۴ کندلی که در این مطلب معرفی کردیم مشابه یک دیگر هستند و تفاوت های اندکی دارند.شکل آنها بطور خلاصه بصورت زیر است:
اصول استفاده از الگوهای برگشتی Bearish Reversals در کندل استیک ژاپنی
الگوهای بریش Bearish تشکیل شده از یک، دو یا سه کندل در انتهای روند صعودی هستند و علامتی برای تغییر جهت روند از صعودی به نزولی می باشند در ادامه به ترتیب الگوهای تک و ترکیبی نزولی (بیریش) را مشاهده می کنیم.
الگوی Hanging Man (مرد دارزده) در انتهای یک روند صعودی تشکیل می شود از خصوصیات این الگو سایه پایینی بلند، سایه بالایی کوتاه (وجود نداشتن سایه بالایی) و بدنه ای حداکثر یک دوم سایه پایینی می باشد. در این الگو رنگ بدنه تفاوتی ندارد اما بدنه نزولی (مشکی) قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند نشان می دهد.
الگو شوتینگ استار (الگوی ستاره رها شده) مانند الگوی قبلی در انتهای یک الگوی دو کندل برگشتی نزولی روند صعودی تشکیل می شود. سایه بالایی بلند، سایه پایینی کوتاه و یا وجود نداشتن سایه پایینی و بدنه ای حداثر یک دوم سایه بالایی از خصوصیات این الگو می باشد. در این الگو رنگ بدنه تفاوتی ندارد اما بدنه نزولی (مشکی) قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند نشان می دهد.
این الگو در بازار بسیار نادر می باشد و مدلی از Opening Marubozu می باشد. در روند صعودی قیمت آغازین این کندل با گپ (شکاف) رو به بالا باز می شود اما در ادامه شاهد هیچ سایه بالایی نمی باشیم. قیمت از نقطه آغاز رو به پایین حرکت کرده و بدنه نسبتا بزرگی را شاهد هستیم. اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید می تواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.
این الگو (پوشاننده نزولی) شامل دو شمع با رنگ های متفاوت است که در انتهای روند صعودی تشکیل می شود. کل بدنه مشکی (نزولی) شمع دوم، بدنه شمع اول سفید (صعودی) را پوشش می دهد. اندازه سایه ها در این دو کندل اهمیتی ندارد. ایجاد شکاف (گپ) بین نقطه پایان کندل اول و نقطه آغاز کندل دوم اهمیت بیشتری به این الگو برای آغاز روند نزولی می دهد.
الگوی انبرک بالایی مانند الگوی قبلی شامل دو شمع با رنگ های متفاوت می باشد. با این تفاوت که ابتدا شمعی صعودی (سفید) با بدنه بزرگ تشکیل می شود این شمع فاقد سایه یا با سایه های کوچک می باشد. شمع دوم در دل محدوده قیمت شمع اول به شکل ستاره (داجی) یا چکش تشکیل می شود. برای اهمیت بیشتر تغییر روند از صعودی به نزولی در این الگو، خارج نشدن سایه های شمع دوم از شمع اول مهم می باشد.
این الگو نیز در انتهای روند صعودی تشکیل می شود و اخطار تغییر روند را صادر می کند. شمع اول بدنه سفید (صعودی) دارد که تمامی بدنه شمع دوم را پوشش می دهد سایه ها در این الگو اهمیت زیادی ندارند اما خارج نشدن سایه های شمع دوم از محدوده سایه های شمع اول قدرت بیشتر این الگو را نشان می دهد.
صلیب هارامی نزولی شباهت بسیاری به الگوی قبلی دارد با این تفاوت که بدنه شمع دوم حتما بصورت داجی (ستاره) تشکیل شده است. این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل می شود و اخطار تغییر روند را صادر می کند.
در این الگو (پوشای ابر مشکی) شاهد دو شمع با رنگ های متفاوت هستیم در شمع اول بدنه سفید (صعودی) و شمع دوم بدنه ای مشکی (نزولی) با نقطه پایانی بالاتر از نقطه آغازین شمع قبلی می بینیم و نقطه آغاز شمع دوم با شکافی صعودی نسبت به پایان شمع اول شروع شده است. این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل شده و نمایشگر آغاز روند نزولی می باشد.
این الگو (کودک رها شده نزولی) در بازار مبادلات ارز خیلی کم به وجود می آید. در انتهای روند صعودی پس از یک شمع صعودی قوی شکافی صعودی تا شمع بعدی به وجود می آید. شمع بعدی بصورت ستاره(داجی) بسته می شود و فاصله بسته شدنش تا شمع بعدی نیز دارای شکاف است. با مشکی (نزولی) بسته شدن بدنه شمع سوم اخطار پایان روند صعودی و آغاز روند نزولی به وجود می آید.
الگوی ستاره عصرگاهی از مجموع سه شمع در انتهای روند صعودی تشکیل می شود شمع اول صعودی و پرقدرت، شمع دوم با شکاف (گپ) صعودی آغاز شده و بدنه آن میتواند نزولی یا صعودی باشد ولی در غالب موارد بدنه و سایه های بزرگی ندارد و شمع سوم یک شمع نزولی است که آغاز آن با شکاف (گپ) نزولی نسبت به شمع دوم آغاز شده است. این سه شمع اخطار روند نزولی را در انتهای روند صعودی اعلام می نمایند.
ترکیب این الگوی سه شمعی بسیار شبیه به الگوی ستاره عصرگاهی می باشد با این تفاوت که بین شمع اول و دوم به علاوه بین شمع دوم و سوم شکافی دیده نمی شود شمع اول پرقدرت و صعودی، شمع دوم Doji و شمع سوم دارای بدنه نزولی می باشد. با بسته شدن نزولی شمع سوم اخطار انتهای روند صعودی و آغاز روند نزولی اعلام می شود.
الگوی سه ستاره نزولی از ترکیب سه شمع Doji مانند تشکیل شده، اندازه سایه ها در این سه شمع حائز اهمیت نمی باشد اما وجود شکاف (گپ) صعودی بین شمع اول و دوم و شکاف نزولی بین شمع دوم و سوم بر قدرت این الگو برای تغییر روند از صعودی به نزولی می افزاید.
الگوی سه اهرم مشکی از سه شمع نزولی با بدنه های توپر و نزولی قوی تشکیل شده است. سایه ها غالبا کوتاه و ایجاد شکاف الگوی دو کندل برگشتی نزولی صعودی بین شمع اول، دوم و شکاف صعودی بین شمع دوم و سوم وجود دارد. با بسته شدن شمع سوم اخطار قوی تغییر روند از صعودی به نزولی ایجاد می شود.
الگو های بازگشتی کندل استیک
همانطور که در مطالب قبل گفتیم الگوهای شمعی از کنار هم قرار گرفتن کندل استیک ها با شرایط ویژه تعریف می شوند،تعداد کندل استیک ها در الگو ها معمولا بین ۱ تا ۵ کندل است.الگوهای شمعی به دو دسته بازگشتی و ادامه دهنده تقسیم می شوند که هرکدام از این دسته ها نیز دو نوع صعودی و نزولی را دارا می باشند.
تشخیص الگو ها و استفاده از آنها بسیار وابسته به روندقبل از خود است برای مثال الگوی بازگشتی صعودی قطعا باید پس از یک روند نزولی باشد یا الگوی ادامه دهنده ی نزولی بعد از روند نزولی ظاهر می شود پس باید برای بهره بردن از این الگوها باید به مباحث روند و تشخیص آن مسلط باشید.
الگوی چکش یا همر:
الگوی چکش یک الگوی تک کندلی قدرتمند است که در انتهای روند نزولی سیگنال بازگشت قیمت را می دهد.کندل این الگو از یک بدنه بسیار کوچک در بالاترین قسمت شمع و یک سایه پایینی بلند تشکیل شده.صعودی یا نزولی بودن این کندل اهمیت زیادی ندارد اما صعودی بودن آن نشانه قدرتمند بودن الگو می باشد. این الگو دارای سایه بالایی نمی باشد اما اگر این سایه وجود داشته باشد بسیار کوچک است.
الگوی چکش معکوس:
این الگو هم مانندالگوی چکش باید در انتهای یک روند نزولی ظاهر شود و یک الگوی بازگشتی است امابرخلاف الگوی چکش دارای سایه بالایی بسیار بلند و فاقد سایه پایینی (یا سایه کوچگ)است،بدنه اصلی این الگو هم در قسمت پایینی کندل قرار میگیرد و طول کمی دارد.صعودی و نزولی بودن کندل اهمیت زیادی ندارد اما صعودی بودن آن نشان از قدرت الگوی دو کندل برگشتی نزولی بیشتر آن دارد همچنین اگر قیمت پایانی کندل بعدی بالا تر از قیمت پایانی کندل چکش معکوس قرار گیرد تاییدی بر تشخیص درست این الگو است و قدرت بازگشتی آن را نشان می دهد.
الگوی مرد دار آویخته:
الگوی مرد دار آویخته یک الگوی ۱ کندلی بازگشتی است که در انتهای روند صعودی ظاهر می شود وسیگنال بازگشت قیمت را می دهد. شکل ظاهری این کندل کاملا مشابه الگوی چکشی است با این تفاوت که در انتهای روند صعودی قرار می گیرد یعنی کندل الگوی مرد دار آویخته تشکیل شده از سایه پایینی بسیار بلند و بدنه اصلی که در بالای شمع قرار گرفته و فاقد سایه بالایی (یا سایه بسیار کوچک)است.صعودی یا نزولی بودن کندل اهمیت چندانی ندارد اما نزولی بودن آن نشانگر قدرت الگو است.
مرد به دار آویخته
الگوی ستاره ثاقب (شوتینگ استار):
این الگو هم یک الگوی ۱ کندلی است و در انتهای روند صعودی ظاهر می شود. شکل ظاهری آن کاملا مشابه چکش معکوس است تنها با این تفاوت که در انتهای روند صعودی قرار می گیرد.
پس ستاره ثاقب دارای سایه بالایی بسیار بلند و بدنه نسبتا کوتاهی است که در قسمت پایینی شمع قرار می گیرد همچنین فاقد سایه پایینی است.الگوی دو کندل برگشتی نزولی الگوی دو کندل برگشتی نزولی صعودی و نزولی بودن کندل اهمیت چندانی ندارد اما نزولی بودن آن نشانگر قدرت آن است.پایین تر بودن قیمت نهایی کندل بعدی تایید کننده ی این الگو است.
۴ کندلی که در این مطلب معرفی کردیم مشابه یک دیگر هستند و تفاوت های اندکی دارند.شکل آنها بطور خلاصه بصورت زیر است:
الگوی کمربند نزولی:
این الگوی کمیاب در انتهای روند های صعودی پدیدار می شود و یک الگوی بازگشتی کندل استیک است.
الگوی کمربند تک کندلی است و در انتهای روند صعودی با گپ رو به بالا باز می شود اما قیمت آن در ادامه کاهش یافته و بدون اینکه سایه بالایی داشته باشد با کاهش قیمت بدنه ای بزرگ را شکل می دهد،اگراین بدنه گپ و شکاف را پر نماید سیگنالی برای آغاز روند نزولی است.
الگوی کمربند نزولی
الگوی کمربند صعودی:
الگوی کمربند صعودی نیز یک الگوی بازگشتی و تک کندلی است که در انتهای روند الگوی دو کندل برگشتی نزولی نزولی ظاهر می شود.
الگوی کمربند صعودی به این صورت است که در روند نزولی قیمت اولیه کندل با گپ رو به پایین باز می شود اما در ادامه با رشد قیمت سایه بلند پایینی نداریم و با تشکیل یک بدنه بزرگ و بسته شدن قیمت در نزدیکی حداکثر قیمت کندل می توانیم این کندل را به عنوان الگوی کمربند صعودی بررسی کنیم.
اگر سایه و بدنه این کندل گپ رو به پایین را پوشش دهد می تواند سیگنالی برای شروع روند صعودی باشد.
الگوی کمربند صعودی
الگوی کمربند صعودی و نزولی
الگوی شکست نزولی:
الگوی شکست نزولی الگویی بازگشتی و ۵ کندلی است که در انتهای روند صعودی ظاهر می شود. در این الگو کندل اول صعودی و بلند است. کندل دوم با شکافی بالاتر از کندل اول شکل می گیرد و صعودی است اما کوتاه است، کندل ۳ (گاهی اوقات نزولی) و ۴ نیز کوتاه و صعودی هستند و الگوی دو کندل برگشتی نزولی به ترتیب بالاتر از یک دیگر قرار می گیرند و اما کندل ۵ نزولی و بلند است و قیمت پایانی آن در محدوده بین شکاف کندل اول و دو بسته می شود.
در واقع کندل اول که صعودی و بلند است و گپ رو به بالای بعد از آن نشان از روند صعودی است اما کوتاه بودن کندل های ۲ و ۳ و ۴ نشانه ی قدرتمند نبودن روند صعودی و احتمال کاهش قیمت را نشان می دهند که با پدیدار شدن یک کندل نزولی بلند این فرضیه قدرت بیشتری پیدا می کند و سیگنالی برای شروع یک روند نزولی را به ما می دهند.
الگوی شکست نزولی
الگوی شکست صعودی:
الگوی شکست صعودی نیز یک الگوی بازگشتی و ۵ کندلی است که در انتهای روند نزولی مشاهده می شود.
الگوی شکست صعودی به این صورت است که کندل اول یک کندل نزولی و بلند است و کندل دوم با شکافی پایین تر از کندل اول شکل می گیرد که نزولی و کوتاه است،کندل های ۳(گاهی اوقات صعودی) و ۴ نیز کندل هایی نزولی و کوتاه هستند که قیمت های پایانی آنها به ترتیب پایین تر از یکدیگر قرار می گیرند اما کندل ۵ یک کندل صعودی بلند است که شکاف اولیه را پوشش می دهد و قیمت نهایی آن در حدود شکاف بین کندل ۱ و ۲ است.
در واقع کندل ۱ که نزولی و بلند است . شکاف بعد از آن نشانه ی یک روند نزولی است اما کندل های ۲ و ۳ و ۴ که کوتاه هستند حاکی از ضعف روند هستند و ظهور یک کندل صعودی بلند تاییدیه ای بر این امر است که روند صعودی شکل خواهد گرفت.
کندل استیک ها
کندل استیک ها یا نمودارهای شعمی، نوعی از نمودار هستند که تغییرات قیمت را در بازه زمان به صورت دقیق به ما نشان می دهند.
ما در یک تایم فریم چهار بازه قیمتی داریم:
۱-قیمت گشایش (اولین قیمت) ۲-بالاترین قیمت ۳-پایین ترین قیمت ۴-قیمت بسته شدن (آخرین قیمت)
در کندل استیک ها تمامی این قیمت ها به صورت واضح مشخص است و حتی قیمت هایی که مابین بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت معامله شده اند نیز در کندل ها نمایان هستند.
با این توضیحات مشخص است که کارایی کندل ها در مقایسه با سایر نمودارها مانند نمودار خطی و… بسیار بیشتر است، زیرا اطلاعات کاملی را از تغییرات قیمت به ما ارائه می دهند.
در شکل زیر نمونه ای از نمودار خطی را مشاهده می کنید، در این نوع نمودار صرفا قیمت های بسته شدن به یکدیگر متصل می شود :
به سادگی مشخص است اطلاعات کاملا ناقص به چشم یک تحلیل گر یا معامله گر خواهد رسید، زیرا تغییرات دقیق قیمت نادیده گرفته شده است.
حال به تعریف دقیق کندل استیک می پردازیم.
برای اینکه بتوانیم کندل ها را به خوبی بشناسیم باید شکل آنها را ببینیم به شکل زیر توجه کنید:
در شکل بالا مشخص است که قسمتی از کندل را بدنه می نامیم و قسمتی را سایه، کندل ها ممکن است سایه نداشته باشند یا حتی بدنه نداشته باشند و فقط سایه باشند به کندل هایی که بدنه های خیلی کوچک دارند یا اصلا بدنه ندارند کندل دوجی گفته می شود که در شکل زیر نمونه های آنها را می بینید .
در کندل ها بدنه نشانه عرضه و تقاضای پر حجم تر و سایه نشانه ی عرضه و تقاضای کم حجم تر است در دوره پیشرفته به تفضیل درباره این موضوع صحبت شده است.
در ایران به دلیل محدودیت های حجم مبنا، صف خرید و فروش ما کندل های دوجی شکلی داریم که بدون سایه هستند که در این کندل ها حجم تقاضا یا عرضه مشخص نیست، به این علت که قیمت در طول روز معاملاتی تغییری نداشته و در آستانه بالا یا آستانه پایین خود در حال معامله بوده است ما صرفا یک خط را به عنوان بدنه می بینیم و هیچ سایه ای وجود ندارد و بدنه نیز بسیار باریک است.
در شکل زیر نمونه ای از آن را مشاهده می کنید:
در کندل ها اطلاعات قیمت که در بالا اشاره شد به صورت کامل نشان داده می شود در شکل زیر دو نوع کندل را مشاهده می کنید که اطلاعات کامل، تغییر قیمت را در بازه زمانی مشخص برای شما به نمایش می گذارند.
در بعضی از کندل ها سایه ای وجود ندارد و قیمت باز شدن و بسته شدن با قیمت بالاترین و پایین ترین برابر است. اما ممکن است شما رنگ های مختلفی از کندل ها را دیده باشید بنده شخصا از سفید و سیاه استفاده می کنم علت آن نیز این است که هم ساده است هم ذهن را مشغول نمی کند در اینجا کندل های سیاه، کندل های نزولی هستند و کندل های سفید، کندل های صعودی.
در کندل صعودی قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن است و در کندل نزولی قیمت بسته شدن پایین تر از قیمت باز شدن است. در کندل دوجی ایرانی قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایین ترین با یکدیگر برابرند.
در شکل زیر نمونه ای تغییرات کندل ها را می بینیم:
بعد از شناخت کلی درباره ی کندل استیک ها به سراغ چند الگوی مطرح در کندل استیک ها می رویم فقط به خاطر داشته باشید استفاده از این کندل ها در صورتی امکان پذیر است که آشنایی کافی با سطوح مقاومت و حمایت داشته باشید برای آشنایی کامل تر و بهتر پیشنهاد ما دوره پیشرفته پرایس اکشن و تابلوخوانی است.
الگوها
بنده در آموزش ها و سبک کاریم به دنبال پیچیده کردن مسائل و موضوعات نبوده ام و نیستم، روش شخصی بنده روشی کاملا کارا و ساده است، لذا در این مطلب آموزشی نیز به هیچ عنوان به دنبال پیچیده کردن موضوع نیستم صرفا چند الگویی که ممکن است در بازار به کار ما بیاید را در اینجا مطرح می کنم. الگوهای بسیار زیادی در تکنیکال و کندل ها مطرح است و بنده تقریبا تمام آنها را می شناسم اما نکته مهم این است که همه آنها کارا نیستند و دانستن آنها کمکی به سبک معاملاتی ما در بازار بورس تهران نخواهد کرد.
در این مطلب بنده اسم هایی روی الگوها میگذارم که کاملا شخصی است و شما ممکن جای دیگری با اسامی دیگری این الگوها را ببیند، من برای اینکه تعداد الگوها زیاد نشود از این اسامی استفاده می کنم و سعی دارم مطلب را ساده بیان کنم.
الگوی پوشا(Engulfing candle)
این الگو در سقف ها یا در کف ها شکل می گیرد، اگر در یک روند صعودی هستیم و یک کندل نزولی در محدوده ای که محدوده مقاومتی است شکل بگیرد و باعث شود بدنه کندل قبلی به صورت کامل پوشش داده شود، در واقع کندل پوشای نزولی برای ما شکل گرفته است حالا برعکس این ماجرا را ببنیم وقتی یک روند نزولی داریم و در کف قیمتی یک کندل صعودی شکل می گیرد و کل بدنه کندل نزولی قبل از خود را پوشش می دهد ما کندل پوشای صعودی داریم.
کندل پوشا باید با بدنه بتواند بدنه کندل قبل از خود را بپوشاند، در سقف ها و کف ها ظاهر شود و سایه ای کوچک نسبت به بدنه داشته باشد.
نمونه ای از این کندل را در شکل زیر می بینیم:
در کندل شماره یک، ما در یک روند صعودی قرار داریم و یک کندل نزولی در ناحیه ای مقاومتی شکل می گیرد کل بدنه کندل صعودی قبل از خود را پوشش می دهد.
در کندل شماره دو، در یک روند نزولی قرار داریم و یک کندل صعودی کل بدنه کندل قبل از خود را پوشش می دهد.
همان طور که مشخص است این کندل، کندلی برگشتی است و باعث تغییر روند می شود، ممکن در طی یک روند بلند مدت این کندل بارها ظاهر شود و باعث اصلاحاتی در طی آن روند شود با دانستن این الگو می توان متوجه شد که احتمالا فردای روز معاملاتی قرار است که اصلاح ادامه پیدا کند یا خیر، یا اینکه قیمت از نقطه حمایتی خود برگشت می کند یا خیر.
الگوی کندل دوجی با سایه بلند
این الگو در سقف ها یا کف ها به کار می رود، برای تاییدیه این الگو باید منتظر باشیم تا کندل بعدی در جهت تفکر ما برگشتی باشد.
این الگو دارای یک کندل دوجی شکل با سایه ای بلند است، اگر سایه در بالای کندل باشد الگوی دو کندل برگشتی نزولی و ما در سقف قیمتی باشیم انتظار داریم روند صعودی که ما را تا به اینجا هدایت کرده است تغییر کند و اصلاحی شود اما اگر سایه ها در پایین کندل قرار بگیرد و ما در کف قیمتی باشیم انتظار داریم روند نزولی که قیمت را تا به این نقطه رسانده است تغییر کرده و اصلاحی شود برای درک این مطلب به اشکال زیر توجه کنید:
در مثال بالا قیمت، روند نزولی داشته یک کندل دوجی با سایه بلند، پایین شکل گرفته است، مهم این است که این کندل در محدوده ای حمایتی شکل بگیرد و بعد از آن باید منتظر باشیم تا کندل دیگری در جهت تغییر روند شکل گرفته و با بسته شدن بالای بالاترین قیمت کندل دوجی بتواند روند نزولی را به پایان برساند در شکل بالا یک کندل بعد از کندل دوجی ما شکل گرفته اما آن کندل بالای بالاترین قیمت کندل دوجی بسته نشده الگوی دو کندل برگشتی نزولی الگوی دو کندل برگشتی نزولی و کندلی بلند بعد از آن تنوانسته بالای بالاترین قیمت کندل دوجی ما بسته شود و می بینیم چگونه باعث تغییر روند شده است.
این تغییر می تواند اصلاح مقطعی در یک روند باشد یا تغییر کلی یک روند به روند دیگر برای درک این مطلب باید درباره روند ها و رنج ها اطلاعات کافی داشته باشید در دوره پیشرفته این مسائل کاملا باز شده است.
در شکل بالا واضح است که یک روند صعودی تغییر ماهیت داده است، کندل دوجی با سایه ای بلند در بالا شکل گرفته و ۳ کندل بعد از این کندل توانسته زیر کمترین قیمت کندل دوجی بسته شود لذا روند صعودی تغییر کرده یا اصلاحی شده است یا کلا ماهیت خود را از دست داده و به یک روند نزولی تبدیل شده است.
در این نوع الگو باید حواسمان باشد در محدوده مقاومت و حمایت دنبال آن بگردیم، در سقف ها باید سایه بالا بلند باشد در کف ها سایه پایین، اینکه کندل صعودی است یا نزولی تفاوتی ندارد، اگر در سقف هستیم سایه بالا بلند است نباید سایه پایین نیز به همان بلندی باشد، اگر در کف هستیم و سایه پایین بلند است نباید سایه بالا به همان بلندی باشد، حتما باید منتظر تایید در کندل های بعدی برای برگشت یک روند باشیم.
دوستان همراه، الگوهای بسیار زیاد بیشتری نیز وجود دارد اما بنده تقریبا تمامی این الگوها در این دو الگو جا داده ام، زیاده گویی و پیچیده کردن مطلب باعث می شود بسیاری از افراد به دنبال آموزش نروند و در بازار متضرر شوند.
در اشکال زیر سعی کرده ام نشان دهم که تمامی الگو ها در این دو الگو مستتر است ونیازی نیست اسامی زیادی را حفظ کنیم اسامی مانند ستاره صبحگاهی یا شامگاهی، مرد آویزان و…
لذا سعی کنید به این دو الگو بالا مسلط شوید باز هم تاکید دارم این مطلب بیشتر برای دوستانی مفید است که به سطوح حمایت و مقاومت، روند ها و رنج ها تسلط داشته باشند تا بتوانند کمی بهتر شرایط نمودار را تحلیل کنند.
کندل پوشای صعودی در نماد غپاک
کندل دوجی با سایه بلند بالا در محدوده مقاومتی و فلش سبز کندل تاییدیه در نماد وکادو
کندل پوشای صعودی در محدودی حمایتی در نماد وکادو
دو کندل صعودی بعد از روندی نزولی و در کندل دوم الگوی دوجی با سایه بلند پایین تایید شده است.
آموزش و ترید در بازار بورس تهران و بازار های آتی ایران، در راستای ارتقای سطح علمی جامعه نسبت به بازار بورس و فرهنگ سازی عمومی برای گسترش روز افزون بازار مالی بورس تهران، در سایت شکار روند عده ای از معامله گران حرفه ای بازار با هدفی مشخص و واحد گام بر می دارند که همانا گسترش بازار بورس و آموزش صحیح در این زمینه است
آشنایی با الگوهای شمعی دو کندلی
2- ما در پایگاه خبری بازار مشترک، تنها به آموزش فارکس برای فارسی زبانان در سراسر جهان می پردازیم و هیچ گونه فعالیتی دیگری در این بازار مالی نداریم. (اسامی کارگزاری های اعلام شده در مطالب آموزشی صرفا جهت بررسی و استفاده از دموهای آموزشی آن ها است)
3- بازار فارکس، بازار خطرناکی است و اگر اشتباه کنید ممکن است سرمایه خود را از دست بدهید. پس حتما با آموزش درست و آگاهی پای به این بازار بگذارید.
آیا از الگوهای شمعی ژاپنی تک کندلی الگوی بهتری هم داریم؟
بله، الگوهای دو کندلی!
برای شناسایی الگوهای شمعی ژاپنی دوگانه، باید به دنبال آرایش کندلی باشید که در مجموع از دو کندل تشکیل شده است.
بیشتر بخوانید:
الگوی کندل پوششی یا انگالفینگ
دو نوع کندل پوششی وجود دارد: کندل پوششی صعودی و کندل پوششی نزولی.
الگوی پوششی صعودی یا انگالفینگ صعودی یک الگوی برگشتی دو کندلی است که ممکن است خبر از نزدیک شدن یک حرکت قوی رو به بالا دهد.
این الگو جایی رخ می دهد که بلافاصله بعد از یک کندل نزولی، یک کندل صعودی بزرگتر می آید.
این کندل دوم کندل نزولی را «پوشش» داده است. این بدان معناست که خریداران در حال گرم کردن خود هستند و ممکن است پس از روند نزولی اخیر یا یک دوره کف سازی، یک حرکت صعودی قوی شکل گیرد.
و در طرف دیگر الگوی پوششی نزولی برعکس الگوی صعودی است.
این الگوی شمعی ژاپنی زمانی اتفاق می افتد که بلافاصله پس از کندل صعودی، یک کندل نزولی بیاید که کاملاً آن را «پوشش» دهد.
این بدان معنی است که قدرت فروشندگان بر خریداران چربیده و احتمال یک حرکت شدید به سمت پایین وجود دارد.
چند نکته در اعتبار الگوی پوششی:
- الگوی پوششی باید بعد از یک روند صعودی یا نزولی واضح رخ دهد
- بدنه کندل دوم باید کاملا بدنه کندل قبلی را پوشش دهد
- سقف کندل دوم باید بالاتر از کندل قبلی و کف آن پایینتر از کندل قبلی باشد
- سایز کندل های تشکیل دهنده الگو نباید خیلی کوچک باشد
- در بازارهای پر تلاطم و پر نوسان اعتبار کمتری دارد
الگوی انبرک بالایی و انبرک پایینی
الگوهای انبرک (توییزر) دو الگوی کندل برگشتی هستند.
این الگوی کندلی معمولاً پس از یک روند ممتد صعودی یا ممتد نزولی مشاهده می شود و می تواند نشان دهنده این باشد که به زودی برگشت خواهیم داشت.
دو نوع الگوی انبرک وجود دارد: انبرک پایینی و انبرک بالایی.
توجه کنید که چگونه آرایش کندل ها مانند یک انبرک هستند!
معتبر ترین انبرک ها دارای مشخصات زیر هستند:
- کندل اول ادامه روند کلی است. اگر قیمت در حال افزایش است، اولین کندل باید صعودی باشد.
- کندل دوم عکس روند کلی است. اگر قیمت در حال افزایش است، کندل دوم باید نزولی باشد.
- سایه های کندل ها باید نقطه پایانی یکسانی داشته باشند.
- سقف انبرک های بالایی باید یکسان بوده، و کف انبرک های پایینی نیز باید یکسان باشند.
- اگر الگوی انبرک در یک سقف یا کف جدید شکل گیرد اعتبار بیشتری دارد
- اگر کندل اول بدنه بزرگ و کندل دوم بدنه کوچکی داشته باشد اعتبار الگو بیشتر است
معنای الگوی انبرک این است که بازار به یک ناحیه حمایتی یا مقاومتی برخورد کرده است. در روند نزولی دیگر فروشنده ها تمایل به فروش ندارند. و در روند صعودی دیگر خریدار جدیدی وجود ندارد. ترکیب الگوی انبرک با یک الگوی دیگر مثل الگوی پوششی می تواند به اعتبار آن بیافزاید.
الگوهای شمعی یک کندلی | شوتینگ استار، چکش و مرد به دار آویخته
در مقالههای قبلی با الگوهای شمعهای ژاپنی آشنا شدیم در این مقاله میخواهیم ببینیم چه طور میتوان الگوهای شمعی ژاپنی تککندلی را تشخصیص دهیم.
اگر شمعهای ژاپنی تککندلی روی نمودار نمایان شوند به این معناست که ممکن است بازار برگشت داشته باشد.
اینجا با چهار الگوی شمعی ژاپنی آشنا میشویم:
چکش و مرد به دار آویخته
چکش و مرد به دار آویخته دقیقاً مانند هم به نظر میرسند اما بسته به کنشهای قبلی قیمت معانی کاملاً متفاوتی دارند. هر دو بدنههای کوچک (سیاه یا سفید)، سایههای پایینی بلند و سایههای بالایی کوتاه دارند، یا هیچ سایهای ندارند.
کندل چکش یک الگوی معکوس صعودی است که در طی روند رو به پایین شکل میگیرد. نام گذاری آن به این دلیل است که بازار در حال هموار کردن سطح با چکش است.
هنگامی که قیمتها در حال افت است، چکشها نشان میدهند که قیمت نزدیک به کف است و قیمت دوباره شروع به افزایش خواهد کرد.
سایه پایینی بلند نشان میدهد که فروشندگان قیمتها را پایینتر بردهاند، اما خریداران توانستهاند بر این فشار خرید فائق آمده و با قیمتی نزدیک به قیمت آغاز معامله را پایان دهند.
تنها به این دلیل که شکل چکش در روند رو به پایین مشاهده میکنید، به این معنا نیست که به صورت خودکار سفارش خرید بگذارید! پیش از آن که برای شلیک مطمئن باشد، لازم است صعود بیشتر تأیید شود. مثالی نوعی از این تأیید میتواند انتظار کشیدن برای شمع سفید باشد تا در بالای قیمت آغازین، در بخش سمت راست چکش معامله پایان یابد.
معیار تشخیص الگوی چکش
- سایه بلند حدوداً دو یا سه برابر بدنه اصلی است.
- سایه بالایی کوچک است یا اصلا سایهای وجود ندارد.
- بدنه اصلی در انتهای بالایی روند نزولی باشد.
- رنگ بدنه اصلی مهم نیست.
مرد به دار آویخته، الگوی معکوس نزولی است که میتواند سطح مقاومت بالا یا قوی را نیز نشان دهد. هنگامی که قیمت در حال افزایش است.
شکل گیری مرد به دار آویخته مشخص میکند که تعداد الگوی دو کندل برگشتی نزولی فروشندگان نسبت به خریداران شروع به افزایش کرده است.
سایه پایینی بلند نشان میدهد که فروشندگان در این جلسه قیمت را پایین کشاندهاند. خریداران توانستهاند اندکی قیمت را به صورت قبل به بالا برگردانند اما این قیمت تنها نزدیک به قیمت آغاز است.
این اتفاق باید زنگ اخطارها را به صدا درآورد زیرا به ما میگوید دیگر خریدارانی باقی نمانده است تا تحرک لازم را برای حفظ روند صعودی قیمت تأمین کند.
معیار تشخیص الگوی مرد به دار آویخته
- سایه پایینی بلند حدود دو یا سه برابر بدنه اصلی است.
- سایه بالایی کوچک یا اصلا سایهای وجود ندارد.
- بدنه اصلی در انتهای بالایی روند صعودی قرار دارد.
- رنگ بدنه اصلی مهم نیست، در حالی که بدنه سیاه نزولیتر از بدنه سفید است.
چکش معکوس و ستاره تیرانداز
چکش معکوس و ستاره تیرانداز نیز همانند هم به نظر میرسند. تنها تفاوت میان آنها آن است که در روند روبه پایین یا رو به بالا هستید.
چکش معکوس یک کندل برگشتی رو به بالا است.
شوتینگ استار یک کندل برگشتی رو به پایین است.
بدنههای ریز و کوچک (توپر یا توخالی)، سایههای بالایی بلند، و سایههای پایینی کوچک یا صفر دارند.
چکش معکوس زمانی اتفاق می افتد که قیمتها در حال کاهش است که نشاندهنده معکوسسازی احتمالی است. سایه بالایی بلند نشان میدهد که خریداران سعی کردهاند قیمت بالاتری را تقاضا کنند.
از آنجا که فروشندگان نتوانستند قیمت را به هیچ مقدار کمتری در پایان برسانند، این اتفاق شاخص خوبی از آن است که هر کسی میخواسته بفروشد، تاکنون فروخته است، و اگر دیگر فروشندهای نمانده باشد، چه چیز باقی میماند؟ خریداران .
شوتینگ استار الگوی برگشتی نزولی است که همانند چکش معکوس به نظر میرسد اما هنگامی که قیمتها افزایش مییابد، اتفاق می افتد.
شکل آن نشان میدهد که قیمت در پایینترین مقدار آن آغاز شده است، بالا الگوی دو کندل برگشتی نزولی رفته، اما دوباره به حدود مقدار قبلی خود برگردانده شده است .
این یعنی خریداران سعی کردهاند قیمت را به بالا بکشانند، اما فروشندگان وارد شده و بر آنها غلبه کردهاند. این اتفاق علامت قطعی نزول است زیرا هیچ خریدار دیگری باقی نمانده است چون همه آنها قتل عام شدهاند .
توجه داشته باشید:
این ۴ الگویی که در این مقاله با آنها آشنا شدیم الگوهایی هستند که در بازار زیاد تکرار میشوند. شناخت این الگوها به شما کمک میکند تحلیل بهترین در بازار داشته باشید.
اسم این الگوها مهم نیست بلکه چیزی که حائز اهمیت است این است که اینها الگوهای بازگشتی هستد و هشداری هستند برای یک روند بازگشتی احتمالی.
میتوان این چهار الگو را در چکش و چکش معکوس خلاصه کرد.
قبلا هم گفتیم که اگر این الگوها در بازار اتفاق بیفتند تضمینی نیست که حتما بازگشت داشته باشند. بنابراین حتما قبل از معامله به فکر تاییدیههای بیشتری باشید.
دیدگاه شما