تاجری که بخواهد به سطح حرفهای برسد، باید بدون دادوستد نیز توانایی اداره کامل زندگیاش را داشته باشد. این جمله بدین معناست که معاملهگر تنها باید از مبلغ سود برای تامین مخارج زندگی استفاده کند، نه سرمایهای که به دادوستد اختصاص داده است.
۱۰ اشتباه رایج در دنیای معاملات کریپتو / چرا معاملهگران تازهوارد حوزه ارزهای رمزنگاری شده شکست میخورند؟
وارد شدن به بازار کریپتو آسان است. هر شخصی که به اینترنت، گوشی هوشمند یا یک کامپیوتر دسترسی داشته باشد، میتواند با مقدار اندکی از سرمایه به یک تاجر ارز رمزنگاری شده تبدیل شود. متاسفانه تعداد زیادی از تازهکارها با تجربههایی ناخوشایند مواجه شده و در نهایت شکست میخورند. در گزارش حاضر به ۱۰ نمونه از اشتباهاتی میپردازیم که به کرات بین معاملهگران تازهوارد حوزه کریپتو به چشم میخورد و شما باید به هر قیمتی از آنها اجتناب کنید.
۱) شروع به دادوستد از طریق پولهای واقعی به جای انجام معاملات کاغذی
تعداد منابع و پلتفرمهایی که برای انجام معاملات کاغذی توسعه داده شدهاند، زیاد است و تریدینگویو یکی از آنهاست؛ بنابراین دلیلی ندارد که معاملهگران تازهوارد حوزه کریپتو کار خود را با پول واقعی آغاز کنند. هر فردی که بخواهد به یک تاجر حرفهای تبدیل شود، در ابتدا باید بدون استفاده از پول واقعی، سیستمی متشکل از رهنمودهای ساده را برای ورودیها، خروجیها و مدیریت ریسک خود توسعه دهد. تا جایی که توان و قدرتش را دارید، معامله کاغذی انجام دهید؛ سپس اندکی استراحت کنید و باز هم کمی معامله کاغذی انجام دهید.
۲) دادوستد بدون توقف و بدون تعیین محدوده ضرر
اغلب معاملهگران تازهکار، تمایل دارند که احساسات را در کار خود دخیل کنند؛ در نتیجه نمیتوانند خیلی سریع به خودشان بقبولانند که ضرر کردهاند. حیاتیترین مهارتی که هر تاجری باید به آن مجهز باشد، این است که به راحتی ضرر را بپذیرد و به سمت معامله بعدی حرکت کند. فقدان این مهارت یکی از اصلیترین دلایلی است که به شکست تاجران میانجامد. یک محدوده ضرر را برای خودتان تعیین کنید و زمانی که معامله به ضرر شما پیش میرود، این محدوده را رعایت کنید.
۳) عدم توانایی در حفظ تعادل
تاجران موفق یک پورتفولیوی متعادل دارند. برای مثال، میتوانید ۱۰ درصد از ثروت خود را به سرمایهگذاری در فضای کریپتو اختصاص دهید؛ ۷۰ درصد از پورتفولیوی کریپتو را به داراییهای بلندمدت اختصاص دهید، ۱۵ درصد را به پول نقد تبدیل کنید و با ۱۵ درصد مابقی به دادوستد بپردازید.
متعادلسازی مجدد به معنای بازگرداندن پورتفولیو به همان الگوی تخصیص دارایی است که در برنامه سرمایهگذاری خود تعیین کرده بودید. متعادلسازی مجدد دشوار است، زیرا ممکن است شما را مجبور کند بخشی از کلاس دارایی پربازده خود را به فروش رسانده و نوعی از کلاس دارایی را خریداری کنید که سودآوری چندانی ندارد. چنین اقدامی چندان با عقل جور درنمیآید و بسیاری از معاملهگران تازهوارد حوزه کریپتو در انجام آن ناکام میمانند.
۴) تزریق سرمایه به معامله ضررده
سرمایهگذاری و معامله کردن دو موضوع جدا از هم هستند. زمانی که پس از خرید یک دارایی سالم، قیمت آن افت میکند، سرمایهگذار با اتخاذ یک دیدگاه بلند مدت، با قیمت پایینتری آن سهام را دوباره خریداری میکند. ولی معاملهگران برای انجام دادوستد، سطح ریسک و باطلسازی تعریف شدهای دارند. اگر محدوده ضرر یک معاملهگر رد شود، او باید معامله خود را باطل کرده و سراغ کلاس دارایی دیگری برود. یک کلام ختم کلام! به عنوان یک معاملهگر، همواره از تزریق سرمایه بیشتر به معاملات ضررده خودداری کنید.
۵) عدم ثبت روزانه تاریخچه دادوستدها
تاجران موفق برنامهریزی میکنند. یکی از مزایای تجارت برنامهریزی شده آن است که خود فرد میتواند حساب فعالیتهایش را در دست داشته باشد. تنها راه برای انجام این کار عبارت است از ثبت جزئیات هر معامله. چنین اقدامی برای یادگیری و اجتناب از اشتباهات تکراری یک روش عالی به شمار میرود. یک دفترچه ثبت روزانه داشته باشید و به آن مراجعه کنید. روند تفکرات، شرایط احساسی و نتایج معاملهها را ثبت کنید. چنین اقدامی مزایای فراوانی دارد.
۶) پذیرش ریسک بیش از حد توانایی
در دنیای کریپتو، افراد مجذوب این ایده میشوند که با قرار گرفتن در زمان و مکان مناسب، مقدار زیادی پول به جیب بزنند و زندگی خود را متحول کنند. نتیجه چنین تفکری آن است که معاملهگران سطح بسیار بالایی از ریسک را به جان میخرند؛ به گونهای که از عهده آن برنمیآیند و در صورتی که اوضاع طبق انتظارات پیش نرود، ورشکست میشوند. این وضعیت مشابه آن است که کسی تمام سرمایه زندگی خود را صرف خرید یک بلیط بختآزمایی کرده باشد.
۷) تخصیص مبلغ اندکی از سرمایه
از قدیم گفتهاند که برای درآمدزایی پول لازم است. تعداد زیادی از معاملهگران تازهکار فریب این وعده را میخورند که با نشستن روی مبل راحتی، به آسانی میتوانند به مبالغ هنگفتی از پول نقد دست پیدا کنند. چنین وعدهای دروغ است؛ مگر آن که از قبل صاحب مبلغ قابل توجهی از سرمایه باشید و از آن برای دادوستد در حوزه کریپتو استفاده کنید.
تاجری که بخواهد به سطح حرفهای برسد، باید بدون دادوستد نیز توانایی اداره کامل زندگیاش را داشته باشد. این جمله بدین معناست که معاملهگر تنها باید از مبلغ سود برای تامین مخارج زندگی استفاده کند، نه سرمایهای که به دادوستد اختصاص داده است.
در اکثر مناطق جهان، به منظور دستیابی به این هدف مردم باید مبلغی بین دنیایی از ریسک در دادوستد وجود دارد ۵۰ تا ۱۰۰ هزار دلار را به عنوان سرمایه در نظر بگیرند و ماهیانه ۱۰ درصد سود کنند.
تحقق چنین هدفی در واقعیت بسیار دشوار است. در نتیجه معاملهگران تازهوارد زمانی به خودشان میآیند که زیر بار استرس شدیدی قرار دارند و نتایج دادوستدهای آنها مطابق با انتظاراتشان پیش نرفته است.
۸) استفاده از اهرم
این کار را نکنید. اصطلاح معروفی در سرمایهگذاری وجود دارد که میگوید اهرم یک شمشیر دولبه است، زیرا هم میتواند بازدهی دادوستدهای سودآور را تقویت کند و هم ضرر و زیانهای ناشی از معاملات ضررده را افزایش دهد. اهرم تنها باید توسط معاملهگران پیشرفتهای مورد استفاده قرار بگیرد که به شکل پیوسته و طی چندین سال متمادی عملکردی سودآور داشتهاند. هیچ روش مطمئنتری به غیر از بهکارگیری اهرم در معاملات ضررده برای از دست دادن پول وجود ندارد.
۹) عمل کردن بر اساس الگوها و شاخصهایی که به روشنی قابل درک نیستند
معاملهگران تازهوارد حوزه کریپتو در انجام تجزیه و تحلیلهای فنی عملکرد افتضاحی دارند. اغلب آنها الگوهایی را روی نمودار شناسایی میکنند که از لحاظ مفهومی و چینش نموداری اشتباه هستند. اگر تازهکار هستید، به شما توصیه میکنیم که سیستم معاملاتی سادهای را توسعه داده و از تصمیمگیری بر مبنای الگوها و شاخصهای نامشخص خودداری کنید. کار خود را با سطوح ساده حمایت و مقاومت شروع کنید و تنها روی شاخصهای روشن و واضح حساب باز کنید. میانگین متحرک نمایی یکی از همین شاخصهاست.
۱۰) دنبال کردن کورکورانه
یکی دیگر از اشتباهات معاملهگران جدید این است که به شکل کورکورانه هم رنگ جمعیت میشوند. نتیجه چنین اقدامی این است که به دلیل ترس از دست دادن فرصت، به خرید یک کوین مشهور روی میآورند یا مبلغی را برای خرید یک ارز رمزنگاری شده پرداخت میکنند که از ارزش واقعی آن بیشتر است. معاملهگران باتجربه به مواجهه با تاجران هیجانزده و پر سروصدا عادت دارند و به راحتی تحت تاثیر آنها قرار نمیگیرند. معاملهگران هوشمند در زمان مناسب پول خود را از یک ارز رمزنگاری شده خارج میکنند، ولی احتمال آن وجود دارد که معاملهگران تازهوارد برای مدت طولانیتری کوین مورد نظر را نگهداری کنند و در نهایت با ضرر مواجه شوند. اغلب تاجران تازهوارد از اعتماد به نفس کافی برخوردار نیستند و نمیتوانند در مواقع لزوم، بر خلاف جهت تفکرات عمومی حرکت کنند.
تعداد زیادی از تازهواردان حوزه کریپتو به شکلی کورکورانه از سیگنالهای افراد غریبه که در توئیتر منتشر میشود، پیروی میکنند. احتمال دارد این سیگنالها از سوی کلاهبردارانی منتشر شده باشد که قصد دستکاری بازار را دارند و در کمین دلارهایی نشستهاند که افراد به سختی به دست آوردهاند.
سخن پایانی
دادوستد کار سختی است. تنها در صورتی که از سرمایه مناسبی برخودار باشید و گامهای صحیحی در جهت یادگیری نحوه انجام معامله و مدیریت ریسک برداشته باشید، به یک معاملهگر موفق و سودآور تبدیل خواهید شد. کلید کار در طراحی برنامه نهفته است. فرقی نمیکند که اوضاع به چه شکلی پیش میرود، به هیچ وجه از برنامه خود دست نکشید.
علیرضا ترک در گفت و گو با دنیای اقتصاد/ تکانه ضدتورمی بازار پتروشیمیها
دنیای اقتصاد : رشد بهای نیمایی ارز موجب شده قیمتهای پایه محصولات پتروشیمی در بورس کالا افزایش یابد که همین داده برای افزایش نرخ در غالب گروههای کالایی پلیمری کفایت میکند. این در حالی است که با رشد حجم معاملات شاهد هستیم که آرامش بیشتری در کلیت بازار حاکم شده آنهم در شرایطی که تقاضا رشد کرده است. تکانههای افزایشی بهای ارز نیمایی و ترس از استمرار رشد قیمتها در کنار افزایش بهای نفت در اواسط هفته گذشته همچنین فرارسیدن ایام محرم و جذابیت خرید برخی از مواد اولیه از سمت واحدهای کوچکتر از جمله مواردی بود که میتواند از دلایل بهبود تقاضای بازار پلیمرها باشد.
البته شرکتهای اصلی مدتهاست که تقاضای احتمالی در شرایط فعلی را رصد کردهاند بنابراین رشد تقاضا به دلیل فرارسیدن ماه محرم چندان برجسته نیست مگر آنکه میل به خرید مواد اولیه برای مناسبتهای مذهبی ماههای آینده همچون اربعین با محوریت صادرات را در نظر بگیریم. از سوی دیگر حضور در هفته پایانی مرداد خود به معنی پایان یافتن زمان رکود سنتی در بازار پلیمرهاست، آن هم در شرایطی که اتمام مرداد و آغاز شهریور میتواند احتمال رونق نسبی بازار را دربردارد. ذات رشد قیمتهای نیمایی، اثر مستقیمی بر بازار پلیمرها بر جای میگذارد و با رشد این نرخ سیگنال نگرانکنندهای به بازار صادر میشود که باید از استمرار رشد نرخهای پایه نگران بود. در هر حال ورود به شهریورماه برای بسیاری از گروههای کالایی به منزله شارژ شدن سهمیههای خرید است که میتواند محرک جدیدی برای رشد قیمتها به شمار رود. فاصله قیمت آزاد و نیمایی در کنار امیدواری به بهبود شکننده بازار با نزدیکتر شدن به روزهای سرد سال از جمله مواردی است که ممکن است از بازار حمایت کند. به نسبت؛ تقاضا در بورس کالا مخصوصا برای گریدهای جذاب وجود دارد و همین داده میتواند بهعنوان یک محرک مهم برای حمایت از حجم معاملات به شمار رود. رشد عرضهها اما از این پس اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد تا شاید بهعنوان زیرساخت اصلی برای توسعه معاملات به شمار رود.
افزایش حجم معاملات در بازار محصولات پتروشیمی بورس کالا
حجم دادوستد پلیمرها در بورس کالا در هفته گذشته با ۱۵ هزار و ۳۰۰ تن افزایش به ۶۶ هزار و ۶۵۶ تن رسید که بالاترین میزان در ۴ هفته اخیر است. این در حالی است که شاهد رشد یک درصدی عرضهها هستیم اگرچه بازار مخصوصا برای گریدهای جذاب به عرضههای بیشتری نیاز دارد. حجم عرضه مرسوم هفته گذشته رقمی نزدیک به ۸۲ هزار تن بود که نسبت به وضعیت فعلی چندان هم رقم جذابی بهشمار نمیرود. اما در هفته قبل میزان تقاضای پلیمرها رشد ۲۲ درصدی داشت که بیشترین رشد هفتگی در ۸ هفته اخیر بود. این داده موجب شد تقاضا به ۹۸ هزار و ۵۰۰ تن برسد که اگرچه هنوز به سقف روانی ۱۰۰ هزار تن نرسیده ولی نشانهای از روند بهبود بازار محسوب میشود. در هفته گذشته ۸۱ درصد از عرضهها مورد معامله قرار گرفت که بالاترین درصد معامله عرضهها در ۵ هفته اخیر است. همچنین نسبت تقاضا به عرضهها در هفته گذشته ۲/ ۱ بود یعنی در برابر هر تن عرضه، ۲/ ۱ تن تقاضا ثبت شده است که بالاترین میزان در ۳ هفته گذشته به شمار میرود. این روند کلی به معنی آن است که جریان عمومی در بازار پلیمرها باز هم در مسیر رونق قرار گرفته است.
رشد ۲۰ درصدی حجم معامله شیمیاییها
در هفته گذشته بهرغم افت ۵ درصدی حجم عرضه ترکیبات شیمیایی اما تقاضای خرید این گروه کالایی رشد ۸/ ۱۷ درصدی داشت که نشان میدهد میل به خرید در این بازار هم افزایش یافته است. افزایش ۴۸/ ۲۰ درصدی حجم داد و ستد محصولات شیمیایی خروجی رشد تقاضا بود که میتواند روزهای بهتری را به ارمغان آورد. حجم معاملات محصولات شیمیایی در هفته گذشته به ۳۶ هزار و ۱۶۶ تن رسید که بالاترین رقم در ۳ هفته اخیر بوده و میتواند محرک جدیدی برای افزایش حجم معاملات در این بازار مهم باشد. در هفته گذشته ۲/ ۷۱ درصد از عرضههای محصولات شیمیایی در بورس کالا مورد دادوستد قرار گرفت که در بالاترین میزان در ۶ هفته اخیر است.
یک ریسک پنهان در بازارهای جهانی
مدتی است که همپای افزایش بهای نفت خام، رشد نسبی قیمت نفتا و همچنین نوسان نرخ سایر مواد اولیه در صنعت پتروشیمی، روند کلی بهای پلیمرها در بازارهای جهانی افزایشی بوده است. این وضعیت در حالی تا اواسط هفته گذشته خودنمایی کرد که قیمت نفت خام در پایان هفته گذشته تغییر فاز داد و وارد یک روند نزولی شد، تا جایی که نفت برنت افت ۳۴/ ۱ درصدی داشت که کاهش نرخ بزرگی به شمار میرود. این سیگنال را باید جدی گرفت زیرا احتمال تغییر فاز در بازارهای جهانی را مطرح میکند اما تا رشد بهای نیمایی ارز به قوت خود پایدار است نمیتوان این موارد را چندان مهم ارزیابی کرد.
یک ویژگی خاص معاملاتی
از ویژگیهای مهم بازار در هفته گذشته رشد حجم دادوستد پلی اتیلن ترفتالات نساجی در بورس کالا بود آن هم در شرایطی که رقم معاملات آن در هفته پیش به ۴هزار و ۴ تن رسید که در مقایسه با هفته ماقبل و معاملات ۲ هزار و ۵۰۸ تنی آن از یک رشد معاملاتی مهم حکایت دارد. این وضعیت یعنی افزایش حجم معاملات موجب شد رقابت به شدت کاهش یابد اگرچه گرید TG۶۴۱ باز هم رقابتهای بزرگی را تجربه کرد که نمیتوان از کنار آن به سادگی عبور کرد، یعنی این بازار خاص هنوز هم ملتهب است. بهعنوان یک مثال مشخص در هفته گذشته گرید TG۶۴۱ با قیمت ۱۵ هزار و ۷۰۰ تومان دادوستد شد که قیمت پایه همین کالا ۱۱ هزار و ۵۷۰ تومان بود. در هر حال میتوان گفت که این بازار مهم میل به آرامش دارد ولی عرضههای موجود سلف هستند و توانایی آنها در مدیریت فعلی بازار به قدر عرضههای نقدی نیست.
اهرمهای اثرگذار بر بازار پتروشیمیاییها
علیرضا ترک، عضو هیاتمدیره انجمن پلیمر ایران در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» گفت: بازار محصولات پتروشیمی تحت تاثیر عوامل گوناگونی از جمله بهای نیمایی دلار که اهرم اصلی تعیینکننده نرخهای پایه بازار محصولات پتروشیمی بهشمار میرود، قرار دارد. این اهرم که چند ماهی است دستخوش تکانههای افزایشی بیبدیل قرار گرفته است، مهمترین عامل داخلی است که سرنوشت بازارهای کالایی به ویژه بازار محصولات پتروشیمیایی را در دست دارد. بهای جهانی محصولات پتروشیمی نیز اهرمی دیگر برای کشف قیمتهای این بازار هستند که بهعنوان اهرم خارجی قابل معرفی است که افتوخیزهای ناشی از شیوع ویروس کرونا بر آن اثر جدی گذاشته است اما در مجموع شاید بتوان بیان کرد که بهای نیمایی ارز و فاصله این نرخ با نرخهای آزاد محرک اصلی رشد قیمت در بازار محصولات پتروشیمی محسوب میشود. از آنجا که شائبه انتظارات افزایشی از آینده در بین اهالی بازار وجود دارد، طبیعی است که التهاب قیمتی در برخی از محصولات ایجاد شود.
رویدادهای بازار PVC
وی افزود: در برخی از مواد اولیه پلیمری، نظیر پلیوینیل کلراید (PVC) با رویکردهای مدیریتی صحیحی که در جهت پالایش تقاضا از راه زیر ذرهبین گذاشتن سهمیههای قبلی انجام گرفت، بازار تا حدودی روی آرامش را به خود دید. از جمله این عملکردها میتوان به گریدبندی محصولات و اختصاص سهمیه جدید یا کاهش سهمیههایی که به تولید ختم نشده بود، نام برد که سعی کردند از تلاطم بازار بکاهند. اما این التهاب همچنان در دادوستد سایر محصولات پلیمری وجود دارد. یکی از عمدهترین دلایلی که زمینه تشدید آشفتگی در بازار را فراهم میکند، مربوط به عدم اطمینان متقاضیان از عرضههای کافی و مستمر است. بهعنوان مثال این امر در پلیپروپیلن نساجی اتفاق افتاده که در برخی از مقاطع زمانی کاهش عرضه در آن به ثبت رسیده است.
رهایی از التهاب با نسخه سهمیهها
ترک معتقد است سمت تقاضا تحت کنترل قرار گرفته است و بدیهی است که از میزان تلاطم و ورود تقاضای هیجانی که بعضا گفته میشود بهطور کامل تقاضای واقعی هم نبوده است، کم میشود و دادوستدهای بورس کالا با روندی آرامتر همراه خواهد شد. اینکه به دلایل رقابتهای بالا، تولیدکننده نتواند خرید مواد اولیه خود را از بستر بورس کالا انجام دهد، به ناچار وارد بازار آزاد میشود کاملا بدیهی است و ثمره آن، سرایت قیمتهای هیجانی به بازار آزاد خواهد بود. البته این نکته را نیز باید در نظر گرفت که اغلب زمانها بخشی از نیاز به مواد اولیه از سوی تولیدکنندگان خرد یا به اصطلاح زیرپلهای، از بازار آزاد تامین میشده و این روند همچان هم ادامه مییابد. این امر به هر علتی که باشد در صورت مهیا کردن بستر شفاف برای انجام معاملات و طراحی سازوکارهایی که همه تولیدکنندگان با تکیه بر آن بتوانند مواد اولیه مورد دنیایی از ریسک در دادوستد وجود دارد نیاز خود را به هر میزان که لازم داشته باشند از بورس کالا تهیه کنند آن هم در شرایطی که خبری از رقابتهای قیمتی چند ده درصدی نیست، طبیعی است که در کنار پالایش تقاضا و منطقی شدن سهمیههای تخصیص یافته، میتوان آرامش را به بازار سایر محصولات پلیمری تسری داد و در گامهای بعدی آن را دائمی کرد. اگرچه نهاد متولی طرف تقاضا یعنی وزارت صمت اعلام کرده است در صورتی که سهمیه تولیدکننده واقعی به دلایلی از جمله عدم ثبت اطلاعات تولید و شبیه آن کاهش یافته است، میتواند با ارائه مدارک و مستندات لازم جهت بازگرداندن سهمیه خود اقدام کند و از راههای مربوطه این اقدام را پیگیری کند. وی ادامه داد: کاهش سهمیهها تاکنون توانسته راهکار به آرامش رسیدن بازار PVC باشد اما مقصود از اجرایی کردن این طرح، نشانه رفتن تقاضای غیرواقعی است. بنابراین در این بین ممکن است برخی تولیدکنندگان واقعی هم آسیب ببینند که خوشبختانه نهاد متولی آمادگی خود را برای همکاری هرچه بیشتر و رفع مشکل تولیدکنندگان اعلام کرده است. در غیراینصورت، این احتمال وجود دارد که حتی تولیدکننده واقعی را نیز از بستر معاملاتی بورس کالا روانه بازار آزاد کنیم زیرا با وجود کاهش تلاطم قیمتی در بورس کالا، تقاضا به سمت بازار هدایت شده و شاهد افزایش قیمتهای بازار نیز خواهیم بود که ثمره این امر آنچه که انتظار داشتیم با اجرایی شدن این طرح به آن دست یابیم نخواهد بود. براین اساس کمی زود است که بخواهیم بگوییم این راهکاری بلندمدت است و لازم است در انتظار نتایج آن باشیم.
کوتاه شدن دست تولیدکننده نماها از سر پلیمرها
عضو هیاتمدیره انجمن پلیمر ایران بیان کرد، باید بپذیریم که کاهش سهمیهها در هر دو گروه اتفاق افتاده است. این ادعا طبق بازخوردی است که از اهالی بازار دریافت کردهایم. اما این موضوع را نمیتوان کتمان کرد که حجم عظیمی از سهمیههای کاهش یافته مربوط به همان تولیدکنندگان غیرواقعی بوده است زیرا سهمیههای فعلی تقریبا به کف عرضه نزدیک شده و به میزان معنیداری افت داشته که به دلیل عدم داشتن مستندات لازم از سوی واسطهگران تلاش چندانی هم برای بازگشت سهمیه تخصیصی صورت نگرفته است. اما تولیدکننده واقعی هم در این بین بوده که پیگیریهای لازم صورت میگیرد و وزارت صمت نیز همکاری موثری در این زمینه دارد. البته باید به این نکته هم توجه کرد، تولیدکنندگانی که با کاهش سهمیه روبهرو شدهاند نیز دو دستهاند؛ برخی از آنها شخصا اعلام میکنند که سهمیههای تخصیصی سابق آنها بسیار بیشتر از میزان تولیدات بوده و سهمیههای جدید برای آنها کافی است اما برخی دیگر بر دریافت سهمیه تخصیصی پیشین خود پافشاری میکنند. این موضوع بستگی به وزارت صمت دارد تا بدون تعلل و بهصورت کارشناسی بررسی کرده و به این سهمیهها سروسامان دهد. لازم است در این بین برخی ادبیات در بین اهالی بازار نیز تغییر کند و با فرهنگسازی بتوان بحث میزان ظرفیت واحدها و سهمیهها را از هم تفکیک کرد. زیرا ظرفیت موجود در پروانههای تولیدکنندگان بر مبنای ظرفیت اسمی است که در کارخانه نصب شده است. اما این احتمال وجود دارد که به دلایل کشش تقاضا، تجهیزات تولید و شرایط بازاری، برخی واحدها هیچگاه به آن ظرفیت اسمی که در پروانه درج شده است، نرسند. بنابراین لزومی ندارد که به همان میزان به این واحدها سهمیه مواد اولیه اختصاص داده شود. وی اظهار کرد: مبنای این عمل بسیار قابل دفاع است، زیرا اگر تولیدکننده واقعی بتواند بدون تحمل رقابتهای قیمتی بالا، مواد اولیه مورد نیاز خود را از بورس کالا خریداری کند، به شکل خودکار سایر تولیدکنندگانی که غیرشفاف عمل میکردند و با عدم پرداخت هزینههای جانبی تولید نظیر بیمه و مالیات، باعث ایجاد مشکل برای تولیدکنندگان بزرگتر میشدند، از دور رقابت خارج دنیایی از ریسک در دادوستد وجود دارد خواهند شد. این نکتهای است که باید به آن توجه ویژه داشت. این امر به خوبی در ادبیات اهالی بازار هم دیده میشود، زیرا با وجود آنکه قیمت بازاری مواد اولیه کاهش نداشته است، برخی از افرادی که اخیرا مواد را از بورس کالا بدون رقابت قیمتی خریدند، اقدام به کاهش قیمت خود کرده، آن هم به دلیل آرامشی که بر بازار حاکم شده و دلیل اصلی آن معاملات PVC در قیمت پایه یا با رقابتهای قیمتی بسیار ناچیز بوده است. چنانچه این روند ادامهدار شود، تولیدکنندگانی که هزینههای بیمه و مالیات و سایر هزینههای مربوط به شفاف عمل کردن خود را پرداخت میکنند، قادر میشوند با قیمتهای پایین به تولید اقدام کنند و رقابتپذیری آنها افزایش یابد.
الگویی برای کنترل التهاب سایر بازارها
علیرضا ترک در پایان صحبتهای خود گفت، این رویکرد میتواند بهعنوان الگویی برای کنترل و مدیریت تقاضای سایر بازارها نیز مورد استفاده قرار گیرد. البته این موضوع به میزان زیادی بستگی به نتایج حداقل میانمدت طرح دارد تا بتوان نقاط ضعف و قوت آن را شناسایی کرد و به اصلاح آن پرداخت. اینکه بخش عمدهای از مشکلات بازاری ما مربوط به بخش تقاضا است قابل پذیرش است و میتوان بیان کرد طی ۶ ماه اخیر به میزانی که التهاب بازار مربوط به بخش تقاضا بوده، عرضه چندان دخیل نبود. براین اساس این رویکرد همچون مدلی است که باید آن را ادامه داد و ارزیابیهای کارشناسی را کامل کرد. امیدوارم که وزارت صمت در مرحله بعدی سراغ محصولات پرالتهاب دیگر نظیر پلیپروپیلنها برود. اما این نکته نیز باید در نظر گرفته شود که شاید تسری این مدل به بازار سایر محصولات با پیچیدگیهای فنی و اجرایی بسیاری همراه شود.
کلیات قواعد داد و ستد کالا در بازار
تجارت به دو دسته تقسیم می شود: تجارت سنتی و تجارت مدرن در زمانهای قدیم برای اینکه کالایی را بخرند یا بفروشند، در واقع تجارتی را انجام دهند، شهر به شهر و کشور به کشور می رفتند، کاروانی جمع می شد و بارها را به واسطه شتر جا به جا می کردند. در بازه زمانی سه تا شش ماه تجارت خود را انجام می دادند و به شهر خود باز می گشتند و مابقی روزهای سال را از درآمدی که در آن تجارت به دست آورده بودند می گذراندند. اما امروزه دیگر افراد برای خرید و فروش کالا به شهر و کشور دیگر نمی روند، بلکه با یک جستجوی ساده در سطح گوگل فروشنده یا خریدار را پیدا می کنند و با آنها ارتباط می گیرند و معاملات خود را انجام می دهند.
حال ببینیم اصلا نقش تاجر چیست؟ تاجر شخصی است که برای تجارت کالایی بازاریابی کرده و بازار هدف خود را پیدا می کند. مشتریهای خود را جذب و متقاعد می کند که آن محصول را او بخرند؛ سپس با پولی که از مشتری دریافت می کند کالا را از تامین کننده تهیه کرده و به دست کسی که تقاضای خرید آن محصول را دارد می رساند.
تفاوت اصول و قواعد در تجارت مدرن و سنتی
در تجارت سنتی هزینه ها بسیار بالا است؛ برای شروع تجارت هزینه کالا، تبلیغات، هزینه برای جذب مشتری و دیده شدن در نمایشگاه های بین المللی، همه هزینه هایی هستند که شما برای شروع یک تجارت سنتی به آنها نیاز دارید. اما در تجارت مدرن هزینه های شما سرشکن می شود، زیرا در بستر گوگل فضایی برای شما ایجاد می شود که شما می توانید تجارت خود را استارت بزنید. این راه اصول و قواعدی دارد که باید از مشاوران ما کمک بگیرید تا بتوانید یک مسیر تجاری مناسب برای خودتان بسازید و تجارتی حرفه ای را شروع کنید. نویسنده: زهرا آکند عضو شورای سیاستگذاری و مشاور تجاری
دنیایی از ریسک در دادوستد وجود دارد
مصاحبه آقای سعیدیان با دنیای اقتصاد
در نشست تخصصی «دنیای اقتصاد» با حضور کارشناسان و فعالان بازار فولاد بررسی شد اوراق سپرده کالایی نسخه شفابخش بازار محمدحسین بابالو دنیای اقتصاد : نوسان قیمت فولاد در بازار داخلی به یکی از نگرانی های اهالی بازار بدل گشته ؛ آن هم در شرایطی که این بازار با فرض بخشنامه های ابلاغی . سخت گیری های صادراتی و بازارسازی های درونی به کلاف سر در گمی بدل شده که دورنمای آن برای اغلب فعالان این بازار ناشناخته است. نیاز به تقویت جدی بازارهای رسمی برای کشف نرخ آزادانه و عادلانه در بازار فولاد به این معنی است که ابهام در فرآیندهای معاملاتی برای واحدهای مختلف تولیدی با معامله گران این بازار یک بار برای همیشه از میان برود و البته اعمال دستوری نرخ به بازار نیز در چارچوب پتانسیل های قانونی به حداقل برسد.
این موارد نتیجه تجربه چند هفته اخیر در بازار فولاد است و در صورتی که با کمک ابزارهای مالی و پتانسیل های قانونی موجود بتوان بازاری رسمی بدون اعمال دستوری نرخ با امکان حضور تمامی اهالی بازار و سرمایه گذاران و همچنین توانمندی تعریف ابزارهای مالی نوین و حمایت های بانکی را ایجاد کرد ، گویی بخش اعظم مشکلات مرتفع شده و یک قیمت پایه برای بازار فولاد در فرآیند عرضه و تقاضا کشف خواهد شد. بررسی های «دنیای اقتصاد» نشان می دهد که ساده ترین مسیر برای دست یابی به این بازار استفاده از اوراق سپرده کالایی در بورس کالاست یعنی کالایی که در انبار وجود دارد و البته دارای قبض انبار است را بتوان با همان قبض انبار مورد معامله قرار داد. این رویکرد به این شکل است که با صدور قبض انبار در انبارهای پذیرش شده بورس یا همان فرآیند صدور اوراق سپرده کالایی ، می توان این کالا را در یک بازار رسمی مورد معامله قرار داد و هر کسی می تواند با در اختیار داشتن کد بورسی اقدام به معامله کند. جذب سرمایه گذاران جدید ، سهولت معامله حتی در سطوحی نزدیک به یک تن ، امکان تحویل فیزیکی ، معافیت از مالیات در چارچوب دادوستد اوراق و همچنین پتانسیل استفاده از این اوراق به عنوان وثیقه از این قبیل جذابیت هاست.
نکته مهمی که در معاملات اوراق سپرده کالایی وجود دارد فرآیند کشف نرخ در یک بازار رسمی است ؛ مثلا می توان فولاد را هم مثل سکه طلا در بورس یا زعفران در حجم های پایین مورد معامله قرار داد ؛ جنس موجود در انبار را خرید و فروخت و هر زمان که نیاز شد آن را تحویل گرفت. این ویژگی موجب می شود تا معاملات بسیاری در این بازار صورت گرفته و هر فعال بازار که به سرمایه گذاری در این حوزه علاقه مند است دیگر نیازی نیست که در نوسان قیمتها به معاملات فیزیکی دست زده و این بازار محملی برای جذب سرمایه های سرگردان در بازار فولاد خواهد بود. به منظور بررسی و تشریح اوضاع بازار و البته فرآیند کشف نرخ در بازار داخلی در نشستی با کارشناسان این حوزه به موشکافی این موارد پرداختیم. دکتر اکبر میرزاپور مدیر توسعه بازار فیزیکی پوری کالا و همچنین مجید سعیدیان و دکتر سعید رئوفی از فعالان بازار و صنعت فولاد در این نشست حضور داشتند.
استقلال بورس کالا : شرط اول
مجید سعیدیان در ابتدای این نشست به بحث نیاز به استقلال بورس کالا اشاره کرد و گفت: تا بورس کالا استقلال کافی پیدا نکند نمی تواند از تاثیرگذاری مورد نیاز برخوردار شود اگرچه در ذات استقلال بورس کالا نیاز به اختیارات هم برجسته می شود یعنی با فرض اختیارات کامل و مورد نیاز در چارچوب قوانین بازار سرمایه است که استقلال این بازار مالی تامین خواهد شد. به عنوان یک مثال مشخص ؛ وقتی بانک مرکزی اختیارات لازم را از نشست سران ۳ قوه دریافت کرد توانست بازار لوذ را مدیریت کند. در بورس این گونه نیست یعنی اختیارات مورد نظر و مورد نیاز در این بازار وجود ندارد. از سوی دیگر برخی از عرضه کنندگان بزرگ شبه دولتی یا همان خصولتی ها بخش اعظم عرضه را در اختیار دارند که این ویژگی مهم موجب شده تا توانمندی این بخش از بازار برتری محسوسی داشته باشد. البته در کنار نیاز به استقلال و آزادی عمل برای بورس کالا، به آزادی عمل برای خریداران و فروشندگان هم نیاز داریم که در صورت اعطای این آزادی مخصوصا برای خریداران ، اهمیت بخش عرضه ناخودآگاه تضعیف شده و بازار روال منطقی خود را بر پایه عرضه و تقاضا به دست می آورد . نکته دیگری که در روزهای اخیر خودنمایی محسوسی داشته سخت گیری های موجود در فرآیند صادرات است که به کاهش جذابیت صادرات و حتى افت ارقام صادراتی در بازار فولاد منتهی شده است. اگر این سخت گیری ها ادامه داشته باشد ناخودآگاه فاصله قیمتی بین نرخ های داخلی و بین المللی افزایش می یابد و به معنی کاهش بیشتر قیمت هاست
این فعال بازار فولاد در ادامه افزود: به صورت دقیق تر در اغلب اوقات قیمت های داخلی مصنوعات فولادی برای تحویل درب کارخانه با احتساب هزینه های جانبی صادراتی ، کمتر از نرخ های جهانی بود که یک جذابیت مهم صادراتی را ایجاد می کرد. البته با فرض تولید مازاد بر نیاز داخلی فولاد خام و مصنوعات فولادی در کشور ؛ این رویکرد مسیر عادی اقتصاد و بازارهاست ولی در شرایط موجود و با تداوم سخت گیری های صادراتی این وضعیت رو به وخامت گذاشته و با تداوم افت قیمت ها در بازار داخلی روبه رو خواهیم شد اگرچه این داده تنها سیگنال موثر در بازار فولاد نیست
وی در ادامه عنوان کرد: چیزی که در بازار فولاد و مخصوصا فولادهای ساختمانی مشهود است کاهش نرخ در روزهای اخیر بوده که این افت قیمتی در مقایسه با نرخ های بالای بازار املاک انتظار تقویت تقاضا را مطرح می کند ولی همه چیز در این داده خلاصه نشده و ما به صورت واقعی در بازار داخلی شاهد رشد تقاضا نیستیم. سرعت گیر اصلی رشد تقاضا در بازار فولاد ساختمانی نوسان قیمت سایر مصالح است و تا زمانی که سایر قیمت ها به نسبت بهای فولاد کاهش قیمت نداشته باشند نمی توان انتظار رشد تقاضای فولاد و حمایت از قیمت ها را از این مسیر داشت، در صورتی که این شرایط یعنی عدم کاهش قیمت مصالح ادامه یابد شاید انتظار عمیق تر شدن رکود چندان هم غیرمنتظره به شمار نرود.
ابزارهای کالایی احیا شوند
سعیدیان در بخش دیگری از صحبت های خود افزود: نکته دیگری که در آینده بازار ایفای نقش خواهد کرد خریدهای اعتباری در بورس کالا است که مدتی محدود شده بود، ولی هم اکنون شواهدی از آغاز به کار این شیوه معاملاتی دیده می شود. به نظر می رسد معاملات اعتباری باز هم از سر گرفته شود آن هم در وضعیتی که قیمت ها در یک مسیر دنیایی از ریسک در دادوستد وجود دارد کاهشی قرار داشته و از آن مهم تر حجم معاملات و تقاضای خرید نیز یک عقبگرد نامحسوس را در پیش گرفته است. در این شرایط شرکت های بزرگ تولید کننده که بعضا با موجودی نسبتا بالای انبارها روبه رو شده اند یا احتمال کاهش حجم فروش خود را متصور می بینند برای تداوم فرآیند تولید به این سمت متمایل خواهند شد تا بتوانند گردش کار مرسوم خود را حفظ کنند
این فعال بازار درخصوص شیوه قیمت گذاری فعلی در بازار آزاد عنوان کرد: هم اکنون وضعیت بازار به نسبت سال های قبل تغییر جدی داشته است. در گذشته نرخ گذاری بر پایه یک روال مرسوم یعنی مورد توجه قرار دادن قیمت های تولیدی یک یا چند واحد خاص بوده و بر پایه این نرخ واحدهای مختلف در نقاط مختلف کشور قیمت گذاری می شد. این شیوه قیمت گذاری چیزی شبیه فرآیند کشف نرخ دستوری – سنتی بود ولی در شرایط فعلی این رسم بازار تغییر کرده است. هم اکنون بهای تمام شده شمش تحویل در کارخانه به همراه هزینه های تولید و یک حاشیه سود ملاک اعلام قیمت های پیشنهادی در بازار است و این وضعیت برای هر واحد تولیدی متفاوت بوده و هست. این در حالی است که بعضا قیمت شمش مورد معامله در بازار کمتر از نرخ های بورس کالا بوده یعنی می توان خارج از بورس نرخ های کمتری را به دست آورد. مداخلات دولتی و آینده بازار سعید رئوفی ، دیگر فعال بازار و صنعت فولاد عنوان کرد: ذهنیت و تمایل به قیمت سازی در بازارهای رسمی کاملا صحیح و پشتوانه علمی و اجرایی دارد. این در حالی است که با اما و اگرهای اقتصاد ایران و تصمیم گیری های ناشی از تصمیمات دولتی و البته جدی بودن حضور بخش های دولت در حوزه های مختلف اقتصادی ذات فرآیند کشف نرخ آزادانه در هاله ای از ابهام فرو خواهد رفت. البته در شرایط بازارهای رسمی همچون بورس کالا باز هم شاهد تصمیم گیری هایی نشات گرفته از تصمیمات دولتی هستیم. البته به ظاهر بخشی از دولت خصوصی شده ولی باز هم می توان رد پای دولت را در اغلب این شرکت ها به وضوح مشاهده کرد. یکی از آسیب های تصمیم سازی های دولتی و اعمال دستورات و بخشنامه ها در مکانیزم بازار پراکندگی نرخ و عدم تبعیت از مکانیزم بازار آزاد بوده و هست. به عنوان یک نمونه مشخص در هفته جاری قیمت پیشنهادی ورق در بورس کالا کمتر از بهای شمش بود که نشان می دهد واقعیت های بازار با بخشنامه ها دگرگون شده است. وی در خصوص یک تجربه در مورد تلاش برای دخالت دادن بخش خصوصی در تصمیم سازی ها عنوان کرد: در انجمن تولیدکنندگان فولاد تلاش کردیم تا ذهنیت بخش خصوصی حاکم باشد و حتی این ذهنیت در فرآیندهای تصمیم سازی اثر داشته باشد و به رغم حضور بسیاری از افراد توانمند بخش دولتی ، ولی باز هم مسیر تصمیم سازی ها از مسیر بخش خصوصی عبور کرده است. این در حالی بود که تولید فولاد به سرمایه گذاری کلانی نیاز دارد و بخش خصوصی که از توان ورود به این عرضه برخوردار باشد نیز محدود است.
رئوفی همچنین در خصوص شیوه قیمت گذاری در بورس کالا باز هم به انتقاد از قیمت گذاری دستوری پرداخت و گفت: بخش عمده ای از عرضه های هفته های اخیر در بورس کالا با نرخ گذاری دستوری عملیاتی شد و این واقعیت نقیصه بزرگی برای بازار فولاد به شمار می رود. پیشنهاد ما این بود که بازار را به جای قیمت گذاری دستوری ، از مدیریت بخشنامه ای رها و آزاد کنید و مکانیزم بازار در نهایت همه چیز را اصلاح خواهد کرد. هم اکنون شاهد هستیم که بازار فولاد به صوت منقطع و دقیق تر تکه تکه آزادسازی می شود مثلا می توان گفت که بهای شمش از سخت گیری های پیشین رها شده و این مسیر به سایر بخش های معاملاتی و مصنوعات فولادی منتقل خواهد شد. با توجه به این شرایط شاهد هستیم که بازار آرام گرفته و قیمت ها کاهش یافت. البته ذهنیت غالب در بازار در شرایط فعلی توجه به توانمندی های کوتاه مدت است یعنی به عرضه هایی با زمان تحویل کوتاهتر توجه می شود و همچنین نگاه معامله گران نیز به آینده کوتاه مدت معطوف شده است، واقعیت آن است که برای بیش از ۱۰ تا ۱۵ روز آینده نمی توان پیش بینی و برای آن برنامه ریزی کرد آن هم در شرایطی که نزدیک به دو هفته است که مشکلات حمل و نقل به دشواری های بازار فولاد افزوده شده است. مجید سعیدیان در همین خصوص عنوان کرد: قیمت ها در روزهای گذشته با یک مکانیزم کاملا دستوری پایین نگه داشته شد ولی این شیوه مدیریت بازار تاکنون پاسخگو نبوده و در آینده هم جواب نخواهد داد. این وضعیت تنها به دشواری های بیشتر واحدهای تولیدی در صنعت فولاد افزود.
الگوهای جهانی برای بازار فولاد
در ادامه این نشست اکبر میرزاپور به تجربه جهانی بازارهای کالایی در حوزه فولاد اشاره کرد و گفت: حرکت همه بازارها و همچنین بازار فولاد به یک شیوه قیمت گذاری مدرن در چارچوب بازارهای رسمی یک فرآیند اجتناب ناپذیر است که بهترین فضا برای این فرآیند بازارهای کالایی در دنیا و بورس کالا در ایران است. در این خصوص بحث بر سر این است که چگونه می خواهیم یا می توانیم این رویکرد را عملیاتی کنیم. تجربه جهانی از ورود زنجیره فولاد به بازارهای کالایی رسمی حکایت دارد؛ یعنی در اقصی نقاط جهان شاهد هستیم که زنجیره فولاد از سنگ آهن تا میلگرد به بورس کالا در قراردادهای نقدی و مشتقه وارد شده است. این مطلب البته به عرضه فیزیکی کالا، استفاده حداکثری از ظرفیت انبارها و ابزارهای مالی نوین نیاز دارد یعنی ذات فرآیند کشف نرخ در بازارهای کالایی رسمی در جهان را باید در استفاده حداکثری از تمامی زنجیره های فوق به شمار آورد. این در حالی است که سابقه بازارهای کالایی در جهان به نزدیک ۲۰۰ سال گذشته برمی گردد ولی در حوزه زنجیره فولاد این تاریخچه نزدیک یا کمتر از ۱۰ سال است و ایجاد این نیاز پس از بحران سال ۲۰۰۸ و نوسان شدید قیمت های جهانی خودنمایی کرد. به صورت دقیق تر احساس نیاز در جهان ، نیاز به مدیریت فرآیندها ، استانداردسازی معاملات و نیاز به ابزارهایی برای پوشش ریسک به جایی منتهی شد که جمع بندی آنها در نهایت حضور زنجیره فولاد در بورس های کالایی در جهان بود. اگرچه سابقه معاملات زنجیره فولاد در بورس های کالایی محدود است و نشان میدهد که این حضور نوپاست ولی با سرعت بالایی در حال گسترش و توسعه است
وی در خصوص واقعیت های موجود در مکانیزم کشف نرخ در بازار آزاد و مخصوصا بورس کالا عنوان کرد: اگر به گذشته بازگردیم شاهد خواهیم بود که چه رخدادهایی در این بازار به وقوع پیوسته است. از یک سیستم توزيع حوالهای دولتی در سال های گذشته به استقرار یک نظام مبتنی بر بازار در بورس کالای ایران رسیده ایم. به عنوان نمونه می توان گفت اگر یک تولیدکننده دولتی قصد داشت نرخ های پیشنهادی خود را حتی یک ریال افزایش دهد، به پیگیری ها و نامه نگاری های بسیاری نیاز بوده آن هم معلوم نبود که آیا با این درخواست موافقت بشود یا نه، هم اکنون بورس کالا نقش مهمی در بازار فولاد دارد اگرچه برای رسیدن به اینجا راهی طولانی پیموده شده است.
آرامش بازار با اوراق سپرده کالایی
مدیر توسعه بازار فیزیکی بورس کالا در ادامه با اشاره به اینکه با بازارهای گوناگونی در بورس کالا و حتی در چارچوب بازار فولاد رو به رو هستیم که الزامات متفاوتی دارند، گفت: برای هدایت و راهبری بازار ابزارهایی تعریف کرده ایم تا بازار را به شیوه ای جدید ترسیم کنیم. به عنوان یک نمونه مشخص در بورس کالا عرضه کننده با مشکلات بسیاری روبه روست ولی در چارچوب معاملات اوراق سپرده کالایی این محدودیت ها وجود نداشته و آزادی عمل داد و ستد با این اوراق به هیچ عنوان قابل مقایسه با معاملات فیزیکی مرسوم در بورس کالا نیست. به جرات می توان گفت که اوراق سپرده کالایی ابزاری پیشرفته برای معاملات است و امکانات مهمی را برای فعالان بازار به همراه خواهد داشت.
میرزاپور درخصوص اوراق سپرده کالایی عنوان کرد: این یکی از ابزارهای نوپا در بورس کالاست ، یکی از مصوبات شورای عالی بورس از سال ۹۴ با معاملات جو و ذرت آغاز به کار کرد و سپس به بازارهای سکه طلا و زعفران گسترش یافت. این اوراق به پشتوانه قبض انبار است و توسط انبارهای پذیرش شده بورس کالا به صورت اوراق بهادار صادر می شود، اوراق سپرده کالایی اوراق بهادار محسوب می شوند. به عبارتی از کارآیی اوراق بهادار یعنی معافیت از مالیات و امکان توثیق (وثيقه کردن در بانک ) برخوردارند. لازمه صدور این اوراق انبار پذیرش شده است یعنی زمانی که کالایی به انبار وارد می شود می توان به پشتوانه کالا، اوراق سپرده کالایی تعریف کرد که از امکان داد و ستد مجدد برخوردار است.
وی درخصوص فولاد و شرایط بازار آن عنوان کرد: فولاد کالایی است که با هزینه حمل بالایی که دارد بخشی از سودآوری آن تنها در فرآیند حمل مستهلک می شود بنابراین پیشنهاد ما این است که انبار تولیدکنندگان به عنوان انبار پذیرش شده در عرضه اوراق سپرده کالایی فولاد مورد استفاده قرار بگیرد یعنی واحد تولیدی به جز نقش تولید کننده ، نقش انباردار را هم بپذیرد که خود از درآمدزایی نسبی برخوردار است و می توان انبار تولید کننده را به عنوان انبار تحت کلید بورس کالا پذیرش کرد. هم اکنون از گواهی سپرده سکه طلا به عنوان وثیقه استفاده می شود و با یکی از بانک ها در حال مذاکره هستیم تا اوراق سپرده زعفران هم به عنوان وثیقه مورد پذیرش قرار بگیرد. همچنین میرزاپور عنوان کرد: به جز فعالان حرفه ای بازار فولاد بسیاری از سرمایه گذاران نیز می توانند در این اوراق سرمایه گذاری کرده و با توجه به کارکردهای معاملاتی و امکان تعریف ابزارهای مالی در آینده این شیوه معاملاتی بسیار مهم و جذاب خواهد شد. در پایان این نشست رئوفی دورنمای این ابزار مالی را جذاب ارزیابی کرد ولی شرط موفقیت آن را جذب سرمایه گذاران جدید و خریداران بالقوه و مخصوصا امکان توثیق این گواهی عنوان کرد.
۱۰ نکته که پیش از ورود به بازار رمزارزها باید بدانید
در میان «حضور افتخاری» دوجکوین در تلویزیون آمریکا و رشد روزافزون پذیرش بیتکوین در والاستریت، رمزارزها بیش از هر زمان دیگری در گذشته، مشتری پیدا کردهاند. حتماً این قیمتهای سربهفلککشیده برای تازهواردها وسوسهانگیز است؛ اما پیش از گامنهادن در این وادی باید به مخاطرات آن هم آگاه بود.
اگر تازه توجهتان به رمزارز جلب شده و احیاناً تصمیم به سرمایهگذاری دارید، پیش از خرید باید این ۱۰ نکته را بدانید؛ حتی اگر از قدیمیهای این بازارید شاید کسی را بشناسید که در این زمینه کنجکاو است؛ چون جایی شنیده قیمت برخی «کوین»ها صعودی است و با خرید و فروش آن میشود بسرعت پولدار شد!
۱- بیشتر از حدی که تاب ازدستدادنش را دارید، سرمایهگذاری نکنید
رمزارز نسبت به اغلب سرمایهگذاریهای دیگر خطر بیشتری دارد. در این بازار هیچچیز غیر از نوسان، تضمینشده نیست و نکتهی دیگر اینکه در اغلب موارد قانونگذاری بخصوصی برای آن نشده است و شرکت بیمهی سپردهگذاری دولتی در کار نیست. قیمت رمزارزها دقیقه به دقیقه بطور طوفانی بالا و پایین میرود. در حالی که بازار در حال حاضر دوران درخشان «گاوی» (وضعیت صعودی) را پشت سر میگذارد، پیشتر اصلاحهای طولانیمدت و دردناکی را تجربه کرده و تقریباً با اطمینان میشود گفت که باز هم تجربه خواهد کرد. خطر، درجات مختلفی دارد. بیتکوین، رمزارز اصلی، بیش از یک دهه است که هست و مشخصاً احتمال ازبینرفتنش کمتر از اغلب کوینها است اما حتی بیتکوین هم بیخطر نیست. بنابراین با مایملک یا پسانداز عمر خود روی هیچ کوینی قمار نکنید.
۲- بطور کامل تحقیق کنید
پیش از آنکه مقدار مشخصی از پول خود را در ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری کنید، باید ساعتها صرف تحقیق دربارهی این فناوری کنید تا ارزش پیشنهادی و خطرات آن را درک کنید («یک نفر پیدا میشود که آن را به قیمتی بالاتر از شما بخرد» ارزش پیشنهادی نیست). هر چیز مرتبط با این موضوع که میتوانید پیدا کنید، بخوانید (بخش یادگیری وبسایت «کویندسک» برای شروع جای خوبی است و بخش تحقیقات هم میتواند قدم بعدی باشد)؛ در انجمنهای مجازی رخنه کنید و محتواهای آنلاین را ببینید و بشنوید. از کتابخانه کتاب بگیرید اما نه فقط کتابهایی دربارهی ارزهای دیجیتال بلکه کتابهایی در زمینههای مرتبط با رمزنگاری، نظریههای بازی و اقتصاد. کویندسک و حتی سایتهای رقیب آن را مطالعه کنید. پیوسته پرسوجو کنید. اگر چیزی که میشنوید را درک نمیکنید ابایی نداشته باشید که از کسی دربارهی آن سؤال کنید. اگر باز هم برایتان قابل فهم نیست فکر نکنید که مشکل از شماست؛ اکثر آدمها فقط بلدند دریوری بگویند. آدمهای صادقتر و صمیمیتر برای کمک وقت میگذارند اما حتی آنموقع هم مراقب کسانی که جنس خود را تبلیغ میکنند باشید! آنها به شما میگویند چیزی که خودشان دارند را بخرید تا قیمتش بالا برود. حتی اگر متقاعد شدید، دنبال آدمهای شکاک بگردید (در این زمینه کمبودی وجود ندارد!) و استدلال آنها را هم در نظر داشته باشید. این حرف جان استوارت میل را به یاد داشته باشید: «آنکس که تنها جانب خودش از موضوع را میداند، چیز زیادی نمیداند». زمانی که فکر کردید بقدر کافی دربارهی چیزهایی که باید میدانستید تحقیق کردهاید، به این کار ادامه دهید چون احتمالاً هنوز کارتان تمام نشده است.
۳- در برابر «ترس ازدستدادن» مقاومت کنید
اگر تنها هدفتان از سرمایهگذاری در چیزی این است که از قافله عقب نمانید، تنها چیزی که در این راه از دست نخواهید داد، ازدستدادن همهچیزتان است! ترس ازدستدادن (FOMO) راه مطمئنی است برای نابودکردن تمام ثروتی که احتمالاً طی سالیان سال اندوختهاید. این واکنشی نسنجیده به چیزی است که ابتدا باید دربارهاش تحقیق کرد. دادوستد از سر شکم، بزودی شما را به شکمدرد رهنمون خواهد کرد! چیزی که میخرید را بشناسید؛ واقعاً بشناسید. رفتن به یک اپلیکیشن دادوستد و دیدن اینکه یک ارز در ۲۴ ساعت گذشته ۳۰ درصد یا بیشتر رشد کرده، تحقیق محسوب نمیشود. ممکن است شما آن بدشانسی باشید که ناچار است یک رمزارز را در حال سقوط قیمت بفروشد. هر کوینی «پامپر»هایی (کسانی که برای افزایش قیمت تلاش میکنند) دارد؛ حتی بیتکوین. تسلیم فشار همتایان خود نشوید. اینجا دبیرستان نیست. برای خودتان فکر کنید و موضوع را از نظر ارزندگی آن برای سرمایهگذاری ارزیابی کنید. تحقیق کنید و سپس دوباره تحقیق کنید.
۴- اعتماد نکنید؛ بررسی کنید
درست مثل والاستریت، کنگرهی ایالات متحده یا انجمن وکلای آمریکا، دنیای رمزارزها پر از شارلاتان است. بیش از حد لازم هستند کسانی که وعده میدهند پروژهی آنها همانی است که بیتکوین را به زیر خواهد کشید. اما آیا اینطور است؟ تنها یک راه برای فهمیدنش وجود دارد: تحقیق. حواستان به خریدنتان باشد و در عین حال وامگرفتنتان را هم بپایید. برخی صرافیهای رمزارزها، بالای ۱۰۰ برابر «اهرم» ارائه میکنند؛ یعنی شما میتوانید تا ۹۹ برابر هزینهی یک سرمایهگذاری را وام بگیرید. اگر ارزش یک کوین صعودی شود این کار میتواند سود شما را سرشار کند اما اگر راه دیگری برود بسرعت محو میشوید.
۵- اگر برای واقعیبودن زیادی خوب به نظر میرسد، هشیار باشید!
کلاهبرداران در این بازار فراوان یافت میشوند. در ماههای گذشته برخی اهالی توییتر از حضور ایلان ماسک در یک برنامهی تلویزیونی پربیننده سوءاستفاده کردند تا رمزارزهای مختلف به ارزش حدود ۱۰۰ هزار دلار را با گلریزان تقلبی از مردم کلاهبرداری کنند. جاعلانِ حسابِ توییتری آن برنامهی تلویزیونی، از قربانیان خود خواسته بودند تا مقادیر اندکی رمزارز برای تأیید آدرسشان به آنها ارسال کنند و اگر این کار را بکنند دهبرابرش را پس میگیرند! این موقعیت که برای واقعیبودن زیادی خوب به نظر میرسد، یک علامت هشدار است.
۶- مراقب «خطای واحد» باشید
صرف اینکه یک رمزارز در حدود یک دلار دادوستند میشود، بمعنی این نیست که ارزانتر از بیتکوین است؛ همهی کوینها برابر خلق نشدهاند. واقعیت این است که هزاران رمزارز وجود دارد که برخی در پی تقلید از بیتکوینند و برخی تلاش میکنند مسئلهای را حل کنند. سطح پشتیبانی توسعهدهندگان و غیرمتمرکز بودن همهی آنها با هم متفاوت است. تعیین قیمت یک کوین بمعنای این است که بپرسیم از آن کوین چندتا و چرا خلق شده است؛ کاربرد مفروض آن چیست؟ چهکسی روی آن کار میکند؟ جامعهی توسعهدهندگان آن چه اندازه است؟ مرتب بهروزرسانی میشود؟ مخزن آن در سایت «گیتهاب» - سایتی که بهروزرسانیهای نرمافزارهای منبعباز معمولاً در آن قرار داده میشود - چقدر فعال است؟ کدهای نوشتهشده برای یک پلتفرم ارز دیجیتال هم مثل یک ساختمان نیاز به نگهداری دارد و بیتوجهی میتواند به سازه آسیب بزند. نکتهی بسیار مهم: مدل امنیتی آن کوین چیست؟ «اثباتِ کار(PoW)»، «اثباتِ سهم (PoS)» یا چیزی دیگر؟ اگر اولی است، «هشرِیت» آن در مقایسه با سایر کوینهای «اثبات کار» چگونه است؟ اگر معنای این اصطلاحات را نمیدانید، آمادهی سرمایهگذاری نیستید.
۷- کلید نباشد کوینی در کار نیست
رمزارز هم مثل داراییهایی نظیر پول نقد یا طلا و جواهر است؛ یعنی فرض میشود که دارندهی آن، مالک و محق آن است. زمانی که دزدیده یا گم شود، از دست رفته است. بخاطر همین است که کاربران قدیمیتر توصیه میکنند کلید رمزنگاریشدهی کیف پول ارزهای دیجیتالتان را در اختیار هیچ شخص ثالثی، مانند یک صرافی، قرار ندهید؛ چون بیشتر این مؤسسات در بسیاری از نقاط دنیا زیر نظارت قانون نیستند و ممکن است مورد هک یا اختلاس قرار بگیرند. پلتفرمهای مالی غیرمتمرکز (دیفایDiFi-) در ۱۰ ماه گذشته بارها طعمهی سوءاستفادههای عظیمی شدهاند و پلتفرمهای متمرکزی مثل «بایننس» هم از این اوضاع سهم مناسبی بردهاند. به هر روی، محافظت خودتان از کلیدهایتان، روی یک دستگاه سختافزاری یا حتی تکهکاغذی که رشتهای از اعداد و حروف روی آن نوشته شده، میتواند کار اعصابخردکنی باشد که براحتی بر هم بریزد. بخاطر همین است که برخی ترجیح میدهند از متولیان شخص ثالث استفاده کنند. اینجا همهچیز را باید سبکسنگین کرد؛ آیا از خودتان مطمئنید که آن تکهکاغذی که رمز کیف پولتان را روی آن نوشتید یا گذرواژهی کلیدی برای دسترسی به رمزارزهایتان را گم نمیکنید؟ اگر نه، ناچارید به کس دیگری برای نگهداری از رمزارزهای خود اعتماد کنید و تاریخ دلایل کافی برای پرهیز از این کار به شما خواهد داد. (برای کاهش خطرات، چیزی به نام کیف پول چندامضایی هم وجود دارد؛ میتوان آن را طوری تنظیم کرد که برای خارجکردن سرمایه از کیف پول، مثلاً باب و آلیس هر دو باید از یک معامله خارج شوند، یا یکی از آنها بتوانند این کار را بکند، یا سه نفر از جمع باب و کرول و تد و آلیس و الخ؛ ولی خب کمی پیچیده است). گذشته از مسئلهی سوءاستفاده، صرافیها ممکن است هر زمان، به هر دلیل - از بدهی گرفته تا مشکلات حقوقی - امکان برداشت سرمایه از حساب را برای شما مسدود کنند. حتی فراتر از آن، برخی صرافیها زیرساخت لازم برای فعالماندن در تمام اوقات را ندارند - مثلاً صرافی کوینبیس و رابینهود - و در نتیجه هنگام نوسانات بازار اغلب درست کار نمیکنند. اگر از کیف پول شخصی استفاده نمیکنید، تضمینی وجود ندارد که بر کوینهای خود کنترل داشته باشید. چنانکه گفته شد دلایل مختلفی هست که ممکن است بخواهید از صرافی استفاده کنید؛ در این صورت حتماً باید قرارداد کاربری را بررسی کنید و مطمئن شوید که در برابر احتمالات مختلف محافظت میشوید.
۸- میتوانید کسری از بیتکوین یا هر کوین دیگری را بخرید
لازم نیست تمام یک کوین را بخرید. مثلاً بیتکوین تا هشت عدد اعشار قابل تقسیم است. اگر کنجکاوید که بدانید قضیهی بیتکوین از چه قرار است، میتوانید به اندازهی ۱۰ دلار از آن بخرید و با همان سرگرم باشید. همانطور که مارک کیوبان میلیونر معروف اخیراً در تلویزیون دربارهی خرید مقدار اندکی دوجکوین گفت «این از خرید یک بلیت لاتاری خیلی باحالتر است». البته متأسفانه او بدون اینکه دربارهی مالیات حرفی بزند مردم را ترغیب کرد که از دوجکوین در معاملاتشان استفاده کنند.
۹- به پیامدهای مالیاتی توجه کنید
این قضیه بخصوص در ایالات متحده مهم است؛ به چند دلیل: اولاً ادارهی درآمدهای داخلی برای محاسبهی مالیات، مایملک دیجیتال را مد نظر قرار میدهد، نه ارزها را. در نتیجه اگر کوینی را به قمیت یک دلار بخرید و ارزش آن دو برابر شود و شما سود حاصل از آن را برای خرید یک بسته آدامس بادکنکی خرج کنید، باید میزان سود خود را گزارش کنید و مالیاتش را بپردازید. علیرغم تلاشهای صنعت رمزنگاری برای لابیکردن، هیچ معافیت مالیاتیای در کار نیست. همچنین صرافیهای متمرکز معمولاً اطلاعات حساب کاربری ما را برای ادارهی درآمدهای داخلی ارسال میکنند. البته رمزارز به اندازهی بورس یا بانک قانونمند نیست. به هر روی، دولت فدرال با کسری عظیمی روبهروست و برای اینکه مأمورانی با عینک خلبانی آینهای بفرستد سراغتان که از دادوستد رمزارزها سؤالجوابتان کنند، تردید نخواهد کرد!
۱۰- با «میانگین قیمت» کار کنید و دربارهی قیمت حساس نباشید
بروید بیرون کمی هوای تازه بخورید، نرمش کنید و آفتاب بگیرید. با خانواده وقت بگذرانید. میتوانید همهی این کارها را بکنید «و» در رمز ارزها هم سرمایهگذاری کنید! بازارها روز به روز، ساعت به ساعت و دقیقه به دقیقه نوسان دارند اما هر رمزارزی یک قیمت کوفتی دارد. این یک شرطبندی بلندمدت است. اگر ترشح دوپامین دوست دارید بروید فیلم اکشن ببینید. بهترین راه برای سرمایهگذاری بدون دغدغه چیست؟ استفاده از راهبرد میانگین قیمت دلاری (DCA). از هر رمزارزی که دوست دارید مقدار مشخصی به دلار و در فواصل زمانی منظم (روزانه، هفتگی، ماهانه، سالانه؛ انتخاب با شماست) خرید کنید؛ بگذارید کنار و نگاهش نکنید. اگر دید بلندمدت دارید با استفاده از راهبرد میانگین قیمت، در نوسانات کوتاهمدت تحت فشار قرار نمیگیرید که بفروشید یا بیشتر بخرید.
دیدگاه شما