ترید روی مناطق حمایتی و مقاومتی


نمودار LTC/USD

ترید روی مناطق حمایتی و مقاومتی

معرفی خطوط حمایت و مقاومت

خطوط حمایت و مقاومت یکی از پرکاربردترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال در بازار فارکس است. به اندازه کافی عجیب به نظر میرسه که هر کس ایده خود را در مورد نحوه اندازه گیری حمایت و مقاومت دارد. بیایید ابتدا نگاهی به اصول اولیه بیاندازیم، به نمودار بالا نگاه کنید. همانطور که می بینید، این الگوی زیگزاگ راه خود را بالا می برد. هنگامی که قیمت به سمت بالا حرکت می کند و سپس بازگشتی انجام می دهد، بالاترین نقطه ای که قبل از بازگشت به آن رسیده الان خط مقاومت شده. سطوح مقاومت نشان می دهد که کجا فروشندگان مازاد وجود خواهد داشت. وقتی قیمت دوباره به بالا ادامه می‌دهد، پایین‌ترین نقطه‌ای که قبل از شروع مجدد به آن رسیده‌اید حالا خط حمایتی شده است. سطوح پشتیبانی نشان میده که کجا خریداران مازاد وجود خواهد داشت. به این ترتیب، مقاومت و حمایت به طور مداوم با بالا و پایین رفتن قیمت در طول زمان شکل می‌گیرد. برعکس در طول یک روند نزولی صادق است. در ابتدایی ترین روش، معمولاً حمایت و مقاومت به این صورت است:

  • زمانی خرید کنید که قیمت به سمت حمایت کاهش یابد.
  • زمانی بفروشید که قیمت به سمت مقاومت افزایش یابد.
  • زمانی خرید کنید که قیمت از طریق مقاومت شکسته شود.
  • در صورت کاهش قیمت از طریق پشتیبانی بفروشید.

'جهش' و 'شکستن'؟ بگو چی؟ اگر کمی گیج هستید، جای نگرانی نیست زیرا بعداً این مفاهیم را با جزئیات بیشتری توضیح خواهیم داد.

ترسیم سطوح حمایت و مقاومت

نکته ای که باید به خاطر داشت این است که سطوح حمایت و مقاومت اعداد دقیقی نیستند. اغلب اوقات، سطح حمایت یا مقاومتی را می بینید که شکسته به نظر می رسد، اما کمی بعد متوجه می شوید که بازار فقط آن را تست می کند. در نمودارهای کندل استیک، این «تست کردن ها» حمایت و مقاومت معمولاً با سایه‌های کندل نشان داده می‌شوند. توجه کنید که چگونه سایه های شمع ها سطح حمایت 1/4700 را تست کردند. در آن زمان به نظر می رسید که قیمت در حال شکستن حمایت است. در نگاه گذشته، می‌توانیم ببینیم که قیمت صرفاً آن سطح را لمس ‌کرده.

پس چگونه واقعاً بفهمیم که خطوط حمایت و مقاومت شکسته شده است؟

هیچ پاسخ قطعی برای این سوال وجود ندارد. برخی استدلال می‌کنند که اگر قیمت بتونه از آن سطح بگذرد، سطح حمایت یا مقاومت شکسته می‌شود. با این حال، متوجه خواهید شد که همیشه اینطور نیست. بیایید همان مثال خود را از بالا در نظر بگیریم و ببینیم وقتی قیمت واقعاً از سطح حمایت 1/4700عبور کرد، چه اتفاقی افتاده. در این مورد، قیمت به زیر سطح حمایت 1/4700 بسته شده بود اما در نهایت به بالای آن صعود کرد. اگر باور می‌کردید که این یک شکست واقعی است و این جفت را فروخته‌اید، به‌طور جدی ضرر می‌ دیدید! اکنون با نگاهی به نمودار، میتونید ببینید و به این نتیجه برسید که پشتیبانی واقعاً شکسته نشده است. هنوز هم بسیار دست نخورده است و اکنون حتی قوی ترهم است.

پشتیبانی 'نقض' شد اما فقط به طور موقت. برای کمک به فیلتر کردن این شکست های کاذب، باید حمایت و مقاومت را بیشتر به عنوان 'منطقه' در نظر بگیرید . یکی از راه هایی که به شما کمک می کند این مناطق را پیدا کنید این است که به جای نمودار کندل استیک ، حمایت و مقاومت را بر روی نمودار خطی ترسیم کنید. دلیل آن این است که نمودارهای خطی فقط قیمت بسته شدن را به شما نشان می دهند در حالی که کندل ها بالا و پایین های شدید را به تصویر اضافه می کنند. این بالا و پایین‌ها می‌توانند گمراه ‌کننده باشند، زیرا اغلب آنها فقط واکنش‌های بازار هستند. مانند زمانی است که شخصی در حال انجام یک کار واقعاً عجیب است، اما وقتی در مورد آن سؤال می شود، به سادگی پاسخ می دهد: 'ببخشید، این فقط یک رفلکس است.'

هنگام ترسیم حمایت و مقاومت، بازتاب های بازار را نمی خواهید. شما فقط می خواهید حرکات عمدی آن را طرح ریزی کنید. با نگاهی به نمودار خط، می‌خواهید خطوط حمایت و مقاومت خود را در اطراف مناطقی ترسیم کنید ترید روی مناطق حمایتی و مقاومتی ترید روی مناطق حمایتی و مقاومتی که می‌توانید قیمت چندین قله یا دره را مشاهده کنید.

نکات جالب دیگر در مورد خطوط حمایت و مقاومت

هنگامی که قیمت از مقاومت عبور می کند، آن مقاومت به طور بالقوه می تواند به حمایت تبدیل شود.

هر چه قیمت اغلب سطح مقاومت یا حمایت را بدون شکستن آن لمس کند، ناحیه مقاومت یا حمایت قوی‌تر است.

هنگامی که یک سطح حمایت یا مقاومت شکسته می شود، قدرت حرکت دنباله رو بستگی به این دارد که حمایت یا مقاومت شکسته چقدر قوی بوده است.

خطوط روند

خطوط روند احتمالا رایج ترین شکل تحلیل تکنیکال در معاملات فارکس هستند. آنها احتمالاً یکی از کم استفاده ترین آنها نیز هستند. اگر به درستی ترسیم شوند، می توانند به اندازه هر روش دیگری دقیق باشند. متأسفانه، بیشتر معامله‌گران فارکس آنها را به‌درستی ترسیم نمی‌کنند یا سعی نمی‌کنند تا خط را به جای برعکس، متناسب با بازار کنند. در ابتدایی ترین شکل آنها، یک خط روند صعودی در امتداد پایین مناطق حمایتی (دره ها) به راحتی قابل شناسایی ترسیم می شود. این به عنوان خط روند صعودی شناخته می شود. در یک روند نزولی، خط روند در امتداد بالای مناطق مقاومت (قله) به راحتی قابل شناسایی ترسیم می شود.این به عنوان خط روند نزولی شناخته می شود.

چگونه خطوط روند را ترسیم می کنید؟

برای ترسیم خطوط روند فارکس به درستی، تنها کاری که باید انجام دهید این است که دو قسمت بالا یا پایین اصلی را پیدا کرده و آنها را به هم وصل کنید.

بله، به همین سادگی است.

در اینجا خطوط روند در عمل هستند! به آن امواج نگاه کن!

نمونه های خط روند فارکس: روندهای صعودی، روندهای نزولی و روندهای جانبی

انواع گرایش ها

سه نوع گرایش وجود دارد:

روند صعودی (پایین تر)

روند نزولی (بالاهای پایین تر)

روند جانبی (محدوده)

موارد مهمی وجود دارد که باید با استفاده از خطوط روند در معاملات به خاطر بسپارید

برای رسم یک خط روند معتبر حداقل به دو بالا یا پایین نیاز است، اما برای تأیید یک خط روند به سه مورد نیاز است.

هر چه خط روندی که ترسیم می کنید تندتر باشد، قابل اعتمادتر خواهد بود و احتمال شکسته شدن آن بیشتر می شود. مانند سطوح حمایت و مقاومت افقی، خطوط روند هر چه بیشتر لمس شوند قوی تر می شوند و مهمتر از همه، هرگز خطوط روند را با مجبور کردن آنها به تناسب بازار ترسیم نکنید. اگر آنها به درستی مطابقت نداشته باشند، آن خط روند معتبر نیست!

کانال های روند

اگر این تئوری خط روند را یک قدم جلوتر ببریم و یک خط موازی در همان زاویه روند صعودی یا نزولی رسم کنیم، یک 'کانال' ایجاد خواهیم کرد. کانال نشنال جئوگرافیک یا شبکه کارتون صحبت نمی کنیم. این کانال‌ها کانال‌های تلویزیونی نیستند، کانال‌های ترند هستند، که گاهی اوقات کانال‌های قیمت نیز نامیده می‌شوند. با این حال، این بدان معنا نیست که شما باید آن را کنار بگذارید، انگار که یک استراحت تجاری است. تماشای کانال‌ها می‌تواند به اندازه Tiger King یا Keeping Up with Kardashians هیجان‌انگیز باشد!

کانال های روند تنها ابزار دیگری در تحلیل تکنیکال هستند که می توانند برای تعیین مکان های خوب برای خرید یا فروش استفاده شوند. خط روند بالا نشان دهنده مقاومت و خط روند پایین نشانگر حمایت است. بنابراین هر دو قسمت بالا و پایین کانال ها مناطق بالقوه حمایت یا مقاومت را نشان می دهند. کانال های روند با شیب منفی (پایین) نزولی و کانال های با شیب مثبت (بالا) صعودی در نظر گرفته می شوند.

برای ایجاد یک کانال رو به بالا (صعودی)، به سادگی یک خط موازی با همان زاویه یک خط روند صعودی رسم کنید و سپس آن خط را به موقعیتی ببرید که آخرین قله را لمس کند. این باید همزمان با ایجاد خط روند انجام شود. برای ایجاد یک کانال نزولی (نزولی)، به سادگی یک خط موازی در همان زاویه با خط روند نزولی رسم کنید و سپس آن خط را به موقعیتی ببرید که با آخرین دره تماس داشته باشد. این باید همزمان با ایجاد خط روند انجام شود.هنگامی که قیمت ها به خط روند پایین تر می رسد، ممکن است به عنوان منطقه خرید استفاده شود. وقتی قیمت ها به خط روند UPPER رسید، ممکن است به عنوان منطقه فروش استفاده شود.

انواع کانال های روند

سه نوع کانال وجود دارد:

کانال صعودی (بالاترین و پایین‌ترین سطح بالاتر)

کانال نزولی (بالاهای پایین و پایین تر)

کانال افقی (محدوده)

برخی از معامله گران ترجیح می دهند از عبارت 'کانال صعودی' برای کانال صعودی و 'کانال نزولی' برای کانال نزولی استفاده کنند. به احتمال زیاد، Millenials.

نکات مهمی که باید در مورد ترسیم کانال های روند به خاطر بسپارید:

  1. هنگام ساخت یک کانال روند، هر دو خط روند باید موازی یکدیگر باشند.
  2. به طور کلی، پایین کانال روند به عنوان 'منطقه خرید' در نظر گرفته می شود در حالی که بالای کانال روند به عنوان 'منطقه فروش' در نظر گرفته می شود.
  3. مانند ترسیم خطوط روند، هرگز قیمت را به کانال هایی که ترسیم می کنید مجبور نکنید!
  4. مرز کانالی که در یک زاویه شیب دارد در حالی که مرز کانال مربوطه در زاویه دیگری شیب دارد صحیح نیست و می تواند منجر به معاملات بد شود.
  5. وقتی این اتفاق می افتد، این الگوی نمودار دیگر یک کانال روند نیست، بلکه یک مثلث است. (که در ادامه بیشتر با آن آشنا خواهید شد).

گفته می شود، کانال های روند نباید کاملاً موازی باشند. همچنین نباید 100 % قیمت در کانال قرار گیرد. اشتباه رایج بسیاری از معامله گران این است که آنها فقط به دنبال الگوهای قیمت کتاب درسی هستند. آنها اطلاعات مهمی را در مورد عملکرد قیمت از دست می دهند و چشمان خود را روی سایر سرنخ های مهم می بندند.

به نقاشی کانال زیر توجه کنید…

آیا آنها کامل به نظر می رسند؟ 👀

انتظار برای نمونه‌های کتاب درسی کامل تصویری به شما در دنیای واقعی کمکی نمی‌کند، زیرا دیدن عملکرد قیمتی که کاملاً در دو خط روند کاملاً موازی قرار می‌گیرد بسیار نادر است . این مانند تلاش برای یافتن مرد یا زن کامل در دنیای واقعی است. وقتی آن شخص را پیدا کردید، آن را رها نکنید. 😭

چگونه در بازار رنج (Range-Bound) ترید کنیم؟

چگونه در بازار رنج (Range-Bound) ترید کنیم؟

اگر شما هم تریدر ارزهای دیجیتال هستید، حتماً با افت‌وخیز مداوم بازار آشنایی دارید. نمودار قیمت دارایی‌ها که شاخصه‌ اصلی ارزیابی هر بازاری است، احتمال دارد در زمان‌های مختلف و براساس رویدادهای گوناگون عکس‌العمل‌های متفاوتی نشان دهد؛ اما به‌طورکلی بازارهای مالی به دو دسته بازار دارای روند (رونددار) و بازار رنج (بدون روند) تقسیم می‌شوند. در بازارهای رونددار، قیمت گاهی رو به بالا و در مسیری صعودی حرکت می‌کند و گاهی تمایل دارد در مسیری نزولی به کف‌های جدیدتری برسد. درمقابل، در بازار رنج (Range-Bound) یا بازار خنثی شاهد حرکت و نوسان در محدوده‌ مشخص قیمتی هستیم.

همان‌طورکه در بازارهای رونددار صعودی و نزولی باید استراتژی مشخصی برای کسب سود پیش بگیریم، شناخت بازارهای رنج و تنظیم استراتژی کارآمد برای این وضعیت بازار نیز به‌منظور افزایش سوددهی پورتفو هر تریدری مسئله‌ای مهم محسوب می‌شود. در این مقاله، قصد داریم درباره چگونگی ترید در بازارهای رنج صحبت کنیم و با برخی از الگوهای مهم و پرتکرار این بازار آشنا شویم و به چند استراتژی‌ ترید در این بازار و نقاط مطلوب ورود‌و‌خروج نیز اشاره کنیم.

ترید در بازار رنج چیست؟

ترید در بازار رنج (Range Trading) رویکردی معاملاتی است که در آن، معامله‌گر نقاط اشباع فروش و اشباع خرید یا همان مناطق حمایت و مقاومت را شناسایی می‌کند. تریدرهای بازار رنج در نواحی اشباع فروش یا همان مناطق حمایت خرید می‌کنند و در نواحی اشباع خرید یا زمانی که قیمت به محدوده مقاومت رسیده است، دارایی‌شان را می‌فروشند.

ترید در بازار رنج معمولاً در هر بازه زمانی امکان‌پذیر است؛ اما بهترین و مؤثرترین حالت آن زمانی اتفاق می‌افتد که بازار جهت مشخصی نداشته باشد و روند بلندمدت آن تشخیص‌دادنی نباشد. هنگامی که بازار رونددار است، استفاده از استراتژی مخصوص ترید در بازار رنج اغلب نتیجه‌بخش نخواهد بود. این شرایط هنگامی بدتر می‌شود که معامله‌گر دچار برداشت اشتباه از شرایط بازار شود و انتظار داشته باشد که قیمت در جهت خاصی حرکت کند.

انواع رنج

اگر قصد دارید به معامله‌گری توانمند در بازار رنج تبدیل شوید، باید درباره انواع این بازار اطلاعات کافی داشته باشید. در این بخش، چهار نوع از الگوهای رایجی را بررسی می‌کنیم که در این بازار اتفاق می‌افتند.

رنج مستطیلی‌شکل (Rectangular Range)

در شرایط رنج مستطیلی‌شکل، با حرکات جانبی قیمت بین یک حمایت و مقاومت روبه‌رو هستیم. این وضعیت ممکن است در شرایط متفاوتی از بازار دیده شود؛ اما اغلب در بازارهای رنج دنبال‌دار یا کانال‌های رنج بیشتر اتفاق می‌افتد. در نمودار زیر، مشاهده می‌کنید که حرکات قیمت چگونه بین خطوط مقاومت و حمایت در نوسان است و بازه مستطیلی‌شکل ایجاد می‌کند. در این شرایط، معامله‌گر می‌تواند با استفاده از استراتژی مناسب، به‌راحتی فرصت‌های ورود به بازار را تشخیص دهد.

رنج مستطیل‌ شکل

محدوده‌ای از رنج مستطیلی‌شکل

هنگامی که رنج در بازه‌ای مستطیلی‌شکل اتفاق می‌افتد، مناطق حمایت و مقاومت اغلب به‌طور واضح دیده می‌شوند. همچنین در این نوع رنج، خطوط میانگین متحرک (MA) معمولاً صاف می‌شوند و نقاط کف و سقف قیمت نیز در یک نوار افقی شکل می‌گیرند؛ بنابراین، حتی بدون استفاده از اندیکاتور خاصی می‌توان این نوع رنج را به‌آسانی تشخیص داد.

  • مزایا: بازارهای رنج مستطیلی‌شکل نشان‌دهنده دوره‌ تثبیت قیمت هستند و درمقایسه‌با سایر انواع رنج، اغلب در تایم‌فریم‌های پایین‌تر اتفاق می‌افتند. بنابراین، این بازارها می‌توانند فرصت‌های مناسبی برای ورود سریع به بازار ایجاد کنند.
  • معایب: اگر معامله‌گر بازار را فقط در قالب این بازه نوسانی مستطیلی در نظر بگیرد و به الگوی بلندمدت که احتمالاً بر ادامه نوسان‌ها تأثیر‌گذار است، توجهی نکند، ممکن است دچار اشتباه شود و در‌نهایت در معاملاتش ضرر کند.

رنج مورب (Diagonal Range)

رنج مورب یکی دیگر از الگوهای رایج در بازار فارکس و ارزهای دیجیتال محسوب می‌شود و در میان بسیاری از معامله‌گرها، بسیار محبوب است. در نمودار زیر، با رنج مورب نزولی روبه‌رو هستیم که در آن، ترندلاین بالا و ترندلاین پایین می‌توانند به شناسایی بریک اوت (Break Out) احتمالی کمک کنند.

بازار رنج مورب

رنج مورب نزولی

در رنج مورب، قیمت در یک کانال روند شیب‌دار صعود یا نزول می‌کند. این کانال ممکن است به‌شکل مستطیل پهن‌شونده و جمع‌شونده باشد.

  • مزایا: در محدوده‌های رنج مورب، بریک اوت معمولاً در جهتی مخالف با حرکت روند اتفاق می‌افتد. دانستن این نکته به معامله‌گران کمک می‌کند تا با پیش‌بینی محدوده بریک اوت از معامله خود سود کسب کنند.
  • معایب: در اغلب موارد رنج مورب، بریک اوت نسبتاً سریع اتفاق می‌افتد؛ اما در شرایطی نیز بریک اوت پس از مدت‌زمان طولانی‌تری رخ می‌دهد. این مسئله ممکن است معامله‌گرها را در پیش‌بینی زمان بریک اوت ناکام بگذارد.

رنج ادامه‌دهنده (Continuation Range)

رنج ادامه‌دهنده الگویی نموداری است که در روند صعودی یا نزولی بزرگ‌تر و معمولاً به‌منظور اصلاح بازار نمایان می‌شود. الگوهای مثلث و کُنج و پرچم همگی می‌توانند نشان‌دهنده این نوع رنج در روند صعودی یا نزولی غالب باشند. در نمودار زیر، شاهد الگویی مثلثی هستید که در روند بزرگ‌تری از بازار تشکیل شده و محدوده‌ای از تثبیت قیمت را در بازه رنج فشرده به‌وجود آورده است.

بازار رنج ادامه‌دهنده

رنج ادامه‌دهنده در روند نزولی غالب

در شرایط رنج ادامه‌دهنده، این مسئله که محدوده رنج را مبنای معاملات خود قرار می‌دهید یا برای ورود ترید روی مناطق حمایتی و مقاومتی به معامله به‌ انتظار بریک اوت قیمت می‌نشینید، به تایم‌فریمی بستگی دارد که در استراتژی معاملاتی‌تان نظر می‌گیرید. محدوده‌های رنج صعودی یا نزولی یا ادامه‌دهنده در هر بازه زمانی ممکن است شکل بگیرند.

  • مزایا: رنج ادامه‌دهنده اغلب در میانه روندها یا الگوهای جاری بازار اتفاق می‌افتد و معمولاً به بریک‌ اوت‌های سریع ختم می‌شود. این مسئله می‌تواند به معامله‌گرهایی کمک کند که قصد دارند در مدتی کوتاه موقعیت خود را باز و به‌سرعت کسب سود کنند.
  • معایب: ازآن‌جاکه الگوی رنج ادامه‌دهنده معمولاً در میانه سایر روندها اتفاق می‌افتد، معامله‌گر ممکن است برای ارزیابی معاملات خود و محاسبه تمام متغیرهای موجود، با پیچیدگی‌ زیادی روبه‌رو شود. این مسئله می‌تواند کار را برای معامله‌گرهای تازه‌کار اندکی دشوار کند.

رنج بی‌قاعده یا نامنظم (Irregular Range)

بسیاری از محدوده‌های رنج حداقل در نگاه اول، لزوماً از الگوی واحد و مشخصی پیروی نمی‌کنند. گاهی بازار شاهد رنج بی‌قاعده‌ای است که در محدوده خط پیوت (Pivot) به‌همراه سطوح حمایت و مقاومت در اطراف آن شکل می‌گیرد. در نمودار زیر، شاهد روندی مورب هستید که در محدوده بزرگ‌تری از رنج مستطیلی‌شکل تشکیل شده و سطوح جدیدی از حمایت و مقاومت ایجاد کرده است.

بازار رنج بی‌قاعده

بازه‌ای از رنج بی‌قاعده

ممکن است در رنج بی‌قاعده تعیین محدوده‌های حمایت و مقاومت دشوار باشد؛ اما اگر تریدر به‌جای تلاش برای یافتن سطوح حمایت و مقاومت سعی کند در محدوده‌ای نزدیک به خط پیوت مرکزی معاملات خود را انجام دهد، می‌تواند به فرصت‌های مناسبی دست پیدا کند.

  • مزایا: محدوده رنج بی‌قاعده فرصتی عالی برای تریدرهایی است که می‌توانند سطوح مقاومت این محدوده‌ها را به‌درستی شناسایی کنند.
  • معایب: پیچیدگی‌های رنج بی‌قاعده باعث می‌شود معامله‌گرها مجبور باشند از ابزارهای دیگر برای تحلیل بازار و شناسایی محدوده احتمالی بریک اوت استفاده کنند.

استراتژی ترید برای بازار رنج

بسیاری از معامله‌گرها به‌دنبال کسب سود از بازارهای رنج هستند. اگر شما نیز قصد دارید در این نوع بازار فعال باشید، علاوه‌بر شناخت انواع رنج، باید استراتژی کارآمدی برای ترید در این بازارها مدنظر قرار دهید. برای این منظور، در‌ادامه به نکاتی اشاره می‌کنیم که می‌توانند به شما در انتخاب بهترین استراتژی در بازار رنج کمک کنند.

شناسایی محدوده رنج

اولین قدم برای ورود به بازار رنج، شناسایی آن است. بازارهای رنج ممکن است پس از بازگشت قیمت از محدوده‌ای حمایتی یا مقاومتی شکل بگیرند که در حالت ایدئال، پس از حداقل دو برخورد با حمایت یا مقاومت، محدوده رنج ایجاد می‌شود. توجه کنید که نقاط بالا و پایین قیمت (قله‌ها و دره‌ها) ممکن است روی خط یکسان و مشابهی شکل نگیرند؛ اما حداقل باید نزدیک به‌هم باشند.

برخی از معامله‌گرها پیش از اینکه دو سقف و دو کف قیمت ایجاد نشود، وارد بازار رنج نمی‌شوند؛ اما این مسئله ترجیح شخصی است. پس از ایجاد کف‌ها و سقف‌های قیمت به‌‌گونه‌ای که خطی مستقیم در نمودار بتواند آن‌ها را به‌هم وصل کند، می‌توانیم بگوییم بازار رنج شکل گرفته است.

مشخص‌کردن نقطه ورود

پس از شناسایی بازار رنج، نوبت به تعیین نقطه ورود می‌رسد. تریدرهای رنج اغلب در محدوده حمایت وارد بازار می‌شوند و در محدوده مقاومت دارایی خود را می‌فروشند. برای این منظور، برخی تریدرها از ابزارهای تحلیل تکنیکال مختلف مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) و اندیکاتور استوکاستیک برای تعیین محدوده‌های اشباع خرید و اشباع فروش استفاده می‌کنند. با استفاده از اندیکاتورهای مختلف، می‌توانید بر شرایط بازار ترید روی مناطق حمایتی و مقاومتی بهتر نظارت کنید و نقاط ورودوخروج از یک موقعیت را بهتر شناسایی کنید.

مدیریت ریسک

مدیریت ریسک نکته‌ای مهم در بازارهای رنج است که پس از شناسایی محدوده رنج و تعیین نقطه ورود، نباید آن را فراموش کنید. ستون اصلی هر تلاش معاملاتی موفق در بازارهای مالی، مدیریت خطرهایی است که احتمال دارد ایجاد شود. این مسئله در بازارهای رنج اهمیت بیشتری پیدا می‌کند؛ زیرا درصورت شکست سطح حمایت یا مقاومت، معامله‌گر باید بتواند با کمترین ریسک از موقعیتی خارج شود که در بازار رنج اتخاذ کرده است.

تعیین حد ضرر (Stop Loss) می‌تواند بر کاهش ریسک بازار رنج مؤثر باشد. اگر قصد دارید دارایی خود را در محدوده مقاومت بفروشید، معمولاً توصیه می‌شود که حد ضرر را بیشتر از سقف پیشین قیمت تعیین کنید. عکس همین مسئله درباره خرید در محدوده حمایت صادق است.

فراموش نکنید که فقط در‌صورتی می‌توانید بهترین نتیجه را از معاملات در بازار رنج به‌دست آورید که ریسک را به‌طور کارآمد مدیریت کنید. در‌مجموع، اگر مبانی و اصول بازار رنج را بشناسید و محدوده رنج و نقطه ورود و میزان ریسک‌پذیری معاملاتتان را بتوانید تحت کنترل بگیرید، می‌توانید از معامله‌گری در این بازار درآمد مناسبی کسب کنید.

استراتژی ترید در زمان بریک اوت

بریک اوت به افزایش چشمگیر دامنه نوسان‌ها در ناحیه رنج گفته می‌شود؛ به‌گونه‌ای که نمودار قیمت شاهد سقف‌ها یا کف‌های جدیدی باشد. در‌ادامه بریک اوت، معمولاً روندی جدید آغاز می‌شود. بریک اوت‌ها اغلب زمانی ایجاد می‌شوند که بازارها برای مدت طولانی در دامنه نوسانی و رنج باقی مانده‌اند. فقط اندکی تغییر در عرضه یا تقاضا می‌تواند حرکت عظیمی در قیمت ایجاد و معامله‌گرها را ترغیب کند تا وارد بازار شوند. چنین وضعیتی تأثیر حرکت اولیه بازار را بیشتر می‌کند.

شاید بتوان گفت بهترین تعریف تکنیکال از معامله بریک اوت را جک شواگر (Jack Schwager) در جدیدترین نسخه از مجموعه کتاب‌هایش با نام جادوگران ناشناخته بازار (Unknown Market Wizards) ارائه داده است. او می‌گوید:

بریک اوت حرکت قیمت بیشتر یا کمتر از محدوده رنج یا الگوی تثبیتی مانند الگوی مثلث و پرچم است. مفهوم بریک اوت امکان فراتررفتن قیمت از بازه رنج یا تثبیت است؛ به‌طوری‌که احتمال تغییر جهت روند در راستای آن وجود داشته باشد.

در نمودار زیر، یکی از الگوهای بسیار ساده و کلاسیک بریک اوت را مشاهده می‌کنید:

بریک اوت پس از بازار رنج

ساده‌ترین نوع بریک‌ اوت پس از بازه رنج

در این وضعیت، با دارایی‌ای سروکار دارید که سطوح حمایت و مقاومتش مشخص و برای مدتی در حال نوسان در محدوده رنج بوده است. توجه کنید که در قسمت راست تصویر و پیش از بریک اوت، قیمت دارایی مومنتوم درخورتوجهی پیدا کرده است و پس از پول‌بکی ضعیف، نمودار قیمت از سطح مقاومت در جهت مخالف عبور کرده است. شرایط هر بریک اوت متفاوت است. در تصویر بالا، ایدئال‌ترین مثال از بریک اوت فقط برای نمایش طراحی شده است. در‌ادامه، به تعدادی از عوامل مهمی اشاره می‌کنیم که هنگام معامله بریک اوت باید مدنظر قرار دهید.

سطوح حمایت و مقاومت مشخص

اگر مجبورید دنبال خطوط حمایت و مقاومت بگردید، بهتر است احتمال بدهید که اصلاً وجود ندارند.

سطوح حمایت و مقاومت موضوعات عجیب و متافیزیکی نیستند که وظیفه قطعی کاهش نوسان بازار را برعهده باشند. به‌عبارت‌دیگر، این سطوح فقط براساس رفتار معامله‌گرها شکل می‌گیرند.

معمولاً خریداران ترجیح می‌دهند در پایین محدوده رنج خرید کنند. برخی از سفارش خریداران نهایی می‌شود و برخی سفارش‌ها نیز نهایی نمی‌شوند. گاهی اوقات که سفارش خریداران نهایی نمی‌شود، معامله‌گرها با حرکتی تهاجمی‌تر در بالاتر از سطح حمایت خرید می‌کنند که این مسئله باعث افزایش مومنتوم می‌شود و سایر خریداران را به ورود به بازار تشویق می‌کند و درنتیجه قیمت‌ها را افزایش می‌دهد. به‌همین‌دلیل، اغلب سطوح حمایت و مقاومت واقعی برای هر فردی که به نمودار قیمت نگاه می‌کند، کاملاً واضح به‌نظر می‌رسند.

پذیرش قیمت در سطوح ترید روی مناطق حمایتی و مقاومتی ترید روی مناطق حمایتی و مقاومتی ترید روی مناطق حمایتی و مقاومتی کلیدی

در اکثر مواقع، درست نزدیک به سطح بریک‌ اوت شاهد فشردگی دامنه رنج هستیم که پس‌از‌آن، نوسان‌ها افزایش می‌یابند و از سطح بریک اوت عبور می‌کنند. برای ترید در سطح بریک اوت، باید به‌دنبال شرایطی باشید که قیمت به‌طور مداوم با سطح بریک اوت تماس داشته باشد، بدون اینکه پول‌بک خاصی را تجربه کند. در این شرایط، معامله‌گرها ترجیح می‌دهند در انتهای محدوده رنج وارد بازار شوند و اغلب به سقوط قیمت به‌سمت میانه یا پایین ترید روی مناطق حمایتی و مقاومتی محدوده رنج مایل نیستند.

فشردگی دامنه رنج

شاید مهم‌ترین نکته‌ درباره بریک اوت فشردگی دامنه رنج پیش از ایجاد بریک اوت باشد که نشان‌دهنده خسته‌شدن بازار از نوسان‌ها پیش از وقوع بریک اوت است. در این شرایط، احتمالاً فشردگی نوسان‌های قیمت از حالت تعادل به حالت عدم تعادل را شاهد خواهید بود که باعث افزایش دامنه نوسان‌ها و آشوب قیمت می‌شود. به‌عبارت‌دیگر، فشردگی نوسان‌های قیمت نشان‌دهنده نوعی توافق لحظه‌ای بین معامله‌گرهای بازار برای ایجاد بریک اوت است.

جمعبندی

در این مطلب، بازارهای رنج و انواع آن را توضیح دادیم و به برخی از نکاتی اشاره کردیم که بهتر است هنگام چینش استراتژی ترید در این بازارها در نظر بگیرید. بسیاری از تریدرها به‌دنبال ترید در بازارهای رنج هستند؛ البته درباره این اشتیاق می‌توانیم بگوییم برخلاف ظاهر امر، ترید در بازارهای رنج چندان راحت نیست.

طبق توضیحات و نکات ذکرشده در کتاب‌های تحلیل تکنیکال، معامله‌گری در محدوده رنج ظاهراً آسان به‌نظر می‌رسد. در این کتاب‌ها، گفته می‌شود که ابتدا باید بازار رنج را مشخص و سپس در ناحیه حمایت خرید کنید و پس‌از‌آن با کمک میانگین متحرک و شناسایی سطوح مقاومت، دارایی خود را بفروشید. بااین‌حال، اگر این کار را چند بار انجام داده باشید، می‌دانید که ترید در بازار رنج به‌‌دلیل تصادفی‌بودن حرکات بازار تا چه حد پیچیده است.

با وجود تمام پیچیدگی‌های این بازار، معامله‌گرهای بسیاری هم می‌توانند با استفاده درست از بازه‌های خسته‌کننده رنج درآمد سرشاری به‌دست آورند. نکته اصلی درک پیچیدگی‌های حرکات قیمت و پرایس اکشن (Price Action) و شناخت کامل از روان‌شناسی بازار است. آنچه هرگز نباید از یاد ببرید، دشواری معاملات در بازارهای رنج به‌‌دلیل تصادفی‌بودن و پیش‌بینی‌‌پذیرنبودن بازار است. با‌این‌حال، اگر با تحلیل درست از شرایط منتظر موقعیت مناسب برای ورود به بازار باشید، ترید در بازار رنج می‌تواند ارزش صبرکردن داشته باشد.

آموزش تحلیل تکنیکال؛ حمایت و مقاومت – بخش پنجم

آموزش تحلیل تکنیکال؛ حمایت و مقاومت – بخش پنجم

مفهوم حمایت‌ (Support) و مقاومت‌ (Resistance) در تحلیل تکنیکال جزو اصول ابتدایی است که هر معامله‌گری باید با آن‌ها کاملا آشنا باشد. شاید کلماتی مانند گاوها (Bulls)، خرس‌ها (Bears) و یا کشمکش مداوم بین خریداران و فروشندگان به گوشتان خورده باشد که خط مقدم نبرد آن‌ها در خطوط حمایت و مقاومت تحقق می‌یابد.

حمایت‌ها که به صورت خطوط یا محدوده‌هایی نمایش داده می‌شوند، در واقع نقاطی را مشخص می‌کنند که دارایی مورد مبادله با افزایش تقاضا مواجه می‌شود و فروشنده‌ای در قیمت‌های پایین‌تر از سطوح حمایتی وجود ندارد. همچنین در خطوط یا محدوده‌های مقاومتی، بازار از عرضه دارایی مورد مبادله اشباع می‌شود و به اصطلاح سفارش خریداران پایین‌تر از مقاومت است. در نمودار زیر که مربوط به بیت کوین است، محدوده‌های حمایتی و مقاومتی مشخص شده‌اند:

آموزش تحلیل تکنیکال؛ حمایت و مقاومت – بخش پنجم

نمودار BTC/USD

این نمودار تغییرات قیمت بیت کوین را در سال ۲۰۱۵ نشان می‌دهد. محدوده ۲۹۸ تا ۳۱۵ دلار در سال ۲۰۱۵، محدوده مقاومتی شدیدی برای بیت کوین بود؛ بطوریکه بیت کوین چند بار برای عبور از این محدوده در این سال تلاش کرد و با شکست مواجه شد. همچنین در همین سال محدوده ۲۱۴ تا ۲۲۰ دلار برای بیت کوین نقش یک محدوده حمایتی مهم را ایفا کرد، بطوریکه قیمت پس از شکسته شدن این محدوده بی‌ثبات بود و تقاضای شدیدی برای آن بوجود می‌آمد.

پس از شکسته شدن محدوده مقاومتی در ۳۰ اکتبر ۲۰۱۵، قیمت بیت کوین بر روی محدوده مقاومتی تثبیت شد و محدوده بزرگ زرد رنگ که در بازه زمانی ۱۰ ماهه نقش مقاومتی برای بیت کوین ایفا کرده بود، به محدوده حمایتی جدید تبدیل شد و از ریزش قیمت در ماه نوامبر ۲۰۱۵ به زیر این محدوده جلوگیری کرد. پس از شکسته شدن محدوده مقاومتی اصلی، روند بلندمدت صعودی بیت کوین آغاز شد. همانطور که در بخش‌های قبلی هم گفته شد، تریدرها معمولا قیمت بسته شده هر کندل را در نظر می‌گیرند و با توجه به این قیمت سطوح حمایتی و مقاومتی را تعیین و شکست حمایتی و مقاومتی را تایید می‌کنند.

آموزش تحلیل تکنیکال؛ حمایت و مقاومت – بخش پنجم

نمودار ICX/BTC

در این نمودار خط روند جفت ارز ICX/BTC را مشاهده می‌کنید که از اواخر آوریل تا آگوست ۲۰۱۸ به طول انجامیده است. آیکون چندین بار برای شکستن خط روند نزولی تلاش کرده که هربار با شکست مواجه شده است. تا اینکه در اواخر آگوست موفق به شکست خط روند نزولی شد و پس از آن رشد نسبتا قابل توجهی را برای چند هفته آینده تجربه کرد.

آموزش تحلیل تکنیکال؛ حمایت و مقاومت – بخش پنجم

نمودار LTC/USD

این نمودار لایت کوین را از اواخر ژوئن تا اوایل آگوست ۲۰۱۸ نشان می‌دهد. حمایت شکل گرفته در اوایل ماه آگوست شکسته شده و سبب خروج لایت کوین از روند صعودی میان‌مدت می‌شود. در ادامه پس از پولبک به خط روند صعودی، لایت کوین در روند نزولی قرار می‌گیرد. پولبک (Pull Back): آخرین بار که پس از شکسته شدن خطوط حمایت و مقاومت، قیمت دوباره به سوی این خطوط باز می‌گردد و با عدم موفقیت در شکستن دوباره آن، به روند جدید خود ادامه می‌دهد.

کانال قیمتی

کانال‌ها از خطوط روند حمایت و مقاومتی موازی تشکیل شده‌اند که نوسان قیمت را در محدوده‌ای مشخص می‌کنند. خط روند بالایی مجموعه‌ای از سقف‌ها و خط روند پایینی مجموعه‌ای از کف‌های متصل به هم را نشان می‌دهد. کانال‌ها به سه دسته صعودی، نزولی و خنثی تقسیم می‌شوند.

آموزش تحلیل تکنیکال؛ حمایت و مقاومت – بخش پنجم

برای مشاهده تصویر بزرگتر کلیک کنید

خروج از کانال‌های قیمتی در کانال‌های صعودی به شکل زیر اتفاق می‌افتد. این اتفاق برای کانال‌های نزولی نیز دقیقا به همین صورت و در جهت عکس اتفاق می‌افتد. همچنین استفاده از خطوط حمایتی و مقامتی در نمودارهای لگاریتمی نیز رایج است. برای مثال به نمودار اتریوم در چند سال اخیر نگاه کنید:

آموزش تحلیل تکنیکال؛ حمایت و مقاومت – بخش پنجم

خطوط حمایتی و مقاومتی بلندمدت جفت ارز اتریوم (ETH) و دلار (USD) در حالت لگاریتمی به خوبی قابل مشاهده است. اتریوم با شکست حمایتی در ماه آگوست ۲۰۱۸، از کانال صعودی بلندمدت خود خارج شد. با تشخیص خطوط روند و سطوح حمایتی و مقاومتی، می‌توان حداکثر یا حداقلی برای قیمت در آینده تخمین زد و نقاط احتمالی برای اتمام روند قبلی و شروع روند جدید را تشخیص داد.

آموزش تحلیل تکنیکال؛ حمایت و مقاومت – بخش پنجم

نمودار ETH/USD

سطوح حمایت و مقاومت

درک و فهمیم مقاومت و حمایت در سطح یک تریدر کار بسیار سختی نیست و فقط نیاز به تمرین دارد.

بسیاری از معامله گران استراتژی معاملاتی خود را بر اساس مقاومت ها و حمایت ها طراح و اجرا میکنند.

بسیاری از معاملع گران به دنبال استراتژی های پیچیده برای خود هستند اما استفاده صحیح از حمایت و مقاومت لازم نیست پیچیده باشد.

نکته اصلی یافتن سطح مناسب برای خطوط شما و استفاده هوشمندانه از آنها است.

تحلیلگران از سطوح حمایت و مقاومت برای شناسایی نقاط اسنایپری در نمودار استفاده می کنند که در آن احتمال توقف یا تغییر روند غالب وجود دارد.

حمایت در جایی اتفاق می افتد که انتظار می رود روند نزولی به دلیل تقاضا و قدرت خریداران متوقف شود.

مقاومت در جایی رخ می دهد که انتظار می رود روند صعودی به طور موقت متوقف شود ، به دلیل غلظت عرضه و ترس معامله گران برای خرید در این سطح قیمتی.

اینجاست که دقیقا روانشناسی بازار نقش اصلی را بازی می کند زیرا معامله گران و سرمایه گذاران گذشته را به یاد می آورند و نسبت به آن واکنش نشان می دهند تا حرکت آینده بازار را پیش بینی کنند.

مناطق حمایت و مقاومت را می توان در نمودارها با استفاده از خط روند و میانگین متحرک شناسایی کرد.

حمایت

سطح قیمتی حمایت منطقه ای را مشخص می کند که تقاضای سرمایه گذاران وجود داشته باشد.

این اغلب می تواند در روند نزولی برای لحظه ای مکث و سپس انتخاب یکی از مسیرهای زیر شود:

ادامه روند نزولی از طریق خط حمایت. این یک سیگنال فروش است.

برگشتن از خط حمایت و حرکت به یک روند صعودی. این یک سیگنال خرید است.

یک دوره طولانی ادغام. این نشان می دهد که هیچ روندی وجود ندارد.

مقاومت

سطح قیمت مقاومت ، منطقه ای است که در طول تاریخ سرمایه گذاران به جای گرفتن موقعیت های جدید طولانی به دنبال گرفتن سود یا کوتاه آمدن بوده اند.

مسیرهای بالقوه هنگام برخورد به خطوط مقاومت به شرح زیر است:

سطوح حمایت و مقاومت

حمایت خریداران مداوم قیمت را از سطح مقاومت به داخل کانال قیمتی جدید سوق می دهد. این یک سیگنال خرید است.

امکان دارد کمی بالاتر از سطح مقاومت معامله گران کلان سود بردارند و مجدداً شاهد کاهش قیمت خواهیم بود و به یک روند نزولی تبدیل می شود. این یک سیگنال فروش است.

یک دوره طولانی ادغام. این نشان می دهد که هیچ روندی وجود ندارد.

نکته قابله توجه این است که وقتی قیمت از سطح مقاومت عبور می کند ، می تواند تغییر کند و به سطح حمایت تبدیل شود.

به طور مشابه ، با حمایت از روند نزولی ، اگر قیمت از این سطح حمایت عبور کند ، می تواند در صورت بهبود مقاومت باشد.

از تعداد دفعات برخورد قیمت به سطح حمایت و مقاومت در نمودارها حیرت زده خواهید شد.

آنها اغلب از حمایت ها تا مقاومت ها و بالعکس به صورت مدام در حال بالا و پایین شدند هستند.

حمایت ها و مقاومت ها تعریف شده هستند

حمایت یک سطح قیمتی است که انتظار می رود روند نزولی به دلیل تمرکز تقاضا یا سود برداشتن خریداران ، متوقف شود.

نقاط مقاومت و حمایت ثبت می شوند

هنگامی که یک منطقه به عنوان حمایت یا مقاومت شناسایی شد ، این سطح قیمت می تواند به عنوان نقاط ورودی یا خروجی بالقوه باشد زیرا ، با رسیدن قیمت به نقطه حمایت یا مقاومت ، این یکی از دو کار اتفاق می افتد:

بازگشت به عقب از سطح پشتیبانی یا مقاومت

سطح قیمت را نقض کرده و در مسیر خود ادامه می دهید تا زمانی که به سطح حمایت یا مقاومت بعدی برسد.

زمان که معاملات براساس این باور است که مناطق حمایت و مقاومت شکسته نخواهند شد ممکن است برایتان گران تمام شود.

اگر قیمت در جهت اشتباه حرکت کند ، می توان موقعیت را با ضرر اندک و حد ضرر کنترل کرد.

اگر قیمت در مسیر درست حرکت کند ، ممکن است حرکت قابل توجه باشد.

شناسایی نقاط حمایت و مقاومت

معامله گران با تجربه بسیار راحت میتوانند این سطوح را پیدا کنند و بر اساس استراتژی خود از آن ها استفاده کنند.

به عنوان مثال شخصی متوجه شده است که قیمت طی چندین ماه چندین بار بالاتر از 39 دلار نمی رود ، حتی اگر خیلی نزدیک به بالاتر از آن باشد. در این حالت ، معامله گران سطح قیمت نزدیک به 39 دلار را سطح مقاومت می دانند.

همانطور که از نمودار زیر مشاهده می کنید ، سطح مقاومت نیز به عنوان یک سقف در نظر گرفته می شود زیرا این سطوح قیمت نشان دهنده مناطقی است که شوق سرمایه گذاران و خریداران در آنجا پایان می یابد.

شناسایی خطوی حمایت ومقاومت

حمایت به قیمت های نمودار نشان می دهد که با جلوگیری از پایین آمدن قیمت دارایی به عنوان کف عمل می کنند.

همانطور که از نمودار زیر مشاهده می کنید ، توانایی شناسایی سطح پشتیبانی نیز می تواند همزمان با یک فرصت خرید باشد زیرا این منطقه عموماً منطقه ای است که فعالان بازار ارزش آن رامی دانند و شروع به خرید دوباره به به امید قیمت های بالاتر می کنند.

شناسایی سطوح مقاومت و حمایت

خطوط حمایت و مقاومت ترند

مثالهای بالا نشان می دهد که یک سطح ثابت مانع از بالا یا پایین رفتن قیمت ارز می شود.

این موانع ایستا یکی از محبوب ترین اشکال حمایت و مقاومت است ، اما قیمت دارایی های مالی به طور کلی به سمت بالا یا پایین می روند ، بنابراین غیر معمول نیست که با گذشت زمان شاهد تغییر این موانع قیمت هستیم.

به همین دلیل است که هنگام یادگیری حمایت و مقاومت ، مفاهیم روند مهم هستند.

هنگامی که بازار روند صعودی را طی می کند ، با کاهش عملکرد قیمت و شروع به حرکت به سمت خط روند ، سطح مقاومت شکل می گیرد.

این امر در نتیجه سودگیری خریداران یا عدم اطمینان کوتاه مدت برای یک موضوع یا بخش خاص اتفاق می افتد.

اقدام قیمتی حاصل تحت تأثیر افت اندکی در قیمت سهام قرار می گیرد و یک سقف کوتاه مدت ایجاد می کند.

حمایت و مقاومت بر روی ترند لاین

از طرف دیگر ، هنگامی که بازار روند نزولی را طی می کند ، معامله گران شاهد یک سری قله های نزولی خواهند بود و سعی می کنند این قله ها را با یک خط روند متصل کنند.

هنگامی که قیمت به خط روند نزدیک می شود ، بیشتر معامله گران برای برخورد با فشار فروش دارایی را تماشا می کنند و ممکن است وارد یک موقعیت کوتاه شوند زیرا این منطقه ای است که در گذشته قیمت را به سمت پایین سوق داده است.

حمایت و مقاومت سطح مشخص شده ، چه با خط روند یا از طریق روش دیگری کشف شود ، هر چند بار که قیمت در طول تاریخ نتوانسته از آن فراتر رود ، قویتر است.

بسیاری از معامله گران از سطح حمایت و مقاومت مشخص شده خود برای انتخاب نقاط ورود / خروج استراتژیک استفاده می کنند زیرا این مناطق اغلب نشان دهنده قیمت هایی هستند که بیشترین تأثیر را در جهت قیمتی ارز دارند.

اعداد گرد

یکی دیگر از ویژگی های مشترک حمایت و مقاومت ها این است که قیمت یک ارز ممکن است برای عبور از یک عدد روند مانند 50 یا 100 دلار برای هر سهم مشکل داشته باشد.

بیشتر معامله گران بی تجربه که تمایل به خرید یا فروش ارز ها دارند وقتی که قیمت به سطوح رند برسد ، احساسی عمل میکنند زیرا احتمالاً احساس می کنند سهام در چنین سطوحی ارزش گذاری شده.

بیشتر قیمت های هدف یا سفارشات حد ضرر شده توسط سرمایه گذاران خرده فروشی یا بانک های سرمایه گذاری بزرگ ، در سطوح رند قیمت قرار می گیرند .

از آنجا که تعداد زیادی سفارش در همان سطح انجام می شود ، این اعداد گرد به عنوان موانع قیمتی قوی عمل می کنند.

میانگین متحرک Moving Average

اکثر معامله گران از قدرت شاخص های مختلف فنی مانند میانگین متحرک برای کمک به پیش بینی حرکت کوتاه مدت آینده استفاده می کنند ، اما این معامله گران هرگز به توانایی این ابزار برای شناسایی سطح پشتیبانی و مقاومت کاملاً اعتماد نمیکنند.

همانطور که از نمودار زیر مشاهده می کنید ، میانگین متحرک یک خط دائماً در حال تغییر است که داده های قیمت گذشته را هموار می کند و در عین حال به معامله گر اجازه می دهد حمایت و مقاومت را شناسایی کند.

توجه کنید که چگونه قیمت ارز در روند صعودی حمایتی را در میانگین متحرک پیدا می کند و هنگامی که روند نزولی است چگونه به عنوان مقاومت عمل می کند.

میانگین متحرک حرکتی و مقاومت و حمایت

معامله گران می توانند از میانگین های متحرک به روش های مختلفی استفاده کنند ، مانند پیش بینی روند صعودی در هنگام عبور خطوط قیمت از یک میانگین متحرک اصلی ، یا اینکه با کاهش قیمت به زیر میانگین متحرک ، از معاملات خارج شوند.

صرف نظر از چگونگی استفاده از میانگین متحرک ، میان گین حرکتی اغلب سطح حمایت و مقاومت "خودکار" ایجاد می کند.

بیشتر معامله گران دوره های زمانی مختلفی را در میانگین متحرک خود بررسی می کنند تا بتوانند دوره ای را که برای این کار خاص مناسب است پیدا کنند.

سایر اندیکاتور ها

در تحلیل تکنیکال ، شاخص های زیادی برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت قیمت های آینده ساخته شده است.

این شاخص ها در ابتدا پیچیده به نظر می رسند و استفاده اثر بخش از آنها اغلب به تمرین و تجربه نیاز دارد.

فارغ از پیچیدگی شاخص ، تفسیر باید مطابق با آنچه از طریق روشهای ساده به دست می آید باشد.

و از همه مهم تر درصد خطا نیز در این شاخص ها وجود دارد و هیچ شاخصی به صورت کاملا درست عمل نمیکند.

به عنوان مثال ، ابزار اصلاحی فیبوناچی مورد علاقه بسیاری از معامله گران است زیرا به وضوح سطوح حمایت و مقاومت بالقوه را مشخص می کند.

استدلال در مورد نحوه محاسبه سطوح مختلف حمایت و مقاومت توسط این شاخص از حوصله این مقاله خارج است ، اما در نمودار زیر توجه کنید که چگونه سطوح مشخص شده ، موانع جهت کوتاه مدت قیمت هستند.

فیبوناچی و سطوح حمایت و مقاومت

اندازه گیری اهمیت سطوح حمایت و مقاومت

به یاد دارید که چگونه از اصطلاحات "کف" برای حمایت و "سقف" برای مقاومت استفاده کردیم؟

با ادامه این قیاس ، می توان به این شکل نگاه داشت که قیمت گویی توپی است که در اتاق پرش می کند ، به کف زمین برخورد می کند (حمایت) و پس از برخورد به سقف باز می گردد (مقاومت).

توپی که همچنان بین کف و سقف خود را بچرخاند شبیه ابزار معاملاتی است که تجربه ادغام قیمت بین مناطق پشتیبانی و مقاومت را دارد.

حال تصور کنید که توپ ، در میانه پرواز ، به یک توپ بولینگ تغییر کند.

این نیروی اضافی ، که در مسیر صعود اعمال می شود ، توپ را از سطح مقاومت عبور می دهد.

و از مسیر پایین ، توپ را از طریق سطح حمایت هدایت می کند.

در هر صورت ، نیروی اضافی یا اشتیاق گاوها یا خرس ها برای شکستن حمایت یا مقاومت لازم است.

سطح حمایت قبلی گاهی اوقات هنگامی که قیمت تلاش می کند به سمت بالا حرکت کند ، به سطح مقاومت تبدیل می شود و برعکس ، با کاهش موقت قیمت ، سطح مقاومت به سطح حمایت تبدیل می شود.

نمودارهای قیمت به بازرگانان و سرمایه گذاران اجازه می دهد تا مناطق حمایت و مقاومت را به صورت بصری شناسایی کنند ، و آنها در مورد اهمیت این سطح قیمت سرنخ می دهند. به طورکلی آنها به موارد زیر نگاه می کنند:

تعداد لمس های حمایت و مقاومت

هر چند بار که قیمت یک ناحیه حمایت یا مقاومت را لمس می کند ، سطح قابل توجه تر می شود.

هر بار که قیمت ها به سطح حمایت یا مقاومت برخورد می کنند ، خریداران و فروشندگان بیشتری متوجه می شوند و تصمیمات معاملات خود را بر اساس این سطح تنظیم می کنند.

میزان حرکت قیمت

مناطق حمایت و مقاومت هایی احتمالاً بیشتر قابل توجه خواهند بود که با برخورد به آن سطوح ، روند های شیب دار روبرو شوند.

به عنوان مثال ، یک پیشروی سریع یا شیب دار با رقابت و شور و شوق بیشتری روبرو خواهد شد و ممکن است با مقاومت بیشتر از یک پیشرفت آرام و ثابت متوقف شود.

پیشرفت کند ممکن است آنقدر توجه را جلب نکند.

این نمونه خوبی از نحوه روانشناسی بازار است که شاخصهای فنی را هدایت می کند.

حجم معاملات

هرچه خرید و فروش بیشتری در سطح قیمتی خاص اتفاق افتاده باشد ، حمایت یا مقاومت آن قوی تر خواهد بود.

دلیل این امر آنست که تاجران و سرمایه گذاران این سطح قیمت را به خاطر می آورند و استفاده مجدد از آنها مناسب هستند.

وقتی فعالیت شدید روی حجم بالا رخ می دهد و قیمت کاهش می یابد ، احتمالاً در صورت بازگشت قیمت به آن سطح ، فروش زیادی اتفاق خواهد افتاد ، زیرا مردم خیالشان راحت تر است که معامله خود را در نقطه پیروزی ببندند تا ضرر.

اگر سطح به طور منظم در مدت زمان طولانی آزمایش شده باشد ، مناطق حمایت و مقاومت قابل توجه تر می شوند.

در پایان

سطوح حمایت و مقاومت یکی از مفاهیم کلیدی مورد استفاده تحلیل گران است و اساس طیف گسترده ای از ابزارهای تجزیه و تحلیل تکنیکال را تشکیل می دهد.

اصول حمایت و مقاومت شامل یک سطح پشتیبانی است که می توان آن را کف قیمت تحت معاملات دانست و یک سطح مقاومت را که می توان آن را سقف دانست.

قیمت ها کاهش می یابند و سطح حمایت را لمس می کنند ، که یا "ثابت" خواهد ماند ، و قیمت به عقب برگردانده می شود ، یا سطح حمایت نقض می شود ، و قیمت از طریق حمایت کاهش می یابد و احتمالاً پایین تر به سطح حمایت بعدی ادامه می یابد.

در حالی که ردیابی سطح حمایت و مقاومت در نمودار نسبتاً ساده است ، برخی از سرمایه گذاران آنها را به طور کامل رد می کنند زیرا این سطوح براساس حرکت قیمت گذشته است و هیچ اطلاعات واقعی در مورد آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد ارائه نمی دهند.

معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت

سطوح حمایت و مقاومت در ساده ترین شکل با اتصال نقاط Low کندل ها به یکدیگر و یا اتصال نقاط High کندل ها به ترید روی مناطق حمایتی و مقاومتی یکدیگر شکل میگیرند. خیلی خودتان را گیج نکنید. حمایت ها و مقاومت ها در واقع سطوحی هستند که قیمت پس از رسیدن به آنها برگشت کرده و مسیر خود را عوض می کند. این سطوح می توانند باعث بوجود آمدن رنج هایی در بازار شوند که نمونه ای از آن را در تصویر بعدی میبینیم.

بازار به این سطوح احترام میگذارد و در بین این محدوده ها حرکت می کند تا زمانی که یکی از این سطوح را بشکند. در تصویر زیر میبینم که یک محدوده رنج که شامل یک سطح حمایتی و مقاومتی می شود وجود دارد. همانطور که میبینید پس از اینکه این محدوده شکسته شده است، در موقعیت بعدی که قیمت مجددا به سطح مقاومتی قبلی رسیده است، این بار به عنوان حمایت عمل کرده و مانع از ریزش بیشتر قیمت شده است.


مورد بعدی که باعث بوجود آمدن حمایت ها و مقاومت ها در بازار میشود، سوئینگ های بوجود آمده در روندها می باشند. در زمان هایی که بازار رونددار می باشد، قیمت در میانه راه اصلاحاتی را انجام می دهد. این اصلاح ها باعث بوجود آمدن قله ها در روند صعودی و دره ها در روند نزولی می شوند. در یک روند صعودی قله ها پس از این که توسط قیمت شکسته شوند، تمایل دارند به صورت حمایت عمل کنند. در روند نزولی نیز وقتی دره ها توسط قیمت شکسته میشوند، تمایل دارند که پس از بازگشت قیمت به سمت آنها به صورت یک مقاومت عمل کنند.

در تصویر زیر مثالی را مشاهده می کنید که بازار در یک روند نزولی سوئینگ های قبلی خود را تست کرده است. سطوحی که در گذشته حمایت بوده اند و پس از شکست تبدیل به مقاومت شده اند. عاقلانه است که از این نقاط به عنوان نقاط ورود در جهت روند اصلی بازار استفاده کنیم. در این نقاط معمولا نسبت سود به زیان مناسبی نیز نصیب تریدر خواهد شد.


سیگنال های متفاوتی برای معامله روی سطوح حمایت و مقاومت وجود دارند. یکی از بهترین آنها pinbar می باشد. وقوع این سیگنال روی سطح حمایتی یا مقاومتی نشان دهنده تایید شدن آن سطح می باشد.

به عنوان مثال در تصویر زیر میبینید یک سیگنال Fakey روی سطح مقاومتی کلیدی شکل گرفته است. به دلیل اینکه Fakey نشان دهنده یک برگشت پرقدرت و شکست نامعتبر سطوح می باشد، بنابراین میتوانیم انتظار یک پوزیشن فروش با درصد بالای موفقیت را داشته باشیم.



مثال زیر به ما نشان می دهد که چگونه در یک بازار رونددار گاهی اوقات سوئینگ های قبلی به عنوان حمایت جدید عمل می کنند و ما باید با تمرکز روی آنها به عنوان مناطق ورود از آنها استفاده کنیم.


اما مثال آخر. در این مثال مشاهده می کنید که چگونه دره ای که چند ماه قبل ایجاد شده است (سمت چپ نمودار) همچنان خاصیت خود را حفظ کرده است؛ حتی بعد از اینکه روند از نزولی به صعودی تغییر حالت داده است. این سوئینگ پس از شکست شده ابتدا به عنوان مقاومت عمل کرده و سپس هنگامی که مقاومت شکسته شده، خاصیت حمایتی پیدا کرده است.


#سعی نکنید تمام حمایت ها و مقاومت های چارت را پیدا کنید. در این صورت چارت شما پر از مناطقی خواهد شد که حمایت و مقاومت هستند و دیگر ارزش ترید ندارند.سعی کنید از تایم فریم های بالاتر سطوح حمایتی و مقاومتی واضح را انتخاب کنید.

#حمایت ها و مقاومت ها همیشه از نوک سایه کندل ها رسم نمیشوند. در واقع جایی هستند که بیشتر واکنش برگشتی را در مقابل قیمت داشته اند. با تمرین و تکرار مهارت کافی را برای رسم این سطوح بدست خواهید آورد.

#بهتر است سطوحی که جزو حمایت ها و مقاومت های کلیدی نیستند را با تایید سیگنال های پرایس اکشن وارد شوید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.