فرآیند بازار مالی فارکس (FOREX PROCESS)
بازار ارزهای خارجی (Forex) با به طور خلاصه FX، بازاری مجازی و غیر متمرکز برای تجارت ارزهای کشورهای مختلف می باشد. بزرگ ترین بازار نقد شونده ی دنیا با هزاران میلیارد دلار گردش مالی روزانه. این بازار مکان خاصی نداشته و بر یک شبکه الکترونیک بین بانک ها، کارگزاران و موسسات مالی، بنا شده است.
گرداننگان بازار فارکس
وقتی در بازار فارکس صحبت از غیر متمرکز بودن بازار می کنیم به این معنی است که این بازار به دست یک بانک، یک کشور خاص و یا چند بانک و چند کشور خاص اداره نمی شود، بلکه یک شبکه متشکل از کل بانک های مرکزی، بانک های بزرگ خصوصی و دولتی، موسسات مالی، کارگزاران و افراد معمولی می باشد که همگی آنها برای تبادلات مالی و تجاری خود نیاز به ارز کشوری دیگر دارند و در این شبکه به نیازشان پاسخ داده می شود.
به طور مثال آمریکا از انگلستان در حجم بالائی موتور خودرو وارد می کند و می بایست پول آن را پرداخت کند. ارز رایج آمریکا دلار و انگلستان پوند می باشد، بنابر این آمریکا باید ارز خود را به پوند تبدیل کرده و با آن، بهای واردات خود را به انگلستان پرداخت کند. این نقل و انتقال و میلیون ها نقل و انتقال دیگر مربوط به ارز های سایر کشورها، همگی در بازار فارکس اتفاق می افتد و این یعنی فارکس مثل یک Hub عمل کرده و با ضریب امنیت بالائی که برای آن دیده شده است همه معامله گران خرد و کلان بازار در آن به انجام تبادلات ارزی خود می پردازند. بنابراین نمی توان گفت یک کشور یا یک موسسه مالی، آن را گردانده و مدیریت می کند.
سطح دسترسی در فارکس
اما نقش و دسترسی هر یک از بخش های گفته شده، در بازار متفاوت است. در اشکال زیر نشان داده می شود که بانکهای مرکزی کشورها و بانک های بزرگ، بیشترین سطح دسترسی به بازار را داشته و اصلی ترین رکن بازار را تشکیل می دهند که از طریق سیستم های الکترونیکی بین بانکی (EBS) به سایر بخشهای بازار و به هم مرتبط می شوند. بعد از آنها بانک ها و موسسات مالی کوچک و متوسط تجاری قرار گرفته اند و در سطح بعدی، بروکرها یا کارگزاران( انواع کارگزاران شامل market maker ها و ECN ها)، شرکتهای تجاری و Hedge Found ها قرار دارند و در نهایت، کمترین سطح دسترسی نیز مربوط به معامله گران خرد بازار و افراد عادی می باشد که به واسطه شبکه ای آنلاین و متصل به سطوح قبلی و از طریق اتصال به سطح کارگزاران به انجام مبادلات ارزی می پردازند.
روش کار بازار فارکس
در گذشته کشور ها، شرکت ها و موسسات مالی برای رفع نیاز های مالی خود، ارزهای رایج خود را به یکدیگر تبدیل می نمودند و در این مبادله عملا" پول فیزیکی رد و بدل می شد، با ورود سیستم های دیجیتال، نقل و انتقال فیزیکی پول حذف و جای خود را به نقل و انتقالات دیجیتالی داد و با شبکه ای شدن فضاهای کسب و کار، کل این فرآیند در حال حاضر به صورت مجازی انجام می شود.
متغییر های زیادی بر نرخ تبدیل پول کشور ها به یکدیگر اثر گذار است. متغییر هائی مثل ارزش پول یک کشور، حجم مبادلات بانکی، نرخ بهره بانکی هر کشور، میزان تراز تجاری، تولید ناخالص ملی و …. اثر این متغییر ها به طور مرتب و پی در پی، نرخ بهره هر ارز را در مقابل دیگری تغییر داده و این تغیرات سبب شد افراد و گروهائی بدون نیاز به تبدیل ارز کشورشان به ارز کشوری دیگر برای رفع نیازهای مالی و تجاری و تنها با هدف کسب سود از تغییرات نرخ ارز، وارد بازار فارکس شوند.
در حالی که بازار فارکس در دسترس ترین بازار ارز دنیا است ولی افراد به تنهائی نمی توانند وارد شبکه معاملاتی آن شده و حتما" می بایست از طریق شرکت هائی که برای ایجاد ارتباط بین افراد و شبکه فارکس ایجاد شده اند، در فارکس به انجام معامله بپردازند. بنابراین در بازار فارکس هم بانک های مرکزی و بانکها و موسسات مالی به طور مستقیم با اتصال به شبکه فارکس به انجام مبادلات ارزی مورد نیاز خود می پردازند و هم افراد از طریق کارگزاران تائید شده، دست به انجام مبادلات ارزی برای کسب سود ناشی از تغییرات نرخ برابری ارزها، می زنند. تصویر زیر کمی از بزرگی و پیچیدگی روابط در بازار یا شبکه فارکس را به نمایش می گذارد.
نحوه انجام معامله در فارکس
اما نحوه مبادله و معامله در فارکس به این صورت است که در بازار فارکس، با جفت ارزها مواجه هستیم نه فقط با یک ارز، زیرا در بازار فارکس ارزها در مقابل هم مبادله می شوند و وقتی ما دلار می فروشیم در اصل باید یک ارز دیگر را به جای آن بخریم مثلا" فروش USD/CAD به معنی فروش ارز پایه که در این جفت ارز دلار آمریکا بوده و خرید ارز متقابل که در این جفت ارز دلار کانادا است می باشد.
در بازار فارکس علی رغم سایر بازارهای مالی دنیا که تنها می توان از صعود قیمت ها منفعت کسب کرد، می توان هم از صعود و هم از نزول قیمت یک دارائی منفعت کسب نمود که این موضوع شاخص ترین تفاوت آن با سایر بازارهای مالی است.اما چطور؟!
معامله گران در بازار فارکس تنها می بایست روند آینده قیمت یک جفت ارز را درست پیش بینی نمایند و متناسب با آن وارد پوزیشن خرید یا فروش آن جفت ارز شده و سود کسب کنند به این صورت که وقتی پیش بینی شان برای جفت ارز EUR/USD افت نرخ برابری در آینده است، آن جفت ارز را ابتدا می فروشند (یورو فروخته می بازار نقدی (spot market) شود و دلار خریده می شود) و زمانی که نرخ برابری افت کرد، آن پوزیشن را می بندند ( دلار فروخته می شود و یورو خریده می شود) و از افت صورت گرفته در نرخ برابری دو ارز، سود کسب می نمایند.
این اتفاق می تواند برای همه کالاهایی که در نرم افزارهای معاملاتی کارگزاران مختلف، عرضه می شوند و در آخر این بخش به آنها اشاره شده است، انجام گردد. مثلا" وقتی انتظار داریم طلا در آینده ارزان شود ابتدا آن را می فروشیم (وارد پوزیشن فروش آن می شویم) و بعد از ارزان شدن طلا، آن پوزیشن را بسته و از تفاوت نرخ فروش و خرید سود کسب می کنیم.
انواع معاملات و مبادلات در بازار فارکس
در بازار فارکس اصولا" پنج دسته معاملات و مبادلات (Transaction) وجود دارد، به این معنی که کلیه سطوح بازار، مبادلات ارزی خود را در پنج نوع قرارداد و تفاهم نامه با شرایط متفاوت با هم انجام می دهند شامل:
- معاملات Spot
- معاملات Forward
- معاملات Future
- معاملات Swap
- معاملات Option
- معاملات Spot
به معاملاتی گویند که دو طرف معامله (خریداران و فروشندگانی که می توانند شامل هر یک از سطوح بازار فارکس باشند) در آن، نقل و انتقال ارز را نهایتا" طی دو روز (که خرید و فروش آنی را هم شامل می شود) و با یک نرخ بهره مشخص و بدون امضاء هیچ قراردادی به انجام میرسانند (معاملاتی که ما قرار است در فارکس انجام دهیم از این نوع می باشند). به نرخ بهره آن نیز Spot Exchange Rate می گویند که نرخ بهره غالب بازار ارز بوده و به فضائی هم که این نوع مبادلات در آن انجام می شود Spot Market گفته می شود.
معاملات Forward
به معاملاتی گویند که دو طرف معامله (خریداران و فروشندگانی که می توانند شامل هر یک از سطوح بازار فارکس باشند) در آن، نقل و انتقال ارز را طی قراردادی امضاء شده و در تاریخی مشخص در آینده که معمولا" 90 روز از تاریخ قرارداد بین شان است، با یک نرخ بهره مشخص انجام می دهند. به نرخ بهره آن Forward Exchange Rate گفته و به فضائی هم که این نوع مبادلات در آن انجام می شود Forward Market گفته می شود.
معاملات Future
این نوع معامله و مبادله شبیه معاملات Forward بوده با این تفاوت که:
در معاملات Forward، زمان، حجم و اجزاء معامله بر مبنی، درخواست مشتری است ولی در معاملات Future برای همه آنها یک استاندارد قرارداده شده است.
قراردادهای Forward می توانند در هر کجا که مشتری بخواهد منعقد گردد ولی قراردادهای Future فقط می بایست در صرافی های سازمان داده شده، منعقد گردد.
معاملات Forward نیازی به نگهداشتن مارجین نداشته ولی برای معاملات Future مارجین نگهداشته می شود.
معاملات Swap
زمانی که مبادلات و معاملات ارزی در بازار فارکس بیش از یک روز نگه داشته می شوند و به اصطلاح طی همان روز انجام، بسته نمی بازار نقدی (spot market) شوند، وابسته به نوع معامله که می تواند خرید یک جفت ارز باشد یا فروش آن، تفاوت نرخ بهره بانکی سالانه دو ارز موجود در جفت ارز، برای هر چند روزی که معامله باز باشد می بایست اخذ و یا پرداخت گردد که به آن Swap یا نرخ بهره شبانه گفته می شود و حجم زیادی از مبادلات بازار فارکس را به خود اختصاص می دهد.
معاملات Option
در این نوع معاملات، به سرمایه گذار یک حق فروخته می شود، به این معنی که یک ارز را با ارز دیگری با یک نرخ برابری مشخص و در یک تاریخ مشخص در آینده مبادله کند. به حق Option برای خرید یک جفت ارز Call Option می گویند و به حق فروش یک جفت ارز Put Option گفته می شود.
البته امروزه نوع جدیدی از معاملات Option نیز به نام Binary Option توسط برخی کارگزاران بازار فارکس انجام می گیرد که تقریبا" به شکل شرط بندی است به این معنی که شما یک قرارداد آپشن را منعقد می کنید به ارزش 100 دلار که در آن آمده است مثلا" EUR/USD در تاریخ 28 آوریل 2019 ساعت 10:45 به وقت اعلامی نرم افزار معاملاتی، در نرخی بالای 1.1212 بسته می شود یا پائین آن ( شما با انتخاب یکی از دو مورد گفته شده، وارد قرارداد می شوید). در این قرارداد میزان برد و باخت نیز تعیین می گردد مثلا" گفته می شود اگر شما روی بسته شدن در بالای نرخ برابری 1.1212 شرط بستید و قیمت بالای آن عدد بسته شد، 70 دلار برده و اگر قیمت در روز و زمان مقرر در پائین نرخ اعلامی بسته شود، شما کل 100 دلار خود را می بازید.
شکل زیر تمام اتفاقات و معاملات و تبادلاتی که در طول 60 ثانیه (یک دقیقه) در بازار فارکس می افتد را نشان می دهد. "دقت کنید فقط 60 ثانیه "
ارزش کل معاملات انجام شده در یک دقیقه در بازار فارکس مطابق شکل زیر، معادل بیش از سه و نیم میلیارد دلار آمریکا است که ریز معاملات را نیز می توان در آن مشاهده نمود و این یعنی 5، 000 میلیارد دلار ارزش کل معاملات فارکس در یک روز کاری (24 ساعت).
یکی از اصلی ترین مزیتهای فارکس که آن را از سایر بازارهای مالی دنیا برجسته تر می کند این است که شما در بازار فارکس هم می توانید از نزول قیمتها منفعت کسب کنید و هم از صعود آن، به این معنی که فقط کافی است آینده قیمت یک جفت ارز را درست پیش بینی کنید و متناسب با آن وارد یک پوزیشن خرید یا فروش شوید.
اما آیا خرید و فروش سایر دارائی ها غیر از جفت ارز را هم می توانیم در نرم افزار معاملاتی مثل متاتریدر، به سبک بازارفارکس انجام دهیم؟
در نرم افزارهائی مثل متا تریدر، با توجه به امتیازات و مجوزهائی که یک کارگزار دارد، این امکان وجود خواهد داشت که شما سایر کالاها و دارائی های موضوع معاملات CFD را از جمله موارد ذکر شده در زیر، با مزایای معامله در بازار فارکس و همانند معامله جفت ارزها، بسته به توانائی ها و امکانات و مجوز هائی که به کارگزارها داده شده و نوع حساب کاربری شما در آن کارگزار، معامله نمائید:
- انواع جفت ارزهای اصلی و فرعی
- فلزاتی مثل طلا و نقره
- برخی سهام نام دار دنیا مثل Apple
- شاخص بورسهای مطرح دنیا مثل شاخص بورس آمریکا S&P
- نفت خام و گاز طبیعی
- انرژی بازار نقدی (spot market)
- کلیه ارزهای دیجیتال مثل Bitcoin
- و ….
البته برخی کارگزارن فقط مجوز معاملات جفت ارز دربازارفارکس را دارند که در آنها تنها می توان جفت ارزها را معامله کرد و برخی دیگر ممکن است فقط مجوز معاملات طلا همراه با جفت ارزها را داشته باشند و در برخی دیگر شاید بشود کل کالاهای موضوع فارکس و CFD را معامله نمود که این موضوع وقتی در نرم افزار متا تریدر نام کارگزار را اضافه کنیم و در حسابی که باز کرده ایم Log in کنیم روشن می گردد.
بازارهای مالی چه هستند؟
بازارهای مالی (Financial Markets) بازارهایی هستند که در آنها معاملهگران، دست به خرید و فروش داراییهای مالی میزنند. داراییهایی نظیر اوراقبهادار، طلا، سهام، کالا و… در این بازارها معامله میشوند. قیمت معاملات در این بازارها بر اساس فرایند عرضه و تقاضا مشخص میشود.
بازارهای مالی، یک سیستم باز و منظم ایجاد میکنند، تا شرکتها بتوانند به سرمایه مورد نیاز خود دسترسی پیدا کنند. این بازارها برای عملکرد صحیح اقتصادهای سرمایهداری بسیار حیاتی هستند. بهطور کلی بازارهای مالی شرایطی را ایجاد میکنند تا بین افراد با مازاد منابع و کسانی که با کمبود منابع مالی مواجه هستند، یک ارتباطی شکل گیرد.
زمانی که حرف از بازارهای مالی میشود، بیشتر افراد ذهنشان تنها بهسمت بورس اوراق بهادار متمایل میشود. در حالی که بازارهای مالی مختلف، با اهداف متفاوتی وجود دارد که اکثر افراد با آنها آشنا نیستند. بازارهایی مانند بورس کالا، بازار طلا، بازار مسکن و… نمونهای از این بازارها هستند. در این مقاله سعی بر آن است که شما را با برخی از این بازارها آشنا کنیم.
کارکردهای بازار مالی
یکی از کارکردهای بازارهای مالی قیمتیابی (Price Discovery process) است. یعنی با توجه به اطلاعاتی که در بازار وجود دارد و براساس قیمت عرضه و تقاضای موجود، قیمت اوراق بهادار تعیین میشود.
هر چه بازار کاراتر باشد، قیمت اوراق بهادار صحیحتر تعیین میشود، یعنی قیمت ورقه بهادار به قیمت واقعی آن نزدیکتر میشود.
هر چه بازار کاراتر باشد قیمت اوراق بهادار درستتر تعیین میشود، یعنی قیمت ورقه بهادار به قیمت واقعی آن نزدیکتر میشود. علاوهبر کارایی بازار، هرچه شرایط رقابت کامل در بازار بیشتر فراهم باشد (یعنی تمامی اطلاعات در دسترس عموم قرار داشته باشند و تعداد زیادی معاملهگر در بازار حضور داشته باشند) قیمت اوراق بهادار بهتر و نزدیکتر به قیمت واقعی آن مشخص میشوند.
کمک به فرآیند تشکیل و تخصیص سرمایه از دیگر مزایای این بازارها هستند. بازارهای مالی منجربه انتقال پولهای اضافی و بلااستفاده سرمایهگذاران خرد و کلان به بخشهایی از صنایع و خدمات که مستعد رشد هستند و یک مزیت نسبی نسبت به دیگر صنایع دارند، میشوند. همچنین این بازار باعث میشود که ریسک، بین متقاضیان و دارندگان وجوه تقسیم شود.
در شکل زیر طبقهبندیهای مختلف از بازارهای مالی را میبینید.
تقسیمبندی بازارهای مالی
تقسیمبندی بازارهای مالی
بازارهای مالی را میتوان براساس حق مالی، سررسید ابزار مورد معامله، ساختار سازمانی و زمان واگذاری آنها به چهار طبقه دستهبندی کرد.
بازارهای مالی براساس حق مالی
بازارهای مالی براساس حق مالی به دو دستهی بازار بدهی و بازار سهام تقسیم میشوند.
بازار بدهی
بازار بدهی، بازاری است که در آن مطالبات ثابت یا ابزارهای بدهی مثل اوراق قرضه معامله میشوند.
بازار سهام
بازاری است که در آن سرمایهگذاران به مبادله سهام میپردازند.
بازار مالی براساس سررسید ابزار مورد معامله
بازارها براساس سررسید ابزار قابل معامله به دو دسته بازار پول و سرمایه تقسیم میشوند.
بازار پول (Money Market)
بازار پول، بازاری است که در آن اوراق بهادار با سررسید کمتر از یک سال معامله میشوند. در این بازار سرعت نقدشوندگی بسیار بالا است. نرخ بهره در بازار پول متناسب با مدت زمان نگهداری اوراق بهادار است. یعنی هرچه مدت زمان نگهداری اوراق بهادار بیشتر باشد، نرخ بهره هم افزایش پیدا میکند. نرخ بهره بازار پول به دلیل کوتاهتر بودن مدت زمان سررسید، کمتر از نرخ بهره بازار سرمایه است. همچنین در این بازار ریسک عدم پرداخت پایین است.
اوراقی مانند اوراق خزانه (اوراق بهادار کوتاهمدت با سررسید ۳ ماه تا یک سال) و اوراق تجاری شرکتها (اوراق با سررسید ۲۷۰ روز یا کمتر)، نمونهای از اوراق قابل معامله در بازار پول هستند. از نهادهای مالی مختلف این بازار میتوان بانکهای تجاری و واسطههای مالی و… را نام برد.
در بازار سرمایه اوراق بهادار با سررسید بیشتر از یک سال مورد معامله قرار میگیرند. اوراقی نظیر اوراق قرضه بلندمدت و سهام از جمله اوراق قابل معامله در این بازار هستند. بهطور کلی این بازار هدایت و تخصیص منابع اقتصادی را تسهیل میکند.
بازار سرمایه ابزارهای قابل معامله در خود را از لحاظ چرخه عمرشان در دو بازار مختلف در خود جای داده است.
بازار اولیه (Primary Market)
بازار اولیه، بازاری است که اوراق بهادار برای اولین بار در آن عرضه و مبادله میشوند. بهطور کلی میتوان گفت که تشکیل سرمایه در بازار اولیه اتفاق میافتد.
بازار ثانویه (Secondary Market)
بعد از اینکه اوراق بهادار برای اولین بار (مثل عرضههای اولیه) در بازار اولیه مورد معامله قرار گرفتند، وارد بازار ثانویه میشوند. بازار ثانویه این امکان را فراهم میآورد تا اوراقی که قبلا در بازار اولیه معامله شدند، دوباره قابلیت معامله داشته باشند و دارندگان آنها نگرانی از جهت خرید یا فروش اوراق نداشته باشند.تعداد دفعات انجام معامله در بازار ثانویه محدودیتی ندارد. بازار بورس نمونهای از بازارهای ثانویه سازمانیافته است.
قیمت اوراق بهادار (مثل سهام) در بازار ثانویه، عملکرد مدیریت شرکت را نشان میدهد. اگر قیمت سهامی بالا رود، نشانگر عملکرد خوب واحد مدیریت است که در نهایت منجربه افزایش سرمایه و ثروت سهامدارانش میشود.
بازار ثانویه میتواند به شکلهای زیر نیز وجود داشته باشد.
بازار مذاکره یا حراج (Auction Market)
در این بازار خریداران و فروشندگان و یا کارگزاران آنها بهطور مستقیم با هم معامله میکنند. معامله زمانی در این بازار انجام میشود که بالاترین قیمتی که برای خرید سهم پیشنهاد شده با پایینترین قیمتی که یک شخص حاضر است سهام خود را به فروش برساند، برابر باشند.
بازار کارگزاری (Broker Market)
اگر به تعداد کافی خریدار و فروشنده در بازار مزایده وجود نداشته باشد، معاملهگران به یک کارگزار مراجعه میکنند. کارگزار با دریافت حق کمیسیون، طرف معاملهای که حاضر به خرید یا فروش سهامش متناسب با شرایط شما باشد را پیدا میکند و از این طریق معامله انجام میشود.
بازار دلالی (Dealer Market)
افرادی در بازار وجود دارند که حاضر به پذیرش ریسک ناشی از نوسانات قیمتها هستند. این افراد از تغییرات قیمت در بازار استفاده میکنند. نوسانگیرها را میتوان از جمله فعالان این بازار دانست.
بازارهای مالی براساس ساختار سازمانی
همانطور که در جدول بالا میبینید. بازارهای مالی از لحاظ قانونمندی، نظم و ساختار سازمانی به چهار دسته تقسیم میشوند.
بازارهای رسمی
بورس اوراق بهادار از بازارهای رسمی سازمانیافته است که شامل تسهیلات فیزیکی مشهود است. قوانین و شرایط سختگیرانهای برای شرکتهایی که وارد بورس میشوند اعمال میشود. این شرکتها از لحاظ میزان نقدینگی، شفافیت اطلاعات و… بررسی میشوند. بهطور کلی ریسک شرکتهای فعال در بورس کمتر از سایر بازارها نظیر فرابورس است. عمدهترین اعضای فعال در بورس ایران، عبارتاند از: کارگزاران، معاملهگران و بازارسازان
به این بازار، بازار اول نیز گفته میشود و معاملات مربوط به شرکتهای بورسی در آن انجام میشود.
بازار خارج از بورس (Over The Counter)
بازار خارج از بورس (OTC) که به آن بازار مبتنی بر چانهزنی نیز میگویند، بازاری است که در آن معامله بر روی اوراق بهادار شرکتهایی که در بورس پذیرفته نشدهاند انجام میشود. این بازار دارای یک مکان فیزیکی نیست و شرایط آسانتری برای ورود به آن نسبت به بازارهای رسمی وجود دارد.
در ایران بازار فرابورس معادل بازار خارج از بورس است و تنها تفاوتی که در آنها وجود دارد این است که بازار فرابورس دارای یک مکان فیزیکی است. به این بازار میتوان بازار دوم نیز گفت.
بازار سوم
شامل کلیه بازارهای خارج از بورس است. در این بازار کلیه اوراق بهادار پذیرفته شده در بورس، در خارج از بورس مورد معامله قرار میگیرند. معمولا سازمانها و موسسات بزرگ سرمایهگذاری در این بازار به معامله اوراق بهادار میپردازند. یکی از دلایل این کار میتواند به خاطر حق کمیسیون و کارمزد کمتری که این بازار دارد، باشد.
بازار چهارم
در بازار چهارم معمولا سازمانهایی که قصد انجام معاملات خیلی بزرگ دارند، فعالیت میکنند. در این بازار برای اینکه کارمزدی پرداخت نشود، طرفین معمولا بهطور مستقیم و بدون دخالت کارگزار دست به معامله میزنند. نوعی سیستم کامپیوتری وجود دارد که موسسات با استفاده از آن میتوانند مقادیر زیادی از اوراق بهادار و یا سهام را بدون وجود هیچ واسطهای خرید و فروش کنند. معمولا معاملات عمده و بلوکی در این بازار انجام میشود.
بازارهای مالی براساس زمان واگذاری
در آخرین تقسیمبندی میتوان بازار را از نظر زمان واگذاری به دو دسته بازار آتی و بازار نقدی تقسیمبندی کرد.
بازار آتی (future market)
بازاری است که اوراق مشتقه در آن مورد معامله قرار میگیرند. بههمین دلیل به این بازار، بازار اوراق مشتقه نیز میگویند. اوراق مشتقه، قراردادی است که طی آن دارندهاش را موظف یا مختار میکند تا در یک تاریخ معین در آینده، دارایی را بخرد و یا بفروشد. قراردادهای مالی و اختیار معامله از اوراق مشتقه هستند که در مقالات بعد راجعبه آنها صحبت خواهیم کرد.
بازار نقدی (Spot market)
بازاری است که در آن به محض انجام شدن معامله، تمام مبادلات مالی نیز در همان لحظه اتفاق میافتد. یعنی به طور آنی پس از پرداخت مبلغ توسط خریدار، مالکیت آن کالا یا اوراقبهادار به خریدار منتقل میشود.
بورس کالای ایران
علاوهبر بورس اوراق بهادار، بورس کالا نیز در ایران وجود. در بورس کالای ایران، محصولاتی نظیر زعفران، زیره سبز و پسته معامله میشوند. این معاملات بهصورت قرار داد آتی بسته میشوند. بهطور کلی میتوان گفت بازار آتی یکی از بخشهای بورس کالا است. قرار داد آتیِ کالا به این صورت است که دو طرف معامله (خریدار و فروشنده) قراردادی تنظیم میکنند که طی آن یک کالای خاص، با قیمتی مشخص، در تاریخ معینی در آینده، توسط فروشنده در اختیار خریدار قرار بگیرد. با استفاده از این قرار داد میتوان ریسک تغییرات قیمت انواع کالاها را پوشش داد.
خرید طلا در بورس کالا
اختصاص بخشی از سپردهی خود به طلا، میتواند ریسک سبد سرمایهگذاری (پرتفوی) شما را کاهش بدهد. با خرید طلا به این صورت و نه به صورت حضوری، ریسک خرید و نگهداری طلا به حداقل میرسد. برای خرید طلا در بورس از سه روش میتوان استفاده کرد. یکی از این روشها استفاده از صندوقهای طلا است. علاوه بر آن از طریق گواهی سپرده سکه طلا نیز میتوان اقدام به خرید طلا کرد. برای خرید شمش طلا میتوان به بازار فیزیکی بورس کالا مراجعه کرد. در مقالات آینده راجعبه بورس کالای ایران و خرید طلا و شمش، توضیح داده خواهد شد.
جهت دسترسی به مطالب آموزشی تحلیل تحکینال و تحلیل بنیادی کیک کنید.
تشکیل و رشد بازارهای فیزیکی
در اقتصاد معاملات ممکن است در یک مکان فیزیکی و یا به طورکلی از طریق سایر ابزارهای ارتباطی(دورنما، تلکس، تلفن و. ) صورت پذیرد که به آنها بازار گفته می شود. هنگامی که بازار از حالت فیزیکی خارج می شود، جنبه جهانی پیدا می کند و به عنوان یک نهاد عمل می کند. برای هرکالا، منبع و یا خدمت، بازاری وجود داردکه در آن رفتار عرضه کنندگان و تقاضا کنندگان در تقابل با یکدیگر قرار می گیرد. هر بازار از دو رکن اساسی به نام عرضه و تقاضا تشکیل شده است که بیانگر رفتار عرضه کنندگان و تقاضا کنندگان در آن بازار است.
باید توجه داشت که وجه تمایز بازار رقابت کامل و بازار رقابت انحصاری ممکن است در تئوری بسیار مشخص باشد، اما تفکیک بازار رقابت کامل و رقابت انحصاری دشوار است، چون در عمل نمی توان ویژگی های بازار رقابت کامل را مشاهده کرد، زیرا مشاهده تشابه و همگونی کالاها که از وجوه مشخصه کالاها در این نوع بازارها است، به دقت امکان پذیر نیست. به هر حال پاسخ به این سؤال به صورت یک مسئله تجربی باقی می ماند. نخستین ویژگی که در مطالعه بازارهای خاص همچون بازارهای فیزیکی نفت اهمیت دارد، انواع نفت و نوع قراردادهایی است که در معاملات آن به کارگرفته می شود. سپس ویژگی های شرکت کنندگان، رفتار و انگیزه های آنها در بازار مطرح می شود. درپایان باید سازکارهای عملکرد بازار مورد بحث قرار گیرد، زیرا آینده هر بازار تا اندازه ای به چگونگی عملکرد آن بستگی دارد. بازار فیزیکی نفت خام، پایه و اساس بازار نفت است. بیش از صد نوع نفت خام که قابلیت معامله دارند، در پنجاه کشور جهان تولید می شوند. در سال2004 بیش از40 میلیون بشکه در روز نفت خام در مرزهای بین المللی و حدود همین مقدار در داخل مرزها انتقال یافته است. هر یک از این نوع نفت خام ها و موقعیت جغرافیایی آنها بیانگر قیمت های مختلف و ارزش های نسبی متفاوتی است که دائماً در طی زمان برای پاسخ گویی به عرضه و تقاضا در ابعاد داخلی و بین المللی در حال تغییر است. بازار نفت نه تنها اطلاعات مهمی درباره قیمت ها ارائه می دهد بلکه امکان فرصت های تجاری برای شرکت های فعال در این بازار را افزایش می دهد. بازارهای معاملات نفت نیز مانند بازارهای دیگر به لحاظ ساختاری و اقتصادی ویژگی های خاصی دارند که معمولاً به لحاظ تاریخی به منظور پاسخ به نیازهای خاص خودتکامل یافته اند. بازارها پدیده های تاریخی اند که در مقاطع خاصی به وجود می آیند و با گذشت زمان تکامل می یابند و در طول زمان دچار تغییرات می شوند. در دهه1970 تجارت بین المللی نفت دچار تغییرات اساسی شد. در نتیجه ملی شدن صنعت نفت در کشورهای بزرگ تولیدکننده نفت در جهان سوم، شرکت های بزرگ بسیاری از امتیازهای خود را در این کشورها از دست دادند. در بازار نقدی (spot market) نتیجه ساختار یکپارچه انتقال نفت از بین رفت. کشورهای بزرگ تولیدکننده نفت به عنوان فروشنده وشرکت های بزرگ نفتی به عنوان خریداران مطرح شدند؛ بنابراین بازارهای معاملات آزاد پا به عرصه وجود گذاشتند. نخست یک دوره انتقالی، مشتریان اصلی تولیدکنندگان نفت همان شرکت های بزرگ نفتی بودند، اما به مرور زمان با افزایش تعداد مشتریان ساختار بازار دچار دگرگونی شد. این تغییرات با بحران سال 1979 به اوج خود رسید. از سوی دیگر، در این دوره با افزایش تولید نفت از سوی کشورهای غیر اوپک، بخش عرضه نیز مانند بخش تقاضا با تنوع فروشنده روبه رو شد؛ از این رو در این زمان بر میزان بازارهای تک محموله که با موج ملی شدن نفت آغاز شده بود، افزوده شد و بازار تک محموله نفت خام به عنوان پایه و زیر بنای نفت مشخص شد. تولیدکنندگان مختلف در این بازارها صدها نوع نفت خام تولیدی عرضه می کنند. نزدیک به 4 تا3 درصد از معاملات نفت به صورت تک محموله(Spot) و97 تا 96 درصد باقی مانده از تجارت جهانی نفت در چارچوب قراردادهای مدت دار به کشورهای مصرف کننده انتقال می یابد. در چند منطقه از جهان نیز معاملات تک محموله، گستردگی بیشتری دارد. دریای شمال، غرب آفریقا، دریای مدیترانه، حوزه خلیج فارس، خاور دور و آمریکا از آن جمله اند. به لحاظ تاریخی بازار فوری و یا تک محموله را می توان به چند دوره تقسیم کرد: 1. دوره ای که در آن بازار تک محموله به صورت یک بازار پس مانده یا باقی مانده (Residual Market) در نظر گرفته می شد. یعنی دهه های1950 و1960 که در واقع این بازار نقش ذخیره عملیاتی را برای شرکت های بزرگ و پالایشگران نفتی ایفا می کرد و از بازار نقدی (spot market) هزینه نگهداری ذخیره احتیاطی آنها کاسته می شد. 2. دوره تبدیل بازار تک محموله که به یک بازار حاشیه ای(Marginal Market) تبدیل شده است و پس از بحران اول نفتی شکل گرفت. در این دوره قیمت در این بازار شاخصی برای تغییرات قیمت در بازار معاملات بر اساس قرارداد بود. در صورتی که در بازار باقی مانده وضعیت تابعیت قیمت، عکس این حالت بود. عامل تعیین قیمت در این بازار هزینه تولید و درآمد حاصل از تولید نهایی یک بشکه نفت بود. دوره زمانی مشخص این نوع بازار را می توان سال های1979- 1974 ذکر کرد. 3. دوره بعد را می توان به طور مشخص از هنگام بحران دوم انرژی یعنی سال1979 دانست. از این زمان به بعد میزان معاملات تک محموله در بازار نفت به شدت افزایش یافت و بسیاری از مصرف کنندگان ازجمله پالایشگران بیشتر تقاضای نفت خود را از این بازار تأمین می کردند. 4. مرحله چهارم در پی بی ثباتی بازار نفت در سال های 1986 به بعد رخ داد. در این برهه به دلیل نوسان های شدید قیمت در بازارهای تک محموله و برای پوشش خطرهای ناشی از این نوسان ها انواع بازارهای کاغذی(Paper Market) مانند بازارهای آتی(Future) و سلف(Forward) و. به وجود آمد و بازارهای تک محموله را به رقابت در ارتباط با قیمت گذاری فرا خواند. گفتنی است که ارتباط میان بازارهای تک محموله و بازارهای معاملات قراردادی که به طورکلی بازارهای فیزیکی را تشکیل می دهند، بسیار پیچیده است؛ از این رو با توجه به این که طرف قراردادهای هریک از این بازارها به ترتیب شرکت های مستقل و شرکت های عمده نفتی هستند، به نوع ماهیت رفتاری آنها بستگی می یابد. بازارهای تک محموله، شبکه گسترده ای است که درآن شرکت های بزرگ نفتی، شرکت های مستقل نفتی و معامله گران و کارگزاران به فعالیت می پردازند. عمده ترین مکان های مبادله و کار آنها در طول دوره آغازین در ناحیه شمال غرب اروپا(بنادری همچون رتردام، آمستردام و آنتورپ)، مدیترانه(درساحل غربی ایتالیا و. )، خلیج مکزیک و سواحل آمریکا و کارائیب و سنگاپور متمرکز بوده است. در این میان بندر رتردام از قدیمی ترین بازارهای تک محموله جهان به شمار می رود که در دهه 1960 به لحاظ وجود تسهیلات موجود در آن از بازار نقدی (spot market) اهمیت بالایی برخوردار بود. بازار برنت یا بازار نفت شمال نیز، یکی دیگر از بازارهای مهم در زمینه مبادله فوری است که در سال های بعد از 1981 میلادی سازمان یافت. با توجه به این که در حال حاضر بازارهای فیزیکی تک محموله در ارتباط با کل مبادلات فیزیکی حجم کمی دارد و بیشتر حجم مبادله در بازارهای فیزیکی به بازارهای فیزیکی قراردادهای مدت دار اختصاص دارد؛ ازاین رو به لحاظ توضیح روند تشکیل و رشد بازارهای فیزیکی شرح این بازارها به اختصار در پی می آید. بازار اروپا اروپا حدود یک سوم از میزان صادرات و واردات جهان در روز را به خود اختصاص می دهد. به همین دلیل بازارهای نفتی در این منطقه به لحاظ مبادلات فیزیکی با اهمیت به شمار می روند؛ هر چند به دلیل وجود بازارهای مالی گسترده و فعال از جمله بازارهای لندن، اهمیت بازارهای این منطقه دو چندان شده است. تقسیم بازار به دو ناحیه شمال (بنادر ARA) و جنوب (مدیترانه) در واقع یک تقسیم بندی جغرافیایی و تاریخی به شمار می رود. بازار فروش تک محموله در این ناحیه با آغاز به کار بنادر ARA (به ویژه رتردام) و پالایشگاه های منطقه در دهه 1950 آغاز شد و به تدریج گسترش یافت. در یک تقسیم بندی جغرافیایی، دریای شمال به سه کشور عمده دخیل در تولید و تجارت منطقه که عبارتند از: بازار انگلیس، نروژ و دانمارک که در این میان بازار انگلیس چه به لحاظ تاریخی و چه به لحاظ میزان مبادلات، از اهمیت بیشتری نسبت به دو بازار دیگر برخوردار است. بازار نفت خام مدیترانه در حال حاضر با شاخص نفت اورال (Ural) روسیه همراه شده است. بازار نفت خام مدیترانه را به طورعمده می توان در ارتباط با کشورهای تولیدکننده نفت منطقه و عرضه کنندگان عمده به این بازار تقسیم بندی کرد. این عرضه کنندگان شامل روسیه، الجزایر، لیبی، مصر، سوریه، ایران و تونس هستند. با این حال ورود نفت خام های کشورهای حاشیه از یک سو و تا حدودی نفت ایران به منطقه، بازار نسبتاً متنوعی را در این ناحیه ایجاد کرده است. بازار غرب آفریقا مهم ترین تولیدکنندگان نفت خام غرب آفریقا کشورهای نیجریه، آنگولا، گابن، کنگو و کامرون هستند. نفت خام غرب آفریقا به دلیل کیفیت شیرینی (sweet) و بازده مطلوب پالایشی برای فرآورده های میان تقطیر عموماً جذابیت خوبی برای بازارهای اروپا و آمریکا دارد. همچنین بعضی از نفت خام های این منطقه به دلیل دارا بودن میزان بالای موم (wax) خریداران خوبی در خاور دور (در زمان کاهش قیمت در منطقه اقیانوس اطلس) دارند. بازار نفت آمریکا بازار نفت خام آمریکا، بزرگ ترین بازار نفت خام دنیا به شمار می رود. در سال 2004 این کشور با تولید 7/8 میلیون بشکه در روز و مصرف حدود 73/20 میلیون بشکه در روز، بزرگ ترین تولید کننده و مصرف کننده در جهان بوده است. شاخص وست تگزاس اینترمدیت (WTI) نماد بازار نفت خام آمریکا به شمار می رود. روش فروش نفت خام های داخل آمریکا براساس تحویل در خطوط لوله (سرچاه ها و یا انبارهای نفت) صورت می گیرد. مهم ترین بازار تک محموله آمریکا بازار نقدی WTI است. این معاملات تنوع بسیاری چه به لحاظ حجم و چه به لحاظ زمانی دارد. معاملات نقدی WTI یا بر اساس قراردادهای ثابت و یا بر اساس تفاوت قیمتی قراردادهای آتی نفت خام در بازار نایمکس انجام می گیرد. بازار آمریکا را می توان به چهار ناحیه ساحل شرقی، خلیج مکزیک، میان قاره ای و ساحل غربی تقسیم کرد. بازار ساحل شرقی به دلیل نبود دسترسی به خطوط لوله، به واردات از خارج وابسته است. نفت این بازار عموماً از نفت وارداتی دریای شمال، آفریقای غربی، خاورمیانه و آمریکای لاتین تأمین می شود. خلیج مکزیک دارای بزرگ ترین پالایشگاه های آمریکا است. نفت خوراک پالایشگاه ها در این بازار عموماً از نفت تولید داخلی و واردات از آمریکای لاتین تأمین می شود. بازار فوق به دلیل امکان تغییر در خوراک پالایشی پالایشگاه های منطقه و میزان بالای مبادلات از بازارهای پررونق تک محموله دنیا به شمار می رود. قیمت های نفت وارداتی به این بازار به طور مستقیم یا غیر مستقیم به شاخص WTI وابسته است. بازارهای خاورمیانه هر چند کشورهای تولیدکننده حوزه خلیج فارس، بیش از یک سوم تولید نفت خام جهان را در اختیار دارند، صادرات نفت خام منطقه به طورعمده به صورت قراردادهای بلند مدت است و بازار فروش تک محموله حدود 4 درصد میزان صادرات را به خود اختصاص می دهد. به دلیل اجرای سیاست های خاص کشورهای صادر کننده برای جلوگیری از فروش مجدد محموله های نفتی و کوتاه کردن دست دلالان نفتی در رساندن نفت خام به مصرف کنندگان اصلی و همچنین حفظ بازار فروش، بازار فروش منطقه به صورت قراردادهای مدت دار است و بازار تک محموله در این منطقه بیشتر از طریق «حق سهم» بعضی از شرکت های خارجی فعال در این منطقه تأمین می شود. گفتنی است که بازار فروش تک محموله در منطقه با توجه به مسائل سیاسی و اقتصادی جهان و منطقه دچار تغییر می شود و میزان آن در دوره های مختلف در نوسان بوده است. با توجه به این که میزان فروش نفت خام منطقه به صورت قراردادهای مدت دار است، نظام قیمت گذاری و تعیین قیمت در این قراردادها بیشتر براساس قیمت های ارزیابی شده در بازار تک محموله نفت شاخص از جمله WTI، برنت، عمان و دوبی صورت می گیرد. بازار آسیا (شرق دور) در میان تولیدکنندگان ناحیه شرق دور تنها کشورهای اندونزی، مالزی و تا حدودی استرالیا، گینه نو و ویتنام توان صدور نفت خود را دارند. معاملات نفت این ناحیه عموماً بر اساس شاخص هفتگی قیمت نفت آسیا (Asian Petroleum Price Index) APPI صورت می پذیرد. از نفت خام های عمده و شاخص این ناحیه می توان نفت شاخص تاپیس (TAPIS) مالزی، میناس (Minas) اندونزی نام برد. با این حال قیمت های نفت خام این منطقه به دلایلی همچون تأثیر تقاضای فصلی نیروگاه های منطقه، تأخیر زمانی در اعلام قیمت ها و وجود بازارهای متفاوت بسیار نامنظم و بی قاعده است. بازار آمریکای لاتین تولید نفت خام در منطقه آمریکای لاتین در10 سال گذشته روند رو به رشدی داشته است؛ به گونه ای که تولید نفت خام از حدود 8/6 میلیون بشکه در روز از سال 1990 به بیش از10 میلیون بشکه در روز در سال 2004 رسیده است. مهم ترین تولید کنندگان این ناحیه به ترتیب ونزوئلا، مکزیک، برزیل، آرژانتین، کلمبیا، اکوادور، ترینیداد و توباگو و پرو هستند.
راهنمای کامل معاملات پرپچوال (Perpetual) یا همیشگی + راهنمای مخصوص ترید در بایننس
در این مقاله به چیستی معاملات پرپچوال (Perpetual) یا همیشگی خواهیم پرداخت و پس از مطالعهی آن، میتوانید در این مقاله با ترید قراردادهای پرپچوال فیوچرز در صرافی بایننس آشنا شده و از آن کسب درآمد کنید.
قرارداد فیوچرز (Futures) یا آتی چیست؟
قرارداد یا معامله آتی در واقع توافقنامهای جهت خرید یا فروش یک کالا، ارز یا دیگر ابزارهای مالی، در یک قیمت از پیش تعیین شده و در زمان مشخص در آینده است.
برخلاف یک بازار اسپات (Spot Market) سنتی، در بازار معاملات فیوچرز (Futures Market) با تریدرها سریعا تسویه حساب صورت نمیگیرد. بلکه در عوض ، دو طرف معامله قراردادی را که نحوه تسویه حساب را در تاریخی در آینده مشخص میکند، ترید میکنند. همچنین، یک بازار معاملات آتی اجازه خرید یا فروش مستقیم خود کالا یا ارز دیجیتال را به کاربران نمیدهد. بلکه به جای این کار، طرفین درگیر قراردادی را که نمادی از این کالاها یا ارزهای دیجیتال هستند معامله میکنند و ترید واقعی داراییها (یا پول نقد)، در آینده یعنی زمانی که تاریخ انقضاء و سررسید قرارداد فرا برسد، اتفاق میافتد.
بهعنوان مثال، قرارداد فیوچرز برای یک کالای فیزیکی مانند گندم یا طلا را در نظر بگیرید. در برخی از بازارهای آتی سنتی، این قراردادها دارای علامت ارسال نیز هستند، به این معنا که ارسال واقعی کالا در آنها وجود دارد. در نتیجه، طلا یا گندم باید انبار و سپس حمل و نقل شود که در این صورت، هزینههای مازادی (که بهعنوان هزینه حمل شناخته میشوند) را ایجاد میکند. البته بسیاری از بازارهای آتی امروزی امکان تسویه از طریق پول نقد را نیز فراهم کردهاند، به این معنا که معادل نقدی کالای مربوطه پرداخت میشود و ارسال فیزیکی صورت نمیگیرد.
علاوه بر اینها، قیمت طلا یا گندم در بازار معاملات آتی بسته به فاصله تا تاریخ سررسید ممکن است متفاوت باشد. هر چه این فاصله زمانی بیشتر باشد، هزینه حمل، عدم قطعیت بالقوه هزینه در آینده و پتانسیل گپ و فاصله قیمتی بین بازار فیوچرز و اسپات نیز بیشتر خواهد شد.
چرا کاربران قراردادهای آتی و فیوچرز را معامله میکنند؟
- ایجاد پوشش و مدیریت ریسک: این امر اصلیترین دلیل اختراع معاملات آتی است.
- داشتن پوزیشن شورت (فروش): تریدرها با استفاده از این نوع قراردادها میتوانند از ریزش قیمت یک دارایی سود ببرند، حتی اگر صاحب آن نباشند.
- لوریج یا اهرم (Leverage): قابلیت ورود به پوزیشنهایی بزرگتر از تراز و موجودی حساب وجود دارد. در صرافی بایننس، قراردادهای فیوچرز پرپچوال را میتوان تا لورج ۱۲۵ معامله کرد. باید توجه داشت همانطور که لورج میتواند با پولی کمتر سودی بیشتر به ما برساند، ریسک و احتمال از دست دادن سرمایه را هم به همان نسبت بیشتر میکند. لذا اگر مبتدی باشید، بازار فیوچرز میتواند ضررهای خیلی بیشتری از بازار اسپات به شما وارد کند
قرارداد آتی پرپچوال (Perpetual Futures) بایننس چیست؟
قرارداد یا معاملات پرپچوال یا همیشگی (به اشتباه به آن آتی هم گفته میشود که البته معاملات آتی معاملات فوچرز اند که کمی با پرپچوال متفاوتند) نوع خاصی از قراردادهای فیوچرز است که تاریخ انقضایی ندارد. بنابراین، امکان نگهداری پوزیشن تا زمان دلخواه وجود دارد. علاوه بر این، معامله قراردادهای Perpetual بر اساس قیمت شاخص یا ایندکس پرایس (Index Price) دارایی مربوطه صورت میگیرد. قیمت شاخص متشکل از میانگین قیمت بازار نقدی (spot market) در بازارهای اسپات بزرگ و حجم معاملاتی دارایی مربوطه است.
بنابراین، بر خلاف قراردادهای آتی سنتی، معاملات پرپچوال با قیمتی برابر یا نزدیک به بازارهای اسپات ترید میشوند. البته در زمان نوسانات شدید بازار، قیمت مارک (Mark Price) ممکن است با قیمت بازار اسپات متفاوت باشد. اما بزرگترین تفاوت قراردادهای فیوچرز سنتی با معاملات آتی همیشگی، «تاریخ تسویه (Settlement Date)» در حالت سنتی است.
مارجین اولیه (Initial Margin) چیست؟
مارجین اولیه کمترین هزینهای است که برای باز کردن یک پوزیشن لوریج دار و اهرمی باید بپردازید. بهعنوان مثال، برای خرید ۱۰۰۰ واحد بایننس کوین (BNB) با لوریج ۱۰ برابر، باید ۱۰۰ واحد BNB بپردازید. بنابراین مارجین اولیه شما، 10 درصد کل سفارش خواهد بود. مارجین اولیه در واقع هزینهای است که بهعنوان وثیقه (Collateral) عمل کرده و از پوزیشن اهرمی شما محافظت میکند.
مارجین نگهداری (Maintenance Margin) چیست؟
مارجین نگهداری کمترین مقدار وثیقهای است که برای باز نگه داشتن پوزیشن باید داشته باشید. در صورتی که موجودی و تراز مارجین شما به زیر این مقدار برسد، یا از شما درخواست میشود حسابتان را شارژ کنید (که به آن Margin Call میگویند) یا لیکوئید (در ادامه با آن آشنا میشوید) میشوید. اکثر صرافیهای رمز ارزی به طور پیشفرض لیکوئید شدن حساب را انجام میدهند.
به عبارت دیگر، مارجین اولیه هزینهای است که برای باز کردن حساب متقبل میشوید و مارجین نگهداری هم به مقدار مینیمومی که برای باز نگه داشتن حساب نیاز دارید اطلاق میشود. مقدار مارجین نگهداری، پویا و دینامیک بوده و بر اساس قیمت بازار و تراز حساب (همان وثیقه یا Collateral) تغییر میکند.
لیکوئیدیشن (Liquidation) یا نقد شدن چیست؟
اگر ارزش وثیقههای شما به زیر مقدار مارجین نگهداری برسد، حساب فیوچرز نیز ممکن است در معرض لیکوئید شدن قرار بگیرد. در صرافی بایننس، بسته به میزان ریسک و لوریج هر کاربر (بر اساس وثیقه و دارایی خالص آنها)، لیکوییدیشن به طرق مختلفی اتفاق میافتد. هرچه پوزیشن کل شما بزرگتر باشد، مارجین مورد نیاز نیز بزرگتر خواهد بود.
این مکانیسم بر اساس صرافی و بازار متفاوت است، اما بایننس برای لیکوئیدیشن تایر ۱ (یعنی رسیدن تفاوت پوزیشن لانگ و شورت که به آن Net Exposure گفته میشود، به زیر ۵۰۰،۰۰۰ تتر) کارمزد ۰/۵ درصدی دریافت میکند. اگر پس از لیکوئید شدن مبلغ اضافی در حساب وجود داشته باشد، الباقی آن به کاربر بازگردانده میشود. اگر این مقدار کمتر باشد، کاربر اصطلاحا ورشکسته خواهد شد.
به خاطر داشته باشد زمانی که حساب شما لیکوئید میشود، کارمزد اضافی باید بپردازید. برای جلوگیری از این اتفاق، یا باید پوزیشنتان را پیش از لیکویید شدن ببندید، یا مبلغ بیشتری به حساب واریز کنید؛ که این اتفاق باعث ایجاد فاصله بیشتر بین قیمت لیکوئید شدن و قیمت فعلی بازار میشود.
فاندینگ ریت (Funding Rate) در قراردادهای دائمی چیست؟
فاندینگ بهمعنای پرداختهای منظم بین خریداران و فروشندگان، طبق فاندینگ ریت فعلی است. زمانی که مقدار فاندینگ ریت بالای صفر (یعنی مثبت) باشد، تریدرهایی که پوزیشن لانگ (خرید) گرفتهاند به کسانی که پوزیشن شورت (فروش) گرفتهاند، مبلغی را پرداخت میکنند. در طرف مقابل، فاندینگ ریت منفی به معنای پرداخت از سوی شورت تریدرها به لانگ تریدرهاست.
فاندینگ ریت بر اساس دو مشخصه کار میکند: یکی نرخ سود و دیگری وجه تضمین یا پریمیوم (Premium). در معاملات فیوچرز بایننس، نرخ سود ثابت و برابر ۰.۰۳ درصد و وجه تضمین بسته به تفاوت قیمت بین بازارهای اسپات و فیوچرز متفاوت است. از آنجایی انتقال فاندینگ ریت بهصورت مستقیم بین کاربران صورت میگیرد؛ صرافی بایننس هیچ بازار نقدی (spot market) کارمزدی برای این کار دریافت نمیکند.
بنابراین، زمانی که قرارداد پرپچوال آتی بر اساس یک وجه تضمین (بالاتر از قیمت بازارهای اسپات) معامله میشود، بهخاطر فاندینگ ریت مثبت معاملهگران لانگ باید به شورتها مبلغی را پرداخت کنند. بنابراین در چنین شرایطی چون پوزیشنهای لانگ بسته شده و شورتهای جدیدی باز میشوند، انتظار میرود که قیمت کاهش یابد.
قیمت مارک (Mark Price) در معاملات همیشگی چیست؟
قیمت مارک یا مارک پرایس تخمینی از ارزش واقعی (قیمت منصفانه) یک قرارداد در مقایسه با قیمت واقعی معاملاتی (آخرین قیمت) آن است. محاسبه قیمت مارک، از لیکوئید شدنهای غیرمنصفانهای که در زمان نوسان شدید بازار اتفاق میافتد، جلوگیری میکند.
بنابراین قیمت شاخص یا ایندکس پرایس (Index Price) به قیمت در بازارهای اسپات مربوط میشود، اما قیمت مارک نمایانگر ارزش منصفانه یک قرارداد آتی پرپچوال است. در صرافی بایننس، قیمت مارک بر اساس قیمت شاخص و فاندنیگ ریت محاسبه شده و همچنین بخش ضروری محسابه سود و زیان محققنشده (unrealized PnL) محسوب میشود.
سود و زیان یا PNL در معاملات پرپچوال چیست؟
کلمه PNL سرنام عبارت Profit and Loss و بهمعنای سود و زیان است که به دو صورت محقق شده یا واقعی (Realized) و محققنشده (Unrealized) یا غیرواقعی وجود دارد. زمانی که در یک بازار فیوچرز پرپچوال پوزیشن بازی داشته باشید، PNL شما محققنشده یا غیرواقعیست، به این معنا که هنوز هم در واکنش به تحرکات بازار تغییر میکند. هنگامی که پوزیشن را میبندید، PNL محققنشده (Unrealized) به محققشده یا واقعی (realized) تبدیل میشود، حال یا به صورت کامل یا بخشی از آن.
از آنجایی که PNL واقعی به سود و زیان حاصل از پوزیشنهای بسته شده مربوط میشود، رابطهی مستقیمی با قیمت بازار نداشته و صرفا به قیمت سفارشات انجام گرفته مرتبط است. اما PNL غیرواقعی، دائما در حال تغییر بوده و محرک اصلی لیکوئیدیشن بهشمار میرود. بنابراین، از قیمت مارک برای حصول اطمینان از اینکه سود و زیان واقعی شما دقیق و درست است، استفاده میشود.
صندوق بیمه (Insurance Fund) چیست؟
به زبان ساده، صندوق بیمه چیزی است که از منفی شدن تراز حساب تریدرهای بازنده جلوگیری کرده و در عین حال هم سودآوری معاملهگران برنده را تضمین میکند.
برای درک بهتر، اجازه دهید مثالی را با هم بررسی کنیم. فرض کنید آلیس ۲۰۰۰ دلار در حساب فیوچرز بایننس خود دارد، که برای باز کردن یک پوزیشن لانگ ارز دیجیتال بایننس کوین (BNB) به مبلغ ۲۰ دلار برای هر کوین و با لوریج ۱۰ استفاده کرده است. فقط در نظر داشته باشید که آلیس این قرارداد را از فرد دیگری خریده است نه بایننس. بنابراین در طرف مقابل معامله، الکس را داریم که یک پوزیشن شورت به همین اندازه گرفته است.
بهخاطر لوریج ۱۰ برابری، پوزیشن آلیس هماکنون با وثیقه ۲۰۰۰ دلاری، دارای ۱۰۰۰ واحد BNB و ارزشی معادل ۲۰،۰۰۰ دلار است. حالا اگر قیمت BNB از ۲۰ دلار به ۱۸ دلار کاهش یابد، پوزیشن آلیس میتواند بهصورت خودکار بازار نقدی (spot market) بسته شود. این اتفاق به این معناست که داراییهای وی لیکوئید شده و ۲۰۰۰ دلار وی هم کاملا از دست میرود.
حال اگر به هر دلیلی سیستم نتواند بهموقع پوزیشن آلیس را ببندد و قیمت در بازار بیشتر افت کند، صندوق بیمه فعال شده و زیانهای وارده را تا زمان بسته شدن پوزیشن جبران میکند. این اتفاق تغییری برای آلیس ایجاد نمیکند، چراکه پوزیشن وی قبلا لیکوئید شده و تراز حساباش به صفر رسیده است. اما این امر باعث میشود باب سود خودش را از این معامله دریافت کند. بدون وجود صندوق بیمه، تراز آلیس تنها از ۲۰۰۰ دلار به صفر نرسیده و حتی ممکن است منفی شود.
البته در عمل، پوزیشن لانگ آلیس پیش از وقوع این اتفاقات بسته خواهد شد. دلیل این است که مارجین نگهداری وی، کمتر از مقدار حداقلی و مینیموم لازم است. کارمزد لیکوئید شدن حساب مستقیما وارد صندوق بیمه شده و مبالغ اضافی به کاربران بازگردانده میشود.
بنابراین، صندوق بیمه مکانسیمی است که برای استفاده از وثیقههای تریدرهای لیکوئید شده جهت پوشش زیان یا ورشکستگی حسابها، طراحی شده است. در شرایط عادی بازار، انتظار میرود با لیکوئید شدن بیشتر تریدرها، موجودی صندوق بیمه نیز افزایش یابد.
به طور خلاصه، زمانی که کاربران پیش از رسیدن به نقطه سربهسری یا منفی شدن حسابشان لیکوئید میشوند، صندوق بیمه بزرگ و بزرگتر میشود. اما در شرایط حادتر، این سیستم شاید نتواند تمامی پوزیشنها را ببندد، که در این صورت از صندوق بیمه برای پوشش زیانهای بالقوه استفاده خواهد شد. با اینکه این اتفاق شایع نیست، اما در زمان نوسانات شدید یا قدرت نقدشوندگی (Liquidity) پایین بازار، احتمال رخ دادن آن وجود دارد.
کاهش لوریج خودکار (Auto-deleveraging) چیست؟
اوتو دیلوریجینگ یا کاهش خودکار لوریج و اهرم، روشی برای لیکوئیدیشن متقابل است که تنها در صورت عدم کارکرد صندوق بیمه اتفاق میافتد. با اینکه این اتفاق نیز نادر است، اما این امر نیازمند تریدرهای سودآوری است که بخشی از سود خود را برای جبران ضرر و زیان معاملهگران بازنده اختصاص دهند. متاسفانه، به دلیل وجود نوسان شدید در بازار ارزهای دیجیتال و لوریج بالای ارائه شده به کاربران، حذف کامل این احتمال ممکن نیست.
به عبارت دیگر، لیکوئیدیشن متقابل آخرین مرحلهای است که در صورت عدم پوشش پوزیشنهای ورشکسته شده توسط صندوق بیمه انجام میگیرد. عموما، پوزیشنهای دارای سود (و اهرم) بالاتر، آنهایی هستند که بیشترین مشارکت را دارند. بایننس از یک اندیکاتور برای اطلاع دادن به کاربران درباره جایگاهی که در صف کاهش لوریج خودکار دارند، استفاده میکند.
در بازار فیوچرز بایننس، سیستم از هر روشی برای جلوگیری از کاهش خودکار اهرم استفاده کرده و ویژگیهای مختلفی برای مینیموم کردن اثر آن دارد. در صورت رخ داد این اتفاق، لیکوئیدیشن متقابل بدون دریافت هیگونه کارمزدی انجام شده و سریعا اطلاعیهای به کاربران مربوطه ارسال میشود. کاربران میتوانند در هر زمانی مجددا وارد پوزیشن شوند.
جمع بندی
در آخر خوب است بدانید که بسیاری از تریدرها برای کسب سود مستمر از ترید به دانش و مهارت زیادی نیاز دارند و به همین دلیل بسیاری از تریدرها در اوایل کارشان ترید کردن را با راهنمایی گرفتن از تحلیلگران یا تریدرهای حرفهای شروع میکنند؛ حتی بعضی خودشان ترید نکرده و حاضرند سرمایهشان را به تریدری که دربارهی سود گرفتنش شنیدهاند داده تا او با سرمایهشان ترید کرده و به آنها سود دهد. سرویس کپی تریدینگ اکسلایت، سرویسیست که میتواند این کاربرد را به مراتب با کیفیتتر برای شما انجام دهد. به این صورت که شما تنها دسترسی ترید اکانت بازار نقدی (spot market) فیوچرزتان (تنها دسترسی ترید اکانت پرپچوال فیوچرز خود و نه سرمایه یا نام کاربری و رمز عبور خود!) را به پلتفرم اکسلایت داده، از بین تریدرهای حرفهای اکسلایت یکی را بر اساس کارنامهاش انتخاب میکنید تا هر تریدی که او میکند برای شما کپی شود؛ بدون اینکه سرمایهتان را به آن تریدر داده باشید.
در صورت داشتن هر نوع سوالی دربارهی سرویس کپی تریدینگ یا سرویسهای دیگر مثل ارائه سیگنال یا در مورد طریقه کار بایننس، خوشحال میشویم از طریق چت سایت یا باقی راههای ارتباطی، بیدرنگ آن را از اکسلایت بپرسید.
لازم به ذکر است که در نوشتن این مقاله، از آکادمی بایننس (academy.binance) هم کمک گرفتهایم.
پارس ناز پورتال
آموزش کامل معامله اسپات (Spot) و کسب سود در بازار ارزهای دیجیتال
این روزها سرمایهگذاری در بازارهای مالی مختلف بهویژه بازار کریپتوکارنسی از داغترین موضوعات است. اما بالا بودن نوسان قیمت لحظه ای ارز دیجیتال، باعث ریسک افراد و تردیدی بسیاری از کاربران برای شرکت در این بازارها شدهاست. در این میان آشنایی با الگوها و اصول تغییرات و نوسانهای قیمت میتواند سکوی پرشی برای ما باشد.
معامله اسپات تریدینگ (Spot trading) یکی از روشهایی است که میتوانیم با مسلط شدن در آن فرصتهای بسیاری برای کسب درآمد در بازارهای ارز دیجیتال به دست آوریم. در این نوشتار قصد داریم به معرفی معامله اسپات و کسب سود در بازار ارزهای دیجیتال بپردازیم.
معرفی معاملات اسپات (Spot trading)
معامله اسپات یکی از سادهترین و درعینحال کمریسکترین معاملات در بازارهای ارز دیجیتال است. اسپات تریدینگ که بهعنوان معامله نقطهای یا نقدی نیز شناخته میشود، به خرید یا فروش داراییهای دیجیتال گفته میشود که قرار است بلافاصله در یک تاریخ خاص انجام شود.
از آنجا که در معاملات اسپات پس از بازار نقدی (spot market) انجام معامله رمزارز مورد مبادله در همان لحظه بهطرف مقابل منتقل میشود. این مبادله در نقطه مقابل معاملات فیوچرز قرار میگیرد، زیرا در معاملات فیوچرز رمزارز در یک تاریخ مشخص که در قرارداد ذکر میشود بین خریدار و فروشنده مبادله میشود.
برای مثال اگر برای ترید بیتکوین روش معامله اسپات را انتخاب کنیم، پس از انجام معامله بلافاصله بیتکوین از کیف پول خریدار به فروشنده منتقل میشود. اما در معاملات فیوچرز چنین نیست. پس از معامله بیتکوین در یک تاریخ مشخص که در قرارداد ذکر میشود، بیتکوین میان خریدار و فروشنده ردوبدل میشود.
قیمت اسپات چیست؟
قیمت اسپات به قیمت فعلی یک دارایی دیجیتالی برای خرید، پرداخت و تحویل فوری یک کالای خاص گفته میشود. با پرشدن سفارش افرادی که قصد خریدوفروش ارز دیجیتال را دارند، قیمت لحظهای این داراییهای دیجیتالی مدام تغییر میکند و بهروزرسانی میشود.
در حقیقت قیمت اسپات یا قیمت نقطهای در لحظه، بر اساس میزان عرضه و تقاضا موجود در بازار به دست میآید. این قیمت میتواند بالاتر و یا کمتر از ارزش ذاتی یک ارز دیجیتال باشد.
اما نرخ مبادلهای که معاملات اسپات بر اساس آن انجام میشود برابر با همان نرخ لحظهای محاسبه میشود. قیمت ارزهای دیجیتال در بازارهای مشتقه مانند معاملات آتی بر پایه همین ارزشها تعیین میشود، زیرا تولیدکنندگان و مصرفکنندگان کالا اول در بازار معاملات نقدی شرکت میکنند.
چگونه می توانیم یک معامله اسپات انجام دهیم؟
برای ورود به بازار اسپات در ابتدا باید یک ارز دیجیتال را خریداری کنیم. مناسبترین استراتژی معاملاتی برای افراد مبتدی، معامله اسپات در بهترین صرافی ارز دیجیتال ایرانی است. با واردشدن به بازار اسپات، رصد قیمت ارزهای دیجیتال و بررسی سفارشهای فروشی که برای رمزارزها وجود دارد، میتوانیم قیمت پیشنهادی خود را در یک سفارش ثبت و با یک فروشنده معامله اسپات را انجام دهیم.
چنانچه ما یک ارز دیجیتال مانند بیتکوین را داریم و قصد تبدیل آن به ریپل را داریم، میتوانیم در هر صرافی که امکان معامله در جفت ارز موردنظر وجود دارد، با ثبت یک سفارش اسپات این کار را بهراحتی انجام دهیم. در صرافیهای ارز دیجیتال 4 روش برای انجام معاملات اسپات وجود دارد که در ادامه به توضیح آنها میپردازیم.
سفارش مارکت (Market) در معاملات Spot
در این روش معامله بر اساس قیمت لحظهای بازار انجام میشود و یا زمانی که ما نمیخواهیم در صف خرید یا فروش منتظر بمانیم. در این مواقع فقط حجم ارزی که قصد معامله آن را داریم مشخص میکنیم و معامله بر اساس بهترین قیمت پیشنهادی در بازار انجام میشود. بااینوجود تضمینی وجود ندارد که قیمت ارز در زمان اجرای سفارش شما تغییر نکند. چنانچه حجم کافی برای اجرای سفارش ما وجود نداشته باشد، مابقی سفارش با قیمت متفاوت پر خواهد شد.
سفارش لیمیت (Limit) در معامله اسپات
در مواقعی ممکن است ما یک قیمت خاصی را برای ارزی که قصد معامله اسپات آن را داریم در نظر گرفتهایم. میتوانیم یک سفارش با قیمت پیشنهادی مشخص در بازار قرار دهیم. زمانی که قیمت ارز به عدد موردنظر برسد، با پذیرش سفارش ما معامله انجام میشود.
سفارش استاپ لیمیت (Stop limit) در معاملات اسپات
سفارش استاپ لیمیت با یک شرط قیمتی همراه است که برای تعیین حد ضرر معامله مناسب است. چنانچه این شرط محقق شود، سفارش بهصورت خودکار توسط صرافی در لیست سفارشات ثبت خواهد شد. به همین جهت ما میتوانیم هر تعداد سفارشی که میخواهیم را ثبت کنیم. تا وقتی سفارش فعال نشده باشد سرمایه ما درگیر معامله نمیشود.
سفارش OCO در معامله Spot
سفارش OCO روشی مختص بازار اسپات در برخی از صرافیها مانند بایننس است. در این نوع معاملات میتوانیم بهصورت همزمان 2 سفارش را ثبت کنیم که اگر یک سفارش فعال شد سفارش دیگر کنسل شود.
این روش در حقیقت ترکیبی از دو سفارش لیمیت اوردر و استاپ لیمیت است که در قسمت “Price” قیمت اسپات اوردر و در قسمت “Stop” شرط قیمتی و در قسمت “limit” قیمت برای ثبت سفارش استاپ لیمیت را مشخص میکنیم. به همین ترتیب میتوانیم حد سود و حد ضرر معامله خود را بهصورت همزمان تعیین کنید.
مزایا و معایب معامله اسپات
در دنیای کریپتو هر نوع معامله و استراتژی که از آن استفاده میکنیم، در کنار تمامی مزایا و کاربردی که دارد، معایبی نیز دارد. درک چنین مواردی به ما کمک میکند تا بتوانیم ریسک معاملات خود را کاهش دهیم و با اطمینان بیشتری معامله خود را مدیریت کنیم. معاملات اسپات یکی از سادهترین راهها برای انجام معاملات است، اما دارای نقاط ضعف و قوت است که باید آنها را بدانیم.
مزایا
قیمت ارزهای دیجیتال در این بازار شفاف هستند و بر اساس عرضه و تقاضا در بازار محاسبه میشوند. این جنبه در تضاد با بازار فیوچرز است که اغلب دارای چندین قیمت مرجع است.
معاملات اسپات قوانین سادهای دارند و پاداشها و خطرات آن نیز ساده هستند. زمانی که 1000 دلار در این بازار سرمایهگذاری میکنیم میتوانیم ریسک خود را بهراحتی بر اساس قیمت خرید و قیمت فعلی دارایی محاسبه کنیم.
میتوانیم سفارش خود را ثبت کنیم و دیگر به آن فکر نکنیم. برخلاف معاملات مشتقه و مارجین در معاملات اسپات نیازی به نگرانی درباره لیکوئید شدن نیست. هر زمان که بخواهیم میتوانیم وارد معامله شویم و یا از آن خارج شویم. همچنین نیازی به بررسی استراتژی سرمایهگذاری خود نداریم، مگر اینکه بخواهیم معاملات کوتاهمدت انجام دهیم.
معایب
سود بهدستآمده در معاملات اسپات بسیار کمتر از معاملات آتی یا مارجین است. میتوانیم از این سرمایه برای ترید در موقعیتهای بهتر استفاده کنیم.
در این نوع معاملات دارایی دیجیتال در اختیار ما قرار داده میشوند که باید در جایی امن از آنها نگهداری کنیم.
جمع بندی نهایی
معاملات اسپات در بازارهای نقدی یکی از رایجترین روشهای معامله برای کاربران دنیای ارزهای دیجیتال و بهخصوص افراد مبتدی است. ممکن است این روش بیش از حد ساده به نظر برسد؛ اما بهتر است قبل از بهکارگیری از این روش، نقاط قدت و ضعف آن را بشناسیم. جدا از اصول اولیه باید دانش خود را با تحلیلهای تکنیکال، فاندامنتال و مدیریت احساسات ترکیب کنیم.
در نهایت روش معامله اسپات دقیقاً مشابه معاملات نقدی برای کسب سود است. ما میتوانیم یک ارز دیجیتال را در زمانی که میدانیم قیمت آن به پایینترین حد رسیده است بهعنوان یک کالای سرمایهای خریداری کنیم و این دارایی دیجیتالی را تا زمانی که قیمت آن افزایش پیدا کند نگه داریم. پس از فروش این ارز دیجیتال از اختلاف قیمت خریدمان میتوانیم سود دریافت کنیم.
دیدگاه شما