبت‌ها نیز فاکتوری منفی به شمار می‌رود. زیرا حاکی از آن است که شرکت‌ها نمی‌توانند منابع مالی خارجی را جذب کنند یا قادر به سرمایه‌گذاری در دارایی‌های سودآور نیستند. این مسائل در عملکرد شرکت اثرگذار خواهند بود.

زمانی که پول نقد و اوراق بهاداری را که بتوان آن‌ها را به آسانی به وجه نقد تبدیل کرد بر بدهی‌های جاری شرکت تقسیم کنیم، می‌توان نسبت نقدینگی را به دست آورد. با بررسی این نسبت‌ها می‌توان احتمال ورشکستگی شرکت‌ها را محاسبه کرد. این نسبت‌ها خود در سه دسته قابل بررسی هستند که عبارت‌اند از: نسبت جاری، نسبت آنی یا سریع و نسبت پول نقد.

بیشتر بخوانید

منظور از هدایت نقدینگی چیست؟

راه‌کارهایی که موجب می‌شود نقدینگی موجود در جامعه به سمتی هدایت شود که موجب دگرگونی و شکوفایی اقتصادی جامعه شود، هدایت نقدینگی نامیده می‌شوند. زمانی که اثر رشد نقدینگی کم می‌شود، دولت‌ها به فکر اقداماتی می‌افتند که مانع از راکد ماندن یا ایجاد ضرر و زیان توسط نقدینگی می‌شوند.

رشد نقدینگی می‌تواند در پی عوامل مختلفی نظیر تحریم، کاهش ارزش پول ملی و یا بدهی دولت به بانک مرکزی اتفاق بیفتد. این امر می‌تواند منجر به فروپاشی اقتصادی و سیاسی شود. به همین دلیل فرضیه‌ای به نام هدایت نقدینگی مطرح شد.

به منظور مهار رشد نقدینگی لازم است که بانک مرکزی در مقام ارگانی که به دولت وابستگی ندارد، قوانین خود را به درستی در جامعه اجرا کند. در این شرایط دولت اگر با مشکل مواجه شود، وام گرفتن از بانک مرکزی را تنها راه‌حل مشکلش نمی‌داند. یا اگر این اتفاق بیفتد، ملزم به تسویه به‌موقع بدهی‌های خود خواهد بود. در نتیجه شاهد تولید نقدینگی بیشتر نخواهیم بود.

در سمت دیگر، بانک مرکزی به دلیل جلوگیری از کاهش ارزش پول نیاز به تولید پول جدید و تزریق آن به جامعه دارد. امری که خود به رشد نقدینگی دامن می‌زند. دولت‌ها ممکن است برای هدایت نقدینگی، مردم را به سمت بازار بورس هدایت کنند. هرچند این امر می‌تواند در کوتاه‌مدت منجر به رشد صنایع بورسی شود، اما همچنان رشد نقدینگی و تورم فراوان نقدینگی چیست؟ و هم‌چنین کاهش ارزش پول در چنین موقعیت‌هایی پابرجا خواهد ماند چرا که سرمایه‌های به‌دست‌آمده، به منظور تامین کسری بودجه و بدهی دولت به ارگان‌های مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ مانند اتفاقی که در بازار بورس ایران طی سال ۹۹ به وجود آمد.

جمع‌بندی

نقدینگی به زبان ساده، به دارایی‌های پولی و شبه‌پولی اطلاق می‌شود که در دست افراد یک جامعه است. همان پولی که با آن مبادلات خود را انجام می‌دهیم، بخشی از نقدینگی به شمار می‌رود. نقدینگی در بورس به واسطه نقدشوندگی سهام مشخص می‌شود. اگر سهام را بتوان در اسرع وقت نقد کرد، می‌توان دریافت که از نقدشوندگی بالایی برخوردار است. کاهش نقدینگی موجب رکود و افزایش آن، می‌تواند باعث تورم شود. مفهوم پول هوشمند نیز به سرمایه‌گذاری‌های کلان در بورس اشاره دارد و افزایش حجم ناگهانی معاملات مهم‌ترین فاکتوری است که می‌تواند خبر از ورود پول هوشمند داشته باشد.

نقدینگی می‌تواند منجر به افزایش تولید شود و پاسخی به تقاضاهای موجود باشد اما این خطر وجود دارد که نقدینگی حاصل به منظور جبران کسری بودجه دولت مورد استفاده قرار بگیرد. درست در چنین شرایطی است که بحث هدایت نقدینگی پیش می‌آید. یعنی دولت باید راهکاری را ارائه کند تا نقدینگی را به سمتی هدایت کند که منجر به رشد و شکوفایی اقتصادی شود.

نقدینگی چیست؟

این متن در ارتباط با قسمت دوازدهم پادکست اینوست‌پلاس (همه چیز درباره نقدینگی) منتشر شده است.

نقدینگی چیست؟

(در زبان انگلیسی: Money Supply)

بطور خلاصه، جمع پول و شبه پول را نقدینگی می‌گویند. بنابراین برای درک مفهوم نقدینگی، باید با مفاهیم پول و شبه پول آشنا شویم.

پول چیست؟

(در زبان انگلیسی: Money)

پول از دو بخش تشکیل شده است: بخش اول، اسکناس و مسکوک (سکه) و بخش دوم، سپرده‌های دیداری. منظور از سپرده دیداری، همان حساب جاری است که امکان برداشت از آن با دسته‌چک وجود دارد و در هر لحظه قابلیت خرج کردن دارد.

بر اساس آخرین آمار بانک مرکزی، مقدار کل پول کشور برابر با 500 هزار میلیارد تومان است؛ از این مقدار 57 هزار میلیارد تومان اسکناس و مسکوک و 443 هزار میلیارد تومان سپرده دیداری است. بنابراین از تمام پول موجود در کشور فقط 10 درصد بصورت فیزیکی قابل دسترس است و باقی آن بصورت رقومی (دیجیتال) در بانک است.

شبه پول چیست؟

(در زبان انگلیسی: Near Money)

منظور از شبه پول، حساب‌های بانکی است که سود (بهره) دریافت می‌کنند. (حساب‌های کوتاه مدت و بلندمدت) و نام دیگر آن «سپرده هزینه‌زا» است. یعنی نگهداری چنین حساب‌هایی برای یک بانک هزینه دارد؛ چرا که باید در ازای نگهداری آن به صاحب حساب سود پرداخت کند.

بنابراین نقدینگی از دو جز پول و شبه پول تشکیل شده است. در حال حاضر میزان نقدینگی در کشور 2600 هزار هزار میلیارد تومان (یا به عبارتی 2.6 میلیون میلیارد تومان) است. همانطور که گفته شد، از این مقدار 500 هزار میلیارد تومان پول و 2100 هزار میلیارد تومان شبه پول است. بنابراین بخش بزرگ نقدینگی (2100 هزار میلیارد تومان) شبه پول است. به نقدینگی چیست؟ همین دلیل در تشریح بحران بانکی کشور، عمده نگرانی‌ها متوجه بخش شبه پول است؛ چرا که وزن آن در نقدینگی بیشتر است و خطر تبدیل آن به پول و ایجاد ابرتورم وجود دارد.

خلق نقدینگی

نقدینگی توسط دو بخش شبکه بانکی خلق می‌شود. بخش اول، بانک مرکزی و بخش دوم بانک‌های تجاری (نظیر بانک سامان، ملت، صادرات، تجارت و …) در این نوشتار، ابتدا به شرح نحوه خلق نقدینگی توسط بانک مرکزی پرداخته می‌شود و پس از آن، نحوه خلق نقدینگی توسط بانک‌های تجاری شرح داده می‌شود.

خلق نقدینگی توسط بانک مرکزی

برای درک چگونگی خلق نقدینگی توسط بانک مرکزی، باید با مفهوم ترازنامه بانک مرکزی آشنا شویم.

ترازنامه بانک مرکزی

بانک مرکزی مانند هر شخصیت حقوقی دیگر دارای یک ترازنامه است که وضعیت مالی بانک را نشان می‌دهد. در سمت راست این ترازنامه دارایی‌های بانک و در سمت چپ آن بدهی‌ها و حقوق صاحبان سرمایه ذکر شده است. تصاویر زیر، سمت راست و سمت چپ ترازنامه بانک مرکزی در سال 1396 را نمایش می‌دهند.

سمت راست (دارایی‌ها) ترازنامه بانک مرکزی

سمت چپ (بدهی ها و حقوق صاحبان سهام) ترازنامه بانک مرکزی در سال 96

جهت ساده سازی موضوع از بخش حقوق صاحبان سرمایه صرف نظر می‌کنیم.

بنابراین ترازنامه از دو بخش دارایی‌ها (تصویر بالا) و بدهی‌ها (تصویر پایین) تشکیل شده که بر اساس اصول حسابداری، دو جمع ارقام دو بخش مذکور باید برابر باشند.

طرف دارایی‌های ترازنامه بانک مرکزی

طرف دارایی‌های ترازنامه بانک مرکزی از موارد زیر تشکیل شده است:

  • دارایی‌های ارزی و ذخایر طلا
  • مطالبات بانک مرکزی از دولت: طبق اصول حسابداری، وقتی شخصیت حقوقی الف (در اینجا بانک مرکزی) از شخصیت حقوقی ب (در اینجا دولت) طلب دارد، این طلب در دارایی‌های شخصیت الف و بدهی‌ها شخصیت ب ثبت می‌شود. بنابراین مطالبات بانک مرکزی از دولت، در واقع بخشی از دارایی‌های بانک مرکزی هستند.
  • مطالبات از بانک های تجاری
  • اقلام دیگر

طرف بدهی‌های ترازنامه بانک مرکزی

طرف بدهی‌های ترازنامه بانک مرکزی از موارد زیر تشکیل شده است:

  • اسکناس و مسکوک
  • سپرده قانونی: وقتی شخصی نزد یک بانک تجاری سپرده گذاری می‌کند، بانک موظف است بخشی از این سپرده (مثلاً 10 درصد از آن) را نزد بانک مرکزی به امانت بگذارد. این مبلغ را سپرده قانونی یا ذخیره قانونی می‌نامند و مقدار آن توسط شورای پول و اعتبار مشخص می‌شود. برای مثال اگر شخصی یک میلیون تومان در یک بانک سپرده‌گذاری کند و رقم سپرده قانونی 10% باشد، بانک موظف است 100 هزار تومان از سپرده شخص را نزد بانک مرکزی نگهداری کند و 900 هزار تومان دیگر را به دیگر مشتریان بانک وام دهد و یا آن را در محل‌های مختلفی سرمایه‌گذاری کند.
  • اقلام دیگر

فرآیند خلق نقدینگی

همانگونه که گفته شد، نقدینگی هم توسط بانک مرکزی و هم توسط بانک‌های تجاری خلق می‌شود. خلق نقدینگی توسط بانک مرکزی به شرح زیر است.

سمت راست ترازنامه بانک مرکزی را منابع پایه پولی و سمت چپ را مصارف پایه پولی نیز می‌گویند. هر گاه سمت دارایی های بانک مرکزی به هر دلیلی افزایش پیدا کند، پایه پولی جدید و در نتیجه نقدینگی جدید خلق می‌شود.

مثال 1: همانگونه که ذکر شد، یکی از اقلام طرف دارایی های بانک مرکزی ذخیره طلای آن است. بنابراین اگر بانک مرکزی اقدام به خرید طلا کند و در ازای طلای خریداری شده ریال پرداخت کند، طرف دارایی های آن رشد کرده و در نتیجه پایه پولی و نقدینگی خلق می‌شوند.

مثال 2: وام دادن بانک مرکزی به دولت – از آنجا که مطالبات بانک مرکزی از دولت (که بخشی از دارایی بانک مرکزی است) را افزایش می‌دهد – موجب خلق پایه پولی و نقدینگی جدید است.

از آنجا که دو طرف ترازنامه بانک مرکزی باید برابر باشند، رشد طرف دارایی (خرید طلا، وام دادن به دولت و …) موجب رشد طرف بدهی نیز می‌شود.

خلق نقدینگی توسط بانک های تجاری

فرض کنید مقدار 1000 تومان پایه پولی (نقدینگی) طی فرآیندی که شرح داده شد توسط بانک مرکزی خلق شده و تبدیل به وام به دولت شده است. این مبلغ به حساب دولت در یکی از بانک‌های تجاری – مثلاً بانک الف – واریز می‌شود. تا اینجا خلق نقدینگی فقط توسط بانک مرکزی صورت گرفته است. اگر نرخ ذخیره قانونی 10% باشد، بانک تجاری الف 10% از مبلغ واریز شده (100 هزار تومان) به حساب دولت را باید نزد بانک مرکزی ذخیره کند و 900 تومان باقی می‌ماند. از آنجا که دولت در لحظه به این 900 تومان نیاز ندارد، بانک الف می‌تواند مبلغ 900 تومان را به مشتریان خود وام دهد.

فرض کنید یک مشتری تمام مبلغ 900 تومان را بصورت وام از بانک الف دریافت کرده و به حساب خود در بانک ب واریز کند. در این صورت بانک ب موظف است 10% از این مبلغ (90 هزار تومان) را نزد بانک مرکزی ذخیره کند و باقی‌مانده (810 هزار تومان) را به یک مشتری دیگر وام دهد. در مرحله بعد، از این 810 هزار تومان، 81 هزار تومان نزد بانک مرکزی ذخیره شده و 729 هزار تومان تبدیل به یک وام جدید می‌شود. این فرآیند بارها و بارها تکرار می‌شود تا در نهایت مبلغ وام پرداختی به صفر برسد.

همانگونه که مشخص است، خلق پایه پولی 1000 تومانی منجر به خلق نقدینگی بسیار بیشتر از 1000 تومان شد؛ چرا که پایه پولی خلق شده بارها و بارها در حساب‌های مختلف و نزد بانک‌های مختلف واریز شده و بانک‌ها این مبلغ را تبدیل به وام‌های جدید می‌کنند. در این مثال، خلق پایه پولی 1000 تومانی در نتیجه پرداخت وام به دولت تبدیل به 1000+900+810+729+… نقدینگی شده است.

در مثال مذکور مبلغ 1000 تومان را پایه پولی و مجموع وام‌های پرداختی را نقدینگی می‌گوییم. حاصل تقسیم نقدینگی به پایه پولی را نیز «ضریب فزاینده» می‌گوییم.

بنابراین اگر 1000 تومان پایه پولی داشته باشیم و ضریب فزاینده 7 باشد، در مجموع با خلق 1000 تومان پایه پولی 7000 تومان نقدینگی خلق شده است.

مثال بالا فرآیند خلق نقدینگی توسط بانک‌های تجاری – پس از خلق پایه پولی توسط بانک مرکزی – را نشان می‌دهد.

نکته مهم: تمامی مباحث مطرح شده نوع ساده‌سازی شده از واقعیت هستند.

تاثیر نرخ بهره

نرخ بهره قیمت پول است. برای مثال، اگر نرخ بهره 20% باشد و شخص قصد دریافت یک وام یک میلیون تومانی داشته باشد، باید یک میلیون و 200 هزار تومان به بانک بازپرداخت کند. در این صورت 200 هزار تومان هزینه اجاره 1 میلیون تومان است. هر چه نرخ بهره بیشتر باشد تقاضا برای پول کمتر است و بالعکس (یعنی پول گران‌تر است). در شرایط رکود اقتصادی، بسیاری از افرادی که از بانک وام دریافت کرده‌اند، موفق به بازپرداخت وام نمی‌شود و از سوی دیگر بانک موظف است سود بانکی را به سپرده‌گذاران خود بازپرداخت کند. بنابراین بانک‌ها در چنین شرایطی، مجبور به خلق بی‌رویه نقدینگی جهت بازپرداخت سود سپرده‌گذاران هستند.

هر گاه نرخ بهره (قیمت پول) پایین باشد، فعالان اقتصادی دسترسی بیشتری به پول دارند و با وام‌های دریافتی می‌توانند کسب و کار خود را رشد و توسعه دهند. بنابراین نرخ بهره پایین به نفع شرکت‌ها و کسب و کارهاست و در نتیجه موجب رشد بازارهای سرمایه و سهام می‌شود.

بانک‌های مرکزی و نرخ بهره

در تمام دنیا بانک‌های مرکزی با تغییر نرخ بهره بر اقتصاد کلان تاثیر می‌گذارند. هر گاه یک بانک مرکزی اقتصاد را در وضعیت رکود ارزیابی کند، با کاهش نرخ بهره و افزایش دسترسی فعالان اقتصادی به پول فعالیت اقتصادی را تقویت کرده و اقتصاد را از وضعیت رکود خارج می‌کند. در نقطه مقابل هر گاه یک بانک مرکزی اقتصاد را در وضعیت تورم ارزیابی کند، با افزایش نرخ بهره و کاهش دسترسی فعالان اقتصادی به پول روند تغییرات در اقتصاد را کند کرده و اقتصاد را از وضعیت تورم خارج می‌کند.

بنابراین نرخ بهره یکی از عوامل پر اهمیت در اقتصاد کلان است.

رابطه نقدینگی با تورم

در مکتب متعارف اقتصاد، تورم یک پدیده صرفاً پولی فرض می‌شود؛ یعنی منشا تورم بانک مرکزی و سیستم بانکی در نظر گرفته می‌شود. در چنین مکتبی، کنترل خلق نقدینگی موجب کنترل تورم می‌شود و دیگر عوامل موثر بر تورم در نظر گرفته نمی‌شوند. در عمل امّا منشاء تورم می‌تواند غیر پولی باشد. فرض کنید رشد قیمت ارز در کشور موجب رشد قیمت بهای تمام شده تولید یک کالا و در نتیجه تورم شود. در این صورت نمی‌توان منشا این تورم را نقدینگی دانست.

اینکه چه مقدار از تورم از نقدینگی ناشی می‌شود و چه مقدار از عواملی غیر از نقدینگی، هنوز کاملاً مشخص نیست.

تورم بعنوان یک پدیده پولی

مثال: در یک اقتصاد فرضی فقط سه عدد بیسکوئیت تولید می‌شود و سه هزار تومان پول موجود است. در چنین شرایطی، قیمت هر بیسکوئیت 1000 تومان است. اگر در این اقتصاد پول موجود ناگهان به 6000 تومان افزایش پیدا کند، قیمت هر بیسکوئیت مشمول تورم شده و به 2000 تومان افزایش پیدا می‌کند. در این شرایط می‌گوییم تورم حاصله منشا پولی دارد.

اگر میزان پول موجود در یک کشور بیش از تولید ناخالص داخلی آن کشور باشد، تورمی با منشا پولی در آن کشور ایجاد می‌شود.

محو نقدینگی (هدم پول)

در شرایطی که تورمی از جنس پولی در یک کشور ایجاد شده است، راهکار رفع این تورم محو نقدینگی (هدم پول) است. محو نقدینگی صرفاً با بازگشت مطالبات معوق به بانک‌ها ممکن است و راه دیگری ندارد. (خروج نقدینگی از بانک = خلق نقدینگی – بازگشت نقدینگی به بانک = هدم نقدینگی)

بنابراین، برخلاف چیزی که عموم مردم تصور می‌کنند، افت قیمت ارز یا افت قیمت سهام موجب از بین رفتن نقدینگی نمی‌شود و تنها راه هدم نقدینگی بازگشت مطالبات معوق به بانک است.

سیاست پولی

مجموعه تصمیمات بانک مرکزی برای پول کشور را سیاست پولی می‌نامند. سیاست‌‌های پولی دو دسته هستند:

  • سیاست پولی انبساطی (Expansionary Policy): فرض کنید در یک اقتصاد فرضی 3 بیسکوئیت و 1000 تومان پول وجود دارد و قیمت یک بیسکوئیت نیز 1000 تومان است. در این صورت فعالان اقتصادی این کشور فرضی به علت در دسترس نبودن پول کافی ممکن است موفق به خرید بیسکوئیت نشوند. (رکود) در چنین شرایطی، بانک مرکزی این کشور فرضی تصمیم به افزایش پول موجود در کشور از طریق کاهش نرخ بهره می‌کند. چنین سیاستی را سیاست انبساطی می‌نامیم.
  • سیاست پولی انقباضی (Contractionary Policy): فرض کنید در یک اقتصاد فرضی 3 بیسکوئیت و 5000 تومان پول وجود دارد. در چنین شرایطی فعالان اقتصادی این کشور فرضی بیش از مقدار لازم پول در اختیار دارند و این مسئله موجب تورم می‌شود. در این شرایط بانک مرکزی این اقتصاد فرضی تصمیم به کاهش میزان پول در دسترس از طریق افزایش نرخ بهره می‌گیرد. چنین سیاستی را سیاست انقباضی می‌نامیم.

نقش سیاست پولی در رونق و رکود

بطور کلی سیاست‌های پولی انبساطی اقتصاد را به سمت رونق و تورم هدایت می‌کنند و سیاست‌های پولی انقباضی اقتصاد را به سمت رکود و کنترل تورم هدایت می‌کنند. بنابراین سیاست‌های انبساطی عموماً موجب رشد بازارهای سرمایه می‌شوند. همانگونه که به خاطر دارید، سیاست انبساطی بانک مرکزی در اسفندماه 1398 موجب رشد بازار سرمایه در فروردین و اردیبهشت 1399 شد. بنابراین در نظر گرفتن تصمیمات و سیاست‌های بانک مرکزی برای تصمیم‌گیری صحیح در خصوص سرمایه‌گذاری در بازار سهام بسیاری حیاتی است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.