حجم معاملات و معکوس شدن بازار


1- طول خطوط AB و CD با یکدیگر برابر هستد
2- از لحاظ زمانی نیز حرکت قیمت از A به B با حرکت از C به D برابر هستند که از شمارش حدودی تعداد کندل ها می‌توان آن را بدست آورد.

آشنایی با الگوی سر و شانه، یکی از اصلی‌ترین الگوها در تحلیل تکنیکال

در تحلیل تکنیکال از پترن‌ها و الگوهای شکل‌گرفته بر نمودارها، استفاده می‌‌شود. الگوهای قیمت، تصاویر و شکل‌هایی هستند که در نمودار قیمت سهام و ارزهای دیجیتال ظاهر می‌شوند. این الگوها قابلیت پیش‌بینی شدن دارند و به دو دسته الگوهای برگشتی و الگوهای ادامه‌دهنده تقسیم می‌شوند. الگوهای برگشتی به الگوهایی گفته می‌شود که روند قیمت در آنها تغییر جهت می‌دهد؛ از طرف دیگر در الگوهای ادامه‌دهنده، روند اصلی بعد از مدتی توقف ادامه پیدا می‌کند.

الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال، یکی از مهمترین و در عین حال قابل اعتمادترین الگوی برگشتی است. توجه داشته باشید که تمام الگوهای برگشتی، با اندکی تغییرات جزئی، حالت خاصی از الگوی سر و شانه (Head And Shoulders) هستند. این الگو، مانند تمام الگوهای برگشتی و ادامه دهنده، از روند بازار پیروی می‌کند. در این مقاله قصد داریم شما را با الگوی سر و شانه، ویژگی‌ها و کاربردهای آن آشنا کنیم.

در این مقاله می‌خوانید:

الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال چیست؟

الگوی سر و شانه از سه قله تشکیل شده است که قله وسط، بیشترین قیمت را نسبت به دو قله دیگر نشان می‌دهد. از طرف دیگر این الگو می‌تواند از سه دره تشکیل شده باشد که در این صورت دره میانی، کمترین قیمت نسبت به دره‌های دیگر را نشان می‌دهد. معمولاً تشخیص این پترن بر نمودار قیمت، آسان است. برای درک کامل مفهوم الگوی سر و شانه، ابتدا باید با انواع این الگو آشنا شوید و سپس نحوه معامله با آن را فرا بگیرید.

انواع الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال

دو نوع الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال وجود دارد: الگوی سر و شانه سقف و الگوی سر و شانه معکوس یا کف.

✔ الگوی سر و شانه سقف

این الگو در ادامه یک روند صعودی تشکیل می‌شود و بعد از کامل شدن الگو، جهت روند تغییر و نزولی خواهد شد. بنابراین این الگو نشان‌دهنده سقف قیمت است. برای درک بهتر این الگو به شکل زیر توجه کنید.

همان‌طور که در شکل مشاهده می‌کنید، روند اصلی قیمت صعودی است (خط شماره ۱). در نقطه A بدون وجود هیچ‌گونه علامت مشخصی از رسیدن به سقف قیمتی، همراه با افزایش حجم معاملات، قله شانه چپ الگو تشکیل می‌شود.

الگوی سر و شانه سقف

توجه داشته باشید که افزایش قیمت همراه با افزایش حجم معاملات، امری کاملاً طبیعی است. در ادامه، قیمت تا نقطه B کاهش پیدا کرده و شانه چپ (Left Shoulder) الگو را تکمیل می‌کند. سپس قیمت در ادامه یک روند صعودی تا نقطه C بالا می‌رود اما حجم معاملات در نقطه C اندکی کمتر از نقطه A است. در این نقطه و با ظهور این نشانه در ذهن یک تحلیل‌گر هوشیار، چراغ زرد روشن می‌شود. قیمت مجدد شروع به کاهش می‌کند و حتی به پایین‌تر از قله موج قبلی و نقطه D می‌رسد و در اینجاست که سر (Head) الگو تشکیل می‌شود و زنگ خط برای معامله‌گر به صدا در می‌آید.

در ادامه، قیمت افزایش پیدا کرده و به نقطه E می‌رسد اما نمی‌تواند قله جدیدی بالاتر از نقطه C ایجاد کند. در نقطه E، حجم معاملات نسبت به دو قله دیگر کمتر است. به دنبال عدم تشکیل قله جدید، نیمی از ملزومات برای شروع روند نزولی فراهم شده است. سپس قیمت از نقطه E شروع به کاهش کرده و شانه راست الگو (Right Shoulder) را تشکیل می‌دهد. توجه داشته باشید که تا اینجا، فقط روند از حالت صعودی به حالت رنج یا خنثی تبدیل شده‌است اما هنوز به اندازه کافی توجیه کننده موقعیت فروش نیست.

اگر خط صافی از نقطه B به نقطه D رسم کنیم، به آن خط گردن (Neckline) گفته می‌شود (خط شماره ۲). در این الگو، خط گردن اغلب بالارونده با شیب ملایم است. معمولاً قیمت در نزدیکی خط گردن نوسان کرده و در نهایت آن را می‌شکند. توجه داشته باشید که برای تأیید الگوی سر حجم معاملات و معکوس شدن بازار و شانه، حتماً باید خط گردن شکسته شود. با شکسته شدن این خط، همه چیز برای شروع یک روند نزولی مهیا می‌شود. نکته حائز اهمیت این است که در هنگام شکسته شدن خط گردن، حجم معاملات باید به شکل چشمگیری افزایش پیدا کند.

تشخیص حد سود و زیان در الگوی سروشانه سقف

در الگوی سر و شانه با توجه به ارتفاع الگو، تارگت قیمت محاسبه می‌شود. برای تعیین ارتفاع الگو، باید فاصله عمودی سر (نقطه C) را تا خط گردن اندازه‌گیری کنید. برای مثال اگر نقطه C عدد ۱۰۰ و خط گردن روی عدد ۸۰ باشد، فاصله بین این دو به اندازه ۲۰ واحد است؛ سپس از نقطه‌ای که خط گردن شکسته شده، به اندازه ۲۰ واحد به سمت پایین حرکت کرده تا حد سود مشخص شود. توجه داشته باشید که تارگت قیمتی، کمترین مقدار سودی است که انتظار می‌رود از تغییرات قیمت به دست آید؛ معامله‌گران در این الگو، معمولاً حد ضرر را کمی بالاتر از شانه راست قرار می‌دهند.

✔ الگوی سروشانه کف یا معکوس

این الگو حجم معاملات و معکوس شدن بازار کاملاً برعکس الگوی سر و شانه سقف است. الگوی سر و شانه معکوس در ادامه یک روند نزولی اتفاق می‌افتد و نشان‌دهنده کف قیمت است. همان‌طور که در شکل زیر مشاهده می‌کنید در این الگو سه دره وجود دارد که دره میانی یا همان سر الگو، از دو دره دیگر عمیق‌تر است. در اینجا نیز برای کامل شدن الگو، شکسته شدن خط گردن ضروری است. در این الگو اغلب خط گردن، شیب کمی به سمت پایین دارد.

حجم معاملات در نیمه ابتدایی الگوی سر و شانه معکوس، مشابه الگوی سر و شانه سقف است. این موضوع بیانگر این است که حجم معاملات در سر نسبت به شانه چپ کمی کمتر است اما حجم معاملات در انتهای شانه راست “الگوی سر و شانه معکوس” به مراتب از حجم معاملات در انتهای شانه راست “الگوی سر و شانه سقف” بیشتر است. در قسمت‌های بعدی مقاله در مورد علت این موضوع توضیح خواهیم داد.

الگوی سروشانه کف یا معکوس

تشخیص حد سود و زیان در الگوی سر و شانه کف

در این الگو، محاسبه حد سود کاملاً مشابه الگوی سر و شانه سقف است و ارتفاع سر تا خط گردن به‌عنوان تارگت قیمتی در نظر گرفته می‌شود؛ تحلیل‌گران معمولاً در این الگو، حد ضرر را کمی پایین تر از شانه راست در نظر می‌گیرند.

تفاوت الگوی سر و شانه سقف و کف در چیست؟

مهمترین تفاوت این دو الگو با یکدیگر، در میزان حجم معاملات آنها است. حجم معاملات در الگوی سر و شانه معکوس به مراتب نقش مهمتری در شناسایی و تکمیل الگو دارد. توجه داشته باشید که در کف‌ها برای شروع مجدد یک روند صعودی، نیازمند فشار خرید و حجم بالای معاملات هستیم. معمولاً کاهش تقاضا برای خرید جهت نزولی شدن بازار کافی است اما بازار بعد از سکون و فروش بالا، نمی‌تواند به شکل ناگهانی رشد کند و تنها در صورت هجوم بالای خریداران نسبت به فروشندگان می‌تواند صعودی شود.

بنابراین حجم معاملات در انتهای شانه راست الگوی سر و شانه کف به مراتب از الگوی سر و شانه سقف بیشتر است. از دیگر تفاوت‌های الگوهای سر و شانه سقف و کف در این است که در الگوی سر و شانه معکوس بعد از شکست خط گردن، احتمال پول بک (Pullback) قیمت به آن سطح بیشتر است.

کاربرد و مفهوم خط گردن در الگوی سر وشانه

تا اینجا، با نحوه ترسیم خط گردن آشنا شدید. در الگوی سر و شانه سقف هرگاه شانه راست خط گردن را به سمت پایین قطع کند، نشان‌دهنده تکمیل و تأیید الگو و در نتیجه آغاز روند نزولی است. در الگوی سر و شانه کف، عکس این اتفاق می‌افتد؛ هرگاه شانه راست خط گردن را به سمت بالا قطع کند، نشان‌دهنده تکمیل و تأیید الگو و در نتیجه آغاز روند صعودی است.

لازم است معامله‌گران به شیب خط گردن در الگوی سر و شانه صعودی توجه کنند. در الگوی سر و شانه سقف، این خط معمولاً بالارونده با شیب ملایم است اما ممکن است به شکل کاملاً افقی یا در مواقع نادر، نزولی باشد. هرگاه خط گردن در این الگو دارای شیب نزولی باشد، نشان‌دهنده ضعف بازار است.

نقش خط گردن در الگوی سر و شانه چیست؟

خط گردن در الگوی سر و شانه سقف، به‌عنوان حمایت و در سر و شانه معکوس به‌عنوان مقاومت عمل می‌کند. معامله‌گران از این خط برای شناسایی نقاط مناسب ورود و خروج استفاده کرده و برنامه‌های معاملاتی خود را بر مبنای آن می‌نویسند. علاوه بر این، از خط گردن برای تعیین حد سود و حد ضرر در معاملات خود استفاده می‌کنند.

نحوه انجام معامله با الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال

برای انجام معامله با الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال، حتماً بایستی تا تکمیل شدن الگو صبر کنید؛ زیرا ممکن است یک الگو هیچ گاه کامل نشود و یا شکست درناحیه خط گردن به درستی صورت نگیرد. بنابراین هرگاه قصد دارید با استفاده از پترن‌ها و الگوها معامله کنید، همیشه بعد از تکمیل الگو و تأیید آن وارد معامله شوید.

بهترین زمان ورود در الگوی سر و شانه سقف، زمانی است که خط گردن به سمت پایین شکسته شود و زمان ورود مناسب به معامله در الگوی سرو شانه معکوس، بعد از شکست خط گردن به سمت بالا است. برخی از افراد بعد از شکست خط گردن، وارد معامله نمی‌شوند و منتظر پول بک به خط گردن می‌مانند. مشکل این روش این است که گاهی اوقات قیمت مستقیماً روند نزولی یا صعودی خود را ادامه داده و هیچ‌گاه به خط گردن پول بک نمی‌زند. در چنین شرایطی، معامله‌گر ترید را از دست می‌دهد. نکته حائز اهمیت در ترید و معامله این است که همیشه قبل از شروع ترید، تعیین حد ضرر و حد سود معامله خود را مشخص حجم معاملات و معکوس شدن بازار کنید.

مزایای الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال

تا اینجا با الگوی سر و شانه و نحوه ترید با آن آشنا شدید. در این قسمت در مورد مزایای استفاده از این الگو صحبت خواهیم کرد. طبق نظر جان مورفی، الگوی سر و شانه قابل اعتمادترین الگوی برگشتی است. فراموش نکنید، معامله‌گران می‌بایست بعد از تکمیل الگو ترید خود را آغاز کنند.

مزایای الگوی سر و شانه عبارت است از:

✔ شما می توانید از این الگو در بازارهای مختلف مانند فارکس، سهام و ارزهای دیجیتال استفاده کنید.

✔ در بازه‌های زمانی مختلف کار می‌کند.

✔ معامله‌گران تازه‌کار می‌توانند از آن استفاده کنند.

✔ کارایی الگو توسط تحقیقات، تأیید شده است.

✔ نقطه ورود و خروج مناسب را مشخص می‌کند.

✔ این الگو را می‌توان در کنار سایر شاخص‌ها و ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده کرد.

معایب الگوریتم سر و شانه چیست؟

ممکن است بعد از مطالعه این مقاله، ذهن شما درگیر سؤالاتی مانند ترید با الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال (Head And Shoulders) چه مشکلاتی به همراه دارد؟ شود. بنابراین بهتر است با معایب و مشکلات استفاده از این الگو نیز آشنا شوید.

به‌طور مثال، این الگو در اغلب موارد شکل غیر ایده‌آلی دارد و شبیه شکل سر و شانه نیست؛ بنابراین، تشخیص آن برای معامله‌گران مبتدی بسیار سخت است. نکته دیگر این که ممکن است این الگو به درستی عمل نکند؛ در این موارد، خط گردن شکسته می‌شود اما اتفاق مد نظر معامله‌گران صورت نمی‌گیرد و یا اصطلاحاً الگوی سر و شانه شکست خورده تشکیل می‌شود.

الگوی سر و شانه شکست خورده

در الگوی سر و شانه، بعد از شکست خط گردن، هیچ‌گاه قیمت نباید به سطوح قبل از شکست خط گردن برگردد. اگر این اتفاق صورت بگیرد، اخطار جدی برای معامله‌گر جهت خروج از معامله است. به‌طور مثال در الگوی سر و شانه سقف، بعد از عبور قیمت از خط گردن و آغاز روند نزولی، هرگونه بازگشت قیمت به بالای خط گردن، نشان‌دهنده این است که الگو از دست رفته است.

معامله‌گران همیشه باید به این دو نکته توجه داشته باشند:
اولاً، هیچ‌کدام حجم معاملات و معکوس شدن بازار از الگوها قطعیت ندارند؛ این الگوها در اکثر مواقع کار می‌کنند اما نه همیشه.
دوماً یک تحلیل‌گر تکنیکال همیشه باید هوشیار و آگاه باشد و نشانه‌های اخطار در تحلیل‌ها و معاملات خود را ببیند و به سرعت از معامله‌ای که وارد ضرر شده خارج شود تا بتواند ضرر و زیان خود را محدود کند. یکی از مهمترین مزایای تحلیل تکنیکال، توانایی اخطار دادن سریع به معامله‌گران برای خروج از بازار است.

چه ابزارهایی برای تأیید الگوی سر و شانه وجود دارد؟

از مهمترین ابزارها برای تأیید الگوی سر و شانه، میزان حجم معاملات است. همان‌طور که قبلاً توضیح داده شد، از طرفی میزان حجم معاملات در شانه چپ الگو از قسمت سر بیشتر است و از طرف دیگر حجم معاملات در شانه راست و هنگام شکستن خط گردن به شدت افزایش پیدا می‌کند. توجه داشته باشید که میزان حجم معاملات در شانه راست الگوی سر و شانه کف از میزان حجم معاملات در شانه راست الگوی سر و شانه سقف بیشتر است.

الگوی سر و شانه در کوتاه‌مدت رخ می‌دهد یا بلندمدت؟

این الگو می‌تواند در بازه زمانی کوتاه‌مدت یا بلندمدت تشکیل شود.

بهترین روش برای یادگیری تحلیل تکنیکال چیست؟

الگوی سر و شانه یکی از مهمترین الگوهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال است. این الگو به معامله‌گران در تصمیم‌گیری آگاهانه برای کسب سود بیشتر کمک می‌کند. هیچ‌کدام از اندیکاتورها و الگوهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال، ضامن موفقیت و کسب سود شما نیستند. شما فقط با آموزش، صرف وقت و تمرین زیاد می‌توانید از بازارهای مالی مانند بازار ارزهای دیجیتال سود کسب کنید. بنابراین مرحله اول این کار، آموزش تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال است. اگر شما علاقه‌مند به یادگیری تحلیل تکنیکال هستید می‌توانید در دوره‌های آکادمی سیتکس شرکت کنید.

توجه داشته باشید که اندیکاتورها فقط در صورتی مفید هستند که شما علاوه‌بر در نظر گرفتن استراتژی معاملاتی خود، بدانید چگونه از یک یا چند اندیکاتور به شکل همزمان استفاده کنید. برخی از بهترین انواع اندیکاتور در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال عبارتند از: میانگین متحرک همگرایی/واگرایی MACD، اندیکاتور قدرت نسبی (RSI) و بولینگر بند (Bollinger Bands).

آکادمی سیتکس مرجع تخصصی دوره های آموزش ارز دیجیتال، سعی بر آن دارد که با شناسایی نیازهای آموزشی سازمان‌‌ها، شرکت‌‌ها و افراد فعال در بازار ارزهای‌دیجیتال و با بهره‌‌گیری از توان علمی و کاربردی اساتید مجرب داخل و خارج از سازمان، دوره‌‌های متنوع آموزشی و عملی در عرصه ارزهای دیجیتال طراحی و اجرا نماید.

حجم معاملات و معکوس شدن بازار

رویکرد بازار فارکس

آقای بازار چه احساسی دارد؟ هر معامله گر فارکس همیشه نظری در مورد بازار خواهد داشت. چیزها روشن به نظر می رسند. من در حال حاضر در بازارها بسیار خوش بین هستم. هر معامله گر توضیح شخصی خود را در مورد اینکه چرا بازار به سمت خاصی حرکت می کند، خواهد داشت. هنگام معامله، معامله گران این دیدگاه را در هر معامله ای که انجام می دهند بیان می کنند. اما گاهی اوقات، مهم نیست که یک معامله‌گر چقدر متقاعد شده باشه که بازارها در جهت خاصی حرکت می‌کنند، و مهم نیست که چقدر خطوط روند زیبا هستند، باز هم ممکن است معامله‌گر بازنده شود. یک معامله گر فارکس باید بداند که بازار کلی ترکیبی از همه دیدگاه ها، ایده ها و نظرات همه شرکت کنندگان در بازار است. این احساس ترکیبی از فعالیت، فعالان بازار هست که همان چیزی است که ما آن را احساسات بازار می نامیم. این احساس است که اکثریت بازار احساس می کنند جهت فعلی بازار را به بهترین نحو توضیح می دهد.

به عنوان یک معامله گر فارکس، این وظیفه شماست که احساس بازار را بسنجید. آیا اندیکاتورها به سمت شرایط صعودی اشاره می کنند؟ آیا معامله‌گران نسبت به اقتصاد کم هستند؟ ما نمیتونیم به بازار بگیم که به کدوم سمت حرکت کن. اما کاری که ما میتونیم انجام بدی اینکه در واکنش به آنچه در بازارها اتفاق می افتد واکنش نشان دهیم. اگر قیمت سهام در حال افزایش بوده، اما حجم در حال کاهش است، ممکن است نشان دهنده این باشد که بازار بیش از حد خرید شده است. یا اگر یک سهام در حال کاهش ناگهان با حجم بالا معکوس شد، به این معنی است که احساسات بازار ممکن است از نزولی به صعودی تغییر کرده باشد. متأسفانه، از آنجایی که بازار فارکس بدون بورس معامله میشه، بازار متمرکزی ندارد. این بدان معناست که حجم هر ارز معامله شده را نمی توان به راحتی اندازه گیری کرد.

توجه داشته باشید که استفاده از رویکرد احساسات بازار، ورود و خروج دقیقی برای هر معامله نمی دهد. اما ناامید نشو! داشتن یک رویکرد مبتنی بر احساسات می تواند به شما کمک کند تصمیم بگیرید که آیا باید این جریان را دنبال کنید یا نه. البته، شما همیشه میتونید تجزیه و تحلیل احساسات بازار را با تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی ترکیب کنید تا به استراتژی معاملاتی بهتری برسید. در سهام و اختیار معامله، معامله گران می توانند به حجم معامله به عنوان شاخصی از احساسات نگاه کنند.

نحوه پیدا کردن گزارش COT

در اینجا نحوه یافتن گزارش تعهد معامله گران به صورت آنلاین آمده است.

مرحله اول :

آدرس زیر را در مرورگر وب خود باز کنید

مرحله دوم:

پس از بارگیری صفحه، چند صفحه را به حجم معاملات و معکوس شدن بازار سمت پایین اسکرول کنید تا به «گزارش میراث فعلی» بروید و روی « Short Format » در زیر « Futures Only » در ردیف « “ Chicago Mercantile Exchange » کلیک کنید تا به آخرین گزارش COT دسترسی پیدا کنید.

مرحله سوم:

ممکن است در ابتدا کمی ترسناک به نظر برسد، زیرا به نظر می رسد یک متن غول پیکر بزرگ است، اما با کمی تلاش، میتونید دقیقا همان چیزی را که به دنبالش هستید پیدا کنید. فقط CTRL+F (یا هر تابع Find مرورگر شما) را فشار دهید و واحد پولی را که می خواهید پیدا کنید تایپ کنید. به عنوان مثال، برای یافتن پوند استرلینگ بریتانیا یا پوند انگلیس، کافی است «پوند استرلینگ» را جستجو کنید و مستقیماً به بخشی هدایت خواهید شد که چیزی شبیه به این است:

این چه عجیب است؟! نگران نباش در زیر هر دسته را توضیح خواهیم داد.

  1. تجاری: اینها مشاغل بزرگی هستند که از قراردادهای آتی ارز برای محافظت و محافظت از خود در برابر نوسانات بیش از حد نرخ ارز استفاده می کنند.
  2. غیر تجاری: این ترکیبی از معامله گران فردی، صندوق های تامینی و موسسات مالی است. در بیشتر موارد، اینها معامله گرانی هستند که به دنبال تجارت برای سودهای سفته بازی هستند. به عبارت دیگر، اینها هم مثل شما معامله گرانی هستند که برای بنیامین ها در آن هستید!
  3. طولانی: این تعداد قراردادهای طولانی گزارش شده به CFTC است.
  4. کوتاه: این تعداد قراردادهای کوتاه گزارش شده به CFTC است.
  5. بهره باز: این ستون تعداد قراردادهایی را نشان می دهد که اجرا یا تحویل نشده اند.
  6. تعداد معامله‌گران: این تعداد کل معامله‌گرانی است که باید موقعیت‌های خود را به CFTC گزارش دهند.
  7. موقعیت های قابل گزارش: تعداد گزینه ها و موقعیت های آتی که طبق مقررات CFTC باید گزارش شوند.
  8. موقعیت های غیر قابل گزارش: تعداد موقعیت های با بهره باز که مانند معامله گران خرده فروشی، الزامات قابل گزارش CFTC را برآورده نمی کنند.

درک گزارش COT

برای درک بازار آتی، ابتدا باید افرادی که شوت می کنند و کسانی که نیمکت را گرم می کنند را بشناسید.

این بازیکنان را می توان به سه گروه اصلی دسته بندی کرد:

  1. معامله گران تجاری (هجرز)
  2. معامله گران غیرتجاری (سفته بازان بزرگ)
  3. بازرگانان خرده فروشی (سفته بازان کوچک)

معامله گران تجاری را نادیده نگیرید

پرچین ها یا معامله گران تجاری کسانی هستند که می خواهند از خود در برابر تغییرات غیرمنتظره قیمت محافظت کنند. تولیدکنندگان کشاورزی یا کشاورزانی که می خواهند ریسک خود را در تغییر قیمت کالاها پوشش دهند (به حداقل می رساند) بخشی از این گروه هستند. بانک ها یا شرکت هایی که به دنبال محافظت از خود در برابر تغییرات ناگهانی قیمت ارز یا سایر دارایی ها هستند نیز معامله گران تجاری محسوب می شوند. یکی از ویژگی های کلیدی هجرها این است که در پایین ترین سطح بازار صعودی ترین و در بالای بازار نزولی هستند. این جوجه تیغی به چه معناست؟ گزارش COT: Hedger یا Commercial Trader

در اینجا یک مثال از زندگی واقعی برای نشان دادن آمده است:

شیوع ویروسی در ایالات متحده وجود دارد که مردم را به زامبی تبدیل می کند. زامبی‌ها با انجام کارهای مخرب مانند گرفتن آیفون غریبه‌ها برای دانلود برنامه‌های مخرب استفاده میکنند. این یک آشفتگی کامل است زیرا مردم بدون آیفون های مورد علاقه خود سرگردان و درمانده می شوند. قبل از اینکه ملت به فراموشی سپرده شود، این باید متوقف شود! اسلحه ها و گلوله ها ظاهرا روی زامبی ها کار نمی کنند. تنها راه برای نابودی آنها، بریدن سر آنهاست.

اپل «نیاز بازار» را می بیند و تصمیم می گیرد یک ارتش خصوصی سامورایی برای محافظت از کاربران آسیب پذیر آیفون بسازد. نیاز به واردات شمشیر سامورایی از ژاپن دارد. تیم کوک، مدیر عامل اپل، با یک شمشیرساز سامورایی ژاپنی تماس می گیرد که پس از سه ماه پس از اتمام کار شمشیرها، می خواهد به ین ژاپن دستمزد دریافت کند. اپل همچنین می داند که اگر USD / JPY سقوط کند، در نهایت ین بیشتری برای شمشیرها پرداخت خواهد کرد. این شرکت به منظور محافظت از خود، یا بهتر است بگوییم، محافظت در برابر ریسک ارزی، قراردادهای آتی JPY را خریداری می کند. اگر USD / JPY پس از سه ماه کاهش یابد، سود شرکت از قرارداد آتی، هزینه افزایش یافته معامله با شمشیرساز ژاپنی را جبران می کند.

از سوی دیگر، اگر USD / JPY پس از سه ماه افزایش یابد، ضرر شرکت در قرارداد آتی با کاهش هزینه پرداخت آن برای شمشیرهای سامورایی جبران می‌شود.

معامله گران غیرتجاری

برخلاف هجری‌ها که علاقه‌ای به کسب سود از فعالیت‌های تجاری ندارند، سفته‌بازان برای پول در این کار هستند و هیچ علاقه‌ای به داشتن دارایی زیربنایی ندارند! بسیاری از سفته بازان به عنوان پیروان روند هاردکور شناخته می شوند زیرا زمانی که بازار در روند صعودی است خرید می کنند و زمانی که بازار در روند نزولی قرار دارد می فروشند. آنها به موقعیت خود اضافه می کنند تا زمانی که حرکت قیمت معکوس شود. سفته بازان بزرگ نیز بازیگران بزرگی در بازار آتی هستند زیرا دارای حساب های بزرگ هستند. در نتیجه، فعالیت های تجاری آنها می تواند باعث حرکت چشمگیر بازار شود. آنها معمولاً از میانگین های متحرک پیروی می کنند و موقعیت خود را تا زمانی که روند تغییر کند حفظ می کنند.

خوراک توپ - دلالان کوچک

از سوی دیگر، دلالان کوچک صاحب حساب های خرده فروشی کوچکتر هستند. این شامل صندوق های تامینی و معامله گران فردی است. آنها به عنوان ضد روند شناخته می شوند و معمولاً در سمت اشتباه بازار هستند. به همین دلیل، آنها معمولاً نسبت به تامین کنندگان و معامله گران تجاری کمتر موفق هستند. با این حال، هنگامی که آنها از روند پیروی می کنند، تمایل دارند که به شدت در بالا یا پایین بازار متمرکز شوند.

نحوه استفاده از گزارش COT برای معامله

از آنجایی که گزارش COT به صورت هفتگی منتشر میشه، سودمندی آن به عنوان یک شاخص احساسات بازار برای معاملات بلندمدت مناسب تر است. سوالی که ممکن است اکنون بپرسید این است: چگونه میتونید تمام آن «بلاک متنی غول‌پیکر بزرگ» را به یک نشانگر مبتنی بر احساسات تبدیل کنید که به شما کمک می‌کند چند پیپ را بگیرید؟! یکی از راه‌های استفاده از گزارش COT در معاملات خود، یافتن موقعیت‌های خالص طولانی یا خالص فروش است. یافتن این موقعیت‌ها ممکن است نشان‌دهنده این باشد که یک معکوس بازار نزدیک است، زیرا اگر همه یک ارز طولانی مدت باشند، چه کسی برای خرید باقی می‌ماند؟ هیچکس، و اگر همه یک ارز کوتاه داشته باشند، چه کسی برای فروش باقی می ماند؟ آن چیست؟ خیلی ساکت… آره درست است. هیچکس.

یکی از تشبیه هایی که باید در نظر داشت این است که تصور کنید رانندگی در جاده ای و برخورد به یک بن بست را تصور کنید. اگر به آن بن بست برسی چه اتفاقی می افتد؟ شما نمی توانید ادامه دهید زیرا راه دیگری در پیش نیست. تنها کاری که باید انجام داد بازگشت به عقب است.

بیایید به این نمودار EUR / USD نگاهی بیندازیم:

در نیمه بالایی، قیمت یورو / دلار آمریکا ادامه دارد. در همان زمان، در نیمه پایینی، ما داده‌هایی در مورد موقعیت‌های بلند و کوتاه قراردادهای آتی یورو داریم که به سه دسته تقسیم می‌شوند:

  1. تاجران تجاری (آبی)
  2. بزرگ غیر تجاری (سبز)
  3. کوچک غیر تجاری (قرمز)

فعلاً موقعیت های معاملاتی را نادیده بگیرید، زیرا این موقعیت ها عمدتاً برای پوشش ریسک هستند در حالی که معامله گران خرده فروشی کوچک آگاه نیستند. بیایید نگاهی به آنچه در اواسط سال 2008 رخ داد بیندازیم. همانطور که می بینید، EUR / USD از ژوئیه تا سپتامبر یک کاهش ثابت داشته است. با کاهش ارزش خالص پوزیشن های فروش معامله گران غیر تجاری (خط سبز)، EUR / USD نیز کاهش یافت. در اواسط سپتامبر، خالص پوزیشن های فروش به 45650 رسید. بلافاصله پس از آن، سرمایه گذاران شروع به خرید مجدد اوراق آتی یورو کردند. در همین حال، EUR / USD به شدت از حدود 1/2400 به بالای 1/4700 افزایش یافت! طی سال آینده، ارزش خالص موقعیت آتی یورو به تدریج مثبت شد. همانطور که انتظار می رفت، EUR / USD در نهایت همین روند را دنبال کرد و حتی به بالاترین حد جدید در حدود 1/5100 رسید.

در اوایل اکتبر 2009، موقعیت خرید خالص معاملات آتی یورو قبل از معکوس شدن به مرز 51000 رسید. اندکی بعد، EUR / USD نیز شروع به کاهش کرد. گواکاموله مقدس! فقط با استفاده از COT به عنوان یک نشانگر، می توانید دو حرکت دیوانه کننده را از اکتبر 2008 تا ژانویه 2009 و نوامبر 2009 تا مارس 2010 مشاهده کنید.

اولین مورد در اواسط سپتامبر 2009 بود. اگر می‌دیدید که موقعیت‌های فروش معامله‌گران سوداگرانه در سطوح فوق‌العاده قرار دارند، می‌توانید یورو / دلار آمریکا را در حدود 1/2300 خریداری کنید. این منجر به افزایش تقریبا 2000 پیپ در عرض چند ماه می شد! حال، اگر شما همچنین می‌دیدید که موقعیت‌های خرید خالص در نوامبر 2009 در نهایت قرار داشتند، حتماً یورو / دلار آمریکا را فروخته‌اید و می‌توانستید حدود 1500 پیپ به دست آورید! با این دو حرکت، با استفاده از گزارش COT به عنوان اندیکاتور معکوس احساسات بازار، می توانستید در مجموع 3500 پیپ به دست آورید. خیلی باحاله، نه؟

فاندامنتال یا تکنیکال، کدام تحلیل بهتری است؟

فاندامنتال یا تکنیکال

دو مجموعه گسترده از کاربران در فضای کریپتو وجود دارد: معامله‌گران و سرمایه‌گذاران.

این دو گروه تنها به افراد محدود نمی شوند. معامله گران و سرمایه گذاران نهادی به همان اندازه کاربران فعال در فضای کریپتو هستند.

به عنوان معامله‌گران یا سرمایه‌گذاران، آیا باید به تحلیل فاندامنتال یا تکنیکال پروژه‌های رمزنگاری تکیه کنیم؟

معامله گران و سرمایه گذاران چگونه باید این نوع پروژه ها را با جزئیات عمیق تر با تحلیل فاندامنتال یا تکنیکال تحلیل کنند؟

تحلیل فاندامنتال

به طور سنتی، تحلیلگران بنیادی با بررسی صورت های مالی آن، از جمله صورت سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد، به ارزش دارایی اهمیت می دهند.

در صنعت کریپتوکارنسی، اکثر شرکت ها یا خصوصی هستند یا دارای DAO هستند. در این زمینه، تحلیل بنیادی به دنبال پارامترهایی مانند:

  • ارزش بازار
  • نقدینگی
  • توکنومیکس (Tokenomics)
  • نسبت قیمت به درآمد (P/E)
  • تیم سازنده
  • ابزار توکن
  • جامعه

ارزش بازار

این مخفف برای بازار سرمایه است. با ضرب قیمت کوین یا توکن اصلی یک پروژه کریپتو در عرضه در گردش محاسبه می شود.

قانون کلی در اینجا این است که ارزش بازار بالا نشان می دهد که پروژه سالم است و به راحتی در معرض دستکاری بازار توسط نهنگ ها یا طرح های pump و dump نیست.

نقدینگی

سهولت در خرید و فروش هر رمزارز اهمیت زیادی دارد. ارزهای دیجیتال معمولاً برای معامله در صرافی ها در دسترس هستند.

اسپرد قیمت پیشنهادی هر ارز در معاملات نشان می دهد که چقدر نقدشونده هستند.

اسپرد پیشنهاد و تقاضا شکاف بین بالاترین پیشنهاد و کمترین قیمت است. به طور کلی، اسپرد کمتر نشان دهنده نقدینگی بالاتر است.

توکنومیکس (Tokenomics)

اندازه توکن، تخصیص و سیاست پولی هر ارز دیجیتال خاص را پوشش می دهد.

یک توکن با عرضه بیش از حد در گردش نشان می دهد که کمیاب نیست. نحوه تخصیص توکن ها نیز بر میزان موفقیت پروژه کریپتو تأثیر می گذارد.

پروژه‌ای با یک تیم چند نفره که مقدار زیادی از عرضه ی کل را کنترل می‌کنند نشان می‌دهد که آن توکن ممکن است با خطر تمرکز مواجه شود، جایی که خارج کردن توسط هر یک از معدود دارندگان بزرگ، ممکن است بر قیمت توکن تأثیر بدی بگذارد.

در نهایت، سیاست پولی هر پروژه ارز دیجیتال نیز ضروری است.

اینکه چگونه تورمی را کنترل می کند که ممکن است قیمت های رمز را در طول زمان کاهش دهد؟

برای مثال، بیت‌کوین از نصف کردن استفاده می‌کند.

بایننس یک بازخرید سه ماهه را دنبال می‌کند.

Fundamental analysis

نسبت P/E

نسبت قیمت به درآمد به صورت درصد بیان می شود و به این معنی است که بازار چقدر حاضر است برای هر دلار تولید شده توسط شرکت بپردازد.

دانستن اینکه آیا یک کوین/توکن قبلاً بیش از حد خرید شده یا فروخته شده است کمک می کند.

راه دیگر با محاسبه ارزش خالص تراکنش ها (NVT) است.

نسبت NVT = ارزش بازار / حجم معاملات زنجیره ای در 24 ساعت.

نسبت NVT پایین یک خرید خوب را نشان می دهد، زیرا به این معنی است که توکن ها در مقایسه با استفاده از شبکه بیش از حد ارزش گذاری نمی شوند.

تیم سازنده

بنیانگذاران یا تیم مدیریت هر پروژه رمزنگاری به طور قابل توجهی بر نحوه عملکرد آن در صنعت تأثیر می گذارد.

به عنوان مثال، اتریوم را در نظر بگیرید. ویتالیک بوترین، در کنار توسعه دهندگان برجسته ای مانند گاوین وود، چارلز هاسکینسون، اتریوم را راه اندازی کرد که امروزه رشد فوق العاده ای داشته است.

گاوین وود، پولکادوت را تأسیس کرد در حالی که چارلز، کاردانو را ایجاد کرد.

هرکسی که هنگام تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری در حوزه ارزهای دیجیتال به تحلیل بنیادی فکر کند، به احتمال زیاد از پروژه های جدید ایجاد شده توسط بنیانگذاران اولیه اتریوم به دلیل پیشینه آنها حمایت می کند.

برای پروژه های رمزنگاری با رشد سریع، موفقیت آنها در درجه اول به دلیل کیفیت تیم آنها بوده است.

Binance به خاطر درخشش در اجرا معروف است و بزرگترین صرافی ارزهای دیجیتال را از نظر حجم معاملات روزانه رهبری می کند.

ابزار توکن

ابزار توکن به ضمانت دارندگانی اطلاق می‌شود که کوین/توکن پروژه را برای مصرف برخی از محصولات شبکه با چنین توکن‌هایی خریداری می‌کنند.

اتر که برای پرداخت کارمزد تراکنش استفاده می‌شود، شبکه اتریوم را نیرو می‌دهد.

کاربران شبکه کاردانو با استفاده از ADA، توکن بومی شبکه، هزینه‌ها را پرداخت می‌کنند.

ابزار هر پروژه رمزنگاری باید کاملاً دقیق باشد. در غیر این صورت، این فقط یکی از بسیار نشانه های دیگر است که این کوین/توکن برای سرمایه گذاری مناسب نیست.

اندازه جامعه

اندازه نیز به عنوان یک معیار قابل توجه در تحلیل بنیادی مهم است.

یک جامعه بزرگ به احتمال زیاد به این معنی است که توکن پروژه یک ابزار حیاتی است.

ورود کاربران بیشتر به یک پروژه رمزنگاری خاص، دستیابی به ایجاد یک شبکه را آسان‌تر می‌کند.

بنابراین، تجزیه و تحلیل بنیادی، اندازه جامعه پروژه رمزنگاری را برای ارزیابی عملکرد بلندمدت در نظر می‌گیرد.

این پارامترهای گفته شده در فاندامنتال، گزینه های اولیه برای تحلیل بینادی یک کوین/توکن به حساب می آیند.

برای شناخت بیشتر و کاربردی ترین پارامترهای جدید در بازار کریپتوکارنسی میتوانید از دوره آموزشی کریپتو استارتر همیار کریپتو استفاده کنید.

تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال

تحلیلگران تکنیکال خود را با داده های قیمت و حجم مورد بررسی قرار می دهند و الگوهایی را در نمودار ایجاد شده توسط قیمت مطالعه می کنند تا بر اساس عملکرد تاریخی تعیین کنند که بازار به کجا خواهد رفت.

تجزیه و تحلیل تکنیکال شامل مطالعه دقیق نمودارهای قیمتی است که در فواصل مختلف مانند دقیقه، ساعت، روز و ماه را شامل می شود.

برخی از تحلیلگران سطوح کلیدی به دنبال سطوح حمایت و مقاومت هستند که حمایت به عنوان یک کف در پایین محدوده قیمت فعلی و مقاومت به عنوان سقف بالای آن عمل می کند.

به عنوان مثال، اگر بیت کوین بین 53000 تا 57000 دلار باشد، 53000 دلار حمایت و 57000 دلار مقاومت خواهد بود.

اگر قیمت توکن به زیر سطح حمایت بشکند، این یک سیگنال نزولی خواهد بود، در حالی که شکستن بالاتر از مقاومت صعودی خواهد بود.

بسیاری از تحلیلگران تکنیکال از شاخص هایی مانند میانگین متحرک، باندهای بولینگر و MACD برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد قیمت و پیش بینی بهتر استفاده می کنند.

تحلیل تکنیکال در مقایسه با تحقیقات بنیادی کمی تسلط می طلبد. قاعده کلی در اینجا این است که روندهای طولانی تر نتایج قابل اعتمادتری نسبت به روندهای کوتاه تر ایجاد می کنند.

از تحلیل فاندامنتال استفاده کنیم یا تکنیکال؟

تحلیل فاندامنتال و تکنیکال هر دو به دنبال پیش بینی حرکت قیمت با استفاده از رویکردهای مختلف هستند.

تفاوت بین این دو در این است که در حالی که تحلیل فاندامنتال در کریپتو ممکن است پارامترهای غیر پولی مانند تیم پشت پروژه، کاربرد توکن و اندازه جامعه را در نظر بگیرد.

تحلیل تکنیکال صرفاً بر حرکت قیمت ارزهای دیجیتال بر اساس گذشته و سوابق متمرکز است.

همانطور که گفته شد، اکثر کاربران کریپتو در دو دسته قرار می گیرند، معامله گران یا سرمایه گذاران.

حتی معامله‌گران می‌توانند برای دوره‌های طولانی‌تر معامله کنند تا دوره‌های بسیار کوتاه مانند معاملات روزانه.

از سوی دیگر، سرمایه‌گذاران با در نظر گرفتن ارزهای دیجیتال، چشم‌انداز بلندمدتی دارند.

صرف نظر از روش تحلیلی که ترجیح می دهید، هر دو مزایا و معایب خود را دارند.

مزایا و معایب تحلیل فاندامنتال

مزایای تحلیل حجم معاملات و معکوس شدن بازار فاندامنتال

مناسب برای سرمایه گذاران بلندمدت

تحلیلگران فاندامنتال به جای رویدادهای گذشته که به صورت نمودار قیمت نشان داده می شوند، استنباط هایی را از پیش بینی های آینده می گیرند.

از این رو، تجزیه و تحلیل بنیادی برای طرف هایی که به دنبال تصمیم گیری سرمایه گذاری بلندمدت یا گزارش در مورد صنعت ارزهای دیجیتال هستند، بهتر عمل می کند.

سخت‌تر از تحلیل تکنیکال

از آنجایی که این کار لزوماً به مهارت‌های تخصصی مانند خواندن و تفسیر نمودارها و خطوط روند نیاز ندارد، تحلیل فاندامنتال آسان‌تر از تحلیل تکنیکال است.

می تواند چشم انداز جامع تری را در مورد یک پروژه ارائه دهد

گردآوری تمام اطلاعات موجود در مورد یک پروژه از طریق تجزیه و تحلیل فاندامنتال تصویر وسیع تری نسبت به تجزیه و تحلیل تکنیکال برای کمک به تصمیم گیری می دهد.

برای پروژه‌های بزرگ، یافتن این اطلاعات می‌تواند آسان باشد

دایرکتوری‌هایی مانند Coinmarketcap، Glassnode و چندین منبع دیگر به ارائه اطلاعات آفلاین و زنجیره‌ای کافی برای پروژه‌های ارزهای دیجیتال بزرگتر و معتبر کمک می‌کنند.

معایب تحلیل فاندامنتال

پیش‌بینی حرکات کوتاه‌مدت قیمت دشوار است

از آنجایی که با استفاده از نمودارها بر حرکت قیمت تمرکز نمی‌کند، تحلیل بنیادی نمی‌تواند حرکت کوتاه‌مدت قیمت را که اکثر معامله‌گران ارزهای دیجیتال درگیر می‌کنند، پیش‌بینی کند.

ذهنی تلقی می شود

چیزی که یک فرد به عنوان یک تیم قوی/جامعه خوب می بیند با آنچه که دیگران در نظر می گیرند برای یک بنیاد مستحکم در یک پروژه رمزنگاری یکسان نیست.

معیارهای تحلیل بنیادی همیشه به عملکرد قیمت تبدیل نمی شوند

اگرچه اصول اولیه هنگام تجزیه و تحلیل یک پروژه تصویری جامع ارائه می دهند، اما لزوماً به عملکرد قیمت ترجمه نمی شوند. یک مثال خوب، اندازه جامعه است، که ممکن است حتی بر قیمت یک توکن تأثیر بگذارد یا نه.

دریافت درک عمیق از یک پروژه، به خصوص پروژه های کوچکتر که در آن این اطلاعات به صورت عمومی در دسترس نیست، می تواند زمان بر باشد.

فاندامنتال یا تکنیکال

مزایا و معایب تحلیل تکنیکال

مزایای تحلیل تکنیکال

محاسبه تحلیل تکنیکال نسبتا ساده تر از تحلیل بنیادی است

معیارهای کمتری مانند داده‌های قیمت و حجم دارایی‌های کریپتو را در نظر می‌گیرد.

دستورالعمل‌های موجود در مورد معنی سیگنال‌های تکنیکال مختلف وجود دارد

در حالی که تحلیل فاندامنتال برای تفسیر سرمایه‌گذار باز است، سیگنال‌های تکنیکال بر اساس داده‌های قیمت گذشته ایجاد می‌شوند، به این معنی که سرمایه‌گذاران دستورالعملی دارند که هنگام شروع یک سیگنال چه انتظاری داشته باشند.

این به کاربران کمک می کند تا روندهای جدید را شناسایی کنند.

تجزیه و تحلیل تکنیکال در درجه اول بر شناسایی روندهای جدید و معکوس شدن روند متمرکز است.

بنابراین زمان‌بندی ورود و خروج برای معاملات با استفاده از تحلیل تکنیکال آسان‌تر است.

معایب تحلیل تکنیکال

ابزارهای تجزیه و تحلیل تکنیکال ممکن است سیگنال های مختلف را گزارش کنند

نتایج در تحلیل تکنیکال گاهی اوقات با هم مخلوط می شوند و هر کدام به تصمیمات تجاری گیج کننده ختم می شود.

تحلیل تکنیکال به دانش تخصصی نیاز دارد

اگرچه جمع‌آوری داده‌ها در تحلیل تکنیکال بسیار آسان است، اما برای درک نحوه تفسیر نمودارها و روندها به تمرین نیاز دارد.

مستعد اشتباهات ناشی از نوسانات شدید

برای اینکه هر شاخص مورد استفاده در تحلیل تکنیکال به درستی کار کند، باید روندهای آینده را به دقت پیش بینی کند.

اکثر ارزهای دیجیتال به دلیل نوسانات شدید خود بدنام هستند، که می تواند بر نتایج هر شاخصی که اتخاذ می شود نیز تأثیر بگذارد.

در این مقاله سعی کردیم از اهمیت تحلیل فاندامنتال و تکنیکال در بازار کریپتوکارنسی صحبت کنیم.

باید خاطر نشان کرد استقاده از تحلیلهای مربوط به این بازار، لازمه یادگیری و داشتن علم آن تحلیل است که بدون آموزش درست حاصل نمیشود.

برای یادگیری صحیح و کاربردی تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال، تیم متخصص همیار کریپتو در کنار شماست تا بتوانید پرسود باشید.

حجم معاملات و معکوس شدن بازار

دنیای اقتصاد: در حالی که تجربه بازارهای جهانی بورس نشان می دهد ژانویه، ماه افزایش بازدهی است و به همین دلیل صاحب نظران از اثر ژانویه سخن می گویند، به نظر می رسد که این اثر در بازار ارز ایران کارکرد معکوس داشته است. دامنه نوسانات دلار از پنج شنبه هفته گذشته محدود شده و حتی میزان افت قیمت دیروز در سه هفته اخیر بی سابقه بوده است. برخی از فعالان بازار این اتفاقات را ناشی از تعطیلات ژانویه و کاهش حجم معاملات بازار عنوان می کنند؛ اما در مورد آنچه پس از تعطیلات روی خواهد داد اختلاف نظرهایی وجود دارد، کسانی قائل به کاهش و کسانی قائل به افزایش تقاضا پس از پایان تعطیلات هستند.

برخی از خدمات سایت، از جمله مشاهده متن مطالب سال‌های گذشته روزنامه‌های عضو، تنها به مشترکان سایت ارایه می‌شود.
شما می‌توانید به یکی از روش‌های زیر مشترک شوید:

در سایت عضو شوید و هزینه اشتراک یک‌ساله سایت به مبلغ 700,000ريال را پرداخت کنید.
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 100 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامه‌ها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارت‌های بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارت‌های اعتباری بین‌المللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکان‌پذیر است.

به کتابخانه دانشگاه یا محل کار خود پیشنهاد کنید تا اشتراک سازمانی این پایگاه را برای دسترسی همه کاربران به متن مطالب خریداری نمایند!

الگوهای هارمونیک به زبان ساده

تحلیل تکنیکال یکی از روش های پیش بینی رفتار احتمالی نمودار قیمتی سهام با استفاده از داده های گذشته همچون قیمت، حجم معاملات و . است. اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی ابتدایی داشته باشید احتمالا خطوط حمایت و مقاومت را می‌شناسید و نام چند الگوی قیمتی را شنیده اید. الگوهای ادامه دهنده و الگوهای برگشتی دو نوع از الگوهای تکنیکالی هستند که به ما برای پیش بینی روند کمک می‌کنند.

نوع خاصی از الگوهای تکنیکال نیز وجود دارند که از پیچیدگی بیشتری برخوردارند و به الگوهای هارمونیک معروف هستند. از الگوهای هارمونیک می‌توان برای شناسایی فرصت های جدید و روند قیمتی سهام استفاده کرد. ما در این مقاله با زبان ساده به این سوالات پاسخ می‌دهیم که الگوی هارمونیک چیست؟ چگونه می‌توان الگوی هارمونیک را شناسایی کرد و چه کاربردی دارد؟ انواع الگوهای هارمونیک کدام است؟ و سوالات مشابهی که در ذهن خود دارید.

الگوهای-هارمونیک

الگوهای هارمونیک چیست؟

الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns)، الگوهای هندسی ترکیب شده با اعداد فیبوناچی هستند که به معامله گران کمک می کند تا با پیش بینی حرکات بازار، روند قیمتی را تشخیص دهند. از این روش برای پیش بینی تغییرات احتمالی قیمت یا معکوس شدن روند استفاده می شود.
به طور کلی، اغلب الگوهای هارمونیک از ۵ نقطه تشکیل شده‌اند، با این وجود برخی از آن‌ها نیز مانند الگوی ABC و ABCD از الگوهای اصلی مشتق شده اند و دارای سه یا چهار نقطه هستند. هر کدام از این الگوها شکل هندسی منحصر به فرد و نسبت های فیبوناچی متفاوتی دارند که در ادامه به آن‌ها اشاره خواهیم کرد.

نسبت‌های فیبوناچی

همانطور که گفته شد الگوهای هارمونیک از ترکیب اشکال هندسی M یا W شکل با نسبت‌های فیبوناچی حاصل شده اند. پیش از اینکه به توضیح انواع الگوی هارمونیک بپردازیم خوب است بدانیم نسبت‌های فیبوناچی چه هستند؟ در مقاله ابزار فیبوناچی در بازار سرمایه این نسبت ها را به طور مفصل توضیح داده ایم. به طور خلاصه خطوط فیبوناچی خطوط حمایت و مقاومتی هستند که درصدهایی خاص از روند و حرکت سهم است که از اعداد فیبوناچی ریاضیات استفاده می‌کند. برخی از این اعداد مهم تر هستند که در الگوهای هارمونیک به کار برده می‌شوند.

انواع الگوهای هارمونیک

انواع الگوهای هارمونیک

برای شناخت الگوهای هارمونیک نیاز است که دانش خوبی در زمینه تحلیل تکنیکال داشته باشید و مهارت خود را در ترسیم انواع خطوط روند و نقاط برگشت نمودار تقویت کنید. به طور کلی می‌توان گفت که مجموعه ای از الگوهای هارمونیک وجود دارد که در این میان 5 الگو از دیگر الگوها از محبوبیت بیشتری برخوردارند.

این الگوها شامل:

الگوی هارمونیک AB-CD
الگوی گارتلی (Gartley Pattern)
الگوی پروانه (Butterfly Pattern)
الگوی خفاش (Bat Pattern)
و الگوی خرچنگ (Crab Pattern) هستند.

علاوه بر اینها الگوهای دیگری همچون الگوی کوسه (Shark Pattern)، الگوی سایفر (Cypher Pattern) و الگوی سه محرک (3Drives Pattern) وجود دارند که نسبت به 5 الگوی اول کمتر استفاده می‌شوند. در ادامه به آن‌ها اشاره خواهیم کرد.
لازم است پیش از پیش از پرداختن به انواع الگوهای هارمونیک چند اصطلاح را به طور مختصر توضیح دهیم.

ناحیه بازگشت قیمت

«ناحیه بازگشت قیمت (Potential Reversal Zone)که به طور اختصار به آن PRZ نیز گفته می‌شود، ناحیه برگشت بالقوه ای است که از همپوشانی اعداد فیبوناچی مختلف ناشی می‌شود. به محدوده PRZ که به آن محتمل‌ترین محدوده بازگشت بازار نیز گفته که مکانی با احتمال بالای معکوس شدن روند قیمت است.
یافتن PRZ برای تحلیلگران مهم ترین هدف از یادگیری الگوهای هارمونیک است چرا که این ناحیه مناسب ترین محدوده برای ورود یا خروج از معامله است. ناگفته نماند که حدضرر نیز می‌بایست وجود داشته باشد که بسته به صعودی یا نزولی بودن الگو، بالاتر یا پایین تر از PRZ قرار می‌گیرد.

Bullish

اصطلاح Bullish به معنای گاوی است و به حرکت صعودی بازار گفته می‌شود.

Bearish

اصطلاح Bearish به معنای خرسی است و به حرکت نزولی بازار گفته می‌شود.

در ادامه 5 الگوی هارمونیک پر کاربرد در تحلیل تکنیکال را توضیح می‌دهیم.

الگوی AB=CD

اولین و ساده ترین الگوی هارمونیک الگوی AB=CDاست و شناسایی آن راحت تر از دیگر الگوها است. چرا که برای تایید این الگو الزامات کمتری وجود دارد.
این الگو از 4 نقطه تشکیل شده است که دارایی دو پایه (Leg) است که شامل خطوط AB و CD است. در این الگو خط BC یک اصلاح روند و بازگشت است که برای خط AB رخ داده است. نقطه C بر روی سطح 0.618 فیبوناچی قرار گرفته و نقطه D نیز بر روی سطح 1.272 فیبوناچی اکسپنشن قرار می‌گیرد.
الگوی ABCD دو نوع دارد که شامل ABCD صعودی و ABCD نزولی است که در شکل زیر آن را آورده ایم. نکته مهم این است که ورود و خروج از بازار بر روی نقطه D صورت می‌گیرد که همان نقطه PRZ است.
با وجود سادگی این الگو اما باید دقت شود که دو شرط زیر در آن رعایت شده باشد:

الگوی AB=CD

1- طول خطوط AB و CD با یکدیگر برابر هستد
2- از لحاظ زمانی نیز حرکت قیمت از A به B با حرکت از C به D برابر هستند که از شمارش حدودی تعداد کندل ها می‌توان آن را بدست آورد.


الگوی گارتلی (Gartley Pattern)

این الگو نیز مانند الگوی قبل دو حالت صعودی و نزولی دارد. الگوی صعودی گارتلی به شکل M و الگوی نزولی گارتلی به شکل W است. به صورت چشمی می‌توان گفت که در حالت صعودی این الگو نقطه X پایین از D و نقطه A فراتر از C قرار‌دارد اما برای تشخصی دقیق این الگو باید شرایط زیر در آن برقرار باشد (دقت شود که این الگو از 5 نقطه تشکیل شده است که به نقطه اول X گفته می‌شود و نقاط بعدی از A تا D هستند.)

1. ضلع AB باید در سطح باز گشت 0.618 از ضلع XA باشد.
2. ضلع BC باید باز گشت 0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
3. اگر بازگشت ضلع BCبه اندازه 0.382 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید 1.272 از ضلع BC باشد. در نتیجه اگر ضلع BCبه اندازه0.886 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید 0.618 حجم معاملات و معکوس شدن بازار از ضلع BC گسترده شود.
4. ضلع CD باید بازگشت 0.786 از ضلع XA باشد.

الگوی گارتلی نزولی همانند گارتلی صعودی اما عکس آن است و D شروع افت شدید قیمت است.

الگوی گارتلی (Gartley Pattern)


الگوی پروانه (Butterfly Pattern)

این الگو شباهت زیادی به الگوی قبل یعنی الگوی گارتلی دارد و الگوی صعودی پروانه به شکل M و الگوی نزولی پروانه به شکل W است. اما تفاوت این دو الگو در این است که در الگوی پروانه، نقطه D پایین‌تر از نقطه X است. همچنین این الگو اصلاح های قیمتی بیشتری نسبت به الگوی گارتلی دارد و نوسانات قیمتی شدیدتری را تجربه خواهد کرد. شرایط تشکیل الگوی پروانه بدین گونه است:

1. ضلع AB باید باز گشت.0.786 ضلع XA باشد.
2. ضلع BC می‌تواند باز گشت.0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
3. اگر ضلع BC بازگشت 0.382 از ضلع AB باشد، آن گاه CD باید گسترش 1.618 از ضلع BC باشد. در نتیجه اگر ضلع BC بازگشت 0.886 از ضلع AB باشد، آن گاه CD بایدگسترش 2.18 از ضلع BC باشد.
4. CD باید گسترش1.27 یا 0.618. از ضلع XA باشد.

الگوی خفاش (Bat Pattern)

واضح است که این الگو نیز مانند دو الگوی قبل به حالت های خفاش صعودی یا خفاش نزولی وجود دارند و به دو شکل M و W هستند. نسبت های فیبوناچی و اصلاح در نقاط این الگو به صورت زیر است:

1. ضلع AB باید بازگشت 0.382 یا 0.500 از حجم معاملات و معکوس شدن بازار ضلع XA باشد.
2. ضلع BC می‌تواند بازگشت.0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
3. اگر ضلع BCبازگشت 0.382 از ضلع AB باشد، آن گاه CD باید گسترش 1.618 از ضلع BC باشد. و اگر ضلع BC.0.886 از ضلع AB باشد، آن¬گاه CD باید گسترش 2.618 از ضلع BC باشد.
4. CD باید باز گشت.0.886 از ضلع XA باشد.

الگوی خرچنگ (Crab Pattern)

این الگو نیز از مهم ترین الگوهای هارمونیک به شمار می‌رود که کاربرد زیادی دارد. تفاوت این الگو با سایر الگوهایی که پیشتر گفته شد در این است که موج آخر آن اصلاح بیشتری نسبت به سایر الگوها دارد. نسبت های این الگو نیز به صورت زیر هستند.

1. ضلع AB باید بازگشت 0.382 یا 0.618 از ضلع XA باشد.
2. ضلع BC باید یا بازگشت 0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
3. اگر اندازه بازگشت ضلع BC، 0.382 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید 2.24 از ضلع BC باشد. در نتیجه اگر ضلع BC 0.886 از ضلع AB باشد، آن گاه CD باید گسترش 3.618 از ضلع BC باشد.
4. CD باید گسترش 1.618 از ضلع XA نیز باشد.

مزایا و معایب الگوهای هارمونیک

ویژگی های الگوهای هارمونیک باعث می‌شود که این ابزار نیز مانند هر ابزار دیگری در تحلیل تکنیکال مزایا و معایبی داشته باشد که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.

1. الگوهای هارمونیک برای یادگیری نیاز به صرف زمان زیادی دارند و به احتمال زیاد در اوایل کار نیاز داشته باشید تا بارها و بارها به مطالب آموزشی خود مراجعه کنید تا برایتان یادآوری شود.
2. چنانچه این الگوها را به درستی فرابگیرید، استفاده از سایر ابزارهای تکنیکال برایتان راحت تر خواهد بود.
3. سیگنال‌هایی که از الگوهای هارمونیک خواهید داشت عموما از اعتبار بیشتری برخوردار هستند به شرطی که این الگوها را به درستی تشخیص داده باشید.
4. استفاده از تکنیک های معاملاتی هارمونیک نیاز به صرف زمان زیادی دارد که شاید بتوان گفت حجم معاملات و معکوس شدن بازار این یکی از معایب الگوهای هارمونیک به شمار می‌رود.

ویژگی الگوهای هارمونیک

نکات مهم استفاده از الگوهای هارمونیک

استفاده از الگوهای هارمونیک برای تحلیل کار دشواری است که همانطور گفته شد نیاز به صرف زمان و دقت زیادی دارد. برای اینکه در معاملات با کمک این الگوها دچار ضرر و زیان نشویم نیاز است که نکاتی را در نظر داشته باشیم.

1. این الگوها بسیار دقیق هستند و بنابراین برای رسم خطوط فیبوناچی آنها نیز باید حساسیت زیادی به خرج دهید.
2. در ابتدای کار یک الگو را کامل فرابگیرید و سعی کنید مکررا از آن استفاده کنید تا به تمام ویژگی های آن مسلط شوید.
3. هنگامی اقدام به خرید یا فروش سهمی کنید که از تشکیل کامل یک الگوی هارمونیک اطمینان داشته باشید.
4. مانند هر تحلیل دیگر هنگامیکه با استفاده از این ابزار اقدام به خرید و فروش می‌کنید می‌بایست حد ضرر داشته باشید و هدف قیمتی خود را نیز مشخص کنید. به اصطلاح TP (Take Profit ) و SL (Stop Loss ) را مشخص کنید.

چگونه الگوهای حجم معاملات و معکوس شدن بازار هارمونیک را رسم کنیم؟

در بازار سرمایه و سایت های مختلف پلتفرم‌های معاملاتی بسیاری وجود دارند که می‌توانید در آن‌ها ابزارهای فیبوناچی را بیابید و حتی ابزارهایی نیز برای ترسیم الگوهای هارمونیک دارند. برای رسم این الگوها ابتدا به صورت چشمی این الگوها را شناسایی کنید و سپس با استفاده از ابزارها سطوح فیبوناچی را مشخص کنید. اندیکاتورهایی مانند ZigZag نیز وجود دارند که برای ترسیم خطوط الگو قابل استفاده هستند.

سخن پایانی

الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns)، الگوهای هندسی ترکیب شده با اعداد حجم معاملات و معکوس شدن بازار فیبوناچی هستند که به معامله گران کمک می کند تا با پیش بینی حرکات بازار، روند قیمتی را تشخیص دهند. یادگیری اصول الگوهای معاملاتی هارمونیک به ما کمک می‌کند بتوانیم با اطمینان بیشتری روند حرکتی سهام را پیش بینی کنیم.

سوالات متداول
الگو‌ی هارمونیک چیست؟
با تلفیق اشکال هندسی و اعداد فیبوناچی الگوهای هارمونیک شکل می‌گیرند که برای شناسایی آن‌ها می‌بایست به مبانی تحلیل تکنیکال تسلط نسبی داشته باشید.
چند نوع الگوی هارمونیک داریم؟
الگوهای هارمونیک به انواع مختلفی وجود دارند که برخی از آن‌ها کاربرد بیشتری در تحلیل دارند که از آن‌ها می‌توان به الگوی ABCD، الگوی گارتلی، الگوی خرچنگ، الگوی خفاش، الگوی پروانه اشاره کرد. علاوه بر این‌ها الگوهای دیگری همچون الگوی ۳ محرک یا تری درایو (Three-Drive)، الگوی سایفر، الگوی Nen-Star نیز وجود دارند.
الگوهای هارمونیک با یکدیگر چه تفاوتی دارند؟
این الگوها در شکل هندسی خود و به خصوص در اعداد فیبوناچی متفاوت هستند که این سطوح باعث می‌شوند شکل های متفاوتی داشته باشند.
نسبت های فیبوناچی چه هستند و در الگوهای هارمونیک چه کاربردی دارند؟
خطوط فیبوناچی خطوط حمایت و مقاومتی هستند که درصدهایی خاص از روند و حرکت سهم است که از اعداد فیبوناچی ریاضیات استفاده می‌کند و در الگوهای هارمونیک نقاط برگشت روند را مشخص می‌کنند.
الگوهای هارمونیک چند حالت دارند؟
هر کدام از این الگوها فارغ از اینکه چه الگویی هستند یا صعودی هستند یا نزولی که بسته به شکل M یا W خود صعودی یا نزولی هستند که در این مقاله به آن‌ها اشاره شد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.