سایه دخالتهای سیاسی از سر بورس برداشته میشود؟
طی چند ماه گذشته ترازوی تاثیرگذاری دخالتهای سیاسی خارج از بازار سرمایه بیشتر از عوامل اقتصادی درونی روی این بازار تاثیر گذاشت و ماجرا تا جایی پیش رفت که قالیباف اصل رفتن را بر ماندن ترجیح داده و وزیر اقتصاد نیز از به کارگیری تلاشهایی برای کم کردن این دخالتها خبر داد.
به گزارش ملیت به نقل از ایسنا، میتوان به جرات گفت بازار سرمایه در ۱۰ ماهه امسال پر فراز و نشیبتر از همه سالهای فعالیت خود بوده و از ابتدای سال تا کنون با احتساب مشمولان سهام عدالت، تعداد سهامداران این بازار به ۵۷ میلیون یا بیش از نیمی از مردم کشور رسید. اما ماجرا از آنجا اغاز شد که در ماههای ابتدایی سال جاری، همسو با جذاب شدن بورس، بازارهای موازی مانند ارز، سکه و مسکن جذابیت خود را از دست میدادند و بازار سرمایه به گزینه اول سرمایه گذاری برای مردم تبدیل شده بود.
تبلیغات گاه و بیگاه دولتمردان درمورد بازار سرمایه و دعوت و تشویق مردم به سرمایه گذاری در این بازار به این موضوع دامن زد و باعث جلب اعتماد مردم شد. در این میان دو اتفاق مهم نیز افتاد، نخست آزادسازی سهام عدالت و دوم باقی مانده سهام دولت در چند بانک و بیمه و پالایشگاه در قابل صندوق ETF بود.
با ورود نقدینگی جدید به بازار سرمایه شاخص برای نخستین بار رقمهایی را فتح میکرد که برخی کارشناسان درمورد آن هشدار میدادند و می گفتند وضعیت صعود شاخص با پارامترهای اقتصادی کشور همخوانی ندارد. اما این موضوع مانع تبلیغات دولت برای بورس نشد و در روزهای اوج بازار بود که دارایکم در بازار عرضه شد. صندوقی که بازدهی آن به بیش از ۲۰۰ درصد هم رسید و دولت درامد قابل توجهی از این محل چرا ناگهان صندوق ETF مهم شد؟ کسب کرد.
اما ناگهان و با یک تلنگر به ظاهر ساده، بت بازار سرمایه فرو ریخت. البته این اتفاق هم به درون بازار ربطی نداشت و مخالفت وزیر نفت با عرضه پالایشی یکم باعث شد دومینوی ریزش بازار به حرکت درآید. ریزشی که از مردادماه اغاز شد و هنوز که هنوز است تعادل به بازار بازنگشته است.
البته طی این ماه ها و با وجود اینکه چراغ قرمز بازار روشن بود، باز هم صاحب نظران دست از دخالت در بازار برنداشتند و تقریبا همه، از نمایندگان مجلس گرفته تا پاستورنشینان درمورد بورس اظهار نظر میکردند! یک روز قیمت گذاری دستوری مطرح میشد و روز دیگر افزایش سود سپرده بانکی.
در نهایت کار به جایی رسید که حسن قالیباف اصل، رئیس سابق سازمان بورس و اوراق بهادار از سمت خود استعفا داد و دلیل این تصمیم را دخالتهای سیاسی در بازار عنوان کرد. موضوعی که در مراسم تودیع و معارفه روسای سازمان بورس و اوراق بهادار بارها به آن اشاره شد و دهنوی دهقان، رییس جدید سازمان بورس اعلام کرد باید شر عوامل غیر اقتصادی را از سر بازار سرمایه کم کنیم. همچنین اعضای شورای عالی بورس بر این نکته تاکید کردند که باید از نظرات غیرکارشناسانه که به ما ربط ندارد در بازار سرمایه بپرهیزیم.
در این میان، فرهاد دژپسند، وزیر امور اقتصادی و دارایی نیز اعلام کرد که هرچند تضمین نمیدهد که مداخلات سیاسی باعث تخریب بازار سرمایه نشود اما تلاش خود را برای جلوگیری از این اتفاق خواهد کرد.
به هر حال آنچه که امروز باعث سوختن تر و خشک در بازار سرمایه شده نه قیمت های جهانی است نه وضعیت شرکت های بورسی، که اگر بازار طبق این دو پارامتر پیش میرفت، باید شاهد روزهای سبز و صف های خرید بودیم، بلکه اعتماد سرمایه گذاران، مخصوصا سرمایه گذاران خرد به دلیل تصمیمات سیاسی و دخالت های گاه و بیگاه صاحب نظران از میان رفته و انتظار میرود با بستن پرونده اظهارات غیر کارشناسی به این بی اعتمادی در بازار پایان داده شود تا بورس بتواند در ریلی مناسب راه تعادل خود را پیدا کند.
صندوقها گرفتار سیل ابطالیها
گروه بورس- اعظم شریفی: موج ابطال واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری با رکود مزمن بازار سرمایه در ماههای اخیر به اندازهای تشدید شده که براساس آمارهای عینی، ارزش روز دارایی ۶۰ صندوق سرمایهگذاری در سهام نسبت به فروردین ماه کمتر از نصف شده است؛ روندی که نه تنها موجب تشدید فشار بر بازار در جهت افزایش عرضه سهام به منظور تامین نقدینگی شده، بلکه چشمانداز فعالیت موفقیتآمیز اکثر صندوقهای سرمایهگذاری را هم در هالهای از ابهام قرار داده است.
گروه بورس- اعظم شریفی: موج ابطال واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری با رکود مزمن بازار سرمایه در ماههای اخیر به اندازهای تشدید شده که براساس آمارهای عینی، ارزش روز دارایی ۶۰ صندوق سرمایهگذاری در سهام نسبت به فروردین ماه کمتر از نصف شده است؛ روندی که نه تنها موجب تشدید فشار بر بازار در جهت افزایش عرضه سهام به منظور تامین نقدینگی شده، بلکه چشمانداز فعالیت موفقیتآمیز اکثر صندوقهای سرمایهگذاری را هم در هالهای از ابهام قرار داده است. از دست دادن جذابیت بازدهی صندوقهای سرمایهگذاری برای دارندگان واحدهای صندوقها، مهمترین مشکل روز این نهادهای مالی نوپا است. بر این اساس باید دید صندوقهای سرمایهگذاری با فراز و نشیب سنگین سال جاری آیا توان بازگشت به روزهای خوش و جلب اعتماد مجدد سرمایهگذاران را خواهند داشت یا خیر؟
تجربه تاسیس صندوقها از نظر زمانی مقارن با زمان اوجگیری و رکوردشکنی شاخص و ثبت بازدهی فوقالعاده بازار بود؛ اما با افت بازار اینک مشخص شده که اداره موفق صندوقهای سرمایهگذاری، دشواریهایی بیش از برداشت اولیه مدیران آنها (اکثرا کارگزاران) داشته است، مسالهای که شاید هماکنون طراحان ایده صندوقها در سازمان بورس را نیز به فکر واداشته تا برای روزهای دشوار صندوقها هم تدبیر جدیدی بیندیشند.
در گزارشی که میخوانید چالشهای صندوقهای سرمایهگذاری در این روزهای سخت و پیشبینی آینده وضعیت آنها مورد بررسی قرار گرفته است.
خلأهایی که به تازگی میبینیم!
یک کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه در طراحی صندوقها و ارزیابی عملکرد و نظارت بر صندوقها خلأهایی وجود دارد، افزود: البته شاید این روزهای سخت موجب آشکار شدن بیشتر نواقص شده است. همایون دارابی خاطرنشان کرد: طراحی صندوقها براساس حضور ضامن نقدشوندگی (اینکه سرمایهگذار در هر زمان بتواند وجه خود را دریافت کند)، عدم امکان معامله واحدهای صندوق در بورس (مانند صندوقهای ETF)، عدم ارزیابی وضعیت براساس ریسک و بازده و عدم رعایت نسبت کفایت سرمایه ضامن صندوق در حال حاضر برای مدیران صندوقها مشکلساز شده است.
دارابی خاطرنشان کرد: در انتهای سال ۸۹ ناگهان مجوز چندین صندوق بزرگ صادر شد. حضور یکباره صندوقها در اوج رونق بازار باعث شد حرکتهایی غیرعادی رخ دهد؛ یعنی مدیر یک صندوق ۱۰۰میلیاردی وقتی وارد بازار میشد مجبور بود تحت فشار سرمایهگذاران صندوق، سهام گران را بیمحابا بخرد. توجه داریم که بورس تهران عمق زیادی ندارد. میزان سهام شناور با ابعاد شرکتها و ارزش بازار تناسبی ندارد، بنابراین وقتی یک صندوق چند میلیارد تومانی فشار تقاضا روی یک سهم وارد کند، قیمت میتواند رفتار غیرعادی نشان دهد. این امر قابل توسعه به کل بازار است و حتی در مورد برخی از سهام نظیر داروییها این وضعیت حساستر است. مثلا اگر شما بخواهید ۱۰۰ میلیون سهم دارویی بخرید کل گروه دارویی را برای چند روز متاثر خواهید کرد.
عکس این وضعیت هم برقرار است و در هنگام بحران در بورس تهران به دلیل عمق کم، عرضههای بیمحابا و یک طرفه انجام میشود. همان طور که در بازار رو به بالا همه خریدارند در بازار بد همه فروشندهاند و عرضه چند میلیونی یک صندوق، افت طبیعی سهم را خرابتر میکند.
وی افزود: در حال حاضر، هیجان تاسیس و خرید واحدهای سرمایهگذاری جای خود را به هجوم برای فروش و ابطال گسترده واحدها داده است. این در حالی است که در بورس تهران اکثر نمادها بدون بازارگردان است و نوسان سهم به دست عرضه و تقاضا سپرده شده است. حال آنکه در اکثر بورسها، بازارگردانها مانع از نوسان غیرعادی قیمت میشوند. بنابراین، در زمان بحران ابطال واحدهای سرمایهگذاری مانند حال حاضر، مدیر صندوق چارهای جز فروش سهام نقدشونده خود ندارد و سهام غیرنقدشونده و دارای صف فروش، در سبد باقی میمانند. از سوی دیگر، بورس تهران یک ویژگی خاص هم دارد و آن توقف نمادها است که برای هفتهها و گاهی ماهها سهام شرکتهای مختلف، غیرقابل معامله و غیرنقدشوندهاند؛ حال آنکه صاحبان واحدهای سرمایهگذاری در هر زمان میتوانند برای دریافت وجه خود مراجعه کنند. در این حالت مدیر صندوق چارهای جز قربانی کردن سهام خوب و قابل معامله ندارد که از نظر تئوری این امر در نهایت به تلنبار شدن سهام نامناسب در صندوق میانجامد.
همایون دارابی خاطرنشان کرد: ما در حال حاضر تنها ۲ نوع صندوق یعنی صندوق سهام و صندوق درآمد ثابت داریم؛ در حالی که در دنیا دهها نوع صندوق داراییهای فیزیکی مانند طلا و ارز و صندوقهای ریسکپذیر (Hedge funds) فعالیت میکنند؛ و این عدم تنوع، یکی دیگر از خلأهای صنعت سرمایهگذاری در بورس تهران است.
کارمزد معاملات، تضاد منافع ایجاد میکند
دارابی در برابر این پرسش که سازمان چگونه میتواند صندوقها را یاری کند؟ گفت: حمایتهای سازمان عموما معنوی است یعنی سازمان نمیتواند به صورت عملی کار زیادی انجام دهد. مهمترین اقدام در حال حاضر توجه به کاهش هزینههای اداره صندوقها از جمله در بخش کارمزد است. یعنی صندوقها باید به لحاظ کارمزد تخفیفهایی را به دست آورند. به لحاظ منطقی هم یک چالش مطرح است که کارگزاران به دلیل اینکه از چرخش دارایی صندوق کارمزد به دست میآورند، رفتار غیرعادی نشان داده و سرعت گردش دارایی برخی صندوقها به نحو غیرعادی بالا است. بنابراین، برای برطرف کردن این انگیزه مخرب و تضاد منافع، باید صندوقها از پرداخت کارمزد به میزان زیادی معاف شوند تا تنها انگیزه مدیریت حرفهای صندوق برای کارگزاران باقی بماند.
او در خصوص نقش ضامن نقدشوندگی هم گفت: ضامن نقدشوندگی هزینه بالایی برای مدیر صندوق دارد. این ضامنها در حالت عادی ۲ تا ۳ درصد به هزینه مدیر صندوق اضافه میکنند، اما اگر بخواهند پول ابطالکننده را بدهند آن وقت هزینه پرداخت را احتمالا بر مبنای نرخ سود ۱۴ تا ۲۴ درصد میتوانند از مدیر صندوق مطالبه کنند که این مبادله اصلا منطقی نیست.این کارشناس بازار سرمایه با تاکید بر اینکه در شرایط کنونی نیازمند بازنگری در ضوابط صندوقها هستیم، تاکید کرد: ضوابط بازنگریها به ویژه در بخش کارمزدها و حدنصاب سرمایهگذاریها باید با مشاوره اکثر کارشناسان بازار باشد و تجربه ۱۰۰ ساله بورسهای خارجی هم مدنظر باشد؛ زیرا اگر از ابتدا به این تجربه توجه میشد شاید مشکلات کنونی کمتر پیش میآمد.
بر این اساس طراحی و ساختار نظارت و ارزیابی صندوقها هم باید بازنگری شوند و در نخستین مرحله صندوقها حتما باید متنوعسازی و قابل معامله در بورس شوند. علاوه بر این، امکان حضور در بازارهای آتی هم به تنوع بخشیدن به دارایی صندوقها کمک میکند.
دارابی در پایان خاطرنشان کرد: طبیعی است که در بلندمدت برخی مدیران فعلی باید از مدیریت صندوق خارج شوند و البته عدهای هم با توجه به شرایط کنونی وارد شوند. قطعا از نزدیک به ۷۰ صندوق کنونی برخی صندوقها بدون برنامه و آینده مشخص تاسیس شدهاند و باید کنار بروند. در جهان هم این امر به کرات رخ داده و حتی بانکهای سرمایهگذاری عظیمی نابود شدهاند. این طبیعت کارهای مالی است که نهادهای ضعیفتر و پرریسکتر از میان میروند. بنابراین، اشتباه است که بخواهیم به طور مصنوعی برخی صندوقها را حفظ کنیم. بدین ترتیب ابطال برخی مجوزها برای حفظ هویت و حیات دیگر صندوقها لازم و شاید حیاتی است.
صندوقها مقهور ریسک سیستماتیک
از سوی دیگر، یک مدیر فعال در سرمایهگذاری صندوقها نیز تاکید کرد: شرایط نزولی کنونی بازار و فشار ابطال واحدهای سرمایهگذاری موجب فروش سهام مرغوب و نقد شونده و باقی ماندن سهام ضعیف در صندوقها میشود که به ضرر سهامداران باقیمانده است.
از سوی دیگر، ابهامات کنونی بازار متاسفانه باعث فروش سهام قابل معامله و باقی ماندن سهام متوقف و حقتقدمهای تبدیل به سهامنشده در صندوقها شده است.
عضو هیات مدیره کارگزاری فارابی با بیان اینکه سازمان بورس نقش مهمی در تبلیغ صندوقها در شرایط مثبت بازار داشته است، افزود: اما در حال حاضر عملا سازمان نیز نظارهگر است؛ با توجه به سرمایهگذاری صندوقها در سهام شرکتهای بورسی و فرابورسی و محدودیت سرمایهگذاری در اوراق با درآمد ثابت، صندوقهای سرمایهگذاری در شرایط کنونی مقهور افت شاخص و ریسک سیستماتیک بازار شدهاند. از نظر عطایی، سازمان باید ضامن نقدشوندگی صندوقهای کوچک و متوسط را از شرکت کارگزاری جدا کند. عطایی در پاسخ به چرا ناگهان صندوق ETF مهم شد؟ اینکه چرا صندوقها به جای استفاده از ضامن نقدشوندگی در شرایط بحرانی به فروش سهام به نازلترین قیمت روی میآورند؟ تاکید کرد: ضامن نقد شوندگی صندوقهای سرمایهگذاری متوسط و کوچک خود شرکتهای کارگزاری هستند؛ بر این اساس نمیتوان از یک شرکت کارگزاری با سرمایه محدود (یک الی پنج میلیارد تومان) انتظار داشت که نقدشوندگی یک صندوق با ارزش روز ۱۰ تا ۱۵ میلیارد تومانی را پشتیبانی کند. در شرایط کنونی شرکتهای کارگزاری به چرا ناگهان صندوق ETF مهم شد؟ عنوان مدیر و ضامن نقدشوندگی چارهای به جز فروش داراییهای صندوق ندارند. عطایی بازنگری در قوانین صندوقها را ضروری دانست و گفت: سازمان باید رویه انتخاب مدیر صندوق و ضامن نقدشوندگی را تغییر دهد.
عطایی خاطرنشان کرد: بازدهی صندوق فارابی از ابتدای سال تا پایان آبانماه ۹۰ نزدیک به ۳درصد و میزان خروجی سرمایه در حدود ۴۵درصد بوده است.
وی افزود: به جز معدودی از صندوقها که درصدد نوسان گیری در بازار هستند، اکثر صندوقهای سرمایهگذاری یک دید بلندمدت در سرمایهگذاری دارند البته در شرایط فعلی صندوقها بیشترین ضربه را از محل همین سرمایهگذاریهای بلندمدت خود دیدهاند.
عضو هیات مدیره کارگزاری فارابی در پایان خاطرنشان کرد: با گذشت زمان و کسب تجربه در صندوقهای سرمایهگذاری به مرور این نهادهای مالی نیز راه خود را پیدا خواهند کرد اما مطمئنا صندوقها به آسانی گذشته قادر به جذب منابع نخواهند بود و مدیریت حرفهای در صندوقها حرف اول را خواهد زد.
اثر تشدیدکننده صندوقها بر روند بازار
همچنین یک تحلیلگر بازار سرمایه با اشاره به شرایط کنونی صندوقها گفت: ساختار صندوقها باید به گونهای طراحی شود که بازدهی آنها متناسب با ریسکش مقایسه شود و با این معیار سنجش شوند. سازمان بورس باید این رتبهبندی را انجام دهد و قاعدتا مردم هم به سراغ صندوقهایی میروند که رتبه بالاتری کسب کردهاند. اسماعیلپور افزود: از سوی دیگر باید از صندوقهایی که عملکرد متناسب با ریسک و بازده داشتهاند، کارمزد بیشتری بگیرند و این کارمزد پلکانی افزایش یابد تا مدیران صندوق تشویق به ثبات عملکرد مثبت خود شوند. در نهایت نیز برترین مدیران صندوقها برای آموزش به صورت بورسیه به سازمانهای معتبر متولی سرمایهگذاری در جهان اعزام شوند تا دانش آنها بروز و کارآمد شود.
این کارشناس بازار سرمایه درخصوص دلایل افزایش ابطال واحدهای سرمایهگذاری گفت: به نظر میرسد که طبق اصل ترسو بودن سرمایه، بسیاری از چرا ناگهان صندوق ETF مهم شد؟ سرمایهگذاران با مشاهده ریسکهای سیستماتیک، تصمیم به خروج سرمایه خود از معاملات بورس گرفتهاند و سرمایه خود را به سمت داراییهای دیگر از جمله ارز و سکه طلا برده اند که همواره در شرایط بحرانی در کشور ما بیشترین رشد را داشته و نقدشوندگی بالایی هم دارند؛ به عبارت دیگر، سرمایهگذاران میخواهند قدرت خرید سرمایه خود را حفظ کنند و از سوی دیگر، سرمایه آنها در صندوقها به دلیل ابهام درخصوص قیمت انواع سهام موجود در پرتفولیو (مثلا نمادهای متوقف یا دارای صف فروش و. ) در معرض آسیب است.
امیرحسین اسماعیلپور با تاکید بر اینکه صندوقها در بازار مثبت موجب تشدید رشد بازار و تشکیل حباب و در وضعیت منفی موجب رکود بیشتر و فشار فروش میشوند، افزود: در زمان رشد بازار، مدیران صندوقها برای اینکه بازدهی بالاتر از شاخص ایجاد کنند، مدام دنبال خرید سهام دارای صف در بورس هستند و با رانت خود از بابت ارتباط با کارگزاریها، بیشترین حجم سهام خریداری شده در قیمتهای بالا را به خود اختصاص میدهند تا بازدهی بیشتری کسب کنند و اشتیاق دیگران را برای حضور در این رالی صعودی بیفزایند. از سوی دیگر، در بازار نزولی هم برای اینکه موجودی نقد برای تسویه واحدهای ابطالی نیاز دارند، سریعا فروشنده میشوند و صف فروش ایجاد میکنند؛ یعنی صندوقها در حال حاضر پیشتاز بازار در جهتهای مثبت و منفی هستند.
مدیر پایگاه خبری-تحلیلی بورس نیوز خاطرنشان کرد: سرمایهگذاران صندوقها عموما دید بلند مدت دارند چون کار آنها بورس بازی نیست اما رویکرد مورد اشاره کارگزاران با اهداف سرمایهگذاری بلندمدت منافات دارد؛ از سوی دیگر سرمایهگذاران اگر شرایط کلی اقتصاد را مناسب برآورد نکنند، قطعا به سرمایهگذاری خود ادامه نمیدهند.
در همین حال، صندوقها اول داراییهای با نقد شوندگی بیشتر را میفروشند و سهام رسوب کرده در صندوقها همان سهامی است که طالب نداشته اما مدیران صندوق چارهای جز نگهداری آنها ندارند. به همین دلیل، صندوقها همواره باید سبد خود را از سهام نقد شونده بازار تشکیل دهند.
اسماعیلپور افزود: تبلیغ تنها برای حضور سرمایه مردم در این صندوقها کافی نیست و باید در هنگام تبلیغات، ریسک و بازده سرمایهگذاری در این صندوقها هم مطرح شود. بنابراین، حتما باید در کنار بازدهی صندوقها ریسک آنها نیز ثبت و قابل رویت باشد تا سرمایهگذار بداند که با چه ریسکی به استقبال بازدهی پیشبینی شده میرود.
وی درباره ضمانت صندوقها معتقد است: هیچ کدام از ضامنها به دلخواه خود ضمانت صندوق را بر عهده نگرفتهاند و فقط به خاطر اجرای قوانین این ریسک را پذیرفتهاند. در همین حال آنها تنها ضامن نقدشوندگی هستند نه ضامن سودآوری؛ پس تا زمانی که میتوان سهام فروخت قاعدتا دخالتی در عملیات صندوق نمیکنند. از سوی دیگر برخی ضامنهای معرفی شده برای صندوقها دارای قدرت بالای سرمایهای و تامین نقدینگی نیستند و به همین دلیل به مدیران جهت فروش سهام و عدم مراجعه به ضامن فشار مضاعفی وارد میشود.
صندوقها فراموش نمیشوند
اسماعیلپور خاطرنشان کرد: به نظر من صندوقها فراموش نمیشوند چون ابزار جایگزینی برای آنها نیست؛ اما صندوقهایی که از فراز و نشیب امسال بازار درس گرفتهاند و مدیریت بهتری داشتهاند در دوره بعدی منابع بیشتری را جذب میکنند و بقیه صندوقها وارد حاشیه میشوند. همچنین کمکم مدیران صندوقها با توجه به عملکردشان ضریب مثبت یا منفی میگیرند. مثلا فلان مدیر صندوق که قبلا عملکردی خوب داشته اگر از آن صندوق برود؛ خروج پول از صندوق زیاد میشود و سرمایهها به دنبال این مدیر به صندوق جدید میرود؛ یعنی مدیران ارزش مضاعف مییابند مثل یک پزشک که وقتی مطب خود را از یک بیمارستان به بیمارستان دیگر میبرد، مریضها روانه بیمارستان جدید میشوند چون به علم آن دکتر اعتقاد دارند. علاوه بر موارد مطرح شده میتوان چرا ناگهان صندوق ETF مهم شد؟ گفت برای رونق دوباره صندوقهای سرمایهگذاری در درجه اول باید کارمزد ارکان صندوق (به ویژه ضامن) کاهش یابد و با توافق با بانکها خط اعتباری با کارمزد پایین به صندوقها داده شود؛ به این ترتیب صندوقها مجبور به فروش سهام به هر قیمتی در شرایط زیان نخواهند بود.از سوی دیگر با توجه به اینکه صندوقها تحت مدیریت کارگزاران به فعالیت میپردازند، کارگزاران هم باید کارمزد خرید و فروش خود را کاهش دهند تا از این طریق بازدهی صندوقها از طریق کاهش هزینه دادوستدها بهبود یابد. بدین ترتیب با گذار از شرایط دشوار کنونی و بازگشت تعادل به بازار سرمایه میتوان به احیای موقعیت صندوقهای سرمایهگذاری و استقبال مجدد مردم از این نهادهای نوپای مالی بازار سرمایه کشور امیدوار بود.
رازگشایی از ابرنوسان بورس
یک سال از اوجگیری پرشتاب قیمتها در بازار سهام و سپس تغییر مسیر آن میگذرد و حالا در بحبوحه داغ شدن تب انتخاباتی در کشور، رئیسکل پیشین بانک مرکزی برای اولین بار از تعلل در فروش اوراق بدهی طی ماههای نخست سال ۹۹ برای خنثیسازی «افزایش انتظارات تورمی» و بهرهبرداری صحیح از منفی بودن نرخ واقعی بهره پرده برداشت.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از دنیای اقتصاد؛ قاعده این بود که سیاستگذاران با مشاهده صعود غیرعادی بازار سهام، به سرعت وارد عمل شوند تا از وضعیتی که نشانه شکلگیری حباب و افزایش انتظارات تورمی بود، پیش از گسترش ابعاد آن جلوگیری کنند. در این شرایط دولت میتوانست به جای پولیسازی کسری بودجه، با فروش اوراق بدهی، منابع مالی غیرتورمی تجهیز کند و همزمان با متعادل کردن نرخ بهره، از هجوم غیرمتعارف نقدینگی به بازار سهام، رشد غیرطبیعی قیمتها و طبیعتا سقوط بعدی آن پیشگیری کند. در بیش از ۱۵۰ کشور جهان، عملیات بازار باز، ابزاری است که سیاستگذاران پولی دنیا، برای پیشگیری از اضافه پرش بازارها از آن استفاده میکنند.
دقیقا ۱۰ ماه از سقوط بزرگ بورس تهران میگذرد؛ ریزشی که بعد از رشدی سریع و پرشتاب در ماههای ابتدایی سال ۹۹ واقع شد و در این میان نوسهامدارانی که با توجه به شرایط به وجود آمده در فضای کلان اقتصادی و سیاسی سعی در حفظ ارزش سرمایه خود داشته و در اوج قیمتها روانه این بازار حبابی شده بودند، بیش از دیگران متضرر شدند. حالا پس از گذشت ۱۰ ماه و در بحبوحه تب داغ انتخابات در کشور، عبدالناصر همتی، رئیس کل پیشین بانک مرکزی عنوان کرده که با وجود هشدار به دولت درخصوص رشد غیرمنطقی قیمت سهام و استفاده از فرصت منفی بودن نرخ واقعی بهره، در فروش اوراق تعلل شد و حباب بورس بزرگ و بزرگتر شد.
در واقع همتی به این سوال خبرنگار که اواسط سال گذشته مطرح کرده بود پاسخ داد: چرا نرخ واقعی بهره در ثلث اول امسال منفی ماند و هیچ بهرهبرداری ایجابی و سلبی از آن نشد؟ پاسخ دقیق به این پرسش میتواند راه را برای تکرار بیثباتی اقتصادی مسدود کند. دو سال گذشته برای بورس و سهامدارانش سالهای عجیبی بود؛ جایی که شاخص کل سهام از اواخر سال ۹۸ رشد پرشتاب خود را شروع کرد. این رشد قیمتی با ورود به سال ۹۹ و تقلای صاحبان سرمایه برای حفظ ارزش پول با توجه به شرایط تورمی کشور جدیتر شد. قیمتها رو به صعود بودند و همزمان دولت و رسانهها اقدام به تبلیغات گسترده و تشویق مردم به سرمایهگذاری در بازار سهام کردند.
اینگونه بود که شاهد افزایش صدور کدهای معاملاتی آنلاین و ورود عموم مردم به بازار سهام بودیم. افزایش محسوس تقاضا برای سهام که حالا در قیمتهایی بالاتر از ارزش ذاتی خود در حال دادوستد بودند، رشد قیمت سهام را سرعت داد. شوق و طمع و بعدها توهم سبب شد شاخص کل بورس در مدتی کوتاه به قله تاریخی و البته غیرقابل تصور دو میلیون و ۷۸ هزار واحد برسد. به این ترتیب در کمتر از پنج ماه، میانگین وزنی قیمت سهام رشد ۳۰۰ درصدی را ثبت کرد و برخی از سهام در همین مدت، سود بیش از ۷۰۰ درصدی را از آن سهامداران خود کردند. اما این بازی ادامه پیدا نکرد و در اوج شیدایی و خوشبینی مسیر قیمتها ناگهان تغییر کرد و بازار سهام وارد فاز «تخلیه حباب» شد، تخلیه حبابی که به دلیل محدودیتهای معاملاتی حالا ۱۰ ماه است به درازا کشیده است.
به هر روی سریعترین و بیشترین رشد تاریخ بورس تهران سبب شد تا یکی از فرسایشیترین و بیسابقهترین رکودهای تاریخ این بازار رقم بخورد و شاهد خروج قابلتوجه نقدینگی از این بازار باشیم. اما علت چه بود؟ در ماههای ابتدایی سال ۹۹ که صعود قیمت سهام شکلی جدی به خود گرفت، شاهد تعلل سیاستگذاران بودیم.
به جرات میتوان اذعان داشت هر جای دنیا بود سیاستگذاران با مشاهده شرایط به وجود آمده، به سرعت وارد عمل میشدند تا از وضعیتی که نه ناشی از رشد بخش واقعی بلکه به موجب افزایش چربی اقتصاد پدید آمده بود، جلوگیری کنند. اما سیاستگذار نخواست به این واقعیت توجه کند که در یک اقتصاد با رشد منفی، سبقت شاخص بورس از رشد اقتصادی اسمی و متورم شدن داراییها یا علامت حباب است یا نشانهای از افزایش انتظارات تورمی که اگر سریع وارد عمل نشود، بر سر دیگر بازارها نیز آوار خواهد شد. اما وقعی نهاده نشد تا وعده سقوطی غیرقابل اجتناب به فعالان بازار سرمایه داده شود.
برای جلوگیری از اتفاقات دو سال گذشته چه کاری باید انجام میشد؟ این سوالی است که در ۱۰ ماه گذشته شاید هر شخصی به نوعی مطرح کرده و البته جوابهای متفاوتی نیز به این سوال داده شده است؟ برخی، اختلافات پیش آمده میان وزارتخانهها درخصوص واگذاری سهام دولتی در قالب ETF را عامل استارت ریزش قیمتها میدانستند و برخی دیگر از نقش دولت و اقداماتی که برای کسری بودجه در بازار سهام انجام داد، سخن میگفتند، غافل از آنکه ریزش بورس تنها عاقبت رشدی بود که توجیهی نداشت.
فرصتسوزی سیاستگذار
اردیبهشت سال گذشته زمانی بود که سیاستگذار باید با مشاهده وضعیت به وجود آمده، بلافاصله جلسه اضطراری با اتاق فرمان سیاستگذاری تشکیل میداد و نرخ بهره هدفگذاریشده را متناسب با تغییر انتظارات تورمی اصلاح میکرد؛ موضوعی که البته عبدالناصر همتی در گفتوگویی به آن اشاره کرد. وی در این خصوص گفت: «بورس آینه تمامنما از اقتصاد کشور و فعالیت و بازدهی شرکتهای تولیدی است.
به خاطر حوادث چهارگانه رخ داده در اواخر سال ۹۸ یعنی افزایش نرخ بنزین، قرار گرفتن در لیست سیاه FATF، شیوع کرونا و محدودشدن درآمدهای ارزی با تشدید فشار حداکثری تحریمها و رفتن ۱۲ بانک باقیمانده به لیست تحریمی آمریکا، انتظارات تورمی به شدت افزایش یافت. بسیاری با اصرار به احتمال بالای رسیدن نرخ دلار به ۴۰ هزار تومان و بیشتر، انتظارات در بازار سهام برای تطبیق قیمتها با این ارز را افزایش دادند. همزمان شیوع کرونا و تعطیلی گسترده کسبوکارها باعث شد تا تسهیلاتدهی متوقف شده و ۷۰ هزار میلیارد تومان منابع مازاد در بانکها ایجاد شود. از این رو پیگیری شد تا دولت با توجه به کسری بودجه ۹۹، سریعا اقدام به فروش اوراق کند تا بتواند منابع مازاد را جذب کند.
اما تعلل شد و نرخ سود بین بانکی به شدت کاهش یافت و همین امر سبب شد تا سهام با سرعت بالایی رشد کنند.»
این اولین بار بود که از سوی رئیس کل وقت بانک مرکزی عنوان شد با وجود هشدار به دولت و وزارت اقتصاد درخصوص رشد قیمت سهام در بورس، اما تعلل در فروش اوراق زمینه را برای این ابر نوسان صعودی فراهم کرد و در نهایت به سقوطی پر مقدار انجامید. البته اظهارات همتی واکنش وزیر اقتصاد را نیز به دنبال داشت. دژپسند با انتقاد به بانک مرکزی عنوان کرد: «سوء مدیریت در مدیریت نرخ بهره بین بانکی در سال گذشته باعث ریزش بازار سهام شد. اگر نوسانات نرخ بهره بین بانکی با سو مدیریت مواجه نمیشد، چشمانداز مثبت روند رو به رشد بازار سهام به گونهای بود که میتوانستیم حتی به بانک مرکزی در هدایت نقدینگی کمک کنیم، چنانچه در مهر و آبان این اتفاق افتاد.»
متهم پنهان
عدم بهرهبرداری ایجابی و سلبی از فرصت منفی بودن نرخ بهره واقعی برای تامین مالی غیرتورمی را میتوان اصلیترین متهم شرایط به وجود آمده در بازار سهام و ابرنوسان قیمتها عنوان کرد. در کشوری مانند ایران که از طرفی نسبت بدهی دولت به تولید ناخالص داخلی بسیار پایینتر از عرف جهانی است و از سوی دیگر، دولت با کسری بودجه بالایی مواجه است، این وضعیت یک فرصت طلایی بود که میتوانست منابع غیرتورمی برای دولت تجهیز کند.
در واقع بهرهبرداری ایجابی از فرصت به وجود آمده میتوانست این باشد که دولت به جای پولیسازی کسری بودجه با فروش اوراق از فرصت نرخ بهره منفی حداکثر منابع غیر تورمی را تامین کند و همزمان با بهرهبرداری سلبی، از طریق فروش اوراق و متعادل کردن نرخ بهره، از هجوم غیرمتعارف نقدینگی به بازار سهام و رشد غیرطبیعی و طبیعتا سقوط بعدی آن پیشگیری کند. ضمن آنکه دو موتور تورمساز یعنی پولی شدن کسری بودجه و تحریک درونزای نقدینگی از طریق اضافهپرش بورس را خاموش کند. اما نه تنها این دو موتور خاموش نشد، بلکه با آغاز سقوط بورس، موتورهای پولی و تورمساز دیگری برای جلوگیری از سقوط بورس روشن شد.
چه باید میشد؟
یکی از مهمترین دلایلی که باعث جهش بازارها به ویژه سهام در یک سال اخیر شد، شتاب گرفتن موتور نقدینگی بود. در این میان رشد بیشتر سهم بخش سیال آن یعنی پول نسبت به بخش غیرسیال (شبه پول) اثر تخریبی مضاعف آن را در پی داشت. در صورتی که دولتها تعادل دخل و خرج را رعایت نکرده و کسری خود را به خزانه بانک مرکزی تحمیل کرده و به عبارتی خلق پول کنند، موتور نقدینگی روشن شده و بهدنبال آن قطعا شاهد جهش سریالی بازارها خواهیم بود. اتفاقی که رخ داد و همه بازارها تحتتاثیر این موتور تورمساز دچار شوک قیمتی شدند.
تنها کاری که میتوان کرد این است که با اثرگذاری سیاستی روی ترکیب پول و شبه پول، ظهور کامل تبعات رشد نقدینگی را به تاخیر انداخت. عملیات بازار باز یکی از ابزارهای سیاست پولی است که برای مدیریت نرخ سود استفاده میشود. وقتی بانک مرکزی قصد دارد نرخ تورم را مدیریت کند از طریق قیمت پول این کار را انجام میدهد. در واقع یکی از ابزارهای تنظیم قبض و بسط پول در یک اقتصاد عملیات بازار است. عملیات بازار باز در بازار بین بانکی و با حضور بانکها و موسسات غیربانکی و بانک مرکزی اجرا میشود. اگر در بازار بین بانکی منابع کم باشد، باعث افزایش نرخ در بازار میشود و اگر منابع در این بازار زیاد باشد، منابع مازاد باعث کاهش نرخ سود بازار بین بانکی خواهد شد.
در این زمینه بانک مرکزی با دو ابزار که در اختیار دارد میتواند نرخ سود را کنترل کند: اول خرید و فروش اوراق دولت به صورت قطعی و دوم خرید و فروش این اوراق به صورت بازخرید. در این راستا اگر بازار با کمبود منابع مواجه باشد بانک مرکزی اوراق بهادار دولتی یا اوراق بدهی را از بانکها خریداری میکند و پول در اختیار آنها قرار میدهد و با تزریق منابع نرخ را در حالت افزایش مدیریت کرده و پس از آن یا کاهش میدهد یا تثبیت میکند یا همین روند را معکوس طی میکند. در صورت وجود مازاد منابع بانکها (یعنی اتفاقی که به گفته همتی در اوایل سال ۹۹ رخ داد) بانک مرکزی باید سریعا اقدام به فروش اوراق کند و نقدینگی را جمعآوری کند.
همانطور که اشاره شد خرید و فروش اوراق وظیفه بانک مرکزی است اما به دلیل نبود اوراق پیشین در دست بانک مرکزی برای فروش، لازم بود دولت این وظیفه خطیر را بر عهده میگرفت و بعدها در زمانی که اقتصاد به نقدینگی نیاز داشت، بانک مرکزی با خرید اوراق مذکور و تزریق نقدینگی به بازار میتوانست شرایط را مدیریت کند. اما این مهم به تاخیر افتاد و نتیجه آن سرازیر شدن نقدینگی به بازار سهام و صعود حبابی قیمتها بود. از این رو اگر از فرصت به وجود آمده یعنی منفی بودن نرخ واقعی بهره برای تامین مالی غیرتورمی استفاده میشد، نرخ بهره به سرعت متعادل میشد. در صورت متعادل شدن نرخ بهره نه خبری از ابرنوسان صعودی قیمتها در بازار سهام بود و نه طبیعتا سهامداران با ریزشی ۱۰ ماهه در این بازار و آب رفتن دارایی خود مواجه میشدند.
وبلاگ ایران پرفکت
وضعیت بازار؛ روز آرام بیت کوین همزمان با جهش برخی آلت کوینها
وضعیت بازار؛ روز آرام بیت کوین همزمان با جهش برخی آلت کوینها
بیشتر ارزهای دیجیتال بازار در ۲۴ ساعت گذشته نوسانات چندانی نداشتند. در این میان، سولانا با ۵ درصد، لونا با ۶ درصد و شیبا اینو با ۳ درصد سقوط بازندگان بازار لقب گرفتند. فایل کوین، کاردانو و لایت کوین به ترتیب با ۸، ۵.۵ و ۴ درصد رشد، برندگان بازار بودند. نمای بازار در arz.watch به گزارش ارزدیجیتال و به نقل از منابع مختلف، کوین بیس روز پنجشنبه اعلام کرد که بیش از ۵۰۰ میلیون دلار ارز دیجیتال بهعنوان سرمایهگذاری در اختیار دارد. برایان آرمسترانگ (Brian Armstrong)، مدیرعامل کوین بیس، در صحبتهای خود عنوان کرد که این صرافی ۱۰ درصد از سود
چرا اولنچ ماه جاری ۲۰۰ درصد رشد کرد؟
چرا اولنچ ماه جاری ۲۰۰ درصد رشد کرد؟
ارز دیجیتال اولنچ (Avalanche) در یک ماه گذشته رشدی ۲۰۰ درصدی را تجربه کرده است. کارشناسان معتقدند که شبکه این ارز دیجیتال از ویژگیهای منحصربهفردی برخوردار است که باعث جلب توجه سرمایهگذاران شده است. به گزارش کوین تلگراف، شبکههای لایه اول مانند بیت کوین و اتریوم پایه و اساس اکوسیستم ارزهای دیجیتال هستند و با پشتیبانی از قراردادهای هوشمند امکان ایجاد صنایع جدید مانند امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) و توکنهای غیرمثلی (NFT) را فراهم میکنند. اولنچ یک پلتفرم غیرمتمرکز و راهکار لایه اول نسبتاً جدید است که اخیراً رشد قابلتوجهی را در قیمت خود تجربه کرده و با استقبال خوبی هم روبهرو
معلم کرهای بعد از سقوط قیمت بیت کوین شاگردش را با سلاح تهدید کرد!
معلم کرهای بعد از سقوط قیمت بیت کوین شاگردش را با سلاح تهدید کرد!
یک معلم اهل کره جنوبی پس از سقوط قیمت بیت کوین با سلاح یکی از شاگردانش را تهدید کرد. این معلم پیشتر به این دانشآموز ۱۷ هزار دلار پول داده بود تا در بیت کوین سرمایهگذاری کند. به گزارش کریپتونیوز و بهنقل از چوسان، این معلم ۴۸ ساله، مدیر یک مدرسه خصوصی در شهر دائِجون است. دادگاه او را به ۱۸ ماه حبس و دو سال تعلیق محکوم کرده است. تهدید، ارعاب و اخاذی از جمله جرایم این معلم کرهای است. طبق شواهد دادگاه، این معلم در سال ۲۰۱۷ با مشکلات مالی دستوپنجه نرم میکرده است و همان زمان میشنود که شاگردانش
آگهی استخدام والمارت قیمت بیت کوین را به ۴۸ هزار دلار رساند
آگهی استخدام والمارت قیمت بیت کوین را به ۴۸ هزار دلار رساند
فروشگاه زنجیرهای والمارت، یکی از بزرگترین فروشگاههای زنجیرهای در دنیا، بهدنبال استخدام متخصص حوزه ارزهای دیجیتال است. پس از انتشار این خبر قیمت بیت کوین به بالای ۴۸,۰۰۰ دلار رسید. به گزارش یوتودی، والمارت در آگهی استخدام خود عنوان کرده است که میخواهد فردی را برای موقعیت شغلی مدیر محصولات بلاک چینی و ارزهای دیجیتال استخدام کند. این اتفاق باعث رشد قیمت بیت کوین و عبور آن از ۴۸,۰۰۰ دلار شد. در حال حاضر هر واحد بیت کوین در محدوده ۴۷,۶۰۰ دلار معامله میشود. والمارت در آگهی خود اعلام کرده است که بهدنبال فردی «علاقهمند» و «مشتاق» در حوزه ارزهای دیجیتال است
در چه صورت اعتبار مدل انباشت به عرضه از بین میرود؟ پلنبی پاسخ میدهد
در چه صورت اعتبار مدل انباشت به عرضه از بین میرود؟ پلنبی پاسخ میدهد
پلنبی (PlanB)، خالق مدل انباشت به عرضه بیت کوین، در اظهارنظر اخیر خود با تأکید بر اعتبار مدل پیشبینی قیمت خود، اعلام کرد که قیمت بیت کوین تا پایان سال به پیشبینیهایش خواهد رسید. به گزارش دیلی هودل، پلنبی با حضور در پادکست «کاری که بیت کوین کرد» (What Bitcoin Did)، گفت هنوز هم به مدل انباشت به عرضه ایمان دارد. مدل انباشت به عرضه عموماً برای پیشبینی قیمت داراییهای سنتی مورد استفاده قرار میگیرد، ولی پلنبی نسخهای مخصوص بیت کوین را منتشر کرده است که قیمت این ارز دیجیتال را پیشبینی میکند. طبق مدل انباشت به عرضه، قیمت را میتوان با
با یک واحد طلای دیجیتال چند کیلو طلای واقعی میتوان خرید؟
با یک واحد طلای دیجیتال چند کیلو طلای واقعی میتوان خرید؟
دادههای تازه نشان میدهد که همزمان با رشد قیمت بیت کوین و کاهش قیمت طلا، ارزش این فلز گرانبها در برابر طلای دیجیتال بهشدت کاهش یافته است. با وجود عملکرد قابلانتقاد طلا در سالهای اخیر، برخی همچنان معتقدند که بیت کوین هرگز نمیتواند با طلا رقابت کند. به گزارش کوین تلگراف، طرفداران بیت کوین همچنان به تمسخر طلا ادامه میدهند، چراکه بهتازگی بازده ۱۰ ساله این فلز گرانبها منفی شده است. دادههای تازه نشان میدهد که طلا از روز سهشنبه ۳.۷ درصد پایینتر از قیمت خود در بازه زمانی مشابه سال ۲۰۱۱ معامله شده است. نمودار قیمت طلا (نمای ۱ ماهه بازار طلا/
تهران، خراسان رضوی و آذربایجان شرقی رکورددار استخراج غیرمجاز ارز دیجیتال
تهران، خراسان رضوی و آذربایجان شرقی رکورددار استخراج غیرمجاز ارز دیجیتال
مصطفی رجبی مشهدی، سخنگوی صنعت برق کشور، در گفتگوی اخیر خود از تهران، خراسان رضوی و آذربایجان شرقی بهعنوان استانهایی که بیشترین استخراج غیرمجاز ارزهای دیجیتال را دارند یاد کرده است. به گزارش ارزدیجیتال و به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، با آمدن فصل تابستان و قطع مکرر برق و استفاده بیش از ظرفیت، بار دیگر ماینرهای رمزارز متهم شدند و قرار است تا پایان شهریور هیچ ماینری حق استفاده از برق را نداشته باشد و باید همه تعطیل شوند، بر این اساس مزارع غیرمجاز شناسایی شدند و حتی یک مزرعه در تهران شناسایی شد که به تنهایی ۴ درصد برق
بعد از طرح بهبود ۱۵۵۹ ظرفیت درونزنجیرهای اتریوم ۹ درصد بیشتر شده است
بعد از طرح بهبود ۱۵۵۹ ظرفیت درونزنجیرهای اتریوم ۹ درصد بیشتر شده است
ویتالیک بوترین میگوید بهروزرسانی لندن ظرفیت درونزنجیرهای اتریوم را افزایش داده است، با این حال هزینه پردازش تراکنشهای این شبکه همچنان بالاست و مانند گذشته هر لحظه تغییر میکند. به گزارش کریپتو اسلیت، درحالیکه ویتالیک بوترین، همبنیانگذار اتریوم، با انتشار مطلبی چگونگی تأثیرگذاری بهروزرسانی لندن بر ظرفیت درونزنجیرهای این شبکه چرا ناگهان صندوق ETF مهم شد؟ را توضیح داده است، این پرسش همچنان برای جامعه ارز دیجیتال مطرح است که چرا کارمزدهای اتریوم اینقدر بالاست. هاردفورک لندن اتریوم روز ۵ اوت (۱۴ مرداد) راهاندازی شد و قیمت این ارز دیجیتال را افزایش داد. این بهروزرسانی شامل طرح بهبودی به نام «EIP-۱۵۵۹» بود که یک طرح کاهشی برای
مایکروسافت از اتریوم برای مقابله با تکثیر غیرقانونی محصولات خود استفاده میکند
مایکروسافت از اتریوم برای مقابله با تکثیر غیرقانونی محصولات خود استفاده میکند
مایکروسافت، غول حوزه فناوری جهان، سیستمی را بر بستر بلاک چین اتریوم پیادهسازی کرده است تا بهکمک آن بتواند با تکثیر و توزیع غیرقانونی محصولات خود مقابله کند. به گزارش کوین تلگراف، سیستمعامل ویندوز و مجموعه آفیس همواره جزو نرمافزارهایی هستند که بیشترین موارد تکثیر و توزیع غیرقانونی را دارند. بنابراین تعجبی ندارد که مایکروسافت، تولیدکننده هر دوی این محصولات، سخت تلاش میکند تا از تکثیر غیرقانونی نرمافزارهای خود جلوگیری کند. دپارتمان تحقیقاتی مایکروسافت اخیراً با همکاری محققانی از مجموعه علی بابا (Alibaba) و دانشگاه کارنگی ملون (Carnegie Mellon)، گزارشی را منتشر کرده است که در آن یک سیستم تشویقی مبتنی
جک دورسی: اتریوم بهتنهایی نمیتواند غولهای حوزه فناوری را تحت تأثیر قرار دهد
جک دورسی: اتریوم بهتنهایی نمیتواند غولهای حوزه فناوری را تحت تأثیر قرار دهد
جک دورسی که بهعنوان یکی از بزرگترین طرفداران بیت کوین شناخته میشود، گفته است شبکه اتریوم بهتنهایی نمیتواند شرکتهای بزرگ حوزه فناوری را تحت تأثیر قرار دهد. او گفته است با اتریوم مشکلی ندارد اما تمرکزش همچنان بر روی بیت کوین است. به گزارش کوین تلگراف، جک دورسی، مدیرعامل توییتر و یکی از طرفداران سرسخت بیت کوین، ظاهراً نمیخواهد عقیده شخصی خود را در رابطه با اتریوم تغییر دهد. او در جدیدترین اظهارات خود درباره دومین ارز دیجیتال بزرگ بازار، گفته است که شبکه اتریوم بهتنهایی توانایی ایجاد تغییر در وضعیت کنونی غولهای حوزه فناوری (Big Tech) را ندارد. غولهای حوزه
چرا ناگهان صندوق ETF مهم شد؟
سرمایه گذاری احساسی در ارزهای دیجیتال و راه های جلوگیری از آن!
آیا تا به حال چیزی در مورد سرمایه گذاری احساسی شنیده اید ؟ شاید پرسیدن این سوال منطقی نباشد چرا که بسیاری از مواقع ما نیازی به شنیدن موضوعی نداریم و باید خودمان آن موضوع را تجربه کنیم! سرمایه گذاری احساسی یکی از مواردی است که بسیاری از کسانی که در بازار ارزهای دیجیتال فعالیت میکنند با آن مواجه شده اند البته نمیتوانیم بگوییم سرمایه گذاری احساسی صرفا مربوط به بازار ارزهای دیجیتال است در هر بازاری که نقل و انتقالات مالی صورت بگیرد همواره افراد زیادی هستند که به صورت احساسی سرمایه گذاری میکنند
میزان اهمیت سرمایه گذاری احساسی به قدری زیاد است که کتاب های زیادی در این زمینه نوشته شده است یکی از این کتاب ها ، کتاب سرمایه گذار احساساتی اثر جی مورلند است روزانه افراد زیادی در بازارهای مالی مختلف بخشی از سرمایه خود را از دست میدهند به گفته خود این افراد یکی از اصلی ترین عوامل در این مورد این است که این افراد به صورت احساسی معاملات خود را پیش برده اند و همین موضوع در نهایت باعث شده است تا بخش زیادی از سرمایه خود را در این بازارها از دست بدهند
اما راه حل چیست ؟ چگونه میتوانیم از سرمایه گذاری احساسی جلوگیری کنیم ؟ ما در این مقاله از آکادمی ارزهای دیجیتال رضا شیرازی قصد داریم به طور کامل به سراغ بررسی موضوع سرمایه گذاری احساسی برویم و ببینیم چه راه هایی برای کنترل کردن احساسات در بازارهای مالی وجود دارد اگر دوست دارید شما هم بتوانید احساسات خود را در بازارهای مالی کنترل کنید تا انتهای این مقاله همراه ما باشید
بهتر است در ابتدای مقاله به سراغ بررسی این موضوع برویم و ببینیم که منظور ما از سرمایه گذاری احساسی چیست !
سرمایه گذاری احساسی و انواع آن
اگر بخواهیم به صورت ساده این موضوع را بررسی کنیم باید بگوییم منظور ما از سرمایه گذاری احساسی حالتی است که در آن فرد سرمایه گذار معامله گر با کوچک ترین تغییر در بازار نمیتواند احساسات خود را کنترل کند و به واسطه این احساسات موقت تصمیم هایی میگیرد که ممکن است باعث از دست رفتن سرمایه او در بازارهای مالی مختلف باشد
اگر شما هم در بازار های مالی مختلف فعالیت کرده باشید به احتمال زیاد با این موضوع آشنایی دارید و میدانید گاهی اوقات ریزش های شدید باعث میشود که شما نیز احساسی عمل کنید و گاهی اوقات این احساسی عمل کردن میتواند سرمایه شما را تحت تاثیر بگذارد . در ادامه به سراغ متداول ترین رفتارهایی میرویم که بسیاری از فعالان بازارهای مالی هنگام سرمایه گذاری احساسی از خود بروز میدهند :
یکی از مهمترین احساسات در میان فعالان بازارهای مالی ترس است بسیاری از افراد به محض اینکه احساس میکنند بازار در حال ریزش است یا خبرهایی در این باره میشوند میترسند و احساس میکنند که ممکن است سرمایه خود را از دست بدهند و در این حالت است که شروع به فروش دارایی های خود میکنند شاخص ترس یکی از مواردی است که هم اکنون راهنمای فعالیت بسیاری از افراد در حوزه ارزهای دیجیتال است
شاخص ترس و طمع شاخصی است که ما در ارزهای دیجیتال زیاد با آن ها مواجه میشویم . طمع یکی از مواردی است که ممکن است باعث شود که شما به عنوان یک تریدر یا سرمایه گذار بخش زیادی از سرمایه خود را از دست بدهید برای مثال احتمالا افرادی را دیده اید که زمانی که متوجه میشوند بازار صعودی شده است اقدام به خرید میکنند ولی این افراد نمیدانند که قرار نیست بازار همیشه صعودی باشد علاوه بر این مثال شاید افرادی را دیده اید که بعد از این که یک ارز یا توکن پامپ میشوند اقدام به خرید آن میکنند این افراد در اکثر مواقع مجبور میشوند با ضرر از بازار خارج شوند
3.عجله
بارها در مقالات مختلفی به این موضوع اشاره کردیم که شما باید برای تریدها و سرمایه گذاری های خود وقت بگذارید و این موضوع به این معناست که شما هیچ موقع نباید معاملات خود را زمانی که عجله دارید انجام بدهید! شما باید زمانی معامله انجام بدهید که ابعاد مختلف آن را سنجیده باشید و بدانید که باید در چه قیمتی بخرید و در چه قیمتی بفروشید
4.خستگی
موضوع عجله برای خستگی نیز وجود دارد انجام معاملات مختلف در بازارهای مالی نیازمند تمرکز زیادی است و شما هرگز نمیتوانید زمانی که خسته هستید تمرکز کافی برای انجام معامله داشته باشید بهترین کار در این زمینه این است که به اندازه کافی استراحت کنید و یک زمان مشخص را برای ترید کردن تعیین کنید
حال که با این موارد آشنا شدیم و فهمیدیم که منظور ما از سرمایه گذاری احساسی چیست باید به سراغ راه حل هایی برای این موضوع برویم و ببینیم با انجام چه کارهایی میتوانیم از سرمایه گذاری احساسی جلوگیری کنیم
راه های جلوگیری از سرمایه گذاری احساسی
راه های زیادی برای این که بتوانید یک سرمایه گذاری مطمئن داشته باشید و در بازارهای مالی بتوانید به صورت حرفه ای فعالیت کنید وجود دارد اما موضوعی که در این بخش حائز اهمیت است این است که شما باید در شرایط متغیر بازار بتوانید شرایط را کنترل کنید برای مثال در بازارهای خرسی شما باید بتوانید به درستی تصمیم گیری کنید در ادامه به برخی از راه هایی که میتوانید در این مواقع در نظر بگیرید اشاره میکنیم :
1.استراتژی داشته باشید
اولین کاری که باید همیشه در بازارهای مالی پیش بگیرید این است که سعی کنید با یک استراتژی مشخص جلو بروید! موضوعی که در این بخش اهمیت دارد این است که شما باید در استراتژی خود شرایط متغیر را هم پیش بینی کنید و در نظر داشته باشید که اگر بازار خرسی شد چه کاری باید انجام بدهید برای مثال شما باید حد ضرر برای معاملات خود تعیین کنید این حد ضرر باعث میشود تا شما ناگهان وارد ضرر های زیاد نشوید و بتوانید شرایط را کنترل کنید
2.زمان بندی بسیار مهم است
این که شما یک زمان مشخص برای فعالیت در بازارهای مالی داشته باشید بسیار مهم است و باعث میشود شما یک برنامه مشخص داشته باشید و طبق عادت فعالیت کنید داشتن زمان بندی ، نظم به برنامه ترید شما اضافه میکند و همین نظم در بسیاری از مواقع از سرمایه گذاری احساسی جلوگیری میکند
3.با افراد حرفه ای مشورت کنید
بهتر است همواره افراد حرفه ای حوزه خود را بشناسید و در مواقعی که احساس میکنید ممکن است به صورت احساسی تصمیم گیری کنید با آن ها مشورت کنید اگر شرایط برای همه بازار ریزشی باشد قطعا این افراد نیز استراتژی های خاص خود را دارند میتوانید از آن ها بخواهید که در این زمینه به شما کمک کنند
مواردی که تا کنون در این مقاله مورد بررسی قرار دادیم همه مواردی بودند که شما به راحتی و با انجام دادن آن ها میتوانید از بروز سرمایه گذاری احساسی جلوگیری کنید و در بازارهای مالی ای مانند ارزهای دیجیتال سود دریافت کنید ما در این مقاله از سایت آکادمی ارزهای دیجیتال رضا شیرازی تلاش کردیم تا شما را با موضوع سرمایه گذاری احساسی آشنا کنیم امیدواریم از خواندن این مقاله لذت برده باشید و برای شما مفید و کاربردی بوده باشد
دیدگاه شما