برای آشنایی بیشتر با معامله گری و سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال بر روی لینک مربوطه کلیک کنید.
دلایل علاقه مندی به معامله گری
واقعیت آن است که حتی حرفه ای ترین تریدرها نیز ممکن بوده برخی اوقات ماه ها ضرر ببینند پس به هیچ عنوان نباید با ضرر دیدن جا زده و ناامید شوید. برای موفقیت نیاز بوده که همیشه به جنبه مثبت قضیه فکر کنید و به خود انرژی مثبت دهید. برای مثال در زمان ضرر دیدن بد نیست کمی با خود دلایلی که باعث شد از بازارهای مالی سر در آورید را مرور کنید. این کار به شما قوت قلب داده که با انگیزه بیشتری راه خود را ادامه دهید.
بر هیچ کس پوشیده نیست که معامله گری سختی های فراوانی دارد اما واقعیت آن است که این سختی به یک عمر راحتی و رسیدن به وضعیت سود می ارزد. در ادامه با ذکر دلایلی اثبات خواهیم نمود که معامله گری بهترین شغل برای هر کسی است:
حتی حرف زدن از آزادی مالی نیز یک شیرینی خاصی به همراه خواهد داشت، حال لحظه ای به این فکر کنید که روزی به آزادی مالی برسید، آزادی مالی در واقع به این معنا بوده که کاملا از قید و بند نگرانی های حاصل از صورت حساب ها و هزینه ها آزاد خواهید شد. معامله گری به شما این امکان را داده تا تنها به کمک یک کامپیوتر و اینترنت آن قدر پول داشته که دیگر از لحاظ مالی در انجام هیچ کاری محدود نشوید.
چارت ایران : با معامله گری دیگر نیازی نیست که همچون یک ربات صبح زود بیدار شده تا به موقع سر کار حاضر شوید و تا عصر یا حتی شب را همان جا بگذرانید، حتی در جواب تمامی این تلاش ها تنها یک حقوق کاملا معمولی دریافت نموده و شخصی دیگری از زحمات شما به ثروت می رسد.
در واقع به کمک معامله گری شما توانسته خود را از چارچوب ها را نموده و خود یک چارچوب براساس روحیات خود داشته باشید.
- معامله گری شما را از بردگی نجات می دهد
این که سحرخیز باشید خیلی هم خوب است و از قدیم گفته اند سحرخیز باش تا کامروا باشی اما این سحرخیزی زمانی ایده آل بوده که شما به کارهای مورد علاقه خود بپردازید نه این که به اداره رفته و ساعت ها بدون استراحت کار کنید. البته که این کار با برده بودن هیچ تفاوتی نداشته و تنها کمی شکل و ظاهر آن تغییر پیدا نموده است. معامله گری به شما اجازه داده تا از تمامی محدودیت های زندگی کارمندی آزاد شوید.
یک معامله گر در زمان رفتن به مسافرت و تفریح به هیچ عنوان دغدغه مرخصی گرفتن را نخواهد داشت. به راحتی توانسته در لحظه، برنامه یک مسافرت عالی را با خانواده و یا دوستان خود چیده، بلیط تهیه نموده و به جمع کردن چمدان خود مشغول گردد. در واقع یک معامله گر به جای آن که بابت قوانین دیگران محدود شده خود قوانین مخصوص به خود را دارد. همچنین معامله گری این امکان را به افراد داده تا زمان بیشتری را در کنار خانواده خود بگذرانند.
- در این کار با رسیدن به سن بازنشستگی محدود نخواهید شد
یک معامله گر حتی تا لحظات آخر عمر خود نیز می تواند معاملاتی سودآور داشته باشد! در این کار شما بدون ترس از بازنشستگی می توانید به کار خود مشغول شده و در حالی که راحت در خانه خود بر روی کاناپه نشسته اید به معامله گری بپردازید.
تیپ شخصیتی در معامله گری ارز دیجیتال
در بازارهای مالی، افراد با تیپ های شخصیتی مختلفی اقدام به سرمایه گذاری و معامله گری می کنند و موفقیت یا عدم موفقیت آنها تا حد زیادی بستگی به تیپ شخصیتی در معامله گری آنها دارد. آزمون های مختلفی برای تعیین تیپ های شخصیتی در معامله گری وجود دارد که از جمله آن ها می توان به تست های MBTI و DISC اشاره کرد. در این مقاله به بررسی این آزمون ها برای تعیین تیپ شخصیتی در معامله گری ارز دیجیتال می پردازیم، تا افراد با شناخت بهتر خود، اقدام به تصمیم گیری منطقی تری در رابطه با خرید و فروش ارز های دیجیتال کنند.
تست MBTI
تست MBTI افراد را در 4 دسته ی درون گرا یا برون گرا، حسی یا شهودی، فکری یا احساسی، ساختارگرا یا ادراکی طبقه بندی می کند. هر کدام از این طبقه بندی ها ویژگی ها، مزایا و معایب مخصوص خود را دارند و برخی از آنها برای ترید کردن در بازار ارزهای دیجیتال مناسب و برخی دیگر نامناسب هستند. این تست برای بررسی انواع تیپ شخصیتی در معامله گری کاربرد دارد.
درون گرا (Introvert) یا برونگرا (Extrovert)
این طبقه بندی مربوط به میزان و نحوه ی ارتباط افراد با دیگران و محیط پیرامونشان می باشد. در این تست افرادی که علاقه مند به تنهایی، محیط های آرام و ساکت و متمرکز شدن در تفکرات ذهنی خود هستند، به عنوان افراد درون گرا (تیپ I) شناخته می شوند. برعکس آنها افراد برون گرا (تیپ E) هستند که تمرکز زیادی بر روی محیط بیرون و ارتباط گسترده با افراد دارند و علاقه مند به گفت و گو و بیان ایده های خود در اجتماع هستند. در بازار ارزهای دیجیتال هم افراد درونگرا و هم برونگرا می توانند حضور داشته باشند و مطابق با تیپ شخصیتی خود تصمیم بگیرند که می خواهند به تنهایی عملیات تصمیم گیری و ترید کردن را انجام دهند یا به صورت تیمی و گروهی. درون گرا یا برونگرا بودن یک فرد تاثیر چندانی در میزان موفقیت معامله گری در بازار ارزهای دیجیتال ندارد.
حسی (Sensing) یا شهودی (Intuitive-N)
این طبقه بندی مربوط به چگونگی و نحوه ی پردازش اطلاعات در افراد می باشد. افراد حسی (تیپ S) جزئی نگر و افراد شهودی (تیپN) کلی نگر هستند. افراد با تیپ N به دلیل این که توانایی بالایی در پیش بینی اتفاقات و تغییرات دارند برای ترید کردن افراد مناسبی هستند و معمولا تریدرهای موفقی هستند. این افراد در راه اندازی پروژه های جدید نیز موفق عمل می کنند. افراد با تیپ S تمرکز بیشتری بر کارهایی روزانه دارند و مناسب برای مدیریت اموری با تغییرات اندک هستند و نسبت به اتفاقات ناگهانی، بیشتر دچار غافلگیری می شوند. هر دو تیپ N و S برای معامله گری در ارزهای دیجیتال مناسب هستند. افراد با تیپ N مناسب برای ایده پردازی های معاملاتی و تصویرسازی ها هستند در حالیکه افراد با تیپ S برای واقعیت بخشی به این ایده ها با توجه به جزئی نگری که دارند، مناسب هستند.
فکری (Thinking) یا احساسی (Feeling)
این طبقه بندی به بررسی افراد از جنبه ی نحوه تصمیم گیری آنها می پردازد. افراد با تیپ فکری (T) علاقه مند به تحلیل های منطقی و بررسی فاکتورهای تاثیر گذار بر یک موضوع هستند. این افراد سعی در رقابت با دیگران دارند و دیدگاه آنها به دنیا و مسائل آن یک دید عقلانی و غیر احساسی می باشد. افراد با تیپ شخصیتی فکری (F) علاقه مند به همدلی و همدردی و مناسب برای نقش های منابع انسانی و خدمات مشتریان می باشند. در انجام امور معامله گری و ترید کردن افراد با تیپ T به دلیل تحلیل های گسترده ای که بر روی وقایع دارند، موفق تر عمل می کنند اما افراد با تیپ F به دلیل تکیه بر احساسات و عدم توانایی در تصمیم گیری منطقی، دچار ضررهای بیشتری می شوند.
ساختارگرا (Judging) یا ادراکی (Perceiving)
این طبقه بندی به چگونگی مدیریت زندگی و زمان توسط افراد توجه دارد. یک فرد ساختارگرا (تیپJ) علاقه مند به برنامه ریزی های منظم هستند و از تغییرات ناگهانی دوری می کنند. این افراد بسیار مسئولیت پذیر و قابل اتکا می باشند و برای تمام برنامه های خود یک برنامه ریزی ساختارمند ایجاد و در نهایت آن را عملی می کنند. افراد ادراکی ( تیپ p) نسبت به تغییرات منعطف تر هستند و خود را با وقایع پیرامون منطبق می کنند. افراد ادراکی مسیر خود را با توجه به پدیده های جدیدی که می بینند و علاقه مند به آن می شوند، تغییر می دهند اما افراد با تیپ J به مسیر خود ادامه می دهند. افراد با تیپ J به لحاظ منظم بودن و برنامه داشتن، تریدرهای موفق تری هستند و دارای یکی از بهترین انواع تیپ شخصیتی در معامله گری می باشند. البته تلفیق آن با گرایش P برای انعطاف پذیری بیشتر، می تواند موثر باشد.
شخصیت های دارای گرایش NT
شخصیت های دارای گرایش NT درصد بسیار بالایی از تریدرهای موفق را تشکیل می دهد. افراد تیپ N علاقه مند به پیش بینی فرصت ها و اتفاقات هستند. افراد با تیپ T نیز ترجیح می دهند تصمیمیات خود را بر اساس تحلیل های منطقی انجام دهند و بر عواطف، احساسات، قضاوت های شخصی و تحلیل های غیر منطقی برای تصمیم گیری تکیه نمی کنند.
همچنین تریدرهایی که بین تیپ P (انعطاف پذیر و علاقه مند به دیدگاه های جدید) و تیپ J (برنامه ریز و ساختارمند) تعادل برقرار کرده اند، از جمله تریدرهای موفق محسوب می شوند.
از دیگر تیپ های شخصیتی موفق در بازار ارزهای دیجیتال می توان به افراد علاقه مند به تقریب زدن اشاره کرد. معامله گران باید با بازی احتمالات و توزیع خروجی ها آشنا باشند و همچنین بتوانند با تقریب زدن و به کمک تفکر مفهومی برخی موارد مانند قیمت یک سهم در آینده را تا حدودی پیش بینی کنند. تریدرها نباید بر روی مسائل به صورت وسواس گونه ای دقت داشته باشند. تریدرهایی که به مسائل دید جامع و کلی ندارند و دارای تفکرات سیاه و سفید هستند، درگیر قضاوت های اشتباه می شوند، بنابراین باید تفکر مفهومی خود را بهبود و تقویت کنند. تریدرهای حرفه ای برای محاسبه ی حاضل ضرب دو عدد 628 در 109 زمان زیادی را برای محاسبات ذهنی صرف نمی کنند و با گرد کردن این اعداد، یک جواب تقریبی به دست می آورند. یعنی 650 را در 100ضرب می کنند و جواب تقریبی 65000 را به دست می آورند.( جواب دقیق: 68452) بنابراین یک فرد با این تیپ شخصیتی در معامله گری می تواند موفق عمل کند.
درک کلی قضایا برای ترید کردن ضروری است اما این موضوع به ماهیت و نوع تصمیم گیری نیز بستگی دارد، مانند: زمان مورد نیاز، نوع تصمیم، مزایا و معایب، میزان سود احتمالی و همچنین این موضوع که آیا می توان تصمیم خود را بدون جریمه شدن، تغییر داد، یا خیر؟
در نهایت یک ترید موفق باید به یک سطح مطلوبی از دانش و تخصص در حوزه ارزهای دیجیتال دست پیدا کند تا بتواند با استفاده از تحلیل های تکنیکال و تحلیل فاندامنتال تصمیم های بهتری بگیرد.
تست DISC
تست دیگری برای تشخیص تیپ شخصیتی در معامله گری ارز دیجیتال وجود دارد که تست DISC نام دارد و شخصیت افراد را به 4 بعد D, I, S و C طبقه بندی می کند که ضمن نشان دادن نمودار شخصیتی افراد، آنها را نیز از نقاط قوت و ضعف خود آگاه می کند.
برای آشنایی بیشتر با معامله گری و سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال بر روی لینک مربوطه کلیک کنید.
تیپ شخصیتی D
این افراد تسلط گرا، جاه طلب، جسور، عملگرا، نتیجه گرا و استقلال طلب هستند. آنها ترجیح می دهند بجای سروکله زدن با دیگران، کنترل امور را در دست خود بگیرند
تا سریع تر انجام شوند. آنها تعاملات رقابتی را با هدف پیروزی نهایی، آغاز می کنند. از نقاط ضعف این افراد می توان به تک روی کردن و دخالت ندادن افراد در امور برای انجام سریع تر کارها اشاره کرد. همچنین حذف زیاد جزئیات و دستورالعمل های جز به جز نیز از دیگر نقاط ضعف آنها می باشد.
این افراد از مشاهده ی دستاوردها و نتایج قابل اندازه گیری و ملموس لذت می برند. تیپ شخصیتی D به کار کردن در محیط هایی که به سرعت می توان پیشرفت کرد، علاقه دارند. مناسب ترین شغل برای این افراد در درجه ی اول مدیرعاملی و سپس مشاغلی مانند کارآفرینی، وکالت و کارگردانی می باشد.
تیپ شخصیتی I
این افراد شخصیتی متقاعد کننده و شاد دارند. آنها مشوق دیگران، علاقه مند به ارتباط با دیگران و ابراز احساسات به آنها هستند. افراد با تیپ شخصیتی (I) برای حل مشکلات، ایده های خوبی ارائه می دهند. آنها از برنامه ها و رویکردهای انعطاف پذیری برای مدیریت زمان استفاده می کنند. از نقاط ضعف این تیپ شخصیتی می توان به خوش بینی بیش از حد آنها به موقعیت ها و افراد اشاره کرد. همچنین در زمان تصمیم گیری بر احساسات متکی هستند نه منطق. تمرکز این افراد در زمان ایجاد ایده های جدید، از بین می روند. افراد با تیپ شخصیتی (I) در تجزیه و تحلیل دقیق داده ها برای حل مشکلات دچار استرس می شوند. مشاغل رایج و مناسب برای این افراد، مدیر روابط عمومی، مدیر آژانس مسافرتی می باشد.
تیپ شخصیتی S
تیپ شخصیتی S به افرادی صبور، آرام، حامی دیگران و مطیع دستورات رهبران خود هستند. آنها کار خود را مطابق نظم و قاعده خاصی انجام می دهند و با جویا شدن مستمر نظر دیگران در رابطه با کار خود، انرژی و انگیزه می گیرند. از نقاط ضعف این افراد می توان به عدم جسارت آنها برای انتقاد مستقیم از دیگران اشاره کرد. افراد با تیپ شخصیتی S برای مشاغلی مانند مدیر منابع انسانی و مشاوره مناسب هستند.
تیپ شخصیتی C
تیپ شخصیتی C افرادی هدفمند، منطقی و عملگرا هستند که با رویکردهای تحلیلی و واقع گرایانه می توانند مشکلات خود را حل کنند. این افراد علاقه مند به فعالیت های فردی، حفظ حریم شخصی خود هستند و تصمیم گیری های خود را به صورت هدفمند و نه به صورت احساسی انجام می دهند. از نقاط قوت این تیپ شخصیتی می توان به توانایی در تجزیه و تحلیل حجم زیادی از اطلاعات اشاره کرد. این افراد قبل از هر تصمیم گیری وقت زیادی را برای ارزیابی ریسک و جمع آوری اطلاعات صرف می کنند.
نکته قابل توجه در مورد افراد دارای تیپ شخصیتی C این است برای مشاغلی مثل تحلیل گر سرمایه گذاری، متخصص داده و تحلیل مالی بسیار مناسب هستند و اکثر تریدرهای موفق دارای تیپ شخصیتی C می باشند. به طور کلی این تیپ شخصیتی در معامله گری، یک تیپ شخصیتی ایده آل محسوب می شود.
نتیجه گیری
در این مقاله به بررسی انواع تیپ شخصیتی در معامله گری ارز دیجیتال پرداختیم. به طور خلاصه تریدرهایی که همواره به دنبال یادگیری هستند در برابر موقعیت های مختلف و حساس صبورند، در تصمیم گیری ها منعطف و منطقی هستند و همچنین میزان ریسک پذیری خود را بالا برده اند، در نهایت برای ترید کردن در بازار ارزهای دیجیتال موفق ترند و سود بیشتری را می توانند کسب کنند.
پلن شخصی معامله گری چیست؟
تاجر خودت باش. به عبارت خود ایده آلی در معامله گری دیگر کورکورانه از توصیه های تجاری دیگران پیروی نکنید! فقط به این دلیل که ممکن است فردی با روش خود به خوبی عمل کند، به این معنی نیست که روش او برای شما نیز کارساز خواهد بود. همه ما در موقعیت های مختلف زندگی قرار داریم و همه ما دیدگاه های بازار، فرآیندهای فکری، سطوح تحمل ریسک و تجربیات بازار متفاوتی داریم. برنامه معاملاتی شخصی خود را داشته باشید و همانطور که از بازار یاد می گیرید آن را به روز کنید. شاید این تعریف مختصری از پلن شخصی معامله گری باشد.
یک عبارت قدیمی در تجارت وجود دارد که اگر موفق به برنامه ریزی نشدید، درواقع شما برای شکست برنامه ریزی می کنید. ممکن است این مورد کوچک و ناچیز به نظر برسد، اما افرادی که در مورد موفقیت جدی هستند، از جمله معامله گران، باید این کلمات را طوری دنبال کنند که انگار روی سنگ نوشته شده و هیچگاه از بین نمی رود. اگر از هر تاجری که به طور مداوم درآمد کسب می کند، بپرسید، احتمالاً به شما خواهند گفت که شما دو انتخاب دارید: یا به طور روشمند از یک برنامه نوشته شده پیروی کنید و پلن شخصی معامله گری داشته باشید یا شکست بخورید.
اگر از قبل یک پلن شخصی معامله گری و برنامه تجاری و سرمایه گذاری مکتوب دارید، به شما تبریک می گوییم، شما در اقلیت هستید. توسعه یک رویکرد یا روشی که در بازارهای مالی کار می کند، به زمان، تلاش و تحقیق نیاز دارد. در حالی که هرگز و هیچوقت هیچ تضمینی برای موفقیت وجود ندارد، شما با ایجاد یک برنامه تجاری دقیق، یک مانع بزرگ را از بین برده اید.
اگر برنامه شما از تکنیک های ناقص استفاده می کند یا آمادگی لازم را ندارد، موفقیت شما بلافاصله به دست نمی آید اما حداقل در موقعیتی هستید که می توانید مسیر خود را ترسیم و اصلاح کنید. با مستندسازی فرآیند، می آموزید که چه چیزی به درستی کار می کند و چگونه از اشتباهات پرهزینه ای که معامله گران تازه کار گاهی با آنها مواجه می شوند، اجتناب کنید. چه در حال حاضر برنامه ای دارید یا نه، در ادامه چند ایده برای کمک به این روند وجود دارد.
تعریف پلن شخصی معامله گری
پلن شخصی معامله گری روشی سیستماتیک برای شناسایی و معامله دارایی است که تعدادی متغیر از جمله زمان، ریسک و اهداف سرمایه گذار را در نظر می گیرد. یک پلن شخصی معامله گری نحوه یافتن و اجرای معاملات توسط معامله گر را مشخص می کند، از جمله اینکه تحت چه شرایطی اوراق بهادار، بورس، بازار ارز دیجیتال یا سایر دارایی ها را بخرد و بفروشد، چقدر موقعیت را به دست می آورد، چگونه می تواند موقعیت ها را در حین حضور در آن مدیریت می کند، قوانینی برای زمان معامله و زمان عدم انجام آن، چه اوراق بهاداری را می توان معامله کرد و موارد دیگر.
اکثر کارشناسان معاملات توصیه می کنند که تا زمانی که یک پلن شخصی معامله گری انجام نشود، هیچ سرمایه ای در معرض خطر نیست. طرح و برنامه معاملاتی سندی است که در مورد آن تحقیق شده و مکتوب است که تصمیمات معامله گر را راهنمایی می کند.
درک پلن خود ایده آلی در معامله گری معامله گری
پلن های معامله گری را می توان به روش های مختلف ساخت. سرمایه گذاران معمولاً برنامه و پلن معاملاتی خود را براساس اهداف شخصی خود سفارشی می کنند. برنامه های معاملاتی بسیار طولانی و مفصل هستند، به خصوص برای معامله گران فعال، مانند معامله گران روزانه یا معامله گران نوسانی. این پلن های معامله گری همچنین می توانند بسیار ساده باشند، مانند سرمایه گذاری که فقط می خواهد هر ماه به صورت خودکار در صندوق های مشترک یا صندوق های قابل مبادله (ETF) تا زمان بازنشستگی سرمایه گذاری کند.
ساختن پلن شخصی معامله گری کامل
هیچ دو طرح معاملاتی مشابه نیستند زیرا هیچ دو معامله گری دقیقاً شبیه هم نیستند. هر رویکرد منعکس کننده عوامل مهمی مانند سبک معاملات و همچنین تحمل ریسک است. سایر اجزای ضروری یک برنامه معاملاتی چیست؟ در اینجا 10 مورد وجود دارد که هر طرحی باید شامل آنها باشد:
1. ارزیابی مهارت
آیا آماده تجارت هستید؟ آیا سیستم خود را روی کاغذ آزمایش کرده اید و آیا مطمئن هستید که در یک محیط معاملاتی زنده کار می کند؟ آیا می توانید سیگنال های خود را بدون تردید دنبال کنید؟ داد و ستد در بازارها جنگ دادن و گرفتن است. حرفه ای های واقعی آماده می شوند و از افرادی سود می برند که بدون برنامه و پلن معامله گری و معمولاً پس از اشتباهات پرهزینه پول می دهند.
2. آمادگی ذهنی
چه احساسی دارید؟ به اندازه کافی خوابیده اید؟ آیا به چالش پیش رو فکر می کنید؟ اگر از نظر عاطفی و روانی آماده نبرد در بازار نیستید، معامله نکنید، در غیر این صورت، خطر از دست دادن سرمایه خود را دارید.
بسیاری از معامله گران یک شعار بازار دارند که قبل از شروع روز برای آماده کردن خود، آن را تکرار می کنند. یک معامله را انتخاب و ایجاد کنید که شما را در منطقه تجاری قرار دهد. علاوه بر این، منطقه تجاری شما باید عاری از حواس پرتی باشد. به یاد داشته باشید، این یک تجارت است و حواس پرتی ممکن است پرهزینه باشد.
3. سطح ریسک را تنظیم کنید
نکته مهم در ساخت پلن شخصی معامله گری این است که می خواهید چه مقدار از پرتفوی خود را باید در یک معامله ریسک کنید؟ این موضوع به سبک معاملاتی و تحمل ریسک شما بستگی دارد. میزان ریسک می تواند متفاوت باشد، اما احتمالاً باید بین حدود 1٪ تا 5٪ از پرتفوی شما در یک روز معاملاتی معین، متغیر باشد. یعنی اگر در هر نقطه از روز آن مقداری که مشخص کرده اید را از دست بدهید، از بازار خارج می شوید و بیرون می مانید. اگر اوضاع بر وفق مراد شما نیست، بهتر است کمی استراحت کنید و یک روز دیگر معامله کنید.
4. هدف گذاری کنید
قبل از اینکه وارد معامله شوید، اهداف سود واقعی و نسبت ریسک/پاداش (risk/reward ratios) را تعیین کنید. حداقل ریسک/پاداشی که می پذیرید چقدر است؟ بسیاری از معامله گران معامله ای را انجام نمی دهند مگر اینکه بدانند سود احتمالی حداقل سه برابر بیشتر از ریسک باشد. به عنوان مثال، اگر حد ضرر شما 1 دلار در هر سهم است، هدف شما باید 3 دلار سود برای هر سهم باشد. اهداف سود هفتگی، ماهانه و سالانه را به دلار یا به عنوان درصدی از پرتفوی خود تعیین کنید و مرتباً آنها را ارزیابی کنید.
5. تکالیف خود را انجام دهید
قبل از باز شدن بازار، بررسی می کنید که در سراسر جهان چه می گذرد؟ آیا بازارهای خارج از کشور افزایش یا کاهش دارند؟ قراردادهای آتی شاخص خوبی برای سنجش روحیه قبل از باز شدن بازار هستند زیرا قراردادهای آتی در شبانه روز معامله می شوند.
داده های اقتصادی یا درآمدی که قرار است منتشر شوند چه هستند و چه زمانی بیرون می آیند؟ لیستی را روی دیوار مقابل خود قرار دهید و تصمیم بگیرید که آیا می خواهید قبل از یک گزارش مهم معامله کنید یا خیر. برای اکثر معامله گران، بهتر است به جای ریسک های غیرضروری مرتبط با معاملات در طول واکنش های بی ثبات به گزارش ها، منتظر انتشار گزارش باشند. حرفه ای ها براساس احتمالات معامله می کنند. آنها قمار نمی کنند. معامله پیش از یک گزارش مهم اغلب یک قمار است زیرا غیرممکن است که بدانیم بازارها چگونه واکنش نشان خواهند داد.
6. آماده سازی تجارت
از هر سیستم و برنامه معاملاتی که استفاده می کنید، سطوح حمایت و مقاومت اصلی و جزئی را روی نمودارها برچسب گذاری کنید، هشدارهایی را برای سیگنال های ورود و خروج تنظیم کنید و مطمئن شوید که همه سیگنال ها را می توان به راحتی با یک سیگنال دیداری یا شنیداری واضح مشاهده یا شناسایی کرد.
7. قوانین خروج را تنظیم کنید
اکثر معامله گران این اشتباه را مرتکب می شوند که بیشتر تلاش خود را بر روی جستجوی سیگنال های خرید متمرکز می کنند اما توجه بسیار کمی به زمان و مکان خروج دارند. بسیاری از معامله گران در صورت کاهش قیمت نمی توانند بفروشند زیرا نمی خواهند ضرر کنند. شما در ساخت پلن شخصی معامله گری خود باید این نکته را در نظر داشته باشید و باید بتوانید از پس آن برآیید، باید یاد بگیرید که ضرر را بپذیرید، وگرنه به عنوان یک معامله گر موفق نخواهید شد. اگر استاپ شما ضربه خورد، به این معنی است که اشتباه کرده اید. معامله گران حرفه ای بیش از آنکه برنده شوند، معاملاتی را از دست می دهند، اما با مدیریت پول و محدود کردن ضرر، همچنان سود می برند.
قبل از اینکه وارد معامله شوید، باید خروجی های خود را بدانید. حداقل دو خروجی ممکن برای هر معامله وجود دارد. اول، اگر معامله برخلاف پیش بینی شما انجام شود، توقف ضرر شما چقدر است؟ این مورد باید نوشته شود. باید بدانید که توقف های ذهنی و آنچه در مغز شما می گذرد، به حساب نمی آیند. دوم، هر معامله باید یک هدف سود داشته باشد. هنگامی که به آنجا رسیدید، بخشی از پوزیشن خود را بفروشید و در صورت تمایل می توانید توقف ضرر خود را در بقیه موقعیت خود به نقطه سربه سر منتقل کنید.
8. قوانین ورود را تنظیم کنید
این مورد به این دلیل پس از قوانین خروج آمده است که: خروج ها بسیار مهم تر از ورودی ها هستند. سیستم شما باید به اندازه کافی پیچیده باشد تا موثر باشد اما باید به اندازه کافی ساده نیز باشد تا تصمیمات فوری را تسهیل کند. اگر 20 شرط دارید که باید رعایت شوند و بسیاری از آنها ذهنی هستند، انجام معاملات واقعی برای شما دشوار است. در واقع، رایانه ها معمولاً معامله گران بهتری نسبت به مردم می سازند. این موضوع ممکن است توضیح دهد که چرا بیشتر معاملاتی که اکنون در بورس های اصلی انجام می شوند توسط برنامه های رایانه ای ایجاد می شوند.
کامپیوترها برای انجام معامله نیازی به فکر و احساس خوب ندارند. در صورت رعایت شرایط وارد می شوند. زمانی که معامله مسیر اشتباهی را طی می کند یا به یک هدف سود می رسد، آنها خارج می شوند. آنها پس از انجام چند معامله خوب و بد در بازار عصبانی نمی شوند و یا احساس شکست ناپذیری نمی کنند. هر تصمیم براساس احتمالات است، نه احساسات.
9. سوابق عالی را نگه دارید
بسیاری از معامله گران باتجربه و موفق نیز در نگهداری سوابق عالی هستند. اگر آنها برنده یک معامله شوند، احتمالا در آینده می خواهند دقیقا بدانند چرا و چگونه به آن رسیده اند. مهمتر از آن، آنها می خواهند وقتی می بازند همین جزئیات را بدانند تا اشتباهات غیر ضروری را تکرار نکنند. جزئیاتی مانند اهداف، ورود و خروج هر معامله، زمان، سطوح حمایت و مقاومت، محدوده بازگشایی روزانه، باز و بسته شدن بازار برای روز را یادداشت کنید و نظرات خود را در مورد دلیل انجام معامله و همچنین درس های آموخته شده ثبت کنید.
همچنین باید سوابق معاملاتی خود را ذخیره کنید تا بتوانید به عقب برگردید و سود یا زیان یک سیستم خاص، افت ها (که مبالغ از دست رفته در هر معامله با استفاده از یک سیستم معاملاتی است)، میانگین زمان در هر معامله (که برای محاسبه کارایی تجارت ضروری است) و سایر عوامل مهم را تجزیه و تحلیل کنید. همچنین، این عوامل را با استراتژی خرید و هولد مقایسه کنید. به یاد داشته باشید، این یک تجارت است. شما می خواهید کسب و کار شما تا حد امکان موفق و سودآور باشد.
10. عملکرد را تجزیه و تحلیل کنید
پس از هر روز معاملاتی، جمع کردن سود یا زیان برای دانستن چرایی و چگونگی آن امری مهم است. نتیجه گیری خود را در یادداشت های معاملاتی خود بنویسید تا بتوانید بعداً به آنها مراجعه کنید. به یاد داشته باشید، همیشه معاملاتی با ضرر وجود خواهد داشت. آنچه شما می خواهید یک پلن شخصی معامله گری است که در بلندمدت برنده شود.
جمع بندی
هیچ راهی برای تضمین سودآوری تجارت وجود ندارد. شانس معامله گران براساس مهارت و سیستم برد و باخت آنها است. چیزی به نام برد بدون باخت وجود ندارد. معامله گران حرفه ای قبل از ورود به معامله می دانند که شانس به نفع آنهاست وگرنه در آنجا حضور نخواهند داشت. با اجازه دادن به سود خود و کاهش ضرر، یک معامله گر ممکن است خود ایده آلی در معامله گری در برخی نبردها شکست بخورد، اما در جنگ پیروز خواهد شد. اکثر معامله گران و سرمایه گذاران برعکس این کار را انجام می دهند، به همین دلیل است که به طور مداوم پول در نمی آورند.
معامله گر موفق و 4 عادت بد دنیای معامله گری که جلوی او می ایستند
معامله گری یک بازار مالی ممکن است برای بسیاری از افراد یک رویا به نظر برسد. اما در حقیقت، به نظم، ثبات و هوش هیجانی نیاز دارد.
در حالی که بسیاری از مردم رویای یک معامله گر موفق را دارند. اما واقعیت تأسف بار این است که اکثر مردم هرگز به سوددهی نمی رسند.
اما خبر خوب این است که دلیل عدم موفقیت اکثر افراد بدشانس بودن آنها نیست.
بلکه این است که چند عادت بد دارند که آنها را عقب می اندازد. در اینجا موانع عمده ای وجود دارد که اکثر معامله گران را متوقف می کند.
در معامله گری به قوانین خود پایبند نیستند.
نظم و انضباط برای هر معامله گر کلیدی است و بزرگترین اشتباه معامله گران ناموفق این است که به قوانین خود پایبند نیستند.
از قبل یک استراتژی تهیه کنید، مطمئن شوید که آن را حداقل برای چند ماه سودآور روی کاغذ آزمایش کرده اید. سپس به آن پایبند باشید.
حداکثر مبلغ ضرر خود را مشخص و از آن پیروی کنید. ضرر زیاد کار را برای شما سخت خواهد کرد. آیا می دانید قرار است چه میزان از یک معامله سود یا ضرر دریافت کنید؟
مهم نیست چه اتفاقی می افتذ، مهم این است که هر اتفاقی افتاد به برنامه خود پایبند باشید.
در معامله گری قوانین داشته باشید، این قوانین می تواند از طریق تجربه و یا مطالعه به دست آمده باشد. و تا زمانی که قانون شما هستند باید به آن پایبند باشید.
بسیار مهم است که دنبال سهامی بروید که به شما اجازه رعایت قوانین تان را می دهند. سهامی که از نظر نقد شوندگی و حجم معاملات پایینی دارند برای خرید و فروش مناسب نیستند.
بی حوصله بودن در هنگام معاملات.
حتی اگر شما یک استراتژی معاملاتی و یک برنامه خوب اجرا شده دارید. دومین مورد رایجی که معامله گران را به خود جلب می کند عدم صبر است.
اکثر معامله گران بسیار مشتاق هستند که وارد عمل شوند و از روی اشتیاق، معاملات با کیفیت پایینی را انجام می دهند.
با این حال، سریع وارد شدن در معاملات ضعیف تر، شانس شما برای ضرر را افزایش می دهد. در عوض، معامله گران باید مایل باشند تا قبل از ورود به بازار منتظر فرصت مناسب باشند.
مانند ماهیگیرانی که منتظر صید کامل هستند. معامله گران باید مایل باشند که منتظر سیگنال های با کیفیت بالای استراتژی خود باشند. نه این که سرمایه خود را در معاملاتی که به دلیل بی حوصلگی بهترین نیستند به خطر بیندازند.
بسیاری اوقات، این بدان معناست که هیچ معامله ای در یک روز انجام نمی شود. و این امکانی است که معامله گران موفق آن را پذیرفته اند.
فعالان بازارهای مالی از این موضوع به عنوان “ترس از دست دادن” یاد می کنند. با رد کردن معاملات کمتر از ایده آل و با کیفیت پایین، آنها احساس می کنند. که تمام سودهایی که دیگران به دست آورده اند را، از دست می دهند.
در واقع FOMO دامی است که بسیاری قربانی آن می شوند. اجازه نده تو هم قربانی این ترس شوی و نتوانی تبدیل به یک معامله گر موفق شوی.
احساساتی شدن شما را تبدیل به معامله گر موفق نخواهد کرد.
معامله گری استرس زا است و به راحتی می توان تصور کرد که اگر روز بدی را پشت سر گذاشته اید یا به دلیل یک روز عالی که داشته اید. معامله گر فوق العاده ای هستید، دنیا به پایان می رسد. با این حال، حقیقت معمولاً در جایی بین این دو قرار دارد.
داشتن اعتماد به نفس بیش از حد و هیجان انگیز می تواند باعث شود تا شما نظم و انضباط کمتری داشته باشید و از انجام تکالیف خود چشم پوشی کنید.
شاید از دست دادن پول زیادی که خارج از کنترل شما بود شما را از تلاش مجدد در روز دیگر بترساند.
اما مسلماً بدتر از همه، عصبانیت و سرخوردگی می تواند شما را وادار به انجام کارهای احمقانه کند. مانند دو برابر شدن در موقعیت بازنده به امید این که بتوانید ضرر خود را سریع تر جبران کنید و یا خیلی زود نا امید شده و مواضعی را که در غیر این صورت اتخاذ نمی کردید، داشته باشید. مانند خروج کامل از بازار خود برای رفتن به یک بازار جدید.
احساسات دشمن معامله گر موفق است. معامله گران حرفه ای افرادی هستند که می توانند احساسات خود را تحت کنترل درآورند و با بی رحمی به بازارها نگاه کرده و فقط به فکر انجام کار درست هستند نه کسب سود، چون می دانند رویای کسب سود می تواند آنها را احساساتی کند.
فراموش کردن نسبت ریسک / سود.
معامله گران غیرحرفه ای اغلب بیش از حد بزرگ معامله می کنند و بیش از حد ریسک می کنند تا در عوض سود بسیار کمی داشته باشند. غالباً سودهای ناچیزی کرده در حالی که در معاملات زیان ده خود به دلیل امید سود کردنن اجازه می دهند ضرر زیادی را تحمل کنند.
در عوض، معامله گران باید اهمیت رابطه ریسک به سود را هنگام معامله به صورت کامل و درست درک کنند.
به ازای هر تومانی که به خطر می اندازند، آنها باید در عوض 2 تا 3 تومان سود کنند.
در غیر این صورت، حتی اگر آنها در کمتر از نیمی از معاملات خود ضرر کنند، باز هم شکست می خورند یا پول زیادی را از دست می دهند.
اگر نسبت سود به ضرر شما بسیار پایین باشد، برای سوددهی باید دقت بسیار بیشتری داشته باشید، که غیر واقعی است. معاملات برنده باید یک صعود بزرگ و یک محدوده منفی داشته باشند.
اگر به تاریخ معاملات خود نگاه کنید، می توانید خودتان نسبت های خود را دریابید و اگر به اندازه کافی خوب نباشند، می توانند دلیل اصلی مشکل شما و دلیل برای تغییر استراتژی شما باشند.
پیشنهاد نهایی برای تبدیل شدن به معامله گر موفق.
اگر قبلاً توجه نکرده اید، همه این موارد ذهنی و احساسی هستند. بزرگترین مشکلاتی که یک معامله گر را از موفقیت باز می دارد خود آنها و نحوه واکنش آنها است.
برعکس اکثر افرادی که در بازارهای مالی فقط دست و پا بزنند. معامله گر موفق خود را می شناسد. می داند چگونه واکنش نشان دهد. احساساتش را می شناسد و به استراتژی اش کامل تسلط دارد.
آنها قوانین استراتژی خود را نوشته اند و بدون توجه به احساسی که دارند، آنها را دنبال می کنند. پایبندی به این موارد می تواند تفاوت سودآوری معامله گران را نشان دهد.
معامله گر منضبط موفق و 10 قانون برای تبدیل شدن به آن
چگونه به یک معامله گر منضبط موفق و برنده تبدیل شویم؟
هرکسی که می خواهد به یک معامله گر منضبط موفق و برنده سهام تبدیل شود. فقط کافیست چند دقیقه ای را به جستجوی آنلاین در اینترنت صرف کند. تا عباراتی مانند “تجارت خود را برنامه ریزی کنید. یا برنامه خود را معامله کنید.” و همچنین “ضرر خود را به حداقل برسانید.” پیدا کند.
شاید معامله گران تازه کار، این ریزه کاری ها را بیشتر شبیه به حواس پرتی بدانند. تا توصیه های عملی و کارآمد. اگر شما تازه وارد معاملات شده اید، احتمالاً فقط می خواهید بدانید که چگونه می شود سریع درآمد کسب کنید.
هر یک از قوانین زیر مهم است. اما وقتی در کنار هم قرار می گیرند، می توانند شما را به یک معامله گر منضبط و منظم تبدیل کنند.
با در نظر گرفتن این قوانین می توانید شانس موفقیت خود را در بازارهای مالی، تا حد زیادی افزایش دهید. تا تبدیل به یک معامله گر برنده و منضبط شوید.
پندهای کلیدی برای تبدیل شدن به یک معامله گر برنده:
- با معامله گری مانند یک سرمایه گذاری رفتار کنید. نه یک سرگرمی یا شغل.
- همه چیز را در مورد دنیای معامله گری بیاموزید.
- انتظارات واقع بینانه ای برای بازار مالی خود تعیین کنید.
قانون یکم: همیشه از یک استراتژی و طرح معاملاتی استفاده کنید.
استراتژی معاملاتی مجموعه ای از قوانین است. که معیارهای ورود، خروج و مدیریت سرمایه را برای هر خرید و فروشی مشخص می کند. این استراتژی ها هستند که می توانند شما را تبدیل به یک معامله گر منضبط و سودآور کنند.
با فناوری امروزی، به راحتی می توان استراتژی خود را قبل از به خطر انداختن پول واقعی آزمایش کرد. این عمل که به عنوان تست مجدد شناخته می شود، به شما امکان می دهد طرح و استراتژی خود را با استفاده از داده های تاریخی به کار بگیرید. و تعیین کنید که آیا این استراتژی قابل اجرا است و می تواند موفق باشد یا خیر.
هنگامی که استراتژی معاملاتی شما تدوین شد. و آزمایش مجدد نتایج خوبی را نشان داد، می توان از آن در معاملات واقعی استفاده کرد. اما شاید گاهی اوقات استراتژی معاملاتی شما به خوبی کار نکند. پس ناراحت نشوید و خیلی سریع آن را کنار بگذارید و از نو شروع کنید.
نکته اصلی این است که به باید همچون یک معامله گر منضبط به استراتژی معاملاتی خود پایبند باشید. انجام معاملات خارج از استراتژی، حتی اگر موفق هم به نظر برسند، عملکرد ضعیفی محسوب می شود و شما را تبدیل به معامله گر نا منظم خواهد کرد.
قانون دوم: با معامله گری مانند یک سرمایه گذاری رفتار کنید.
برای تبدیل شدن به یک معامله گر منضبط و برنده، باید به معامله گری به عنوان یک سرمایه خود ایده آلی در معامله گری گذاری تمام وقت یا پاره وقت نگاه کنید. نه به عنوان یک سرگرمی یا شغل.
اگر به عنوان یک سرگرمی به آن توجه شود، هیچ تعهد واقعی برای یادگیری وجود ندارد. و اگر به دید شغل به آن نگاه کنید، می تواند ناامید کننده باشد زیرا حقوق و دستمزد ثابتی برای آن وجود ندارد.
معاملات همانند یک سرمایه گذاری است و شامل هزینه ها، زیان ها، مالیات ها، عدم اطمینان، استرس و ریسک می باشد. شما به عنوان یک معامله گر در اصل صاحب یک شغل کوچک هستید. پس باید برای به حداکثر رساندن پتانسیل معامله گری خود تحقیق و یک استراتژی قدرتمند بسازید.
قانون سوم: از فناوری به نفع خود استفاده کنید.
معامله گری همچون یک تجارت رقابتی است. به راحتی می توان فرض کرد که شخصی که در طرف دیگر معاملات نشسته است از تمام فناوری های موجود به طور کامل استفاده می کند.
پلتفرم های خود ایده آلی در معامله گری نمودار به معامله گران انواع مختلفی از روش ها برای مشاهده و تحلیل بازارها را می دهد. آزمایش مجدد یک استراتژی با استفاده از داده های تاریخی از گام های اشتباه پرهزینه جلوگیری می کند. دریافت به روزرسانی های بازار از طریق تلفن های هوشمند به ما امکان می دهد معاملات را در هر نقطه نظارت کنیم.
فناوری که ما آن را مسلم می دانیم، مانند اتصال به اینترنت پرسرعت، می تواند عملکرد معاملات خود ایده آلی در معامله گری را تا حد زیادی افزایش دهد. استفاده از فناوری به نفع خود و در جریان بودن محصولات جدید، می تواند در معاملات سرگرم کننده و مفید باشد. همچنین ما به کمک فناوری می توانیم راحت تر تبدیل به یک معامله گر منضبط شویم.
قانون چهارم: از سرمایه معامله گری خود محافظت کنید.
صرفه جویی برای تامین پول کافی جهت راه اندازی حساب معاملاتی خود، زمان و تلاش زیادی می طلبد. اگر مجبور باشید دوبار این کار را انجام دهید، حتی می تواند دشوارتر باشد. پس برای تبدیل شدن به یک معامله گر منضبط موفق و برنده بهتر است به شدت از سرمایه خود مراقبت کنید
توجه به این نکته ضروری است که محافظت از سرمایه معامله گری شما به معنی تجربه نکردن ضرر در یک معامله از دست رفته نیست. همه معامله گران بعضی معاملات خود را از دست داده و با ضرر از آن خارج می شوند. منظور ما این است که حفاظت از سرمایه مستلزم عدم پذیرش ریسک های غیر ضروری و انجام هر کاری است که می توانید برای حفظ سرمایه معامله گری خود انجام دهید.
قانون پنجم: دانشجوی بازار مالی خود شوید.
فعایت در بازار مالی مورد نظر خود را به عنوان ادامه تحصیل تصور کنید. معامله گران باید هر روز بر یادگیری بیشتر تمرکز کنند. مهم است که به خاطر داشته باشید که درک بازارها و همه پیچیدگی های آنها یک فرایند مستمر و مادام العمر است.
تحقیقات سخت به معامله گران اجازه می دهد تا حقایق را بفهمند، مانند گزارش های مختلف اقتصادی. تمرکز و مشاهده به معامله گران اجازه می دهد تا غرایز خود را تیز کرده و تفاوت های ظریف را بیاموزند. این امر شما را به یک معامله گر منضبط موفق و برنده تبدیل خواهد کرد.
سیاست های جهانی، رویدادهای خبری، روندهای اقتصادی – حتی آب و هوا – همه بر بازارها تأثیر می گذارد. محیط بازار پویا است. هرچه معامله گران بازارهای گذشته و کنونی را بیشتر بفهمند، آمادگی بیشتری برای مواجهه با آینده خواهند داشت. پس زودتر تبدیل به معامله گر منضبط موفق و برنده خواهند شد.
قانون ششم: فقط بر روی آن چیزی که می توانید از دست بدهید ریسک کنید.
قبل از شروع استفاده از پول واقعی، مطمئن شوید که تمام پول موجود در حساب معاملاتتان واقعا قابل از دست دادن است یا خیر. اگر اینطور نیست. معامله گر باید تا زمانی که این اتفاق بیفتد، پس انداز کند.
پول حساب معاملاتی شما نباید برای شهریه دانشگاه بچه ها یا پرداخت وام مسکن اختصاص داده شود. معامله گران هرگز نباید به خود اجازه دهند فکر کنند که به سادگی از این تعهدات مهم دیگر می توانند پول قرض بگیرند.
از دست دادن پول به اندازه کافی آسیب زا است. حتی اگر سرمایه ای باشد که شاید هرگز به آن نیازی پیدا نکنید. پس برای تبدیل شدن به یک معامله گر منضبط موفق و برنده از سرمایه ای استفاده کنید که از دست دادن آن تاثیری در زندگی شما ایجاد نمی کند.
قانون هفتم: روش شناسی مبتنی بر حقایق را توسعه دهید.
صرف وقت برای توسعه یک استراتژی معاملاتی مناسب ارزش تلاش را دارد. باور به کلاهبرداری های دنیای مالی که در اینترنت رایج است ممکن است وسوسه انگیز باشد. اما واقعیت ها، نه احساسات یا امید، باید الهام بخش توسعه یک استراتژی معامله گری باشند.
معامله گرانی که برای یادگیری و آموزش بازارهای مالی عجله ای ندارند، معمولاً راحت تر می توانند تمام اطلاعات موجود در اینترنت را مرور کنند. این را در نظر بگیرید که اگر می خواهید یک شغل جدید را شروع کنید، به احتمال زیاد شما باید حداقل یک یا دو سال در یک کالج یا دانشگاه تحصیل کنید که واجد شرایط باشید. تا برای موقعیتی در زمینه جدید درخواست دهید.
یادگیری مهارت معامله گری و تبدیل شدن به معامله گر منضبط موفق و برنده حداقل به همان مقدار زمان و تحقیق و مطالعه مبتنی بر واقعیت و نه توهم نیاز دارد.
قانون هشتم: همیشه در معاملات از حد ضرر استفاده کنید.
حد ضرر مقدار زیانی است از پیش تعیین شده که یک معامله گر مایل است در هر معامله آن را بپذیرد. حد ضرر می تواند مقداری یا درصدی باشد.
اما در هر صورت، قرار دادن حد ضرر و خروج با ضرر ازمعامله، ضرر معامله گر منضبط را در طول معامله محدود می کند. استفاده از حد ضرر می تواند تا حدی استرس را از معاملات دور کند. زیرا می دانیم که در هر معامله فقط مقدار مشخصی را از دست خواهیم داد.
نداشتن حد ضرر یک اقدام خطرناک است. حتی اگر منجر به یک معامله سودآور شود. خروج با حد ضرر و در نتیجه داشتن یک معامله با ضرر، اگر در چارچوب قوانین استراتژی معاملاتی شما باشد، همچنان معامله خوبی است. این مورد نشان می دهد شما یک معامله گر منظم و منضبط هستید.
ایده آل این است که از تمام معاملات با سود خارج شوید. اما این واقع بینانه نیست. استفاده از حد ضرر مشخص، به اطمینان از محدود شدن ضررها و خطرات کمک می کند.
قانون نهم: بدانید چه زمانی معامله گری را متوقف کنید.
دو دلیل برای متوقف کردن معامله گری وجود دارد: یک استراتژی معامله گری نا کارآمد و دو معامله گر نا منظم.
یک استراتژی معاملاتی ناکارآمد ضررهای بسیار بیشتری را نسبت به آنچه در آزمایشات تاریخی پیش بینی می شد به شما تحمیل خواهد. ممکن است بازارها تغییر کرده یا نوسانات کاهش یافته باشد. به هر دلیلی، استراتژی معاملاتی به سادگی مطابق انتظار عمل نمی کند.
بدون احساس و منطقی عمل کنید. وقت آن است که استراتژی معامله گری خود را دوباره ارزیابی کنید و چند تغییر ایجاد کنید. یا از ابتدا با یک استراتژی معاملاتی جدید را بسازید. یک استراتژی معاملاتی ناموفق مشکلی است که باید حل شود. این لزوما پایان دنیای معامله گری شما نیست.
معامله گر نا منظم کسی است که استراتژی معاملاتی ایجاد می کند. اما قادر به پیروی و اجرای درست آن نیست. استرس بیرونی، عادات ضعیف و عدم فعالیت بدنی همگی می توانند در این مشکل دخیل باشند. معامله گری که وضعیت مناسبی در کنترل هیجانات خود ندارد و نمی تواند مانند یک معامله گر منضبط عمل کند، باید استراحت کند. پس از رفع مشکلات و چالش ها، معامله گر می تواند به دنیای معامله گری بازگردد.
قانون دهم: معامله گری را برای چشم اندازش ادامه دهید.
هنگام معامله روی چشم انداز اصلی تمرکز کنید. معامله از خود ایده آلی در معامله گری دست رفته نباید ما را احساسی و نا امید کند. ضرر بخشی از دنیای معامله گری است. از طرف دیگر یک معامله برنده و سودآور تنها یک قدم کوچک در مسیر معامله گری سودآور است. این تجمع سود است که می تواند برای یک معامله گر منضبط، تفاوت ایجاد می کند.
هنگامی که یک معامله گر برد و باخت را به عنوان بخشی از معامله گری قبول کرد، احساسات تأثیر کمتری بر عملکرد معاملات او خواهند داشت. این بدان معنا نیست که ما نمی توانیم از معاملات سودآورمان هیجان زده باشیم. اما باید در نظر داشته باشیم که معاملات زیان ده نیز هرگز دور از دسترس نیست.
تعیین اهداف واقع بینانه بخش مهمی از چشم انداز معاملات یک معامله گر منضبط است. معامله گری شما باید در مدت زمان معقول بازده معقولی داشته باشد. اگر انتظار دارید که تا انتهای هفته میلیاردر شوید، خود را برای شکست آماده خود ایده آلی در معامله گری می کنید.
نتیجه نهایی قوانین تبدیل شدن به معامله گر منضبط موفق:
درک اهمیت هر یک از این قوانین استراتژی معاملاتی و نحوه کنار هم قرار گرفتن آنها می تواند به یک معامله گر در ایجاد یک سرمایه گذاری موفق کمک کند. معامله کردن کار سختی است. معامله گران که به صورت منظم و منضبط قوانین استراتژی معاملاتی خود را اجرا می کنند، می توانند شانس موفقیت خود را در دنیای بازارهای مالی، افزایش دهند.
دیدگاه شما