چگونه با واگرایی ها معامله کنید


آموزش واگرایی

یکی از مزایای استفاده از اندیکاتور این است که میتوانیم واگرایی و همگرایی را مشخص کنیم. از آنجایی که این بحث بسیار مهمی است، پس این بحث را بصورت جداگانه در یک مقاله بررسی میکنیم. در این مقاله قدرت واگرایی را بررسی خواهیم کرد. در ابتدا مفهوم واگرایی را تعریف میکنیم، سپس بررسی میکنیم که چرا واگرایی و همگرایی ابزار بسیار مهم و قدرتمندی است.

واگرایی و همگرایی چیست؟

همگرایی یعنی دو خط بهم نزدیک شوند. واگرایی یعنی دو خط از هم دور شوند. وقتی یک جفت ارز همگرا میشود بدین معنی است که قیمت و مونتوم در یک جهت هستند و قیمت حرکات آرامی دارد.

وقتی جفت ارز واگر میشوند، بدین معنی است که قیمت و مومنتوم در یک جهت نیستند. این منجر به حرکات تند قیمتی میشود و احتمال برگشت افزایش میابد.
تحلیل همگرایی-واگرایی، در واقع قدرت یک دارایی در یک زمان را با قدرت آن در زمان دیگر مقایسه میکند.

سپس آنها را با هم مقایسه میکند. سپس تحلیلگر شخیص میدهد که آیا دارایی مورد نظر قوی شده است یا تضعیف شده است؟

چرا این بحث اهمیت دارد؟

ابزار واگرایی و همگرایی، یک روش بسیار قدرتمند است. مزیت اصلی این روش این است که یک متد تاخیری نمیباشد.

بلکه همانند پرایس اکشن، متد واگرایی و همگرایی نیز ابزار بسیار قدرتمندی در پیش بینی حرکات آتی قیمت میباشد.

که این برخلاف اندیکاتورهاست که تاخیری میباشند و بعد از شکل گیری پرایس اکشن، سیگنال میدهند.

واگرایی و همگرایی یک متد بسیار قدرتمند است. مزیت اصلی واگرایی این است که منجر به نوسانات شدید میشود.

به عبارت دیگر، قیمت یک دارایی زمانی واگرایی شدید دارد که در مرحله تغییر جهت باشد یعنی قرار است یک سوئینگ ماژور شکل بگیرد.

افزایش نوسانات، منجر به ایجاد فرصت های معاملاتی زیادی میشود. پرایس اکشن همیشه جدیدترین اطلاعات را در اختیار ما قرار میدهد.

درک قیمتها، یک هنر است و کار آسانی نیست. استفاده از سایر متدها برای تایید یک استراتژی و تحلیل میتواند خیلی مفید باشد.

واگرایی و همگرایی بر روی چارت به چه شکل است؟

بر شروع تحلیل میتوانید از MACD استفاده کنید. مک دی نیز همانند اسیلاتور AO، از میانگین های مختلف در چند زمان مختلف استفاده میکند.

اما برخلاف AO، مک دی از قیمتهای پایانی و میانگین متحرک نمایی استفاده میکند. به این دلیل از میانگین متحرک نمایی استفاده میشود که تاکید بیشتری بر آخرین روند داشته باشیم.

تایم فریم مورد استفاده در مک دی عبارتست از ۹ دوره، ۱۲ دوره و ۲۶ دوره. معامله با واگرایی یک قانون کلیدی و مهم دارد.

اگر قیمتها، سقف بالاتر شکل میدهند، آنگاه اسیلاتور نیز باید سقف بالاتر شکل بدهد. اگر قیمتها، کف پایینتر شکل بدهند، آنگاه اسیلاتور هم باید کف پایینتر شکل بدهد.

این جمله را باید پرینت بگیرید و آن را در کنار صفحه کاپیوتر خود بچسبانید. در مواقعی که این اتفاق نیوفتد(یعنی سقف و کف اسیلاتور در راستای قیمت نباشد)، به این معنی است که اتفاقات مشکوکی در حال رخ دادن است.

در اینحالت تحلیلگر باید بدنبال شواهد بیشتری بگردد که رفتار قیمت را تایید کنید و حرکت آتی را تشخیص دهد.

واگرایی-همگرایی زمانی قابل بررسی است که قیمت یکی از حالات زیر را شکل داده باشد:

  1. سقف بالاتر داشته باشیم
  2. کف پایینتر داشته باشیم
  3. سقف دوقلو داشته باشیم
  4. کف دوقلو داشته باشیم

اندیکاتور مک دی و AO، بهترین اندیکاتورها برای بررسی چنین حالاتی هستند. RSI نیز متد دیگری است که میتوانیم از آن استفاده کنیم.

من استفاده از AO را ترجیح میدهم. طبق این اندیکاتور واگرایی زمانی اتفاق می افتد که هیستوگرام ها نشان دهند که مومنتوم کاهش یافته است و خط صفر رسیده است.

اگر دو تا کف یا سقف متوالی داشته باشیم که در آنها هیستوگرام به سمت خط صفر برنگشته باشد، آنگاه این بدین معنی است که واگرایی درستی نداریم.

به اینها میگوییم واگرایی بد. اکثر اوقات اگر تریدر در چارت ۱ دقیقه ای زوم کند، آنگاه میتوانید واگرایی مناسبی را ببیند.

شکل1 - آموزش واگرایی

چگونه از واگرایی-همگرایی معمولی استفاده کنیم؟

وقتی واگرایی-همگرایی را تحلیل میکنیم، باید به این دقت کنیم که نقاط چرخش بازار در طی زمان چگونه تغییر میکند.

یعنی در طی زمان، آیا سقف ها افزایش میابند یا کاهش؟ کف ها چطور؟ اگر بتوانیم ارتباط بین نقاط چرخش را درک کنیم، آنگاه میتوانیم تریدر خوبی شویم.

واگرایی نشانه توقف روند و برگشت روند است. واگرایی مثبت زمانی اتفاق می افتد که قیمتها، کف پایینتر شکل دهند، اما در اسیلاتور، کف بالاتر داشته باشیم.

معمولا این اتفاق در انتهای یک روند نزولی رخ میدهد. به عبارت دیگر بصورت پیشفرض انتظار داریم که قیمتها و مونتوم در یک جهت حرکت کنند.

یعنی اگر قیمتها، کف پایینتر شکل میدهند، اما اسیلاتور نمیتواند کف پایینتر شکل دهد، آنگاه احتمالا قیمتها برگردند.

عکس اینحالت برای واگرایی منفی صدق میکند. در اینحالت قیمتها، سقف بالاتر شکل میدهند، در حالی که اسیلاتور، سقف پایینتر شکل میدهد.

این نوع واگرایی در روند صعودی رخ میدهد. در چنین حالتی، احتمالا قیمتها برگردند.

واگرایی و همگرایی را میتوان به شیوه های مختلف مورد استفاده قرار داد:

  1. وقتی همگرایی داریم، آنگاه احتمالا روند مورد نظر ادامه یابد. یعنی برگشت روند محتمل نیست(البته این روش در تایم فریم های پایینتر اعتبار کمتری دارد).
  2. وقتی واگرایی داریم، احتمالا روند مورد نظر ادامه نیابد. یعنی برگشت روند محتمل است.
  3. وقتی واگرایی دوگانه یا سه گانه داریم، آنگاه احتمالا روند مورد نظر ادامه نیابد. یعنی برگشت روند محتمل است.

اسیلاتورها، تغییرات مومنتوم را به ما نشان میدهند. یعنی هر چند قیمتها، سقف و کف جدید را نشان میدهند، اما احتمال اینکه مونتوم افزایش یافته باشد کم است.

واگرایی معمولی ابزار مفیدی است که از طریق آن میتوانیم انتهای روند را پیش بینی کنیم. فقط گاهی اوقات، دارایی مورد نظر در جهت مخالف حرکت خواهد کرد.

به همین دلیل باید مراقب باشیم چون استفاده از واگرایی مهارت بالایی میخواهد.

به همیت دلیل همیشه بهتر است از روش های دیگری نیز استفاده کنیم که انتهای روند را تایید کنند.

سایر روش ها برای تایید واگرایی:

یک روش برای تحلیل واگرایی این است که از خط روند و کانال استفاده کنیم. وقتی واگرایی رخ دهد، آنگاه خط روند میتواند نشان دهد که روند مورد نظر به پایان رسیده است.

و میتواند نشاندهنده پایان روند باشد. پس یک روش برای معامله با واگرایی این است که صبر کنیم خط روند شکسته شود.

همچنین در اندیکاتورها هم میتوانیم از خط روند استفاده کنیم(یعنی در همان نقطه ای که بر روی قیمتها خط روند رسم کردیم، میتوانیم در همان نقطه بر روی اندیکاتور هم خط روند رسم کنیم).

خط روند مومنتوم، ابزار مهمی برای تشخیص نقاط برگشت و شکست روند است.
نکته مهم، بحث انتظارات در روش واگرایی است.

یعنی تفاوت خیلی زیادی بین اندازه پیپ در برگشت و در اصلاح وجود دارد. پس هر دو را د رک کنید و در برنامه معاملاتی خود لحاظ کنید.

یک راه برای تمیز دادن این دو این است که تایم فریم مورد نظر را بررسی کنید. اگر تریدر، واگرایی را در تایم فریم ۱ ساعته و ۱۵ دقیقه ای بررسی میکند، آنگاه احتمالا واگرایی منجر به توقف و یا اصلاح در درون یک روند بزرگتر گردد.

اگر واگرایی در تایم فریم بالاتر شکل بگیرد، آنگاه احتمال برگشت روند بیشتر است. به عبارت دیگر، هر چه تایم فریم بالاتر باشد، تحلیل معتبرتر است.

همچنین اگر واگرایی دوگانه یا چگونه با واگرایی ها معامله کنید سه گانه داشته باشیم، آنگاه احتمال برگشت روند افزایش میابد.

در امواج الیوت، اینحالت در قالب واگرایی بین موج ۳ و ۵ در موج بزرگتر ۳ رخ میدهد. و بعد واگرایی بین موج بزرگتر ۳ و ۵ رخ میدهد.

همچنین برای کاهش ریسک معامله با واگرایی، میتوانیم زمانی که واگرایی در چند تایم فریم رخ میدهد، فقط از تحلیل واگرایی استفاده کنیم.

هر چه واگرایی بین قیمت و مونتوم در تایم فریم های بیشتری رخ دهد، آنگاه احتمال برگش ت روند بیشتر خواهد بود.

چگونه از واگرایی مخفی استفاده کنیم؟

هر چند واگرایی معمولی ابزار مناسبی برای پیش بینی پایان روند است، اما واگرایی مخفی نشاندهنده ادامه روند است.

واگرایی مخفی مثبت زمانی رخ میدهد که قیمتها، کف بالاتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور، کف پایینتر داریم.

واگرایی مخفی در روند صعودی، زمانی رخ میدهد که قیمتها، کف بالاتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور کف پایینتر داریم.

واگرایی مخفی منفی زمانی رخ میدهد که قیمتها، سقف پایینتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور، سقف بالاتر داریم.

در روند نزولی، واگرایی مخفی زمانی رخ میدهد که قیمتها، سقف پایینتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور، سقف بالاتر داریم.

همانند سایر استراتژی های معاملاتی، باید بخاطر داشته باشیم که واگرایی-همگرایی نیز با ریسک همراه است.

تفاوتی ندارد که از چه ابزاری استفاده میکنید(AO،مک دی،RSI)، در هر صورت باید ریسک را پوشش دهید.

در هر صورت، با استفاده از این استراتژی ساده، میتوانید وینریت خود را بالا ببرید و فرصت های معاملاتی زیادی را پیدا کنید.

پس لطفا بک تست بگیرید و از ابزارهای دیگر و تحلیل مولتی تایم فریم استفاده کنید تا بتوانید واگرایی و همگرایی را به درستی تایید کنید.

اموزش فارکس به سبک نوین مورتین

اموزش وپشتیبانی در مهارت تجارت الکترونیک مخصوصا فارکس

راه درست استفاده از واگرایی (( دایورجنس ))

واگرایی و هم گرایی: چه معنایی در فارکس دارند، چه تفاوتی باهم دارند و چطور می توان از آن ها هنگام معاملات استفاده کرد.

امروز ما یکی از ملاک های مرتبط با قیمت را که تریدر های بسیاری با آن درامد زایی می کنند را بررسی خواهیم کرد. واگرایی و هم گرای یعنی چه؟ چگونه می توان واگرایی را تشخیص داد؟ کدام اندیکاتور ها برای شناسایی واگرایی مناسب می باشند و کدام یک در این مورد کاربردی نمی باشند. آیا استراتژی مکملی برای شناسایی واگرایی ها وجود دارد؟ آیا یک فرد می تواند همیشه به سیگنال هایی که از واگرایی می گیرد اطمینان کند؟ در این مقاله به تمام این سوالات پاسخ داده خواهد شد.

LiteForex: واگرایی در فارکس چیست؟ واگرایی و هم گرایی: از تئوری تا عمل

واگرایی و هم گرایی در فارکس

منظور از همگرایی در فارکس تطابق یا شباهت نمودارهای قیمت با اندیکاتور های تحلیل تکنیکال می باشد. برای مثال هنگامی که یک روند نزولی در نمودار قیمت و در اندیکاتور تکنیکال مشاهده شد، و پیک ها نیز در حال کاهش بود یعنی هر دو در یک جهت حرکت کنند، می توان گفت که یک همگرایی تشکیل شده است. همانند مثال زیر:

LiteForex: واگرایی در فارکس چیست؟ واگرایی و هم گرایی: از تئوری تا عمل

همانطور که در شکل بالا هم مشاهده می شود، در این مورد ،از اسیلاتور AO یا همان "Awesome Oscillator" برای شناسایی همگرایی استفاده شده است. البته می توانید از اسیلاتور MACD نیز استفاده کنید. اما این اسیلاتور در پلتفرم معاملاتی چندان جذابیتی ندارد، چرا که در کل این اوسیلاتور برای این کار ساخته نشده است. بنا به دلایلی، توسعه دهندگان نسخه جدید MACD، روی ترکیب دو میانگین متحرک تمرکز کرده اند و قرار است از این طریق سیگنالهایی برای ورود به بازار بدهند. من واقعا نمی فهمم در صورتی که میانگین های متحرک (EMA) دقیق تری وجود دارند چه لزومی برای انجام این کار بوده است. با این حال، این موضوع اصلی بحث ما نمی باشد. بیایید برگردیم به بحث همگرایی. بنابراین، خطوط آبی در نمودار بازتاب شیب روند های فعلی می باشد. اگر به شیب خطوط نمودار قیمت و اندیکاتور در یک زمان نگاه کنید متوجه خواهید شد که هر دو در یک جهت در حال حرکت هستند. به عبارت دیگر، مقادیر بر هم منطبق هستند، که این نکته نشانگر اصل همگرایی می باشد. همگرایی دارای خواص عملی نبوده و سیگنالی برای ورود به بازار ارائه نمی دهد. این پدیده فقط نشان دمی دهد که روند فعلی به اندازه قابل قبولی قوی بوده و در مرحله توسعه می باشد همچنین به احتمال زیاد روند فعلی ادامه دار خواهد شد.

واگرایی زمانی اتفاق می افتد که قیمت در نمودار و اندیکاتور مخلاف هم باشند. به عبارتی دیگر زمانی واگرایی اتفاق می افتد که نمودار قیمت صعودی بوده و اندیکاتور های تکنیکال نزولی باشد، یا به عبارت دیگر مسیر (اسلوپ) ها در این دو شاخص متفاوت می باشند، مانند شکل زیر:

LiteForex: واگرایی در فارکس چیست؟ واگرایی و هم گرایی: از تئوری تا عمل

دوباره، در اینجا از AO برای شناسایی واگرایی استفاده می کنیم. در شکل بالا به طور مشابه واگرایی نیز مانند همگرایی نشان داده شده است. فقط در اینجا ما متوجه شدیم که دامنه های خطوط آبی در نمودار قیمت و در اندیکاتور به صورت مخالف هم حرکت می کنند. به عبارتی دیگر، از هم دور شدن این خطوط معنی اصلی کلمه ی واگرایی می باشد. واگرایی کاربرد های عملی بسیاری دارد. اصلی ترین کاربرد آن این است که واگرایی معمولا زمانی رخ می دهد که روند در حال ضعیف تر شدن می باشد و هر لحظه ممکن است معکوس شود. می توان گفت، واگرایی یکی از اصلی ترین سیگنال های تغییر روند است.

تصورات و توصیه های اشتباه در تعیین واگرایی

قبل از نوشتن این مقاله، طبق معمول من تصمیم گرفتم اطلاعات بیشتری درباره این موضوع در پایگاه های آموزشی فارکس پیدا کنم. من واژه “ مثال های واگرایی” را سرچ کردم و با مثال هایی آشنا شدم که ارزش بررسی کردن هم نداشتن چرا که بیشتر آن ها از یک دیگر کپی شده بودند و بخشی از آن ها هم کلا مثال های غلطی از واگرایی بودند. و قسمت نارحت کننده ماجرا آنجا بود که این کمپانی های آموزشی مثال های غلط را از یکدیگر کپی هم کرده بودند!

تصمیم گرفتم در این مورد زمان بیشتری را صرف تحقیق کنم و یک لیست کوچک از اشتباهاتی که تریدر ها و نویسندگان مقالات آموزشی در مورد تشخیص واگرایی دارند را تهیه کنم:

LiteForex: واگرایی در فارکس چیست؟ واگرایی و هم گرایی: از تئوری تا عمل

  1. من متوجه شدم بسیاری از وب سایتها و نویسندگان، واگرایی را اشتباه تشخیص می دهند. دلایل این اشتباهات: اگر جهت اندیکاتور صعودی باشد، آنها فکر می کنند خط ترسیم شده تحت قله های اندیکاتور در بیشینه حالت ممکن قرار دارد بنابراین آن ها پیک ها را با یک خط به هم وصل می کنند. به همین ترتیب در مورد روند صعودی نیز، زمانی که پیک های اندیکاتور در بالای خط 0 باشد، کف های قیمتی نمودار را به هم وصل می کنند. به عبارتی دیگر، آنها باور دارند اگر اندیکاتور کاهشی بودن را نشان دهد، باید کف ها را به هم وصل کنند و اگر صعودی بودن را نشان دهد سقف ها را به هم دیگر وصل می کنند. مثال چنین تشخیصی در شکل فوق نشان داده شده است (1). اما این تشخیص کاملا غلط می باشد. در زمانی که روند نزولی می باشد، اگر میله های اندیکاتور زیر خط 0 باشد، ما خطوط را با کف ها در نمودار قیمتی رسم می کنیم. اگر میله های اندیکاتور بالا خط 0 اندیکاتور باشد، زمانی که روند صعودی می باشد، سقف ها را در نمودار قیمت به هم دیگر وصل می کنیم.
  2. دومین خطا معمول، زمانی رخ داده بود که تریدر ها واگرایی را با اتصال پیک های مجاور اندیکاتور تشخیص داده بودند اما خط 0 اندیکاتور را چک نکرده بودند که آیا زمان تشکیل این پیک ها، میله های اندیکاتور از خط 0 عبور کرده اند یا خیر. در داخل تصویر چنین شرایطی با شماره ی (2) نمایش داده شده است. در آنجا کف ها و سقف های اندیکاتور به شکل صحیحی به هم متصل شده اند اما مهم ترین شرط رعایت نشده است. در واقع ایراد کار این است که، در زمان شکل گیری پیک های قیمتی، روند با تغییر مواجه شده بود، که عبور میله ها از خط 0 اندیکاتور، نشان گر این مساله می باشد. در این شرایط پیک های مجاور که به هم متصل شده اند نشانگر یک روند واحد نمی باشند. پیک ها هر کدام از روند های مختلفی می باشند که نمی توان آن ها را به هم دیگر متصل کرد. برای شناسایی واگرایی، فقط می توان نکات نشان دهنده یک روند را با هم مقایسه کرد.
  3. خطای دیگر زمانی رخ می دهد که فکر کنید، اگر در اندیکاتور شیب صعودی وجود داشته باشد و در نمودار قیمت شیب نزولی وجود داشته باشد، این همگرایی است. نمی توانید فقط به دلیل این که دامنه خطوط در یک نقطه معین همگرا می شوند، نتیجه بگیرید که الگوی مشاهده شده یک همگرایی است. و اگر شیب خطوط رسم شده در اندیکاتور، نزولی باشد، و در نمودار قیمت، صعودی باشد - پس این واگرایی است، زیرا خطوط واگرا می شوند و اختلاف ایجاد می شود. در شکل بالا، چنین نمونه ای نیز نشان داده شده است (3). احتمالاً تا الان متوجه شده اید که این یک نظریه کاملاً غلط است و با تعاریف دقیقی از این پدیده ها مغایرت دارد.
  4. همچنین یک عقیده رایج در بین تریدرها وجود دارد که سیگنال های واگرایی را می توان با استفاده از اسیلاتور هایی نظیر RSI نیز دریافت کرد. این نظریه کاملا اشتباه می باشد. شما می توانید از طریق این اسیلاتور اختلاف های موجود را ببینید. زیرا این شاخص بر اساس یک اصل کاملا متفاوت به وجود آمده است و یک میانگین متحرک نمی تواند نشان دهنده واگرایی باشد. اگر اثبات واگرایی با میانگین متحرک امکان پذیر بود. هر تغییر در جهت حرکت نمودار قیمت، نشان گر یک واگرایی بود که طبعا این تغیرات نشان گر تغییر روند نمی باشد.

چگونه از واگرایی ها سیگنال بگیریم

بعد از بررسی اشتباه های رایج بیایید راه های اصلی شناسایی واگرایی را بررسی کنیم و ببنیم چطور می توان با استفاده از واگرایی، سیگنال هایی برای ورود یا خروج دریافت کرد.

LiteForex: واگرایی در فارکس چیست؟ واگرایی و هم گرایی: از تئوری تا عمل

ما اصول اساسی دریافت سیگنال را در مراحل مختلف بررسی خواهیم کرد:

  1. اول از همه، شما باید در حال حاظر جهت حرکت روند را در نمودار تعیین کنید. در هر دو مورد، روند صعودی است.
  2. سپس، شما باید کف ها و سقف ها را در روند اصلی تشخیص دهید. ما بیشتر به سقف ها علاقه مندیم چرا که روند در نمودار قیمت صعودی می باشد.
  3. سپس برای تعیین واگرایی باید 2 سقف را شناسایی کرده و آن ها را با خطوطی به هم دیگر وصل کنیم.
  4. در مرحله بعدی یک اندیکاتور به نمودار قیمت اضافه می کنیم، که می توانیم آن را از بین AO یا MACD انتخاب کنیم. من شخصا AO را ترجیح می دهم.
  5. سپس بلند ترین نقاط در بین میله های اندیکاتور را انتخاب کرده و به هم وصل می کنیم و این کار را در نمودار قیمت هم تکرار می کنیم قبل از انجام این کار زمان بندی نقاط را به گونه ای هماهنگ می کنیم که با هم دیگر تطابق داشته باشند.
  6. با چگونه با واگرایی ها معامله کنید توجه به این که در هر دو مورد اختلاف (واگرایی) وجود دارد، می توانیم متوجه شویم که روند در حال تغییر می باشد که این نکته می تواند در روند معاملات کاربردی باشد.
  7. حال ما باید نقاط ورود به بازار را تشخیص دهیم. نقطه ی ورود به سیگنال های واگرایی: پس از تشخیص واگرایی منتظر می مانیم تا در داخل اندیکاتور یک میله ی قرمز تشکیل شده و هه زمان با این میله باید یک کندل کاهشی نیز در نمودار قیمت مشاهده کنیم، که این کندل نقطه ی ورود ما می باشد (Sell zone)
  8. نقطه خروج اولین کندل استیک در نمودار قیمتی می باشد، که مطابق با میله اول نمودار اندیکاتور می باشد و بالای میله قبلی بسته شده است وبرخلاف قبلی (قرمز)، دارای رنگ متفاوتی می باشد (سبز) (profit zone)
  9. در یک استراتژی پایه، ما از حد ضرر استفاده می کنیم و آن را کمی بالاتر از سقف قیمتی که توسط واگرایی تشخیص داده ایم تعیین می کنیم.( stop zone)

ویژگی های دریافت سیگنال واگرایی از اسیلاتور

ما این خصوصیات را از طریق مثال اندیکاتور AO در نظر خواهیم گرفت :

  1. اندیکاتور AO دارای دو رنگ می باشد که به واضح بودن آن چگونه با واگرایی ها معامله کنید کمک می کند. میله های سبز نشان دهنده افزایش قیمت بوده و میله های قرمز حاکی از کاهش قیمت می باشند.
  2. شرایطی وجود دارد که پس از دریافت سیگنال واگرایی، میله های اندیکاتور قله های دیگری را تشکیل می دهند و قیمت سقف و کف های دیگری تشکیل می دهد. این پدیده انباشت واگرایی (یا تجمع واگرایی) نام دارد. در این مورد بعدا صحبت خواهیم کرد.
  3. هرچه واگرایی یا شیب خطوط بیشتر باشد، سیگنال قوی تر خواهد بود و در نتیجه این سیگنال قوی تر خواهد بود.

انباشت واگرایی.

تقریبا هر کسی که با واگرایی سر و کار داشته است با این پدیده مواجه شده است اما هرکسی نمی داند که در این شرایط چه کاری باید انجام دهد.

زمانی که با اندیکاتور هایی مانند AO و MACD کار می کنید، شاید متوجه شده باشید که بعد از سیگنال واگرایی، اندیکاتور به درستی کار نمی کند بلکه برعکس یک کف و سقف را تشکیل می دهد در حالی که از خط 0 عبور نمی کند. و ما دو پیک را مشاهده نمی کنیم بلکه سه پیک یا بیشتر وجود دارد. شاید در ابتدا به ذهنمان برسد که این یک خطا بوده و گزینه ای دیگر برای تعیین حد ضرر یا بستن معامله نمی بینیم.

اما اگر بیشتر به شرایط شکل گیری بازار توجه کنیم، خواهیم دید که سیگنال کنسل نمی شود ولی به زمان (تایم فریم) و شرایط دیگری در بازار منتقل می شوند. به عبارت دیگر سیگنال ها با هم جمع (انباشت) می شوند. چرا این اتفاق می افتاد؟ جواب ساده است، زیرا ما در تشخیص واگرایی ها، فقط از قسمتی از روند کلی بازار استفاده می کنیم و گاهی اوقات واگرایی های ما با واگرایی های تایم های بالاتر برخورد می کنند. به عبارت دیگر سیگنال اولیه این معنی را می رساند که روند محلی در محدوده جهانی در حال تغییر است. بنابراین این روند محلی یک حرکت اصلاحی نامیده می شود. پس اندیکاتور نشان می دهد که وجود واگرایی در زمان شروع حرکت اصلاحی و بعد تمام شدن اصلاح و زمانی که روند اصلی در جریان می باشد، اندیکاتور متوجه اشتباه خود شده و بدون تغییر روند کلی شروع به دنبال کردن قیمت می کند (بالاتر از خط 0 نمی رود). زمانی که این روند تمام می شود، اندیکاتور سیگنال واگرایی مجدد می دهد که در داخل سیگنال قبلی جای گرفته است. و هم اکنون این سیگنال یک سیگنال تنها می باشد. این ممکن است تا تغییر روند کلی ادامه پیدا کند. آنطور که من در یاد دارم قوی ترین نوعی سیگنالی که تا به امروز با آن مواجه بودم سیگنای بود که به طور متوالی بین پنج پیک شکل گرفت. اما چنین سیگنالهایی بسیار نادر هستند. در بازار مدرن، مدت هاست که هیچ سیگنالی وجود ندارد که بیش از سه پیک در تایم فریم میان مدت و بیشتر به وجو آمده باشد. در فواصل کوتاه، می توانید 5 یا 6 مورد از این گونه سیگنال ها را بیابید اما چنین سیگنال هایی نمی توانند قابل اطمینان باشند.

بنابراین بیایید ببینیم چگونه می توان از این نکته برای اهداف خود و سود گرفتن استفاده کرد:

LiteForex: واگرایی در فارکس چیست؟ واگرایی و هم گرایی: از تئوری تا عمل

طبق قوانینی که در بالا توضیح داده شد، پس از دریافت سیگنال تغییر روند، واگرایی را تعیین می کنیم (منطقه فروش 1). سیگنال با استفاده از قیمت ها کار می کند، اما این به چه معنی می باشد؟ بعد از تشکیل شدن تعداد زیادی از میله های قرمز، میله های سبز تشکیل می شوند اما هیچ جابجایی در اطراف خط 0 در اندیکاتور نشان داده نمی شود. در نمودار قیمت، سقف دیگری (یعنی سقف سوم) به صورت موازی شکل می گیرد. حالا چگونه با واگرایی ها معامله کنید یک واگرایی بین سقف دوم و سوم و همچنین بین سقف اول و سوم شکل میگیرد. پس ما با واگرایی های زیادی رو به رو هستیم و یکی پس از دیگری ظاهر می شوند. البته شما در اینجا باید پوزیشن اولیه خود را حفظ کرده و سفارش های را با در نظر گرفتن حد ضرر ببندید در غیر این صورت کل سرمایه شما ارزش خود را از دست خواهد داد. موثرترین روش برای استفاده از این خاصیت، ادغام آن با روش topping up می باشد که در این مورد در مقاله ای دیگر به صورت مفصل بحث خواهیم کرد. بنابراین باز کردن سفارش جدید روی یک سیگنال جدید منطقی به نظر می رسد. در این حالت ما سیگنال فروش دوم را دریافت می کنیم (منطقه فروش 2). در نتیجه دو سفارش فروش جدید باز خواهد شد. در اینجا ما فقط به تعیین سطح سود نیاز خواهیم داشت (سطح سود کلی). خوشبختانه ما می دانیم که این کار باید چگونه انجام شود فقط باید به اندازه کافی صبر داشته باشیم. علاوه بر این، اگر عبور از خط 0 طولانی شود، ما سیگنالی مبنی بر بستن سفارش ها دریافت می کنیم. همه معاملات در یک منطقه بسته هستند و ما با هر دو روش سود خواهیم داشت.

جمع بندی :

در شکل بالا، من به طور واضح نشان دادم که واگرایی و هم گرایی می توانند جواب های متفاوتی را برای چگونگی تشخیص صحیح روند داشته باشند.

LiteForex: واگرایی در فارکس چیست؟ واگرایی و هم گرایی: از تئوری تا عمل

بسیاری از تریدر ها استراتژی مختلف و مستقل از همی را بر اساس نتایج سیگنال های واگرایی از اندیکاتور های AO و MACD اعمال می کنند در بالا چگونه با واگرایی ها معامله کنید در مورد چگونگی باز کردن معاملات با استفاده از این استراتژی توضیح دادیم.

این فرایند می تواند کاملا قابل اعتماد باشد، اما باید به یاد داشته باشیم که اگر سیگنال در زمانی دریافت شود که در تایم فریم بالاتری قرار دارد، سیگنال قابل اعتماد تری خواهد بود. طبق تجربه شخصی من با این استراتژی، موثرترین بازه زمانی بازه H1 خواهد بود.

به نظر من حتی اگر از این روش به عنوان یک استراتژی معاملاتی استفاده نکنید، باز هم میتوان از آن به عنوان نشانه برای تغییر روند استفاده کرد.

چگونه با واگرایی ها معامله کنید

غالب خوانندگان گرامی این مقاله با مفهوم واگرایی اشنایی دارند.در اینجا نگاه اجمالی به مفهوم واگرایی و نحوه تشخیص خواهیم داشت و تکنیک مفید و سود مندی ارائه خواهد شد که از ان در معاملات بصورت کاربردی (نه یک مفهوم تئوری صرف) استفاده کنید.

دو نوع واگرای داریم :

1-RD واگرایی معمولی: در این نوع واگرایی عامل قیمت همانند گذشته عمل می کند اما اندیکاتور خلاف آن عمل می کند.

2-HD واگرایی مخفی: در این نوع واگرایی عامل اندیکاتور همانند گذشته عمل می کند ولی قیمت خلاف ان عمل می کند.

RD در خلاف جهت روند و HD در جهت روند عمل می چگونه با واگرایی ها معامله کنید کند. به همین دلیل برخی از معامله گران به RD بیش از حد اطمینان کرده و موجب می شود که مخالف روند وارد معامله شوند و بازار انها را از معامله خارج کند. مشکل دیگر هم دیدن HD هاست. این نوع واگرایی چون در جهت روند شکل می گیرد می تواند سود های فراوانی را متوجه معامله گران سازد اما در دیدن این نوع واگرایی ها چشمان تیزبینی باید داشته باشد. من در اینجا روشی را نشان خواهم داد که با ادغام این دو واگرایی بتوانید هم چشمان مسلط تر و هم معاملات موفق تری را داشته باشید.

خوب با این مقدمه من می خواهم روشی را به شما نشان دهم که مقداری شگفت زده شوید.ما ترکیبی از این دو را در بازار به کار خواهیم برد تا بتوانیم با چگونه با واگرایی ها معامله کنید استفاده از دانسته هایمان عملی را در واقعیت رقم بزنیم و از تئوری صرف به سطح عملیاتی کردن برسیم.

گام به گام با من پیش بروید تا این ادغام را بهتر متوجه شوید.

در این شکل من یک کف را ترسیم کرده ام و متناظر آن را در اندیکاتور نیز علامت زده ام. این کف با شکسته شدن سقف پیشین بعنوان یک سقف مورد تایید برای من عمل می کند.

مقداری دیتا اضافه کردم و یک خط روند انتظار یا تریگر یا ماشه نیز ترسیم کرده ام تا با شکست آن زوم و نگاه خودم را به این جفت ارز بیشتر کنم.

هر بار که به خط روند قیمت برخورد کرده یک کف جدید ساخته است اما این بار چنین نشده است. آیا تغییر در رفتار را خواهیم داشت؟

بله انچه که انتظار داشتیم و حتی فراتر از انتظار ما اتفاق افتاد. در این تصویر من یک نوع واگرایی را نیز مشخص کرده ام، آیا می توانید نوع آن را تشخیص دهید؟بله! واگرایی نوع HD زیرا اندیکاتور کف جدید پایینتر از کف قبلی ساخته است اما قیمت مایل به ساختن کفی پایینتر از کف پیشین نیست.نتیجه را در تصویر بعدی خواهید دید.

اینکه معامله کردن در جهت چگونه با واگرایی ها معامله کنید روند همیشه توصیه می شود را می شود در این تصویر متوجه شد. حال بعد پنهان قضیه را در تصویر بعد خواهیم دید:

در تایم پایینتر قبل از شکست خط ماشه یک واگرایی معمولی رخ داده است و

ایا متوجه شدید چگونه این اتفاق افتاد؟ بله. دقیقا در زمانی که واگرایی مخفی شکل می گرفت در انتهای حرکت منجر به این نوع واگرایی با یک واگرایی معمولی از درجه پایینتر روبرو بودیم و سود سرشاری را برای معامله گری که از واگرایی در جهت روند استفاده کرد بود به ارمغان آورده است؟

نحوه معامله کردن با استوکاستیک و کندل استیک ها

نحوه معامله کردن با استوکاستیک و کندل استیک ها

ابزار استوکاستیک ( stochastic ) و کندل استیک ( candlestick ) دو فاکتوری هستند که می‌توان از آن‌ها در کنار هم استفاده کرد. استوکاستیک یکی از اسیلاتورهایی است که مومنتوم و قدرت روند را به شما نشان می دهد. کندل استیک‌های ژاپنی هم الگوهای خاصی هستند که به دلیل تکرار شدن آن‌ها در نمودارهای قیمتی از گذشته تا کنون، به شکل‌های مختلفی توسط معامله‌گران استفاده می‌شوند. یکی از این شکل‌ها، ترکیب ابزار استوکاستیک و کندل استیک‌ها است که در این مقاله به بررسی آن می‌پردازیم.

پیشنهاد مطالعه: فارکس

ترکیب استوکاستیک و کندل استیک ها با مثال

برای این که از ترکیب اندیکاتور استوکاستیک و کندل استیک‌های ژاپنی استفاده کنیم با یک مثال شروع می‌کنیم.

استوکاستیک و الگوی کندل استیک چکش

ما در این مثال به ترکیب استوکاستیک و الگوی کندل استیک چکش ( Hammer ) می‌پردازیم. شکل زیر نمودار هفتگی مس را نشان می‌دهد.

استوکاستیک و الگوی کندل استیک چکش

همان طور که می‌بینید دو الگوی کندل استیک چکش در نمودار قابل رویت است. اگر به نمودار با دقت نگاه کنید متوجه نکات زیر می‌شوید:

  1. الگوی چکش B ، کف پایین‌تری نسبت به الگوی چکش A تشکیل داده است.
  2. اندیکاتور استوکاستیک در نقطه B ، عدد بالاتری را نسبت به نقطه A نشان می‌دهد. همان طور که می‌بینید این دو نقطه با یک خط به هم متصل شده‌اند. شیب خط در چارت قیمت رو به پایین است اما شیب خط در استوکاستیک رو به بالا است. تفاوت شیب این دو خط نشانه یک واگرایی مثبت است یعنی از فشار فروش کاسته شده است.
  3. همان طور که در شکل می‌بینید، خط %K (آبی رنگ) خط %D ‌ (نارنجی رنگ) را رو به بالا قطع کرده است و این درست جایی است که الگوی چکش B شکل گرفته است. این کراس یا تقاطع مثبت دو خط، خود نشانه دیگری از سیگنال خرید است (اگر درباره سیگنال‌های استوکاستیک چیزی نمی‌دانید، نگران نباشید چون در ادامه راجع به آن‌ها هم صحبت می‌کنیم).
  4. یک بار دیگر به شکل نگاه کنید. اگر نقطه B را به شکل عمودی تا استوکاستیک ادامه دهید می‌بینید که قیمت در محدوده اشباع فروش قرار دارد به این معنی که فروشندگان زیادی دارایی خود را فروخته‌اند و شروع روند صعودی قیمت نزدیک است.

در این مثال با ترکیب سه نوع سیگنال از اندیکاتور استوکاستیک و الگوی کندل استیک چکش به این نتیجه رسیدیم که پایان روند نزولی و شروع یک روند صعودی نزدیک است.

اسیلاتور استوکاستیک چگونه کار می کند؟

اندیکاتور استوکاستیک یکی از اسیلاتورهایی است که تحلیلگران تکنیکال از آن برای پیشبینی قیمت استفاده می‌کنند. کاربرد اندیکاتور استوکاستیک را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

  • نشان دادن مناطق اشباع خرید و فروش
  • سیگنال واگرایی ها یا دایورجنس‌ها
  • مقایسه روند کوتاه مدت با بلندمدت

استوکاستیک، آخرین قیمت پایانی را با یک محدوده قیمتی مشخص (به طور پیشفرض عدد ۱۴ را برای این اندیکاتور در نظر می‌گیرند) مقایسه می‌کند.

نمودار اسیلاتور استوکاستیک بین اعداد 0 تا 100 حرکت می‌کند. زمانی که مقدار این عدد بالا باشد، بدین معنی است که قیمت پایانی به بیشترین رنج قیمتی محدوده نزدیک شده است و زمانی که مقدار عدد استوکاستیک کمتر باشد، بدین معنی است که قیمت پایانی به کمترین رنج قیمتی محدوده نزدیک شده است.

در واقع می‌توان گفت مفهوم استوکاستیک به این نکته اشاره دارد که وقتی قیمت‌ها در حال افزایش هستند، قیمت پایانی به بیشترین قیمت محدوده نزدیک شده و زمانی که قیمت‌ها در حال کاهش هستند، قیمت پایانی به کمترین قیمت محدوده نزدیک می‌شود.

اسیلاتور استوکاستیک چگونه کار می کند؟

استوکاستیک از دو خط با نام های K ‌ % و %D تشکیل شده که اولی سرعت بیشتری دارد و نوسانات قیمت را نشان می‌دهد. برای نرم کردن این نمودار از خط D که یک میانگین متحرک سه روزه است استفاده می‌کنند. برخی از تحلیلگران خط K را به عنوان یک مووینگ اوریج کوتاه مدت و خط D را به عنوان یک مووینگ اوریج بلند مدت در نظر می‌گیرند.

نحوه استفاده از استوکاستیک

تحلیلگران از اندیکاتور استوکاستیک به شیوه‌های مختلفی استفاده می‌کنند.

۱- بیشترین استفاده از این اندیکاتور برای نشان دادن واگرایی‌ها است. بیشتر تحلیلگرانی که برای پیدا کردن واگرایی‌ها از استوکاستیک استفاده می‌کنند، از مناطق اشباع خرید ( Overbought ) و اشباع فروشی ( Oversold ) که این اسیلاتور نشان می‌دهد نیز استفاده می‌کنند.

۲- بعضی از تحلیلگران زمانی که خط K ، خط D را رو به پایین قطع می‌کند، آن را به عنوان سیگنال فروش در نظر می‌گیرند اما اگر خط K خط D را رو به بالا قطع کند، از آن به عنوان سیگنال خرید استفاده می‌کنند. البته زمانی از سیگنال فروش این دو خط استفاده می‌کنند که بازار در منطقه اشباع خرید باشد. در مورد سیگنال خرید هم وضعیت به همین صورت است یعنی زمانی که که خط K خط D ‌ را رو بالا قطع کند و بازار در منطقه اشباع فروش باشد، سیگنال خرید صادر شده از استوک استیک قوی‌تر است.

بنابراین می‌توان به طور کلی سیگنال‌های استوکاستیک را در سه دسته زیر خلاصه کرد:

نحوه استفاده از استوکاستیک

نکات کلی معامله کردن با ابزار استوکاستیک و کندل استیک ها

برای معامله کردن با استفاده از ترکیب استوکاستیک و کندل استیک‌ها بهتر است مراحل زیر را به ترتیب انجام دهید:

  1. روند بازار را تشخیص دهید. تشخیص صعودی یا نزولی بودن روند بازار پیش از شروع هر کاری الزامی است.
  2. اگر بازار برای مدت طولانی صعودی بوده است به دنبال کندل استیک‌های بازگشتی نزولی بگردید.
  3. زمانی که الگوی شمعی بازگشتی مورد نظر مثلا ستاره عصرگاهی یا الگوی پوشا نزولی را پیدا کردید، اسیلاتور استوکاستیک را روی چارت اعمال کنید.
  4. همان طور که قبلا هم گفتیم این اسیلاتور به سه روش به شما سیگنال می‌دهد. در این مورد، اگر قیمت در استوکاستیک در منطقه اشباع خرید بود (سیگنال اول) و واگرایی منفی (سیگنال دوم) هم دیده شد، می‌توانید معامله فروش باز کنید البته می‌توانید برای اطمینان سیگنال سوم استوکاستیک که از تقاطع خطوط به وجود می‌آید را نیز در نظر چگونه با واگرایی ها معامله کنید بگیرید. در این مورد باید خط K خط D را رو به پایین قطع کرده باشد.
  5. حتما حمایت و مقاومت‌های پیش رو را پیش از شروع معاملات در نظر بگیرید. علاوه بر این می‌توانید با استفاده از همین سطوح پیش رو، حد سود و حد ضرر خود را مشخص کنید.

ابزار استوکاستیک و کندل استیک به شما امکانات زیادی برای معامله کردن می‌دهند. البته به این نکته دقت داشته باشید که قبل از استفاده از هر گونه تکنیک یا استراتژی معاملاتی باید آن‌ها را در حساب دمو تست کنید و اگر با سبک شما سازگار بود و سوددهی مناسبی داشت از آن‌ها استفاده کنید. انواع کندل استیک‌های بازگشتی و ادامه دهنده در ترکیب با اسیلاتور استوکاستیک یکی از چند شیوه مختلف معامله کردن با الگوهای شمعی ژاپنی هستند. برای استفاده کاربردی از کندل استیک‌ها بهترین راه این است که مفاهیم اصلی تحلیل تکنیکال را به درستی یاد بگیرید تا بتوانید از ترکیب آن‌ها با الگوهای شمعی بهترین معاملات را در بازارهای مالی انجام دهید.

سوالات متداول

۱- نحوه معامله کردن با استوکاستیک و کندل استیک ها به چه صورت است؟

در این روش از ترکیب سیگنال‌های اندیکاتور استوکاستیک و الگوهای کندل استیک بازگشتی استفاده می‌شود. زمانی که همه سیگنال‌ها در یک جهت (نزولی یا صعودی) بود با توجه به خطوط روند و حمایت و مقاومت‌های پیش رو می‌توان معامله کرد.

۲- چطور می‌توان از سیگنال های استوکاستیک در چارت قیمت استفاده کرد؟

این سیگنال‌ها به سه دسته مناطق اشباع خرید و فروش، واگرایی و تقاطع خطوط تقسیم می‌شوند که در متن مقاله به آن‌ها اشاره شده است.

۳- مهمترین نکته در رابطه با معامله بر اساس کندل استیک‌ها چیست؟

مهمترین نکته‌ای که در این رابطه باید به آن دقت کنید، تشخیص درست روند در بازار پیش از شروع معاملات است.

تعریف تله خرسی و گاوی ارزهای دیجیتال؛ تله‌ها چه تاثیری روی قیمت می‌گذارند؟

تله خرسی تله گاوی ترید ارز دیجیتال rsi حجم معامله تحلیل تکنیکال

بازارهای سرمایه مانند کریپتو، سهام و فارکس مملو از تله‌هایی است که به منظور شکار تریدرهای احساسی طراحی شده‌اند. دو مورد از رایج ترین آنها تله (Trap) خرسی و تله گاوی هستند.

در این پست یاد می‌گیرید که چگونه این تله‌ها تشخیص دهید و یک تریدر ارز دیجیتال بهتر و سودآورتر شوید.

تله خرسی چیست؟

تله خرسی کاهش سریع قیمت در یک روند صعودی است. تله‌های خرسی اغلب قبل از بازگشت سریع به روند صعودی، حمایت های قیمت محلی را شکسته و تریدرها را ترغیب می‌کنند تا بعد از شکسته شدن سطح پشتیبانی، پوزیشن‌های فروش یا Short باز کنند.

پس از مرحله تله، قیمت بالا می‌رود و خرس‌ها را در یک ترید بد باقی می گذارد.

تله گاوی چیست؟

تله گاوی افزایش سریع قیمت در یک روند نزولی است. تله گاوی همانند همتای خرسی خود، احساس اشتباه درباره واژگونی قیمت را منتقل می‌کند. در این حالت یک تله گاوی به گونه‌ای طراحی شده است که تریدرهای خوشبین را به باز کردن پوزیشن خرید یا Long روی دارایی ترغیب کند.

پس از مرحله تله، قیمت کاهش می یابد و گاوها در تله گرفتار می شوند.

چگونه از تله‌های خرسی و گاوی پیشگیری کنیم

تله خرسی تله گاوی ترید ارز دیجیتال rsi حجم معامله تحلیل تکنیکال

اکنون که می دانید تله خرسی و گاوی چگونه به نظر می‌رسد، چند نکته در مورد چگونگی جلوگیری از گیر افتادن در این تله‌ها ذکر شده است.

شما می‌توانید با استفاده از موارد زیر، خود را در برابر این تله‌ها محافظت کنید.

حجم معاملات را چک کنید

برگشت به قیمت واقعی نیاز به حجم معاملات قابل توجهی دارد. اگر یک وارونگی ناگهانی و بدون حجم معاملات زیاد مشاهده کنید، به احتمال زیاد یک تله است.

اصولا اصلاحات ناگهانی که بدون حجم معاملات کافی اتفاق می‌افتند، تله و حباب هستند و نباید در آنها گیر کنید و طبق آنها معامله انجام دهید.

به دنبال واگرایی شاخص قدرت نسبی (RSI) باشید

تله خرسی و گاوی اغلب با واگرایی شاخص قدرت نسبی (RSI) ادامه می‌یابد. شاخص قدرت نسبی (RSI) کوتاه شده شاخص مقاومت نسبی (relative strength indicator)، یک شاخص حرکت است که قوت و ضعف قیمت دارایی را ترسیم می‌کند.

RSI بین ۰ تا ۱۰۰ نوسان می‌کند. RSI زیر ۳۰ شرایط فروش بیش از حد را نشان می دهد در حالی که RSI بالای ۷۰ نشان دهنده شرایط خرید بیش از حد است. در نمودار وقتی که قیمت افت می‌کند، RSI نیز کاهش می یابد.

واگرایی هنگامی اتفاق می‌افتد که قیمت و RSI در جهت‌های مخالف حرکت می‌کنند و نشان می‌دهد حرکت قیمت دارایی کند است و با حرکت قابل توجهی پشتیبانی نمی‌شود. واگرایی معمولا منجر به حرکت معکوس قیمت در جهت مخالف می‌شود.

با استفاده از RSI می‌توانید از تله ها در امان بمانید.

اخبار را بررسی کنید

تله خرسی تله گاوی ترید ارز دیجیتال rsi حجم معامله تحلیل تکنیکال

اخبار چه خوب چه بد، می‌تواند تأثیر عاطفی قابل توجهی بر تریدرهای بی‌تجربه داشته باشد و منجر به تصمیمات اشتباه در مورد ترید شود.

سازندگان بازار این را می‌دانند و غالبا از اخبار برای شروع تله های گاوی یا خرسی استفاده می‌کنند. اگر یک حرکت ناگهانی قیمت با حجم معاملات چگونه با واگرایی ها معامله کنید متوسط مشاهده می‌کنید، حتما قبل از تصمیم گیری در مورد تریدهای خود، اخبار را بررسی کنید.

بیشتر مواقع حرکاتی از این قبیل به این دلیل طراحی شده‌اند تا تریدرهای احساساتی را در دام بیاندازند.

از حد ضرر (stop loss) استفاده کنید

استفاده از سفارشات حد ضرر بخش مهمی از استراتژی‌های تجاری موفق است. حتی اگر کاملا نسبت به یک ترید مطمئن باشید، بازار هنوز هم می‌توان در چگونه با واگرایی ها معامله کنید بر خلاف انتظار شما عمل کند.

در صورتی که ترید بر خلاف انتظار شما پیش برود، حد ضرر می‌تواند از ضرر بیش از حد شما جلوگیری کند. از بین رفتن ۱ الی ۲ درصد از سرمایه اولیه شما بهتر از لیکوئید شدن شماست!

عاقلانه است که همیشه از یک سفارش حد ضرر استفاده کنید تا ضررهای احتمالی در استراتژی معاملاتی خود ایجاد کرده و احساسات خود را به حداقل برسانید. انتظار نداشته باشید که بازار به نفع شما پیش برود زیرا در بسیاری از مواقع این اتفاق نمی‌افتد.

نتیجه گیری

تله های خرسی و گاوی یکی از شایع‌ترین مشکلات ترید کردن ارزهای دیجیتال است. خوشبختانه اگر استراتژی (Strategy) و طرز تفکر صحیحی درباره ترید ارز دیجیتال داشته باشید می‌توان به آسانی از تله ها در امان ماند و ضررها را به حداقل رساند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.