برای توسعه پایگاهها استعدادیابی بسیج در کنار دستگاه ورزش است
رئیس سازمان ورزش بسیج گفت، ما انتظارمان از وزارت ورزش و جوانان، فدراسیونهای ورزشی، کمیته ملی المپیک اینست کمک حال بسیج در زمینه های مختلف ورزشی باشند.
به گزارش خبرگزاری برنا، همزمان با ایام هفته دفاع مقدس سردار یزدانی رئیس سازمان ورزش بسیج در خصوص هفته دفاع مقدس و فعالیت های بسیج در عرصه ورزش ضمن گرامیداشت یاد و خاطره جانفشانی رزمندگان اسلام در هشت سال دفاع مقدس اظهار کرد، الحمدلله با حمایتهای خوبی که مسئولان بسیج در برنامه پنجم داشتند، سه کار راهبردی و استراتژیک را در بسیج توانستیم به جاهای خوبی برسانیم؛ یکی بحث زیرساختها بوده که ساخت نزدیک به 3 هزار سالن ورزشی در پنج سال که با حمایت مسئولان و تلاش آحاد بسیجیان صورت گرفت، یک کار بینظیر بود. در کنار آن مسئله تربیت نیروی انسانی متخصص بود، که این دو در کنار هم یعنی داشتن زیرساخت و تربیت نیروی انسانی متخصص که نشاندهنده توسعهیافتگی ورزش یک کشور است و الحمدلله با حمایت مسئولان این امر محقق شد و نزدیک به 17 هزار مربی و مدیر ورزشی را توانستیم در این پنج سال تربیت کنیم. سومین کار بزرگ تأسیس و راهاندازی پایگاه استعدادیابی بود. تقریباً چه کسی بیت کوین کور را توسعه میدهد؟ پنج سال پیش مسئول بسیج وقتان زمان ما را خواستند و گفتند برای یک کار اصولی و بنیادین در مسئله ورزش قهرمانی چه کاری باید انجام دهیم. معتقد بودند که بسیج باید به دنبال کاری باشد که واقعاً خلأهای ورزش قهرمانی را در کشور پر کند و کمکی به ورزش قهرمانی بکند. با توجه به تجربیاتی که داشتیم و در کشورهای مختلف دیده بودیم، پیشنهاد دادیم که اگر بخواهیم در عرصه بینالمللی دارای یک جایگاه پایدار باشیم و اینقدر نوسان نداشته باشیم، راهش این است که ورزش پایه تقویت شود و باید در بحث استعدادیابی و شناسایی استعدادها و تربیت تخصصی ردههای پایه وارد عمل شویم. پذیرفتند و گفتند برنامهتان را بیاورید. با کمک و تلاش اساتید علوم ورزشی در آن مقطع نرمافزار تست پیکرشناسی و تستهای مختلف دیگر آماده شد که نزدیک به هفت نوع تست برای ورود اولیه به پایگاه استعدادیابی تعریف شده بود.
وی افزود، اگر میخواستیم علمی پایهگذاری نکنیم، حتماً نتیجه نمیگرفتیم. این کار الگویش در دنیا وجود داشته و لازم بوده بومیسازی شود. این مدل را در چین خود من از نزدیک دیدم، در آلمان و روسیه و کشورهای مختلف هم اجرا میشود. این روش کار در ردههای پایه توسط اساتید علوم ورزشی کشورمان بومی شد و در سطح پایگاههای استعدادیابی بسیج پیاده شد. برای این کار یک نرمافزار خاص و تخصصی با تلاش نزدیک به یک ساله متخصصان تهیه و بومی شد. با راهنمایی اساتید مختلف علوم ورزشی در بخشهای روانشناسی ورزشی، فیزیولوژی ورزشی و. مانند دکتر عسگری، واعظ، دکتر طالبیان، شکیبایی و محمود خانی این نرمافزارها تهیه شد. با کمک اساتید آمادگی جسمانی نیز تستها و نرمافزارهای تخصصی پیکرسنجی نوشته شد. تا جایی که حضور ذهن دارم بیش از 2 هزار صفحه برای این بخش تخصصی برنامه نوشته شده و در همان دو سال اول به کارشناسان این پایگاه استعدادیابی که معمولاً فوقلیسانس علوم ورزشی به بالا هستند و به مربیان آموزش داده شده است. الحمدلله کار خیلی علمی و تخصصی جلو میرود که به هر حال امیدواریم این حرکت و فرایند ادامه پیدا کند، چون تازه از سال پنجم، ششم خروجی و محصول پایگاههای استعدادیابی خودش را نشان میدهد و این ورزشکاران آماده معرفی به تیمهای ملی ردههای پایه میشوند.
سردار یزدانی همچنین در مورد فعالیتهایی را که در پایگاههای استعدادیابی آغاز کردند افزود، برای حضور در پایگاههای استعدادیابی ابلاغ و فراخوان شد، تعدادی افراد آمدند و در همان فاز اول به دلیل اینکه شرایط عمومی را نداشتند، در تستهای اولیه یک عده ریزش داشتیم. کسانی که شرایط عمومی را داشتند به مرحله بعد تستهای تخصصی راه پیدا کردند و بعد از گذراندن تستهای تخصصی تعیین رشته شدند. رشتههای مد نظرمان هشت رشته پرمدالی بود که جوانان ایرانی نشان داده بودند میتوانند در عرصه بینالمللی اگر کار درست صورت بگیرد، برای ایران افتخارآفرینی کنند؛ این رشتهها عبارت بودند از کاراته، تکواندو، جودو، تیر و کمان، ووشو، قایقرانی، دوومیدانی و تیراندازی. انتخاب رشتهها بر اساس بحث و بررسی و تحقیق بود، منتها در یک سری از رشتههایی که اشباع بودیم، مثل کشتی که زیرساختش به وفور در کشور هست یا مثلاً فوتبال و والیبال ما ورود نکردیم. بنا این بود که هر جا که خلأ هست ورود کنیم، لذا این رشتهها را انتخاب کردیم. البته اینطور نیست که نخواستیم در رشتههای دیگر ورود کنیم، بلکه دیدیم که خلأ بیشتر در این رشتههایی که عرض کردم هست، لذا این کار پنج سال پیش استارت خورد و کار شروع شد.
وی در مورد انتخاب برنامه ریزی مدیران و مربیان که کف کار و وظیفه اصلی را در تربیت ورزشکاران بر عهده دارند اظهار داشت، شاید حدود 600، 700 مربی عمومی و تخصصی آمادگی جسمانی برای این پایگاهها تربیت کردیم، کار آموزش این عزیزان در دو سال اول مهیا شد، اینها آمدند و ثبت نام کردند. در این کلاسها امکاناتی مانند لباس و. رایگان دادیم و شهریه نگرفتیم، حتی بعضیها را که مثلاً از مناطق محروم بودند، هزینه ترابری و حق ایاب و ذهابشان را هم برعهده گرفتیم.
سردار یزدانی در خصوص جوانانی که در المپیادها میدرخشند و جزو نفرات برتر قرار میگیرندتاکید کرد، این بچهها از بخش پایه شروع میکنند و آموزش میبینند، در مسابقات استانی هدایت میشوند و در واقع تجربه استانیشان را کسب میکنند، بعد در برنامههای کشوری بسیج که همین برگزاری المپیاد است، نخبگانشان شناسایی میشوند. کارشناسان ما در باشگاه مقاومت مرکز در این المپیادها برترینها را شناسایی میکنند و برای تیمهای باشگاهی مقاومت سراسر کشور از جمله باشگاه مرکزی خیلیها از این عزیزان برایشان قرارداد بسته شده و در این تیمهای باشگاه مقاومت فعال هستند. منتها آن چیزی که باعث بشود اینها واقعاً به آن اندازههایی که پیشبینی کردهایم برسند حمایت کشوری است. یعنی بالاخره باشگاه مقاومت یک ظرفی دارد، ما اعتقاد داریم واقعاً باید فدراسیونها و سازمان تیمهای ملی سازمان لیگها بیایند و بچههایی که تخصصی رشد کردند و در این پنج شش سال بالا آمدند را شناسایی و حمایت کنند. حتی این زمینه فراهم شود که این ورزشکاران برتر جذب تیمهای دیگر شوند؛ اشکالی ندارد بروند در تیمهای دیگر به کارشان ادامه بدهند و بعد انشاءالله به تیمهای ملی ورود کنند.
وی در مورد همکاری متولیان اصلی ورزش و فدراسیونها با بسیج گفت، ما انتظارمان از وزارت ورزش و جوانان، فدراسیونهای ورزشی، کمیته ملی المپیک به صورت عملی پای کار بیایند و کمک حال بسیج در این زمینه باشند. بر اساس انتظارات حضرت آقا که از بسیج داشتند هر جا خلأیی در کشور وجود دارد بسیج ورود و کمک میکند. ما در واقع خودمان را کارگر دستگاه ورزش کشور میدانیم، کارگری که هیچ مزدی هم انتظار ندارد. کسانی که این کار را در سراسر کشور در این پایگاهها دنبال میکنند، یک سری بچههای تحصیلکرده و متخصص هستند که بیمزد و بیمنت کار میکنند. فقط از وزارت ورزش انتظار داریم برای توسعه این پایگاهها در کنار بسیج قرار بگیرد.
رئیس سازمان ورزش بسیج همچنین در مورد پشتوانهسازی برای آینده ورزش و کار استعدادیابی اظهار کرد، برای رسیدن چه کسی بیت کوین کور را توسعه میدهد؟ به چنین برنامهریزی برای توسعه رشتههای پایه و تربیت قهرمانان آینده باید طرز تفکر و نوع نگاه مدیران ورزشی به این مسئله تغییر کند و به اهداف بلندمدت و نه کوتاهمدت توجه کنیم. طبیعتاً مدیری که فرایندگرا نباشد، حاضر نیست در این عرصه وارد شود، مدیر نتیجهگرا مسلماً در این مسئله ورود پیدا نمیکند، بنابراین نگاه مدیران ورزشی کشور چه در کمیته المپیک چه در وزارت چه فدراسیونها نگاهشان باید فرایندگرا باشد. یعنی کاری که کشورهای مختلف برای پشتوانهسازی ورزششان انجام میدهند. به کشورهایی که در رنکینگ جهانی، عناوین اول تا دهم المپیک یا جهانی را دارند نگاه کنید، میبینید با توجه به برنامهریزیشان در بخش پایه، تغییراتی که در جدول دارند در هر دوره یک پله یا دو پله است؛ یا یک پله بالا رفتهاند یا یک پله پایین آمدهاند. معنا و مفهومش این است که اینها برنامهریزی و چشمانداز دارند و نتایجشان دارای نوسان زیادی نیست. حداقل یک برنامه 20 ساله در مقاطع پنج یا چهار ساله دارند و بعد خرد میشود به برنامههای یک ساله ولی نگاهشان به 20 سال آینده است. در کشورمان نیز باید این راه را برویم؛ چه روی این صندلی باشیم، چه نباشیم، حکم این مسئولیت برای ما دو سال است یا 10 سال فرقی نمیکند، اگر سیستمی فکر کنیم و سیستمی عمل کنیم، ریلگذاری منطقی 20ساله در ورزش باید بکنیم. هر کسی باید در دوران مدیریت خودش سه سال، چهار سال یا پنج سال این لوکوموتیو را به جلو در این مسیر صحیح حرکت بدهد و به دیگری بسپارد. اگر کار این طوری جلو برود، خروجی کارش هم محفوظ و نتیجه هم مشخص است.
گردشگری سلامت در نبود متولی به حاشیه می رود
با توجه به بازی قدرت میان وزارت بهداشت و میراث فرهنگی گردشگری سلامت در نبود متولی به حاشیه می رود به گزارش گروه فرهنگی : گردشگری سلامت سه برابر گردشگری معمولی درآمد زاست که اگر روی آن متمرکز شویم می توانیم در کنار بحث درمان به درآمدزایی بسیار بالای آن فکر کنیم. این را سرپرست اداره گردشگری سلامت وزارت بهداشت می گوید و تاکید دارد که در کتاب اعتبار بخشی ملی بحث حقوق بیماران معرفی شده که اگر بیمارستان های ما این استانداردها را رعایت کنند، بیماران داخلی شاهد رشد کیفیت و برای بیماران خارجی جذب بیشتر گردشگر خارجی را شاهد باشیم. ما برای گردشگری سلامت به لحاظ زیرساختی دچار مشکل هستیم از جمله بحث حمل و نقل و نیز تخت های بیمارستانی که باید بهبود بخشیده شود. طرح آی پی دی برای مجوز دار کردن مراکز درمانی از مدت ها پیش صادر شده است اما بحث اعتبار بخشی، موضوعی بین المللی است؛ از جمله موارد تحت اقدام ما در این زمینه اعتبار بخشی ملی با رعایت الزامات آی اس کو آ است که بسیار معتبر است ما در تلاشیم تا استاندارد داخلی را با استاندارد بین المللی هماهنگ کنیم. بحث بیمه های بین المللی و انتقال پول نیز بحث مهمی است که باید زیرساخت های آن در سطح بین الملل حل و فصل شود. در این زمینه شرکت های تسهیل کننده می توانند دلالان را ساماندهی کنند که با اقدامات صورت گرفته در سازمان گردشگری باید تعداد این شرکتهای گردشگران به قدری رشد کنند تا دست دلالان کوتاه شود. اما سه کشورافغانستان، عراق و آذربایجان جزو مهمترین کشورهای گردشگری سلامت برای کشورمان به حساب می آیند که در صورت برنامه ریزی صحیح می توانند یکی از راه های کسب درآمد غیر نفتی کشور باشد. مهدی کریمی رئیس شورای سیاستگذاری مرکز توسعه گردشگری سلامت در کشورهای اسلامی در این زمینه با بیان اینکه گردشگری سلامت میتواند یک سوم از درآمدهای نفتی که مبلغی بیش از چندین ۱۰ میلیارد دلار است را پاسخگو باشد، عنوان کرد: سالیان سال است کش و قوس عجیبی بین وزارت بهداشت و میراث فرهنگی وجود دارد و متاسفانه هر کدام از آنها در حال پیشروی در بحث اعمال قدرت هستند و به تسهیل کسب و کار در این صنعت فکر نمیکنند و هنوز متولی گردشگری سلامت مشخص نیست. حوزههای قلب، چشم، ارتوپدی، پیوند اعضا، پوست و زیبایی ارزش افزوده ما در این صنعت هستند و میتوانند توجه بسیاری را بهسوی خود جلب کنند با این وجود در حال حاضر ما با کشورهای پیشرو این حوزه فاصله چندین ساله داریم و اگر اراده مسئولان ما برای انجام اقدامات در آن قرار نگیرد، همین میزان گردشگر را هم از دست میدهیم. **بدون بیمه نمیتوان انتظار حضور گردشگران خارجی را داشت وی در پاسخ به این موضوع که همانطورکه سال گذشته شاهد آسیب دیدن تعدادی از گردشگران سلامت بودیم؛ ضرر تعامل پیدا نکردن وزارت بهداشت و سازمان میراث فرهنگی به گردشگران سلامت منتقل شده و موجب کاهش روزافزون آنها میشود، به خبرنگار ایلنا بیان کرد: این موضوع درست است ولی یکی از مهمترین کارهایی که باید در کشور ما انجام شود؛ ساماندهی صنعت بیمه است. وقتی نمیتوانیم غیر از بیمه حوادث گردشگران خارجی را بیمه دیگری کنیم، چطور میتوان انتظار داشت که گردشگران در حوزه سلامت به ایران بیایند. البته لازم است بگویم که حوزه سلامت فقط حوزه درمان نبوده و زیرمجموعههای مختلفی دارد که ازجمله آنها میتوان به گردشگری در حوزههای ورزشی، آب درمانی، تندرستی، سبز و . اشاره کرد. **ایران از لحاظ سرویسدهی در ردیف بدترینها وی با اعلام این مطلب که یکی از مهمترین علتهایی که سبب از بین رفتن فرصتهای گردشگری ما شده، این موضوع است که هنوز توانایی معرفی خود به کشورهای دیگر را نداریم، چه کسی بیت کوین کور را توسعه میدهد؟ افزود: در حال حاضر به شدت در حال مذاکره با وزارت خارجه هستیم تا از نمایندگیهایمان در کشورهای دیگر بهعنوان یک مرکز اقتصادی استفاده کنند و گردشگری سلامت ایران را پرزنت کنند تا آنها بفهمند که ما در این حوزه چقدر ظرفیت و امکانات داریم. ولی اینطور که پیداست مسئولان زیاد تمایلی به انجام چنین کارهایی ندارند؛ چراکه آنها بهاندازه سیاست؛ به اقتصاد اهمیت نمیدهند. کریمی در بخش دیگری از صحبتهایش با بیان اینکه زنجیره ارزش امکانات ما در خیلی از حوزهها بستگی مستقیم با قیمت ارزانتر داشته و روی آن میتوانیم خیلی مانور دهیم، بیان کرد: در حال حاضر ایران در بین ۱۴ کشور همسایه خود بهترین امکانات را در حوزه گردشگری داراست؛ اما از لحاظ سرویسدهی جزو بدترینها به شمار میآید. در کشور ما علاوه بر حضور پزشکان بسیار متبحر و همچنین وسایل نسبتا پیشرفته؛ قیمت درمان نیز یک سوم کشورهای دیگر است اما در حال حاضر از بین کشورهای همسایه تنها از عراق، افغانستان و آذربایجان به ایران میآیند که البته با این شرایط افغانستان هم در حال گرایش پیدا کردن به کشورهای هند و پاکستان است. دلیل این موضوع انجام اقدامات عجیب و غریب و همچنین نگرشی است که تنها به فعال بودن بخش دولتی فکر میکند. امروز ناکارآمدی بخش دولتی در بحث میراث فرهنگی کاملا مشخص بوده و نیازی به توضیح دادن نیست با این وجود به هیچ وجه اجازه ورود به بخش خصوصی داده نمیشود. **گردشگری سلامت بهترین مسیر برای تبلیغ وی در ادامه با بیان اینکه یکی از مهمترین مسائلی که در بحث گردشگری با آن مواجهیم، مدون نبودن برنامهها در این حوزه است؛ گفت: در حال حاضر استانداریهای ما در تلاشند تا قانونهای لازم را برای تمام استانها یکسان کنند و به این صورت هیچ استانی بهصورت مستقل و متفاوت عمل نکند و شاهد اتفاقاتی برای گردشگران نباشیم.با توجه به امنیتی که در کشور ما وجود دارد، تصور کنید اگر کسی در آن سلامت خود را به دست بیاورد؛ چه برداشتی توسط جهانیان از ما صورت میگیرد. شما وقتی سلامت را به شخصی ارزانی میکنید در واقع بهترین چیز را به او دادهاید و چهکاری بهتر از اینکه بتوان با آن جمهوری اسلامی ایران را در عرصه بینالمللی نشر داد. گردشگری سلامت یعنی نفوذ در قلبهای مردم و بهترین مسیر برای تبلیغ کشور ما است. **دیدگاهی برای پرداختن به گردشگری سلامت در کشور وجود ندارد رئیس شورای سیاستگذاری مرکز توسعه گردشگری سلامت در کشورهای اسلامی با بیان اینکه مسئولیتی که به عهده دارد؛ مرتبط با نهادی بینالمللی بوده و ربطی به دولت ایران ندارد؛ ادامه داد: شأنیت گردشگری ما به واسطه دیدگاههای بسیار کوتاهمدت آقایانی که آن بالا نشستهاند؛ به شدت در حال به خطر افتادن است. این افراد اصلا به فکر منافع ملی نیستند و در حال حاضر فرصتهای گردشگری ما تک به تک در حال از بین رفتن است. ۵۸ کشور اسلامی در این حوزه هستند و هرکدام از آنها باتوجه به اینکه گردشگری سلامت حرفه بهشدت اشتغالزایی است؛ پرداختن به آن را برای خود الزام میدانند ولی در ایران دولتها خودشان را ملزم به انجام چنین کارهایی ندیده و انگار این موضوعات برایشان اهمیتی ندارد.
اکبرصداقت- پژوهشگر فنی تحقیق و توسعهصنعتی– باید جملاتم را در ابتدا اینگونه آغاز کنم: وقتی صفحههای امروز جامعه ایران را ورق ورق میکنم با ادبیاتی مواجه میشوم که ابداعکنندگان آن حتی در تحلیلهایشان به خود زحمت نگارش با زبان فارسی را هم [بیشتر]
قدس آنلاین | Qudsonline
رئیس مرکز برنامهریزی و منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش:
نهادها در تکریم معلم به وظیفه خود عمل کنند
رئیس مرکز برنامهریزی و منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش بابیان اینکه نهادها باید در تکریم معلم به وظیفه خود عمل کنند، گفت: تکریم از مدرسه شروع و به تمام دستگاهها ختم میشود.
به گزارش قدس آنلاین به نقل از مهر، اسفندیار چهاربند بعدازظهر یکشنبه در همایش علمی توسعه حرفهای معلمان در همدان بابیان اینکه تکریم معلم نباید محدود به یک هفته باشد، گفت: باید تکریم معلم و تقویت فعالیت علمی و فرهنگی به صورت مستمر در دستور کار باشد.
رئیس مرکز برنامهریزی و منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش توسعه را ترکیب چند سرمایه دانست و افزود: در کشورهای توسعهیافته با خرید مواد خام و ترکیب آن با سرمایه، توسعه پایدار را برای کشور رقم میزنند چراکه توسعهای که در نوسان باشد، پایدار نیست.
چهاربند باتاکید بر اینکه برای رسیدن به توسعه پایدار ایجاد زیرساختها لازم و ضروری است، گفت: توسعه در قالب سرمایه فیزیکی و کالبدی تجلی پیدا میکند.
رئیس مرکز برنامهریزی و منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه کشورهای قدرتمند با تخریب زیرساختهای کشورهای منطقه غرب آسیا قصد خرید نفت ارزان از آنها را دارند، یادآور شد: داشتن سرمایه طبیعی و فیزیکی به تنهایی توسعهآور نیست.
چهاربند باتاکید براینکه سرمایه انسانی با تلاش و بدون داشتن سرمایههای طبیعی توسعه آفرین می شود، گفت: سرمایه انسانی به خودی خود به وجود نمیآید.
کشورهایی در توسعه موفق هستند که قبل از هر توسعهای به توسعه فرهنگی دست یابند
وی سرمایه فرهنگی را مورد توجه قرار داد و با بیان اینکه کشورهایی در توسعه موفق هستند که قبل از هر توسعهای به توسعه فرهنگی دست یابند، گفت: مهاجرت سالانه ۱۲۰ هزار فارغالتحصیل دانشگاهی حدود ۵۰ میلیارد دلار ضرر به همراه دارد که این مقدار هزینه چیزی مساوی با درآمد نفت است.
چهاربند با بیان اینکه حساسیت بر روی فرهنگ کم است و فقط به شعار درمانی اهمیت دادهایم، گفت: اگر معلم را به عنوان سرمایه فرهنگی قبول کردیم، به تکریم او پرداختهایم کمااینکه معلم مهمترین سرمایه هر کشور است.
تا زمانی که آموزش و پرورش با پول نفت اداره شود فارغالتحصیل آن نمیتواند نگاه فرهنگی را بسط و حاکم کندوی بابیان اینکه تا زمانی که آموزش و پرورش با پول نفت اداره شود فارغالتحصیل آن نمیتواند نگاه فرهنگی را بسط و حاکم کند، افزود: محصول چنین نگاهی فرهنگ نیست.
وی با انتقاد به اینکه در بخش تکریم نهادی مشکل داریم و نهادها باید در بخش چه کسی بیت کوین کور را توسعه میدهد؟ تکریم به وظیفه خود عمل کنند، یادآور شد: باید تعریف درستی از وظایف ارائه داد.
رئیس مرکز برنامهریزی و منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه نهادها باید در تکریم معلم به وظیفه خود عمل کنند، افزود: تکریم از مدرسه شروع میشود و به منطقه، اداره کل، وزارتخانه و دستگاهها ختم میشود و مجلس و دولت نیز باید به این موضوع اهمیت دهند.
مدیرکل آموزش و پرورش استان همدان نیز با بیان اینکه تکریم معلم نه بخشنامهای و نه دستورالعملی است بلکه نیاز به فرهنگسازی چه کسی بیت کوین کور را توسعه میدهد؟ دارد، گفت: گره خوردن معیشت معلم به معلمی از آسیبهایی است که به جایگاه وی وارد شده است.
مصطفی خزاعی با بیان اینکه عدهای فکر می کنند که چون درآمد معلم پایین است منزلت اجتماعی او نیز در سطح پایین قرار دارد که این فکر نادرستی است، گفت: منش و رفتار معلم تکریم را میآموزد.
وی با بیان اینکه باید معلمی را وارد نظام تعلیم و تربیت کنیم که دارای ویژگی مطلوب باشد، افزود: باید به همه ابعاد مسئله توجه شود.
رئیس دانشگاه پیام نور همدان نیز با بیان اینکه برای تشکیل حکومت باید یک آرمان با اهدافی مشخص ترسیم شود، اظهار داشت: هدف هر کشور رسیدن به توسعه و رفاه اجتماعی در بالاترین سطح است.
هر جامعهای باید برای رسیدن به توسعه به آموزش و پرورش توجه کند
صفی الله صفایی با بیان اینکه هر جامعهای باید برای رسیدن به توسعه به آموزش و پرورش توجه کند، گفت: معلم بیشترین تأثیرگذاری را در این زمینه دارد.
صفایی با اشاره به اینکه باید از هزینههای دیگر کاسته و آنرا به آموزش تزریق کنیم، افزود: باید چه کسی بیت کوین کور را توسعه میدهد؟ به آموزش و پرورش توجه کنیم.
وی با بیان اینکه آموزش و پرورش نظام اجتماعی را متحول میکند، عنوان کرد: معلمان میتوانند دانشآموزان را در این مسیر ترغیب و تشویق کنند.
مدیر پردیسهای دانشگاه فرهنگیان استان همدان نیز در این همایش بابیان اینکه انقلاب اسلامی ایران تنها انقلابی بود که رهبری آن وجه معلمی داشت و این مهم وجه تمایز با سایر انقلابهای جهان است، گفت: هر سخنی که پشت آن معلم باشد پایدار میماند.
علیرضا علیصوفی بابیان اینکه باید به رویکرد فرهنگی و انقلابی توجه شود، گفت: باید گفتمانساز بود.
رسایی: خبرنگاری مستعدترین شغل برای جاسوسی است!
نماینده اسبق مجلس درباره اینکه آیا ارتباطی بین بودجه ۵۳ میلیار دلاری آمریکا با برخی رسانههای داخلی وجود دارد، گفت: از این بودجه بخش عمدهای به رسانههای خودشان اختصاص دارد تا بتوانند علیه جمهوری اسلامی و کشورهای مقاومت هزینه کنند.
حمید رسایی
تهران ۲۰ شب گذشته ۸ آبان صحنه بررسی اقدامات برخی از خبرنگاران داخلی در حوادث اخیر بود. در بیانیه نهادهای امنیتی اطلاعاتی ایران به اقدامات آمریکا و برخی کشورها برای ایجاد آشوب و ناامنی در کشور اشاره شده بود. بر اساس این بیانیه، آمریکا با برگزاری دورههای آموزشی در کشورهای ثالث به تربیت نیروهایی برای خبرسازی در ایران پرداخته است.
به همین منظور تهران ۲۰ برای بررسی عملیات زنجیرهای برخی روزنامهها در دفاع از جاسوس خبرنگاران میزبان شهریار حیدری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامب و حمید رسایی، مدیرمسئول هفته نامه ۹ بود.
هزینه هنگفت آمریکا در رسانه برای جلوگیری از نفوذ ایران
حیدری درباره هزینه ۵۳ میلیارد دلاری آمریکا در حوزه رسانه برای ایران گفت: بیش از ۴۰ سال است که آمریکا در حوزه رسانه و موضوعات مختلف با هدف ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی فعالیت میکند. تمام کارکردها هم مورد رصد نهادهای امنتی جمهوری اسلامی بوده؛ البته این کارکردها بعضا به صورت آشکار و بیشتر به صورت پنهان است. یکی از ابزارهای مورد استفاده آمریکا برای مقابله با نفوذ جمهوری اسلامی ایران در بین الملل، ابزار رسانهای است.
مطالب بیشتر:
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی افزود: چندین شبکه علیه جمهوری اسلامی راهاندازی کردهاند. این شبکهها احتیاح به اعتبارات دارد. این رسانهها در هفتههای اخیر از هر اتفاق کوچکی چقدر بزرگنمایی کردند تا بهرهای بگیرند. واقیعتش بر کسی پوشیده نیست. عددی که اعلام شد عدد نیمه آشکار است و طبیعتا هزینههای پنهانی هم وجود دارد که این بر نهادهای امنتی پوشیده نیست. ابعاد این مسائل قابل توجه و بررسی است.
و روزنامهای که نام خبرنگارانشان در بیانیه سپاه و وزارت اطلاعات بود تیتر زدهاند که خبرنگاری جرم نیست یا خبرنگاری را ممنوع کنید. در کشور ما خبرنگاری نه ممنوع است و نه جرم است آنچه جرم است وطن فروشی و جاسوسی است.
چه کسی بیت کوین کور را توسعه میدهد؟
رسایی درباره اینکه آیا ارتباطی بین بودجه ۵۳ میلیار دلاری آمریکا با برخی رسانههای داخلی وجود دارد، گفت: از این بودجهای که تامین شده بخش عمدهای به رسانههای خودشان اختصاص دارد تا بتوانند علیه جمهوری اسلامی و کشورهای مقاومت هزینه کنند بخشی هم طبیعتا به واسطههایی داده میشود که عناصری در داخل دارند و برای فعالیت رسانهای باید تامین بشوند. ۲۵ سال پیش آیت الله مصباح در خطبههای نماز جمعه تهران به این پدیده اشاره کردند و بعدا اسناد و مدارک روشن و شفافی از ارتباط خبرنگاران روزنامههای زنجیرهای آن روز با دستگاههای جاسوسی منتشر شد. امروز هم نمیشود انکار کرد. هر کس نفوذ در این بخش را کتمان بکند یا کور است یا خود را به کوری زده است.
این آقایان منکر این هستند که خبرنگاران میتوانند جاسوس باشند؟ کار خبرنگاری به دلیل استعدادی که در آن است مستعدترین جا برای جاسوسی است.
این نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: خبرنگارها سطح گستردهای به اخبار دارند. مستعدترین جا برای کسب خبر جایی است که خبرنگارها هستند. این بیاحترامی به قشر خبرنگار نیست. ما خیل عظیمی از خبرنگاران داخلی داریم که واقعا زحمت میکشند و قصد بسیاری از آنها خدمت به مردم است هرچند که شاید بعضی از جاها به نظر من ممکن است اشتباهی داشته باشند و با هم هم نظر نباشیم. جاسوس خبرنگاری عنوانی است که در همه جای دنیا رایج است و فقط اینجا نیست.
عملکرد برخی رسانهها در شرایط اخیر رفوزه بود
احسان رستگار، خبرنگار و فعال اجتماعی در تماس تلفنی درباره عملکرد رسانههای داخلی به تهران ۲۰ گفت: ما لازم است که از روزنامه نگاران به عنوان طیفی تلاشگر و زحمتکش با حقوقهای مالی و معنوی کم و با تهدیدهای فرصت شغلی بالا حمایت کنیم. دو شب پیش که بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و سپاه منتشر شد توقع میرفت که این مسئله جدی گرفته بشود، اما متاسفانه اتفاقی که افتاد بنده توئیتی خطاب به مدیرمسئولان روزنامههای شرق و هممیهن منتشر کردم و سوال کردم که طبق این بیانیه موضعشان درباره دو خبرنگاری که دستگیر شدهاند چیست.
رستگار افزود: متاسفانه آقای رحمانیان، مدیرمسئول روزنامه شرق گفتند که اینها تهمت و دروغ است و خانم حامدی با من هماهنگ بوده و با اقدامات وی مورد تایید من بوده است. آیا این عملکرد یک مدیرمسئولی است که باید مسئولیت معنوی و حقوقی مجموعه را بپذیرد؟ مدیرمسئول شرق به جای اینکه برای مردم درباره محتوایی که برای رسانههای بیگانه ارسال شده، توضیح بدهد نباید به امثال ما تهمت دروغ بزند. آیا بیانیه مشترک را قبول ندارند؟ نهادهای اطلاعاتی را قبول ندارند؟ کجا را قبول دارند؟ بخشی از عملکرد رسانههای اصلاحطلبها در داخل واقعا رفوزه بوده است.
این خبرنگار و فعال اجتماعی ادامه داد: این برای من ناراحت کننده است. نباید فعالیت افراد ناصالح به حساب تمام خبرنگاران نوشته شود. اکثر صنف ما از لحاظ کاری و اخلاقی سالماند. وقتی کسی این حوزه را بدنام میکند امثال مدیرمسئول شرق باید پاسخگو باشند.
رسایی: خبرنگاری مستعدترین شغل برای جاسوسی است
حیدری در ادامه با اشاره به پدیده جاسوس خبرنگاری در کشور گفت: در طول ۲۰ سال گذشته تعدادی از خبرنگاران به واسطه نهادهای اطلاعاتی به اتهام همکاری دستگیر و تحویل مراجع قضایی شدهاند. این که بخواهیم در این مورد که جرمشان ثابت شده صحبت کنیم زود است. در حال حاضر متهماند. اینها بحثهایی است که مطرح شده و نهایتا دادگاه تعیین تکلیف میکند. بیش از ۴۰ سال است که در نظام جمهوری اسلامی چپ، راست، اصولگرا و اصلاح طلب قدرت را در دست دارند و دولتها جا به جا میشوند.
وی افزود: نکته اساسی مورد توجه رسانهها این است که برای آمریکا چپ و راست نداریم. هدف غایی آنها ساقط کردن نظام به دلیل نفوذ نظام جمهوری اسلامی در پهنه دنیاست. نظامی که به پشتیابی امام و مردم شروع شد. این حکایت از قدرت مدرم و نظام دارند. وقتی که حرف امنیت و منافع ملی در میان است همه روزنامهنگاران برای حفظ امنیت صحبت و بحث میکنند. نقد وجود دارد و قابل بررسی است، اما نتیجه و خروجی بحث در شرایط فعلی، حفظ اتحاد، وحدت، همبستگی و امنیت ملی است.
رسایی در خصوص عملکرد برخی رسانههای داخلی در پوشش آشوبهای اخیر گفت: دو روزنامهای که نام خبرنگارانشان در بیانیه سپاه و وزارت اطلاعات بود تیتر زدهاند که خبرنگاری جرم نیست یا خبرنگاری را ممنوع کنید. در کشور ما خبرنگاری نه ممنوع است و نه جرم است آنچه جرم است وطن فروشی و جاسوسی است. این افراد هم به دلیل خبرنگاری دستگیر نشدهاند. مدیر مسئول روزنامه شرق مصاحبه کرده و گفته خبرنگار با من هماهنگ بوده؛ این نکته خوبی است که دستگاههای امنتی از ایشان هم توضیح بخواهند.
مدیرمسئول هفتهنامه ۹ دی خاطرنشان کرد: بعد میگوید دلیلی ندارد که خبرنگار را ببرند خارج از کشور برای آموزش. یعنی این مدیر مسئول همین قدر هم متوجه نمیشود که اینها به اسم آموزش خبرنگاری به آن ور میروند. البته تعجبی نیست. همین مدیر مسئول شرق از برجام نخوانده دفاع میکرد. بعد که آفتهای برجام مشخص شد ایشان در یک گفتگو اعلام کرد که ما برجام را بزک کردیم. وی ادامه داد: این آقایان منکر این هستند که خبرنگاران میتوانند جاسوس باشند؟ کار خبرنگاری به دلیل استعدادی که در آن است مستعدترین جا برای جاسوسی است. البته ما عمامه به سر جاسوس هم داریم. حتی در عالیترین مقامها در کشور نفوذ پیدا کردند و ۸ سال کشور را زمین گذاشتهاند و کاری که یک جاسوس میخواست انجام بدهد را انجام دادند. جیسون رضاییان کسی بود که در شرق سرمقاله مینوشت. یکی از تیترهای جیسون رضاییان این بود: کامیابی روحانی، تغییر نگرش جهان به ایران.
رسایی افزود: چند سال پیش یکی از خبرنگاران شرق که کاریکاتوریست بود مطلب خودش را برای برنامه صبحگاهی مسعود بهنود که در بیبیسی پخش میشد فرستاد به اعتبار اینکه تا فردا مطلب و تصویر در روزنامه چاپ میشود. اما مدیر مربوطه به این نتیجه میرسد که مطلب را چاپ نکند و در روزنامه چاپ نمیشود. فردا بهنود به چه کسی بیت کوین کور را توسعه میدهد؟ اعتبار اینکه این کاریکاتور در شرق چاپ شده به آن اشاره کرد و آن متن و محتوا در آن روز در روزنامه نبود.
نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی ادامه داد: یا خانمی که همه نام او را میدانند مدتی خبرنگار روزنامه ایران بود. همه هم او را میشناسند. ایشان در لبنان آموزش دیده بود که از چه ابزاری برای نزدیکی به مسئولان استفاده کند و مقالات آمریکاییها در روزنامه دولتی ایران را به نام خودش چاپ میکرد. نمونههای این جاسوسها خیلی زیاد است.
رستگار درباره خطی که رسانههای خارجی در حوادث ایران طی کردند، گفت: خیلی از این افرادی که دستگیر شدند و این دو نفر که اسامیشان در بیانیه درج شده کارگاههای آموزشی مختلفی را در مالزی، ترکیه، اروپا و … گذرانده و دورههای عملیات تروریستی دیدهاند. ارتباط ساختارمندی بین طیف خاصی از روزنامه نگاران اقلیت با بیبیسی فارسی، رادیو فردا، صعودی اینترنشنال، منوتو و… وجود دارد. به همین دلیل در زمان مقتضی میبینید که با هم یکپارچه شروع به عملیات میکنند.
ما در دانشگاه شریف ۸۰۰۰ دانشجو داریم در این میان ۱۰۰ نفر هستند که این رفتارها را بروز میدهند. الفاظ و فحشهای رکیکبه کار میبرند و ضرب و شتم و حمله به دیگران میکنند. به اینها نمیشود گفت دانشجو؛ به نوعی داعشجو هستند در لباس دانشجو.
این فعال اجتماعی خاطرنشان کرد: اتاق فکر آنها مشترک است. هدفشان تضعیف نظام نشان دادن ایران به عنوان کشوری ویران و ناامن است. برخی از خبرنگاران رسانههای فعلی و گذشته سابقه مشعشعی دارند. خانم مسیح علینژاد با رئیس جمهور وقت هم مصاحبه میکرد. ما علاوه بر اینکه جاسوس خبرنگار و آخوند جاسوس داشتیم، رئیسجمهور جاسوس هم داشتیم. آقای بنیصدر رئیسجمهور جاسوس بود. از این بابت هیچ عجیب نیست که یک خبرنگار ضدانقلاب از بنسلمان حمایت کند و اورا منادی تحول در حکمرانی عربستان معرفی کند.
وی گفت: نباید تعجب کنیم که مواضع ترروریستی از دهان خبرنگارانی که پناهنده شدند، دربیاید. باید شروع به واکسن زدن به این فضا بکنیم نه سم پاشی به کسانی که میخواهند شفافیت ایجاد کنند.
اتحاد، حلقه مفقوده طیفهای مختلف داخلی
حیدری درباره اینکه ۲۷۰ شبکه فارسیزبان علیه کشور برنامهسازی میکنند، گفت: طبیعتا با جنگ و درگیریهای نظامی نتوانستند اقدامات موثری علیه جمهوریاسلامی انجام بدهند. بزرگترین ابزار جنگ رسانهای و استفاده از رسانههای فارسیزبان است. بیش از ۷۲ سرویس اطلاعاتی علیه امنیت جمهوریاسلامی فعالیت میکنند. امروز در این شرایط ما وظیفه داریم باتوجه به فرمایشات رهبری که تاکید به همدلی دارند همه را متوجه این خطرات بکنیم.
بعد از حادثه شاه چراغ کسی که در خیابان است جزو این دسته نمیشوند. مسئولین قاطعانه میگویند کسی دیگر به خیابان نیاید. اینها معترض نیستند، مردم همراه اینها نیستند. این دوپهلو موضع گرفتن باعث انجراف مردم میشود.
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس افزود: وظیفه همه رسانهها از اصلاحطلب و اصولگرا این است که نسبت به تقویت امنیت و یکپارچپگی تلاش کنند. این وظیفه قانونی و شرعی ما است. این اتفاقات به بیرون از مرزها کشیده شده و معترضین بیشتر به ناکارآمدی دستگاههای اجرایی که باعث بیکاری و بدبینی شدهاند، اعتراض میکنند. ۹۰ درصد از همینهایی که به خیابان آمدند، نظام و ولایت را قبول دارند و حاضرند جانشان را بدهند، اما کارکرد دولتها را قبول ندارند. به نوعی اعتراض به عملکردهاست نه به نظام.
رسایی: برخی از دانشجویان معترض، داعشجو هستند
رسایی در پاسخ به اظهارات شهریار حیدری گفت: این حرف را اگر در مورد روزهای اول بگویید قابل پذیرش است. اما الان ۴۰ روز گذشته است. شما که در کمیسیون امنیت ملی هستید بیشتر اطلاع دارید که الان حدود ۱۰ روز است که تجمعات از اعتراض گذشته و وارد اغتشاش شده است. آنها به شکل وحشیانه رفتار میکنند. ما در دانشگاه شریف ۸۰۰۰ دانشجو داریم در این میان ۱۰۰ نفر هستند که این رفتارها را بروز میدهند. الفاظ و فحشهای رکیکبه کار میبرند و ضرب و شتم و حمله به دیگران میکنند. به اینها نمیشود گفت دانشجو؛ به نوعی داعشجو هستند در لباس دانشجو.
وی افزود: کسی که رکیکترین الفاظ را به کار میبرد و چادر از سر دختر دانشجو برمیدارد، جزو دستهای که آقای حیدری میگوید نیست. وقتی که اینگونه میگوییم که ۹۰ درصد از کسانی که در خیابان هستند نظام را قبول دارند سیستم امنیتی دچار خطا میشود. خصوصا بعد از حادثه شیراز امروز هر نوع اعتراض خیابانی در راستای خلاف امنیت ملی است. کسی که به خیابان میآید، شعار میدهد و به آتش میکشد دیگر نمیتواند بگوید هیجانی شده است و ما بگوییم که اینها مشکلشان معیشت است. همه شعارشان خصوصا الان در چهلمین روز فحشهای رکیک است. طلبه و نیروهای انتظامی را به فجیعترین وضع شهید میکنند.
رسایی گفت: بعد از حادثه شاه چراغ کسی که در خیابان است جزو این دسته نمیشوند. مسئولین قاطعانه میگویند کسی دیگر به خیابان نیاید. اینها معترض نیستند، مردم همراه اینها نیستند. این دوپهلو موضع گرفتن باعث انجراف مردم میشود.
حیدری نیز در جواب گفت: با بخشی از صحبتهای شما موافقم با بخشی هم موافق نیستم. به عنوان عضو کمیسیون امنیت ملی درباره ابعاد این قضیه بیشتر از شما اطلاع دارم. نباید همه معترضین در پروسه ۴۰ روزه در برابر نظام و ولایت تلقی شوند. خیلی از اینها اشتباه کردهاند. اما الان دیگر توجیهی ندارد. من خواهش میکنم از مردم بزرگوار ایران اسلامی که درک کنند که در سایه امنیت توسعه و اشتغال ایجاد میشود. عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی افزود: دشمنان نظام جمهوری اسلامی قصد کردند نظام را ساقط کنند و شمایی که معترض هستی و به خیابان میآیی اگر خدشهای به امنیت کشور وارد شود دودش به چشمت خواهد رفت. امیدواریم دیگر شاهد اعتراضی نباشیم و با پلیس ونهادهاهی امنیتی همکاری بکنیم.
رستگار در ادامه در واکنش به اظهارات مهمانهای حضوری برنامه گفت: مواضع آقای حیدری را دقیق متوجه نشدم. اما اگر بحث رهبری است، رهبر انقلاب در سخنرانیشان به دلسوزان بیبصیرت اشاره کردند و فرموندند اگر نفهمیدید دیگر بفهمید. الان زمان مطالبهگری است که یک نفر بیاید بگوید که بس کنید. در وضعیتی هستیم که جیسون رضاییان جاسوس از خرابکاران حمایت میکند. الان وقت وحدت است و زمان گرفتن مواضع دوپلو نیست.
رسایی در پایان تهران ۲۰ گفت: استراتژی اینها روی هجمه رسانهای بدون وقفه و گسترده است. گستردگی این جبهه تا الان بیسابقه است. این نه برای حجاب است نه برای مهسا امینی؛ بلکه برای ویران نشان دادن ایران است. در عکسی که مربوط به آقای خاتمی و چند خبرنگاران است و مربوط به ۲۵ سال گذشته، ۵ نفر آنها در رسانههای خارجی فعالیت میکنند. مسیح علینژاد، رکسانا صابری، نفیسه کوهنورد و. آن روز وقتی که میگفتیم اینها کار جاسوسی میکنند، میگفتند که نگویید. ۳۰ سال دیگذ باید دوباره بگوییم که اینهایی که در عکس هستند همانهایی هستند که در سالهای گذشته میگفتیم که این کار را کردهاند.
موضوع مهم ناترازی گاز در کشور / اگر سرمایه گذاری نشود، با کمبود گاز مواجه خواهیم شد
رکنا اقتصادی: آنطور که در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس با عنوان «بررسی عملکرد ماده (۱۲) قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر و ارتقای نظام مالی کشور و آییننامه اجرایی آن» آمده چه کسی بیت کوین کور را توسعه میدهد؟ است، رابطه غیرشفاف این قانون با قانون اصل ۴۴، نحوه نظارت بر بازپرداخت سرمایهگذاری انجام شده، نامطمئن و دستنیافتنی بودن منابع بازپرداخت پروژهها، عدم شفافیت در مراحل گزینش و اجرای طرحها، در نظر نگرفتن مشوقهای لازم برای ایجاد انگیزه در دستگاههای دولتی و عدم رعایت اصول شکلی و قانوننویسی درنگارش این قانون، ایراداتی هستند که مانع از کارآمدی و عملیاتی شدن این قانون شدهاند.
به گزارش رکنا از روزنامه ایران، موضوع ناترازی تولید و مصرف انرژی در کشور بخصوص ناترازی گاز موضوع جدیدی نیست. چنانکه در سالهای پایانی دولت دوازدهم، این ناترازی در زمستان باعث شد نهتنها گاز صنایع و پتروشیمیها دچار محدودیت شدید شود، بلکه برای اولینبار در ماههای سرد سال ۱۳۹۹ با قطعی گسترده و مکرر برق ناشی از کمبود سوخت مواجه بودیم.
اگرچه این ناترازی در زمستان ۱۴۰۰ به همت وزارت نفت دولت سیزدهم مدیریت شد و بهرغم سرمای سخت زمستان با افت فشار گاز و قطع برق مواجه نشدیم و سوخت جایگزین بیشتری در اختیار صنایع قرار گرفت تا عدمالنفع آنها به حداقل برسد، اما واقعیت آن است که این ناترازی از میان نرفته است. به عبارت دیگر این ناترازی قطعاً سال به سال با توجه به افزایش مصرف گاز از یکسو و رسیدن میادین به نیمه دوم عمر خود و کاهش فشار مخازن و به تبع آن کاهش تولید گاز، بیشتر هم خواهد شد.
اهمیت ناترازی گاز تا آنجاست که وزیر نفت در ۲۶ مهر ماه به مجلس شورای اسلامی فراخوانده شد تا به تشریح ابعاد مختلف وضعیت تراز گازی کشور بپردازد. جواد اوجی، وزیر نفت اعلام کرد «بیش از ۷۰ درصد انرژی کشور با گاز طبیعی تأمین میشود. مصرف انرژی در ایران بیش از میانگین جهانی است. همچنین در فصل سرد سال حدود ۲۴۰ میلیون مترمکعب در روز ناترازی گاز طبیعی داریم. طی ۸ سال آینده ۸۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در بالادست و پاییندست نیاز است که اگر سرمایهگذاریهای لازم صورت پذیرد، به تدریج ظرف ۳ تا ۴ سال آینده ناترازی گاز نخواهیم داشت.»
کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی بهعنوان کمیسیون تخصصی مرتبط هم، موضعی مشابه وزارت نفت اتخاذ کرد و ضمن تأیید وضعیت بحرانی و مخاطرهآمیز تراز تولید و مصرف گاز طبیعی کشور، بر نیاز کشور به سرمایهگذاری جدی در این بخش برای افزایش تولید از میادین جدید و نگهداشت تولید میادین موجود تأکید کرد. در واقع دو بازوی تخصصی در دولت و مجلس در حوزه نفت و گاز از کسری گاز و لزوم سرمایهگذاری هنگفت در این حوزه خبر دادند. اغلب نمایندگانی که پشت تریبون مجلس قرار گرفتند نیز کم و بیش مطالب مشابهی درباره نیاز صنعت نفت و گاز به سرمایهگذاریهای سنگین مطرح کردند. البته این موضوع عجیبی هم نیست. صنعت نفت در سراسر جهان یکی از برترین صنایع محسوب میشود و با وجود سودآوری بالا، این صنعت در هیچ جای جهان بدون سرمایهگذاری سنگین قادر به ادامه حیات نیست.
بهرغم اعلام نظر دو بازوی تخصصی دولت و مجلس و دلایل فراوانی که درباره اهمیت سرمایهگذاری در صنعت نفت برای ادامه حیات آن وجود دارد، رئیس مجلس شورای اسلامی درخصوص تأمین سرمایه مورد نیاز برای نگهداشت و افزایش تولید گاز، واکنش غیرمنتظرهای نشان داد.
قالیباف تأکید کرد که کشور برای سرمایهگذاری در صنعت نفت پول ندارد و نمیتوانیم سرمایه مورد نیاز صنعت نفت را تأمین کنیم و باید به جای سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز به سراغ بهینهسازی مصرف گاز برویم. قالیباف به ماده ۱۲ قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر نیز اشاره کرد و پرسید چرا این قانون برای اصلاح الگوی مصرف و بهینهسازی مصرف گاز به درستی اجرا نشده است. وی به قرارداد وزارت نفت با مترو که سالها پیش بسته شده بود به عنوان یکی از مصادیق این امر اشاره کرد. درباره گفتههای رئیس مجلس شورای اسلامی موارد ذیل باید مورد توجه قرار گیرند:
نخست آنکه برنامه ششم توسعه به عنوان یک قانون بالادستی مصوب مجلس، وزارت نفت را موظف به سرمایهگذاری برای افزایش تولید گاز به۱.۳ میلیارد مترمکعب در روز کرده است. برای تحقق اهداف این «قانون» مصوب مجلس، لااقل به همان اندازهای که وزیر نفت در مجلس اشاره کرد، باید در بالادست صنعت گاز سرمایهگذاری انجام شود. به عبارت دقیقتر، آنچه وزیر نفت به آن اشاره کرد و در سالهای گذشته نیز مورد اشاره مسئولان قرار گرفته بود، در واقع منابع مورد نیاز برای تحقق این قانون بوده است. اگر رئیس مجلس شورای اسلامی، اجرای قانون مصوب مجلس را اولویت نمیداند یا قوانین دیگری را مقدم بر این قانون بالادستی میداند، احتمالاً باید در رویه قانونگذاری مجلس به صورت کلی تجدیدنظر کرد، چرا که ظاهراً این شیوه قانونگذاری مجلس را، رئیس آن هم قبول ندارد.
دوم اینکه هیچکس در اهمیت بهینهسازی مصرف انرژی کوچکترین تردیدی ندارد. بخصوص تأمینکننده اصلی انرژی یعنی وزارت نفت. اما کسی از خود پرسیده است که چرا اکثر طرحهای صرفهجویی در مصرف انرژی و بهینهسازی مصرف در طول سالهای گذشته با موفقیت همراه نبودهاند؟ دلیل واضح است. بدون اصلاح قیمت حاملهای انرژی، هیچ انگیزهای در بخش خصوصی، دولت و مردم برای مشارکت در طرحهای بهینهسازی وجود ندارد و به همین دلیل عملاً در یک دهه گذشته طرحهای موفقی به غیر از توسعه گازرسانی و جایگزینی گاز با نفت سفید در این زمینه اجرا نشده است.
به عبارت دقیقتر، زمانی که گاز به صورت رایگان در اختیار نیروگاههای دولتی و خصوصی قرار میگیرد، هیچیک از این نیروگاهها کوچکترین علاقهای به افزایش راندمان نشان نخواهند داد. نیروگاهها با مصرف متوسط روزانه ۲۰۷ میلیون چه کسی بیت کوین کور را توسعه میدهد؟ مترمکعب گاز در روز، مهمترین مصرفکننده گاز محسوب میشوند که البته بخش اعظم برق تولیدی آنها نیز در بخش خانگی مصرف میشود. بازده نیروگاهها بهطور متوسط ۳۴ درصد برآورد میشود، در حالیکه مطابق با قانون هدفمندی یارانهها این صنعت مکلف بوده در انتهای برنامه پنجم توسعه، به بازدهی ۴۵ درصدی دست یابد. از سویی دیگر در طول برنامه ششم توسعه، وزارت نیرو صرفاً مجاز به احداث نیروگاههای جدید با بازدهی بیش از ۵۵ درصد است. هر دو تکلیف قانونی به یک دلیل ساده بر زمین ماندهاند. تا وقتی گاز رایگان وجود دارد، هیچ دلیلی برای سرمایهگذاری و افزایش راندمان وجود ندارد و حجم زیادی از گاز کشور از این طریق هدر میرود.
بخش خانگی با سهم ۲۷ درصدی از سبد مصرف گاز طبیعی کشور و متوسط مصرف ۱۷۱ میلیون مترمکعب در روز یکی دیگر از منابع مهم اتلاف گاز طبیعی است.
شیوه احداث ساختمانها و نظارت بر طراحی آن، تجهیزات و مصالح مورد استفاده در ساختمان نظیر تجهیزات گرمایشی و سرمایشی، درب، پنجره و عایقبندی آن از مهمترین مؤلفههای تأثیرگذار در اتلاف انرژی در بخش خانگی است که به دلیل عدم اجرای مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان، هیچ اقدامی برای اجرای آنها انجام نشده است. دلیل آن نیز ساده است. هدررفت انرژی رایگان بسیار به صرفهتر از سرمایهگذاری برای کاهش اتلاف انرژی است. بنابراین با ادامه روند موجود هرگز هیچ اتفاقی برای بهینهسازی مصرف انرژی در این بخش نخواهد افتاد. حال اگر گفتههای آقای قالیباف درباره ناترازی گاز به معنی پشتیبانی مجلس شورای اسلامی و رئیس آن از اصلاح قیمت حاملهای انرژی به شکل مؤثر باشد تا اجرای پروژههای بهینهسازی صرفه اقتصادی پیدا کنند، باید آن را به فالنیک گرفت.
سوم آنکه از دلایل کندی پیشرفت طرحهای بهینهسازی مصرف انرژی با استفاده از ماده ۱۲ قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر، عدم امکان تأمین سرمایه اولیه توسط سرمایهگذار عامل صرفهجویی سوخت، نوسانات قیمتهای جهانی سوخت، طولانی بودن زمان بازپرداخت منابع حاصل از صرفهجویی سوخت به عامل صرفهجویی و در نهایت عدم پیشبینی منابع لازم در ردیف پرداختیهای تبصره ۱۴ قوانین بودجه سنواتی و عدم اولویت تخصیص اعتبار طرحهای بهینهسازی مصرف انرژی نسبت به سایر تعهدات تبصره ۱۴ بوده است. کمااینکه در همان پروژه مورد اشاره قالیباف یعنی قرارداد توسعه حمل و نقل مسافر با قطار شهری (مترو) در تهران و هشت کلانشهر فیمابین وزارت نفت و شهرداریهای کلانشهرها، بهرغم انعقاد قرارداد ۷۶۴ میلیون دلاری در چند سال گذشته، مترو در همه این سالها رقمی حدود ۵ درصد این قرار داد یعنی حدود ۴۰ میلیون دلار عملکرد داشته است. اما این همه ماجرا نیست. ماده ۱۲ قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر بر اساس گزارش بازوی پژوهشی مجلس، دچار مشکلات ذاتی در بعد قانونگذاری نیز هست که باعث ناکارآمدی و غیرقابل اجرا شدن آن شده است.
آنطور که در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس با عنوان «بررسی عملکرد ماده (۱۲) قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر و ارتقای نظام مالی کشور و آییننامه اجرایی آن» آمده است، رابطه غیرشفاف این قانون با قانون اصل ۴۴، نحوه نظارت بر بازپرداخت سرمایهگذاری انجام شده، نامطمئن و دستنیافتنی بودن منابع بازپرداخت پروژهها، عدم شفافیت در مراحل گزینش و اجرای طرحها، در نظر نگرفتن مشوقهای لازم برای ایجاد انگیزه در دستگاههای دولتی و عدم رعایت اصول شکلی و قانوننویسی درنگارش این قانون، ایراداتی هستند که مانع از کارآمدی و عملیاتی شدن این قانون شدهاند.
رئیس مجلس در نشست روز ۲۶ مهر پرسید چه دلیلی وجود دارد که ما قانون را برای بهینهسازی مصرف انرژی اجرا نمیکنیم؟ بخشی از پاسخ همینجاست.
قانون عملیاتی و کارآمدی نوشته نشده است و بازوی پژوهشی مجلس هم از سالها پیش اشکالات آن را گوشزد کرده است. اما مجلس در طول این سالها، هیچ اقدامی برای اصلاح این قانون ناکارآمد و معیوب انجام نداده است. حالا اگر دغدغه اجرای ماده ۱۲ قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر برای رئیس مجلس واقعی و جدی است، بهتر بود برای اجرایی شدن این قانون در وهله نخست ایرادات واضحی که مرکز پژوهشهای مجلس به قانون گرفته است را برطرف کند، سپس دنبال بقیه دلایل اجرا نشدن قانون بگردد.
چهارم اینکه با وجود واجب بودن پرداختن به بهینهسازی انرژی، اما نباید از یاد برد که شدت ناترازی گاز به اندازهای است که صرفاً با بهینهسازی مصرف آن هم در میان مدت، شکاف آن پر نخواهد شد و حتی با اجرای همه پروژههای تعریف شده در این بخش نیز نیاز به سرمایهگذاری برای نگهداشت و افزایش تولید گاز از میان نخواهد رفت، چرا که کشور در حال توسعه است و هر سال شاهد افزایش صنایع و نیروگاههای جدیدالاحداث، واحدهای مسکونی جدید، توسعه حملونقل بار و مسافر و توسعه سایر بخشهای خدماتی هستیم که این همه نیاز به سوخت بویژه گاز دارد.
پنجم شاید بدترین تعبیری که رئیس مجلس در نشست ناترازی گاز به کار برد عبارت کاسه گدایی به دست گرفتن برای تأمین منابع مورد نیاز برای سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز با استفاده از درآمدهای همین صنعت یا تخصیص ۱۰ درصد از منابع صندوق توسعه ملی به صنعت نفت و گاز بود.
سرمایهگذاری از محل منابع حاصل از صنعت نفت و گاز در این صنعت عظیم، واقعبینانهترین اقدامی است که ریسکهای کشور در زمینه امنیت انرژی را به حداقل خواهد رساند. بعلاوه همه کشورهای موفق نفتی جهان نیز به همین ترتیب عمل میکنند. از نروژ به عنوان یکی از موفقترین نمونههای اداره صنعت نفت تا کشورهای خاورمیانه، همه میدانند که ادامه حیات صنعت نفت وابسته به سرمایهگذاری بخشی از منابع حاصل از آن در خود صنعت است و بدون آن، به سرعت همه منابع درآمدی حاصل از صنعت نفت و گاز یعنی مهمترین منبع درآمد ملی ایرانیان تحلیل رفته و از بین خواهند رفت.
حال اگر این اصل بدیهی، در ادبیات مسئولان به گرفتن کاسه گدایی تعبیر شود و تعابیر اینچنینی درباره این صنعت به ادبیات رایج در محیطهای تصمیمگیری کشور تبدیل شود، در سالهای آینده شاهد تشدید ناترازی تولید و مصرف انرژی و به تبع آن شاهد رکود اقتصادی و کاهش امنیت انرژی خواهیم بود.
دیدگاه شما