تامین مالی شش ماهه در بازار سرمایه به ۳۰۰ هزار میلیارد تومان رسید
رییس سازمان بورس و اوراق بهادار از امضای قرارداد بازارگردانی با ۱۸۰ شرکت خبر داد و گفت: فعال شدن کامل بازارگردانها در بازار سرمایه منجر به ایجاد تعادل در بازار می شود.
به گزارش چابک آنلاین به نقل از ایرنا، حسن قالیباف اصل در جلسه علنی امروز دوشنبه مجلس شورای اسلامی در جریان بررسی گزارش کمیسیون اقتصادی در مورد وضعیت بازار سهام و عملکرد سازمان بورس و اوراق بهادار و وزارت امور اقتصادی و دارایی گفت: امسال در بازار سرمایه کارهای بسیار خوبی انجام شده که افزایش نرخ شاخصها یکی از این اتفاقات خوب بوده است.
وی افزود: آزادسازی سهام عدالت یکی دیگر از اتفاقات خوب در سال جاری بود، سهام عدالت بعد از ۱۵ سال آزاد شد و حدود ۱۳ هزار میلیارد تومان سهامدار، سهام خود را در بازار فروختند که عمدتا هم جزو قشر مستضعف هستند.
قالیباف اصل یادآور شد: تقویت و تجهیز پس انداز و تامین مالی از طریق بازار سرمایه یکی دیگر از اتفاقات مهم امسال بود، سال گذشته ۲۶۲ هزار میلیارد تومان تامین مالی در بازار سرمایه اتفاق افتاد در صورتی که در ۶ ماهه امسال این رقم به ۳۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. عرضه های اولیه در سال گذشته حدود ۵ هزار میلیارد تومان بوده اما امسال تاکنون ۲۵ هزار میلیارد تومان بوده است.
قالیباف اصل افزود: فروش اوراق از طرف دولت ۹۰ هزار میلیارد تومان بود که این آمار قابل توجهی است. علاوه بر این سال گذشته فروش سهام از طرف دولت صفر بود اما امسال به ۳۲ هزار میلیارد تومان رسید.
وی با اشاره به این که تاسیس شرکت های سهامی عام برای اجرای پروژهها یکی دیگر از رسالتهای مهم ما در بازار سرمایه بورس بود، اظهار داشت: تاکنون ۴۰۰ میلیارد تومان شرکت سهامی عام شرکت پروژه تعریف شده است در صورتی که این عدد سال گذشته صفر بود. همچنین تقویت روش سرمایهگذاری غیر مستقیم در بازار سرمایه را به طور جدی دنبال کردیم تا مردم به صورت مستقیم وارد بازار نشوند.
وی افزود: به منظور رصد فضای مجازی شورای عالی فضای مجازی در بازار بورس تشکیل شد، با رصد فضای مجازی در صورت لزوم برخوردهای قهری هم انجام میشود همچنین با توجه به توسعه فضای مجازی و تاثیر آن بر بازار سرمایه این اقدام انجام شده و در کنار آن هم ارتباطی را با صدا و سیما برای ارتقای سواد فکری و فرهنگ سازی و همچنین بازار گردانی در شبکه های آموزش و ایران کالا برقرار کرده ایم.
رییس سازمان بورسبا اشاره به رشد بازار سرمایه در یکی دو سال اخیر گفت: متاسفانه زیرساختها نتوانسته خودش را با رشد بازار تطبیق دهد لذا ما طرحی را در شورای عالی بورس ارائه کردیم که نیازمند مصوبه هیات وزیران است و به دولت ارائه شده است.
وی با بیان این که بعد از افتهای بازار در بازار سرمایه موضوع بازارگردانی را به طور جدی دنبال کردیم، اظهار داشت: بازارگردان باید بتواند در بحث عرضه و تقاضا با تشخیص درست اقدام مناسب را انجام دهد، در بازار بورس از ۳۳۰ شرکت، ۱۸۰ شرکت قرارداد بازار گردانی را امضا کرده اند. برای رسیدن بازار سرمایه به یک تعادل باید این موضوع به طور جدی دنبال شود، حدود ۲۰ شرکت این قرارداد خود را تمدید نکردند که سازمان بورس اعلام کرده شرکتهای متخلف مستوجب جریمههای مالی و برخورد هستند.
قالیباف اصل گفت: اگر بازارگردانها به صورت کامل در بازار سرمایه فعال شوند میتوان یک تعادلی را در بازار ایجاد کنند.
نقش بازارهای مالی در اقتصاد جهانی
بازار مالی جایی است که در آن دارایی های مالی مورد مبادله قرار میگیرند. به بیانی دیگر می توان گفت که بازار نهادی است که در آن انواع مبادلات شامل: مبادلات کالاها، خدمات و دارایی های مالی، بین عرضه کنندگان و تقاضا کنندگان تحقق پیدا می کند. نقش و اهمیت نظام مالی در فرآیند رشد و توسعه اقتصادی کشورها به گونه ای است که می توان تفاوت اقتصادهای توسعه یافته و توسعه نیافته را در درجه کارآمدی و کارآیی نظام مالی آنها پیدا کرد.
بازارهای مالی و رشد اقتصادی دو موضوع کاملا مرتبط به هم و وابسته می باشند. اهمیت به بازار های مالی باعث ایجاد یک واسط بین بنگاه های تولیدی و صنعتی و دارندگان منابع مالی شده و می تواند باعث پیشرفت و رشد اقتصادی شود. این بازارها، دارای نقش مهمی در تجهیز و هدایت وجوه موجود در اقتصاد به سمت بخش های تولیدی، صنعتی و به تبع آن بهبود رشد اقتصادی هستند. توسعه اقتصادی، لازمه انباشت سرمایه است. بازار سرمایه که به عنوان یکی از مهم ترین ارکان بازار مالی نقش موثری درجمع آوری امکانات مالی وسرمایه ای به منظور رشد و توسعه اقتصادی کشورها برعهده دارد و در اکثر کشورهای جهان نقش تامین مالی اعتبارات مورد نیاز بنگاه های اقتصادی را ایفا می کند.
سرمایهگذاری یکی از رکن های اساسی در رشد اقتصادی است. همانطور که میدانیم رشد و توسعه اقتصادی و پایدار، همیشه یکی از اهداف همه کشورها بوده و هست. در اقتصاد، سرمایه به عنوان مهم ترین عامل تعیین کننده رشد و توسعه اقتصادی شناخته شده است. توسعه اقتصادی، نیازمند انباشت سرمایه است. مؤسسات تامین مالی و بورس که جز ارکان اصلی بازارهای مالی هستند، نقش به سزایی در تأمین سرمایه های اقتصادی دارند و این دو رکن اصلی، در جذب، تامین سرمایه و رشد اقتصادی تاثیر زیادی دارند. همچنان در دنیا می بینیم که هر چقدر بازار های مالی رشد بیشتری کرده باشند به همان اندازه رشد اقتصادی نیز افزایش پیدا کرده است. به گونه ای که گفته می شود” بازار بورس به عنوان دماسنج اقتصاد” عمل می کند.
برای مطالعه مقاله فرآیند سرمایه گذاری در کسب و کارها می توانید از این لینک استفاده نمایید.
نقش بازارهای مالی در رشد وتوسعه اقتصادی:
بازارهای مالی، دارای نقش مهمی در هدایت سرمایه ی موجود در اقتصاد، به سمت بخش های تولیدی و صنعتی هستند و به عنوان یک واسطه به سرعت بخشیدن در رشد اقتصادی کمک می کند. بهبود بخشیدن به فضای کسب و کار و همچنین رشد اقتصادی از مهم ترین شاخص ها در رشد اقتصادی کشورها محسوب می شوند. پس می توان به این نتیجه رسید که توجه به بازار مالی و کارآمد کردن آن، باعث رشد اقتصادی و بهتر کردن تمام زمینه های اقتصادی، چه در بخشهای دولتی یا صنعتی و …. را به دنبال دارد.
سرمایهگذاری هم نقش تعیین کننده ای دراین رشد اقتصادی دارد. یکی از اهداف مهم کشورها، دستیابی به رشد اقتصادی پایدار است. در ادبیات اقتصادی، سرمایه به عنوان رگ حیات یک نظام اقتصادی تلقی می شود و اصرار زیادی بر تشکیل آن به داراییهای مالی بازار سرمایه عنوان مهمترین عامل تعیین کننده رشد و توسعه اقتصادی شده است.
میزان این رشد در گرو انباشت و بهرهوری اقتصاد است و این دو بستگی به چگونگی سرمایهگذاری دارد. در زمینه رشد و توسعه اقتصادی به مؤسسات پولی و اعتباری و بازار اوراق بهادار که رکن های اساسی بازارهای مالی هستند، می توان اشاره کرد که این مؤسسات نقش قابل توجهی را در تأمین سرمایههای اقتصادی و بهرهوری بر عهده دارند.
بررسی عملکرد این دو رکن اصلی از نظر اقتصادی، میتواند مسایل مبهم بسیاری را از منظر اقتصاد کلان برای تحلیلگران روشن کند تا در حل مشکلات کشور و تأمین منابع بیشتر برای سرمایهگذاری و تخصیص بهینه منابع مورد استفاده قرار گیرد.
برای مطالعه مقاله مدیریت سرمایه در گردش می توانید از این لینک استفاده نمایید.
طبقه بندی بازارهای مالی
طبقه بندی بازارهای مالی:
طبقه بندی بر اساس ماهیت حق مالی، شامل: بازار بدهی و بازار سرمایه
طبقه بندی بر اساس سر رسید حق مالی، شامل: بازار پول و بازار سرمایه
طبقه بندی بر اساس مرحله انتشار، شامل: بازار اولیه و بازار ثانویه
طبقه بندی بر اساس واگذاری فوری، شامل: بازار نقدی و بازار مشتقه
طبقه بندی بر اساس ساختار سرمایه، شامل: بازار حراج، خارج از بورس و واسطه ها
طبقه بندی بر اساس پیوستگی و ناپیوستگی، شامل: بازار پیوسته و ناپیوسته
طبقه بندی بر اساس بازار مالی جهانی، شامل: درونی و بیرونی( بین الملل)
ویژگی های اساسی بازار مالی کارآمد:
- متناسب با روحیات شرکت کنندگان: شرکت کنندگان در بازار مالی از لحاظ روحیه به سه گروه ریسک گریز، ریسک پذیر و متعارف تقسیم میشوند. صاحبان وجوه ریسک گریز تلاش می کنند تا با نهادها و مؤسسه هایی کار کنند که در زمان مقرر، سود مشخص و از قبل تعیین شده ای را، به آنان پرداخت کنند، هر چند نرخ آن سود در مقایسه با سود انتظاری مؤسسه های دیگر کمتر باشد. در مقابل، صاحبان وجوه ریسکپذیر، به دنبال مؤسسههایی هستند که در قبال تحمل ریسک، سود انتظاری بالایی را ارائه میکنند و افراد متعارف بیشتر از موجودی بازار متأثر هستند و جهت گیری خاصی ندارند. متقاضیان وجوه نیز اگر ریسک گریز باشند، دوست دارند سراغ واسطه های مالی بروند که حاضرند در تحمل مخاطره ها، به بنگاه اقتصادی کمک می کنند و اگر ریسک پذیر باشند، به معامله های قطعی علاقه دارند و ترجیح میدهند با پذیرش تمام مخاطره ها کل سود را خودشان بردارند، و متقاضیان متعارف به طور معمول ترکیبی از انواع ابزارهای تأمین مالی (مانند فروش سهام و استقراض) را انتخاب می کنند. و نظام مالی باید با طراحی مؤسسه ها و ابزارهای گوناگون پاسخگوی تمام روحیات و نیازهای مشتریان باشد.
- همسویی با اهداف و انگیزه های شرکت کنندگان: نظام مالی موفق باید توجه کافی را به اهداف و انگیزه های شرکت کنندگان (عرضه کنندگان و متقاضیان وجوه) داشته باشد تا بتواند توجه آنان را به مشارکت در نظام جلب کند، و کاملا مشخص است که این اهداف و انگیزه ها در اشخاص مختلف، و حتی در یک فرد متفاوت است.
- قابلیت انطباق با بازارهای مالی بین المللی: اگر چه اضطراب اصلی بازار مالی، تطبیق آنها با فرهنگ، اهداف و انگیزهها و روحیات شرکت کنندگان داخلی است، ولی با پیشرفت بازارهای مالی بین المللی و گسترش ارتباط ها و همکاریهای فراملی نمیتوان به بازار مالی بسته اکتفا کرد. باید در طراحی نهادها و ابزارها نهایت دقت و ظرفیتها را به کار برد تا در هنگام نیاز، چه در سمت عرضه سرمایه نقدی و چه در سمت تقاضا، بتوان با بازارهای مالی بینالمللی به ویژه کشورهای اسلامی معامله کرد.
- هماهنگی با فرهنگ رایج جامعه: نظام مالی، نهادها و ابزارهای قابل استفاده در هر جامعه ای، باید در درجه اول، با فرهنگ عمومی جامعه مخصوصا با اعتقادات دینی و مذهبی آن سازگار باشد. زیرا اگر بر خلاف آن باشد، استمرار و پایداری لازم را نخواهد داشت و به مرور زمان از عرصه مبادلات خارج خواهد شد.
برای مطالعه مقاله مدل قیمت گذاری آربیتراژ می توانید از این لینک استفاده نمایید.
مزایای بازارهای مالی
مزایای بازارهای مالی:
جریانی از بازار پول، در شرایط رونق اقتصادی، به سمت بازار سرمایه به وجود میآید که مزایای آن عبارتند از:
- بازارهای مالی در صورت عملکرد درست، میتوانند اثر مثبت و قابل ملاحظهای بر روی متغیرهای کلان اقتصادی داشته باشند.
- بازار مالی، سرمایه ها را برای سرمایه گذاری در فناوری جمع آوری می کند، و از یک طرف با تأمین پول مورد نیاز کارآفرین به رشد فناوری و تجاری شدن ایده آنها کمک کرده، از طرف دیگر مشوقی برای سرمایهگذاران کوچک، در سرمایهگذاری ها هستند.
- این بازارها اطلاعات جدیدی در زمینه فرصتهای سرمایهگذاری، ایجاد میکنند.
- بازارهای مالی، برای شرکتهای بزرگ و با عمومی کردن اطلاعات، تشویق شرکت های موفق و تنبیه شرکت های زیانده، نقش نظارتی مهمی را ایجاد می کنند که از بسیاری از سیستم های نظارت بوروکراتیک مؤثرتر عمل می کنند. و با توجه به عدم تقارن های اطلاعاتی که در بازارهای مالی وجود دارد و باعث میشود تا مؤسسات وام دهنده، اطلاعات کافی از کیفیت شرکت وام گیرنده نداشته باشند، این نقش بازارهای مالی تأثیر مهمی در کم کردن شکست های بازار در بخش وام و اعتبارات دارد.
- بازارهای مالی، ریسک سرمایه گذاری را تقسیم می کنند. اگر سرمایه گذاران مجبــور باشند که خــود در پروژهها سرمایه گذاری کنند، قـدرت تنوع سازی آنها به شدت کم می شود. در حالی که نقدشـوندگی بالاتر در بازار سهام و امکان خرید سبد متنوعی از سهام، این امکان را فراهم می کند تا سرمایه گذاران خود را در برابر ریسک شرکتی، در امان بدارند.
وظایف بازار مالی:
وظایفی بر عهده بازار های مالی وجود دارد که اجرای درست و به موقع آنها تخصیص کارایی منابع را به همراه دارد. به طوری که این وظایف نقش تعیین کننده ای در رشد و توسعه اقتصادی دارد. این وظایف عبارتند از :
- واسطه مالی وظیفه خطیر و پرهزینه و زمان بر، ارزیابی مدیران بنگاه ها وطرح ها را بر عهده دارند.
- نظام مالی اقدام به تجهیز منابع از پس انداز های کوچک و پراکنده، برای هدایت به سمت بنگاه ها و طرح هایی که نام اقتصادی بر روی آنها گذاشته شده است.
- واسطه های مالی و مشارکت کنندگان در بازار، زمینه اداره و کنترل شرکت ها، بنگاه ها و مدیران را فراهم می کنند.
- نظام مالی تجارت و مبادله را آسان و راحت می کند.
- نظام مالی ریسک را قیمت گذاری کرده و مکانیسم ادغام وکنترل را فراهم می کند.
سخن پایانی
در پایان می توان گفت که توسعه بازار مالی یکی از کلیدهای اساسی دستیابی به رشد بلند مدت اقتصاد است. بازار مالی در صورتی می تواند به رشد اقتصادی منجر شود که بتواند زمینه مناسب جهت تخصیص بهینه منابع را فراهم ساخته و سبب افزایش کارایی سرمایه شود. رشد غیر تورمی بلند مدت اقتصادی، افزایش تولید و اشتغال، نیازمند تجهیز منابع مالی و تخصیص بهینه آنها در اقتصاد ملی است و این امر مهم با کمک بازارهای مالی سازمان یافته و کارآمد که در آن تنوع ابزارهای مالی، ایجاد فضای رقابتی و شفافیت اطلاعات وجود دارد میسر خواهد بود. زیرا کارآمدی بازار مالی ملزم به روان سازی معاملات و افزایش نقدینگی و فراهم نمودن شرایط مدیریت ریسک است. و این امر باید درتدوین سیاست های کلان اقتصادی که توسعه مالی را هدف دارد مورد توجه سیاست گذاران قرار گیرد.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله ضرورت مشاور در کسب و کار را به شما پیشنهاد می کنیم.
جهت برخورداری از کلیه خدمات مالی و حسابداری می توانید با شماره 09120202822 تماس بگیرید.
بازار مالی و انواع آن
ساعد نیوز: بازار مالی (Financial Market) اصطلاحی گسترده است که برای طیف وسیعی از بازارها به کار میرود. هر بازاری که در آن تجارتی صورت میگیرد یک بازار مالی محسوب میشود. حتی بازارهایی که در آنها تجارت اوراق بهادار شامل سهام، اوراق قرضه، ارز، فلزات و مشتقات آنها انجام میشود هم بازار مالی هستند.
تعریف بازار مالی چیست؟
- بازار مالی، بازاری است که افراد و مؤسسات می توانند اوراق بهادار، کالا و سایر دارایی های قابل معامله را با قیمتی که توسط اصول اقتصادی عرضه و تقاضا تعیین شده اند، با هم مبادله کنند.
- بازار مالی یک اصطلاح گسترده برای توصیف هر بازاری است که در آن خریداران و فروشندگان در معامله دارایی هایی چون سهام، اوراق بدهی، ارز و مشتقه ها مشارکت دارند. بازار مالی معمولاً با استانداردهایی نظیر قیمت گذاری شفاف، قانون گذاری ساده، هزینه ها و کارمزدهای مشخص و نیروی های بازار شناخته می شود و قیمت های اوراق بهاداری که معامله می شوند تعیین می نماید.
- بعضی از بازارهای مالی فقط به مشارکت کنندگان اجازه می دهند تا یک سری معیارهای خاص را برآورده نمایند که می تواند بر اساس عواملی مثل میزان پول نگه داشته شده، موقعیت جغرافیایی سرمایه گذار، دانش بازارها یا حرفه مشارکت کننده باشد.
بازارهای مالی می توانند تقریباً در هر کشوری در جهان یافت شوند. بعضی از آن ها بسیار کوچک هستند و فقط چند شرکت کننده دارند، درحالی که برخی بازارهای دیگر مثل بازار بورس نیویورک و بازارهای فارکس، میلیاردها دلار به صورت روزانه معامله می کنند.
- بیشتر بازارهای مالی دارای دوره های سنگین تقاضا و معامله اوراق بهادار هستند. در این دوره ها، قیمت ها ممکن است از استاندارد خود فراتر روند. عکس قضیه نیز در اینجا صادق است، سقوط بازارها ممکن است باعث کاهش قیمت ها از ارزش ذاتی خود، بر اساس سطوح تقاضا یا سایر نیروهای اقتصاد کلان مثل نرخ مالیات، تولید ملی یا سطوح اشتغال شود.
- شفافیت اطلاعات جهت افزایش اعتمادبه نفس مشارکت کنندگان و پرورش یک بازار مالی کارآمد، مهم است.
- کار بازارها قرار دادن دو طرف، یعنی خریداران و فروشندگان در یک مکان است تا آن ها بتوانند به سادگی یکدیگر را پیدا کنند؛ بنابراین معامله بین آن ها را تسهیل می کنند. انواع مختلفی از بازارهای مالی وجود دارند و ویژگی های آن ها به دارایی های مالی که مبادله می شوند و نیازهای شرکت کنندگان مختلف بازار بستگی دارد. انواع بازار مالی براساس ماهیت مبادلات و همچنین میزان رشد شان قابل تشخیص هستند.
کارکردهای بازار مالی
جذب و تجهیز پس اندازها و تخصیص بهینة منابع (انتقال وجوه بین واحدهای اقتصادی)
انتقال وجوه بین واحدهای اقتصادی نقش اساسی بخش مالی اقتصاد است. واحدهای اقتصادی به طور کلی شامل واحدهای دارای پس انداز و واحدهای سرمایه گذاری هستند. نقش بازارهای مالی این است که این دو گروه مزبور را به یکدیگر نزدیک کند و راهکاری فراهم نمایند که وجوه از واحدهای دارای مازاد پس انداز به واحدهای مواجه با کمبود منابع یا کسری پس انداز انتقال یابد. بدیهی است که تأثیر این نقل و انتقال وجوه فراهم آوردن امکانات سرمایه گذاری مولد است. بنابراین ملاحظه می شود که در صورت عدم وجود یا ضعف بازارهای مالی، امکان تحقق سرمایه گذاری های مولد در سطح وسیع وجود نخواهد داشت.
تعیین قیمت وجوه و سرمایه
قیمت وجوه و سرمایه نیز در بازارهای مالی تعیین می شود. بنابراین بازارهای مالی با تعیین قیمت سرمایه و وجوه، بنگاه ها را در تصمیم گیری های سرمایه گذاری و برنامه ریزی های مالی کمک می کنند. به طوری که قیمت بازاری سرمایه توسط بنگاه می تواند با بازده انتظاری ناشی از آن مورد مقایسه قرار گیرد و بدین ترتیب بنگاه ها سرمایة خود را به سرمایه گذاری هایی که بازدة آن ها بالاتر یا مساوی هزینة سرمایة آن هاست اختصاص دهند. همچنین با استفاده از هزینة سرمایه که در بازار مالی تعیین می شود، امکان مقایسه و ترجیح سرمایه گذاری های کوتاه مدت و بلند مدت فراهم می شود. اما فرآیند کشف قیمت در بازارهای مالی زمانی به درستی و به شکل عادلانه انجام می گیرد که شرایط رقابتی بر بازار حاکم باشد. در این شرایط عرضه و تقاضای وجوه و سرمایه، قیمت را تعیین می کند و قیمت تعیین شده توسط بازار بهترین راهنما برای عرضه کنندگان وجوه یعنی پس اندازکنندگان و سرمایه گذاران و تقاضاکنندگان وجوه یا سپرده پذیران خواهد بود. بدین وسیله تصمیم گیری برای هر دو گروه آسان خواهد شد و منابع سرمایه ای به بهترین نحو تخصیص خواهد یافت.
انتشار و تحلیل اطلاعات
بازارهای مالی، اطلاعات را گردآوری می نمایند و از طریق قیمت های منتشر شده منعکس می نمایند. حتی افرادی که فرآیند پرهزینه ارزیابی بنگاه ها و مدیران و شرایط بازار سهام را طی نکرده اند، می توانند قیمت های سهام را که منعکس کنندة اطلاعاتی است که دیگران به دست آورده اند، مشاهده کنند. انتشار داراییهای مالی بازار سرمایه و تجزیه و تحلیل اطلاعات توسط بازارهای مالی باعث می شود تا جامعه منابع ناچیزی را به منظور به دست آوردن اطلاعات هزینه کند. اقتصادی شدن کسب اطلاعات دربارة فرصت های سرمایه گذاری، می تواند به تخصیص بهتر منابع منجر گردد.
تسهیل دادوستدها
سیستم های مالی که هزینه های مبادلاتی را کاهش می دهند، می توانند موجب تخصصی تر شدن فعالیت ها، نوآوری تکنولوژی و رشد اقتصادی شوند. همان طور که آدام اسمیت (1779) نیز ادعا می کند، هزینة مبادلاتی کمتر باعث تخصصی تر شدن کارها می شود. وجود واسطه ای همانند پول، باعث می شود تا هزینه های مبادله کالا تا حد زیادی کاهش یابد و امر مبادله ساده تر و روان تر گردد. وجود نهادهای واسطه ای نیز خود باعث کاهش این هزینه ها، تقسیم کار بهتر و در نتیجه کارآیی و رشد بالاتر می شود.
توزیع خطر و مدیریت ریسک
بازارهای مالی علاوه بر تخصیص سرمایة پولی، خطرات اقتصادی را نیز توزیع می کنند. در واقع ریسک اشتغال به فعالیت های اقتصادی و سرمایه گذاری، از طریق ایجاد و توزیع اوراق بهادار از هم تفکیک و توزیع می شود. به عبارت دیگر بازارهای مالی (بازار پول و سرمایه) در ابعاد وسیع ریسک افرادی را که در فعالیت های اقتصادی بزرگ و پرمخاطره اشتغال دارند به پس انداز کنندگان که حاضر به پذیرش ریسک یک بازدة غیرمطمئن هستند، منتقل و بین آن ها توزیع می کنند.
بازارهای مالی علاوه بر تفکیک ریسک اشتغال و سرمایه گذاری، افراد را قادر به ایجاد تنوع در سرمایه گذاری می کنند. ایجاد تنوع در سبد دارایی منجر به کاهش ریسک می شود. کل ریسک به این علت کاهش می یابد که زیان در بعضی از سرمایه گذاری ها توسط منافع ناشی از سایر سرمایه گذاری ها جبران می شود. بازارهای مالی همچنین ریسک عدم نقدشوندگی را کاهش می دهند. نقدشوندگی، عبارت از سهولت تبدیل دارایی ها به قدرت خرید در قیمت های مورد توافق است. هزینه های مبادلاتی و عدم تقارن اطلاعاتی باعث کاهش نقدشوندگی شده و ریسک را افزایش می دهد. بازارهای مالی از طریق انتشار و تحلیل اطلاعات و تسهیل دادوستدها به کاهش ریسک عدم نقدشوندگی کمک می کنند.
طبقه بندی بازارهای مالی
بازارهای مالی بر پایه معیارهای متفاوتی قابل طبقه بندی هستند:
طبقه بندی بر اساس نوع دارایی
طبقه بندی بر اساس مرحله عرضه اوراق بهادار
طبقه بندی بر اساس سررسید تعهدات مالی
بر اساس نوع دارایی، می توان بازار اوراق بهادار را به دسته های زیر تقسیم بندی کرد:
الف- بازار سهام در این بازار، سهام شرکت ها که نشانگر مالکیت دارنده آن در شرکت است، دادوستد می شود.
ب - بازار اوراق بدهی بازاری است که در آن ابزارهای با درآمد ثابت(اوراق قرضه) دادوستد می شوند.
ج - بازار ابزارهای مشتق ب ازاری است برایمعاملات ابزارهایی مبتنی بر دارایی های مالی یا فیزیکیکه از آن جمله می توان بهاختیار معامله و قرارداد آتی اشاره کرد.
طبقه بندی بر اساس مرحله عرضه اوراق بهادار:
بازار دست اول (اولیه)
شرکت ها، مؤسسات و بنگاه های اقتصادی برای تأمین منابع مالی مورد نیاز خود به مبالغ هنگفتی نیاز دارند که اغلب این منابع را در مقابل واگذاری اوراق بهادار خود، به دست می آورند. واگذاری اوراق بهادار و تأمین اعتبار برای اولین بار در بازار دست اول انجام می شود. به عبارت دیگر در بازار دست اول، اوراق بهادار برای نخستین بار منتشر می شوند. براین اساس فروشنده اوراق بهادار در واقع همان ناشر اوراق بهادار است.
بازار دست دوم (ثانویه)
پس از عرضه اوراق بهادار در بازار اولیه و به منظور آن که این اوراق بتوانند مورد دادوستد قرار گیرند، به بازار دیگری نیاز است که به آن بازار ثانویه اوراق بهادار گفته می شود. در این بازار، اوراق قابلیت دادوستد پیدا می کنند. وجود بازار دست دوم، صرفاً به این دلیل است که قابلیت نقدشوندگی اوراق بهادار منتشر شده در بازار دست اول را افزایش دهد، ضمن این که شرایطی فراهم می آورد که قرض دهندگان و قرض گیرندگان در صورت لزوم به آسانی بتوانند تصمیمات سرمایه گذاری خود را تغییر داده، به فروش اوراق بهادار خریداری شده یا خرید اوراق بهادار دیگر اقدام نمایند. دادوستد در بازار دست دوم به دفعات نامحدود انجام می شود و بنابراین با جابجا شدن مالکیت ابزارهای مالی قابل دادوستد در آن بازار، قدرت نقدشوندگی زیادی ایجاد می شود. در این حالت، از نقد شدن پیش از سررسید بدهی واحدهای متقاضی سرمایه یا ناشران اوراق بهادار جلوگیری می شود و در نتیجه ضربه های کمبود نقدینگی تأثیر محدودتری بر واحدهای سرمایه گذار خواهد داشت.
طبقه بندی بر اساس سررسید تعهدات مالی:
بازار کالا و خدمات:
انسان ها در گذشته و حال یاد گرفته اند كه محل متشكلی را برای خریدوفروش كالاهای خود داشته باشند و قوانین و عرف حاكم بر این بازار را رعایت كنند. در این بازار در قبال كالا و خدمات، واحد پولی مورد پذیرش، به عنوان تسهیل کننده معاملات مورد استفاده قرار می گیرد. ارزش هر كالا یا خدمت با مبلغی پول تعریف و عرضه می شود و معمولاً معاملات درون این بازار، تحت مکانیسم های شناخته شده ای صورت می گیرد. در این بازار كالاها و خدمات به گونه و نوع های مختلفی تقسیم بندی می شوند و هر کدام از آن ها تحت حاكمیت قوانین و عرف خاص پذیرفته شده خود، مورد معامله قرار می گیرند. در این نوع بازار واحد پولی، به عنوان واسطه معاملات می تواند در بخش های مختلف بازار به راحتی جابه جا شود و هیچ گونه محدودیتی برای آن وجود ندارد. در واقع ما می توانیم نقدینگی خود را به راحتی در بخش های مختلف بازار و تحت قوانین آن به گردش دربیاوریم.
بازار كالا و خدمات، به دلیل قدمت و به خاطر تأمین کنندگی نیازهای كلی انسان ها، از وسعت بسیار زیادی برخوردار است. در این بازار آنچه ارزش كالا و خدمات را تعیین می کند، عرضه و تقاضاست. تقاضا متناسب با نیاز انسان ها تغییر می کند. در قبال افزایش تقاضا و ثبات عرضه، افزایش قیمت ها حادث می شود كه امروزه ما آن را به نام تورم می شناسیم، از تورم به عنوان بیماری اقتصاد نام برده می شود و اكثریت یا بهتر است بگوییم كلیه حکومت ها تلاش می کنند تا تورم را به حداقل ممكن برسانند. تورم باعث ایجاد شغل های كاذب می شود. به همین دلیل دولت ها و شبكه اقتصادی كشورها سعی می کنند با ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضا، تورم را كنترل كنند.
بازار پول و ارز:
بازاری برای دادوستد پول و دیگر دارایی های مالی جانشین نزدیک پول است که سر رسید کمتر از یکسال دارند. به عبارت صحیح تر می توان از بازار پول به عنوان بازار ابزارهای مالی کوتاه مدت با ویژگی اندک بودن ریسک عدم پرداخت، نقدشوندگی بالا و نوسان کم نام برد. تمرکز فعالیت این بازار در استفاده از ابزارهایی است که به اشخاص و بنگاه های تجاری این امکان را دهد تا به سرعت نقدینگی خود را به میزان مطلوب درآورند.
بانک ها، مؤسسات مالی و اعتباری و سایر مکان هایی که دادوستد ابزارهای مالی بازار پول در آن انجام می شود، تشکیل دهنده بازار پول هستند. مشارکت کنندگان در بازار پول، افراد یا واحدهای دارای مازاد نقدینگی هستند که به عنوان پس انداز کننده، منابع خود را از طریق مستقیم یا غیرمستقیم با سررسیدهای کوتاه مدت در اختیار واحدهای نیازمند منابع مالی قرار می دهند.
بازار سرمایه:
بازار سرمایه به بازارهای مالی جهت خریدوفروش ابزارهای مالی، با سررسید بیشتر از یکسال و دارایی های بدون سررسید، اطلاق می شود. بازار سرمایه پلی است که پس انداز واحدهای اقتصادی دارای مازاد مانند شرکت ها یا دولت ها را به واحدهای سرمایه گذاری که بدان نیازمندند، انتقال می دهد؛ بنابراین بازار سرمایه، واحدهای پس انداز و سرمایه گذاران را با یکدیگر ارتباط می دهد. این بازار نقش مهمی در تجمیع سرمایه های اندک و پراکنده و تأمین مالی شرکت ها، واحدهای صنعتی و تولیدی در قالبی منسجم، قانونمند، پیوسته و شفاف دارد. نهادهای فعال در این بازار عبارت اند از بورس اوراق بهادار، بورس کالا، بانک های سرمایه گذاری، کارگزاران، معامله گران، بازارگردانان، مشاوران سرمایه گذاری، شرکت های سرمایه گذاری و.
سهام عادی، سهام ممتاز، اوراق مشارکت، قراردادهای اختیار معامله و. ازجمله ابزارهای تأمین مالی در این بازار به حساب می آید. بازار سرمایه نسبت به بازار پول بسیار گسترده تر و از تنوع ابزاری بیشتری برخوردار است. کشورهای پیشرفته و توسعه یافته بیشتر شراکت محور(بورس محور) هستند و کشورهای توسعه نیافته بیشتر بانک محور(وام محور) هستند.
ارزشگذاری
ارزشگذاری فرآیندی است که در آن ارزش جاری یک دارایی یا شرکت بر اساس مقایسه آن دارایی با داراییهای مشابه یا بر اساس ارزش فعلی متغیرهایی که بازده آتی دارایی به آن بستگی دارد، تعیین میگردد. مفهوم ارزش و ارزشگذاری از جمله مفاهیمی است که به کلیه فعالیتهای مالی اعم از تأمین مالی، سرمایهگذاری و مدیریت پرتفوی، امور مالی شرکتها و تجدید ساختار مالی آنها گره خورده و هر یک از این فعالیتها به نوعی در بخشی از فرآیند فعالیت عملیاتی خود نیازمند ارزشگذاری هستند. ارزشگذاری اصولی و صحیح داراییها، نقش عمدهای در تخصیص بهینه سرمایه ایفا میکند. در ارزشگذاری تلاش میگردد با یکپارچه کردن مفاهیم و مدلهای متنوع، ازجمله جریان نقدی تنزیل شده، تحلیل صورتهای مالی، محاسبه نسبتهای مالی، هزینه متوسط موزون سرمایه، قیمتگذاری داراییهای سرمایهای و سپر مالیاتی، به یک نتیجه واحد و دقیق، یعنی اندازهگیری و مدیریت ارزشدارایی مالی دست یافت؛ زیرا ارزشگذاری مبنای کلیه تصمیمات سرمایهگذاری در بازار سرمایه است.
دلایل ارزشگذاری
مؤسسات اقتصادی به دلایل متفاوتی ممکن است نیازمند استفاده از خدمات ارزشگذاری باشند، اهم این موارد به شرح زیر میباشد.
مدیریت سرمایه در بازار بورس به چه معناست؟ + مزایا
مدیریت سرمایه به فرآیند رسیدگی به داراییهای مالی مخصوصا اوراق بهادار و سهام بورس اشاره دارد. مدیریت سرمایه شامل طراحی برنامههای بلندمدت و کوتاهمدت برای به دست آوردن و واگذاری داراییهای پرتفوی است. ما امروز قصد داریم اهمیت مدیریت سرمایه در بازار بورس را بررسی کنیم. پس با ما همراه باشید.
مدیریت سرمایه شامل فعالیتهایی مانند بودجهبندی، بانکداری و خدمات مالیاتی میشود. مدیران سرمایه، که بهعنوان مدیران دارایی نیز شناخته میشوند، مسئول رشد پول مشتریان هستند تا به آنها در دستیابی به آرزوها و اهداف مالی کمک کنند. مدیران سرمایه همچنین در مورد مدیریت جریان نقدی و برنامهریزی به مشتریان خود مشاوره جامع ارائه میدهند. خدمات اصلی مدیریت سرمایه شامل انتخاب سهام، تجزیه و تحلیل صورتهای مالی، تخصیص دارایی داراییهای مالی بازار سرمایه و استراتژی پرتفوی است.
مدیریت سرمایه در بازار سهام
مدیریت سرمایه در بازار سهام یا هر بازار دیگری به معنای ایجاد و مراقبت کلی از سبد سرمایهگذاری است. مدیریت سرمایه اغلب شامل پیشنهاد یک استراتژی سرمایهگذاری، خرید و فروش سرمایهگذاری و مدیریت تخصیص دارایی پرتفوی است. مدیریت سرمایه میتواند به تنهایی یا با کمک یک مشاور انجام شود.
مدیریت سرمایه، مدیریت پورتفولیو یا مدیریت دارایی، همگی اصطلاحاتی هستند داراییهای مالی بازار سرمایه که به خدماتی اشاره میکنند که نظارت بر سرمایهگذاریهای مشتری را فراهم میسازد. مدیریت سرمایه فقط مدیریت داراییهای خاص در پرتفوی مشتری نیست، بلکه شامل اطمینان از همسویی پرتفوی با اهداف مشتری، تحمل ریسک و اولویتهای مالی مشتری است.
مبانی مدیریت سرمایه
هدف از مدیریت سرمایه در بازار بورس دستیابی به اهداف سرمایهگذاری خاص به نفع مشتریانی است که مسئولیت نظارت بر پول خود را برعهده مدیر میگذارند. البته این درصورتی است که فرد قدرت یا دانش مدیریت سرمایه خود را نداشته باشد. این مشتریان ممکن است سرمایهگذاران فردی یا سرمایهگذاران نهادی مانند صندوقهای بازنشستگی، برنامههای بازنشستگی، دولتها، موسسات آموزشی و شرکتهای بیمه باشند.
خدمات مدیریت سرمایه شامل تخصیص دارایی، تجزیه و تحلیل صورتهای مالی، انتخاب سهام، نظارت بر سرمایهگذاریهای موجود و استراتژی و اجرای پرتفوی است. مدیریت سرمایه ممکن است شامل برنامهریزی مالی و خدمات مشاوره نیز باشد و نه تنها نظارت بر پرتفوی مشتری، بلکه هماهنگی آن با سایر داراییها و اهداف زندگی وی را شامل شود. مدیران سرمایه حرفهای با انواع مختلف اوراق بهادار و داراییهای مالی از جمله اوراق قرضه و سهام سر و کار دارند.
مدیر همچنین ممکن است داراییهای واقعی مانند فلزات گرانبها، کالاها و آثار هنری را مدیریت کند. مدیران میتوانند به همسو کردن سرمایهگذاری برای مطابقت با برنامه زندگی کمک کنند. اصطلاح مدیریت سرمایه در امور مالی شرکت، شامل حصول اطمینان از نگهداری، حسابداری و استفاده مناسب از داراییهای مشهود و نامشهود شرکت است. طبق یک مطالعه توسط شرکت تحقیقاتی و مشاورهای Willis Towers Watson و روزنامه مالی Pensions & Investments، صنعت مدیریت سرمایه درحال رشد است.
اهداف اصلی مدیریت سرمایه در بازار بورس
اهداف مدیریت سرمایه در بازار بورس یا هر بازار مالی دیگری از یک سرمایهگذار به سرمایهگذار دیگر متفاوت است. در حالت کلی میتوان گفت هدف اصلی مدیریت سرمایه دستیابی به اهداف مالی است. برخی از گزینههای سرمایهگذاری ممکن است شامل دورههای قفل و نقدینگی بالا باشد.
در این حالت، مشتریان درصورتیکه بخواهند برای مدت کوتاهی پسانداز کنند و برای ایجاد وجوه اضطراری یا بودجهای برای توسعه شخصی خود پسانداز نمایند و در نتیجه به اهداف مالی خود دست یابند، به دنبال راهی ایدهآل برای مدیریت وجوه خود هستند.
این راه ایداهآل میتواند مدیریت سرمایه باشد. یکی دیگر از اهداف مدیریت سرمایه به حداقل رساندن بار مالیاتی است. جدا از رشد سرمایه، مدیران سرمایه انگیزه ارزیابی سرمایه گذاریها و مالیات بر درآمد مربوطه را دارند.
البته این در مورد بازار بورس صدق نمیکند. علاوه براین، مدیریت سرمایه به دنبال ایمن نگه داشتن پول برای جلوگیری از هدر رفتن است. مدیریت سرمایهگذاری کمک میکند تا از پولهایی که به سختی به دست میآیند در مقابل فرسایش زمانی به دلیل استفادههای بیش از حد محافظت شود.
این مورد در بازار بورس میتواند شامل کاهش ارزش سرمایه در بلندمدت یا کوتاه مدت باشد. مدیریت سرمایه به فرد (شخص حقیقی یا حقوقی) کمک میکند اگر نمیتواند سرمایه خود را در بازار بورس افزایش دهد داراییهای مالی بازار سرمایه حداقل آن را محفوظ نگه دارد تا کاهش نیابد. این مورد مخصوصا در زمان اصلاح بازار صدق میکند.
اهمیت مدیریت سرمایه در بازار بورس
ایجاد پتانسیل برای بازدهی بالاتر
اگرچه نقدینگی امنتر از سهام تلقی میشود اما نقدینگی در بلندمدت بدون سرمایهگذاری نمیتواند رشد کند و ارزش آن افزایش یابد. نوسانات در بازار سهام همیشه با نتایج منفی همراه نیست. بلکه میتواند به سرمایهگذاران فرصتی برای خرید سهام با قیمت پایینتر و بازدهی بالاتر در بلندمدت ارائه دهد.
بنابراین، مدیریت سرمایه در بازار بورس به رشد پول مشتری کمک میکند تا بتواند نرخ بازدهی بالایی کسب کند. مدیریت سرمایه موثر فرصتی برای کشف رشد و بازارهای بالقوه برای افزایش ارزش پول مشتری ایجاد میکند.
رسیدن به اهداف مالی
سرمایهگذاریها بهمنظور صرفهجویی در پول و اطمینان از دریافت بازده بالاتر سرمایهگذاران در دراز مدت انجام میشود. با این حال، سرمایهگذاری همچنین به دستیابی به اهداف کوتاه مدت و بلندمدت بدون استرس و دردسر کمک میکند. تمرکز کسب و کارها بر روی گسترش پس از یک دوره مشخص است که نیاز به ثبات مالی را ایجاد میکند.
بهطور مشابه، افراد نیازهای مالی متفاوتی دارند. مانند تحصیل یا خرید خانه که با پسانداز وجوه به دنبال آن هستند. بنابراین سرمایهگذاری در اوراق قرضه، سهام یا صندوقهای سرمایهگذاری به افراد و کسب وکارها کمک میکند تا به اهداف مالی خود دست یابند.
مقابله با تورم
تورم یک تهدید مهم برای سرمایهگذاران است. زیرا پسانداز واقعی فعلی و بازده آتی را از بین میبرد. افزایش تورم نیز از ارزش اصل اوراق بهادار درآمدی فاصله میگیرد. مدیریت سرمایه به عملکرد بهتر از تورم کمک میکند و به مشتریان اجازه میدهد تا درآمد خود را بدون چالشهای تورمی افزایش دهند.
برای اینکه پسانداز سرمایهگذار در طول زمان رشد کند، نرخ بازده پس از کسر مالیات باید بیشتر از نرخ تورم باشد. در اقتصاد امروزی که با بهره کم مشخص میشود، یافتن حساب پسانداز با بازدهی بالاتر از نرخ تورم ممکن است چالش برانگیز باشد. بنابراین، مدیریت سرمایه مخصوصا مدیریت سرمایه در بازار بورس برای کمک به مشتریان برای عملکرد بهتر از نرخ تورم بازار ضروری است.
فراهم کردن درآمد منظم
اکثریت افرادی که به بازنشستگی نزدیک میشوند به پول سرمایهگذاری بهعنوان درآمد عادی خود وابسته هستند. زندگی پس از بازنشستگی دشوار میشود زیرا بسیاری از افراد برای تامین نیازهای روزانه خود حقوق ماهیانه دریافت نمیکنند (افرادی که شغل دولتی ندارند و خود را بیمه نکردهاند).
طیف وسیعی از سرمایهگذاریها وجود دارد که افراد میتوانند به آنها وابسته باشند، از جمله اوراق قرضه و سهام. اینها باعث میشود فرد بتواند در آینده پس از بازنشستگی، درآمد منظمی را فراهم کند. افراد از مدیریت موثر سرمایه برای رفع نیازهای خود پس از بازنشستگی اطمینان حاصل میکنند.
حل شرایط مختلف مالی
نیازهای مالی درطول زمان تغییر میکند و احتمال وقوع شرایط اضطراری وجود دارد. سرمایهگذاری زودتر منجر به رشد سریعتر سرمایه میشود. مدیران سرمایهگذاری به مشتریان کمک میکنند تا مشکلات مالی را به ویژه در یک بازار بی ثبات حل کنند. با مدیریت دقیق سرمایهگذاری، مشتریان میتوانند سبدهای خود را به گونهای تنظیم کنند که نیازها و اولویتهای مالی در حال تغییر آنها را منعکس کند.
بهعنوان مثال، افراد یا مشاغل ممکن است مجبور شوند از پسانداز برای حل مشکلات اضطراری استفاده کنند. بنابراین، مدیریت سرمایه موثر برای صرفهجویی در پول برای مقاصد اضطراری ضروری است.
مزایای مدیریت سرمایه در بازار بورس
کسب درآمد ثابت
مدیریت سرمایه در بازار بورس به کسب یک منبع درآمد ثابت کمک میکند. سرمایهگذاریهایی که درآمد را بهبود میبخشد شامل سهام شرکتهایی است که مستقیماً به سرمایهگذاران پرداخت میکنند یا سپردههای ثابتی که سودهای معمولی را پرداخت میکنند. مدیریت سرمایه درآمد ثابتی را برای افراد بیکار، شاغل و بازنشسته فراهم میکند و امکان ثبات اقتصادی در جامعه را افزایش میدهد. مدیریت سرمایه مؤثر نیز با تأمین درآمد اضافی برای تقویت اقتصاد ملی بهعنوان درآمد تکمیلی عمل میکند.
رشد پول
مردم عمدتاً برای حفظ پول برای استفاده در آینده آن را پسانداز میکنند. طرحهای سرمایهگذاری تضمین میکنند که افراد پساندازشان را خرج نمیکنند. اوراق قرضه دولتی و سپردههای ثابت ممکن است در کمک به رشد وجوه شخصی موثر نباشد. بنابراین، افزایش سرمایه تنها میتواند از مدیریت موثر سرمایه در کوتاه مدت یا بلندمدت ناشی شود.
برای رشد کسب و کارها یا سرمایه افراد، مهم است که بهترین گزینههای سرمایهگذاری را درنظر بگیرید. گزینههایی که بازده درآمد قابل توجهی را ارائه میدهند. اگرچه صندوقهای سرمایهگذاری با ریسک بالایی همراه هستند، میتواند بازده خوبی هم داشته باشد و منجر به بهبود سودآوری و بهرهوری شود.
به حداقل رساندن بار مالیاتی
افرادی که مالیات بالایی برای داراییهای خود میپردازند درآمد کمی دارند. پرداخت مالیات کم هزینههای متحملشده توسط یک فرد یا یک کسب وکار در هنگام پرداخت قبوض برای انواع سرمایهگذاری را کاهش میدهد. مدیریت سرمایه موثر بهعنوان بهترین راه برای نگه داشتن داراییها و سرمایه برای اطمینان از کاهش بار مالیاتی عمل میکند.
شرکتها مالیات بیشتری را از طریق مالیات بر درآمد بر سود بانکی و عواید مالیات بر سرمایه در طول سرمایهگذاری میپردازند که هر دو میتوانند از طریق مدیریت سرمایه موثر کاهش یابند. افرادی که در خارج از کشور زندگی میکنند ممکن است داراییهایی را بیابند که در کشورشان از نظر مالیاتی کارآمد بوده و در کشور محل اقامتشان مشمول مالیات میشوند. بنابراین، مدیریت سرمایهگذاری تضمین میکند که سرمایهگذاران صورتحسابهای مالیاتی را کاهش میدهند و در نتیجه ثبات مالی را بهبود میبخشند.
مدیر سرمایه چه میکند؟
مدیر سرمایه، شخص یا شرکتی است که سبد سرمایهگذاری را به نمایندگی داراییهای مالی بازار سرمایه از مشتری مدیریت میکند. حال اگر این مدیر در زمینه مدیریت سرمایه در بازار بورس قعالیت کند میتواند انتخاب سهام را نیز برای مشتری انجام دهد.
مدیران سرمایه برای رسیدن به اهداف مشتری یک استراتژی سرمایهگذاری ارائه میکنند، سپس از آن استراتژی برای تصمیمگیری درباره نحوه تقسیم پرتفوی مشتری بین انواع مختلف سرمایهگذاری، مانند سهام و اوراق قرضه استفاده میکنند. مدیر، آن سرمایهگذاریها را در صورت نیاز برای مشتری میخرد و میفروشد و عملکرد کلی سبد را زیر نظر دارد.
برخی از مدیران سرمایه برنامهریزان مالی نیز هستند و در مورد موضوعاتی مانند مدیریت جریان نقدی، مالیات، بیمه و برنامهریزی املاک، مشاوره مالی ارائه میکنند. برخی دیگر با مشتریانی با ارزش خالص کار میکنند تا نیازهای برنامهریزی مالی و مدیریت سرمایه آنها را برطرف کنند و همچنین خدمات سایر متخصصان مانند وکلا و حسابداران را هماهنگ کنند.
این اغلب بهعنوان مدیریت ثروت شناخته میشود. مدیریت ثروت علاوهبر مدیریت سرمایه، زمینههای تخصصی بیشتری مانند برنامهریزی املاک و مالیات، خدمات حسابداری و برنامهریزی بازنشستگی را ارائه میدهد. معمولا در بازار بورس مدیریت سرمایه میتواند مفید باشد و نیازی به مدیریت ثروت نیست.
یک شرکت مدیریت سرمایه چگونه کار میکند؟
اکثر شرکتهای مدیریت سرمایه از شما میخواهند که یک حساب سرمایهگذاری با آنها یا در کارگزاری که آنها از آن استفاده میکنند راهاندازی کنید. اگر هم حسابی در کارگزاریهای دیگر دارید به شما کمک میکنند پول خود را انتقال دهید.
تصمیمات سرمایهگذاری مدیر بر اساس عوامل مختلفی است که از اهداف پسانداز شما (بازنشستگی، تحصیلات، خرید بزرگ) و چارچوب زمانی شروع میشود. همچنین به سؤالاتی پاسخ میدهید تا به آنها کمک کنید تا میزان تحمل ریسک یا توانایی شما در تحمل نوسانات بازده سرمایهگذاری و نوسانات بازار سهام را ارزیابی کنند. این شرکت معمولا در زمینه مدیریت سرمایه در بازار بورس خبره است. شرایط بازار، عملکرد تاریخی، کارایی مالیاتی و هزینههای سرمایهگذاری نیز استراتژی سرمایه مدیر را مشخص میکند.
جمعبندی مدیریت سرمایه در بازار بورس
رشد در مقدار و ارزش داراییها برای حفظ ارزش کلی ثروت یک فرد یا شرکت بسیار مهم است. در میان انواع مختلفی از داراییهایی که یک فرد حقیقی یا حقوقی ممکن است داشته باشد، بیشتر آنها به مدیریت سرمایه نیاز دارند. داراییهای ثابت (که به عنوان داراییهای بلند مدت نیز شناخته میشود) عموماً اشکالی از دارایی فیزیکی هستند که برای مدت طولانی نگهداری میشوند (به عنوان مثال، ساختمانها، تجهیزات و ماشین آلات سنگین).
اینها معمولا برای ایجاد درآمد استفاده خواهند شد. علاوهبر این فرد ممکن است بخشی از سرمایه خود را در بازار بورس و به خرید اوراق بهادار اختصاص دهد. چون اکثر داراییهای ثابت به دلیل فرسودگی ارزش خود را در طول زمان از دست میدهند. این همان فرآیندی است که به آن استهلاک میگویند.
اوراق قرضه نوع دیگری از داراییهای ثابت است. اوراق قرضه وام بلندمدتی است که سرمایهگذار به واحد تجاری صادرکننده اوراق قرضه، بهعنوان مثال، دولت میدهد. داراییهای جاری (که داراییهای نقد نیز نامیده میشود) توسط سرمایهگذار برای بازههای زمانی نسبتاً کوتاه، معمولاً کمتر از 12 ماه نگهداری میشود و میتوان آنها را به راحتی به نقدینگی تبدیل کرد، فروخت یا مصرف کرد.
نمونههایی از داراییهای جاری یک شرکت عبارتند از وجه نقد، سهام قابل معامله و موجودی. با مدیریت سرمایه در بازار بورس حداقل کاری که میتوان کرد این است که حتی در شرایط نزول بازار نیز سرمایه خود را حفظ کرد.
دیدگاه شما