آموزش کندل شناسی در تحلیل تکنیکال
کندل شناسی به علم بررسی رفتاری کندلها گفته میشود. هر کندل دارای چهار مشخصه میباشد (قمیت آغازین، قیمت پایانی، بدنه کندل سایه). علاوه برموارد ذکر شده در هر کندل اطلاعاتی به صورت نهان موجود میباشد که در این مقاله به آنها میپردازیم.
کندل شناسی
هر کندل نماینده یک دوره معاملاتی (مثلا یک روز) میباشد در واقع در آن اطلاعاتی بسیار مهمی نهفته میباشد. این اطلاعات شامل رفتار معامله گران و خواستههای آنها از آینده سهم می باشد به مثالهایی زیر توجه نمایید. سهم x در طول معاملات روز، هر بار به صف فروش میرسد قدرت خریدارن بیشتر میشود و باعث خروج سهم از آن ناحیه میشود. این رفتار معامله گران به این معنی است سهم مورد نظر توانایی رشد قابل قبولی دارد و خریداران علاقه دارند این سهم را در قیمتهای ازرانتر بخرند.
به کندل زیر توجه نمایید:
همانگونه که در شکل بالا مشاهده میکنیم در کندل مورد نظر با کم شدن قیمت در روز معاملاتی, خریدارن اقدام به خرید در این سطح قمیت داشتهاند. در واقع توقع معامله گران رشد سهم مورد نظر است که باعث ایجاد کندل فوق شده است. بطورکلی هرگاه سایه کندل ما بسیار بیشتر از بدنه کندل باشد جهت حرکت آینده سهم مخالف جهت سایه میباشد در واقع اگر سایه بلند پایین, ادامه حرکت مثبت و اگر سایه بلند بالا, ادامه حرکت منفی را نشان میدهد.
در شکل فوق همانگونه که مشخص شده هر چقدر سطح قیمتی بالاتر میرود معامله گران تمایل به فروش بیشتری دارند که این تمایل خود را در شکل کندل به نمایش گذاشته است. همانگونه که قبلا گفته شد جهت ادامه روند در جهت عکس سایه کندل میباشد. حال به بررسی کلی الگوهای کندلی میپردازیم. مهمترین ویژگیهای سیستم کندلی تشکیل الگوهای کندلی است که در زیر به بررسی آنها میپردازیم:
نمودارهای شمعی در دسته بهترین نمودارهای مورد علاقه تحلیلگران علم تکنیکال قرار میگیرند. برجستهترین ویژگی شمعها طول بدنهشان است که وضعیت بازار را در آن بازه زمانی به خوبی به تصویر میکشد. از این رو، این نمودارها از زمان پیدایش تاکنون، بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند. هر شمع، چهار نقطه از قیمت را نشان میدهد که این نقاط شامل نقطه آغازین قیمت در آن بازه زمانی، نقطه بسته شدن سهم، حداکثر و حداقل قیمت میباشد. هرچقدر فاصله میان نقطه باز شدن و بسته شدن بیشتر باشد، خرید و فروش در آن محدوده زمانی هیجانیتر است چرا که سهم، قیمتها متفاوتی را تجربه کرده است.
دقیقا بر عکس این حالت، یعنی نزدیک بودن قیمت ابتدایی با قیمت پایانی بیانگر این است که خریداران و فروشندگان بر ارزش دارایی توافق دارند و درگیری کمتری با یکدیگر دارند خواهد بود. حداکثر و حداقل قیمت سهم که ممکن است بصورت میلههای باریکی در خارج از بدنه نمایش داده شوند که این میلهها سایه نامیده میشوند. از نظر تحلیلگران ژاپنی، بدنه اهمیت بیشتری نسبت به سایهها دارد. بسته به اندازه بدنه، وجود یا عدم وجود سایه، طول بدنه نسبت به سایه و مثبت (شمع سفید) یا منفی (شمع سیاه) بودن شمعها طی یک الی چند واحد زمانی، نامها و الگوهای متفاوتی برای آنها در نظر گرفته شده است. برخی از این الگوها ماهیتی بازگشتی و برخی دیگر ماهیتی تحکیمی (یا تداوم روند) دارند. الگوهای بازگشتی (الگوهای تغییر روند)، روند سهم را پس از ایجاد الگو تغییر میدهند اما الگوهای تحکیمی، روند پیشین سهم را ادامه خواهند داد.
انواع شمع ها
- Long Days: شمعهایی به بدنههای بلند و سایههای کوتاه.
- فرفره: شمعهایی به بدنههای کوچک و سایههای بلند.
- دوجی: شمعهایی بدون بدنه اما سایههایی بلند.
- Marubozu: شمعهایی که در ابتدا یا انتهای آغاز آن، سایهای وجود ندارد.
انواع آرایش شمعها منجر شد تا در دسته بندیهای مختلف تک شمعی، دو شمعی و سه شمعی قرار بگیرند.
الگوهای تک شمعی
الگوی چکش، چکش برعکس و مرد به دار آویخته
الف) الگوی چکش و چکش برعکس در انتهای یک روند نزولی تشکیل میشوند و فارغ از این که رنگ شمع چه باشد، نوید آغاز یک روند صعود را به سهم میدهند. البته در صورتی که رنگ شمع سفید باشد، احتمال صعود بیشتر خواهد بود.
ب) الگوی مرد به دار آویخته در انتهای یک روند صعودی تشکیل میشوند و همانند دو الگوی قبلی، فارغ از این که رنگ شمع چه باشد، شروعکننده یک روند نزولی در سهم خواهد بود. در صورتی که رنگ شمع سیاه باشد، احتمال نزول بیشتر میشود.
چکشها و مرد به دار آویخته باید ویژگیهای زیر را داشته باشد:
- طول سایه پایینی باید دست کم دو برابر طول بدنه اصلی باشد.
- سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا حداقل بسیار کوچک باشد.
لازم به ذکر است که هر سه الگو، بازگشتیاند.
الگوهای دو شمعی
الگوی پوشای صعودی و نزولی
این الگو از دو شمع با رنگهای متضاد به وجود می آید و جزو الگوهای بازگشتی میباشند.
الف) الگوی پوشای صعودی در حالی به وجود میآید که بازار روندی نزولی را طی میکند تا این که بدنه اصلی یک شمع سفید، کل بدنه اصلی شمع سیاه قبل از خود را میپوشاند. این الگو نشان میدهد که فشار خرید بر فروش غالب شده است.
ب) الگوی پوشای نزولی نیز در شرایطی به وجود میآید که بازار در یک روندی صعودی را قرار دارد اما بدنه اصلی یک شمع سیاه، کل بدنه اصلی شمع سفید پیش از خود را میپوشاند. این الگو نشان میدهد که فشار عرضه بر تقاضا غالب شده است.
لازم به ذکر است که وجود دو فاکتور همراه با الگوی پوشا، اهمیت و احتمال وقوع بازگشت را افزایش میدهد:
- شمع اول در الگوی پوشا بدنه اصلی کوچک و شمع دوم، بدنه اصلی خیلی لندی داشته باشد.
- حجم معاملات روی شمع دوم الگوی پوشا به شدت زیاد باشد.
ابر سیاه و الگوی نفوذی
الگوی ابر سیاه و نفوذی همانند الگوی قبل از دو شمع با رنگهای متفاوت تشکیل میشوند. الگوی ابر سیاه زمانی که در سقف به نوعی تراکم ایجاد میشود، قابل شناسایی است. اولین شمع از این الگو، شمع سفیدی با بدنه بلند است. در بازه زمانی بعد، قیمت بالاتر از بالاترین قیمت روز قبل باز میشود اما پایین تر از ابتدای روز قبل بسته میشود. هرچقدر نفوذ شمع سیاه در شمع سفید بیشتر باشد، استحکام الگو بیشتر است. برخی تحلیلگران نفوذ ۵۰ درصدی شمع سیاه در شمع سفید را، شرط اعتبار این الگو میدانند.
الگوی نفوذی از طرف دیگر، معکوس الگوی ابر سیاه و یک الگوی بازگشتی کف است. قسمت حساس این الگو آن است که انعطاف پذیری در رابطه با نفوذ ۵۰ درصدی شمع سفید درون شمع سیاه اندکی کمتر است. به عبارت دیگر، شمع سفید حتما میبایست حداقل نیمی از ابر سیاه را بپوشاند در غیر این صورت، الگو میتواند حتی در دسته الگوهای ادامه دهنده یا تحکیمی به شمار رود.
الگوهای سه شمعی
ستاره صبحگاهی و عصرگاهی
ستاره صبحگاهی یک الگوی بازگشتی کف است یعنی در یک بازار نزولی رخ میدهد. به این دلیل نام آن ستاره صبحگاهی نامیده شده که نشانه صعود قیمت است. این الگو با شمع بلند سیاه شروع شده و شمع بعدی آن بدنه کوچکی دارد که با فاصله از بدنه شمع قبلی تشکیل میشود. شمع سوم یک شمع سفید است با بدنهای در حدود بدنه شمع اول. در حقیقت این الگو به معنای برتری یافتن فشار خرید در بازار است.
ستاره عصرگاهی دقیقا عکس ستاره صبحگاهی، نشانه نزول بازار است. در شکل مطلوب الگوی ستاره عصرگاهی، لازم است بین بدنه شمع اول و بدنه شمع دوم و همچنین بین بدنه شمع دوم و بدنه شمع سوم، شکاف وجود داشته باشد.
این دو الگو همانند الگوهای قبل هستند با این تفاوت که اگر شمع دوم دوجی باشد، این دو الگو اخطار قویتری برای تغییر روند میباشد.
در انتهای یک روند نزولی اگر بعد از یک شمع سیاه قوی، ستاره دوجی با فاصله زیاد از شمع قبل تشکیل میشود.، زمانی اخطار برگشت تایید میشود که بعد از ستاره دوجی، یک شمع بزرگ سفید که بدنه آن نتواند در شمع سیاه پیشروی کند، ایجاد شود. دراین حالت، اخطار پایان روند نزولی و آغاز روند صعودی به وجود میآید. این الگو، کودک رها شده صعودی یا سقف نام دارد اما احتمال رخداد آن در بازار معاملات بسیار کم است. عکس این حالت نیز، الگوی کودک رها شده نزولی یا کف نامیده میشود.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که اگرچه مطالعه تمامی حالات محتمل برای شمعها لازم است اما تحلیل دانش کندلها به تنهایی کافی نیست و استفاده از خطوط روند، حمایت و مقاومت، کانالها و سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال در اولویت اول قرار دارند. از شمعها در قسمتهای حساس سهم به عنوان مهر تاییدی بر پیشبینی آن هم نه در بلند مدت میتوان استفاده نمود.
با استفاده از الگوی کندل استیک صعودی سهام بخرید
هر کندل اطلاعات قیمتی یک روز سهم را از طریق چهار اطلاعات نشان می دهد: قیمت اولیه، قیمت پایانی، سقف قیمتی و کف قیمتی. رنگ مستطیل مرکزی (به نام بدنه واقعی) به سرمایه گذاران اطلاع می دهد که قیمت اولیه یا قیمت پایانی بالاتر بوده است.
نمودارهای کندل استیک (Candlestick) نوعی نمودار مالی برای ردیابی حرکت اوراق بهادار است. این نمودار ها در معاملات چند صد ساله برنج ژاپنی ریشه دارند و به نمودار قیمت امروزی راه یافته اند. به عقیده برخی سرمایهگذاران آنها از نظر بصری جذابتر از نمودارهای میلهای استاندارد هستند و همچنین تفسیر پرایس اکشن (price actions) آسانتر است.
به این دلیل به آن کندل استیک می گویند که شکل مستطیلی و خطوط دو طرف آن به یک شمع با فتیله شباهت دارد. هر کندل معمولاً نشان دهنده اطلاعات قیمت یک روز در مورد یک سهم است. با گذشت زمان، کندل استیک ها به الگوهای قابل تشخیصی گروه بندی می شوند که سرمایه گذاران می توانند از آنها برای تصمیم گیری خرید و فروش استفاده کنند.
نکات مهم
- نمودارهای کندل استیک برای معامله گران روز تکنیکالمناسب اند آنها می توانند از این نمودار ها برای شناسایی الگوها و تصمیم گیری در معاملات استفاده کنند.
- کندلهای صعودی، نقاط ورودی برای معاملات طولانی را نشان میدهند و میتوانند به پیشبینی زمان تغییر روند نزولی به صعودی کمک کند.
- در اینجا، چند نمونه از الگوهای کندل استیک صعودی را بررسی می کنیم که باید به آنها توجه کنیم.
چگونه یک کندل استیک را تفسیر کنیم
هر کندل اطلاعات قیمتی یک روز سهم را از طریق چهار اطلاعات نشان می دهد: قیمت اولیه، قیمت پایانی، سقف قیمتی و کف قیمتی. رنگ مستطیل مرکزی (به نام بدنه واقعی) به سرمایه گذاران اطلاع می دهد که قیمت اولیه یا قیمت پایانی بالاتر بوده است. کندل مشکی یا پر شده به این معنی است که قیمت پایانی دوره کمتر از قیمت اولیه بوده است. یعنی قیمت سهم نزولی بوده و نشان دهنده فشار فروش است. در همین حال، کندل استیک سفید یا توخالی به این معنی است که قیمت پایانی بیشتر از قیمت اولیه بوده است. یعنی قیمت سهم صعودی بوده و فشار خرید را نشان می دهد. خطوط دو سر کندل استیک سایه نامیده می شوند و کل محدوده قیمت روز را از کم تا زیاد نشان می دهند. سایه بالا، بالاترین قیمت سهام در روز را نشان می دهد و سایه پایین، پایین ترین قیمت روز را نشان می دهد.
الگو های کندل استیک صعودی
با گذشت زمان، گروههایی از کندل استیکهای روزانه به الگوهای قابل تشخیصی به نامهای سه سرباز سفید، پوشش ابری تیره، چکش، ستاره صبحگاهی و نوزاد رها شده دسته بندی شدند. الگوها در یک بازه زمانی یک تا چهار هفته ای شکل می گیرند و منبع اطلاعات ارزشمندی از عملکرد قیمت آتی سهام هستند. قبل از اینکه به الگوهای کندل استیک صعودی فردی بپردازیم، به دو اصل زیر توجه کنید:
- الگوهای معکوس صعودی باید در یک روند نزولی شکل بگیرند. در غیر این صورت، این یک الگوی صعودی نیست، بلکه یک الگوی ادامه دهنده (continuation pattern) است.
- اکثر الگوهای معکوس صعودی نیاز به تایید صعودی دارند. به عبارت دیگر، آنها باید به دنبال یک حرکت صعودی قیمت که می تواند به صورت یک کندل توخالی بلند یا یک شکاف بالا باشد و با حجم معاملات بالا همراه شود. این تایید باید در عرض سه روز پس از الگو مشاهده شود.
الگوهای معکوس صعودی را می توان بررسی الگو کندل چکش در نمودار واقعی از طریق دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال سنتی، مانند خطوط روند، شتاب، نوسانگرها، یا شاخص های حجم، برای تأیید مجدد فشار خرید تأیید کرد. الگوهای کندل استیک زیادی وجود دارد که نشان دهنده فرصت خرید است. ما بر روی پنج الگوی کندل استیک صعودی تمرکز خواهیم کرد که قوی ترین سیگنال معکوس را ارائه می دهند.
1.چکش یا چکش وارونه
الگوی چکش (The Hammer) یک الگوی معکوس صعودی است و سیگنالی از روند نزولی یک سهم است. بدنه شمع کوتاه است و سایه پایینی بلندتری دارد که نشان دهنده کاهش قیمت در پی فشار خرید قوی برای پایان دادن به دوره پایانی بالاتر است. با این حال، قبل از اینکه به حرکت معکوس صعودی بپردازیم، باید روند صعودی را با مشاهده دقیق در چند روز آینده تأیید کنیم. برگشت نیز باید از طریق افزایش حجم معاملات تایید شود.
چکش معکوس نیز در یک روند نزولی شکل می گیرد و نشان دهنده یک روند معکوس یا حمایت احتمالی است. چکش معکوس مشابه چکش است، البته به جز سایه بالایی بلندتر که نشان دهنده فشار خرید است، یعنی قیمت اولیه در پی فشار فروش زیادی قرار می گیرد و نمی تواند قیمت را به زیر قیمت اولیه کاهش دهد. یکبار دیگر تأیید صعودی مورد نیاز است و میتواند به شکل یک کندل توخالی بلند یا یک شکاف بالا همراه با حجم معاملات سنگین باشد.
2. الگوی پوشای صعودی
الگوی پوشای صعودی (Bullish Engulfing) یک الگوی معکوس دو شمعی است. شمع دوم بدون توجه به طول سایههای دم، بدنه واقعی شمع اول را کاملاً «می بلعد». الگوی پوشای صعودی، در یک روند نزولی ظاهر می شود و ترکیبی از یک شمع تیره به دنبال یک شمع توخالی بزرگتر است. در روز دوم الگو، قیمت کمتر از کف قیمتی قبلی باز میشود، اما فشار خرید، قیمت را به بالاتر از سقف قیمتی قبلی بررسی الگو کندل چکش در نمودار واقعی سوق میدهد، که منجر به یک برد آشکار برای خریداران میشود. توصیه می شود زمانی که قیمت بالاتر از سقف قیمتی شمع پوشای دوم حرکت می کند، وارد موقعیت خرید شوید، به عبارت دیگر زمانی که بازگشت روند نزولی تایید شد.
3. الگوی نفوذ گر
مشابه الگوی پوشای، الگوی نفوذگر نیز یک الگوی بمعکوس صعودی دو شمعی است که در روندهای نزولی رخ می دهد. پس از اولین شمع بلند سیاه، یک شمع سفید ظاهر می شود که پایین تر از قیمتی پایانی قبلی باز می شود. پس از آن، فشار خرید، قیمت را تا نیمه یا بیشتر (ترجیحاً دو سوم راه) بدنه واقعی شمع سیاه افزایش می دهد.
4. ستاره صبحگاهی
همانطور که از نامش مشخص است، ستاره صبح نشانه امید و شروعی جدید در یک روند نزولی تاریک است. این الگو از سه شمع تشکیل شده است: شمع با بدنه کوتاه (به نام دوجی یا فرفره)، یک شمع بلند سیاه اولیه و یک شمع بلند سفید. رنگ بدنه واقعی شمع کوتاه می تواند سفید یا سیاه باشد و هیچ تداخلی بین بدنه آن و شمع سیاه اولیه وجود ندارد. این نشان دهنده کاهش فشار فروش روز قبل است. سومین شمع سفید با بدنه شمع سیاه همپوشانی دارد و فشار مجدد خریدار و شروع یک برگشت صعودی را نشان می دهد، به خصوص اگر با حجم بالاتر تأیید شود.
5. سه سرباز سفید
این الگو معمولاً، پس از یک دوره روند نزولی یا در تثبیت قیمت مشاهده می شود. این شامل سه شمع سفید بلند است که به تدریج بالاتر از هر روز معاملاتی بسته می شوند. هر شمع بالاتر از قیمت اولیه روز قبل باز میشود و نزدیک به سقف قیمتی روز بسته میشود، که نشاندهنده افزایش مداوم فشار خرید است. زمانی که شمعهای سفید خیلی بلند به نظر میرسند، سرمایهگذاران باید احتیاط کنند، زیرا ممکن است فروشندگان کوتاه مدت را جذب کند و قیمت سهام را بیشتر پایین بیاورد.
استفاده از تمام الگو ها
در نمودار سهام شرکت انریج (Enbridge)، سه الگوی معکوس صعودی مورد بحث در بالا را نشان می دهد: چکش معکوس، الگوی نفوذ گر و چکش.
در نمودار سهام شرکت پستیفیک دیتا ویژن (Pacific DataVision)، الگوی سه سرباز سفید را نشان می دهد. توجه داشته باشید که چگونه معکوس شدن روند نزولی با افزایش شدید حجم معاملات تایید می شود.
ختم کلام
سرمایه گذاران باید از نمودارهای کندل استیک مانند سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال (به عنوان مثال برای مطالعه روانشناسی فعالان بازار در زمینه معاملات سهام) استفاده کنند. نمودارهای کندل استیک تحلیل هایی بیشتر از تحلیل بنیادی ارائه می دهند که اساس تصمیمات معاملاتی را تشکیل می دهد.
ما پنج الگوی نمودار شمعی محبوبتر که نشانگر فرصتهای خرید هستند، را بررسی کردیم. آنها می توانند به شناسایی تغییر در احساسات معامله گر کمک کنند که در آن فشار خریدار بر فشار فروشنده غلبه می کند. چنین تغییر روند نزولی می تواند با پتانسیل سود طولانی همراه باشد. با این حال، خود الگوها تضمین نمی کنند که روند معکوس شود. سرمایه گذاران باید همیشه قبل از شروع معامله، معکوس را با اقدام بعدی قیمت تأیید کنند.
آشنایی با الگوهای دو کندلی
در ادامه سری مقالات آشنایی با الگوهای کندلی، حالا نوبت به شناخت الگوهای دو کندلی میرسد. در صورتی که هنوز مقالات قبلی را مشاهده نکردهاید، از طریق این لینک میتوانید آنها را مطالعه کنید. الگوهای دو کندلی، از مجموع دو کندل در کنار یکدیگر تشکیل میشوند. این کندلها بهتنهایی معنی خاصی نداشته و تنها زمانی که به شکل و ترتیبی خاص در کنار یکدیگر قرار میگیرند معنی پیدا میکنند.
همانطور که بارها گفته شد، تحلیل الگوهای شمعی بهنوعی توانایی صحبت به زبان نمودار است که تسلط به آن از الزامات بررسی الگو کندل چکش در نمودار واقعی یک تحلیلگر است. نکته قابل ذکر دیگر این است که تمامی الگوهای شمعی زمانی اعتبار پیدا میکنند که نزدیک سطوح کلیدی بازار باشند. بهعنوان مثال تشکیل یک الگوی شمعی صعودی در یک محدوده حمایتی مهم، قطعا اعتبار بسیار بالایی خواهد داشت.
الگوی پوشا (Engulf)
الگوی پوشا مهمترین و رایجترین شکل در بین الگوهای دو کندلی است. پوشا به دو شکل نزولی و صعودی بسته مکان قرارگیری آن به وجود میآید. در صورتی که نزدیک به سطوح حمایتی باشیم، امکان شکل گیری نوع صعودی آن و در صورتی که نزدیک سطوح مقاومتی باشیم معمولا شکل نزولی آن به پدید میاید. الگوی پوشا یک الگو برگشتی است، پس از شکل گیری آن احتمال تغییر حرکت بازار از سطح مورد نظر بسیار بالا میرود.
پوشای صعودی (Bullish Engulf)
پوشای صعودی که معمولا در سطوح حمایتی به وجود میاید، متشکل از دو کندل با رنگ متفاوت است. یک کندل قرمز به سمت بررسی الگو کندل چکش در نمودار واقعی بررسی الگو کندل چکش در نمودار واقعی سطح حمایتی و یک کندل سبز قویتر از کندل قبلی، بهطوری که بدنه آن تمامی کندل قبلی را پوشش داده باشد. در این صورت الگوی پوشای صعودی شکل گرفته و انتظار برای صعود بازار بالا میرود.
پوشای نزولی (Bearish Engulf)
پوشای نزولی نیز شبیه به شکل صعودی آن است، با این تفاوت که زیر سطوح مقاومتی پدید آمده و هشدار ریزش بازار را به تحلیلگر میدهد. شکل ظاهری این الگوی کندلی به صورت یک کندل صعودی تا سطح مقاومت، سپس یک کندل نزولی قوی که توانایی پوشش کل کندل قبلی را داشته باشد. حال با دیدن این الگو احتمال ریزش در بازار را مشاهده کرده و بهترین تصمیم را برای معامله خود اتخاذ میکنیم.
الگوی کیکینگ (Kicking)
ساختار الگوی کیکینگ بسیار شبیه به پوشا است. این الگو نیز به دو صورت صعودی و نزولی پدید آمده و هشدار تغییر حرکت بازار را به تحلیلگر میدهد. الگوی کیکینگ مانند پوشا از دو کندل تشکیل شده اما کندل دوم یک مارابوزو قدرتمند است. در الگوی پوشا کندل دوم میتواند مارابوزو نباشد فقط کافیست قدرت پوشش کندل قبلی را داشته باشد. اما در این الگو با پدید آمدن یک ماروبوزو قدرتمند، اعتبار تغییر حرکت را بیشتر کرده و معاملهگر با اطمینان بیشتری میتواند وارد معامله شود.
الگوی هارامی(Harami)
الگوی هارامی یک الگوی دو کندلی دیگر است که هشدار تغییر روند را به تحلیلگر میرساند. هرچند این الگو نسبت به موارد قبلی دارای اعتبار کمتری است. اما آگاهی از آن برای تحلیل لحظه به لحظه بازار حائز اهمیت است. تحلیلگران معمولا پس از دیدن الگوی هارامی منتظر کندل تایید نشسته سپس اقدام به تصمیم میگیری میکنند.
شکل ظاهری هارامی متشکل از دو کندل یکی کندل بزرگ و دیگری یک کندل کوچک درون بدنه کندل بزرگ است. در هارامی صعودی که معمولا نزدیک سطوح حمایتی پدید میاید، کندل بزرگ قرمز و کندل دوم که درون کندل بزرگ قرار دارد سبز است. هارامی نزولی که زیر سطوح مقاومتی ساخته میشود نیز بر عکس شکل صعودی است. به این صورت که کندل بزرگ اولی سبز و کندل دوم به رنگ قرمز در درون بدنه کندل اول ساخته میشود.
الگوی ابر سیاه یا دارک کلود(Dark Cloud)
این الگو نیز یکی دیگر از الگوهای دوکندلی است که هشدار برگشت قیمت و تغییر حرکت بازار را میدهد. معمولا در انتهای روندها و در نزدیکی سطوح کلیدی بازار تشکیل میشود. الگوی ابر سیاه نیز به صورت صعودی و نزولی وجود دارد که شکل ظاهری آنها بر عکس یکدیگر است.
الگوی ابر سیاه، متشکل از دو کندل با رنگ متفاوت است. در شکل نزولی آن که معمولا زیر سطوح مقاومتی پدید میاید، کندل اول سبز و کندل دوم قرمز است. کندل قرمز با کمی گپ بالای کندل اولی باز شده، سپس حداقل بررسی الگو کندل چکش در نمودار واقعی تا نصف کندل اول را پوشش میدهد. نوع صعودی آن نیز در بالای سطوح حمایتی شکل میگیرد. کندل اول قرمز، کندل دوم با کمی گپ پایین کندل اول باز شده، سپس حداقل تا نصف کندل دوم را باید پوشش دهد.
تحلیلگران با دیدن این الگو اولین هشدار تغییر روند را از بازار گرفته و آماده تغییرات احتمالی بازار میشوند.
جمعبندی
در این مقاله نیز به بررسی کاربردیترین الگوهای دوکندلی پرداختیم. شناخت و بررسی این الگوها از الزامات یک تحلیلگر بازارهای مالی است. زمانی که قیمت به سطوح کلیدی خود یعنی سطوح عرضه و تقاضا میرسد، بررسی کندل به کندل بازار اهمیت بالایی دارد. حال که شکلهای مختلف الگوهای شمعی را یاد گرفتهاید، بهتر است شروع به تمرین کرده و این الگوها را در بازار واقعی پیدا کنید.
الگوی شمعی مرد به دار آویخته شده در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی شمعی مرد به دار آویخته شده در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی شمعی مرد به دار آویخته شده (Hanging Man Candlestick Pattern) نوعی از الگوهای کندلی میباشد و نشاندهندهٔ قیمت باز شدن (open)، بسته شدن (close)، بالاترین قیمت طی روز (high) و پایینترین قیمت طی روز (low) در بازهٔ زمانی مشخص میباشد.
این کندلها نشاندهندهٔ تأثیر احساسات سرمایهگذاران یک اوراق بهادار نسبت به قیمت آن میباشند که توسط برخی از تحلیلگران تکنیکال بهمنظور مشخص کردن نقاط خروج و یا ورود به یک معامله در نظر گرفته میشوند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد کندل استیک میتوانید از مطلب آموزشی «کندل استیک در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
عبارت مرد به دار آویخته شده اشاره بهشکل این کندل دارد. الگوی مرد به دار آویخته شده نشاندهندهٔ یک بازگشت قیمتی احتمالی در یک روند صعودی میباشد.
معامله تنها براساس شکلگیری الگوی مرد به دار آویخته شده میتواند یک عمل ریسکی باشد، بسیاری از معاملهگران باور دارند که شکلگیری این الگو، یک مدرک بسیار مهم محسوب میشود و نشاندهندهٔ احساسات بازار است، این الگوی شمعی معمولاً سیگنال تغییر احساسات بازار را صادر میکند و اینکه دیگر روند صعودی قدرتی برای ادامه دادن مسیر خود ندارد.
توضیحاتی در مورد الگوی شمعی مرد به دار آویخته شده
الگوی شمعی مرد به دار آویخته شده زمانی رخ میدهد که دو شاخصهٔ زیر نیز رخ دهند:
- قیمت یک دارایی در مسیر یک روند صعودی بوده باشد.
- کندل دارای بدنهٔ کوچکی باشد (یعنی فاصله بین قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن طی روز کم باشد) و همچنین کندل دارای یک سایه پایینی بلند باشد. معمولاً این الگوی شمعی فاقد سایه بالایی است و یا دارای سایه بالایی کوچکی میباشد.
با توجه به این دو شاخصه، زمانی که یک الگوی مرد به دار آویخته شده در یک نمودار شکل میگیرد، نشان میدهد که خریداران بازار قدرت خود را از دست دادهاند. در حالی که بررسی الگو کندل چکش در نمودار واقعی سطوح تقاضا در حال هُل دادن قیمت به سمت بالا بودهاند، در این روز، ما شاهد رخ دادن فروشهای چشمگیری بودهایم.
در حالی که خریداران توانستند در پایان روز، قیمت را به نزدیکی محدودهٔ قیمت باز شدن برسانند، این حجم از فروش نشانهای از این حقیقت است که تعداد بیشتری از سرمایهگذاران به این باور رسیدهاند که قیمت سهم در حال حاضر بیش از ارزش واقعی آن میباشد.
برای معاملهگرانی که با استفاده از کندلها و الگوهای کندلی به معاملهگری میپردازند، این الگو این فرصت را به آنها میدهد تا از موقعیتهای معاملاتی خرید (long positions) خود خارجشده و با پیشبینی کردن روند نزولی قیمتها، وارد موقعیتهای معاملاتی فروش (sell positions) شوند.
الگوی شمعی مرد به دار آویخته شده معمولاً توسط بدنهٔ کوچک آن که در بالای سایه پایینی قرار گرفته مشخص میشود. سایهٔ زیرین این کندل باید حداقل دو برابر طول بدنهٔ اصلی باشد.
کندل مرد به دار آویخته شده، منبع: Investopedia
نمودار زیر نشاندهندهٔ شکل گرفتن دو الگوی شمعی مرد به دار آویخته شده در سهام شرکت فیسبوک (Facebook Inc. – FB) میباشد، که هر دوی آنها باعث ایجاد حرکات قیمتی به سطوحی پایینتر شدند.
روند طولانی مدت بازار با شکلگیری این دو الگوی شمعی دستنخورده باقی ماند، زیرا که الگوهای کندلی مرد به دار آویخته شده تنها بهمنظور اندازهگیری تغییرات قیمتی و تغییرات در حرکت کوتاهمدت در بازار مورداستفاده قرار میگیرد.
این نمودار نشاندهندهٔ شکل گرفتن دو الگوی شمعی مرد به دار آویخته شده در سهام شرکت فیسبوک (Facebook Inc. – FB) میباشد، که هر دوی آنها باعث ایجاد حرکات قیمتی به سطوحی پایینتر شدند. نمودار سهام شرکت فیسبوک، منبع: Investopedia به نقل از Tradingview
با وجود اینکه معاملهگران معمولاً بر روی الگوهای کندلی شکلگرفته بهمنظور تشخیص حرکت در نمودار یک سهم حساب میکنند، میتوان از این الگوهای کندلی در بررسی نمودار شاخصها، مانند شاخص S&P 500 و یا شاخص میانگین صنعتی داو جونز استفاده کرد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد شاخص میانگین صنعتی داوجونز میتوانید از مطلب آموزشی «شاخص میانگین صنعتی داوجونز چیست؟» دیدن نمایید.
همچنین میتوان از این کندلها بهمنظور مانیتور کردن قیمت و سرعت تغییرات آن (price momentum) در بازار و همچنین حرکات قیمت دیگر داراییها، مانند ارزها (currencies) و یا قراردادهای آتی (future contracts) استفاده نمود.
ویژگیهای متمایزکننده
در یک الگوی مرد به دار آویخته شده واقعی، اندازهٔ سایهٔ پایینی باید حداقل دو برابر اندازهٔ بدنهٔ اصلی کندل باشد.
به بیانی دیگر، معاملهگران میخواهند ببینند که سایهٔ پایینی به چه اندازهای میباشد تا تأییدیهای در مورد ورود شدید فروشندگان در این نقطه از بازار، برای فروش داراییهایشان کسب کنند.
کتاب مشهور توماس بوکوفسکی (Thomas Bulkowski) با نام دایرةالمعارف نمودارهای کندلی (Encyclopedia of Candlestick Charts) میگوید هرچه سایهٔ پایینی طویلتر باشد، این الگوی شمعی از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود.
با استفاده از اطلاعات تاریخی بازار، او بیش از 20,000 الگوی مرد به دار آویخته شده را بررسی کرده است. در بیشتر موارد، آنهایی که دارای سایههای بلندتری بودند عملکرد بسیار بهتری از کندلهایی که دارای سایهٔ پایینی کوتاهی بودند داشتند.
برخی معاملهگران نیز در کنار اینها به دنبال حجمهای معاملاتی بالا هستند. تحقیقات بوکوفسکی از این ایده حمایت میکند.
از کندل استیکهای بیشماری که او بررسی کرده بود، آنهایی که همراه با حجمهای معاملاتی سنگینتری بودند در پیشبینی جهت حرکت قیمت بسیار بهتر از کندلهایی با حجم معاملاتی پایین عمل کردند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد حجم معاملات میتوانید از مطلب آموزشی «حجم معاملات در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
یک ویژگی متمایزکنندهٔ دیگر، شکلگیری یک کندل تأییدیه در روز بعد از شکلگیری کندل استیک مرد به دار آویخته شده میباشد. از آنجایی که الگوی شمعی مرد به دار آویخته شده اشاره به یک کاهش قیمتی دارد، برای اطمینان بیشتر باید منتظر تأیید شدن این سیگنال در روز معاملاتی بعدی باشیم.
و این تأییدیه نیز تنها با حرکت قیمت به سمت پایین بهدست میآید. در این حالت، دو پیشامد را میتوانیم نظاره کنیم، یا کندل روز بعد با شکاف قیمتی نسبت به کندل مرد به دار آویخته شده باز شود و یا اینکه بهسادگی حرکتش را به سمت پایین ادامه دهد (یعنی اینکه درنهایت، قیمت بستهشده در سطح پایینتری نسبت به کندل مرد به دار آویخته شده داشته باشد).
با استناد به کتاب بوکوفسکی، چنین رویدادهایی نشاندهندهٔ رخ دادن بازگشت قیمتی (price reversal) در 70% موارد میباشند.
توجه داشته باشید که رنگ بدنهٔ کندل مرد به دار آویخته شده (چه سبز چه قرمز، و یا چه سفید و یا چه سیاه) هیچ اهمیتی ندارد. تمام چیزی که اهمیت دارد این است که بدنهٔ اصلی بهاندازهای کوچک باشد که سایهٔ پایینی، حدود دو برابر آن باشد.
معاملهگری با استفاده از کندل مرد به دار آویخته شده
الگوهای کندلی مرد به دار آویخته شده دارای حجم معاملاتی بالاتر از میانگین حجم معاملهشده در بازار، سایههای پایینی طویل و همچنین در صورت درست بودن، دارای یک کندل تأییدکننده در روز بعدی خود میباشند. بنابراین، یک الگوی ایدهآل بهمنظور استفاده در معاملهگری حساب میشوند.
پس از اینکه چنین الگویی را مشاهده کردید، وارد شدن به یک موقعیت معاملاتی فروش را در سطح بسته شدن کندلی روز بعد را در نظر داشته باشید.
یک استراتژی تهاجمیتر این است که معاملهٔ خود را در سطح قیمت بسته شدن خود کندل مرد به دار آویخته شده و یا نزدیک قیمت باز شدن کندل بعدی شروع کنید.
یک دستور استاپ حفاظتی (stop loss order) را در سطح بالای الگوی شمعی مرد به دار آویخته شده قرار دهید. نمودار زیر نشاندهندهٔ یک موقعیت ورود احتمالی میباشد، و همچنین از بررسی الگو کندل چکش در نمودار واقعی دستور استاپ حفاظتی نیز استفاده شده است.
این نمودار نشاندهندهٔ یک موقعیت ورود احتمالی میباشد، و همچنین از دستور استاپ حفاظتی نیز استفاده شده است. منبع: Investopedia به نقل از Tradingview
یکی از مشکلاتی که در استفاده از کندل استیکها با آنها مواجه هستیم، این است که آنها اهداف قیمتی برای ما تعیین نمیکنند.
بنابراین، تا زمانی که روند نزولی شما ادامهدار است در معامله بمانید و زمانی که قیمت شروع به افزایش و بازگشت کرد بهسرعت از معاملهتان خارج شوید. الگوی شمعی مرد به دار آویخته شده تنها نشاندهندهٔ بازگشتهای قیمتی کوتاهمدت میباشند.
سؤالاتی در مورد اعتبار الگوی شمعی مرد به دار آویخته شده
اگر به دنبال بررسی هر الگوی شمعی مرد به دار آویخته شدهای باشید، در نهایت خواهید دید که این الگو تنها یک پیشبینیکنندهٔ ضعیف از بازگشت روندی کوتاهمدت میباشد.
به دنبال ویژگیهای خاصتری از این الگو باشید، و در این صورت شما نتایج بهتری را کسب خواهید کرد. توماس بوکوفسکی خود نیز در میان افرادی است که اعتقاد دارند که شکلگیری یک الگوی شمعی مرد به دار آویخته شده، بهتنهایی چیزی نیست که بتوان بر روی آن اتکا نمود.
با استناد به تحلیلهای او، روند صعودی در بازار معمولاً به یک حرکت کوتاهمدت روبهبالا نیز پس از شکلگیری این الگوی شمعی در نمودار ادامه میدهد.
هرچند، مواردی وجود دارند که با توجه به آنها، شانس اینکه بازگشت قیمتی پس از شکلگیری الگوی شمعی مرد به دار آویخته شده بیشتر شود، وجود دارد. این موارد شامل میانگین حجم معاملاتی بالاتر از متوسط بازار، سایههای پایینی طویلتر، و میزان فروش در روز بعدی میباشند.
با نگاه به یک الگوی شمعی مرد به دار آویخته شده که دارای تمامی موارد ذکرشده است، میتوان الگویی دید که از اعتبار بیشتری در پیشبینی بازگشت قیمت به سمت پایین برخوردار است. تنها زمانی وارد معاملات شوید که الگوهای کندلی قوی در نمودار شکل بگیرند.
الگوی شمعی مرد به دار آویخته شده در مقابل الگوی شمعی ستاره دنبالهدار و چکش
علاوه بر الگوی شمعی ذکرشده، دو الگوی شمعی دیگر نیز هستند که دارای شباهت زیادی با این الگو میباشند. این خود میتواند منجر به اشتباهاتی در تحلیلها شود.
الگوی شمعی مرد به دار آویخته شده معمولاً در بالای یک روند صعودی شکل میگیرد، همچنین الگوی شمعی ستارهٔ دنبالهدار (shooting star) نیز در همین جا شکل میگیرد.
تفاوت بین آنها این است که بدنهٔ اصلی کندل مرد به دار آویخته شده در نزدیکی بالای آن و یا بهصورت کامل در بالای کندل قرار میگیرد، و این کندل دارای سایهٔ پایینی طویلی میباشد.
یک کندل ستارهٔ دنبالهدار دارای بدنهٔ کوچکی میباشد که نزدیک انتهای این کندل میباشد، و دارای سایهٔ بالایی طویلی میباشد.
میتوان گفت که الگوی ستارهٔ دنبالهدار، همان الگوی مرد به دار آویخته شده است که برعکس شده بررسی الگو کندل چکش در نمودار واقعی است. در هر دو حالت، سایههای شکلگرفته باید حداقل اندازهٔ دو برابر اندازهٔ بدنهٔ اصلی داشته باشند. هر دوی آنها نشاندهندهٔ این هستند که قیمت حرکت احتمالی به سمت پایین تجربه خواهد کرد.
الگوی شمعی مرد به دار آویخته شده و کندل چکش (Hammer Candlestick) هر دو الگوهایی هستند که نشاندهندهٔ یک بازگشت روندی احتمالی را میدهند.
تنها تفاوت بین آنها، طبیعت روندی است که این کندلها در آن ظاهر میشوند. اگر این الگو کندلی در یک نمودار با روند صعودی شکل گیرند، نشاندهندهٔ یک بازگشت قیمتی به سمت پایین میباشند، و بنابراین نام مرد به دار آویخته شده به آن داده میشود.
اگر چنین کندلی در انتهای یک روند نزولی شکل گیرد نشاندهندهٔ یک بازگشت قیمتی به سمت بالا میباشد، و بنابراین نام چکش به آن داده میشود. جدا از تفاوت کلیدی بین این دو، این الگوها و موارد تشکیلدهندهٔ آنها دقیقاً شبیه به یکدیگر میباشند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی شمعی چکش میتوانید از مطلب آموزشی «الگوی شمعی چکش در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
جمعبندی
الگوی شمعی مرد به دار آویخته شده بهطور معمول در نمودارها دیده میشود. اگر شما شروع به بررسی این الگوهای کندلی در نمودار کنید، درخواهید یافت که این الگوها بهطور معمول پیشبینیکنندههای ضعیفی در مورد حرکت قیمت به سمت پایین به شمار میرود.
پس به دنبال افزایش حجم معاملاتی، فروش در روز معاملاتی بعدی و همچنین سایههای پایینی طویل باشید، تنها در این حالت است که این الگوها از اعتبار بیشتری برخوردار میباشند.
اگر میخواهید با استفاده از این الگو به معامله بپردازید، حتماً از یک دستور استاپ حفاظتی در سطح بالایی الگوی شمعی مرد به دار آویخته شده استفاده کنید.
اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید میتوانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.
شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش دادهاید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید. مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاسهای آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاسها متعاقبا از طریق وبسایت اعلام خواهد شد.)
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
الگوی چکش و چکش وارونه چیست؟ کندل Hammer و Inverted hammer در تحلیل تکنیکال
الگوی چکش و چکش وارونه در تحلیل تکنیکال اهمیت بالایی دارند، در این مقاله شما را با کندل های Hammer و Inverted hammer بیشتر آشنا خواهیم کرد، همراه داتیس نتورک باشید.
الگوی چکش و چکش وارونه چیست؟
hammer یک الگوی ژاپنی است .
تشخیص : یک بدنه مربعی شکل دارد و یک شاخ یا دم که حدودا سه برابر بدنه است .
کارکرد : این الگو روند نزولی را تبدیل به روند صعودی می کند .
اعتبار الگو : اگر چکش سبز رنگ باشد اعتبار الگو بیشتر است . همچنین به حجم معامله در این نقطه باید توجه شود .
صحیح بودن الگو : در صورتی که کندل بعدی در بالای کندل چکش قرار گیرد الگوی ما معتبر است در غیر این صورت الگوی چکش fail خواهد شد .
الگو چکش یک الگوی بازگشتی صعودی است یعنی در انتهای روند نزولی تشکیل میگردد و میتواند موجب مثبت شدن بازار بشود.
الگو چکش از یک دم بلند و کشیده و بدنه های کوچک و مربعی شکل تشکیل شده است این الگو یا اصلاً شاخه ندارد یا این که اندازه شاخ بسیار کوچک و قابل اغماض است.
اندازه دم باید حداقل ۲ الی ۳ برابر اندازه بدنه باشد.
رنگ بدنه کندل اهمیتی ندارد و میتواند صعودی یا نزولی باشد اما با توجه به ماهیت صعودی الگو طبیعتاً اگر رنگ بدنه مثبت باشد بر میزان قدرت و اعتبار صعودی الگو افزوده خواهد شد.
به عنوان مثال :
در تصویر زیر می توانید الگوی چکش را که موجب بازگشت روند نزولی در نمودار قیمت سهام فولاد مبارکه اصفهان شده است مشاهده نمایید.
فلسفه روانشناسی الگوی چکش
تحلیل تکنیکال علم آمار و احتمالات است تقریباً هیچ یک از قواعد تکنیکال از دلیل و اثبات ریاضی برخوردار نیستند و صرفاً برمبنای تجربه و بررسیهای آماری به دست آمده اند با این وجود هر جا که بتوانیم سعی کنیم تا حد امکان فلسفه روانشناسی پشت قضیه را نیز برایتان بازگو نماییم تا منطق آن روشن تر بشود و درک بهتری نسبت به آنچه عملاً در پشت پرده بازار در حال وقوع است حاصل گردد.
در الگوی چکش می توان گفت قیمت در انتهای یک روند نزولی پس از سقوط تا پایین ترین حد ممکن ناگهان به سطح حمایت مستحکمی برخورد نموده و حتی اندکی درون این محدوده حمایتی فرو رفته است.
اما به تدریج با افزایش قدرت خریداران بر روی نیروی دافعه صعودی افزوده گشته تا حدی که فروشندگان نهایتاً بررسی الگو کندل چکش در نمودار واقعی میدان نبرد را به طور کامل به خریداران باختهاند قیمت شروع به صعود نموده و حتی تا مجاورت قیمت بازگشایی اولیه رشد کرده است.
دم بلند و کشیده الگو نشانه نفوذ قیمت به درون محدوده مستحکم حمایتی و سپس بازگشت سریع آن است.
به همین دلیل است که می گوییم هرچقدر اندازه این دم بلند تر و کشیده تر باشد میزان قدرت و اعتبار الگو بیشتر خواهد بود.
نیروی دافعه خریداران موجب شده قیمت در طول دوم الگو تمام مسیر نزولی را مجدداً بالا بیاید و به نزدیکی نقطه بازگشایی برسد.
سهامدارانی که قبلاً از عدم فروش در اوایل بازار پشیمان بودند اکنون می بینند فرصت فروش در بالاترین قیمت ها برایشان مهیا شده است بنابراین از فروش خودداری نموده و حتی فشار صعودی را بیشتر می کنند دم بلند و کشیده الگو نشان می دهد فشار صعودی خریداران به قدری زیاد بوده که قیمت قادر به توقف در مجاورت محدوده حمایتی حتی فقط برای یک کندل نشده است.
کندل های قبل از الگوی چکش باید نزولی باشند.
قبلاً در مورد لزوم همخوانی روند با الگوهای شمعی ژاپنی صحبت کردیم.
در این جا نیز روند نزولی بودن کندل های قبل از الگوی چرخش نشانگر همخوانی الگو با روند جاری است.
عدم وجود شاخ از آن جهت حائز اهمیت است که نشان میدهد قیمت تا آخرین لحظات قبل از بسته شدن کندل دائماً بررسی الگو کندل چکش در نمودار واقعی در حال رشد بوده است.
یعنی خریداران حتی تا آخرین لحظات خوش بینی خود را نسبت به آینده بازار حفظ نموده و از خرید پشیمان نگشتند حیف که زمان به اتمام رسیده و کندل بسته شده است وگرنه قاعدتاً تا نقطه کلوز حتی بالاتر می آمد و خریداران می توانستند قیمتهای بالاتر را نیز بر روی تابلو ببینند.
در چنین مواقعی انتظار داریم به محض باز شدن کندل بعدی خریداران رویه قبلی را ادامه داده و حرکت رو به بالای قیمت در طول کندل بعدی ادامه یابد.
انتهای دم چکش نشان دهنده اصابت با یک سطح حمایت است.
نکته مهم تر اینکه صرفاً با یک خط حمایت مواجه نبودیم بلکه در واقع با یک محدوده حمایتی مواجه هستیم یعنی محدوده حمایتی را بهصورت یک خط تجسم نکنید بلکه آن را به صورت یک محدوده مستطیلی در نظر بگیرید این محدوده در تمام طول دوم چکش گسترده است.
بنابراین کندل های سمت راست و چپ الگو نباید بدنشان به درون این محدوده نفوذ نمایند یکی از اشتباهات رایج نوآموزان دقیقاً عدم توجه به همین نکته است:
بدنه کندل های راست و چپ الگوی چکش نباید با دم چکش اشتراک قیمت داشته باشند.
همچنین دوم کندلهای سمت راست و چپ به الگو نباید پایین تر از انتهای دم چکش باشد.
معاملهگری بر روی الگوی Hammer
الگوی چکش یک الگوی مثبت و امیدوارکننده است که در انتهای روند نزولی ظاهر می شود و سهامداران را نسبت به آینده بازار خوشبین می سازد دقت کنید که نباید به محض مشاهده الگوی چکش بلافاصله اقدام به خرید سهام بکنید بلکه باید صبر کنید و منتظر بمانید تا اولاً چکش به طور کامل تشخیص تشکیل و تثبیت بشود.
اصطلاحا هم میگویند کندل باید بسته شود.
دوما در کندل های بعدی فقط در صورتی که قیمت از سقف الگوی چکش به سمت بالا عبور نماید اجازه دارید وارد بازار شوید.
حد ضرر در الگوی چکش اندکی پایین تر از انتهای دم چکش تعریف می شود الگوی چکش قادر به پیشنهاد کردن حد سود نیست و نمیتواند تارگت مشخصی را به شما پیشنهاد بدهد اما اغلب پس از مشاهده الگوی چکش انتظار داریم حداقل ۲ الی ۳ کندل به سمت بالا صعود نمایند
الگوی چکش هنگامی تشکیل میشود که قیمت در انتهای روند نزولی به یک محدوده حمایتی مستحکم برخورد نماید نفوذ قیمت درون محدوده حمایتی با نیروی دافعه قدرتمندی مواجه میشود که موجب رانده شدن قیمت به سمت بالا میگردد نفوذ به درون محدوده حمایتی و سپس صعود و بازگشت سریع قیمت به سمت بالا و اثری را بر روی نمودار باقی می گذارد که آن را به صورت بلند و کشیده الگوی چکش مشاهده می کنید هرچه اندازه این دو بلندتر باشد نشانه آن است که قدرت و اعتبار محدوده حمایتی فوق نیز بیشتر بوده است.
محدوده دوم چکش یک ناحیه قدرتمند حمایتی را ترسیم میکند که در حالت عادی انتظار داریم کندن های قبل و بعد از الگوی چکش نیز نتوانند با بدنه خود به درون این منطقه نفوذ نمایند این نکتهای است که بسیاری از نو آموزان به آن دقت نمیکنند و باعث میشود جنگندههای نادرستی را به عنوان الگوی چکش در نظر بگیرند.
نقض شدن الگوی چکش
نقطه نقض شدن الگوی چکش دقیقاً در انتهای دم آن قرار دارد یعنی اگر قیمت به جای این که سقفش کفش را به سمت بالا بهش کند نزول نموده و به زیر کفش الگو برود اصطلاحا میگوییم الگوی چکش نقض شده است به همین دلیل حد ضرر را دقیقاً زیر دم چکش در نظر میگیریم
الگوی چکش ذاتاً یک الگوی بازگشتی صعودی است اما در صورتی که این الگو نقض بشود نقش آن کاملاً معکوس گشته و تبدیل به یک الگوی ادامه دهنده نزولی بسیار قدرتمند میشود به گونهای که حتی یک سیگنال فروش اندکی پایین تر از دم چکش صادر خواهد شد.
معمولاً در یک روند نزولی با تعداد زیادی از الگوهای چکش نقض شده مواجه می شوید که کف آنها شکسته شده برای نزول تندی را ایجاد میکنند وقوع این نوع از چکش های نقض شده در طی یک روند نزولی امر رایجی است که می تواند سیگنال های بسیار خوبی را جهت استفاده فروشندگان صادر بررسی الگو کندل چکش در نمودار واقعی نماید این چکش ها به ویژه اگر بدن های سیاه رنگ داشته باشند از قدرت نزولی بیشتری برخوردارند
مثال هایی از الگوی چکش
مثال 1)
در تصویر زیر میتوانید الگوی چکش را بر روی نمودار زیر مشاهده نمایید همان طور که ملاحظه می کنید این الگو منجر به اتمام روند نزولی و حتی صعودی شدن آن شده است.
سعی کنید یک بار دیگر مجموعه نکاتی را که درباره الگوی چکش آموختید در ذهن خود مرور کرده و با آنچه در تصویر زیر مشاهده می کنید مقایسه نمایید.
الگوی چکش از یک بدنه کوچک و مربعی تشکیل می شود
این الگوی یک دم بلند و کشیده اندازه دم حداقل ۲ الی ۳ برابر بدنه است
رنگ الگو فاقد اهمیت است اما صعودی بودن بدنه میتواند موجب تقویت اعتبار آن بشود
انتهای دم نشانگر وجود یک سطح حمایت مستحکم است
بنابراین کندل های سمت چپ و راست الگو نباید از انتهای دم چکش پایین تر بروند
محدوده ی دم الگوی چکش نشانگر یک محدوده حمایتی است که کندل های مجاور الگو درون محدوده دم چکش نفوذ نمیکنند.
مثال ۲)
تصویر بالا نمودار سهام ایران خودرو را در تایم فریم روزانه نشان می دهد
همانطور که ملاحظه می کنید تشکیل الگوی چکش بر روی سطح حمایت ۲۰۰ تومان موجب اتمام روند نزولی قیمت این سهم شده است.
الگوی چکش وارونه
این الگو نیز یک الگوی بازگشتی صعودی است یعنی در انتهای روند نزولی ظاهر می گردد و می تواند موجب صعود قیمت بشود.
الگوی چکش وارونه کاملاً مشابه الگوی چکش است با این تفاوت که دم خودش را از دست داده و در عوض شاخ بلند و کشیده ای دارد.
اندازه شاخ حداقل ۲ الی ۳ برابر اندازه بدنه است یا اصلاً دم ندارد و یا یک دم کوچک و قابل اغماض خواهد داشت.
رنگ بدنه میتواند سیاه یا سفید و طبیعتاً صعودی بودن بدن موجب افزایش قدرت و اعتبار الگو خواهد شد.
تمام نکاتی که درباره الگوی چکش ذکر کردیم درباره این الگو نیز عیناً صادق هستند نقطه مناسب برای خرید اندکی بالاتر از سقف اروگوئه قرار دارد حد ضرر نیز اندکی پایین تر از کفش الگو انتخاب می شود.
الگوی چکش وارونه صرفاً در روندهای نزولی ظاهر می شود پس حداقل دو الی سه کندل قبل از آن باید سیاه رنگ و نزولی باشند.
نمیتوان تارگت دقیق برای این الگو بیان نمود ولی انتظار داریم بازار پس از مشاهده الگو حداقل برای ۲ الی ۳ کندل بعدی صعودی بشود و در تصویر زیر الگوی چکش وارونه را بر روی نمودار مشاهده می کنید.
احتمال تشکیل الگوی چکش وارونه نسبت به الگوی چکش به مراتب کمتر بوده و همچنین از قدرت و اعتبار کمتری برخوردار است.
سخن پایانی
امیدواریم مقاله آشنایی با الگو ها و کندل های چکش و چکش وارونه برای شما عزیزان مفید بوده باشد.
دیدگاه شما