آشنایی با مفهوم سرمایهگذاری سری B ،A و C در استارتاپها
تعداد قابلتوجهی از استارتاپها بواسطه دریافت بودجه از شرکتهای سرمایهگذار یا شتابدهنده به وجود آمده و توسعه مییابند. معمولاً روال بدین صورت است که تنها در صورت افزایش ارزشهای برآوردی در مورد یک کسبوکار نوپا یا استارتاپ، این سرمایه طی چند مرحله افزایش مییابد که اصطلاحاً Series-B ،Series-A و Series-C نامیده میشود که در ادامه قصد داریم بیشتر با ماهیت هر کدام از این مراحل آشنا شویم.
به طور کلی، ارزش یک کسبوکار را میتوان با در نظر گرفتن معیارهای مختلفی برآورد کرد که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
- افزایش آشنایی با مفهوم ریسک در سرمایهگذاری احتمال موفقیت
- درک POC توسط جامعۀ هدف
- میزان رشد مشتریان استارتاپ در بازههای زمانی مختلف
لازم به ذکر است که در هر راند (دوره) سرمایهگذاری، ارزیابی معیارها به طور مستقل انجام میشود و این در حالی است که سرمایهگذارانی که در مراحل اولیه در یک استارتاپ یا کمپانی سرمایهگذاری کردهاند، به منظور حفظ سهم خود ترجیح میدهند تا در مراحل بعدی رشد استارتاپ نیز در آن سرمایهگذاری کنند.
آشنایی با مفاهیم Seed و Angel Inventor
در ادامه قصد داریم ببینیم که Seed (سرمایهٔ اولیه) چیست و Angel Investor (فرشتهٔ سرمایهگذار) در یک استارتاپ به چه کسی گفته میشود. اگر در مرحلۀ طرح یا ایدۀ اولیۀ خود هستید و با استفاده از پساندازتان نمونۀ اولیه یا به اصطلاح MVP محصولی را ساختهاید که هماکنون نیز با اقبال نسبتاً خوبی مواجه شده است، ممکن است انتظار داشته باشید تا برخی افراد به عنوان اصطلاحاً Angel Investor (فرشتهٔ سرمایهگذار یا سرمایهگذار اولیه) علاقهمند به سرمایهگذاری در استارتاپ شما باشند. نیاز به توضیح نیست که اگر ایدهای عالی و تیمی واقعاً خوب دارید، به احتمال قریب به یقین سرمایهگذاران به ساختن این محصول در مقیاس انبوه نیز به شما کمک خواهند کرد.
مرحلهٔ سرمایهگذاری Series-A
سری A اولین دور سرمایهگذاری مالی است که یک استارتاپ از شرکت سرمایهگذار یا شتابدهنده دریافت میکند به طوری که سرمایهگذاران با سرمایهگذاری در استارتاپ صاحب بخشی از سهام آن میشوند. در این دوره، استارتاپ بر اساس معیارهای خاصی ارزیابی میشود که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
- اثبات ماهیت استارتاپ به جامعهٔ مشتریان
- پیشرفت حاصل از سرمایۀ اولیه
- کیفیت تیم اجرایی
- نیاز بازار
- و همچنین ریسکهایی که استارتاپ با آن درگیر است
سرمایهگذاری در سری A اهدافی را شامل میشود که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تأمین حقوق افراد مرتبط و مشغول به کار در استارتاپ
- تحقیقات بازار
- نهایی شدن محصول یا سرویس مورد نظر برای معرفی و عرضه به بازار
این راند سرمایهگذاری مالی معمولاً زمانی انجام میشود که استارتاپ در پروسهٔ سوددهی قرار گرفته است (هرچند که ممکن است سود آن چندان زیاد نباشد.) و نیاز به توضیح نیست که سرمایهگذاری در این دوره روی استارتاپها بالاترین نرخ ریسک را برای سرمایهگذاران دارا است!
مرحلهٔ سرمایهگذاری Series-B
در این مرحله، محصول یا سرویس کسبوکار نوپای مد نظر به بازار عرضه شده و سرمایهگذاری در آن به منظور توسعۀ بیشتر، رقابت با سایر فعالان در آن صنعت و برخودار شدن از سهم بازار بیشتر انجام میشود. به عبارت دیگر، هدف از سرمایهگذاری در این مرحله جلوگیری از ورشکستگی و همچنین امکان سوددهی خالص استارتاپ است. به طور کلی، در این مرحله ریسک سرمایهگذاری نسبت به مرحلهٔ قبل پایینتر است و میزان بودجهٔ سرمایهگذاری شده نیز بیشتر از بودجۀ مرحله A میباشد و این در حالی است که ارزشگذاری استارتاپ در این مرحله بر اساس عوامل زیر صورت میگیرد:
- پِرفورمنس (عملکرد) استارتاپ در مقایسه با دیگر فعالان صنعت
- پیشبینی درآمدهای آتی
- داراییهای استارتاپ (مانند مالکیت معنوی و غیره)
مرحلهٔ سرمایهگذاری Series-C
یک شرکت سرمایهگذار زمانی وارد مرحلهٔ سوم سرمایهگذاری میشود که استارتاپ ماهیت خود و همچنین موفقیتش در بازار را به خوبی اثبات کرده باشد. در واقع، یک استارتاپ رو به رشد در صورت تمایل به افزایش سهم خود در بازار، خرید و یا توسعۀ محصولات و همچنین عرضهٔ خدمات بیشتر به مشتریانش میتواند سرمایهگذاری مرحله سوم را از شرکت سرمایهگذار خود درخواست کند.
این آخرین مرحله در چرخۀ رشد شرکت قبل از به اصطلاح IPO است (IPO مخفف عبارت Initial Public Offer بوده و به معنای عرضه اولیهٔ سهام است به طوری بر اساس آن یک شرکت خصوصی به شرکتی عمومی مبدل آشنایی با مفهوم ریسک در سرمایهگذاری خواهد شد.) در این مرحله، ارزیابی استارتاپ بر اساس یکسری به اصطلاح Data Point انجام میشود به طوری که این مرحله از سرمایهگذاری بیشتر به مانند یک استراتژی برای خروج کامل استارتاپ از وابستگی به شرکتهای سرمایهگذار و مبدل شدن به یک شرکت کاملاً مستقل است.
چگونه در بازارسرمایه سرمایه گذاری کنیم؟
دوره آموزشی «درسگفتار: چگونه در بازارسرمایه سرمایه گذاری کنیم؟» توسط مرکز نوآوری و توسعه فناوری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در تاریخ 13 تیر ماه 1400 بصورت مجازی برگزار میشود.
سرمایه گذاری و چگونگی سرمایه گذاری در بازار سرمایه ایران یکی از مسائل روز اقتصادی جامعه است. از آنجا که سرمایهگذاری در بازار مذکور در میان عموم مردم فراگیر شده است، بنابرین ضرورت آموزش و یادگیری از سوی فعالین این بازار بیش از پیش به چشم می آید.
با توجه به این موضوع که بازار مذکور یکی از شریان های حیاتی اقتصادهای بزرگ دنیا است و نقش و جایگاه آن در اقتصاد ایران نیز هم از سوی بنگاه های اقتصادی و خانوارها و هم از سوی دولت هرروز پیش تر از پیش پررنگترس می شود. بنابرین تببین آن در دوره های آموزشی به صورت کاربردی و آکادمیک ضرروری است.
سرفصلها و محتوای دوره آموزشی:
جایگاه بازار سرمایه در اقتصاد
معرفی ساختار بازار سرمایه (سازمان بورس اوراق بهادار، شرکت بورس، . )
معرفی نهادهای مالی (کارگزاری ، سرمایه گذاری، تامین سرمایه. )
معرفی ابزارهای بازار سرمایه (کلیت اوراق های مبتنی بر بدهی و همچنین سهام)
مروری بر سایت های نهادهای مالی مختلف با رویکرد عملی برای بکارگیری اطلاعات در سرمایه گذاری
چگونه در بازار سرمایه، سرمایه گذاری کنیم؟
مراحل و چگونگی ورود به بازار سرمایه برای اشخاص حقیقی وحقوقی
چگونه در بازار سرمایه غیرمستقیم فعالیت کنیم؟
مقایسه سرمایه گذاری در بازار پول با بازار سرمایه(بررسی مزایا و معایب نسبت به یکدیگر)
ثبت نام و آشنایی با مفهوم ریسک در سرمایهگذاری ورود در نهادهای مالی مختلف
استراتژی های سرمایه گذاری
معرفی صنایع فعال دربازار سرمایه
آموزش مفهوم ریسک و بازده
باتوجه به میزان ریسک پذیری در کدام بخش بازار سرمایه ؛ سرمایه گذاری کنیم؟
تمرین چینش سبد سرمایه گذاری در بازار سرمایه
با هدف افزایش دانش نظری:
بازار سرمایه و کارکردهای آن در اقتصاد چیست؟
چگونگی سرمایه گذاری در بازار سرمایه؟
آشنایی با ابزارها و نهادهای بازار سرمایه
و ارتقای مهارت عملی:
چگونه با سرمایه های خرد در بورس مدیریت دارایی انجام دهیم ؟
روش های سرمایه گذاری با توجه به میزان ریسکپذیری
شرکت در این دوره برای چه کسانی مفید است؟
- دانشجویانی که به دلیلی اشتغال به تحصیل امکان حضور در محل کار را به صورت تمام وقت ندارند.
- بازنشستگان وافرادی که به دنبال شغل و درآمد دوم می باشند.
- زنان خانه داری که می خواهند در درآمدزایی و چرخه درآمدی خانواده نقش موثرتری ایفا کنند.
- مدیران و کارشناسانی که با توجه به تحولات اقتصاد کشور و پررنگ تر شدن نقش بازار سرمایه در اقتصاد نیاز به افزایش دانش در این حیطه برای ارتقاء در محیط های سازمانی را دارند.
- صاحبان کسب و کار بویژه پیمانکارانی که برای تسویه پروژه های دولتی باید به بازار سرمایه رجوع کنند.
- خانوارهایی که برای پس انداز توام با حفظ ارزش پول نیازمند تبدیل نقدینگی خود به ارزنده ترین دارایی ها هستند.
- فعالین اقتصادی که نیازمند افزایش آگاهی به صورت علمی در بازار سرمایه می باشند.
و شرکت در این آشنایی با مفهوم ریسک در سرمایهگذاری دوره برای تمامی متخصصان و علاقمندان علوم انسانی مفید است.
مدت زمان دوره : 9 ساعت ( 3 جلسه 3 ساعته ) 3 روز
زمان برگزاری: روزهای دوشنبه، ساعت16 تا 19 تاریخ شروع: 13 تیر ماه 1400
با ارائه گواهینامه معتبر و مورد تأیید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری دارای ارزش علمی و اداری و قابل ترجمه
در صورت نیاز به شماره 09036200266 پیام بدهید
تهران- بزرگراه کردستان- نبش خیابان دکتر صادق آئینه وند (64 غربی)
مدیریت ترویج دستاوردهای پژوهش های علوم انسانی
۱ | هزینه ثبت نام | ۳٬۶۰۰٬۰۰۰ ریال |
---|---|---|
۲ | اعضای هیات علمی حوزه و دانشگاه، همکاران پژوهشگاه،طلاب و دانشجویان | ۲٬۷۰۰٬۰۰۰ ریال |
۳ | ثبت نام کنندگان گروهی (حداقل ۵ نفر) | ۲٬۷۰۰٬۰۰۰ ریال |
تاریخ :آشنایی با مفهوم ریسک در سرمایهگذاری از ۱۳ تیر ۱۴۰۱ تا ۲۷ تیر ۱۴۰۱
تاریخ ثبت نام : از ۰۳ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۴۶ تا ۱۲ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۴۶
آشنایی با مفهوم ای سی او و چگونگی سرمایه گذاری موفق در آن
تو این قسمت قصد داریم شما رو با یکی از اصلی ترین و سودآورترین روش های سرمایه گذاری در بازار ارزهای رمزپایه یعنی سرمایه گذاری در عرضه های اولیه این دارایی ها آشنا کنیم.
آی سی او های زیادی وجود دارن که همشون وعده سود های زیاد و رشد های قابل توجه رو به همراه دارن اما نکته مهم اینکه بسیاری از این پروژه ها و ارزها ممکنه شکست بخورند و یا حتی کلاهبرداری از آب در بیان. به همین دلیل مهمه که قبل از اینکه احساساتی عمل کنید و تحت تاثیر هیجانات سرمایه های خودتون رو برای هر پروژه ای بفرستید، با اصول سرمایه گذاری موفق در این رویداد ها آشنا شوید.
چگونه آی سی او های موفق را برای سرمایه گذاری شناسایی و انتخاب کنیم؟
در رویداد عرضه اولیه سکه یا ICO پروژه یک محصول عملی و نهایی ندارد. این یعنی این رویداد بر بیان یک ایده تمرکز دارد به طوری که در آی سی او تیم توسعه و راه انداز پروژه رمز ارز، راه حل خود برای رسیدن به آن ایده بیان می کند.
مردم و سرمایه گذاران برای تامین بودجه این کار برای تیم پول ارسال میکنن و در عوض در سودآوری پروژه شریک میشن. بنابراین خیلی مهمه که همه جوانب یک پروژه رو بسنجید و در نهایت بر اساس اطلاعات کافی و یک دید جامع تصمیم بگیرید که آیا ارزش دارد که پول خود را در معرض ریسک شرکت در پروژه ای نوپا قرار دهید یا خیر.
برخی از مهمترین فاکتورهایی که در انتخاب پروژه های موفق برای سرمایه گذاری اولیه باید در نظر داشته باشید عبارتند از:
- تیم توسعه دهنده و اعتبار و تجربه فعالیت آنها
- وب سایت رسمی پروژه
- جامعه و رسانه ها
- مرحله فعلی پروژه و سرمایه گذارهای آن
- کیفیت کد پروژه
پس از اتمام این درسنامه و مشاهده این ویدئو با چگونگی ارزیابی موارد بالا و سایر موارد حائز اهمیت برای شناسایی و سرمایه گذاری در آی سی او ها موفق آشنا خواهید شد.
روش های اندازه گیری ریسک
برای فردی که قصد سرمایهگذاری در هر نوع سرمایهگذاری و در هر نوع بازاری دارد اولین قدم مطمئن میتواند آشنایی با ریسک باشد. وقتی ریسک را بشناسید راحتتر و با استرس هرچه کمتر میتوانید به مدیریت و سودگیری سرمایه خود مشغول شوید اما در صورتی که کورکورانه و بدون آگاهی وارد این مسیر شوید متاسفانه باید بگویم احتمال اینکه مشمول زیان شوید کم نیست. این مقاله را برای آگاهی دادن به شما درباره اندازه گیری ریسک تهیه کردهایم، امیدواریم از آن نهایت بهره را ببرید.
فهرست عناوین مقاله:
ریسک چیست؟
ریسک تعاریف ساده تا پیچیده زیادی دارد، به طور خلاصه به احتمال اینکه چقدر نتیجه یک عمل میتواند زیانبار باشد ریسک گفته میشود. از سلامتی گرفته تا معاملات مالی کسر نسبت نتایج زیانبار به کل نتایج ریسک نامیده میشود، البته ریسک در تعریفی دیگر میتواند به دست آمدن سود کمتر از آن سودی باشد که انتظارش را داشتید. از دیدگاهی تخصصیتر ریسک انحراف معیار نرخ بازدهی است. اگر به خصوص درباره عوامل ریسک سرمایهگذاری صحبت کنیم میتوان به نوسانات اقتصادی اشاره کرد که باعث تغییر در قیمت سهامها، ارزش محصولات، نرخ ارز و نرخ بهره و غیره میشود. در ادامه با انواع روش اندازه گیری کردن ریسک آشنا خواهید شد.
انواع اندازه گیری ریسک
ریسک سیستمی و غیرسیستمی
در یک دستهبندی کلی و ابتدایی باید تعیین کنیم ریسک جز ریسک سیستمی یا ریسک غیر سیستمی است. ریسک سیستمی قابل دستکاری نیست اما ریسک غیرسیستمی را میتوان از بین برد. ریسک سیستمی ناشی از تحولات گسترده بازار و اقتصاد کشور است و هر چقدر یک کشور از نظر اوضاع سیاسی متغییرتر باشد بیشتر تحت تاثیر قرار میگیرد و ریسک افراد آشنایی با مفهوم ریسک در سرمایهگذاری آن جامعه برای سرمایهگذاری بیشتر است. ریسک غیرسیستمی زیرمجموعه سازمانهای خاص است و قابلیت تغییر بیشتری دارد. نظریهای با عنوان پرتفولیو وجود دارد که به وسیله آن ریسک غیرسیستمی را میتوان از بین برد.
ریسک بازار
وقتی به طور غیرمنتظره قیمت محصولات یا نرخها تغییر میکنند این ریسک به طور مطلق (سنجیده با پول) یا به طور نسبی به آشنایی با مفهوم ریسک در سرمایهگذاری شاخص معین ایجاد میشود. در اندازه گیری ریسک نسبی بر اساس انحراف از شاخص اعمال صورت میگیرد. این ریسک دارای زیرمجموعههای کوچکتری هم میشود مثل:
ریسک کالا: ریسک سرمایهگذاری درباره محصولاتی مثل محصول کشاورزی یا فلزات ساختمانی و… .
ریسک ارزی: مربوط به مسائل خارجی موثر روی آن.
ریسک اوراق بهاداری که دارای درآمد ثابت هستند. مانند ابزار حساس به نرخ بهره.
ریسک سهام: به بازار سهام ربط دارد.
ریسک اعتباری
این ریسک در صورتی است که شرایط یکی از طرفین قرارداد جوری دستخوش تغییرات میشود که نمیتواند به تعهدات ذکر شده در مفاد قرارداد عمل کند. معمولا در قراردادهایی مثل وام، اوراق مشتقه که عرضهکننده نتواند مبلغ را به سهامدار بازگرداند و اوراق قرضه بیشتر شاهد این ریسک هستیم.
ریسک نقدینگی
در بعضی از انواع سرمایهگذاری مثل اوراق مشتقه توان نقدینگی بالا یک مزیت محسوب میشود اما همیشه ممکن است بنا بر عرضه و تقاضا و حتی به دلیل وجود همین اوراق مشتقه اوضاع بازار به طور ناگهانی تغییر کند و محل سرمایهگذاری قادر نباشد مبلغ را به سهامدار تحویل دهد پس مجبور میشود برای نقدینگی خود محصولاتش را پایینتر از قیمت اصلی به بازار بفروشد.
ریسک عملیاتی
همان طور که از اسم متوجه شدید این ریسک شامل خطایی است که افراد یا سیستمهای ناسالم یا یک سری عملکردهای داخل سازمانی اشتباه ناشی میشود. برای اندازه گیری ریسک باید سازمانها و قیمتگذاری ها، پرداخت مبالغ و تسویه حسابها همگی به دقت بررسی شوند. باید دید که این شرکتهای سرمایهگذاری از چه سیستمی استفاده میکنند و اعتبار آن و تمامی فاکتورهای عملکردی دیگر برای اندازه گیری کردن ریسک بازنگری شوند.
ریسک نرخ بهره
خیلی رویداد رایجی است و هنگام تغییرات خیلی شدید نرخ بهره ایجاد میشود. این ریسک بر جنبههای مختلف بازار تاثیر میگذارد.
ریسک تورم در اندازه گیری ریسک
علت این ریسک نوسانات قیمت است. فرض کنید شما سهمی خریداری کردهاید که انتظار دارید ۳۰ درصد به شما سود برساند و نرخ تورم ۸ درصد است، اگر این نرخ به ۲۰ درصد افزایش پیدا کند ممکن است سود مدنظر شما دیگر ارزشی برای ادامه سرمایهگذاری نداشته باشد.
ریسک مالی
مربوط به میزان بدهی شرکتهای عرضهکننده است، وقتی شرکتی بدهی بالایی داشته باشد ریسک آن بیشتر و احتمال ورشکستگی آن بیشتر است. پس قبل از سرمایهگذاری در هر شرکتی به طور کامل درباره آن تحقیق کنید.
روشهای اندازه گیری ریسک
برای اندازه گیری کردن ریسک از شاخص و فرمولهای خاص استفاده میشود. برخی از انواع شاخص عبارتند از: شاخص بتا، نیم انحراف معیار، انحراف معیار، نیم واریانس، واریانس، متوسط قدرمطلق انحرافات و ارزش در معرض خطر. دو روش اندازه گیری داریم که یکی قدیمی و دیگری جدیدتر است. انحراف معیار: اندازه گیری کردن ریسک کل یک دارایی با یک پرتفوی یا سبد سهام است و طبق این فرمول محاسبه میشود:
برای حساب کردن انحراف معیار به منظور اندازه گیری ریسک از بازدهها استفاده میشود.
شاخص بتا: روش اندازهگیری ریسک سیستمی در اوراق بهادار است. این ریسک را مثل سایر ریسکهای سیستمی با متنوعسازی میتوان اندکی کاهش داد. معمولا شاخص بتا غیرسیستمی/ بازار مساوی یک است و مقادیر بالاتر از ۱ نشاندهنده ریسک بسیار بالا و در صورت موفقیت سود بالا است. متقابلا شاخص بتا کمتر از ۱ ریسک کمتری دارند و متعاقبا در صورت موفقیت و ضرر نکردن سود کمتری دارند.
روش قدیمی اندازه گیری ریسک
شامل معیارهای آنالیز گپ، تحلیل سناریو، اندازه گیری ریسک مشتقه و آنالیز دیرش است.
- آنالیز گپ: این روش ساده است اما تنها روی تغییرات نرخ تمرکز دارد و مناسب نوسانات بازار مدرن نیست. در این روش در یک بازه زمانی مشخص میزان نرخ درآمد به نرخ بهره پیشبینی میشود، همین دارا بودن افق زمانی یک عامل محدود کننده است و به قیمت واقعی دارایی و بدهی توجه نمیشود.
- تحلیل سناریو: همان طور که از اسم پیداست در این روش انواع سناریو فرض شده و بر طبق هر یک ریسک محاسبه میگردد. متاسفانه صحت این پیشبینیها تایید شده نیست و محاسبات به نسبت زمانی که این روش کاربرد داشته است به شدت پیچیدهتر شدهاند.
- ریسک اوراق مشتقه:
کاربرد اوراق مشتقه و همچنین دلیل بهوجود آمدن آنها کاهش ریسک سرمایهگذاری در شرکتهایی با ریسک بالای سهام است اما همچنان برای تغییرات کوچک مناسب هستند و تغییرات بزرگ را نمیتوانند پوشش دهند. شاخصهای اندازه گیری کردن ریسک این اوراق شامل:
- پارامتر دلتا: تغییراتی که به ازای تغییر در اوراق اصلی نسبت به قیمت اوراق مشتقه بهوجود بیاید.
- پارامتر گاما: تغییر در پارامتر دلتا به ازای تغییری که در اوراق اصلی بهوجود بیاید.
- پارامتر رو: تغییراتی که به ازای تغییر در نرخ بهره در قیمت مشتقه ایجاد شود.
- پارامتر وگا: تغییراتی که به ازای تغییر در حجم در قیمت مشتقه ایجاد شود.
- پارامتر تتا: شاخص اندازه گیری ریسک که به ازای تغییر به ازای زمان در قیمت مشتقه ایجاد شود.
۴. آنالیز دیرش
شاخصی بسیار بهتر از آنالیز گپ است. بنا بر میانگین مقدار نقدینگی حساب میشود و به ارزش خالص دارایی تمرکز دارد. همچنان این روش هم امروزه نمیتواند کاربردی داشته باشد زیرا محاسبات پیچیدهتر شدهاند.
روشهای جدید اندازه گیری ریسک:
- تئوری پورتفولیو (نظریه سبد سهام مدرن): نوع سرمایهگذاری به اسم تخصیص دارایی تاکتیکی در این تئوری استفاده میشود و با آن در سهام، اوراق بدهی و پول نقد سرمایهگذاری میکنند تا ریسک کاهش پیدا کرده و به تعادل بیشتری برسد واژهی پرتفوری به معنی سبد سرمایهگذاری است و گزینههای پیش پای خریدار میگذارد که هم بتواند سود خود را دریافت کند و هم ریسک کمتری برایش به ارمغان بیاورد.
در اصل مجموعهای از گزینهها به نحو خاص پیش روی خریدار قرار میگیرد و بیشتر تمایل و علاقه آنها نیز برای انتخاب تا حدی مشخص است این گونه اندازه گیری کردن ریسک صورت میگیرد و بازار تجزیه و تحلیل میشود. البته این روش پیچیدهتر از توضیحات فوق است. طبق آخرین تحقیقات نشان میدهد اگر تنوع سبد خرید بالاتر از ۱۶ باشد و انواع اوراق بهادار در آن موجود باشد ریسک غیرسیستمی به حد ریسک سیستمی میرسد.
- ارزش در معرض ریسک (سرمایه در معرض خطر): کاربرد آن در اندازه گیری ریسک داراییهای مالی است مثل سهام و کالا و… . برای توزیع نرخ بازدهی از آن استفاده میشود و به کل برای اندازه گیری امروزه کاربرد گستردهای دارد. ۲ روش محاسبه دارد: روش پارامتری و غیرپارامتری.
A. روش پارامتری برای اندازه گیری فرضیاتی دارد مثل توزیع نرمال داشتن بازده دارایی و خطی بودن رابطه بین ریسک بازار و ارزش دارایی. و با این فرمول قابل اندازه گیری است: Var=M.ZaQT80.5
VAR= ارزش در معرض ریسک، M= ارزش بازار دارایی، a = سطح اطمینان، Q = انحراف معیار، T= طول دوره زمانی محاسبه بازده
این شاخص بسیار مناسبی برای پیشبینی سرمایهگذار است چون حتی در صورت ضرر، از آشنایی با مفهوم ریسک در سرمایهگذاری پیش آماده جبران خسارتها و عمل به تعهدات خود در قراداد خواهد بود این معیاری الزامی برای استفاده در بانکها برای تعیین کفایت سرمایه است.
B. روش غیرپارامتری: سادهترین روش غیرپارامتری روش تاریخی است. این روش فرض میکند رفتار بازدهی و سود مالی همانند رفتار گذشته آنها است و دقیقا احتمال بازده جدید تابع پارامترهای پیشین است پس از تئوری پرتفوی اقدام به محاسبه میکند و ریسک را اندازه میگیرد.
فرمول روش پارامتری در این روش هم استفاده میشود با این تفاوت که انحراف معیارش با روش تاریخی حساب خواهد شد. به ترتیب محاسبه دارای این مراحل است: مشخص کردن دارایی مالی پایه، عواملی که بر دارایی مالی اثر دارند همانند نرخ بهره و نرخ ارز، سپس در صورتی که تنها یک دارایی در میان باشد سهام مورد نظر بر پایه دادههای تاریخی باید حساب شوند و دوره محاسبه بازده به طور دقیق تعیین میگردد.
حال اگر تنها یک دارایی در میان نباشد و جمعی از داراییها باشند باید تاریخچه تاریخی که مورد استفاده پرتفوی است به روزرسانی شود. مشکل این روش داشتن فرض یکسان به گذشته و آینده است که خیلی نمیتوان روی آن حساب کرد. یکی دیگر از روشهای غیرپارامتریک اندازه گیری کردن ریسک روش مونت کارلو است، در این روش نیازی به فرض کردن اینکه توزیع بازده نرمال است نداریم و برای ابزارهایی با تابع غیر خطی کاربرد دارد. مونت کارلو به جای بهرهگیری از تاریخ از نمونههای تصادفی و شبیهسازی شده بسیاری که از توسط رایانه ساخته شدهاند، استفاده میکند.
مراحل این روش به این ترتیب هستند: تعیین کردن تمام فرآیندهای احتمالی و پارامترهای موثر در متغییرهای مالی، شبیهسازی کردن قیمت برای تمامی متغییرها، تکرار مراحل قبلی به اندازهای که شبکه توزیع پرتفوری ساخته شود، محاسبه ارزش در معرض ریسک با فرمول خاص.
شاخصها و پارامترهایی که اشاره کردیم چه مواردی هستند؟برای اندازه گیری ریسک بنا بر استفاده رایج در سازمانها برای استفاده غیرمالی معمولا یکی از این موارد هستند:
EaR (مالیات در معرض ریسک است): حداکثر کاهش مالیاتی که در مقایسه با هدف از پیش تعیین شده با واسطه تاثیر اندازه گیری کردن ریسک بازار در یک بازه مشخص و سطح اطمینان خاص اندازه گیری میشود.
EPSAR (سود هر سهم در معرض ریسک است): در صورتی که مبنای مورد استفاده مبنی بر سود و سهم باشد سود هر سهم از روش محاسبه با بیشترین مقدار کاهش EPS نسبت به EPS هدف و تاثیر ریسک بازار به جریان مالیات اندازه گیری میشود.
CFAR (به جریان نقد در معرض ریسک گفته میشود): بیشترین مقدار کاهش جریانهای نقدی خاص نسبت به هدف از پیش تعیین شده با واسطه ریسک بازار است که در دوره مشخص با سطح اطمینان خاص برای اندازه گیری کردن ریسک استفاده میشود.
سخن پایانی
شاید در ابتدا مطالب فوق پیچیده به نظر برسند و واقعا هم همین طور است اما نیازی نیست به تمامی مسائل ریاضی آن مسلط شوید، اگر هرکدام از مفاهیم را جداگانه مطالعه کنید و درباره آنها اطلاعات به دست بیاورید به شما دیدگاهی خواهد داد که روی تصمیمگیری شما تاثیر مثبت میگذارد و کمتر در معرض ریسک و ضرر قرار خوهید گرفت. قبل از سرمایهگذاری درباره عرضه کننده تحقیق کنید و در صورتی که دارای بدهی زیادی است یا در بازاری فعالیت میکند که تورم شدید سرمایه شما را تهدید میکند بهتر است درباره آن تجدید نظر کنید و یا با خرید اوراق مشتقه از ریسک سرمایهگذاری خود بکاهید.
سوالات متداول اندازه گیری ریسک
مراحل مدیریت ریسک چیست؟
اولین مرحله از مدیریت ریسک در بازار ارزهای دیجیتال، مشخص کردن هدف است. در مرحله بعد باید ریسک و خطر شناسایی شود. سپس با ارزیابی ریسک باید مشخص شود که معامله گر قصد دارد به ریسک چه واکنشی نشان دهد. در آخر نیز باید بر تمامی مراحل قبلی نظارت شود.
مزیت استفاده از مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک باعث میشود که معامله گر در هنگام نوسانات شدید یا اتفاقات و حوادث بازار مالی واکنش هیجانی نداشته باشد و تصمیمگیریهای درستی داشته باشد. گاهی اوقات در زمان بروز خطرات یا اشتباه بودن پیش بینی، ممکن است معاملهگر نتواند از استراتژی درست کمک بگیرد. برای حل این مشکل میتوان از مدیریت ریسک استفاده کرد.
ریسک بازاری چیست؟
با کمک ریسک بازاری معامله گر قادر است به گونهای برنامهریزی کند که در تمامی معاملات خود در بازار ارزهای دیجیتال یک حد ضرر مشخص کند. بنابراین نه تنها با انجام معاملات جایگاه قبلی خود را از دست نخواهد داد، بلکه به جایگاه بالاتری جابجا میشود.
مهم ترین اقدام برای بررسی میزان ریسک چیست؟
برای بررسی میزان ریسک و خطا تمامی اخبار و اطلاعات روز مربوط به ارزهای دیجیتال را مورد بررسی قرار دهید. همین طور مشخص کردن سقف و کف قیمتی نیز به معاملهگران کمک میکند که میزان ریسک را بهتر بررسی کنند.
ریسک سرمایه گذاری مجدد (Reinvestment Risk) چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟
هنگام سرمایه گذاری در بازارهای سرمایه، مفهوم ریسک به احتمال از بین رفتن ارزش یک دارایی اشاره دارد، بدین معنی که دارایی فرد سرمایه گذار، ارزش خود را از دست بدهد. انواع مختلفی از ریسک ها وجود دارد که سرمایه گذاران در معرض آن ها قرار دارند اما راه های زیادی همچون متنوع سازی دارایی نیز برای مدیریت این ریسک های سرمایه گذاری وجود دارد. در این مقاله ما به یکی از ریسک های رایج در بازار سرمایه تحت عنوان ریسک سرمایه گذاری مجدد می پردازیم و عوامل ایجاد کننده ی آن و نحوه ی محاسبه و مدیریت آن را شرح می دهیم.
ریسک سرمایه گذاری مجدد (Reinvestment Risk) چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟
ریسک سرمایه گذاری مجدد
هنگام سرمایه گذاری در بازارهای سرمایه، مفهوم ریسک به احتمال از بین رفتن ارزش یک دارایی اشاره دارد، بدین معنی که دارایی فرد سرمایه گذار، ارزش خود را از دست بدهد. انواع مختلفی از ریسک ها وجود دارد که سرمایه گذاران در معرض آن ها قرار دارند اما راه های زیادی همچون متنوع سازی دارایی نیز برای مدیریت این ریسک های سرمایه گذاری وجود دارد، ولی برای از بین بردن کامل این ریسک ها راهی قطعی وجود ندارد.
با این حال اطلاع از منابع مختلف ریسک به سرمایه گذاران کمک می کند تا بهتر بتوانند سرمایه ی خود را هنگام ایجاد سبدی از دارایی های مختلف به طور دقیق ارزیابی نمایند و آن را به نحوی بهینه افزایش دهند. در این مقاله ما به یکی از ریسک های رایج در بازار سرمایه تحت عنوان ریسک سرمایه گذاری مجدد می پردازیم و عوامل ایجاد کننده ی آن و نحوه ی محاسبه و مدیریت آن را شرح می دهیم.
ریسک سرمایه گذاری مجدد چیست و چه زمانی ظاهر می شود؟
برای تعریف ریسک سرمایه گذاری مجدد ابتدا باید مفهوم خود سرمایه گذاری مجدد را درک کنیم. سرمایه گذاری مجدد یا Reinvestment به این معنی است که به جای آنکه معادل نقدی سود حاصل از سرمایه گذاری روی سهام یا صندوق های سرمایه گذاری مستقیماً دریافت گردد، از آن برای خرید سهم یا واحدهای اضافی استفاده شود. این کار به معنی سرمایه گذاری مجدد سود سهام برای خرید سهام اضافی است که راهی مناسب برای افزایش ارزش یک سهام یا صندوق سرمایه گذاری است. (1)
اما ریسک سرمایه گذاری مجدد چیست؟ ریسک سرمایه گذاری مجدد بیشتر در مورد اوراق بهادار با درآمد ثابت مصداق دارد زیرا اگر نرخ سود سهام یا یک صندوق سرمایه گذاری به مرور زمان کاهش پیدا کند، سرمایه گذار دیگر نخواهد توانست سودهای دریافتی اش را مجدداً با همان نرخ اولیه سرمایه گذاری نماید و باید به نرخ های سود جدید که کمتر از نرخ سود اولیه هستند راضی شود. (2)
برای درک بهتر از یک مثال فرضی استفاده می کنیم. فرض کنید یک فرد سرمایه گذار سهام یک صندوق سرمایه گذاری مشترک را خریداری می کند که حدود ۵ درصد سود دارد. این سرمایه گذار ۱۰۰هزار دلار را با هدف ۵ ساله با پیش بینی دریافت ۵ هزار دلار سود سالانه خریداری می نماید. اما در این دوره ی ۵ ساله نرخ سود سالانه ی سهام مورد نظر به ۲ درصد کاهش می یابد. اگر طبق توافق نامه ی اولیه، سرمایه گذار اصل پول خود و حتی ۵ درصد سود سالیانه را نیز دریافت کند و با سود دریافتی اش سهام جدیدی از آن صندوق سرمایه گذاری را بخرد مشکل اینجاست که سهام خریداری شده ی جدید دیگر مشمول ۵ درصد سود سالیانه نیست و تنها ۲ درصد سود به آن تعلق می گیرد.
اگر مجدداً نیز اتفاقی بیفتد که نرخ بهره بالا برود، ارزش اصل سرمایه اش کاهش می یابد. اگر سرمایه گذار پیش از موعد به سرمایه اش احتیاج پیدا کند و بخواهد آن را پیش از موعد نقد کند و قبل از سر رسید، اوراق قرضه ی خود را بفروشد، آن گاه بخشی از اصل سرمایه ی خود را نیز از دست می دهد. زیرا طبق فرمولی شناخته شده، با افزایش نرخ بهره، ارزش اوراق قرضه سقوط می کند آشنایی با مفهوم ریسک در سرمایهگذاری آشنایی با مفهوم ریسک در سرمایهگذاری تا بازده فعلی آن برابر با بازده اوراق جدید باشد که سود بیشتری دارد.
ریسک سرمایه گذاری مجدد با اوراق قابل تماس نیز رخ می دهد. «قابل تماس» به این معنی است که صادرکننده می تواند اوراق را قبل از سررسید پرداخت کند.
یکی از دلایل اصلی نام گذاری اوراق قرضه به این نام این است که از زمان انتشار اوراق قرضه نرخ بهره کاهش می یابد و شرکت یا دولت هم سپس می توانند اوراق جدیدی را با نرخ های پایین تر صادر کنند و در نتیجه تفاوت بین نرخ بالاتر و نرخ پایین تر جدید را پس انداز می کنند.
صادرکننده این را می داند و این بخشی از قرارداد است که سرمایه گذار هنگام خرید اوراق مشارکت با آن موافقت می کند، اما متأسفانه این بدان معنی است که یک بار دیگر، سرمایه گذار مجبور است پول نقد خود را دوباره با نرخ غالب پایین تر به کار اندازد. (2)
عوامل مؤثر بر ریسک سرمایه گذاری مجدد
سر رسید اوراق قرضه
نرخ کوپن اوراق قرضه
اوراق قرضه ای با کوپن صفر در واقع هیچ ریسک سرمایه گذاری مجددی ندارد زیرا هیچ گونه کوپن موقت پرداخت نمی شود و تمام پول به گونه ای است که در خود اوراق قرضه سرمایه گذاری می شود و مبلغ در پایان پرداخت می گردد. به خصوص اگر اوراق قرضه تا زمان سر رسید نگه داشته شود این موضوع صادق است. (4)
نحوه ی محاسبه ریسک سرمایه گذاری مجدد
بیایید فرض کنیم که یک سرمایه گذار یک کوپن ۱۵ ساله با ۸ درصد سود سالانه را به صورت مشترک خریداری کرده است. اگر نرخ سود تا سر رسید ثابت بماند، از آنجا که هیچ سود یا ضرر سرمایه ای وجود ندارد، نرخ سود اوراق بهادار نیز ۸ درصد خواهد بود. ما می توانیم کل ارزش آینده ی کلیه ی جریان های نقدی حاصل از این اوراق را به شرح زیر محاسبه کنیم:
ارزش آینده ی آن به دلار برابر است با ۱۰۰ دلار ضرب در ۳۰ (۱.۰۴) که برابر است با ۳۲۴.۳۴ دلار.
این ارزش از ۱۰۰ دلار اصل پول و ۲۲۴.۳۴ دلار کل درآمد کوپن و سرمایه گذاری مجدد است. در واقع اگر درآمد حاصل از سرمایه گذاری مجدد وجود نداشته باشد، درآمد کوپن فقط ۱۲۰ دلار خواهد بود. به یاد داشته باشید که هیچ سود سرمایه ای وجود ندارد، بنابراین تساوی زیر از درآمد سرمایه گذاری مجدد بدست می آید.
۲۲۴.۳۴ - ۱۲۰ = ۱۰۴.۳۴ دلار
این پولی است که با سرمایه گذاری پرداخت های دوره ای کوپن در ۸ درصد سود ثابت به دست می آید. اگر کوپن ها با ۸ درصد سود سرمایه گذاری نشوند، سرمایه گذار قادر به تحقق سود ۸ درصدی نخواهد بود. (5)
تاثیر ریسک سرمایه گذاری مجدد بر بازار سهام
ریسک یک اصل دائمی در بازار سرمایه است، زیرا بخشی جدایی ناپذیر از بازار سهام است. ریسک های موجود مختلف از جمله ریسک سرمایه گذاری مجدد در بازار سرمایه بر رفتار معامله گران در بورس تاثیر می گذارد. سرمایه گذاران برای ارزیابی خطر کاهش درآمد حاصل از دارایی خود با مشکل روبرو هستند. درآمد، به طور کلی باید بهینه باشد و کسانی که نسبتاً ریسک های اقتصادی از جمله ریسک سرمایه گذاری مجدد را در نظر گرفته و آن را مدیریت می نمایند، به بهترین نحو در کسب درآمد از بازار سهام اولویت می یایند.
گاهی اوقات افراد تنها به دلیل پیشنهاد آشنایان اقدام به سرمایه گذاری در صندوق اوراق قرضه ای می نماید که ممکن است با ریسک سرمایه گذاری مجدد بالایی همراه باشد و سرمایه گذار با زیان رو به رو گردد. در نتیجه ی این اتفاق اعتماد سرمایه گذاران بر بازار سهام و صندوق های سرمایه گذاری مشترک کاهش می یاید و با خروج سرمایه گذار نقدینگی این بازارها کاهش می یاید. (6)
چگونه می توان ریسک سرمایه گذاری مجدد را مدیریت کرد؟
سرمایه گذاران می توانند با سرمایه گذاری در اوراق بهادار بلند مدت، ریسک سرمایه گذاری مجدد را حذف کنند. اما متأسفانه، با این کار نیز پرتفوی را در معرض ریسک حتی بیشتری در رابطه با نرخ بهره قرار می دهند. یکی دیگر از کارهایی که سرمایه گذاران ممکن است گاهی انجام دهند این است که سعی کنند با سرمایه گذاری در اوراقی با بازده بالا، درآمد سود از دست رفته را تأمین نمایند. این یک استراتژی قابل درک، اما شبهه آور است، زیرا همه به خوبی می دانند که وقتی اقتصاد به خوبی پیش نرود، اوراق قرضه با نرخ های بالا ناخواسته شکست می خورند که به طور کلی با یک محیط کم بهره هم تراز می شود.
یک راه بهتر برای کاهش حداقل بخشی از خطر سرمایه گذاری مجدد، ایجاد «نردبان اوراق قرضه» است که پرتفویی با دارایی های اوراق بهادار با تاریخ های سررسید متفاوت است. از آنجا که بازار اساساً یک چرخه است، نرخ بهره بالا خیلی پایین می رود و دوباره افزایش می یابد. پس این شانس وجود دارد که فقط برخی از اوراق قرضه ی سرمایه گذار در یک محیط کم بهره با کاهش نرخ بهره مواجه شوند و این معمولاً می تواند با اوراق قرضه ی دیگری که نرخ بهره ی آن ها بالا می رود، جبران شود.
سرمایه گذاری در صندوق های اوراق بهادار که به طور فعال اداره می شوند، ممکن است تأثیر ریسک سرمایه گذاری مجدد را کاهش دهد، زیرا مدیر صندوق می تواند اقدامات مشابهی را برای کاهش ریسک انجام دهد. با این حال، با گذشت زمان، بازده صندوق های اوراق بهادار با افزایش و کاهش در بازار روبرو می شوند، بنابراین صندوق های اوراق بهادار اداره شده ی فعال فقط محافظت محدودی در برابر ریسک سرمایه گذاری دارند.
یکی دیگر از استراتژی های ممکن سرمایه گذاری مجدد در سرمایه گذاری هایی است که به طور مستقیم از افت نرخ بهره، تحت تأثیر قرار نمی گیرند. به طور کلی یک هدف از سرمایه گذاری ها این است که آن ها را تا حد ممکن به هم ربط ندهند. اگر این استراتژی با موفقیت اجرا شود، به این هدف دست می یابد. اما این مستلزم درجه آشنایی با مفهوم ریسک در سرمایهگذاری ای از پیشرفت و تجربه در سرمایه گذاری است که بسیاری از سرمایه گذاران مبتدی از آن برخوردار نیستند. (3)
نتیجه گیری و جمع بندی
محاسبه ی قیمت اوراق بهادار به عنوان ارزش فعلی همه ی جریان های نقدی آینده، بر اساس این فرض است که تمام جریان های نقدی آینده با نرخ سود سالیانه ی ثابت یا آشنایی با مفهوم ریسک در سرمایهگذاری نرخ بازده مورد انتظار، سرمایه گذاری می شوند. حتی کوچکترین تغییر نرخ بازار بر این محاسبه تأثیر می گذارد و سرانجام این تأثیر بر دارایی مالی سرمایه گذار نمایان خواهد شد. سرمایه گذاری بر روی یک اوراق بهادار خوب که از پیش در مورد آن تحقیق شده باشد در کاهش ریسک سرمایه گذاری از جمله ریسک سرمایه گذاری مجدد تا حدود زیادی کمک کننده است اما حذف کامل این ریسک هیچ گاه امکان پذیر نیست.
در این مقاله ما به بررسی کامل ریسک سرمایه گذاری مجدد و عوامل تاثیر گذار بر آن پرداختیم و همچنین نحوه ی محاسبه ی آن و روش هایی برای مدیریت این ریسک را نیز ارائه نمودیم.
امید است که با شناخت ریسک های این چنینی و داشتن علم و اطلاع کامل از نحوه ی تاثیرات این ریسک ها بر دارایی مالی شما سرمایه گذاران محترم، بتوان از گرفتار آمدن در دام این خطرها اجتناب نمود و با یک سرمایه گذاری با دیدی باز، شما نیز بتوانید به سودهای قابل توجه از طریق سرمایه گذاری در بازار سهام برسید.
دیدگاه شما