استراتژی معاملاتی بازهای در فارکس
استراتژی معاملاتی بازهای (range trading) یکی از زیرمجموعههای استراتژی رفتار قیمت (price action) است.
اولین قدم در استفاده از استراتژی بازهای، شناسایی نقاط حمایت (support) و مقاومت (resistance) نمودار است. سپس فرد با استفاده از این سطوح کلیدی، زمان ورود و خروج از معاملات و همچنین زمان خرید و فروش را تعیین میکند. این استراتژی عمدتا در بازارهایی که نوسانات کمی داشته و روند مشخصی ندارند خوب عمل میکند. در استراتژی بازهای، تحلیل تکنیکال مهمترین ابزار است.
۲. ویژگیهای استراتژی معاملاتی بازهای
۱.۲. طول معامله (trade length)
در استراتژی معاملاتی بازهای، طول مشخصی برای هر معامله وجود ندارد چون در کل استراتژیهای بازهای میتوانند در هر بازه زمانی کوتاه، میانی، یا طولانی عمل کنند. اما از طرف دیگر، با توجه به احتمال خروج نمودار از بازه، مدیریت ریسک در این روش حیاتی است. در نتیجه، اگر از استراتژی بازهای استفاده میکنید باید سعی کنید در زمان مناسب موقعیتهای کنونی بازهای خود را ببندید.
۲.۲. نقاط ورود و خروج (entry and exit points)
در معاملات بازهای، نوسانگرها (oscillator) بیشتر به عنوان ابزار زمانسنجی استفاده میشوند. اندیکاتورهایی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI)، شاخص کانال کالا (CCI) و اندیکاتورهای استوکاستیک چند مورد از محبوبترین نوسانگرها برای این کار هستند. همچنین گاهی از تحلیل رفتار قیمت (Price action) در کنار نوسانگرها استفاده میشود تا بهتر بتوان صحت سیگنالهایی که حاکی از ادامه رفتار بازهای یا خروج نمودار از بازه هستند را سنجید.
نمونه ۱: معامله بازهای جفتارز دلار آمریکا/ین ژاپن (USD/JPY)
با توجه به تاریخ این مقاله (سپتامبر ۲۰۲۱)، میبینیم که در سالهای اخیر جفتارز دلار آمریکا/ین ژاپن USD/JPY رفتار قیمت بازهای داشته است. در نمودار بالا میتوان به وضوح سطوح حمایتی و مقاومت را مشاهده کرد که توسط معاملهگران به عنوان نقاط ورود و خروج استفاده میشوند. اندیکاتور RSI نیز زمانبندی نقاط ورود یا خروج را نشان میدهد (مستطیلهای آبی و قرمز). رنگ آبی به معنای وضعیت بیشفروش (overbought) و قرمز به معنای وضعیت اشباع فروش (oversold) است.
نسبت ریسک به پاداش در استراتژی بازهای خوب است، اما برای هر معامله زمان نسبتا طولانی صرف میشود. برای تصمیمگیری بهتر، باید ببینید که اهداف شما در معاملات چیست و چه مقدار منابع در اختیار دارید.
۳. نقاط قوت و ضعف استراتژی معاملاتی بازهای
مانند هر استراتژی دیگری، استراتژی بازهای نیز ممکن است به درد شما بخورد یا برای شما مناسب نباشد، پس باید بر حسب شرایط خود تصمیم بگیرید که از این استراتژی استفاده کنید یا خیر:
اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic) — آموزش کاربردی و به زبان ساده
در ادامه آموزش مباحث بازار سهام، اینبار به معرفی نوعی دیگر از اندیکاتورها پرداختهایم. اندیکاتور استوکاستیک یکی از پرکاربردترین ابزارها در تحلیل تکنیکال است. در این نوشتار به بررسی مفاهیم پیرامون اندیکاتور استوکاستیک، فرمول محاسبه و سیگنالهای بوجود آمده توسط آن میپردازیم.
اندیکاتور استوکاستیک چیست ؟
«اندیکاتور استوکاستیک» (Stochastic Indicator) رابطه بین قیمت بسته شدن سهم و بازه قیمتی آن را در طی دوره زمانی میسنجد. تا به امروز، این اندیکاتورها از محبوبترین ابزارهای تحلیل تکنیکال بودهاند. این اندیکاتورها قابل فهم هستند و در نشان دادن زمان خرید یا فروش یک سهم، دقت بالایی دارند. اندیکاتور استوکاستیک بر این فرض بنا شده که در هنگام صعودی شدن روند قیمت یک سهام، قیمت بسته شدن نزدیک به کران بالای بازه قیمتی است.
به عنوان مثال، اگر قیمت باز شدن، قیمت بالا، قیمت پایین و قیمت بسته شدن یک سهم به ترتیب ۱۰۰۰۰، ۱۰۷۵۰، ۹۷۵۰و ۱۰۵۰۰ تومان باشد، بازه قیمتی بین قیمت پایین (۹۷۵۰تومان) و قیمت بالا (۱۰۷۵۰تومان) است. اگر روند قیمت نزولی باشد، به صورت مخالف، قیمت بسته شدن مقداری نزدیک به کران پایینی بازه قیمتی را به خود میگیرد.
در حقیقت، اندیکاتورهای استوکاستیک یا «استوکاستیکهای لین» (Lane’s stochastics) در اواخر دهه ۱۹۵۰ میلادی توسط «جرج لین» (George Lane) بوجود آمدند. به عقیده لین، استوکاستیکها «شتاب روند» (Momentum) قیمت را میسنجند. در سال ۲۰۰۷ میلادی، یک مقاله به نقل قولی از لین درباره اندیکاتور مشهورش پرداخت. طبق گفته لین، اگر یک موشک در حال صعود را مجسم کنید، باید از سرعت خود قبل از فرود آمدن بر سطوح بکاهد. طبق نظر لین، تغییر جهت شتاب روند همیشه قبل از تغییر جهت قیمت رخ میدهد.
فرمول اندیکاتور استوکاستیک
اندیکاتور استوکاستیک عموماً از دو خط تشکیل شده است و با آنها سنجیده میشود. یکی از آنها (خط K) مقدار استوکاستیک برای هر دوره و دیگری (خط D) میانگین متحرک ۳دورهای را نمایش میدهد. خط D نشاندهنده سیگنالهای مهم در نمودار است در نتیجه معاملهگران به شدت موقعیت آن را پیگیری میکنند. ممکن است در محاسبه فرمول اندیکاتور استوکاستیک از ۵، ۹ یا ۱۴ دوره استفاده شود. این اعداد بسته به میزان حساسیت اندیکاتور استوکاستیک نسبت به حرکتهای روند قیمت انتخاب میشوند.
محاسبه خط K چگونه است ؟
درصد K به صورت زیر محاسبه میشود.
$$K= 100\times\frac$$
- $$«CP»$$: آخرین «قیمت بسته شدن» (Closing Price)
- $$«L14»$$ : پایینترین قیمت در ۱۴ دوره زمانی معین
- $$«H14»$$: بالاترین قیمت در ۱۴ دوره زمانی معین
خط D چگونه محاسبه میشود ؟
به روش زیر خط D را محاسبه میکنیم.
$$D= 100\times\frac$$
- $$«H3» $$: بالاترین قیمت ۳ دوره معاملاتی اخیر
- $$«L3 »$$: کمترین قیمت معامله شده درطی ۳ دوره
توجه داشته باشید که این فرمولها برای اهداف آموزشی نگاشته شدهاند. نرمافزارهای معاملاتی امروزی تمام محاسبات را انجام میدهند و نیازی به محاسبه فرمول اندیکاتورها به صورت دستی نیست.
بررسی خط K و D در نمودار
درصد K، اندیکاتور استوکاستیک سریع و D نشاندهنده درصد اندیکاتور کند است زیرا در بین دو خط K و D، به ترتیب، اولی سریعتر حرکت میکند. همانطور که بالاتر بیان کردیم، نظریه بوجود آورنده این اندیکاتور بیان میکند که در بازار با روند صعودی قیمت بسته شدن نزدیک به قیمت بالا و در یک روند نزولی قیمت بسته شدن نزدیک به قیمت پایین است.
سیگنالهای معاملاتی زمانی بوجود میآیند که خط K از میانگین متحرک سهدورهای (یا ۵ دورهای) خط D عبور کند. خط D در واقع میانگین متحرک Nدورهای (معمولاً ۳دورهای) از خط K است. با توجه به اینکه قیمت، شتاب روند را دنبال میکند، نقطه تقاطع دو خط K و D به عنوان سیگنال معکوس شدن قیمت در نظر گرفته میشود.
تفاوت بین اندیکاتور استوکاستیک کند و سریع چیست ؟
مهمترین تفاوت بین اندیکاتور استوکاستیک کند و سریع (یا همان خطوط D و K) میزان حساسیت آنهاست. استوکاستیک سریع در مقایسه با استوکاستیک کند نسبت به تغییرات قیمت حساستر است بنابراین سیگنالهای معاملاتی بیشتری نیز تولید میکند.
برای آشنایی بیشتر با ابزارهای بکار رفته در تحلیل تکنیکال میتوانید به آموزش ویدئویی تهیه شده توسط «فرادرس» مراجعه کنید.
- برای مشاهده فیلم آموزش مقدماتی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی +اینجا کلیک کنید.
مثال اندیکاتور استوکاستیک
در نمودار زیر که نشاندهنده روند طی شده سهام «EBAY» در بورس نزدک است، فرصتهای خرید در طی ماههای بهار و تابستان سال ۲۰۰۱ میلادی را مشاهده میکنیم. در این نمودار همچنین تعدادی موقعیت فروش مشاهده میشود که میتواند مورد توجه معاملهگران کوتاهمدت قرار بگیرد. در تصویر زیر، سیگنال قوی خرید در اوایل ماه آپریل مشاهده میشود و در ۱۲ روز پس از آن افزایش قیمت (از میانه ۳۰ دلار تا میانه ۵۰ دلار) ادامه دارد.
بیش خرید چیست ؟
عبارت «بیشخرید» (Overbought) یا اشباع خرید را زمانی بکار میبریم که سهام معینی در قیمتی بیشتر از ارزش ذاتیاش معامله شود. در تحلیل بنیادی، بر ارزش ذاتی یک سهم برای انتخاب و سرمایهگذاری در آن تکیه میکنند. بیشخرید عموماً به حرکت اخیر یا کوتاهمدت روند قیمت اشاره میکند و انعکاس دهنده انتظار معاملهگران برای اصلاح قیمت است. همانطور که در ادامه اشاره میکنیم، بعضی معاملهگران امکان دارد سهام قرارگرفته در موقعیت بیشخرید را بفروشند.
بیش فروش چیست ؟
اشباع فروش یا «بیشفروش» (Oversold) تعریفی مخالف بیشخرید دارد و به موقعیتی گفته میشود که سهام در قیمتی بالاتر از ارزش ذاتی آن به فروش برسد. توجه داشته باشید که ممکن است تعاریف بیشفروش و بیش خرید بسته به دیدگاه معاملهگر، متفاوت باشند. در واقع، هر معاملهگر ارزش ذاتی متفاوتی را برای سهام معینی تعریف میکند و بسته به آن سطوح بیشخرید و بیشفروش مختلف هستند. یکی از کاربردهای شناختهشده اندیکاتور استوکاستیک، تشخیص سطوح بیشخرید و بیشفروش است.
معاملهگر باید در نمودار توجه کند که چه زمانی خط D و روند قیمتی تغییر میکنند و وارد موقعیتهای بیشفروش و بیشخرید میشوند. در واقع معاملهگر باید هنگامی که اندیکاتور سطوح بالای ۸۰ را نشان میدهد، سهام را بفروشد. برعکس، هنگامی که اندیکاتور نشاندهنده سطوح کمتر از ۲۰ و حجم آن در حال افزایش است، معاملهگر باید سهام را خریداری کند.
اندیکاتور استوکاستیک RSI چیست ؟
«استوکاستیک RSI» یا «StochRSI» در تحلیل تکنیکال استفاده میشود و در بازه بین صفر تا یک – یا صفر تا صد – حرکت میکند. این اندیکاتور بجای استفاده از دادههای قیمتی استاندارد، از بکار بردن فرمول اسیلاتور استوکاستیک برای مجموعهای از «شاخصهای قدرت نسبی» (Relative Strength Index | RSI) بوجود میآید.
استفاده از مقادیر RSI در این فرمول به معاملهگران قدرت تشخیص بیشفروشی یا بیشخریدی RSI فعلی را میدهد. اسیلاتور استوکاستیک RSI به عنوان یک اندیکاتور حساستر بوجود آمده است. این اندیکاتور استوکاستیک به نحوی تنظیم شده که بجای تحلیل کلی تغییرات قیمت به عملکرد تاریخی یک سهم توجه کند.
بعضی از معاملهگران از استوکاستیک RSI میانگین متحرک میگیرند تا این ناپایداری را کاهش و کارایی این اندیکاتور را افزایش دهند. برای مثال گرفتن میانگین متحرک ده روزه از استوکاستیک RSI می تواند اندیکاتور هموارتر و ثابتتری را بوجود بیاورد. بیشتر پلتفرمهای معاملاتی امکان اعمال یک اندیکاتور روی اندیکاتور دیگر را در اختیار معاملهگر قرار میدهند.
استوکاستیک RSI مشتق دوم از قیمت است. به عبارت دیگر، نتیجه استوکاستیک RSI دو گام از قیمت دارایی مورد تحلیل فاصله دارد. این باعث میشود که استوکاستیک RSI در زمانهایی با قیمت اصلی سهام همخوانی نداشته باشد. با توجه به تعداد بالای سیگنالهای تولید شده توسط استوکاستیک RSI، اگر آن را به همراه سایر اندیکاتورها استفاده کنیم، کاراییاش افزایش خواهد یافت.
فرمول محاسبه استوکاستیک RSI
- $$«RSI»$$: $$«RSI»$$ فعلی
- $$«minRSI»$$: کمترین $$RSI$$ مشاهده شده در طی ۱۴ دوره اخیر
- $$«maxRSI»$$: بیشترین $$RSI$$ مشاهده شده در طی ۱۴ دوره اخیر
گام های محاسبه استوکاستیک RSI
استوکاستیک RSI بر پایه مشاهدات اندیکاتور قدرت نسبی بدست میآید. RSI برای محاسباتش از ۱۴ دوره زمانی بهره میگیرد. در ادامه به ترتیب گامهای محاسبه استوکاستیک RSI را شرح می دهیم.
- سطوح بدست آمده از RSI را برای ۱۴ دوره ثبت کنید.
- در دوره چهاردهم، RSI فعلی، بالاترینRSI و پایینترینRSI را مدنظر قرار دهید. حال به تمام دادهها برای محاسبه استوکاستیک RSI دسترسی داریم.
- در دوره پانزدهم، به RSI فعلی، بالاترین RSI و پایینترین RSI توجه کنید (اما فقط برای ۱۴ دوره اخیر نه دوره پانزدهم). استوکاستیک RSI جدید را محاسبه کنید.
- با پایان هر دوره، استوکاستیک RSI جدید را با استفاده از مقادیر ۱۴ RSI قبلی محاسبه کنید.
استوکاستیک RSI توسط «توشار چنده» (Tushar S. Chande) و «استنلی کرول» (Stanley Kroll) در سال ۱۹۳۴ میلادی بوجود آمد. با اینکه در آنزمان اندیکاتورهای تکنیکالی برای تشخیص موقعیتهای بیشخرید و بیشفروش وجود داشتند، این دو، استوکاستیک RSI را بوجود آوردند تا حساسیت بالایی داشته باشد و سیگنالهای بیشتری را در مقایسه با اندیکاتورهای قدیمیتر تولید کند.
وقتی مقادیر کمتر از ۰٫۲۰ میشوند و استوکاستیک RSI آنرا به صورت بیشفروش تشخیص میدهد به این معنی است که اندیکاتور RSI کمتر از کران پایین بازه تعریف شده خود است. همچنین اگر استوکاستیک RSI بالاتر از ۰٫۸۰ شود، یعنی اندیکاتور RSI در حال رسیدن به نقاط بالای جدید است و میتواند به عنوان سیگنال پولبک تلقی شود.
استوکاستیک RSI همچنین برای تشخیص روندهای کوتاهمدت بکار میرود. اگر استوکاستیک RSI را مانند یک اسیلاتور با خط مرکزی واقع شده در ۰٫۵۰ در نظر بگیریم، زمانی که این اندیکاتور استوکاستیک در بالای خط قرار میگیرد، روند قیمتی در حال افزایش است و اگر استوکاستیک RSI پایینتر از این خط باشد، روند قیمتی در حال کاهش یافتن است.
واگرایی
یکی از کاربردهای اندیکاتور استوکاستیک تشخیص «واگرایی» (Divergence) است. حرکت قیمت یک سهم در خلاف جهت اندیکاتور یا سایر دادهها را واگرایی مینامیم. واگرایی نشاندهنده ضعیفشدن خط روند فعلی قیمت و در بعضی زمانها بیانگر تغییر جهت قیمت است.
واگرایی در دو نوع مثبت و منفی وجود دارد. واگرایی مثبت نشاندهنده احتمال صعودی شدن روند قیمت است و برعکس. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، بین روند قیمتی و حرکت اندیکاتور استوکاستیک واگرایی وجود دارد.
معرفی فیلم آموزش مقدماتی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی
برای آشنایی بیشتر با اندیکاتور استوکاستیک در تحلیل تکنیکال میتوانید به آموزش بالا مراجعه کنید. این آموزش ویدئویی توسط «فرادرس» و در قالب دورهای ۱۱ ساعته و ۴۴ دقیقهای و در ۱۲ درس تدوین شده است. این آموزش برای رشتههای مدیریت و علوم اقتصادی و سایر علاقمندان به تحلیل تکنیکال مفید به شمار میرود.
در آموزش پیشرو، درسهای اول و دوم به ترتیب به فلسفه تحلیل تکنیکال و ساختار نمودارها میپردازند. درس سوم حاوی مباحث پیرامون مفاهیم مقدماتی است. الگوهای مهم برگشتی و ادامهدهنده به ترتیب در دروس چهارم و پنجم مطرح شدهاند. در درس ششم، میانگین متحرک و در درس هفتم اسیلاتورها را میآموزید.
مدرس در درس هشتم به آموزش نمودارهای شمعی ژاپنی و در درس نهم به تدریس سریهای فیبوناچی پرداخته است. مطالب پیرامون برخی از استراتژیهای متداول معاملاتی در درس دهم مطرح میشود. در درس یازدهم به مدیریت سرمایه در معاملات پرداخته شده و درس دوازدهم حاوی مباحث تکمیلی است.
- برای مشاهده فیلم آموزش مقدماتی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی + اینجا کلیک کنید.
جمع بندی
در این مطلب به تعاریف، تاریخچه و فرمولهای محاسبه اندیکاتور استوکاستیک پرداختیم و آموختیم که میتوان از آن برای شناسایی نقاط بیشفروش و بیشخرید (بیشترین کاربرد)، واگرایی، پولبک، روند کوتاهمدت قیمت و معکوس شدن آن بهره گرفت. با اینکه اندیکاتور استوکاستیک بسیار کاربردی و محبوب است اما از معایب آن میتوان به ناپایدار بودن و حرکت سریع از نقاط بالایی نمودار به نقاط پایینی آن اشاره کرد.
برای دریافت نتایج بهتر، بعضی از معاملهگران بسته به تحلیل مورد نظر خود از اندیکاتورهای دیگری به همراه اندیکاتور استوکاستیک استفاده میکنند. طبق نظر لین، پایهگذار این اندیکاتور، اندیکاتورهای استوکاستیک را میتوان بهمراه موج الیوت و بازگشت فیبوناچی بکارگرفت.
سلب مسئولیت مطالب اقتصاد: این مطلب صرفاً با هدف افزایش آگاهی عمومی در حوزه اقتصاد نوشته شده است. برای سرمایهگذاری، تجارت و آگاهی دقیق از قوانین مربوط به آنها، لازم است حتماً از دانش و مشاوره افراد متخصص کمک گرفته شود. دقت داشته باشید که قوانین بازار سرمایه و قوانین تجاری و اقتصادی کشور، همواره در حال تغییر هستند و بر همین اساس، ممکن است برخی موارد ذکر شده در این مطلب، دیگر صحت نداشته باشند. مسئولیت هر گونه بهرهبرداری از این نوشتار با هدف سرمایهگذاری، تجارت، کسب درآمد و غیره، بر عهده خود افراد بوده و مجله فرادرس هیچ مسئولیتی در این رابطه ندارد. برای اطلاعات بیشتر + اینجا کلیک کنید.
مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش بورس رایگان به زبان ساده» است. در ادامه، میتوانید فهرست این مطالب را ببینید:
اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزشها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد میشوند:
تحلیل تکنیکال چیست؛ نحوه تحلیل قیمت بیت کوین
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای تحلیل قیمت در بازارهای مالی و بازار ارز دیجیتال است. معاملهگران از تحلیل تکنیکال کمک میگیرند تا بتوانند در معاملات خود به سود برسند. برخلاف تحلیل فاندامنتال که بر پایه اخبار، رسانهها و افراد تأثیرگذار صورت میگیرد، در تحلیل تکنیکال، قیمت با استفاده از شاخصهای ریاضی و تفسیر نمودارها صورت میگیرد. تحلیل تکنیکال در بازار رمزارزها به خصوص در خرید و فروش بیت کوین هم جایگاه بسیار مهمی دارد و معاملهگران میتوانند با استفاده از آن معاملات سودآوری انجام دهند.
در مقاله پیشرو به این سوال پاسخ خواهیم داد که تحلیل تکنیکال چیست و به آموزش تحلیل بیت کوین با کمک تحلیل تکنیکال میپردازیم.
انواع روشهای تحلیل بیت کوین
در حالت کلی تریدرها (معاملهگران) برای تحلیل قیمت بیت کوین از ۲ روش استفاده میکنند:
تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis): اساس تحلیل بنیادی بر پایه اخبار، اقتصاد و وضعیت جامعه است.
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis): اساس تحلیل تکنیکال قیمتها، روند قبلی بازار و حجم معاملات است.
هر سرمایهگذار و تریدر باید با توجه به ویژگیهای شخصیتی خود یکی از این روشها را برای تحلیل بازارهای مالی انتخاب کند. البته برخی از معاملهگران از هر دو روش کمک میگیرند تا بتوانند معاملات خود را با دقت بیشتری انجام دهند.
اهمیت تحلیل تکنیکال در بازار رمزارزها
اگر میخواهید در بازار رمزارزها و به خصوص بیت کوین سرمایهگذاری کنید، بسیار حیاتی است که بدانید چه زمانی بیت کوین بخرید و چه زمانی آن را بفروشید تا سود کنید. بنابراین، نیاز دارید که از روشهای پیشبینی قیمت بیت کوین و سایر رمزارزها استفاده کنید. پیشبینی کردن حرکات قیمتی ارزها کار سختی است. متاسفانه هیچکس هم همیشه درست پیشبینی نمیکند. بسیاری از تریدرها بخاطر پیشبینیهای نادرست، متحمل ضررهای هنگفتی شدهاند.
با توجه به اینکه تحلیل تکنیکال برای پیش بینی روند کوتاه مدت قیمتها و نوسانگیری استفاده می شود در بین تریدرهای بازار ارزهای دیجیتال از اهمیت ویژهای برخوردار است. فعالین بازار ارز دیجیتال با کمک گرفتن از تحلیل تکنیکال سعی میکنند که درصد خطای خود را در معاملات به حداقل برسانند.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای بسیار متداول است که معاملهگران ارز دیجیتال از آن برای تحلیل رفتار قیمت بیت کوین کمک میگیرند. در تحلیل تکنیکال با استفاده سوابق معاملات تجزیه و تحلیل بیت کوین انجام میشود و روی دادهها و نمودار بازار تمرکز دارد تا بتواند الگوها و روندها را شناسایی کند و آینده بازار را پیشبینی کند.تحلیل تکنیکال بر اساس نظریه داوجونز بر سه پایه استوار است:
- همه چیز در قیمت خلاصه میشود. قیمت رکن اساسی تحلیل تکنیکال است و تحرکات قیمتی نشاندهندهی میزان عرضه و تقاضای بازار است.
- قیمت دارای روند است. قیمت دارای روند کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت است.
- گذشته تکرار میشود. روندهای قیمت تمایل دارند که تکرار شوند. تحلیلگران ارز دیجیتال با استفاده از الگوهای شکل گرفته روی نمودارها در گذشته، حرکات بعدی بازار را پیشبینی میکنند.
در صورتی که ما در حال حاضر بیت کوین داشته باشیم و یا به فکر این باشیم که مقداری بیت کوین در آینده بخریم، باید بدانیم که چه زمانی آن را بفروشیم یا دوباره بخریم تا بتوانیم در این روند سود کنیم.
انواع نمودار در تحلیل تکنیکال
آنالیز کردن نمودارهای قیمتی و فهمیدن شرایط معامله در دنیای مالی، کار دلهرهآوری است، مخصوصاً برای کسانی که تازه شروع به ترید ارز دیجیتال (Trade) کردهاند. برای اینکه بتوانیم تحلیل تکنیکال (Technical) را براساس قیمت و حجم معاملاتی انجام دهیم، باید از نمودارهای قیمتی که بهطور قابل فهمی اطلاعات را نشان میدهند، استفاده کنیم. برای شروع میتوانید از سایت coindesk کمک بگیرید.
بیشتر نمودارهای پایهای، قیمتها را با خط نشان میدهند. این نمودارها نشان دهندهی قیمت در زمانهای مختلف هستند. از این نمودارها میتوانیم برای تحلیل بیت کوین استفاده کنیم. انواع نمودار در تحلیل تکنیکال که میتوان از آنها برای تحلیل بیت کوین استفاده کرد عبارتند از:
نمودار شمعی (Candlestick Chart)
معروفترین نوع نمودار بین تریدرها، نمودارهای شمعی (candlestick) هستند. نمودارهای شمعی اطلاعات بسیار مهمی را در اختیار معاملهگران قرار میدهند. هر شمع نشان دهنده قیمت شروع، کمترین قیمت، بیشترین قیمت معاملاتی و قیمت پایانی است.
همچنین رنگ شمعها نشان دهنده این است که قیمت پایانی از قیمت شروع بیشتر بوده است یا نه. معمولاً سبز نشان دهنده بیشتر بودن قیمت پایانی از شروع و قرمز نشان دهنده کمتر بودن آن است. نمودارهای شمعی متعلق به خانواده نمودارهای قیمتی (open high, low close) (OHLC) هستند.
نمودار خطی (Line Chart)
یکی دیگر از انواع نمودار تحلیل تکنیکال، نمودار خطی است که قیمت پایانی بیت کوین در یک دوره خاص را ردیابی میکند. نمودار خطی به معاملهگران کمک میکند تا بتوانند روند حرکت قیمت را تشخیص دهند. البته باید توجه داشت که این نمودار، روی قیمتهای پایانی تمرکز دارد، بنابراین نمیتوان اطلاعات زیادی را در مورد حرکت قیمت بیت کوین در طول روز از آن استخراج کرد.
نمودار میلهای (Bar Chart)
نمودار میلهای هر چند بسیار شبیه به نمودار خطی است اما نسبت به آن اطلاعات بیشتری را در اختیار معاملهگران قرار میدهد. این نمودار قیمتها را در طول بازههای زمانی مختلف به شکل مستطیلهایی روی محور طولها (میلهها) نشان میدهند. هر میله در واقع نشاندهنده این است که در طول یک بازه زمانی، قیمت بیت کوین چگونه تغییر میکند.
برای مطالعه بیشتر میتوانید مقاله ابزار تریدینگ ویو را مطالعه کنید.
انواع خط روند در تحلیل تکنیکال
روندهای تغییر قیمت نقش مهمی در تحلیل بیت کوین ایفا میکنند. بسیاری از تحلیلگران ارزهای دیجیتال روند را به عنوان مسیر معاملات خود ترسیم میکنند و اعتقاد دارند که باید در جهت روند معامله کرد. این روندها به تریدرها این فرصت را میدهد تا از الگوهای موجود در دادههای مربوط به تحلیل بیت کوین استفاده کرده و بتوانند تصمیمات بهتری برای معاملات خود بگیرند. روندها به سه نوع تقسیم میشوند:
روند صعودی (uptrend)
در نمودار تکنیکال، اگر قیمت کف بالاتر از کف قبلی و سقف بالاتر از سقف قبلی باشد، برآیند آنها یک روند صعودی را تشکیل خواهد داد. با توجه به اینکه قیمت نسبت به نقاطی که با برخورد به آن نقاط به سمت بالا رشد میکند، واکنش نشان میدهد میتوان گفت که خط روند صعودی به عنوان حمایت عمل میکند.
روند نزولی (downtrend)
در نمودار تکنیکال، اگر قیمت کف پایینتر از کف قبلی و سقف پایینتر از سقف قبلی باشد برآیند آنها یک روند نزولی را تشکیل خواهد داد. از آنجایی که خط روند نزولی، نقاط سقف را به یکدیگر را وصل میکند میتوان گفت که مانند یک مقاومت مورب عمل میکند.
روند خنثی (Sideways Trend)
در نمودار تکنیکال، اگر قیمت حرکت مشخصی به بالا یا پایین نداشته باشد و حرکت بعدی اشباع فروش یا Oversold به چه معناست؟ اشباع فروش یا Oversold به چه معناست؟ قیمت قابل پیش بینی نباشد، روند خنثی تشکیل خواهد شد. در این شرایط میتوان گفت که بیت کوین بین دو حد حمایت و مقاومت در حرکت است. در این صورت معاملهگران بین کف و سقف معامله میکنند و سود بدست آمده نسبتا ناچیز است.
نکات مهم در معاملهگری روی خط روند
تا اینجا متوجه شدیم که میتوان با رسم خطوط روند میتوان تا حد زیادی تحلیل بیت کوین را انجام داد. به عنوان مثال میتوانیم تشخیص دهیم که قیمت بیت کوین در کانال صعودی قرار گرفته یا نزولی است. بنابراین، میتوانیم تصمیمات بهتری برای معاملات خود اتخاذ کنیم.
اما باید دقت کنید که اگرچه استفاده از روندها در تصمیمگیری مفید است اما اتکا کردن به آنها به عنوان تنها عامل موثر در تصمیمگیری، هوشمندانه نیست. حتی اگر قیمتها در پایینترین سطح ممکن باشند و خرید بیت کوین عالی به نظر برسد، به دنبال مهر تایید از سوی دیگر شاخصها باشید تا مطمئن شوید که این معامله (Trade) برای شما ضرری به دنبال ندارد.
علاوه بر اینها، همیشه به بازههای زمانی کوچکتر و بزرگتر توجه کنید. بعضی وقتها اگر به بازهی زمانی کوچک توجه کنیم، ممکن است به نظر برسد که قیمتها در uptrend قرار دارند. در حالی که اگر در بازههای زمانی بزرگتر به بررسی نمودار بپردازیم، متوجه میشویم که یک روند صعودی برای بازه زمانی کوتاه مدت در دل یک روند نزولی بلند مدت جای گرفته است. خیلی از معاملهگران ترجیح میدهند که خلاف روندها معاملهای انجام ندهند و همیشه به روندها اعتماد کنند.
انواع اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها با استفاده از فرمولهای ویژهای روند حرکتی بازار را پیشبینی میکنند. البته باید توجه داشت که اندیکاتورها تنها میتوانند جهت حرکت بازار را مشخص کنند و برای اندازهگیری میزان حرکت کاربرد ندارند. مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورها که میتوان برای تحلیل بیت کوین هم از آن کمک گرفت عبارتند از:
میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average)
یکی از متداولترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، میانگین متحرک است. میانگین متحرک خود انواع مختلفی دارد که سادهترین نوع آن، میانگین متحرک ساده است. همانطور که از نام این اندیکاتور مشخص است سادهترین حالت محاسبه میانگین است. در این اندیکاتور قیمتها در طول یک بازه زمانی مشخص با یکدیگر جمع و بر تعداد دوره تقسیم میشوند.
بولینگر بندز یا باندهای بولینگر (Bollinger Bands)
یکی دیگر از اندیکاتورهایی که تریدرها به استفاده از آن علاقه زیادی دارند بولینگر بندز یا باندهای بولینگر است. این اندیکاتور متشکل از ۲ باند است که در اطراف خط مرکزی، به عنوان یک میانگین متحرک، حرکت میکنند. این اندیکاتور به تریدر کمک میکند تا بتواند مناطق اشباع خرید (Overbought) و اشباع فروش (Oversold) در بیت کوین را شناسایی کند.
شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index)
یکی دیگر از اندیکاتورهایی که برای تحلیل بیت کوین استفاده میشود شاخص قدرت نسبی است. این اندیکاتور از خانواده نوسانگرها است و از میانگین متحرک در محاسبات آن استفاده شده است. اندیکاتور شاخص نسبی برای بررسی Momentum بازار بیت کوین و قدرت حرکت آن است. از نظر برخی از تحلیلگران این اندیکاتور را میتوان به عنوان یک اندیکاتور پیشرو در نظر گرفت.
تحلیل قیمت بیت کوین در سال ۲۰۲۲
در حالی که پیش بینیها نشان میداد که بیت کوین در سال ۲۰۲۲ رشد قیمتی صعودی داشته باشد، اما در چند وقت اخیر، بیت کوین روند نزولی به خود گرفته است و بازار ارزهای دیجیتال متاثر از نوسانات عجیب و غریب بیت کوین است. اگر به تایم فریم ماهانه بیت کوین مراجعه کنید میتوانید این موضوع را به خوبی ببینید.
در حالی که اغلب تحلیلگران انتظار داشتند که از ۹ می سال ۲۰۲۲ قیمت بیت کوین تا پایان سال ۲۰۲۲ روند صعودی به خود خواهد گرفت اما هنوز موفق نشده است مقاومت قوی پیشرو روی خود بشکند و از آن عبور کند. تحلیل بیت کوین نشان میدهد که اگر مقاومت فعلی شکسته نشود همچنان باید شاهد ریزش قیمت بیت کوین در سال ۲۰۲۲ باشیم.
تحلیل قیمت بیت کوین امروز
اگر مدتی است که وارد بازار رمزارزها شدهاید و با خرید و فروش بیت کوین به دنبال کسب سود هستید، حتما متوجه شدهاید که بیت کوین یک دارایی پر نوسان است و قیمت آن میتواند به طور غیرمنتظره و کاملا خلاف با جهت پیش بینیها حرکت کند. شما باید برای انجام معاملات خود یک استراتژی انتخاب کنید و از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای پیشپینی آینده کمک بگیرید. شما میتوانید با عضویت در صرافی ارز دیجیتال والکس، قیمت بیت کوین را به صورت روزانه مشاهده کنید و همگام با بازار جهانی معاملات خود را انجام دهید.
از روشهای تحلیل قیمت در بازارهای مالی و بازار ارز دیجیتال است. بر خلاف تحلیل فاندامنتال که بر پایه اخبار، رسانهها و افراد تأثیرگذار صورت میگیرد، در تحلیل تکنیکال، قیمت بیت با استفاده از شاخصهای ریاضی و تفسیر نمودارها صورت میگیرد.
بله، تحلیل تکنیکال یکی از ابزارهای مهم برای تحلیل بیت کوین است که معاملهگران با استفاده از آن میتوانند سطوح عرضه و تقاضا را شناسایی کنند و برای هرگونه حرکت صعودی یا نزولی قیمت آماده باشند.
پاسخ به این سوال بستگی به مهارت خود تحلیلگر دارد. بسیاری از تحلیلگران حرفهای تنها از تحلیل تکنیکال برای انجام معاملات خود استفاده میکنند و برخی دیگر از تحلیل فاندامنتال نیز کمک میگیرند.
تحلیل بیت کوین نشان میدهد که اگر مقاومت فعلی شکسته نشود همچنان باید شاهد ریزش قیمت بیت کوین در سال ۲۰۲۲ باشیم. اما در حال حاضر هیچ کدام از تحلیلگران به طور قطع درباره آینده بیت کوین نمیتوانند اظهار نظر کنند.
اشباع خرید و فروش (Overbought and Oversold)
نواحی اشباع خرید و فروش یکی از مفاهیمی است که شاید به درستی درک نشده است. اینکه در این نواحی روند معکوس میشود بیشتر شبیه به یک افسانه است که تمام آن ناشی از درک اشتباه این مفهوم میباشد.
هنگامی که یک اندیکاتور در Overbought و Oversold باشد ، هیچ ارتباطی با آمادگی بازار برای برگشت ندارد. هر معامله کنندهای که به شما بگوید این روند به احتمال زیاد به پایان میرسد، فقط به این دلیل که اندیکاتور در Overbought و Oversold است، هیچ وقتی برای مطالعه ابزارهایی که از آن استفاده میکند اختصاص نداده است.
هنگامی که یک اندیکاتور (مثل RSI یا STOCH) در منطقه اشباع خرید و فروش باشد، فقط یک معنی دارد: روند فعلی بسیار قوی است. واقعاً همین است و معنای دیگری ندارد.
بنابراین هرگاه یک اشباع خرید اتفاق بیفتد یک روند صعودی پرشتاب و مومنتوم بالا میبینیم که احتمالا همچنان به حرکت خود ادامه خواهد داد و هرگاه اشباع فروش رخ دهد یک روند نزولی پر قدرت خواهیم داشت.
مثالی از اشباع خرید و فروش
در عکس زیر در نواحی که قیمت وارد منطقه Overbought و Oversold شده است مشخص شده است. همانطور که میبینید بعد از ورود قیمت به این نواحی تا مدت طولانی به روند خود ادامه داده است. این در حالی است که اکثر معاملهگران تازه کار به محض ورود قیمت به نواحی اشباع خرید اقدام به فروش میکنند که در نهایت منجر ضرر میشود.
در اینجا روند همچنان برای صدها پیپ به حرکت خود ادامه داده است در صورتی که معاملهگری در اینجا خلاف قیمت که دچار Overbought و Oversold شده پوزیشن میزد ممکن بود حتی کال مارجین شود.
نکته مهم این است که در صورت وجود اشباع خرید و فروش از آن به عنوان سیگنال ادامه دهنده روند استفاده کنید.
اشباع خرید و فروش
تصویر زیر چارت AUDJPY را در تایم فریم ۴ ساعته نشان میدهد. میبینید که هرگاه قیمت دچار اشباع خرید یا اشباع فروش شده است نه تنها حرکت آن معکوس نشده بلکه آن نقاط شروع یک روند قوی بوده است.
همانطور که مطالعه نمودار نشان میدهد، حتی زمانی که شاخص Overbought و Oversold را ترک میکند، هیچ تضمینی برای پایان یافتن روند وجود ندارد. ستون میانی این را به خوبی نشان میدهد، حتی با وجود اینکه STOCHASTIC دیگر در Oversold نیست، قیمت همچنان به نزول خود ادامه میدهد.
عکس زیر چارت طلای جهانی در تایم فریم ۴ ساعته است. همانطور که میبینید قیمت در یک روند بلند صعودی قرار داشته است، هرگاه قیمت به نقطه اشباع خرید رسیده است تنها یک اصلاح رخ داده و بعد از آن مجددا به حرکت صعودی خود ادامه داده است.
بخصوص در قسمت آخر که قیمت برای سومین بار وارد فاز اشباع خرید شده است، یک گام صعودی بلند را انجام داده که گرفتن پوزیشن خلاف اشباع خرید میتوانست باعث ضرر سنگینی شود.
توجه داشته باشید که هرگاه اشباع قیمتی رخ داد، در وحله اول این نشان دهنده قدرت روند است و سپس ممکن است تنها یک اصلاح قیمتی رخ دهد و قیمت به روند قبلی خود ادامه دهد.
چطور با اندیکاتور RSI سیگنال خرید و فروش دریافت کنیم؟
RSI یکی از متداولترین ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال است. اندیکاتور RSI مخفف "Relative Strength Index" و به معنی شاخص قدرت نسبی است. فردی به نام J. Welles Wilder Jr برای اولین بار چنین شاخصی را ابداع کرد. این اندیکاتور درباره گرایش فروشندگان و خریداران به فروش یا خرید سهم، در بازه زمانی 14 (روز، هفته و ماه) اطلاعاتی میدهد و به معاملهگران در شناسایی سهم های دارای خرید و فروش بیش از حد (به اصطلاح Overbought and oversold) کمک میکند.
شاید در نگاه اول، درک مفهوم و استفاده از اندیکاتور RSI به نظر مشکل باشد. اگر تا به حال مفهوم و کاربرد RSI برایتان زیاد جا نیفتاده و یا موفق به کسب سود با استفاده از این اندیکاتور نشدهاید، این مطلب به شدت به شما پیشنهاد میشود. ما در این مطلب آن را معرفی کرده و آموزش استفاده از این اندیکاتور را به سادهترین شکل شرح خواهیم داد. همچنین سعی میکنیم با ذکر الگوهای واقعی و تمرینها، در استفاده از RSI ماهر شوید.
اندیکاتور RSI چیست؟
اندیکاتورها به طور کل به 2 دسته اندیکاتورهای معمولی و اُسیلاتورها تقسیم میشوند. اسیلاتورها اندیکاتورهایی هستند که دامنه نوسان دارند یعنی بین یک بازه خاصی نوسان میکنند. RSI هم از انواع اندیکاتورهای اسیلاتور است و بین 0 تا 100 نوسان میکند. در بازه 0 تا 100 دو ناحیه 30 و 70 نقاط کلیدی و حساس اندیکاتور شناخته میشوند. مقادیر بالای 70 اشباع خرید و مقادیر پایین 30 اشباع فروش را نشان میدهند.
هر زمان مقادیر اندیکاتور پایینتر از 30 باشد یعنی شاهد فروش در بازار هستیم، بنابراین امکان کاهش فروش و رشد قیمت وجود دارد. هنگامی که RSI مقادیر بالای 70 را نشان دهد، یعنی بازار در وضعیت خریدهای افراطی قرار گرفته و امکان کاهش جو خرید و افت قیمت وجود دارد.
RSI از معادلات پیچیده ریاضی بدست میآید. اینکه این روابط چی هستند مسئله اصلی ما نیست. ما فقط قصد داریم از آن در معاملات خود کمک بگیریم.
وزیر اندیکاتورها RSI
اندیکاتور RSI یکی از قدیمیترین و معروفترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال است. در واقع، این شاخص نسبی کندلهای مثبت و منفی در بازه زمانی خود را مورد مقایسه قرار میدهد و پس از خروج از فرمول، عددی بین 0 تا 100 بدست میآید.
نکاتی در مورد اندیکاتور RSI
بهترین دوره برای اندیکاتور RSI دوره 14 روزه میباشد. اندیکاتور RSI چون بین محدوده 0 تا 100 نوسان می کند، یک اسیلاتور محسوب میشود. در واقع، اسیلاتور به اندیکاتورهایی گفته میشود که دامنه نوسان دارند. اندیکاتور RSI بسیار اندیکاتور قدرتمند و سودمندی است. دو نکته اصلی در مورد اندیکاتور RSI مطرح است، که در ادامه به آن میپردازیم.
- منطقه پیش فروش و پیش خرید
- خط روند، همانگونه که روی نمودار خط روند رسم میکنیم، میتوانیم روی RSI هم خط روند رسم کنیم و نتیجه بگیریم.
وقتی اندیکاتور بالای عدد 70 قرار میگیرد، در اصطلاح در منطقه پیش خرید یا خریدهای افراطی قرار دارد و اینگونه تعبیر میشود که معاملهگران به منطقه اشباع خرید رسیدهاند و ممکن است روند تغییر کند و زمانیکه اندیکاتور زیر محدوده 30 قرار بگیرد وارد منطقه پیش فروش یا فروش احساسی میشویم که امکان تغییر روند وجود دارد.
اما نکته قابل توجه اینکه؛ وقتی اندیکاتور به عدد 70 رسید همیشه اینطور نیست که خیلی خطرناک باشد و ممکن است تا چندین روز در این محدوده باقی بماند و اگر همیشه به محض رسیدن به این محدوده آن را خطرناک تلقی کنیم، ممکن است از سودهای خوب بازار جا بمانیم؛ بهترین راهکار این است که، کنار سایر ابزار تحلیل تکنیکال از اندیکاتورها به عنوان تاییدکننده استفاده کنیم که همواره بتوانیم در راستای بازار سودهای مناسبی کسب کنیم.
در نمودار فوق که مربوط به سهم تکشا است، همانگونه که میبینید با فلشهای نارنجی مناطق اشباع فروش مشخص شده است. همانطور که انتظار داشتیم تغییر روند را روی چارت مشاهده میکنیم. اما؛ فلشهای آبی بیانگر منطقه اشباع خرید میباشند و ما شاهد برگشت قیمت سهم و روند سهم میباشیم.
خطوط روند، برای نشان دادن مسیر حرکت قیمت کشیده میشوند. این خطوط میتوانند حمایت یا مقاومت در بازار بورس و همینطور، مسیر و سرعت حرکت قیمت را نشان دهند و همچنین در دورههای کاهش قیمت الگوها رو توصیف میکنند. خطوط روند از ابزارهای کلیدی تحلیل تکنیکال هستند و اگر به درستی استفاده شوند میتوانند بسیار مفید باشند؛ اما، استفاده نادرست از آنها ممکن است بیفایده یا حتی خطرناک باشد. یادگیری و آموزش اندیکاتور خط روند در بورس ساده است؛ اما، استفاده نادرست از خطوط روند ممکن است این باور اشتباه را ایجاد کند که قیمت تغییر روند داده است. در حالیکه، پرایس اکشن خلاف این را نشان میدهد.
در کل، ترسیم خط روند بر روی اندیکاتور میتواند به عنوان بخشی از استراتژی معامله در تحلیل تکنیکال به شمار رود. در نمودار زیر، به تحلیل سهم کساپا با ترسیم خط روند میپردازیم.
در نمودار فوق، خطوط روند ترسیم شده به رنگ سبز را مشاهده میکنید. همانطور که میبینید، قیمت سهم پس از شکست خط روند صعودی، حرکت رو به پایینی داشته است. اگر به خط روند ترسیم شده در اندیکاتور توجه کنید؛ پس از شکستن خط روند، دقیقا همانند قیمت روی نمودار، نوسانات اندیکاتور رو به پایین است.
نکته قابل توجه اینکه؛ زمان شکسته شدن خط روند صعودی اندیکاتور (که با شکل بیضی بنفش رنگی روی اندیکاتور نشان داده شده است) اگر با دقت بیشتری نگاه کنید خواهید دید که، زودتر از شکست خط روند، قیمت سیگنال خروج را داده است، که خود مزیتی بسیار مناسب است. چرا که احتمال گیر افتادن در صف فروش را کمتر میکند.
در نمودار RSI مانند خط روند قیمت، نیاز به 3 سطح تماس داریم و هر چه خط روند نزولی RSI در سطوح پایینتر یعنی مناطقی که اشباع فروش است بشکند، فضای بیشتری برای حرکت کردن و رشد قیمت دارد.
نواحی اشباع خرید و اشباع فروش / سیگنال گیری از RSI
همان طور که در بالا نیز اشاره کردیم ناحیه بین 70 تا 100 در نمودار اندیکاتور RSI معرف ناحیه اشباع خرید است و مفهومش این است که خریداران به صورت افراطی در حال خرید هستند. از نظر RSI خرید در این نقطه توصیه نمیشود.
به یک نمونه دریافت سیگنال از اندیکاتور RSI در نمودار EURUSD توجه کنید:
همان طور که در تصویر به طور واضح مشاهده میشود، حدوداً در مقدار 80 و اشباع خرید و سیگنال خروج داشتیم. بلافاصله بعد از این سیگنال خروج، روند نزولی شده است. مجدداً در مقدار زیر ناحیه 30، اشباع فروش داشتیم و اندیکاتور سیگنال خرید داده، بعد از آن نیز روند صعودی شده است.
ناحیه بین 0 تا 30 نیز معرف ناحیه اشباع فروش است و مفهومش این است که فروشندگان به صورت افراطی در حال فروش هستند. RSI در این ناحیه سیگنال خرید (Buy) صادر کرده و خرید را مناسب میداند. به بیانی هرگاه نمودار اندیکاتور سطح تراز اشباع فروش یا Oversold به چه معناست؟ 70 را رو به پایین قطع کند، سیگنال فروش صادر شده و باید منتظر افت نمودار قیمتی سهم باشیم. هرگاه نمودار این اندیکاتور سطح تراز 30 را رو به بالا قطع کند، سیگنال خرید صادر شده و باید منتظر رشد نمودار قیمتی سهم باشیم.
بهترین تنظیمات برای معاملات روزانه اندیکاتور RSI
برای سرمایهگذاری در بورس، علاوه بر کسب دانش و اطلاعات در این زمینه و همینطور یادگیری تحلیل، استفاده از اندیکاتور RSI برای انجام معاملات روزانه، بسیار کاربردی و سودمند است. همانطور که پیشتر گفتیم، تنظیمات پیشفرض دوره 14 روزه برای سرمایهگذاران بسیار مناسب است. اما ممکن است برخی از سرمایهگذاران و یا تاجران به دلایل مختلفی از تنظیمات متفاوتی در این زمینه استفاده کنند که امری بدیهی است.
به این دلیل که، آنها با این تفکر که اگر تنظیمات دوره RSI کمتری را در نظر بگیرند، حساسیت نوسانساز را افزایش میدهند. به این منظور که، یک نوسانساز حساس را دریافت کنند. با این حال، سرمایهگذاران در امر تنظیمات دوره RSI به 3 دسته تقسیم میشوند:
- سرمایهگذاران کوتاه مدت؛ این سرمایهگذاران، از تنظیمات دوره کوتاه تر 9 تا 11 روز را استفاده میکنند.
- سرمایهگذاران میان مدت؛ این سرمایهگذاران، معمولا از همان دوره 14 روزه که به طور پیشفرض انتخاب شده است استفاده میکنند.
- سرمایهگذاران بلند مدت؛ این نوع سرمایهگذاران، تنظیمات را روی دورههای بلندتر در بازه 20 تا 30 روزه قرار میدهند.
جمعبندی
در این مقاله سعی کردیم، با زبانی ساده و روان شما را به درک صحیحی از RSI برسانیم. نکتهای که وجود دارد این است که؛ وقتی اندیکاتور بالای منطقه 70 بود به این معنا نیست که بفروشیم، چون احتمال بالا رفتن آن وجود دارد. به هنگام خرید باید دقت داشته باشیم، چون احتمال اصلاح هست و اگر این دیدگاه را داشته باشیم که در منطقه اشباع خرید، اقدام به فروش سهام کنیم، ممکن است سودهای خوب را از دست دهیم.
توصیه نویسنده به شما این است که؛ همواره هر سهم را به طور جداگانه تحلیل نمایید و از اندیکاتورها فقط و فقط در جهت تحلیل (نه سیگنال) استفاده کنید. این دلیل انقراض اکثر معاملهگرانی است که در بازارهای مالی فعالیت میکنند.
نکته آخر اینکه؛ دوستان عزیز، همواره آموزش ببینید و با آنالیز دادههای فراگرفته برای معاملات خود، مناسبترین استراتژی سازگار با روحیات خود را انتخاب کنید تا لذت بودن در بازار های مالی را به طور مکرر تجربه کنید.
دیدگاه شما