بازاریابی پینترست | 8 استراتژی پینترست که باید بدانید
بازاریابی پینترست فقط یک شبکه اجتماعی نیست. بلکه یک موتور جستجوی بصری و ابزار بهره وری است. نحوه استفاده از Pinterest برای تجارت را بیاموزید.
آیا در حال حاضر فقط از بازاریابی پینترست برای برنامه ریزی تعطیلات رویایی خود استفاده میکنید یا غذاهای شیرینی خوش طعم پیدا میکنید.
یا از Pinterest برای کسب و کارتان نیز هم استفاده میکنید؟
اگر هنوز از پینترست برای تجارت خود استفاده نمیکنید، ممکن است زمان آن رسیده باشد که نام تجاری خود را در این پلتفرم بصری در نظر بگیرید.
پینترست به کسب و کارها، در هر اندازه ای که باشد، یک روش منحصر به فرد برای بازاریابی ارائه میدهد.
بازاریابی پینترست به عنوان یک موتور جستجوی بصری برای برند شما عمل خواهد کرد.
این به این دلیل است که پینرز (Pinners) برای الهام گرفتن به پلتفرم میآید.
آنها میخواهند چیزهای جدید را امتحان کنند، ایدههای جدید را کشف کنند، دستور العملهای عالی را بیابند و اغلب برای خرید بعدی خود از آنها الهام بگیرند.
این مقاله برای شروع کار تمام اصول بازاریابی پینترست را پوشش میدهد، از جمله:
- بازاریابی پینترست چیست؟
- نحوه استفاده از Pinterest برای تجارت
- نحوه راه اندازی حساب تجاری Pinterest برای بازاریابی پینترست
- زبان مهمی که باید بدانید که به استراتژی بازاریابی پینترست شما کمک میکند
- نحوه استفاده از Pinterest با Hootsuite
بازاریابی پینترست چیست؟
بازاریابی پینترست مجموعه ای از تاکتیکها است که پینترست را در استراتژی بازاریابی رسانههای اجتماعی بزرگتر کسب و کار شما برای دستیابی به مخاطبان جدید و افزایش آگاهی نسبت به برندها و محصولات شما قرار میدهد.
به گفته Pinterest Business، بازاریابان رسانههای اجتماعی به پلتفرم زیر مراجعه میکنند تا:
- به مخاطبان جدیدی برسید و حضور آنلاین خود را افزایش دهید.
- ترافیک بیشتری را به وب سایت یا فروشگاه آنلاین کسب و کار هدایت کنید.
- تبدیلهایی مانند ثبت نام در خبرنامه، فروش بلیط یا خرید را تشویق کنید.
به عبارت دیگر، استفاده از Pinterest برای تجارت، میتواند به نام تجاری شما کمک کند تا به تعداد زیادی از مردم برسد و درآمد کسب کند.
قبل از اینکه به نکات مهم در بازاریابی پینترست بپردازیم، بد نیست با “بازاریابی شبکه های اجتماعی” بیشتر آشنا شوید.
از سال 2021، Pinterest چهاردهمین شبکه اجتماعی بزرگ جهان با 459 میلیون کاربر فعال در هر ماه است.
دسترسی تبلیغاتی آن چشمگیر است:
در حقیقت، 80 درصد از پینرهای هفتگی یک برند یا محصول جدید را در Pinterest کشف کرده اند. و آمار Pinterest نشان میدهد که تعداد Pinnerها و بورد(Board)های ایجاد شده، سال به سال در حال افزایش است.
اگر کسب و کار شما همان جمعیتی را که Pinterest را دوست دارد و از آن استفاده میکند هدف قرار دهد، این پلتفرم میتواند بسیار مفید باشد. این پلتفرم در طول تاریخ زنان و افرادی را که میخواهند خرید کنند یا پروژه جدیدی را شروع کنند جذب کرده است. از سال 2021، محبوبیت آن در بین کاربران بیشتر میشود.
Pinterest همچنین در بین افرادی که به دنبال الهام مثبت هستند محبوب است- این پلت فرم برای FOMO یا موضوعات بحث برانگیز نیست.
اکنون که میدانید بازاریابی Pinterest چیست، وقت آن است که به نحوه بازاریابی مشاغل خود در Pinterest بپردازید.
8 نکته مهم برای نحوه استفاده از بازاریابی پینترست برای تجارت:
1- یک استراتژی بازاریابی پینترست ایجاد کنید:
درست مانند هر کانال رسانههای اجتماعی دیگر، با ترسیم یک استراتژی رسانههای اجتماعی برای Pinterest شروع کنید. فقط، سریع وارد آن نشوید.
ایجاد یک استراتژی بازاریابی Pinterest به این معنی است:
- تعیین اهداف SMART (خاص، قابل اندازه گیری، دست یافتنی، مرتبط و محدود به زمان). آیا امیدوارید این پلتفرم علاوه بر کسب دنبال کننده در Pinterest، ترافیک وب سایت شما را افزایش دهد، فروش محصول خاصی را افزایش دهد یا ثبت نام را برای رویدادی انجام دهد؟
- آشنایی با مخاطبان عمومی Pinterest و اطلاعات جمعیتی که به احتمال زیاد از این کانال استفاده میکنند.
- آشنایی با مخاطبان خاص Pinterest برند شما.
- با توجه به آنچه رقبای شما در این بستر رسانههای اجتماعی انجام میدهند.
- برنامه ریزی و گنجاندن محتوای نام تجاری برای Pinterest در تقویم محتوای رسانههای اجتماعی خود.
هنگامی که یک استراتژی برای بازاریابی پینترست تعیین کردید، میتوانید کار را در جهت اهداف خود شروع کنید.
2- محتوای جذاب و فریبنده را پین کنید:
Pinterest یک پلتفرم نکات مهم برای ایجاد یک استراتژی بصری است، بنابراین استفاده موثر از آن برای تجارت به معنای تولید محتوای بصری با کیفیت بالا و جذاب برای اشتراک گذاری است.
بنابراین، چه چیزی باعث ایجاد یک پین فریبنده میشود؟
- تصاویر عمودی (Vertical imagery) :
دادهها نشان میدهد 82 درصد از کاربران در Pinterest در تلفن همراه مرور میکنند. با نسبت تصویر 2 : 3 عکاسی کنید تا از به هم خوردن تصاویر ناخوشایند جلوگیری کنید.
- کیفیت تصویر و فیلم خود را در نظر بگیرید :
شما میخواهید از پیکسل شدن اجتناب کنید، بنابراین با کیفیت ترین تصویر و ویدئویی را که Pinterest توصیه میکند، هدف بگیرید.
توضیحات خوب میتواند به شما در بهبود سئو، افزودن زمینه به تصاویر و تشویق کاربران برای کلیک روی پیوندها کمک کند.
عنوانی را که پیام بصری شما را تقویت میکند، در نظر بگیرید.
- برند تجاری سلیقه ای:
اگر برای نام تجاری شما منطقی است و با استراتژی بازاریابی پینترست شما مطابقت دارد، لوگوی خود را در پینهای خود قرار دهید تا برند شما در Repin گم نشود.
- مطمئن شوید که لینک های شما کار میکنند :
لینک های شکسته به نام تجاری شما کمک نمیکند! اطمینان حاصل کنید که لینک با پین شما به خطای 404 نمیرسد و سریع بارگیری میشود تا بهترین تجربه کاربری را به Pinners ارائه دهد.
در نهایت، ثابت قدم باشید! پینینگ (Pinning) مداوم و روزانه موثرتر از ایجاد یک بورد (Board) و پر کردن یکباره آن است. و پین کردن به طور مرتب تضمین میکند که محتوای شما به مخاطبان بیشتری میرسد.
استفاده از Hootsuite برای برنامه ریزی پینها به نام تجاری شما کمک میکند تا در بالای تقویم محتوای شما قرار گیرد.
3- فرمتهای مختلف Pin را امتحان کنید:
Pinterest یک پلت فرم اشتراک گذاری تصویر است، اما فقط مربوط به عکسها نیست.
ویدئویی را بارگزاری کنید که Pinners را تشویق کند تا از فروشگاه تجارت الکترونیکی شما خرید کند یا چندین عکس را به پین اضافه کنید تا یک چرخ فلک ایجاد شود.
به عنوان مثال، نایک از ویدیو برای تبلیغ محصولات خود استفاده میکند.
و کاروسل ها (carousels) برای نمایش انواع محصولات در یک پین:
اما با وجود اینکه 80 درصد از پینر(Pinner)ها برند یا محصول جدیدی را در پینترست کشف میکنند، فراتر از خرید فکر کنید و صریحاً نام تجاری خود را تبلیغ کنید.
پینر(Pinner)ها نیز برای الهام به پلت فرم میآیند، در حالی که 85 درصد از پینرز(Pinners) میگویند برای شروع یک پروژه جدید به پینترست آمده اند. همچنین نحوه ارسال پینها یا بورد(Board)های الهام بخش را در نظر بگیرید تا محتوای سرگرم کننده و ارزشمندی را در اختیار مخاطبان خود قرار دهید.
به عنوان مثال، Nespresso مطالبی را گام به گام پین میکند تا Pinners را با نام تجاری خود درگیر کند.
4- بورد (Board)های خود را با دقت برنامه ریزی کنید:
از آنجا که 97٪ از جستجوهای Pinterest بدون نام تجاری هستند، نام تجاری شما میتواند به پینرهای جدید علاقه مند به موضوعات خاص یا یادگیری موارد خاص کمک کند.
به عنوان مثال، بورد های Oreo دارای پینهایی از تعطیلات فصلی آینده هستند. مانند Spooky Sweet Halloween board و Holidays with Oreo board. و همچنین ایدههای دستورپخت، مانند Oreo Cupcakes و Oreo Cookie Balls board.
به عبارت دیگر، نام تجاری به طرز ماهرانه ای بوردهای محتوای مفید، جذاب و الهام بخش را با بوردهایی که بیشتر تبلیغاتی هستند ترکیب میکند:
Aveeno دارای بوردهایی برای محصولات خود است، مانند بوردهای Aveeno Body و Sun Care
اما این برند دارای بوردهای دیگری نیز میباشد، مانند بورد Earth Day که شامل پینهایی است که به طور غیر مستقیم نام تجاری را نشان میدهد و در عین حال درک میکند که مخاطبان از چه ارزشها و حمایتهایی برخوردارند.
5- پینهای خود را برای SEO بهینه کنید:
Pinterest یک موتور جستجو است، بنابراین مطمئن شوید که پینهای کسب و کار شما در جستجو به راحتی پیدا میشوند! کلمات کلیدی را در توضیحات پینهای خود، روی بوردها و هشتگها قرار دهید.
پینهای غنی(Rich Pins)، برای پین کردن مطالب جدید از وب سایت کسب و کار شما طراحی شده است. در حالی که از محتوای تکراری اجتناب میکنید، سئوی Pinterest نام تجاری شما را نیز تقویت میکند.
6- تبلیغات مختلف Pinterest را امتحان کنید:
یکی دیگر از راههای موثر برای بازاریابی تجارت خود در Pinterest، تبلیغات است. Pinterest به تبلیغ کنندگان اجازه میدهد تبلیغات را در مورد کلمات کلیدی، علایق، مکان، سن و سایر معیارها و دسته بندیها مورد هدف قرار دهند.
و هدف گیری دقیق مخاطب به تبلیغ کنندگان اجازه میدهد تا به گروههای خاصی از کاربران Pinterest دسترسی پیدا کنند، از جمله:
- افرادی که از وب سایت شما بازدید کرده اند.
- افرادی که با پینهای شما درگیر شده اند.
- افرادی که با محتوای مشابه در این پلت فرم درگیر شده اند.
- لیست سفارشی(custom list)، مانند مشترکین خبرنامه شما.
از آگهیهای ویدیویی گرفته تا مجموعهها و پینهای تبلیغاتی، طیف وسیعی از انواع آگهیها در Pinterest موجود است.
7- پیگیری معیارها:
یک استراتژی موفق بازاریابی پینترست مبتنی بر داده است. به عبارت دیگر، ردیابی، اندازه گیری و تجزیه و تحلیل معیارهای کلیدی Pinterest و رفتار مخاطبان به مدیران رسانههای اجتماعی کمک میکند تا ببینند کدام محتوا بهترین عملکرد را دارد و کدام محتوا کمی جذاب تر است.
ما به شما اطلاع میدهیم که کدام معیارها را باید دنبال کنید و از چه ابزارهایی میتوانید برای نظارت بر آنها در اینجا استفاده کنید.
8- پروفایل Pinterest خود را تبلیغ کنید:
در نهایت، مطمئن شوید که دنبال کنندگان وفادار شما میدانند که شما نیز در Pinterest فعال هستید. پروفایل Pinterest خود را تبلیغ کنید مانند:
- پیوند دادن به پروفایل Pinterest خود در وب سایت شرکت خود.
- شامل پیوند در امضای ایمیل شما.
- تبلیغ تجاری حساب Pinterest خود را در سایر رسانه های اجتماعی کسب و کار خود تبلیغ کنید.
- به اشتراک گذاری اخبار پروفایل Pinterest در خبرنامه شرکت.
نحوه راه اندازی حساب تجاری Pinterest:
هنگام استفاده از Pinterest برای تجارت، مطمئن شوید که یک حساب تجاری Pinterest ایجاد کرده اید و فقط از یک حساب شخصی استفاده نمیکنید. دلیل آن این است که یک حساب تجاری به نام تجاری شما اجازه میدهد تا:
- برای نظارت و اندازه گیری استراتژی بازاریابی Pinterest خود، به تجزیه و تحلیل دسترسی داشته باشید.
- انواع مختلفی از تبلیغات Pinterest را اجرا کنید.
- برگه خرید را راه اندازی کنید.
در اینجا مراحل ایجاد حساب تجاری Pinterest برندتان را با شما آشنا میکنیم.
بهترین استراتژی برای رسیدن به هدف
11 روش برای افزایش مشارکت کارکنان در سازمان
عوامل کلیدی پیاده سازی و اجرای موفق ارزشیابی عملکرد کارکنان
آمارهای بهره وری کارکنان و نیروی انسانی در سازمان که باید بدانید
خصوصیات یک رهبر خوب چیست ؟
در این مقاله از مدیران نواندیش؛ به اینکه چگونه بهترین استراتژی را برای رسیدن به هدف انتخاب کنیم میپردازیم. حتماً با انواع مختلف استراتژی آشنا هستید. استراتژی رهبری هزینه ، متنوع سازی ، خرید شرکتهای دیگر و ادغام شدن، جهانی شدن ، مشتری مداری ، رهبری محصول ، ترکیب عمودی ، انعطاف پذیری ، تمایز محصول و … انواع استراتژی هایی هستند که در تئوریها عنوان میشود.
هنگامیکه محیط داخلی و خارجی کسب و کار خود را مورد تحلیل قراردادید و فهرستی از نقاط قوت و ضعف سازمانتان را تهیه کردید، و پس از تعیین اهداف کوتاه مدت و بلند مدت، زمان آن رسیده که استراتژی سازمان یا همان مسیر رسیدن به هدف خودتان را طراحی کنید.
چگونه بهترین استراتژی را برای رسیدن به هدف انتخاب می کنید؟
تمامی شرکتهای غیردولتی، به دنبال یک هدف تجاری هستند و آن چیزی نیست جز کسب سود.
شناسایی و اجرای یک استراتژی که به شرکت قابلیت دفاع و سودآوری در بخشی از بازار را میدهد. این بازار ممکن است کوچک یا بزرگ باشد. ممکن است سود زیادی در تعداد محدودی از معامله به دست آید یا سود کم از تعداد زیاد معامله! ممکن است روابط عمیقی با تعدادی کمی از مشتری وجود داشته باشد یا روابط سطحی و زودگذر با تعداد زیادی از مشتریان! صرف نظر از اینها، شرکت تلاش میکند سودآوری را افزایش دهد.
به گفته دیوید کالیس، 4 نوع استراتژی وجود دارند که بعید به نظر میرسد سایر استراتژیها یکسان یا مشابه با این 4 نوع نباشد:
- 1- استراتژی رهبری هزینه پایین
- 2- استراتژی متمایز سازی محصول (خدمات یا کالا)
- 3- استراتژی روابط مشتری
- 4- استراتژی تأثیر شبکه
1- استراتژی رهبری هزینه پایین برای رسیدن به هدف
در دهههای 1950 و 1960، تخفیف خرده فروشان در امریکا، از جمله ای.جی، کوروت و کی مارت، بخش قابلتوجه و عمدهای از بازار خرده فروشی را از فروشگاههای تخصصی و سنتی ربودند. این موفقیت تابع توانایی آنان در عرضهی کالاهای ارزان قیمت بود. آنها این توانایی را از طریق پایین نگهداشتن هزینه، بهدست آورده بودند.
موفقیت استراتژی رهبری هزینه پایین در تعدیل کردن هزینهها با توجه به انتظار مشتری و حفظ سطح سودآوری است.
با توجه به تصویر زیر، مشاهده میشود که فاصلهی عمودی بین تمایل مشتری برای پرداخت (خط بالا) و هزینهی تولید محصول (خط پایین)، دامنهی قیمت گذاری برای هر محصولی را تعیین میکند. همچنین ارزش افزودهی شرکت از دیدگاه هر مشتری محاسبه میشود. ارزشی که مشتری از محصول دریافت میکند، تعیینکننده اینست که آیا او حاضر است قیمت تعیینشده را بپردازد یا نه؟ و آیا دوباره به سمت خرید این محصول کشش دارد یا نه؟
بهعنوانمثال برای مواد اولیه، فاصله بین این خطوط کم است و خط بالایی (قیمتی که مشتریان راضی به پرداخت آن هستند)، تا حد زیادی ثابت است. بنابراین برای سودآوری بیشتر، باید بتوانید هزینه تولید را پایین نگهدارید. در این موقعیت میتوانید از طریق افزایش کارایی عملیات، فشار بر تأمین کنندگان برای قیمتهای پایینتر، خرید مواد اولیهی ارزانتر با حفظ کیفیت و … این روشها را انجام دهید (همچون روش وال مارت).
ممکن است فکر کنید استراتژی هزینه پایین، فقط برای شرکتهایی کاربرد دارد که محصولات فیزیکی تولید میکنند. اما خلاف تصور شما، این استراتژی میتواند در شرکتهای خدماتی نیز مفید واقع شود.
2- استراتژی متمایز سازی محصول برای رسیدن به اهداف
هر استراتژی موفق، حتی استراتژی رهبری-هزینه پایین، از متمایز سازی بهره میگیرد. اما برای اکثر شرکتها، متمایزسازی بهصورت افزایش کیفیت محصول است که برای مشتری جذابتر است.
وجه تمایز لامپهای ادیسون در مقابل لامپهای گازی این بود که لامپهایی که ادیسون تولید میکرد:
- محیط را در شبهای تابستان گرم نمیکرد.
- با یک کلید بهراحتی روشن و خاموش میشد
- خطر آتش سوزیهای جدی نداشت
- تمایز در صنف مواد اولیه
شاید تصور کنید در بازاری متشکل از تولیدکنندگان و توزیع کنندگان مواد اولیهی سایر صنایع، فرصتی برای استفاده از استراتژی متمایزسازی وجود ندارد. با وجود رقابت بالا و تفاوت کم در قیمت مواد اولیه در بازار و مشخصههای تقریباً یکسان بین محصولات مشابه، متمایزسازی حتی در بخش تولید و توزیع مواد اولیه نیز قابل استفاده است؛ خدمات پس از فروش، تحویل، امکان ارجاع کالای باقیمانده و امثالهم میتواند فرصتهای مناسبی برای متمایز سازی در صنف مواد اولیه فراهم آورد.
بهعنوانمثال، تنوع گستردهای در نوع سیمان وجود ندارد؛ اما شرکت “سیمکس” در مکزیک، با تحویل سریع و قابل اطمینان، در بخش فروش شرکت، تمایز ایجاد کرده است. این استراتژی تولید و پشتیبانی، سبب شده است سیمکس در بسیاری از بازارها، بهقدرت صنعتی مهمی تبدیل شود.
تمایز مؤثر
این را بدانید که تمایز در محصولاتی مؤثر است که مشتری برای آن ارزش قائل باشد؛ البته نه برای همه مشتریان، بلکه فقط مشتریان هدف.
اگر این مشتریان برای آنچه محصول شمارا متمایز میسازد، ارزش قائل باشند:
- آنها محصول شمارا بین محصولات مشابه انتخاب میکنند.
- آنها راضی به پرداخت مبلغ بیشتری برای محصول شما میشوند.
- بهصورت ترکیبی از 1 و 2 عمل میکنند.
در مورد پاسخ به این سؤالات، تجربه و شناخت از بازار بهترین منبع اطلاعاتی است.
3- استراتژی روابط با مشتری
چرا خیلیها مشتری سوپرمارکتهای محله، بازارهای گوشت و نانواییهای محلی هستند در حالی که میتوانند همین خدمات یا کالاها را از فروشگاههای بزرگتر با قیمت ارزانتر تهیه کنند؟
دلیلش این است که آنها برای روابط شخصی با مشتریان، ارزش قائلاند. این روابط ممکن است در چند شکل ظاهر شود:
- فرد با صورتی آشنا معامله میکند؛
- فروشنده، مشتری و نیازهایش را بهتر و بیشتر میشناسد؛
- فروشنده حاضر است در مورد محصول، چگونگی استفاده از آن و.. با مشتری صحبت و او را راهنمایی کند. نکات مهم برای ایجاد یک استراتژی
- بهرهگیری مؤثر از استراتژی روابط با مشتری
میزان موفقیت شرکتها در استفاده از استراتژی روابط مؤثر با مشتری، بستگی به این دارد که این روابط چقدر به ارزش محصول میافزاید.
بهعنوانمثال فروشندهی محلی که در مورد نحوهی کاربری محصول موردنظر با مشتری تبادلنظر میکند و راه بهتری برای فرآوری آن محصول در اختیار مشتری میگذارد، سبب میشود استفاده از آن محصول برای مشتری لذت بخش تر شود. او با یک مکالمه کوتاه، نحوهی استفادهی درست یا بهتر از محصول مورد معامله، مشتری را آگاهتر کرده و سبب افزایش اعتماد و وفاداری مشتری به کسب و کار خود میشود. در طول این مکالمه، صمیمیتی بیشتر ایجادشده و موجبات خریدهای بعدی را به وجود میآورد.
4- استراتژی تأثیر شبکه برای رسیدن به اهداف
هنگامیکه اولین تلفن در اواخر قرن 19 به فروش رسید، خیلی به درد نمیخورد. یک شخص میتوانست فقط با تعداد محدودی صاحب تلفن تماس بگیرد؛ اما بهتدریج منازل، مغازهها و ادارات به شبکه تلفن پیوستند و خدمات شرکتهای تلفن بیشتر و بیشتر شد. این پدیده، تأثیر شبکه نامیده میشود. یعنی هرچه محصولات بیشتری فروخته شده و بر شبکه کاربران افزوده شود، ارزش آن محصول افزایش مییابد.
تأثیر شبکه یک استراتژی جدید است. نرم افزار و سیستمهای آنلاین به افراد اجازه میدهند تا محصولات خود را به نمایش بگذارند. سایتهای مزایدهی آنلاین با افزایش کاربران اهمیت مییابند. موفقیت با استراتژی شبکه عمدتاً بستگی به توانایی شرکت در پیشگامی و حفظ آن دارد. انجام چنین کاری، فضای خیلی کمی را برای رقبا باقی میگذارد. همچون مایکروسافت با انتشار سیستم عامل ویندوز.
کدام استراتژی بهتر است؟
شما باید بدانید هر گزینه شامل مزایا و معایبی است. اگر شما تمرکز بر تعداد کمی از مشتریان را انتخاب میکنید، باید از ارائه خدمات به کل بازار منصرف شده و محصول مورد علاقهی تعداد محدود مشتریان هدف خود را تولید کنید.
در مقاله “چگونه باید استراتژیهای موفق را پیاده سازی کنید؟” از مدیرنو، به نکات مهم در پیاده سازی استراتژیهای سازمانی پرداختهایم.
هشدار مایکل پورتر، استراتژیست بزرگ را فراموش نکنید:
شرکتهایی که سعی میکنند همه چیز و همه جا باشند، در فراز و نشیبها دچار سردرگمی شده و نکات مهم برای ایجاد یک استراتژی نکات مهم برای ایجاد یک استراتژی کارکنان مجبور میشوند بدون یک چارچوب روشن، تصمیمهای عملیاتی روزمره بگیرند. مهم است که مطمئن شوید استراتژی شما با مشتری بازار هدف همسو باشد. این موضوع ممکن است در خلق استراتژی، عاملی حیاتی باشد. مشتری بازار هدف خود را همیشه مدنظر داشته باشید و مطمئن شوید که همکارانتان هم این کار را انجام میدهند. تطابق بین استراتژی و مشتریان هدف، کاملاً ضروری است.
برای دریافت اطلاعات بیشتر در این مورد به صفحه مشاوره کسب و کار مدیرنو مراجعه فرمایید.
استراتژی های بدرد نخور در بازاریابی محتوا
یکی از موارد بشدت مهم در تولید محتوا و بازاریابی محتوا استراتژی هست که یک نیاز مهم برای بدست آوردن یک نتیجه عالی هست. اما خیلی از اوقات این استراتژی های به هیچ دردی نمیخوره و فقط وقت هدر دادن هست ، قراره تو این مقاله در مورد استراتژی های بدرد نخور در بازاریابی محتوا باهم صحبت کنیم پس حتما تا انتها همراه باشید.
استراتژی در بازاریابی محتوا بشدت مهم و اساسی هست اما نباید کلمه استراتژی شما گول بزنه و درگیر حاشیه شوید و از مسیر اصلی دور شوید ، استراتژی قراره به شما کمک کنه که بتونین به اهدافتون بهتر و شاید حتی ساده تر برسید قرار نیست براتون جادو کنن و یا اینکه معجره کنند ، باید با یک دید کامل و درست به سراغ استراتژی بروید.
در اصل استراتژی یک ورق کاغ یا یک فایل پی دی اف هست اما شاید همین فایل و کاغد بتونه بازاریابی محتوایی کسب و کار شما متوحل کنه و نتایج بی نظیری رو خلق کنه ، پس هیچ وقت استراتژی دست کمک نگیرید ، به هیچ وجه
استراتژی های میتونن نتیجه انتهایی رو مشخص کنه اما در صورتی که تک تک موارد پیاده سازی بشن و به واقعیت تبدیل بشن و فقط یک سری حرف و نوشته باقی نمونند. خیلی از اوقات ما استراتژی رو مینویسیم و تدوین میکنیم که امکان پیاده سازی اون بشدت کم و حتی بعضی اوقات ناممکن هست و به همین دلیل هست که استراتژی ها بدرد نخورد میشوند.
حتما بخوانید : اشتباهات در استوری اینستاگرام
زمانی که شما در حال تدوین یک استراتژی به سر میبرید باید به این مورد توجه داشته باشید که باید استراتژی شما تک تک مواردش امکان پیاده سازی داشته باشه در غیر این صورت شما در حال هدر دادن خودتون به سخت ترین حالت هستین ، پس در اولین قدم به این سوال فکر کنین که آیا استراتژی شما چقدر میتونه عملی بشه ؟!
تصوری که خیلی ها از استراتژی بازاریابی محتوا دارند این هست که فقط قراره یک سری موارد خفن باشه و جذاب باشه و ما باهاش حال کنیم حالا اگه عملی هم نبود اشکالی نداره مهم اینه که ما یه استراتژی خفن تدوین کردیم و به این مورد هم خیلی افتخار میکنیم اما غافل از اینکه ما هیچ کاری نکردیم ، ارزش یک استراتژی زمانی مشخص میشود که اون استراتژی عملی شود و یک نمونه ازش بدست بیاد و تا اون زمان هیچ کار خفنی انجام نشده فقط کاغذ سیاه شده و زمان از دست رفته ، همین!
اگر در مراحل ابتدایی کسب و کارتون به سر میبرید سعی کنین استراتژی های خیلی بلند مدت نداشته باشید و تا حد امکان از استراتژی های محدود با هدف مشخص استفاده کنین تا بهتر بتونین عملکرد خودتون رو آنالیز و بررسی کنین تا قدم هاتون رو به درستی بردارید ! استراتژی های بلند مدت همیشه جذاب هستند و ما رو گول میزنند اما در ابتدا شاید بشه گفت به درد نمیخورن و فقط جذاب هستند تمام ، اما در اون طرف میدان استراتژی های کوتاه مدت به ما کمک میکنند بتونیم نتایج بهتری رو بدست بیاریم و به رشد کسب و کارمون کمک کنیم.
استراتژی تون رو سعی کنین بر اساس وضعیت فعلی کسب و کارتون تدوین کنین ، یک استراتژی کاملا واقع گرایانه و مشخص نه یک استراتژی فقط امیدوارانه چون اینجوری باعث میشه از مسیر اصلی تون اینقدر دور بشید که به مرز شکست در کسب و کارتون برسید ، پس سعی کنین کاملا واقع گرایانه برنامه ریزی کنین و بر اساس استراتژی تون اقدامات لازم رو انجام بدین.
در دوره کسب و کار اینستاگرام مفصل در مورد بازاریابی محتوا و استراتژی محتوا صحبت شده که میتونین بصورت کامل این موارد رو یادبگیرید ، برای مشاهده توضیحات کلیک کنین.
اگر شما هم نمیخواهید برای کسب و کارتون به سراغ استراتژی های بدرد نخور در بازاریابی محتوا بروید حتما سعی کنین به تمام این نکات دقت کنین و حتما ازشون استفاده کنین.
اگر سوال یا نظری داشتین حتما توی کامنت های همین مقاله بنویسید ، نظری هم بود بگین.
فرق استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا همراه نکات کلیدی آن
امروزه با گسترش بازار کسب و کار اینترنتی محال است راجع به بازاریابی محتوا تا به حال نشنیده باشید. فکر میکنید بازاریابی محتوا به چه معناست؟ نظرتان راجع به استراتژی محتوا چیست؟ امروزه برای اینکه با این جریان پر سرعت اینترنت در دنیای گسترده وب همراه شوید، باید معنای اصلی بازاریابی محتوا و فرق استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا را بدانید که بسیار کاربردی و پر مصرف است. شاید به دلیل شبیه بودن کلمه بازاریابی محتوا با استراتژی محتوا به این فکر کنید که هر دو کلمه معنی یکسانی دارند. در صورتی که اینطور نیست. استراتژی محتوا یک اصطلاح کلیتر نسبت به بازاریابی محتوا محسوب میشود، که موارد بسیار زیادی را پوشش میدهد. این در حالی است که بازاریابی محتوا فقط بر روی یک نقطه خاص تمرکز میکند.
اگر میخواهید در دنیایی تجارت آنلاین موفق شوید، پس اول باید به درک درستی از فرق استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا برسید. در این مقاله قصد داریم تعریف و تفصیل معانی هریک از اینها، تفاوتها و کاربردهای آنها را بررسی کنیم. پس تا انتهای این مقاله کاربردی با ما همراه باشید.
تعریف استراتژی محتوا
سادهترین تعریف را در این مورد، وب سایت ویکی پدیا عنوان کرده است.. یعنی اگر بتوانید از جنبههای مختلف محتوا به صورت درست استفاده کنید، شما کار تجارت استراتژی محتوا را به نحو احسن انجام دادهاید.
برای درک بهتر از مفهوم استراتژی محتوا، یک مثال ساده میزنیم. فرض کنید که خانه ای میسازیم. فکر میکنید برای ساخت خانه ابتدا به چه چیزی نیاز داریم؟ طرح و نقشه. این طرحها شامل تمامی جزئیات و ابعاد و زوایای خانه هستند و تمامی محل سیم کشیها، نورگیری اتاقها و پنجرهها را نشان میدهند.
منظورمان این است که استراتژی محتوا دقیقاً کارایی مانند همین طرح و نقشه اولیه خانه را دارد و به ما نشان میدهد چگونه در زمینه تولید محتوا در تجارت آنلاین به موفقیت برسیم.
استراتژی محتوا شامل چه مواردی میشود؟
یک استراتژی محتوای خوب باید بتواند به تمامی سؤالات زیر پاسخ بدهد.
- چرا محتوای فعلی باید منتشر شود؟
- با انتشار این محتوا به کدام سمت میرویم؟
- کدام زمان برای انتشار این محتوا مناسبتر است؟
- چه کسانی مشتریان ما هستند؟
- پس از انتشار این محتوا منتظر چه واکنشهایی هستیم؟
پس از پاسخ دادن به این سؤالات به دنباله آن سؤالات بیشتری به وجود میآید.
- مخاطبین شما دقیقاً چه نوع محتوایی را میپسندند؟
- چه کسی قرار است محتوا را ایجاد و منتشر کند؟
- چند وقت به چند وقت باید محتوا جدید تولید شود؟
- نظر مخاطبان در مورد محتوایی شما چه خواهد بود؟
این پرسشها موارد مهمی هستند که در تدوین استراتژی محتوا باید حتماً در نظر بگیرید. پس از تحقیق و تفکر بسیار در این زمینه شما خواهید فهمید چگونه به اهداف تجاری خود از طریق استراتژی محتوا دست یابید.
به این نکته توجه داشته باشید که استراتژی محتوای خود را در زمانی مشخص آپدیت کنید. میتوانید استراتژی محتوای خود را در این مورد تغییر ندهید تا در وقت صرفه جویی کنید. اما این کار باعث میشود تجارت شما به خطر بیفتد. جهان پیرامون ما و همچنین علایق مخاطبان، همواره در حال تغییر است. پس بهتر است استراتژی محتوای خود را سالانه آپدیت کنید.
تعریف بازاریابی محتوا
بازاریابی محتوا، در واقع ترکیبی است از تکنیکهای فروش محصول و بازاریابی سنتی. یعنی بازاریابی محتوا از طریق ارائه محتوای ارزشمند، راهکاری برای جذب مشتری و فروش محصولات ارائه میدهد.
بازاریابی محتوا به گونهای است که اگر شما متن را بخوانید متوجه نشوید که نویسنده آن سعی در فروش محصولات خود به شما را دارد. بلکه هدف نویسنده فقط بالا بردن سطح اطلاعات و آگاهی شماست. برای اینکار شما ابتدا باید مخاطبان خود را انتخاب کنید و سپس محتوای مناسب با علایق مخاطبان خود منتشر کنید و آنها را به سمت کسب و کار خود جذب کنید.
بازاریابی محتوا که معمولاً به شکل نوشتاری در اخبار تحلیلی، مقالات آموزشی، وبلاگ، ویدیو، اینفوگرافیک، شبکههای اجتماعی و مواردی از این قبیل ارائه میشود باید به صورتی باشد که مشتریان فعلی را حفظ و مشتریان جدید را جذب کند.
فرق اساسی استراتژی محتوا با بازاریابی محتوا
حال به نکته اصلی این مقاله میپردازیم یعنی فرق استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا.
بازاریابی محتوا جزعی از استراتژی محتوای کلی است. و تمرکز آن بیشتر بر روی خلق یک محتوای مناسب برای کاربران است.
شما وقتی میتوانید در عرصه بازاریابی محتوا به موفقیت برسید که یک استراتژی محتوای قوی برای آن در نظر بگیرید. یعنی استراتژی محتوا مستقیماً با چگونگی استفاده و بهره از محتوا سروکار دارد. و طرح کلی استفاده از آن را به شما میگوید.
چطور است به مثال اول در مورد ساخت خانه برگردیم. همه میدانند که بدون ایجاد فونداسیون و پی ریزی نمیشود یک ساختمان ساخت. در همین راستا اگر بازاریابی محتوا را بدون برنامه ریزی و طرح استراتژی محتوای مناسب، استفاده کنید به نتیجه مطلوب و دلخواه خود نمیرسید. در واقع استفاده درست از استراتژی محتوا به شما در برندسازی و پیام رسانی محتوا در راستای اهداف شرکت کمک میکند.
فرق بازاریابی محتوا با تبلیغات
در مورد تفاوت بازاریابی محتوا و تبلیغات میتوان به تو مورد کلی اشاره کرد.
اولین مورد این است اگر شما محتوایی را در رسانههای تحت مالکیت خود مانند وبلاگها یا شبکههای اجتماعی، منتشر کنید، به آن بازاریابی محتوا میگویند؛ اما اگر همان محتوا را در رسانههای خریداری شده منتشر کنید، تبلیغ محسوب میشود.
دومین مورد این است که بازاریابی محتوا هیچ مزاحمتی برای مخاطب ایجاد نمیکند و بیشتر نوعی راهکار برای بازاریابی داخلی است تا بازاریابی خارجی. محتوایی است که نه تنها باعث آزار خواننده نمیشود بلکه به تمامی سؤالات شما پاسخ میدهد و سطح اطلاعات خواننده را بالا میبرد.
هزینه تبلیغات در مقایسه با بازاریابی محتوا
نکته در خور ذکر این است که تبلیغات، نسبت به بازاریابی محتوا بسیار ارزانتر هستند و بازاریابی محتوا زمان بر تر و پر هزینهتر میباشند اما در طولانی مدت بازدهی بالایی دارد.
در گذشته تبلیغات بهترین راه برای جذب مخاطبین برای شرکتها محسوب میشدند؛ اما امروزه با افزایش حجم تبلیغات آزار دهنده در رسانههای مختلف، شرکتها به دنبال راه دیگری برای جذب مخاطب هستند یعنی استفاده از بازاریابی محتوا. حال این سؤال به میان میآید که چرا تبلیغات دیگر مانند سابق در مخاطبین اثرگذار نیستند؟ در خصوص پاسخ به این سؤال باید خود را جای کاربران بگذارید. آیا دوست دارید که تبلیغات بی ربط برایتان به نمایش در بیاید؟ و این تبلیغات به نوعی آزاردهنده محسوب میشوند. پس مسلماً انتظار بازخورد مثبتی از این تبلیغات نخواهیم داشت.
تنبلی ممنوع
می دانیم که استراتژی محتوا کاری دشوار و زمانبر است به همین دلیل متاسفانه امروزه بسیاری از افراد آن را نادیده میگیرند و مستقیم به سراغ بازاریابی محتوا میروند. در این صورت بدون شک بازاریابی محتوا هیچ تأثیر مثبتی نخواهد داشت. استفاده از بازاریابی محتوا بدون ایجاد برنامه ریزی برای استراتژی محتوا مانند آب در هاون کوبیدن است و هیچ سودی نخواهد داشت.
قطعاً ایجاد یک مطلب در وبلاگ میتواند بسیار جذاب باشد و از این که محتوایی به اینترنت اضافه کردیم، خوشحال باشیم: اما خواهش میکنم محتوای هدفمند تولید کنید.
با ایجاد استراتژی خوب بر اساس نکات گفته شده، یک محتوای عالی تولید کنید تا بتوانید کسب و کار خود را به بالاترین حد خود برسد.
کلام آخر
قبل از بازاریابی محتوا به دنبال ایجاد استراتژی محتوایی دقیق در راستای اهداف و کسب و کارتان باشید. مطمئناً از مشاهده بازده بالا این راهکار شگفت زده خواهید شد. پس از همین امروز شروع کنید.
استراتژی های بدرد نخور در بازاریابی محتوا
یکی از موارد بشدت مهم در تولید محتوا و بازاریابی محتوا استراتژی هست که یک نیاز مهم برای بدست آوردن یک نتیجه عالی هست. اما خیلی از اوقات این استراتژی های به هیچ دردی نمیخوره و فقط وقت هدر دادن هست ، قراره تو این مقاله در مورد استراتژی های بدرد نخور در بازاریابی محتوا باهم صحبت کنیم پس حتما تا انتها همراه باشید.
استراتژی در بازاریابی محتوا بشدت مهم و اساسی هست اما نباید کلمه استراتژی شما گول بزنه و درگیر حاشیه شوید و از مسیر اصلی دور شوید ، استراتژی قراره به شما کمک کنه که بتونین به اهدافتون بهتر و شاید حتی ساده تر برسید قرار نیست براتون جادو کنن و یا اینکه معجره کنند ، باید با یک دید کامل و درست به سراغ استراتژی بروید.
در اصل استراتژی یک ورق کاغ یا یک فایل پی دی اف هست اما شاید همین فایل و کاغد بتونه بازاریابی محتوایی کسب و کار شما متوحل کنه و نتایج بی نظیری رو خلق کنه ، پس هیچ وقت استراتژی دست کمک نگیرید ، به هیچ وجه
استراتژی های میتونن نتیجه انتهایی رو مشخص کنه اما در صورتی که تک تک موارد پیاده سازی بشن و به واقعیت تبدیل بشن و فقط یک سری حرف و نوشته باقی نمونند. خیلی از اوقات ما استراتژی رو مینویسیم و تدوین میکنیم که امکان پیاده سازی اون بشدت کم و حتی بعضی اوقات ناممکن هست و به همین دلیل هست که استراتژی ها بدرد نخورد میشوند.
حتما بخوانید : اشتباهات در استوری اینستاگرام
زمانی که شما در حال تدوین یک استراتژی به سر میبرید باید به این مورد توجه داشته باشید که باید استراتژی شما تک تک مواردش امکان پیاده سازی داشته باشه در غیر این صورت شما در حال هدر دادن خودتون به سخت ترین حالت هستین ، پس در اولین قدم به این سوال فکر کنین که آیا استراتژی شما چقدر میتونه عملی بشه ؟!
تصوری که خیلی ها از استراتژی بازاریابی محتوا دارند این هست که فقط قراره یک سری موارد خفن باشه و جذاب باشه و ما باهاش حال کنیم حالا اگه عملی هم نبود اشکالی نداره مهم اینه که ما یه استراتژی خفن تدوین کردیم و به این مورد هم خیلی افتخار میکنیم اما غافل از اینکه ما هیچ کاری نکردیم ، ارزش یک استراتژی زمانی مشخص میشود که اون استراتژی عملی شود و یک نمونه ازش بدست بیاد و تا اون زمان هیچ کار خفنی انجام نشده فقط کاغذ سیاه شده و زمان از دست رفته ، همین!
اگر در مراحل ابتدایی کسب و کارتون به سر میبرید سعی کنین استراتژی های خیلی بلند مدت نداشته باشید و تا حد امکان از استراتژی های محدود با هدف مشخص استفاده کنین تا بهتر بتونین عملکرد خودتون رو آنالیز و بررسی کنین تا قدم هاتون رو به درستی بردارید ! استراتژی های بلند مدت همیشه جذاب هستند و ما رو گول میزنند اما در ابتدا شاید بشه گفت به درد نمیخورن و فقط جذاب هستند تمام ، اما در اون طرف میدان استراتژی های کوتاه مدت به ما کمک میکنند بتونیم نتایج بهتری رو بدست بیاریم و به رشد کسب و کارمون کمک کنیم.
استراتژی تون رو سعی کنین بر اساس وضعیت فعلی کسب و کارتون تدوین کنین ، یک استراتژی کاملا واقع گرایانه و مشخص نه یک استراتژی فقط امیدوارانه چون اینجوری باعث میشه از مسیر اصلی تون اینقدر دور بشید که به مرز شکست در کسب و کارتون برسید ، پس سعی کنین کاملا واقع گرایانه برنامه ریزی کنین و بر اساس استراتژی تون اقدامات لازم رو انجام بدین.
در دوره کسب و کار اینستاگرام مفصل در مورد بازاریابی محتوا و استراتژی محتوا صحبت شده که میتونین بصورت کامل این موارد رو یادبگیرید ، برای مشاهده توضیحات کلیک کنین.
اگر شما هم نمیخواهید برای کسب و کارتون به سراغ استراتژی های بدرد نخور در بازاریابی محتوا بروید حتما سعی کنین به تمام این نکات دقت کنین و حتما ازشون استفاده کنین.
اگر سوال یا نظری داشتین حتما توی کامنت های همین مقاله بنویسید ، نظری هم بود بگین.
دیدگاه شما