هشدار به روند کُند بررسی و رفع خطر از ۱۲۹ ساختمان بسیار پرخطر و ناایمن تهران/ بی توجهی به اقدامات پیشگیرانه برای شهر و مدیریت شهری تبعات دارد
رئیس کمیته ایمنی شورای اسلامی شهر تهران به روند کُند بررسی و رفع خطر از 129 ساختمان بسیار پرخطر و ناایمن در برابر آتش سوزی، تذکر داد.
رئیس کمیته ایمنی شورای اسلامی شهر تهران به روند کُند بررسی و رفع خطر از ۱۲۹ ساختمان بسیار پرخطر و ناایمن در برابر آتش سوزی، تذکر داد.
مهدی بابایی روز سهشنبه در جریان نود و دومین جلسه شورای اسلامی شهر تهران به روند کُند بررسی و رفع خطر از ۱۲۹ بیتوجهی به روندها چه تبعاتی دارد؟ ساختمان بسیار پرخطر و ناایمن در برابر آتش سوزی، هشدار داد.
وی گفت: هر روز در گوشه و کنار این شهر در ابعاد کوچک بزرگ شاهد رخداد حوادث و آتش سوزی در ساختمان ها و اماکن ناایمنی هستیم که جان و مال بسیاری از شهروندان در پی آنها به خطر می افتد و در مواردی هم اخبار تاسف باری را به دنبال دارند.
بابایی افزود: حوادثی همچون فروریختن ساختمان پلاسکو و انفجار کلینیک سینا مهر شمیران که از بی توجهی به اخطارهای مکرر، نبود ضمانت اجرایی و از همه مهم تر نداشتن عزم و اراده راسخ در بین مسئولین ذی ربط برای تحقق دستورالعمل های ایمنی در شهر نشأت می گیرد.
رئیس کمیته ایمنی شورای اسلامی شهر تهران ادامه داد: سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهر تهران به عنوان کارشناس فنی و در قالب طرح نظام بازرسی ایمنی تا حدودی به تکالیف خود در بازرسی از ساختمان ها، دادن اخطار و دستورالعمل های ایمن سازی بر اساس وظایف محوله مستند به ماده یکم مصوبه «توسعه و بهبود خدمات ایمنی و آتش نشانی» عمل کرده، از سوی دیگر توجه به این نکته ضروری است که این سازمان ابزار قانونی لازم برای ملزم نمودن اشخاص برای تحقق الزامات و ضوابط قانونی ایمنی را در اختیار ندارد، لذا اقدامات این سازمان به نتیجه مطلوب نرسیده است.
عضو شورای اسلامی شهر تهران تاکید کرد: فهرست ۱۲۹ ساختمان، که به عنوان ساختمان هاي بسيار پرخطر و بحراني توسط سازمان آتش نشانی شناسایی شده اند که در صورت بروز حريق در آنها به دليل بار تصرف، باراشتعال بسیار زیاد، عدم رعايت اصول ايمني و آتش نشاني و نداشتن هيچ گونه اقدام پيشگيرانه، تلفات جاني و مالي سنگينی را به دنبال خواهند داشت، مطابق مفاد دستورالعمل پیوست مصوبه «الزام شهرداری تهران به ایجاد سامانه پایش ایمنی ساختمان های موجود شهر تهران در برابر خطر آتش سوزی» به تفکیک مناطق به شهرداران مناطق ۲۲ گانه جهت ابلاغ اخطار و دستورالعمل به مالکین ارایه شده است.
وی تاکید کرد: شهرداران مناطق بیست و دو گانه مکلف هستند با استفاده از کلیه ظرفیت های قانونی خود و ظرفیت های قانونی قوه قضائیه و نیروی انتظامی و سایر نهادها، سازمان ها و ارگان های دولتی و عمومی ذی ربط نسبت به ممانعت از بهره برداری تا زمان اجرای کامل دستورالعمل و صدور تاییدیه ایمنی اقدام کنند.
وی افزود: به نحوی که ابتدا با نصب پلاکارد خطر، شهروندان را از ناایمن بودن ساختمان مطلع نموده و ارائه خدماتی مانند، آب، گاز و برق به ساختمان با حکم قضایی قطع شود و در آخرین گام نسبت به پلمپ ساختمان اقدام شود.
به گفته وی، متاسفانه طبق گزارش های اخذ شده از مناطق و سازمان آتش نشانی، علیرغم پیگیری های مکرر کمیته ایمنی و مدیریت بحران شورای اسلامی شهر تهران و ورود قوه قضاییه به موضوع روند بررسی و رفع خطر از این ۱۲۹ ساختمان بسیار کند می باشد.
وی افزود: در شرایطی که در این فهرست مراکز جمعیتی نظیر پلاسکو کم نیستند از شهردار تهران انتظار می رود با تاکید ویژه از طریق شهرداری های مناطق موضوع را در اولویت برنامه ها قرار داده و اقدام عاجل انجام دهد، چرا که عدم توجه به تقدم اقدامات پیشگیرانه و وقوع حوادثی نظیر ریزش پلاسکو و انفجار کلینیک سینا مهر شمیران تبعات بسیاری را برای مدیریت شهری و شهر به دنبال خواهد داشت.
سهلانگاری و بیتوجهی به عنصر پژوهش و تبعات آن
به گزارش خبرنگار مهر، غلامرضا مشعشعی، از خوشنویسان و اساتید برجسته هنر ایران در متنی به نقد و بررسی کتاب «طلایه داران هنر خوشنویسی ایران؛ آثاری از دوره ایلخانی تا اواخر عهد قاجار» که با پژوهش و گردآوری رضا یساولی ثانی توسط انتشارات یساولی منتشر شده، نشسته است.
مشعشعی همچنین از پژوهشگران تخصصی در حوزه زندگی و آثار درویش عبدالمجید طالقانی، شهیرترین خوشنویس تاریخ هنر ایران در حوزه خط شکسته نستعلیق است و با پژوهش و نگارش او تاکنون کتابهایی چون «احوال و آثار درویش عبدالمجید طالقانی: استاد بزرگ خط شکسته و شاعر قرن ۱۲ هجری قمری ۱۱۸۵ - ۱۱۵۰ به انضمام فهرست شکسته نویسان»، «فراز مسند خورشید: نخبه آثار درویش عبدالمجید و پیروان مکتب ایشان» و «مرقع خجسته: ۳۴ قطعه از شاهکارهای درویش عبدالمجید طالقانی» منتشر شدهاند.
مشروح متن بررسی و نقد کتاب «طلایه داران هنر خوشنویسی ایران» را که برای مهر ارسال شده در ادامه بخوانید:
خوشبختانه و ناباورانه در تیرماه «کرونایی» سال ۱۳۹۹ جناب رضا یساولی طی تماس و مذاکرهای با من، مژده نشر آثار موزه «خط و کتابت میرعماد» را داد. یعنی جایی (پاتوقی) که این اواخر سخنرانیهایم نیز ترجیحاً در آن محیطِ دنج پُر آرامش با درختان سر به فلک کشیده بر پا بود و همچون میکدهای ربانی و روحانی به دور از هیاهوی شهر، به اتفاق دوستان و یاران همدل با اسطورههای ادوار تاریخ خوشنویسی، نرد عشق میباختیم.
آری، موزهای که از سال ۱۳۴۷ تحت عنوان «موزه تزئینی» مرا پرورانده بود و طبعاً به آن عرق و تعصب داشتم و همواره نوستالژی وسوسه انگیزش، چاپ و انتشار آن نخبه آثار را در من زنده میکرد تا دیگر عاشقان و ارادتمندان این ابرمردانِ خوشنویسی در اقصی نقاط ایران زمین عزیزم نیز از آنها بهرهمند شوند. بی شک چاپ آثار موزه میرعماد واقع در سعد آباد، یکی از آرزوهای دیرین سال مخلص بود - البته پس از چاپ و نشر دو کتاب ناموفق میرزا غلامرضا و میرزا کاظم در سالهای اخیر که ایرادات منطقی به آنها وارد و دارای حشو و زواید و آثار غیر اصیل و مشکوک بودند - لذا پاسخ رد به انتشارات «یساولی» با سبقه بیش از نیم قرن فعالیت در شرایط بحران فعلی جایز نبود.
گرچه بعد از قول همکاری، ایشان مرا مطلع کردند که نسل دوم (مدرسان) هریک به نوعی عهدهدار انجام بخشی از کتاب است! که در این صورت کتباً اعلام داشتم همکاری من منوط به حذف نامم از کتاب در دست چاپ باید باشد. اکنون که کتاب منتشر شده، هنگامی که به تحلیل و بررسی صوری و ماهوی کتاب میپردازی، مبیّن این واقعیت است که در شرایط تحریم اقتصادی فعلی «ناشر» تمامی سعی خود را در راستای دارا بودن بهترین استانداردها از نظر صوری: جلد، صحافی، قطع کتاب، کاغذ، طراحی، اسکن، عکسبرداری و چاپ مبذول داشته که ستودنی است. اما ناخشنودانه با وجود همه تلاشهای ناشر «یساولی» که یکی از اقطاب مطرح و کارآمد و موفق در نشر آثار هنری ایران است، بعید به نظر میآمد که با بهرهمندی به ظاهر از همه عوامل، مراقبهها، نظارتها و پیگیریها باز هم شاهد کتابی باشیم که به لحاظ ماهوی از مطلوبیت ویژه برخوردار نبوده و به طور کامل مفید و مؤثر نباشد.
آری اکثر پیشبینیهایم درست از آب درآمد زیرا واگذاری هر بخش به یک نفر موجب تعدد و تشتت آرا و از طرفی نداشتن رغبت و تمایل آقایان به تبادل نظر و تشکیل میزگرد نیز سبب ناهماهنگی و تضعیف مدیریت و ضمانت اجرایی درست کارهای (بخشهای مختلف) کتاب و عدم حصول به نتیجه دلخواه و مطلوب خواهد شد. این موارد باعث شده تا اثری سنجیده و روشمند مطابق اصول و موازین در راستای تألیفهای پژوهشی عرضه نشود و به همین دلیل کتاب مورد بحث در شمار کتب «پژوهشی» و «مرجع» قرار نگیرد، چرا که بدیهی است فرهیختگان، پژوهندگان و خوشنویسان با مطالعه و بررسی آن از کاستیها و نواقص برخی آثار با زیرنویس اشتباه، غیر اصیل، مشکوک در کتاب و به ویژه CDپیوست آن، آگاه خواهند شد و بر آن مهر تأیید نخواهند زد، زیرا نادیده گرفتن بعضی اشتباهات سهوی و غلط آموزیها، لطمات فرهنگی جبران ناپذیری را در پی خواهد داشت.
این رویداد ناخوشایند و ناخواسته که ناشر موفق به کنترل و هدایت آن نشده است، به دلیل عدم تمایل به همکاری و مشارکت و کار گروهی توسط مدرسان و استادانی است که اکیداً به ناشر متذکر شدهاند که تا قبل از چاپ و نشر کتاب نباید مطالب ایشان در دسترس همکاران یا دیگر کارشناسان برای خواندن قرار گیرد.
لذا ملاحظه برخی مطالب تکراری در بخش سیر تحول خط اجتناب ناپذیر مینماید. شایسته آن بود که در انتخاب نسل دوم رعایت اولویت و حفظ مراتب میشد تا افراد کار آزمودهتر به نقد و تحلیل و تحریر مطالب هر بخش میپرداختند. با این وجود کتاب مقدمههایی را شامل میشود که نویسندگان آنها هر یک از منظری متفاوت به سیر تحول خوشنویسی همراه با ارائه تصاویر اشاره داشته و نویافتههایی دارند که از این لحاظ به ویژه برای هنرجویان و پژوهندگان جالب توجه و بحث انگیز است.
این کتاب حاصل مجموعهای است که از نظر کمی و کیفی از آثار استادان تراز اول در ادوار مختلف و بیتوجهی به روندها چه تبعاتی دارد؟ پیروان آنهاست که به صورت گنجینهای یکجا و دست نخورده و اصیل و ناب و ارزشمند بجا مانده که در هشت دهه قبل فراهم آمده و از گزند حوادث و جاعلین در امان مانده است. ازجمله امتیازهای این کتاب و خوش شانسی ناشر که با هوشمندی و فارغ از دربدری جهت مجموعهداران و رنج سفر پژوهشگران یعنی از مراجعه به منابع تحقیق، موزهها و کتابخانهها معاف شده و یکباره ظرف چند ماه در زیر یک سقف به عکاسی پرداخته و شامل نخبه آثاری است که در کتاب گردآوری شده و دیگر آثاری را که از عیار پایینی برخوردار بوده و برخی بی رقم است، در یک بیتوجهی به روندها چه تبعاتی دارد؟ لوح فشرده (CD) گنجانده است .
اما نقد بر نکات بحث برانگیز کتاب به اختصار چنین است: در مقدمه جناب جدیدی، ایشان مستندات گفتهها و باورهای خود را منحصر به نقل اصطلاحات (مبسوط و مستدیر)، برداشتها، بررسیها و مقالات دو شرقشناس خانمها آن ماری شیمل و شیلا بلر میداند. نویسنده متأسفانه از میان عمده کتابهای هنری که به فارسی ترجمه شده یا بخشهایی که پاورقی لاتین دارند تنها استناد به گفتهها و نوشتهها و بررسیهای این دو خانم (قدیس) اکتفا کرده و سخن این دو برایش به مثابه وحی مُنزل است، حتی برای مشرق زمین!؟ گویی پژوهشگران شرقی نیز خود را به رسمیت نمیشناسند که یافتههایشان شاهد مثال برای بررسیهای غربیان (مستشرقین) قرار گیرد.
نکته دیگر آنکه «جدیدی» به روند تاریخی و سیر تحول خط در دولت عثمانی در ترکیه و افول آن پرداخته ولی با محافظه کاری به رویداد مهم و اَسف بار انحطاط و تغییر خطوط زیبای (ثلث و نسخ) و جایگزینی خط (لاتین) توسط کمال آتاتورک!؟ حتی اشارهای هم نکرده است.
در مقدمه جناب فلسفی ضمن پرداختن به سیر تحول خط و تحلیل نکات فنی خوشنویسی به نکتهای مهمی اشاره دارند: خط کوفی ملهم از خطوط ایرانی ساسانی (اوستایی و پهلوی) است که این نکته جای تأمل دارد!؟
مباحثی چون دور و سطح، محور خط، ترکیبات چند کرسی و… نشان دادن نمودارها و حاملهای جهتدار بر قسمتهایی از نمونه خطوط مورد بحث که شاید محور اصلی صحبتهای استاد فلسفی را تشکیل دهد و نیز در انجامه گفتارشان خطوط ششگانه را بدون خطوط سه گانه (ایرانی) کامل ندانسته و آن را مکمل میدانند که مناسب شعر پارسی ایجاد شده که سخنی بسیار هوشمندانه و سنجیده و ستودنی است.
بس نکته غیر حسن بباید که تا کسی * مقبول طبع مردم صاحب نظر شود
مقدمهای که جناب صادق زاده با عنوان «شکسته بی شکست» درباره سیر تحول خط شکسته از زمان پیدایش و چگونگی آن در عصر حاضر بیان داشتهاند مشتمل بر دو دوره تاریخی است یکی رویدادهایی از ظهور استادان بنام و گمنام خط شکسته تا اواخر قاجار است که جملگی به وسیله مورخان و تذکره نویسان از شرح احوال و آثار شکستهنویسان و روند عملکرد و عیار خوشنویسی، مکتب و شیوه آنها در اعصار مختلف ثبت و برجای مانده که وقایع تاریخی تغییرناپذیر است و دیگری وضعیت خط شکسته و گرایشهای شکسته نویسان در روزگار ماست که مراتب مذکور را میتوان با شرح و تفصیل و تصاویر فراوان در دانشنامه (کتاب مرجع) شرح احوال و آثار درویش عبدالمجید، بررسی و مطالعه کرد.
اما نکته جالب توجه آنکه جناب رضا یساولی قبل از چاپ کتاب، مقدمه «صادق زاده» را بیتوجهی به روندها چه تبعاتی دارد؟ بیتوجهی به روندها چه تبعاتی دارد؟ به رؤیت و اطلاع من رساند که مواردی را در آن حک و اصلاح کردم و به ایشان بازگرداندم ولی ناباورانه بعد از چاپ و نشر کتاب متوجه شدم که ایشان به زعم خود دو عامل را موجب «شیدایی و شوریدگی» در خط حضرت استادی درویش مجید، مطرح کردهاند یکی بیماری جسم و دیگری جان، آن هم «جانی که آزرده است از حسد حسودان و بخل بخیلان هم عصرش که عنان از کفاش میربایند» چون اینجانب پس از ۴۰ سال تحقیق و بررسی چنین مطلبی را تاکنون در هیچ کتاب و تذکره و نشریه و مقاله ندیده یا روایتی حضوری و مکتوب نه خوانده و نه شنیدهام و یادآور شدم که آن را از مقدمه حذف کنید زیرا بازتاب این خبر نادرست، تحریف تاریخ است. حال که این مطلب «نادرست» مجدد در مقدمه کتاب درج شده و آن را باور دارند!؟ بی شک اسناد و مدارک متقن و مستدلی در اختیار دارند که بهتر است بلادرنگ ارائه دهند چون به ویژه بنده و خیل عظیمی از پیروان و مریدان حضرت استادی درویش مجید از ابهام بیرون آمده و برایمان رفع شبهه شود و ضمناً در چاپ بعدی کتاب «مرجع» مطلب مورد بحث با عنوان نویافته بنام ایشان درج و ثبت شود.
لازم به یادآوری است کتابهایی که تائیدیه مراکز علمی را بهدنبال دارند معمولاً با آوردن تلخیص یا نقل مطلبی از کتاب مرجع را برای اعتبار بخشیدن به بررسیها در انتها یا پانویس متذکر میشوند، شایسته بود جناب صادق زاده در انتهای مقدمه خود میآوردند: «بابرداشتهایی از کتاب مرجع، تألیف: رضا مشعشعی».
جایی که آب هست تیمم نمیکنند.
روش معمول و مرسوم این است صاحب نظری که شرحی یا نقدی بر آثار هنری مینویسد بی شک از آن سطح دانش و توانمندی در آن زمینه برخوردار است که از عهده کارشناسی آن آثار برآید. برای دوستان هنرمند بخصوص پیروان مکتب درویش مجید سوال برانگیز شده چگونه و چرا ناشر این مهم را (کارشناسی و تعیین اصالت) آثار قدما در بخش شکسته نویسان را به جناب صادق زاده نسپردند!؟
خلاصه آنکه چرا نامبرده به این وضعیت ناخوشایند و موهِن به درخواست ناشر تن در دادهاند!
پوشیده نماند تمامی هم و غم و تأکید من به ناشر به این منظور بود که نامی از اینجانب برای حفظ حریم و حرمت برده نشود و ضمناً دوستان یک دست نسل دوم (مدرسان) باشند.
بدیهی است ارجح و عقلایی این بود که شرح و سیر تحول و کارشناسی خط شکسته هر دو توسط یک نفر به انجام میرسید. صد البته نه به وسیله این جانب در وضعیتی که ایجاد شده بود، طبعاً در صورت شرایط مساعد، استادان ذیصلاحی از گروه پیروان «مکتب درویش» در دسترس هستند که ظرف چند ساعت خلاصه کتاب «مرجع» را به امضا و تأیید من در اختیار ناشر قرار دهند.
اگر صد بار برخیزد همان بر خاک بنشیند * به بال دیگران هرکس بود چون تیر پروازش
شگفتا که در صفحه قدردانی کتاب از دست اندر کاران آمده «از استاد محمد شهبازی» که با رؤیت ماکت کتاب در مراحل پایانی مُهر تأییدی بر صحت انجام کار زدند و به کتاب اعتباری بخشیدند»!؟ به این وسیله از وی تشکر به عمل آمده، که موجب تأسف فراوان است.
یعنی مسئول تمامی ایرادات منطقی وارد به کتاب با صراحت شخص ایشان معرفی شده که لابد میبایستی پاسخگو باشند!؟
ناگزیر و بی اختیار دو مسئله به ذهن متبادر است، نداشتن تبحر کافی در کارشناسی یا سهل انگاری و بیتوجهی به اهمیت کار و تبعات آن!؟ به هَر حال غلط نامهای با جزئیات برای جلوگیری از غلط آموزیها و تبعات آن ضروری است.
افتادن در چاه جمعیتی/ تبعات بیتوجهی به مطالبه رهبری
جمعیت کشور در حالی به سمت سالمندی میرود که متأسفانه میزان زاد و ولد در سالهای اخیر، روند نزولی داشته و حالا با خانوادههای تک فرزندی مواجه هستیم.
به گزارش خبرنگار مهر، این روزها در لابه لای تمامی مسائل مبتلا به کشور که هر کدام، اهمیت خود را دارند، موضوع جمعیت نیز برجسته است. زیرا، آن طور که میبینیم و میدانیم، رشد جمعیت در سالهای اخیر به شکلی نبوده که توانسته باشد منجر به افزایش جمعیت شود. در نتیجه، این دغدغه در نگاه مدیران وزارت بهداشت شکل گرفته که به فکر راهکارهایی برای عبور از بحران جمعیت باشند.
در همین راستا، وزیر بهداشت در دیدار پرستاران با رهبری، عنوان داشت: سیاست افزایش جمعیت و حمایت از خانواده، یکی از مهمترین دغدغههای وزارت بهداشت خواهد بود. زیرا، ادامه مسیر کنونی هرم جمعیت را یک خسارت بزرگ تمدنی و تاریخی در حق کشور میدانیم.
وضعیت رشد جمعیت کشور
سید حامد برکاتی مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت، با عنوان این مطلب که شاخص باروری کل در کشور اکنون ۱.۶۷ درصد است و رسیدن این آمار به کمتر از ۱.۵ درصد موجب ایجاد چاله جمعیتی میشود، گفت: رسیدن به شاخص ۱.۳ درصد منجر به ایجاد چاه جمعیتی میشود که خروج از آن بسیار دشوار خواهد بود.
رسیدن به شاخص ۱.۳ درصد باروری در کشور منجر به ایجاد چاه جمعیتی میشود که خروج از آن بسیار دشوار خواهد بود
وی افزود: کشورهایی که در چاه جمعیتی افتادهاند مانند برخی کشورهای اروپایی دیگر نتوانستهاند از آن خارج شوند. لذا کشور آلمان سالانه به مهاجرت پذیری روی آورده و سالانه ۳۰۰ هزار مهاجر میپذیرد، ژاپن هم پذیرای مهاجران است. شاخص TFR در این کشورها به زیر ۱.۳ درصد رسیده است.
مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت در ادامه با اشاره به اینکه این کشورها مجبور میشوند برای پر کردن چاه جمعیتی سراغ راههایی به جز زاد و ولد بومی خود بروند که خیلی نگران کننده است، گفت: در پنج سال گذشته شاخص باروری تمام استانهای کشور ۲۰ درصد افت داشته است. فقط در سال ۹۹، ۲ استان رشد منفی نداشتهاند.
برکاتی ادامه داد: در ۱۰ سال گذشته به طور متوسط سالیانه ۲ درصد از جمعیت جوان کشور کاسته شده است، بیتوجهی به روندها چه تبعاتی دارد؟ به نحوی که جمعیت جوان از ۲۵ میلیون نفر در بازه زمانی اعلام شده به ۲۰ میلیون نفر رسیده است. جوانان متولد نیمه اول و دوم دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ به مرور زمان از سن جوانی که تا ۳۰ سالگی است، خارج شدهاند.
متوسط سن جمعیت کشور که ابتدای انقلاب ۲۲ سال بوده اکنون به ۳۲ سال رسیده است. با آن جمعیت جوانتر انقلاب کردیم و جنگ را مدیریت کردیم الان با جمعیتی که ۱۰ سال مسنتر شده است و سه دهه بعد به بالای ۴۰ سال خواهد رسید، بسیار چالش خواهیم داشت.
متوسط سن جمعیت کشور که ابتدای انقلاب ۲۲ سال بود، اکنون به ۳۲ سال رسیده است
وی با بیان اینکه در ۱۰ سال گذشته به طور متوسط ۲ درصد از جمعیت جوان کشور کم شده و رشد سالمندی در حالی که رشد جمعیت ما هم اکنون ۰/۶۷ درصد است، بیش از ۳.۵ درصد بوده است، افزود: در سال ۱۴۳۰ مطابق نقشه جمعیتی سازمان ملل، کشوری خواهیم بود با ۹۵ میلیون جمعیت که نزدیک به ۳۰ میلیون سالمند خواهد داشت.
حمایت از خانواده و جوانی جمعیت
قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در راستای رفع چالش جمعیتی کشور مصوب شده است؛ در این قانون، انسدادهای قانونی برداشته، تسهیلگریها و مشوقها نیز در نظر گرفته شده است تا معضل پیری جمعیت برطرف شود.
کمال حیدری معاون بهداشت وزارت بهداشت، با اشاره به اهمیت مقوله خانواده و جوانی جمعیت در بالندگی و نشاط جامعه و ارتقا مؤلفههای بنیادین نظام سلامت، پیشرفت کشور و اقتدار ملی و همچنین جبران کاهش نرخ رشد جمعیت و باروری در سالهای گذشته، گفت: دغدغههای رهبری در این بخش جدی و مهم است، در همین راستا همه مسئولین در هر حوزه و جایگاهی که قرار دارند، باید آن را سرلوحه قرار دهند.
وی افزود: در سالهای گذشته رهبر انقلاب بارها بر مسئله افزایش جمعیت تأکید کردهاند، به طوری که معظم له از سال ۱۳۹۰ تاکنون بیش از ۴۲ بار نسبت به "مسئله جمعیت و فرزندآوری" تأکید داشتهاند.
معاون بهداشت وزارت بهداشت با اشاره به تکلیف شرعی پیگیری مطالبات رهبری در خصوص بحران جمعیت، بر تقویت عملکرد معاونتهای ستادی و دانشگاههای علوم پزشکی در موضوع جمعیت تاکید کرد.
وی با اشاره به تشکیل قرارگاه عملیاتی حمایت از سلامت خانواده و جوانی جمعیت در بیتوجهی به روندها چه تبعاتی دارد؟ وزارت بهداشت، گفت: با برنامهریزی راهبردی، اولویت گذاری و پایش عملکرد کلان نظام سلامت در اجرای قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، میتوان اقدامات قابل قبولی در حوزه فرزندآوری و جمعیت داشت.
آسیب کشور از کنترل جمعیت
در همین ارتباط، بهرام عین اللهی وزیر بهداشت، یکی از اولویتهای مهم و اساسی وزارت بهداشت در شرایط کنونی را تحقق سیاستهای جمعیتی در راستای تأکیدات مقام معظم رهبری دانست و گفت: کنترل جمعیت یکی از صدمات سالهای اخیر بوده که عوامل خارجی هم در این زمینه نقش داشتهاند و کاهش رشد جمعیت، از هر تهدیدی برای کشور بزرگتر است و باید خدمات تشویقی و تبلیغی از جمله زایمان رایگان و حمایت از زوجهای نابارور به طور گسترده ارائه شود.
کنترل جمعیت یکی از صدمات سالهای اخیر بوده که عوامل خارجی هم در این زمینه نقش داشتهاند وی با بیان اینکه به موضوع جوانی جمعیت به عنوان یک تکلیف شرعی نگاه میکنیم، گفت: در پروژههای مختلف دشمن نتوانست هیچ صدمهای به ما وارد کند بلکه ما را محکمتر کرد تنها موضوعی که متأسفانه دشمن به دست خود ما، آن را اجرایی کرد، کنترل جمعیت بود.
وزیر بهداشت با تاکید بر اینکه انتظار داریم فعالیتها در این حوزه به صورت شبانه روزی و جهادی انجام شوند، گفت: باید بتوانیم در یک زمان کوتاه به اهداف خود دست پیدا کنیم. مهمترین موضوع برای تحقق این امر، اقدامات فرهنگی است. خوشبختانه توان فرهنگی کشور بالا است و اگر بتوانیم از همه ظرفیتهای موجود استفاده کنیم قطعاً موفق خواهیم شد.
عین اللهی گفت: یکی از قدرتهای مهم برای هر کشور، جمعیت و نیروی انسانی است و اگر در کشور جمعیت جوان، بیتوجهی به روندها چه تبعاتی دارد؟ پرشور، پرکار و انقلابی داشته باشیم برای ما قدرت خوبی را ایجاد میکند.
وزیر بهداشت تصریح کرد: متأسفانه در چندسال اخیر شاهد عدم علاقه مردم به فرزندآوری و در پی آن با رشد منفی جمعیت مواجه هستیم که این موضوع برای آینده کشور خوب نیست. طبق فرمایش مقام معظم رهبری ما باید برای ۱۵ سال آینده برنامهریزی کنیم تا جمعیت جوان و پویا در کشور داشته باشیم.
وی با بیان اینکه وزارت بهداشت در سالهای گذشته با پیامی که با عنوان "فرزند کمتر، زندگی بهتر" در شبکه و روستاها مطرح کرد، باعث شد به مرور زمان علاقه مردم به فرزندآوری کاهش یابد، گفت: یکی از نهادهایی که میتواند در افزایش فرزندآوری خانوادهها مؤثر باشد، وزارت بهداشت است، در همین راستا این موضوع را به عنوان اولویت نخست خود قرار دادهایم.
وزیر بهداشت افزود: تلاش داریم در موضوع فرزندآوری و جمعیت، بیمهها را فعال کنیم تا تمامی هزینههای دوران زایمان را پرداخت کنند. این قول را به مردم میدهم که اگر کسی بیمه نباشد، تمامی خدمات را بدون در نظر گرفتن وسع مالی به صورت رایگان دریافت خواهند کرد. در سایر بیمهها هم در شورای عالی بیمه مذاکره خواهیم کرد تا آنها هم بتوانند تسهیلات لازم را در این رابطه ارائه دهند.
عین اللهی به موضوع درمان ناباروری اشاره کرد و گفت: بر اساس مصوبه شورای عالی بیمه، تا ۹۰ درصد هزینههای نازایی را بیمهها پرداخت خواهند کرد. البته این شروع کار است و رفته رفته تلاش میکنیم تسهیلات بهتری را ارائه دهیم و مراکز بیشتری را ایجاد کنیم تا درمان زوجین نابارور تسریع شود.
به نظر میرسد که ترکشهای شعار فرزند کمتر، زندگی بهتر، در این سالها به خوبی نمایان شده و از همین رو، شاهد افزایش تعداد خانوادههای تک فرزندی هستیم. لذا، لازم است که وزارت بهداشت، سفت و سخت پیگیر مطالبات رهبری در موضوع جمعیت باشد. زیرا، اگر فرصت طلایی افزایش جمعیت در سالهای پیش رو از دست برود، قطعاً در چاه جمعیتی میافتیم و در آن صورت، بیرون آمدن از آن قدری سخت و دشوار خواهد بود.
کارگزاری ارگ هومن(سهامی خاص)
تحلیلی از علت بی توجهی سهامداران به جهتگیری دلار بازار آزاد
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، شروین شهریاری با انتشار مطلبی با عنوان " تغییر رابطه سهام و دلار؟ " در دنیای اقتصاد اعلام کرد: بازار سهام هفته گذشته کمابیش در شرایط انجماد بود. به نحوی که بهرغم شتابگیری تضعیف ارزش ریال در بازار آزاد، تحرک متناسبی نشان نداد. شاخص تنها به لطف رونق خفیف چهارشنبه رشد ۷. ۰ درصدی در مقیاس هفتگی را به ثبت رساند و ارزش معاملات روزانه نیز در کانال ۳ هزار میلیارد تومان، معادل کف ارزش معاملات روزانه در سال جاری نوسان کرد.
با این حال از منظر فروشندگان، انگیزه عرضه تا حد زیادی تضعیف شده و به جهت نموداری هم شاخص کل در منطقه حمایتهای متعدد و قوی در کانال ۳. ۱ میلیون واحدی قرار گرفته است. ترکیب بیمیلی فروشندگان با تضعیف ارزش ریال ، موجب شده امکان چرخش روند بازار سهام در صورت تحریک مختصر طرف تقاضا در کوتاه مدت فراهم باشد. در این میان، سایه مذاکرات هستهای کماکان بر سر بازار گسترده است و با توجه به نوسانات ارز همگام با تحولات این حوزه در روزهای اخیر به دقت از سمت سهامداران دنبال میشود.
بورس به دلار میبازد؟
بنا به سوابق تاریخی، اصلیترین عامل تعیینکننده رفتار بورس در گذشته، جهتگیری ارز در بازار آزاد است اما رفتار چند هفته اخیر بازار سهام نشانههای واگرایی قابل ملاحظهای از مسیر ارز نشان داده تا جایی که این ابهام را در ذهن بخش مهمی از سرمایهگذاران مطرح کرده که آیا این رابطه تاریخی تضعیف شده یا کماکان پابرجا است؟
مطالعه دقیقتر روند گذشته نشان میدهد در اغلب نمونهها در مرحله نخست دوره تضعیف معنادار ریال، واکنش بورس کند و تا حد زیادی تدریجی بود. به این ترتیب با آغاز کاهش ارزش ریال، فهرست بلند بالایی از ریسکهای حاکم بر بورس و توجیهات عدم واکنش قیمت سهام مطرح میشود که مقارن با یک دوره کاهش قابل ملاحظه ارزش دلاری سهام است.
با این وجود، رفتار بعدی بازار پس از یک وقفه کوتاه، عبارت از خیزش سمت تقاضا و تبدیل آن به یک دوره رونق مستحکم است که نهتنها اثر کاهش ارزش پول را جبران کرده بلکه در مواردی موجب بیشپرتاب قیمت سهام شده است. در شرایط فعلی نیز شباهت زیادی با دورههای اولیه بیتفاوتی به کاهش ارزش ریال به چشم میخورد.
بهنحوی که در ۳ماه گذشته، بازار سهام ۲۱ درصد از ارزش ارزی را از دست داده است. با این حال، بورس تهران نهتنها در رکود عمیق فرو رفته بلکه فهرست بلند بالایی از دلایل رکود و عدمخوشبینی نسبت به روند آتی نیز در بین کارشناسان مطرح میشود. این در حالی است که بنا بر تجربه تاریخی در صورتی که مسیر فعلی کاهش ارزش ریال ادامه یابد، زمینه واکنش بازار در کوتاهمدت فراهم خواهد شد. واکنشی که معمولا به صورت غیرمترقبه و مقارن با اوج بدبینی در میان سرمایهگذاران روی میدهد.
آفات تورم برای سرمایهگذاران
در حالی این فرضیه نزد تعداد کثیری از فعالان بازار سرمایه وجود دارد که رشد تورم در نهایت به نفع قیمت سهام و رونق بورس تمام میشود، شواهد تجربی مخالف متعددی در این رابطه در سطح جهانی مطرح است. فارغ از آنکه بازدهی شاخصهای سهام در کشورهای توسعهیافته در دوران تورمی به لحاظ واقعی مثبت نبوده از منظر رفتارشناسی فعالان اقتصادی نیز پیامدهای منفی برای بازارها دارد.
یکی از بارزترین موارد، تغییر ذائقه ریسکپذیری سرمایهگذاران در اثر تورمهای مزمن و بالا است. در چنین فضایی، بیارزش شدن مستمر دستمزدهای ثابت از یکسو انگیزه اشتغال را نزد کارکنان کاهش میدهد و از سوی دیگر آحاد جامعه را به سمت رفتارهای پرمخاطره سرمایهگذاران جهت جبران کاهش قدرت خرید سوق میدهد.
نمونه بارز این مسئله در بازارهای جهانی در حال حاضر در سوق یافتن اکثر معاملهگران خرد و غیرحرفهای به سمت سهام بیپشتوانه یا رمزارزهای نوپا و عجیب به چشم میخورد که بعضا رشدهای انفجاری و سقوطهای پردامنه در قیمت این داراییها را رقم زده است. در ایران نیز بویژه در سال جاری با پیشی گرفتن تورم از بازده داراییهای متعارف، نشانههای رفتار پرمخاطره نزد سرمایهگذاران غیرحرفهای در تمرکز بر رمزارزها یا حتی دلار قابل مشاهده است.
در بازار سهام هم هرازگاهی نشانههای هجوم سفتهبازانه به شرکتهای کوچک دیده میشود که به دلیل فضای رکودی کل بازار چندان پردامنه نیست. در هر صورت آنچه مشخص است اینکه روند پرشتاب کنونی تورم نهتنها به نفع بورس تمام نشده بلکه با ایجاد سوءانگیزه در رفتار سرمایهگذاران و شاغلان، تبعات منفی برای کلیت اقتصاد در پی داشته است. از این رو، مهار تورم فزاینده کنونی از طریق گشایش در فضای تحریم و سیاست منضبط پولی نهتنها به ضرر بازار سرمایه نیست بلکه بطور بالقوه میتواند یکی از انگیزههای بازگشت بورس به فضای رونق و شکوفایی واقعی باشد.
معنای چرخش "پاول" برای بازارهای جهانی
رئیس بانک مرکزی آمریکا در یک چرخش آشکار در هفتههای اخیر، طی یک جلسه رسمی در یکی از کمیتههای مجلس بصورت علنی اقرار کرد تورم بالا ممکن است موقتی نباشد و برای مهار آن احتمالا لازم است فدرال رزرو، سیاست انقباض پولی را سریعتر و عمیقتر از قبل پیگیری کند. این موضعگیری از این جهت حائز اهمیت بود که تا پیش از این، پاول به عنوان بیانکننده رسمی مواضع این نهاد پولی همواره بر موقتی بودن تورم بالا تاکید میکرد.
پس از این اظهارات، روند افزایش ارزش دلار تقویت و بازار داراییهای ریسکپذیر شامل سهام تا حدی تضعیف شد. این چرخش سیاست در نهاد تصمیمگیر پولی در بزرگترین اقتصاد جهان، پیامدهای مهمی برای سرمایهگذاران در کل دنیا به دنبال دارد. بطور تاریخی، دورههای انقباض سیاست پولی دلار برای کل داراییهای ریسکپذیر بهویژه سهام غیرآمریکایی و نیز بازار مواد خام و کالا مقارن با فشار بر قیمتها و فضایی آکنده از رکود و درجا زدن در بهترین حالت است.
ترکیب چرخش پولی اخیر فدرال رزرو با ارزشگذاری فعلی بازارهای سهام و کالاها که در محدودههای بالای تاریخی قرار دارند، میتواند ترمز رونق بازارها را در افق سال آتی بکشد. وضعیتی که معنای عملیاتی آن برای سرمایهگذاران وابسته به قیمتهای جهانی کالا نظیر فعالان بورس تهران عبارت از ضرورت احتیاط در پیشبینی قیمت کامودیتیها در الگوهای تحلیلی در افق سال آینده خواهد بود.
بیتوجهی دولتها به رفاه اجتماعی تبعات ناگواری به دنبال دارد
عضو سیاستگذاری همایش مسئولیت اجتماعی گفت: بیتوجهی دولتها به رفاه اجتماعی تبعات ناگواری برای دولتها و ملت به دنبال دارد و ضروری است؛ همه نهادهای موازی در یک نهاد پاسخگو و قوی ادغام شود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، حسن رفیعی در همایش نشان مسئولیت اجتماعی کشور با بیان اینکه مسئولیت اجتماعی شرکتها به فعالیتهایی است که نه برای سود بلکه برای نفع جامعه انجام میشود، گفت: رفاه اجتماعی مجموع اقداماتی است که دولت، بخش خصوصی و سازمانهای غیردولتی برای کاهش بار مشکلات اجتماعی و ارتقاء کیفیت زندگی مردم انجام میدهند، لذا سرمایهداری بدون رفاه اجتماعی همان سرمایهداری ظالمانه قرن 19 است، بیتوجهی به روندها چه تبعاتی دارد؟ اما با سازوکارهای پیش گفته امروز سرمایه کارگزار عدالت و رفاه اجتماعی شده است و رفاه اجتماعی با این سرمایهداری عاقل سر ستیز ندارد.
رفیعی با بیان اینکه مشکل اجتماعی به معنای فقر، نابرابری، بیکاری، طلاق، دسترسی ناکافی به خدمات سلامت، خودکشی، مشکلات سلامت روان، خشونت و جرم و دیگر آسیبهای اجتماعی است، اظهار کرد: سلامت، آموزش، تامین اجتماعی، اشتغال، مسکن و ارائه خدمات اجتماعی به نیازمندان همه زیرمجموعه رفاه اجتماعی هستند و بیتوجهی دولتها به رفاه اجتماعی تبعات ناگواری برای دولتها و ملت دارد.
عضو شورای سیاستگذاری همایش مسئولیت اجتماعی با یادآوری اینکه دولتهای سازندگی و اصلاحات به برنامههای تعدیل ساختاری تن دادهاند، اما تا سال آخر خود به توسعه رفاه اجتماعی تن ندادهاند؛ خطاب به رئیس جمهور گفت: اکنون رفاه اجتماعی به توجه ویژه شما نیاز دارد و تامین اجتماعی حقی همگانی است و نه شرکتی خصوصی با سهامی خاص. اکنون همه نهادهای موازی باید در یک نهاد قوی و پاسخگو ادغام شوند.
وی همچنین از رئیس بیتوجهی به روندها چه تبعاتی دارد؟ جمهور خواست تا دانشگاه بهزیستی را به دامان مادر خود یعنی وزارت رفاه و سازمان بهزیستی بازگرداند.
رئیس کمیته ارزیابی همایش مسئولیت اجتماعی خاطرنشان کرد: اگر دولتهای سازندگی و اصلاحات به رفاه اجتماعی توجه بیشتری میکردند، آیا امروز شما مجبور به پرداخت بیهدف یارانهها بودید؟
رفیعی در پایان با بیان اینکه ابتکار دولت تدبیر و امید در اهدای نشان مسئولیت اجتماعی در تاریخ به نام شما ثبت میشود؛ خطاب به روحانی گفت: شورای عالی رفاه که مسئولیت آن با رئیس جمهور است تا به حال چند بار تشکیل جلسه داده است؟ قصد من از این سوال محاکمه نیست، بلکه برای آن است که فرصتها از دست نرود.
دیدگاه شما