درباره الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چه میدانید؟
تحلیلگران تکنیکال به دنبال پیشبینی قیمت دارایی از روی نمودارها هستند. برای دستیابی به پیشبینی صحیح قیمت لازم است تا ابزارهای مختلفی را مورد استفاده قرار داد. برخی از این ابزارها، اندیکاتورها هستند که در قالب سیگنالهای خرید و فروش ظاهر میشوند؛ اما دستهای دیگر الگوهایی هستند که در نمودار قیمت یک دارایی شکل میگیرند. این الگوها توسط افراد مختلف در قالب بررسی نمودارهای قیمت یک دارایی تشخیص داده میشوند. این الگوها از دو ویژگی عالی برخوردار هستند؛ مشخصه اول تکرارشونده بودن آنها است و مورد دوم ناظر بر آن است که یک روند مشخصی در قیمت دارایی پس از رخداد این الگوها به وجود میآید. در این مقاله روی یکی از پرکاربردترین الگوها، یعنی الگوی پرچم یا الگوی فلگ (Flag) تمرکز میشود.
کاربرد الگوی پرچم چیست؟ چگونه میتوان از این الگو پرچم در معاملهگری استفاده کرد؟ انواع الگوی پرچم در ترید بر مبنای الگوی پرچم سه گوش ترید بر مبنای الگوی پرچم سه گوش تحلیل تکنیکال چه مشخصاتی دارند؟ این سؤالات و تعداد دیگری از سؤالات مهم وجود دارد که در ادامه به طور مفصل درباره آنها بحث و بررسی صورت میگیرد. در انتهای این مقاله، با نحوه استفاده از این الگوی پرکاربرد در معاملات خود آشنا میشود و میتواند به راحتی آن را به کار ببرد.
فهرست عناوین مقاله
منظور از الگوی ادامهدهنده چیست؟
الگوی پرچم زیرمجموعه دستهای ترید بر مبنای الگوی پرچم سه گوش از الگوها تحت عنوان الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرد. اما منظور از الگوی ادامهدهنده چیست؟ وقتی صحبت از الگوی ادامهدهنده در تحلیل تکنیکال میشود، منظور آن است که پس از تشکیل و کامل شدن این الگوها، روند قیمت در همان جهت قبل از تشکیل الگو به حرکت خود ادامه میدهد؛ بنابراین تشخیص این الگوها تأثیر بسیار زیادی در پیشبینی روندها در ادامه راه دارد. البته این نکته همواره صادق نیست و ممکن است در برخی مواقع حتی پس از تشکیل الگوهای ادامهدهنده روند قیمت تغییر میکند.
به طور کلی زمانی میتوان از عملکرد الگوی ادامهدهنده اطمینان حاصل نمود که این الگوها در مقایسه با امواج الیوت کوچکتر باشند. در صورت وقوع این اتفاق به احتمال بسیار زیاد الگوی ادامهدهنده خبر از ادامه روند قیمت در قبل از وقوع آن است. در ادامه به معرفی کاربرد الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال پرداخته میشود.
الگوی پرچم چیست؟
الگوی پرچم یا Flag Pattern در یک نمودار قیمت زمانی به وجود میآید که حرکت نمودار قیمت برخلاف جهت روند طولانیمدت آن باشد. به عنوان مثال ممکن است یک سهم در تایم فریم طولانی در حال حرکت صعودی باشد؛ اما در یک بازه زمانی کوتاهمدت در میانه راه حرکت صعودی تبدیل به نزولی شود و پس از پایان این روند، مجدداً حرکت صعودی سهم مشابه قبل ادامه پیدا کند. به این ترتیب یک الگوی پرچم در نمودار سهم به وقوع پیوسته است.
مشاهده الگوی پرچم در روندهای صعودی و نزولی قیمت یک مزیت بسیار عالی برای معاملهگران به شمار میرود. با مشاهده این روند میتوان نقطه مناسب برای ورود یا خروج از یک سهم را به خوبی تشخیص داد و برای کسب سودهای بزرگ یا جلوگیری از ضررهای هنگفت خود را آماده کرد.
در چه روندهای قیمتی الگوی پرچم ظاهر میشود؟
زمانی میتوان گفت الگوی پرچم در نمودار تشکیل شده است که در حرکت خلاف جهت روند غالب، شاهد نوسان قیمت دارایی باشیم. به این معنی که در کوتاهمدت درهها و قلههای قیمت متعددی در کنار یکدیگر تشکیل شود که موجب ایجاد شدن الگوی پرچم در نمودار گردد. با متصل کردن این درهها و قلهها به یکدیگر پرچم تشکیل میشود.
از الگوی پرچم برای معامله به شیوه پرایس اکشن نیز میتوان استفاده نمود. این الگو در نمودار کندل استیک یا شمعهای ژاپنی به صورت 5 تا 20 کندل پشت سر هم که الگوی مشخصی دارند، ظاهر میشود. البته این الگو میتواند صعودی یا نزولی باشد که در ادامه بیشتر در این زمینه توضیح داده میشود.
اجزای تشکیلدهنده الگوی پرچم چیست؟
اگر نگاهی به الگوی پرچم تشکیل شده در یک نمودار انداخته شود، مشخص میشود که این الگو از دو جزء کلی تشکیل شده است که عبارتاند از:
میله پرچم
همانطور که اشاره شده این الگو پس از یک روند طولانی صعودی به نزولی قیمت به وجود میآید. این روند طولانی در نمودار به شکل یک میله پرچم ظاهر میشود که طول نسبتاً زیادی نیز دارد.
بدنه پرچم
این بخش مربوط به ناحیه نوسانی است که الگوی قیمت برخلاف روند طولانیمدت قبل در پیش میگیرد. بدنه پرچم به اشکال گوناگونی شکل میگیرد که از به هم وصل کردن درهها و قلههای نمودار ایجاد میشود. مبتنی بر شکل بدنه پرچم، این الگو به چند دسته تقسیم میشود که در ادامه به معرفی آنها پرداخته میشود.
انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال
همانطور که اشاره شد تقسیمبندی الگوی پرچم بر مبنای جهت حرکت نمودار و همچنین شکل بدنه پرچم صورت میپذیرد. در همین راستا انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال به چهار دسته کلی تقسیم میشود که عبارتاند از:
1- الگوی پرچم صعودی مستطیل
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند صعودی پرقدرت رو به بالا را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی نزولی میشود. در انتهای این محدوده یکی از سطح حمایت یا مقاومت شکسته میشود و سهم مجدداً روند صعودی خود را که قبل از آن طی کرده بود، در پیش میگیرد. نکته مهم در خصوص این الگو آن است که در محدوده نوسانی اندازه حرکت قیمت به گونهای است که از اتصال درهها و قلههای نمودار به یکدیگر دو لبه بالایی و پایینی پرچم به موازات یکدیگر قرار میگیرند. به این ترتیب الگوی پرچم صعودی مستطیل شکل میگیرد.
2- الگوی پرچم نزولی مستطیل
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند نزولی پرقدرت رو به پایین را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی صعودی میشود. در انتهای این محدوده یکی از سطح حمایت یا مقاومت شکسته میشود و سهم مجدداً روند نزولی خود را که قبل از آن طی کرده بود، در پیش میگیرد. نکته مهم در خصوص این الگو آن است که در محدوده نوسانی اندازه حرکت قیمت به گونهای است که از اتصال درهها و قلههای نمودار به یکدیگر دو لبه بالایی و پایینی پرچم به موازات یکدیگر قرار میگیرند. به این ترتیب الگوی پرچم نزولی مستطیل شکل میگیرد.
3- الگوی پرچم صعودی مثلثی
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند صعودی پرقدرت رو به بالا را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی نزولی میشود. اما تفاوت این الگو با الگوی پرچم صعودی مستطیلی در چیست؟ در محدوده نوسانی این الگو، نوسانات قیمت به یک اندازه رخ نمیدهد؛ بلکه بدنه پرچم به شکل یک مثلث در میآید. در نهایت قبل از برخورد دو ضلع پرچم به یکدیگر، این روند به سمت بالا شکسته میشود و مجدداً یک روند صعودی در قیمت سهم به وقوع میپیوندد.
4- الگوی پرچم نزولی مثلثی
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند نزولی پرقدرت رو به پایین را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی صعودی میشود. اما تفاوت این الگو با الگوی پرچم نزولی مستطیلی در چیست؟ در محدوده نوسانی این الگو، نوسانات قیمت به یک اندازه رخ نمیدهد؛ بلکه بدنه پرچم به شکل یک مثلث در میآید. در نهایت قبل از برخورد دو ضلع پرچم به یکدیگر، این روند به سمت بالا شکسته میشود و مجدداً یک روند نزولی در قیمت سهم به وقوع میپیوندد.
معاملهگری با الگوریتم پرچم به چه صورتی انجام میشود؟
اما سؤال مهم دیگری که باید در خصوص نقش الگوی پرچم پاسخ داده شود، این است که چگونه میتوان به کمک این الگو معاملهگری کرد. در پاسخ به این ترید بر مبنای الگوی پرچم سه گوش سؤال میتوان گفت که این الگو در سه نقطه عطف در تصمیمگیریها برای خرید و فروش سهام به کار میآیند که عبارتاند از:
تعیین نقطه ورود
زمانی که با یک الگوی پرچم صعودی ایجاد میشود، میتوان نقطهای مناسب برای خرید یک دارایی را تشخیص داد. البته توصیه میشود که منتظر شکست بدنه پرچم تا یک روز معاملاتی بعد بمانید تا از ایجاد روند صعودی جدید مطمئن شوید.
تعیین حد ضرر
معمولاً به کمک کف الگوی پرچم میتوان حد ضرر را در معامله مشخص کرد. به عنوان مثال زمانی که لبه پایینی پرچم در کمترین قیمت عدد 20 دلار را لمس میکند، معاملهگر میتواند حد ضرر خود را در این معامله روی 20 دلار تعیین کند.
هدفگذاری کسب سود
میله در الگوی پرچم صعودی برای کسب سود معیار خوبی به شمار میرود. معمولاً پس از پایان بدنه الگوی پرچم میتوان انتظار داشت که روند صعودی حداقل به اندازه میله پرچم ادامه پیدا کند. به این ترتیب امکان هدفگذاری برای کسب سود در معامله تا حدود زیادی فراهم میشود.
نکاتی در خصوص تشخیص الگوی پرچم صعودی در معامله
تشخصی الگوی پرچم صعودی در جریان معاملات به سادگی امکانپذیر نیست و باید فاکتورهای مختلفی را در این زمینه در نظر گرفت تا از صحت نتایج به دست آمده، اطمینان حاصل کرد. در همین راستا چند نکته راهگشا برای تشخیص الگوی پرچم صعودی ارائه میشود:
- حتماً قبل از آن یک روند صعودی شاخص و اصطلاحاً گاوی شکل گرفته باشد.
- قیمت در یک کانال نوسانی ایستا یا با شیب نزولی محدود در بدنه پرچم حرکت کند.
- در صورتی که در بدنه پرچم شاهد اصلاح قیمت بالاتر از 50 درصد بودید، به هیچ عنوان الگوی شکل گرفته، الگوی پرچم نیست.
- برای ورود به معامله حتماً باید تا انتهای پرچم صبر کرد.
- هدف قیمتی پس از ورود به معامله حداکثر رشد قیمت به اندازه میله پرچم باشد.
- برای رسم خطوط پرچم نیازی به سقف و کفهای واضح نیست و این خطوط را میتوان تنها با بیشترین و کمترین قیمت کندلهایی که در یک ردیف قرار گرفتهاند رسم نمود.
سؤالات متداول
نقش حجم معاملات در شکلگیری الگوی پرچم صعودی چیست؟
نقش حجم معاملات را از دو جنبه در شکلگیری الگوی پرچم میتوان بررسی کرد؛ حجم معاملات زیاد روند صعودی که تشکیلدهنده میله پرچم است تا را حدودی تسهیل میکند. همچنین برای شکست روند در ترید بر مبنای الگوی پرچم سه گوش انتهای بدنه پرچم نیز نیاز به حجم معاملات زیادی وجود دارد تا یک روند صعودی دیگر حاصل شود.
اعتبار الگوی پرچم با چه چیزی تأیید میشود؟
زمانی میتوان الگوی پرچم را با قاطعیت تأیید نمود که روندهای قبل و بعد از آن شتاب بسیار زیادی داشته باشد و اصطلاحاً میله پرچم به خوبی شکل بگیرد.
الگو پرچم معمولا از چند کندل قیمتی تشکیل میشود؟
انواع الگو پرچم که در مقاله اشاره کردیم در حالت کلی بین 5 تا 20 کندل را شامل میشوند.
کلام پایانی
در این مقاله به طور مفصل بررسی شد که الگوی پرچم چیست و چه کاربردی دارد. الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال به عنوان یکی از پرکاربردترین الگوها به شمار میرود که در صورت تشخیص صحیح و به موقع آن میتوان سودهای خوبی از قبل آن در معامله به دست آورد. حرکت شدید و شتابان میله پرچم در این الگو نوید سودهای زیاد در بازه زمانی کوتاه را میدهد که هر معاملهگری در بازار به دنبال این چنین موقعیتی است؛ بنابراین حتماً در تحلیل نمودار قیمت داراییهای مختلف حتماً به دنبال الگوی پرچم یا الگوی flag باشید و در صورت مشاهده تصمیمات لازم را اتخاذ کنید.
معرفی قوی ترین الگوهای قیمتی در تحلیل های تکنیکال
روش های مختلفی برای تجزیه و تحلیل بازارهای مالی با استفاده از تحلیل های تکنیکال وجود دارد. برخی از معامله گران از شاخص ها و نوسان سنج ها استفاده می کنند. برخی دیگر تجزیه و تحلیل های خود را صرفا بر اساس روند و فعالیت قیمت انجام می دهند.
نمودارهای شمعی نمای کلی از قیمت را با گذشت زمان نشان می دهند. با مطالعه عملکرد قیمت در گذشته، الگوهای تکراری ممکن است دوباره رخ دهد. الگوهای نمودارهای شمعی می تواند موارد مهم و مفیدی را در مورد دارایی مورد نظر به شما نشان دهد. بسیاری از معامله گران از این الگوها در بازارهای مهمی مثل فارکس، سهام و ارزهای رمزنگاری استفاده می کنند.
برخی از متداول ترین ترید بر مبنای الگوی پرچم سه گوش این الگوها در مجموع به عنوان الگوهای کلاسیک شناخته می شوند. این الگوها جزو شناخته شده ترین و پرکاربردترین الگوها هستند و معامله گران آنها را جزو شاخص های معاملاتی معتبر می دانند. از آنجا که این الگوهای فنی بر اساس فرمول علمی یا قانون معاملاتی خاصی نیستند، اثر بخشی آنها بستگی به تعداد کاربرانی دارد که در بازار از آنها استفاده می کنند.
پرچم ها
پرچم، منطقه اصلاحی است که خلاف جهت روند بلند مدت است و پس از یک حرکت شدید قیمتی قوی رخ می دهد. شکل این الگوها مانند قرار داشتن یک پرچم در میل پرچم است. میله جایی است که حرکت اصلی انجام شده تا به پرچم ضربه بزند(حرکت ضربه) و پرچم منطقه اصلاح قیمتی است. این الگوها از نوع الگوهای ادامه دهنده روند هستند.
از الگوهای پرچم برای شناسایی پتانسیل ادامه روند استفاده می شود. حجم همراه الگو نیز مهم است. در حالت ایده آل حرکت ضربه باید در حجم بالا رخ دهد و مرحله اصلاحی(پرچم) باید حجم کمتری داشته باشد.
پرچم صعودی(bull flag)
پرچم صعودی، همانطور که از نام آن پیداست، در روندهای صعودی رخ می دهد. به دنبال یک حرکت تند صعودی به سمت بالا و پس از کمی اصلاح، این روند صعودی ادامه می یابد.
پرچم نزولی(bear flag)
پرچم نزولی نیز در روندهای نزولی مشاهده می شود و به دنبال یک روند نزولی قوی و پس از اصلاح موقت، حرکت نزولی ادامه پیدا می کند.
الگوی سه گوش(Pennants)
این الگوها اساسا نوعی الگوی پرچم هستند و به آنها الگوی پرچم سه گوش نیز گفته می شود. در این الگو در منطقه اصلاحی، خطوط روند همگرا بوده و شبیه یک مثلث است. ساختار این الگو خنثی است و تفسیر آن بسیار بستگی به بستر الگو دارد(یعنی روند قبلی).
الگوهای مثلثی(Triangles)
الگوی مثلثی به شکلی است که خطوط روند قیمتی به شکل همگرا رسم می شوند و دامنه نوسانات کاهش می یابد. اگر چه در خود این الگو نوسانات کاهش یافته، اما نشان دهنده احتمال یک روند معکوس یا ادامه داشتن روند قبلی است.
مثلث صعودی(Ascending triangle)
مثلث صعودی زمانی شکل می گیرد که یک منطقه مقاومت افقی به وجود آید و روند افزایشی با تشکیل سطح کف افزایشی، ایجاد می شود. در واقع هر بار که قیمت در عبور از سطح مقاومت افقی شکست می خورد، افت قیمت کمتر خواهد بود و موج خرید هر بار سطح کف را افزایش می دهد. از آنجا که تنش در سطح مقاومت ایجاد شده، اگر قیمت در نهایت این سطح را بشکند، تمایل به افزایش قیمت سریع و با حجم بالا وجود خواهد داشت. به این ترتیب مثلث صعودی نشان دهنده وقوع یک روند افزایشی است.
مثلث نزولی(Descending triangle)
این الگو معکوس مثلث نزولی است. یعنی وقتی یک سطح حمایت افقی تشکیل شده و هر بار که قیمت موفق به عبور از این سطح نمی شود، در سطوح پایین تری اصلاح شود. مانند قبل، در صورت شکست این سطح حمایت، قیمت با قدرت و حجم بالا، کاهش خواهد یافت. بنابراین یک روند نزولی قوی را نشان می دهد.
مثلث متقارن(Symmetrical triangle)
این الگو زمانی تشکیل می شود که خطوط روند، سطوح مقاومت در حال کاهش و سطوح حمایت در حال افزایش را که تقریبا با یک شیب برابر با هم رخ می دهند را نشان دهد. مثلث متقارن نه یک الگوی صعودی را نشان می دهد، نه یک الگوی نزولی. در واقع تفسیر آن بستگی به بستر الگو دارد(یعنی روند قبلی). به خودی خود این الگو یک الگوی خنثی محسوب می شود و فقط یک دوره اصلاح را نشان می دهد.
الگوهای گُوِه ای(Wedges)
این الگوها مانند الگوهای مثلثی از تشکیل خطوط روند همگرا، شکل می گیرند و نشان دهنده کاهش نوسانات هستند. خطوط روند در این الگو نشان می دهند سطوح کف و سقف با سرعتی متفاوت افزایش یا کاهش می یابند.
این شکل ممکن است نشان دهنده احتمال قریب الوقوع بودن روند معکوس باشد، زیرا روند فعلی در حال تضعیف است. الگوی گوه ممکن است با کاهش حجم همراه باشد. همچنین نشان می دهد که روند ممکن است نیروی خود را از دست بدهد.
گُوِه افزایشی(Rising wedge)
گوه افزایشی یک الگوی معکوس نزولی است. این الگو نشان می دهد که پس از افزایش قیمت، روند صعودی ضعیف و ضعیف تر می شود و ممکن است خط روند سرانجام به شکل نزولی بشکند.
گوه نزولی(Falling wedge)
این الگو معکوس گوه صعودی است. این الگو نشان می دهد که علیرغم افت قیمت، فشار فروش در حال کاهش است و خطوط روند، کم شدن نوسانات را نشان می دهند. گوه نزولی اغلب به یک حرکت صعودی منجر می شود.
الگوی سقف و کف دو قلو(Double top and double bottom)
الگوهای سقف و کف دوقلو الگوهایی هستند که حرکت و روند بازار را به شکل حروف “M” یا “W” نشان می دهند. شایان ذکر است که حتی در صورتی که شکل روند قیمتی دقیقا به همین صورت نباشد، باز هم این الگوها معتبر هستند.
به طور معمول دو نقطه بالا یا پایین باید با حجم بیشتری نسبت به سایر نقاط الگو همراه باشند. به طور کلی این الگو، یک الگوی معکوس است(نشان دهنده معکوس شدن روند).
سقف دو قلو(Double top)
الگوی سقف دوقلو، الگوی نشان دهنده معکوس شدن روند به صورت نزولی است که در آن قیمت دو بار به بالاترین سطح می رسد که در تلاش دوم خود برای عبور از این سطح مقاومت شکست می خورد. در عین حال برگشت قیمت از این سطح مقاومت باید در حد متوسط باشد. این الگو زمانی تایید می شود که کاهش قیمت، بیشتر از پایین ترین قیمت بین دو سطح سقف باشد.
کف دو قلو(double bottom)
الگوی کف دوقلو یک الگوی نشان دهنده معکوس شدن روند به صعودی است. در این ترید بر مبنای الگوی پرچم سه گوش الگو قیمت دوبار به سطح پایین و کف می رسد و در نهایت دوباره به سمت بالا افزایش می یابد. مشابه الگوی سقف دوقلو، در الگوی کف دوقلو نیز بازگشت قیمت اول، باید در بین دو سطح کف قرار گیرد. این الگو نیز زمانی تایید می شود که افزایش قیمت بالاتر از سطح بالایی بین دو نقطه کف باشد.
الگوهای سر و شانه(Head and shoulders)
یک الگوی برگشتی محسوب می شود. الگوی سر و شانه نشان دهنده معکوس شدن روند به صورت نزولی است که از یک مبنا(خط گردن) و سه قله تشکیل شده است. دو قله جانبی باید در سطح قیمتی تقریبا یکسانی باشند. قله میانی باید بالاتر از دو قله دیگر باشد. این الگو پس از عبور قیمت و کاهش به زیر خط گردن(سطح حمایت) تایید می شود.
الگوی سر و شانه معکوس(Inverse head and shoulders)
همانطور که از نام آن پیداست، این الگو معکوس الگوی قبلی است. بنابراین نشان دهنده معکوس شدن روند و افزایشی شدن آن است. در این الگو، سر و شانه معکوس تشکیل می شود. قیمت کاهش یافته و به سطح حمایت می رسد و تقریبا در همان سطح حمایت نوسان دارد. این الگو نیز زمانی تایید می شود که روند، سطح مقاومت در خط گردن را شکسته و به بالاتر صعود کند.
نتیجه گیری
الگوهای کلاسیک از معروف ترین الگوهای مربوط به نمودارهای قیمتی در تحلیل های تکنیکال هستند. با این حال مانند هر روش تحلیل تکنیکال دیگری نباید به تنهایی استفاده شوند. آنچه در شرایط خاصی از بازار مناسب است ممکن است در شرایط دیگر کار نکند. بنابراین بهتر است همیشه به دنبال دریافت سیگنال تایید باشید. با این حال ریسک مدیریت شده ممکن است مناسب باشد.
۵ الگوی کلاسیک در ترید ارزهای دیجیتال که هر کسی باید بشناسد!
واضح است که نمودارها فاکتورهای تکنیکال تأثیرگذار بر قیمتها را نشان داده و تاریخ قیمتها را بررسی میکنند. با بررسی یک دوره طولانی از حرکات قیمت دارایی، میتوان الگو (Pattern)های تکرار شونده را شناسایی کرد که تأثیر مناسبی در تریدهای فعلی در بورس، فارکس یا بازارهای ارز دیجیتال دارد. بسیاری از تریدرها، الگو های کلاسیک را شاخصهای مناسب و قابل اعتمادی برای ترید ارزهای دیجیتال میدانند.
الگو های کلاسیک در ترید
این الگو های کلاسیک، احتمال ادامه روند فعلی یا تغییر جهت آن را نشان میدهد. آنها دورههای تثبیت را که در یک روند کاملا مشخص مشخص شده، نشان میدهند و به تریدرها کمک میکنند تا تصمیمات آگاهانهای بگیرند. در این مقاله به رایجترین الگو ها نگاهی خواهیم داشت:
از مورد اول شروع میکنیم.
۱. پرچم (Flag)
از لحاظ بصری این الگو شبیه یک پرچم روی یک میله است. این میله پرچم جهت روند غالب را نشان میدهد. به دلیل تغییر شدید در یک روند، پرچم به عنوان بخشی از آن تشکیل میشود.
پس از این که جهت روند مشخص شد، باید روی ارتفاع میله پرچم متمرکز شوید: این نشان دهنده هدف قیمت در انتهای شکل گیری الگو است. معمولاً داخل پرچم پنج موج شکل میگیرد و در موج پنجم، قیمت از الگو فراتر میرود (بریک اوت میکند).
پرچمها معمولا با شکست قيمتی شدیدی همراه هستند. برای ارزیابی میزان شکست، تریدر باید عمق بدنه (Body)، زاویه شیب و تعداد امواج قبلی را اندازه گیری کند. هر چه شیب زاویه تندتر باشد، شکست قویتر خواهد بود. تحلیلگران توصیه میکنند که تنها پس از اینکه شکست اتفاق افتاد، با این الگو ترید ارزهای دیجیتال را انجام دهید.
۲. پرچم سه گوش (Pennant)
این الگوی شبیه به پرچم است اما یک ساختار مثلثی دارد. سه گوشها وسط یک روند غالب ظاهر میشوند. تفاوت بین یک سه گوش و یک پرچم در این است که پرچم سه گوش در یک محدوده باریک حرکت میکند و موجهای انتهای پرچم سه گوش، کوچکتر از ابتدای شکل گیری آن هستند.
با تشکیل یک پرچم سه گوش، معمولا حجم معاملات کاهش مییابد و بعد از شکست دوباره رشد میکند. پرچمها معمولا از بیش از ۲۰ کندل تشکیل میشوند. مانند پرچم، ارتفاع پرچم نشان دهنده تارگت قیمت پس از شکست قیمت پنج موج از محدوده بدنه است.
۳. مثلث (Triangle)
این الگو در عمل و بسته به نوع الگو مانند مثلث معمولی با اوجهای مختلف به نظر می رسد. مثلثها معمولاً در انتهای روند غالب تشکیل میشوند. بسته به جهت روند موجود، مثلث یک سیگنال ادامهدار قوی یا ضعیف را نشان میدهد.
بسته به روند غالب مثلثها میتوانند بر مبنای موارد زیر به تریدر کمک کنند تا هنگام ترید ارزهای دیجیتال تصمیم آگاهانهای بگیرد.
به طور معمول مثلث صعودی در روند صعودی تشکیل میشود و مسیر حرکت قیمت را ادامه میدهد. همین مورد در مورد مثلث نزولی نیز صدق میکند. اما اگر یک مثلث صعودی در دوره روند خرسی ظاهر شود (یا برعکس آن – یک مثلث رو به پایین در روند گاوی ظاهر می شود) پس استحکام روند کم است. تحلیل اطلاعات اضافی برای شناسایی ادامهدار بود روند لازم است.
مثلث متقارن نه یک الگوی صعودی است و نه یک الگوی نزولی و به همین دلیل تحلیل آن به روند اصلی بستگی دارد. این یک الگوی خنثی است که دوره تثبیت قیمت را نشان میدهد.
ویژگیهای اصلی الگو های مثلث در زیر آورده شده است:
- پنج موج: احتمالا در صورت وجود امواج بیشتر، حرکت قیمت پس از شکست معنی دارتر خواهد بود.
- شکست قیمت در بخش اول یا دوم مثلث نشانگر قدرت روند است. به همین ترتیب، شکست قیمت در قسمت آخر مثلث نسبتاً ضعیف و تغییرات کوتاه است.
- پس از شکست، قیمت فاصلهای برابر با بزرگترین قسمت بدن را پوشش میدهد.
۴. گُوه (Wedge)
گُوه مانند مثلث است، اما معکوس کننده روند. این الگو معمولا روند صعودی را معکوس میکند اما استثناهایی نیز دارد. بعضی اوقات گُوه در حال رشد روند را ادامه میدهد.
اگر قبل از گُوه در حال رشد روند نزولی وجود داشته باشد، معلوم میشود که گُوه در حال رشد، روند را ادامه داده است. در درجه اول پس از گُوه در حال رشد، قیمت کاهش مییابد.
گُوه نزولی یک الگوی خرسی است. این یک الگوی نسبتا نادر از تحلیل تکنیکال است که در روند نزولی تشکیل شده است. معمولا یک گُوه در حال سقوط روند صعودی را نشان میدهد اما همیشه این گونه نیست.
۵. سر و شانه (Head & Shoulder)
الگوی سر و شانه یک الگوی کاملا متداول پس از یک روند صعودی است و سه قله را نشان میدهد که وسط آن (قله) بالاترین و دو قله دیگر در طرفین (شانهها) است. این اندیکاتور قیمت را برعکس کرده و روند نزولی جدیدی ایجاد میکند.
در مقابل این الگو یک وضعیت معکوس وجود دارد اما در حال حاضر در روند نزولی، جایی که این سیگنال معکوس باعث ظهور روند صعودی میشود.
سخن پایانی
پیدا کردن الگو های کلاسیک در عمل مدتی طول میکشد.
هرچه نمودارها در طی تحلیل تکنیکال (TA) تحلیل شوند، پیدا کردن آنها سادهتر خواهد بود. این الگو ها سیگنالهای ترید ارزهای دیجیتال خوبی هستند؛ زیرا به پیش بینی اهداف قیمت کمک میکنند.
سودمندی کلی چنین الگو هایی برای تریدر قابل اهمیت است. برای مدیریت صحیح ریسک، این سیگنالها را نباید در گزینه ای جداگانه در نظر گرفته شوند.
الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی پرچم یک الگوی قیمتی است که در بازهٔ زمانی کوتاهمدت در خلاف جهت روند غالب تایم فریم بلندمدت حرکت میکند. این الگو به دلیل شباهت به یک پرچم آویخته شده بر میله، اینگونه نامگذاری شده است.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد روند میتوانید از مطلب آموزشی «روند در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
از الگوی پرچم در تشخیص احتمال ادامهٔ روند قبلی – از نقطهای که قیمت حرکتی در خلاف جهت آن را انجام داده است – استفاده میشود.
اگر روند ادامه پیدا کند، افزایش قیمتها سریعتر اتفاق افتاده و با تشخیص صحیح الگوی پرچم، میتوان یک معاملهٔ سودمند را تجربه کرد.
نکات کلیدی:
- الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال، یک الگوی قیمتی تند و تیز در خلاف جهت روند میباشد، که پس از یک روند کوتاهمدت (دسته پرچم) شکلگرفته است.
- الگوهای پرچم به همراه اندیکاتورهای حجم و حرکات قیمتی مورد استفاده قرار میگیرند.
- الگوهای پرچم نشاندهندهٔ بازگشت روند (Trend Reversal) یا شکستهای قیمتی (Breakouts) پس از تثبیت قیمتها میباشند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد شکست قیمتی میتوانید از مطلب آموزشی «شکست قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
الگوی پرچم چگونه کار میکند؟
پرچمها، نواحی از تثبیت قیمتی بهشمار رفته و نشاندهندهٔ حرکتی در خلاف جهت روند میباشد. الگویی که پس از یک حرکت تند و تیز قیمت شکلگرفته است.
این الگو معمولاً از 5 تا 20 میله یا کندل قیمتی تشکیل شده است. الگوهای پرچم میتوانند صعودی بوده (Bullish Flag) و یا نزولی باشند (Bearish Flag).
کف الگوی پرچم نباید از محدودهٔ میانی دستهٔ پرچم (Flagpole) گذر کند. الگوهای پرچم دارای پنج شاخصهٔ اصلی میباشند:
- یک روند قیمتی پیش از خود، داشته باشند
- یک کانال تثبیت قیمتی
- الگوی حجمی
- یک شکست قیمتی
- یک تأییدیه در محلی که قیمت، با شکست (Breakouts) به حرکت در جهت روند اصلی بازار ادامه میدهد.
الگوهای صعودی و نزولی ساختارهای مشابهی دارند، اما جهت روند در آنها متفاوت بوده و تفاوتهای اندکی در الگوهای حجمی (Volume Pattern) دارند.
الگوی حجمی صعودی در روند پیشین افزایشی بوده و در حین تثبیت قیمتی، کاهش پیدا میکند. برعکس، الگوی حجمی نزولی در ابتدا (طی روند پیشین) افزایش پیدا کرده و سپس تمایل به حفظ خود در همان سطوح را نشان میدهد. زیرا روندهای نزولی تمایل به افزایش حجم معاملات را با گذر زمان دارند.
یک الگوی پرچم میتواند با رسم دو نشانگر موازی در محدودهٔ تثبیت قیمتی نیز تشخیص داده شود. اگر خطوط همگرا باشند، به این الگوها نام گوه (Wedge) و یا پرچم سهگوش (Pennants) میدهند.
این الگوها در بین معتبرترین الگوهای ادامهدهنده (Continuation Patterns) میباشند و معاملهگران از آنها برای تولید ستاپهای معاملاتی (Setups) جهت ورود یا خروج از روند استفاده میکنند. این الگوها همگی شبیه به یکدیگر بوده و تمایل دارند که در شرایطی مشابه تشکیل شوند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی گُوِه میتوانید از مطلب آموزشی «الگوی گُوِه چیست؟» دیدن نمایید.
این الگوها همچنین، الگوهای شکست قیمتی (Breakout Patterns) و حجمی (Volume Patterns) مشابهی نیز دارند. این الگوها از طریق کاهش حجم معاملاتی پس از یک افزایش اولیه، شناخته میشوند.
این موضوع بیانگر این حقیقت است که معاملهگرانی که قیمتها را – در روند غالب – حرکت میدادند، فوریت کمتری برای خرید یا فروش در حین دوره تثبیت قیمتی احساس میکنند، بنابراین این احتمال وجود دارد که معاملهگران و سرمایهگذاران جدید با اشتیاق به روند واردشده و قیمتها را به سطوحی بالاتر – و با سرعتی بیشتر – حرکت دهند.
مثالهایی از الگوی پرچم
در این مثال، یک الگوی پرچم صعودی را میبینم. حرکات قیمتی در حین فاز اولیهٔ روندِ صعودی است و سپس با رسیدن به محدودهٔ تثبیت قیمتی (Consolidation)، نزولی میشود.
شکست قیمتی همواره با افزایش زیاد در حجم معاملات همراه نمیشود اما تحلیلگران و معاملهگران ترجیح میدهند که آنها را نیز در نظر داشته باشند زیرا آنها نشان میدهند که سرمایهگذاران و دیگر معاملهگران با موج جدیدی از اشتیاق به سهم واردشدهاند.
در یک الگوی پرچم نزولی حجم معاملات در حین تثبیت قیمتی همواره کاهشی نیست. دلیل این موضوع این است که روندهای نزولی (خرسی) و حرکات قیمتی در آنها معمولاً توسط سرمایهگذاران مضطرب انجام میشوند.
هر قدر قیمتها بیشتر سقوط میکند، احساس فوریت در بین سرمایهگذاران باقیمانده بیشتر میشود.
بنابراین این حرکات قیمتی با حجم معاملاتی بالاتر انجام میشوند. زمانی که حرکات نزولی قیمتها متوقف میشوند ممکن است حجم معاملات در حال افزایش، کاهش پیدا نکند.
اما آنها خود را در یک محدوده نگه میدارند و دلالت بر یک توقف در سطوح اضطراب (Anxiety Levels) دارند. از آنجایی که حجم معاملاتی در روندهای نزولی بالا میباشد، یک شکست قیمتی به سمت پایین ممکن است مانند یک شکست قیمتی به سمت بالا محسوس نباشد.
چگونه با استفاده از الگوی پرچم معامله کنیم؟
با استفاده از ویژگیهای الگوی پرچم، یک معاملهگر میتواند یک استراتژی برای معامله با استفاده از این الگو پیادهسازی کند.
او در این استراتژی نیازمند سه نقطهٔ کلیدی خواهد بود: نقطهٔ ورود (entry point)، دستور استاپ حفاظتی (stop-loss order) و هدف سود (profit target).
- نقطهٔ ورود: با وجود اینکه الگوهای پرچم نشاندهندهٔ ادامهٔ روندِ کنونی میباشند، روش محتاطانهتر این است که برای یک شکست قیمت اولیه صبر کنیم. تا از عمل براساس سیگنال ریسکی، پیشگیری کرده باشیم. معاملهگران معمولاً منتظر میمانند تا پس از شکست قیمتی و بسته شدن قیمت در بالای خط روند موازی به معامله وارد شوند. در یک الگوی نزولی، این معاملهگران در روز دوم – پس از بسته شدن قیمت در پایین خط روند موازی – وارد معاملات میشوند.
- دستور استاپ حفاظتی: معاملهگران معمولاً انتظار دارند تا از جهت مخالف الگوی پرچم بهعنوان نقطهٔ قراردهی دستور استاپ حفاظتی استفاده کنند. برای مثال، اگر خط روند بالایی در سطح قیمتی 55 دلار و خط روند پایینی در سطح قیمتی 51 دلار بهازای هر سهم قرار داشته باشد، بنابراین قرار دادن دستور استاپ حفاظتی در سطحی اندکی پایینتر از 51 دلار میتواند کاری منطقی باشد. البته زمانی این دستور را در ناحیهٔ زیر 51 دلار قرار میدهند که قصد ورود به موقعیت معاملاتی خرید (long positions) را داشته باشیم.
- هدف سود: معاملهگران محافظهکار ممکن است بخواهند تا از تفاوت قیمتی بین خطوط موازی پرچم برای تعیین هدف سود استفاده کنند. بهعنوان مثال، اگر یک فاصلهٔ قیمتی 4 دلاری بین این دو خط روند موجود بوده و سطح شکست قیمتی نیز در قیمت 55 دلار باشد، معاملهگر هدف سود خود را در قیمت 59 دلار خواهد ترید بر مبنای الگوی پرچم سه گوش گذاشت. یک روش خوشبینانهتر، محاسبهٔ فاصله بین نقاط بالا و پایین دستهٔ پرچم برای تعیین هدف سود قیمتی میباشد. برای مثال، اگر پایینترین نقطهٔ قیمتی در دسته پرچم (Flagpole)، سطح قیمتی 40 دلار باشد و بالاترین نقطه در دسته پرچم نیز در 65 دلار باشد، شاهد یک تفاوت قیمتی 25 دلاری هستیم. اگر سطح شکست قیمتی در این مثال در قیمت 55 دلار باشد، بنابراین معاملهگر هدف سود خود را میتواند در قیمت 80 دلار (25 + 55) قرار دهد.
بهعلاوه این سه نقطهٔ کلیدی، معاملهگران باید در انتخاب اندازهٔ موقعیتهای معاملاتی و بررسی روندهای کلی بازار حداکثر توجه را به خرج دهند تا بتوانند با استفاده از الگوهای پرچم به حداکثر موفقیت برسند.
اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید میتوانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.
شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش دادهاید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید.
مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاسهای آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاسها متعاقبا از طریق وبسایت اعلام خواهد شد.)
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
تحلیل الگوهای نموداری
الگوهای نموداری با نگاه فراگیر کمک میکنند تا سیگنالهای معاملاتی یا نشانههایی از حرکت آینده قیمت مشخص شوند. با آموزش این الگوها در دیجی اکسچنج با ما همراه باشید.
الگوهای نموداری
یکی از فرضیاتی که در نوشته های گذشته داشتیم این بود که تاریخ تکرار میشود. تئوری الگوهایی نموداری بر اساس این فرضیه است، الگوهای نموداری در طول زمان تکرار شده و تمایل دارند تا نتایج مشابهی را تولید کنند. برای مثال، زمانی که احساسات بازار از خوشبینانه به سمت ترس حرکت میکند، الگوی مشخصی ممکن است شکل بگیرد قبل از اینکه معامله گران و سرمایهگذاران شروع به فروختن سهمهای خود و پایین آوردن قیمت بکنند.
الگوهای نموداری تعاریف و شاخصهای مشخصی دارند، اما الگویی که 100% به شما بگوید که قیمت به کدام سمت حرکت میکند وجود ندارد وگرنه پولدارترین مرد دنیا باید یک معاملهگر میبود نه یک سرمایهگذار. فرآیند تشخیص الگوهای نموداری بر اساس این شاخصها میتواند ذاتی باشد، برای همین است که رسم و فهم نمودار اغلب بهصورت یک هنر دیده میشود تا یک علم.
یک دستهبندی محبوب برای نمودارها بهصورت الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامهدهنده است. یک الگوی برگشتی سیگنال میدهد که در صورت تکمیل الگو روند قیمت بر خواهد گشت، درحالیکه سیگنال ادامهدهنده در صورت تکمیل سیگنالی برای ادامه روند قبلی میدهد. این الگوها ممکن است در هر بازه زمانی مشاهده شوند. در ادامه برخی از محبوبترین الگوهای نموداری شرح داده میشوند.
الگوهای بازگشتی
الگوهایی هستند که باعث برگشت روند قیمت میشوند و به دو دسته تقسیم میشوند.
۱- سر و شانه
در این الگو، سر باید از شانه چپ و راست بزرگتر باشد، شانههای چپ و راست بهتر است چه از نظر بازه قیمتی و چه از نظر بازه زمانی تفاوت فاحشی با یکدیگر نداشته باشند. به این معنی که اگر ۱ ماه طول کشیده است تا شانه چپ تشکیل شود، شانه راست نمیتواند ۵ روزه تشکیل شود. واضح است که در این صورت، ما الگو را اشتباه تشخیص دادهایم. اگر فرض کنیم طول شانه چپ از نظر قیمتی بسیار بلند باشد و مثلا ۵۰ تومان نوسان قیمت داشته شانه راست نمیتواند با نوسان قیمت ۵ تومانی تشکیل شود و مسلما الگویی تشکیل نمیشود.
زمانی که سر و شانه را مشاهده میکنیم، یک خط از شانه چپ به سمت شانه راست امتداد میدهیم. بهگونهای که خط به دونقطهای که سر را تشکیل دادهاند، برخورد داشته باشد. در این مرحله اگر قیمت از خط گردن گذر کند، امکان اینکه بهاندازه فاصله خط گردن تا سر افزایش یا کاهش داشته باشد بسیار زیاد است.
۲- کف یا سقف دو قلو
برای تشکیل کف دو قلو باید با این نکته توجه کنیم که باید قیمت دو بار یک سطح حمایتی را لمس میکند. در این حالت خریداران به یک وحدت نظر میرسند که حمایت قوی تشکیلشده و بازار میل به صعود دارد. همین امر باعث میشود خریداران بیشتری وارد بازار شوند و قیمتها افزایش یابد. این فرآیند منجر به شکسته شدن یک سطح مقاومتی مهم میشود.
این شکست سطح مقاومت، خریداران بیشتری را وارد بازار میکند و از تمایل فروشندگان به فروش میکاهد. در بیشتر مواقع قیمت بهاندازه فاصله دو کف تا نقطه مقاومت رشد میکند.
در تشکیل سقف دوقلو، فشار فروش ناشی از برخورد دوباره به یک مقاومت و عدم توانایی برای شکست آن، باعث ریزش شدید قیمت، کاهش قدرت خریداران و افزایش تعداد فروشندگان میشود که همین امر موجب شکست حمایت بعدی قیمت خواهد شد.
از دست رفتن این حمایت فشار فروش را در بازار مضاعف میکند و باعث ریزش هرچه بیشتر قیمت میشود که در اکثر مواقع بهاندازه فاصله قله قیمتی تا حمایت شکسته شده قیمت ریزش خواهد کرد.
در دستهبندیها، کف یا سقف سهقلو هم داریم که تنها تفاوت آنها با مثالهای بالا در این است که در آنها سه برخورد وجود دارد.
الگوهای ادامهدهنده
۱- مثلث
این الگو از دو خط حمایتی و مقاومتی تشکیلشده و این خطوط ممکن است دینامیک یا استاتیک باشند. نکتهای که برای تشکیل مثلث حائز اهمیت است این است که تعداد برخوردها در مثلث باید به پنج برخورد متوالی برسد و زیر چهار برخورد مثلث برای ما اهمیت چندانی ندارد.
در دستهبندیها، مثلث جزو الگوها ادامهدهنده روند است اما تجربه ثابت کرده که قیمت از هر ضلع مثلث که خارج شود میتواند با اندازه قاعده مثلث افزایش یا کاهش یابد، درنتیجه میتواند یک الگوی بازگشتی نیز باشد.
۲- کنج
کنجها از همان قواعد مثلثها پیروی میکنند؛ اما تنها تفاوتشان در مدتزمان شکلگیری است. کنجها زمان تشکیل شدنشان بلندتر از مثلث است، مثلا اگر حرکت یک سهم طی مدت ۲ سال در قالب یک مثلث قرار بگیرد، به آن کنج میگوییم.
۳- پرچم
زمانهایی وجود دارد که در بازار حرکتهای صعودی یا نزولی در مدتزمان بسیار کوتاه شکل میگیرد و بعدازآن بازار وارد فاز اصلاحی میشود؛ اما این اصلاح نباید طولانیمدت شده و از طول میله پرچم بیشتر شود. در نقطهای که این اصلاح به پایان میرسد و بازار در جهت موج پیشرو قبلی قرار میگیرد، برای هدف بعدی قیمت، میتوان طول میله پرچم را تصور کرد.
۴- مستطیل یا کانال
کانالها بین دو حمایت و مقاومت موازی شکل میگیرند و میتوانند صعودی، نزولی و یا حتی خنثی باشند. قیمت در صورت خروج از کانال بهاندازه ارتفاع کانال خود میتواند صعود یا نزول داشته باشد.
سخن آخر
در کنار یادگیری انواع الگوهای شمعی، استفاده از الگوهای تحلیل تکنیکال کلاسیک همچنین خط روند و خطوط استاتیکی، کمک شایانی به تحلیل شما میکند. هرچه تحلیل شما دقیقتر باشد؛ ریسک شما کاهش مییابد و با قطعیت بیشتری میتوانید سرمایهگذاری کنید.
برای استفاده از این ابزارها، علاوه داشتن بر دانش و درک صحیح از فلسفه به وجود آمدن آنها، تجربه نقش بزرگی بازی خواهد کرد. اگر شما بهدرستی همه قواعد را درک کردید، هرچه تجربه بیشتری در استفاده از آنها داشته باشید، نتایج بهتری خواهید گرفت.
دیدگاه شما