علاوه بر این، ما منتظر جهش قریبالوقوع بازار هستیم. این موضوع بدان معنا است که سرمایهگذاران باید پورتفولیوی خود را طوری تنظیم کنند که از این جهش سود کسب کنند.
آموزش نحوه محاسبه بازده اوراق قرضه و بهادار بورس و فرابورس
در این مقاله قصد داریم تا اطلاعاتی را در مورد محاسبه بازده اوراق در اختیارتان قرار دهیم، موردی که باید به آن توجه نمود این اسست که دو عامل بسیار مهم در تعیین نرخ اوراق در بازار ثانویه پر اهمیت می باشد و شاید شما نسبت به آنان بی اطلاع باشید و با خود بگویید این دو عامل چه هستند؟ در جواب باید بگوییم که ریسک و بازده اوراق نقش کاربردی دارند.
آموزش محاسبه بازده اوراق
آیا می دانید نرخ بازده تا باز خرید آن که حاصل نگه داری نمودن اوراق تا اولین موعدی که برای برای سرمایه گذاری است را نشان می دهد. به نوع دیگر اگر بازار گردان اوراق تاریخ مشخصی را برای باز پس گرفتن این اوراق معلوم نماید، صاحبان دارنده این اقلام به راحتی می توانند نرخ را محاسبه کنند و از این موضوع اطلاع یابند که تا چه زمانی چه مقدار بازدهی عایدشان خواهد شد و در حین بازخرید هم به خوبی از مقدار سودی که به دست خواهند آورند، نیز مطلع می گردند.
بازده فعلی همانند بازده تا سر رسید می باشد که به صورت کامل جریان های نقدی را به صورت سالیانه از اوراق قرضه به قیمت بازار نسبت و تقسیم می کنند تا بتوانند ارزش بازده کند را با خریداری این نوع اوراق مشخص و با نگه داری نمودن آن به مدت چند ماه مشخص ارزش زمانی مبلغ به دست آمده را به دست آورد.
همان طور که می دانید بازده تا زمان سررسید همان نرخ بهره ای است، که فرد سرمایه دار با سرمایه گذاری جدید در پرداخت کوپن از اوراق همراه با نرخی که دارای بهره ثابت تا زمان سررسید اوراق قرضه می باشد. هم چنین قیمت موجود در بازار عرضه با میزان ارزش جریان های نقدی برابری می کند و یک شخص سرمایه گذار به خوبی از این موضوع مطلع می باشد که قیمت کنونی نوع قرضه، پرداخت کوپن و ارزش سر رسید چه قدر می باشد.
آموزش محاسبه بازده اوراق فرابورس
در ابتدا باید بگوییم که بازار فرابورس به طور رسمی و جدی فعالیت خود را از سال 87 تحت نظارت سازمان بورس اوراق از نوع بهادر آغاز نمود و جالب است بدانید که ساختار و نقش آن همانند بورس می باشد، اما نکته ای که باید بدانید این است که شرایط پذیره نویسی و انجام معامله در فرابورس راحت تر می باشد تا به عنوان اهرم کمکی به تأمین مالی اقتصاد کشور کمک نماید.
جالب است بدانید که اوراق بهادر دارای انواع متنوعی می باشند که در بازار فرابورس کاملاً قابل معامله می باشند و ورود نمودن آنان شرایط و لزومات کم تر و ساده تری را دارا می باشد. این ساز و کار های ساده و میزان تنوع در شرایط پذیرفته شدن شرکت ها در این مرکز ، امکانات و تجهیزاتی را فراهم نموده است تا بنگاه ها بتوانند با به دست آوردن حداقل شرایط در زمان کوتاهی به این بازار ورود پیدا کنند و از مزایای شرکت های مورد پذیرش در بازار مبادلات مربوط به اوراق بهادر بهره ببرند و ود خوبی را کسب نمایند.
آموزش محاسبه بازده اوراق قرضه
به طبع متخصصان در این زمینه می دانند که ما هم اکنون می خواهیم در مورد چه موضوعی صحبت نماییم و امیدواریم که این مطالب برای افرادی که به تازگی به این جمع پیوسته اند، مفید واقع شود. چگونگی قیمت و بازده مورد ذکر شده به شرح مقابل می باشد. ما در این مبحث می خواهیم به محاسبه مبلغ در مورد علت تغییر هزینه اوراق قرضه و حساسیت های به وجود آمده در این حوزه نسبت به برخی از اوراق قرضه بپردازیم. در این مقاله سعی می نماییم تا به طور مفصل اطلاعاتی را بیان نماییم تا بتوانید حداکثر استفاده را از این دست نوشته ببرید و در نهایت تجزیه و تحلیل هایی را مربوط به این موضوع به شما عزیزان ارائه خواهیم نمود.
کسانی که در این حوزه شناخت کاملی را ندارند نمی دانند که چه عاملی تعیین کننده قیمت قرضه می باشد. در حال حاضر ارزش به دست آمده در بازار امروز که بسیار در نوسان می باشد و مبلغی که را که توسط سرمایه گذاران در ازای اوراق پرداخت می نمایند را تعیین می نماید. البته نا گفته نماند که این ارزش با نوع ذاتی نیز یکسان می باشد و به طبع در آینده جریانات نقدی خوبی را به همراه دارد. جریان های موجود همانند سود سهام می تواند یکسان با قیمت تعیین شده نهایی و یا ارزش باز خرید باشد. در نهایت با یکی از این دو یا ترکیبی از آنان یکسان است. در زمان حال لازم است ارزش فعلی مشخص شود تا جریانات نقدی با نرخ معین و مناسبی تنظیم شوند.
آموزش فرمول محاسبه بازده اوراق بهادار
فرمول محاسبه بازده اوراق بهادر را می توانید به آسانی و در کسری از زمان در سایت های مرتبط به دست آورید. آیا می دانید که نرخ بهره و بازده اوراق دارای چه معنی می باشند؟ آیا با یک دیگر تفاوت دارند؟ در جواب باید بگوییم که این دو واژه دارای یک مفهوم می باشند و از لحاظ معنی با هم برابری دارند. در واقع نرخ بهره عبارت است از مبغ پرداختی توسط شخصی که گیرنده وام می باشد به فردی که وام را اعطا می نماید و در ازای آن از منابع موجود نیز بهره مند می گردد و آن را اندازه می گیرد. آیا می دانید که میزان شکاف نرخ سود در هر لحظه از زمان بین حداقل و حداکثر چند درصد می باشد؟ مقدار کم ترین و بیش ترین بین 12 الی 15 درصد است.
آموزش محاسبه نرخ بازده اوراق قرضه
در مورد نرخ ود و بازده اوراق قرضه مقدار اختلاف موجود رقمی بین 1100 تا 1600 واحد می باشد. در نتیجه می توان ذکر نمود که دو صدم این نوع قرضه شامل 200 واحد می شود. جهت این که مبنایی برای مشخص نمودن نرخ های گوناگون داشته باشیم، بهتر است که یک نرخ را اساس و مبنا قرار داده و این خود موجب می شود تا نرخ دارای ریسک کم و در زمان کوتاه باشد که در واقع همان نرخ مرتبط با نوع خزانه است.
البته لازم به تذکر است که مابقی نرخ ها به چند دلیل قابل قیاس نمی باشند که در ادامه به آنان می پردازیم. در ابتدا اولین موردی که سبب می شود تا مقایسه آنان سخت شود، تفاوت موجود در سررسید ها می باشد و دومین مورد آن نیز صرف ریسک است. هم اکنون می خواهیم تا مروری بر عامل های مشخص کننده نرخ سود جاری و موارد مؤثر بر آن داشته باشیم. جالب است بدانید که اگر افراد سرمایه گذار از مبانی نرخ های موجود در بازار مطلع باشند، به خوبی قادر هستند تا نرخ بهره را معنا و تفسیر نمایند و آنان را مورد ارزیابی قرار دهند. نا گفته نماند که مبنای اصلی بهره موجود در بازار مربوط به نرخ بر اساس مقدار هزینه فرصت مصرفی می باشد و ودر واقع نشان گر این است که به جای مصرف، اشخاص مشتاق شوند تا به پس انداز اقدام کنند و معمولاً هم این مورد بدون ریسک یا با ریسک کم همراه می باشد.
آموزش محاسبه بازده اوراق اخزا
در حقیقت در حال حاضر و شرایطی که هم اکنون در آن قرار داریم و اقتصاد کشور دارای نوسان می باشد، اوراق خزانه اسلامی نقش ابزار کمک کننده به عنوان ابزار مالی از نظر بازدهی برای افراد سرمایه گذار را ایفا می نماید و با توجه به به میزان بازدهی متعادل و مناسبی که از این اوراق انتشار یافته است، این اوراق سبب شده تا بسیاری از اشخاص سرمایه گذار راغب به خرید اوراق شوند.
محاسبه بازده اوراق خزانه را نیز در مقاله های اخیر به خوبی توضیح دادیم و اگر تمایل دارید تا در این مورد راهنمایی کسب کنید می توانید به نوشته های پیشین مراجعه کنید. آیا می دانید که بین تغییرات قیمت اوراق قرضه و نرخ بهره چه رابطه ای وجود دارد؟ آیا این دو نیز یکسان هستند؟ در جواب باید بگوییم که این دو اصطلاح دارای رابطه کاملاً معکوسی می باشند و افراد سرمایه گذار این جمله را ملکه ذهن خود نموده اند.
زمانی که جایگاه و سطح حداقلی بازده که مورد انتظار افراد سرمایه گذار از اوراق بهادر تغییر پیدا می کند، در این صورت نیز حدااقل بازده مورد انتظار از تمامی اوراق های قرضه که انتشار پیدا کرده بودند نیز تغییر می یابند و در نهایت با تغییر موارد ذکر شده، قیمت نیز عوض می شود. اساس و فهمیدن این رابطه معکوس، به عنوان پایه اصلی شناخت، ارزشیابی و همچنین شامل مدیریت این اوراق می باشند. پیشنهاد ایران بورس به شما مطالعه مقاله آموزش مدیریت ریسک می باشد.
اوراق قرضه
محاسبه بازده اوراق قرضه را در مطالب قبلی برای شما عزیزان درج نمودیم و تلاش نمودیم تا جای ممکن اطلاعات ارزشمند و مهمی را در این زمینه در اختیارتان قرار دهیم. در ادامه مبحث قصد داریم تا از منابع بازده سرمایه گذاری اوراق قرضه مطالبی سودمند را در اختیارتان قرار دهیم. بازده سرمایه گذاری مربوط به این نوع اوراق ناشی از 3 منبع می باشد که در نتیجه کل آن ها بازده کامل را نمایش می دهد. البته کوپن سود به صورت شش ماه قابل پرداخت می باشد.
اما تا کنون بهره بر بهره را شنیده اید و می دانید چگونه محاسبه می گردد؟ بهره بر بهره هم حاصل از سرمایه گذاری های مکرر و مجدد کوپن که دارای کوپن شش ماه است حاصل می گردد. اما موضوع مهمی که باید از آن مطلع باشید این است که این کوپن ذکر شده و اصل مبلغ کاملاً مشخص می باشند و میزان ارزش واقعی آنان را در زمان حال می توان با با بهره گیری از تنزیل مبلغ های مربوطه به تمامی پرداخت های آینده و حداقل نرخ بازده به دست آورد.
سوالات متداول
- محاسبات YTM چه چیزی را در نظر نمی گیرد؟
طبق معمول مالیات هایی را که یک فرد سرمایه گذار در اوراق قرضه پرداخت می نماید را نادیده می گیرد. و از آن به اسم خرید ناخالص یاد می نمایند.
جالب است بدانید که هم اکنون پرداخت کوپن یک نوع اوراق قرضه به حساب می آید و یا در حقیقت یک ابزار عالی و تکمیلی برای محاسبه بازده به شمار می رود.
بهره و زیان کل دارایی از اختلاف مبلغ خرید و قیمت حاصل از فروش، همچنین میزان مبلغ در سررسید و یا باز خرید اوراق نیز به دست می آید.
حقیقت بهره حقیقی
بدون شک نرخ بهره مهمترین متغیر اقتصادی در سطح کلان و خرد است. زیرا هم بر متغیرهای حقیقی مانند تولید، درآمد، سرمایهگذاری، مصرف، پسانداز، اشتغال و ورود و خروج سرمایه بهشدت تاثیرگذار است و هم اینکه بر متغیرهای اسمی مانند نرخ تورم، نرخ ارز و رفتار پولی بانک مرکزی و بانکها و همچنین بر منافع معاملهگران بازار داراییهای مالی مانند سهام و اوراق قرضه و داراییهای غیرمالی مانند مسکن و طلا و ثبات این بازارها بسیار تاثیرگذار است.
بنابراین وقتی از نرخ بهره بحث میکنیم کوچکترین تغییر در آن میتواند رفاه ذینفعان متعددی را تحتتاثیر قرار دهد. علاوه بر این، اثرات نرخ بهره به عنوان متغیری قابل تعریف است که اهداف عالیه اقتصاد را نشان میدهد. نرخ تورم بالا طبق رابطه فیشر به نرخ بهره اسمی بالا منجر میشود. در جامعهای که این دو نرخ بالا باشد، مانند ایران که اکنون نرخ تورم بیش از 40 درصد و نرخ بهره بیش از 20 درصد است، استثمارگران دولتی و وابسته به دولت مشغول چپاول ارزشآفرینان آن جامعه هستند. چون تورم، محصول دولتهاست و مالیاتی است از ارزشآفرینان جامعه به دولت، بنابراین نفعبرندگان از دولت از آن نفع میبرند. جان مینارد کینز تاکید دارد جامعه باید به سمتی حرکت کند که نرخ بهره در آن صفر شود. در این شرایط عموم افراد میتوانند فقط بر مبنای ارزش کارشان درآمد کسب کنند. در نتیجه وضعیت جامعه به گونهای خواهد بود که دغدغههای اقتصادی برای عموم مردم جامعه کاهش خواهد یافت و میتوانند به سایر جنبههای زیباشناختی زندگی بپردازند. چون وقتی نرخ بهره صفر است حتی بسیاری از مسائل مربوط به نحوه کسب درآمد از داراییها برای عموم مردم اولویت چندانی نخواهد داشت و فقط متخصصان مالی و سرمایهگذاری در بازارهای مختلف تلاش میکنند از فرصتهای آربیتراژی در راستای تخصیص بهینه منابع مالی بهرهمند شوند. اقتصاددان بزرگ دیگر قرن بیستم، میلتون فریدمن نیز طبق قاعده پولی خود تاکید دارد که نرخ تورم باید صفر شود در نتیجه از طریق رابطه فیشر ملاحظه میکنیم که نرخ بهره حقیقی مساوی نرخ بهره اسمی خواهد شد زیرا نرخ تورم انتظاری برابر صفر است. حتی در نسخهای از این قاعده فریدمن تاکید دارد که نرخ بهره اسمی باید صفر شود چون به دلیل کاهش مطلوبیت حاصل از پول، زیان اجتماعی دارد. در این صورت حتی نرخ تورم بهینه منفی خواهد شد.
بنابراین در اینکه نرخ بهره اسمی نزدیک صفر جزو اولویتهای اساسی اقتصاد کشورهای پیشرفته است شبهه چندانی وجود ندارد. در عمل نیز بانکهای مرکزی کشورهایی مانند ایالاتمتحده آمریکا در سالهای اخیر نرخ تورم هدف خود را برابر با دو درصد در نظر گرفتهاند که با سیاستگذاری پولی طبق قاعده پولی تیلور تلاش میکنند به این نرخ تورم هدف برسند. تجربه سالهای اخیر چنین کشورهایی نشان داد که با این نرخ تورم هدف، نرخ بهره بازار بینبانکی، که توسط بانک مرکزی از طریق عملیات بازار باز مدیریت میشود، نزدیک صفر بوده است. البته در ماههای اخیر که نرخ تورم آمریکا به بیش از هشت درصد رسیده (نمودار 2) نرخ وجوه فدرال یا همان نرخ بازار بینبانکی مدیریت شده نزدیک یک درصد شده است و شرایط خاصی را برای اقتصاد آمریکا و سایر کشورهای اروپایی و آسیایی مانند کرهجنوبی ایجاد کرده است که مدیریت نرخ تورم بدون افزایش شدید نرخ بهره را کمی برایشان پیچیده کرده است.
چرا افزایش نرخ بهره اسمی فعلاً کارایی اجتماعی ندارد؟
1- مهمترین دلیل موافقان برای افزایش نرخ بهره اسمی چنین است که این افزایش میتواند بر تصمیم مصرف – پسانداز افراد در جامعه تاثیرگذار باشد. به گونهای که مصرف کاهش یافته و مخارج کل کاهش یافته و تورم را کاهش دهد و افزایش پسانداز هم اثرات ضدتورمی دارد. اما نکته مهم این است مصرف سرانه مردم ایران در 10 سال اخیر بهشدت در حال کاهش بوده و در ماههای اخیر نیز چون حذف دلار ۴۲۰۰ همچون مالیات عمل میکند و از طرفی دولت جدید از هر طریق دیگری که توانسته بار مالیاتی عموم مردم را افزایش داده مصرف تا حد امکان کاهش یافته و به همین دلیل عموم مردم از سطح رفاه خود ابراز نارضایتی شدیدی دارند. بنابراین افزایش نرخ بهره اسمی میتواند این زیان رفاهی عموم مردم را بیشتر کند.
2- یکی از دلایل بسیار مهم تورم در ایران، مساله بیثباتی اقتصادی و مالی است. بنابراین چنانچه از این زاویه تورم را مورد توجه قرار دهیم هر اقدامی که بیثباتی را افزایش دهد تورم را بالاتر میبرد. در نتیجه باید ثبات همه بازارها برای سیاستگذار اهمیت داشته باشد. در شرایط حاضر افزایش نرخ بهره میتواند ثبات بورس سهام، ثبات بازار اوراق قرضه و ثبات تولید را کاهش دهد. بهویژه که ماجرای حذف ارز ۴۲۰۰تومانی در ماه اخیر بیثباتی شدیدی برای تولید ایجاد کرده و سالهاست همه فعالان اقتصادی از نااطمینانی تحریم و مذاکرات برجام آسیب دیدهاند.
3- افزایش نرخ بهره اسمی، کسری بودجه دولت را از طریق هزینه مالی افزایش میدهد. با توجه به اینکه حجم اوراق بدهی دولت ایران در سالهای اخیر بسیار افزایش یافته و کسری بودجه احتمالی در سال ۱۴۰۱ نیز میزان فروش این اوراق را افزایش میدهد، در نتیجه اگر نرخ بهره افزایش یابد فشار بیشتری روی بودجه دولت خواهد آورد و کسری بودجه ابعاد نگرانکنندهتری خواهد داشت. کسری بودجه هم ثبات اقتصادی را کاهش میدهد و هم میتواند آثار تورمی داشته باشد؛ همانگونه که از سال ۱۳۹9 این آثار وجود داشته است. سیاستگذار باید بین آثار تورمی ناشی از این کسری بودجه و آثار ضدتورمی افزایش نرخ بهره یکی را انتخاب کند که به نظرم آثار تورمی کسری بودجه بیشتر خواهد بود.
4- نرخ بهره حقیقی ارتباط بسیار نزدیکی با نرخ بازدهی حقیقی سرمایهگذاریها در امور تولیدی جامعه دارد. در حالیکه این نرخ بازدهی در سالهای اخیر منفی بوده و از نزولی بودن درآمد سرانه و منفی بودن سرمایهگذاری خالص در این سالها قابل تشخیص است در چنین شرایطی نباید نرخ بهره حقیقی مثبت و حتی صفر هدف سیاستگذار باشد.
۵- مثبت بودن نرخ بهره حقیقی در نرخهای پایین تورم، یک هدف مطلوب اجتماعی است نه نرخهای عجیب بیش از 40درصدی. برای نمونه به نرخ بهره اسمی و حقیقی و تورم آمریکا در نمودار 1 و 2 توجه بفرمایید. حتی در آمریکا در دهه ۱۹۷۰ که نرخ تورم به حدود ۱۵ درصد میرسد ملاحظه میکنیم که نرخ بهره حقیقی منفی میشود. یا در ماههای اخیر نرخ بهره حقیقی در آمریکا با تورم بیش از هشتدرصدی حدود هفت درصد منفی است. دقت بفرمایید در چه مواقعی نرخ بهره حقیقی در این کشور مثبت بوده در شرایطی که عمدتاً نرخ تورم حدود دو درصد بوده است. در ایران اگر نرخ بهره حقیقی را طبق نرخ سود سپردههای یکساله محاسبه کنیم (البته با نرخ بهره بازار بینبانکی نیز قابل محاسبه است و با نرخ عاید تا سررسید اوراق قرضه تنزیلی (با نمادهای اخزا در فرابورس) نیز قابل محاسبه است و دقیقتر است اما دوره زمانی آن محدود به سالهای اخیر خواهد بود) طبق نمودار 4 در بسیاری از سالها، این نرخ منفی بوده زیرا نرخ تورم بیش از 15 درصد بوده و فقط در سالهای اندکی که نرخ تورم نزدیک 10 درصد یا زیر 10 درصد بوده این نرخ مثبت شده است. در شرایطی که اقتصاد ایران از نرخ تورم بیش از ۴۰درصدی رنج میبرد نرخ بهره حقیقی صفر یا مثبت طبق رابطه فیشر ما را به نرخ بهره اسمی مساوی یا بیش از تورم میرساند. این نرخ بهره میتواند آثار غیرقابلکنترلی در جامعه داشته باشد. برای مثال از روی چنین نرخ بهرهای طبق نرخ عایدی تا سررسید، قیمت بسیار پایینی برای اوراق قرضه تنزیلی دولت یا همان اسناد خزانه اسلامی قابل تصور است. در ماههای اخیر، قیمت این اوراق با سررسید حدوداً سهساله تقریباً نصف ارزش اسمی آن است یعنی در افق سهساله حدود ۱۰۰ درصد بازدهی دارد. حال تصور کنید که نرخ بهره اسمی حدود ۴۰ درصد شود قیمت این اوراق، که در واقع پیمانکاران دولتی از طریق آن تامین مالی میشوند، در سررسیدهای بلندتر به سمت صفر میل خواهد کرد و این هزینه مالی عجیبی برای دولت خواهد داشت و مکانیسم تامین مالی پروژههای دولتی را مختل خواهد کرد. این فقط یکی از ابعاد متعددی است که نرخ بهره بالا میتواند داشته باشد.
6- برخی استدلال میکنند که منافع بانکها در این است که نرخ بهره اسمی افزایش یابد. در آن صورت، تقاضا برای وام محدودتر میشود. چون در شرایط فعلی به نفع وامگیرندگان و به ضرر سپردهگذاران بانکی است. این نکته درست است و به جیرهبندی اعتبارات منجر شده است. اما تا زمانی که نرخ بهره حقیقی مثبت نشود این جیرهبندی برقرار خواهد بود و طبق موارد فوق امکان مثبتشدن نرخ بهره حقیقی فعلا و با این نرخ تورم بالا میسر نیست. نکته دیگر این است که پولها همیشه در بانکهاست اما درجه داغی آن متفاوت است. افزایش نرخ بهره به دلیل ایجاد بیثباتی سبب داغتر شدن پولها خواهد شد.
راهکار چیست؟
راهکار این نیست که نرخ بهره اسمی با افزایش به نرخ تورم بیش از ۴۰درصدی در ایران نزدیک شود بلکه راهکار این است که نرخ تورم با کاهش به نرخ بهره اسمی نزدیک شود. باید برای کاهش نرخ تورم 40درصدی چارهای اندیشیده شود. این ابرتورم با بازی با نرخ بهره قابلکنترل نخواهد بود بلکه لازم است ابتدا کسری بودجه فزاینده دولت به عنوان منشأ مالیهای بیثباتی در اقتصاد کشور کنترل شود سپس نرخ ارز به عنوان منشأ بیثباتی بینالمللی در اقتصاد کشور کنترل شود تا بیثباتیهای اقتصادی شدید حداقل به صورت موقتی کاهش یابد. بنابراین چارهای وجود ندارد جز اینکه با بهبود صادرات نفتی از طریق بازگشت به برجام، حداقل در کوتاهمدت این دو منشأ بیثباتی و عامل تورم کنترل شوند و نرخ تورم از این ارقامی که فقط به نفع استثمارگران دولتی و شبهدولتی است به ارقام آبرومندتری کاهش یابد.
البته وقتی از مدیریت نرخ بهره اسمی بحث میکنیم منظور نرخ بهرهای است که مبنای همه نرخهاست. با توجه به چارچوب سیاست پولی سالهای اخیر بانک مرکزی از طریق عملیات بازار باز در بازار بینبانکی اکنون نرخ بهره بازار بینبانکی این نرخ مبناست. بنابراین وقتی سیاستگذاری با نرخ بهره میکنیم چنین نرخی باید مبنا قرار گیرد و دلایلی که مطرح کردم تایید نرخگذاری ثابت دولت بر سود سپردهها و وامهای بانکی نیست. منطق علمی چنین نشان میدهد که نرخ بهره بازار بینبانکی به عنوان مبنا، پایینتر از نرخ بهره اوراق قرضه دولتی است. بعد نرخ سود سپردهها بالاتر و نرخ وامهای بانکی از همه بالاتر قرار میگیرد. حتی نرخ بهره وامهای خرد از نرخ وامهای بزرگ بالاتر است. اما در ایران اکنون این منطق اقتصادی به هم ریخته و حتی معکوس شده است. بنابراین بانکها با ابزاری خودساخته مانند وثیقهگیری نقدی یا از طریق صندوقهای با درآمد ثابت خود تلاش میکنند نرخ سپردهگیری و وامدهی را بالاتر از نرخ بینبانکی قرار دهند. منطقی کردن نرخهای بهره طبق چند نرخ بهرهای که معرفی شد میتواند در میانمدت در دستور کار قرار گیرد. یا به عبارتی، وقتی بانکها به اعتبارات ارزانقیمت بازار بینبانکی دسترسی دارند لزومی ندارد با نرخهای عجیب و غریب سپرده جذب کنند هرچند ناکارآمدی نظارت و وجود برخی بانکهای غیرپاسخگو در ایران مانع از آزادسازی نرخ سود سپردهها و وامها در کوتاهمدت است.
جمعبندی
در اینکه نرخ بهره حقیقی باید مثبت باشد از نظر تئوریک شبههای وجود ندارد اما این امر شروطی الزامی دارد از جمله اقتصاد در روند باثبات روبهرشد بلندمدت باشد که حداقل در دهه اخیر اقتصاد ایران چنین نبوده است، تعادل در همه بازارها برقرار باشد به ویژه در بازار نیروی کار و بازار اعتبارات، و نواقص ساختاری و جیرهبندی در این بازارها وجود نداشته باشد که چنین نیست و شرط لازم دیگر این است که افزایش نرخ بهره بر کسری بودجه و بازارهای داراییهای مالی و غیرمالی تاثیر مخربی بیش از تاثیر مثبت آن بر کنترل تورم و بهبود پسانداز نداشته باشد. همچنین تاکید میکنم که در هر سیاست کلان اقتصادی مانند تغییر نرخ بهره لازم است همه هزینهها و منافع اجتماعی آن به صورت سرجمع مورد توجه قرار گیرد. بنابراین تحلیلم بر اساس موارد بالا فعلاً چنین است که هزینههای اجتماعی افزایش نرخ بهره اسمی بیش از منافع اجتماعی آن است. این موضوع به مقدار نرخ تورم و مقدار نرخ بهره اسمی و شرایط کلی اقتصاد کشور بستگی دارد. شاید در کشورهای دیگر با نرخ تورم حدود هشت درصد بهزودی تصمیم بگیرند نرخ بهره اسمی را افزایش قابلتوجهی بدهند اما وضعیت اقتصاد ایران شباهتی با اقتصاد این کشورها ندارد. بنابراین اولویت اول اقتصاد ایران این است که نرخ تورم حداقل در کوتاهمدت به زیر ۲۰ درصد کاهش یابد و راه چنین کاری افزایش نرخ بهره نخواهد بود بلکه بهبود شرایط بودجهای دولت و کنترل نرخ ارز از طریق بازگشت به برجام است.
اعمال نرخ بهره منفی برای مشتریان بانک آلمانی Suddeutsche Zeitung !
یک بانک آلمانی برای اولین بار نرخ بهره منفی را بر روی مشتریان عادی اعمال کرده است، به این معنی که مشتریان این بانک هر ماه درصدی از مانده حساب خود را از دست می دهند. به طور خاص، بانک زودویچه زایتونگ ( Suddeutsche Zeitung ) در هر سال ۰٫۵ درصد از سپرده مشتریان را بدون توجه به بزرگی یا کوچکی حساب برداشت می کند.
در گذشته نرخ بهره منفی در آلمان فقط سپرده هایی را تحت تأثیر قرار می داد که بیشتر از ۱۰۰۰۰۰ یورو بودند زیرا بانک ها دارای ودیعه سپرده های بدون بهره بودند. با این حال، بانک زودویچه زایتونگ از این اختیار رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره استفاده کرده و اکنون بیشتر به دلیل اینکه بانک های دیگر به دنبال این بانک از این اختیار استفاده کرده اند، مجبور است تا بر اساس سود منفی از مشتریان خود کارمزد دریافت کند.
نرخ بهره منفی به سرعت در حال گسترش در جهان است و در این مرحله، ۱۷ تریلیون دلار اوراق قرضه با بهره منفی در سطح جهان وجود دارد. نرخ بهره منفی در اصل نشان دهنده چاپ پول و تورم است، زیرا بانک ها و شرکت ها می توانند بدون پرداخت هر گونه بهره ای، از بانک مرکزی وام بگیرند و در واقع سود بالایی کسب کنند. این امر به سادگی وام گرفتن حاصل از پول های آزاد را به یک الگوی تجاری سودآور برای بانک های برتر تبدیل کرده است.
با این حال، رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره یکی از مهم ترین نتایج منفی چنین اقدامی این است که این نرخ های بهره، در رابطه با افراد معتبر در کوتاه مدت، مانند افرادی که پول به بانک واریز می کنند، قابل اجراست. در حال حاضر بانک های آلمان می توانند روی سپرده های افراد کارمزد دریافت کنند، حتی اگر این بانک ها با سرمایه گذاری های مختلف از طریق این سپرده ها سود ببرند.
نرخ سود منفی سپرده های بانکی نقطه عطف مهمی برای بانک هاست، زیرا این امر باعث می شود تا مردم انگیزه ای برای نگه داشتن پول در بانک نداشته باشند. این امر به احتمال زیاد باعث می شود تا مردم برای ذخیره پول خود به صورت نقدی یا بیت کوین و سایر ارزهای دیحیتال، هجوم آورند.
اگرچه بیت کوین (BTC) بی ثبات است، اما ممکن است یک روش امن تر برای ذخیره پول نسبت به وجه نقد باشد، زیرا بیت کوین (BTC) از نظر رمزنگاری ایمن است.
به نظر می رسد سونامی نرخ بهره منفی تازه آغاز شده است و این باعث می شود که مردم بانک ها را رها کرده و بیت کوین (BTC) خریداری کنند که این امر منجر به افزایش قیمت ارزهای دیجیتال می شود.
پژوهشنامه مالیات
Khodamipour A, Houshmand Zaferanie R, Deldar M. Investigation into Effective Tax Rate Impact on Dividend Policy in Firms Listed in Tehran Stock Exchange . J Tax Res 2013; 21 (17) :31-55
URL: http://taxjournal.ir/article-1-27-fa.html
خدامی پور احمد، هوشمند زعفرانیه رحمت اله، دلدار مصطفی. بررسی تأثیر نرخ مؤثر مالیاتی بر سیاست تقسیم سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. پژوهشنامه مالیات 1392; 21 (17) :55-31
نرخ مؤثر مالیاتی به عنوان یکی از شاخصهای کارایی مالیاتی، همواره یکی از مسائل مهم قابل پژوهش در حوزه اقتصاد و حسابداری بوده است. این نرخ، علاوه بر کاربردهای گسترده در تصمیمات اقتصادی و سیاستگذاریها، می تواند به عنوان ابزاری جهت هدایت سرمایه نیز استفاده شود. هدف این تحقیق، ارزیابی تأثیر نرخ مؤثر مالیاتی بر سیاست تقسیم سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. نمونه این تحقیق شامل 450 مشاهده سال- شرکت جزو شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1389-1380 میباشد. برای تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیه ها از الگوی رگرسیون خطی چند متغیره بر مبنای داده های پانل استفاده شده است. در این تحقیق برای سنجش سیاست تقسیم سود شرکتها از نسبت سود تقسیمی به فروش خالص و برای سنجش نرخ مؤثر مالیاتی از رابطه هزینه مالیات به سود خالص قبل از کسر مالیات استفاده گردیده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که بین نرخ مؤثر مالیاتی و سیاست تقسیم سود، رابطهای معنادار و منفی وجود دارد. به عبارت دیگر، با افزایش نرخ مؤثر مالیاتی، شرکتها به طور قابل ملاحظه ای سود تقسیمی خود را کاهش میدهند.
افزایش نرخ بهره و کاهش ترازنامه فدرال رزرو؛ چه چیزی در انتظار رمزارزها است؟
از پاییز سال گذشته (۱۴۰۰) بود که رفته رفته نقش فدرال رزرو در اخبار حوزه کریپتو پررنگتر شد و صحبتهای قانونگذاران آمریکایی در خصوص تورم، نرخ بهره، تغییر سیاستهای مالی بر بازارهای اقتصادی و به خصوص کریپتو اثرگذار میشد. اکنون تمام این اقدامات در حال اجرا شدن است. باید به عنوان سرمایهگذار در حوزه ارزهای دیجیتال به چه چیزهایی توجه کنیم؟
در ابتدا لازم به ذکر است که قیمت بیت کوین و سایر رمزارزها تنها به یک عامل وابسته نیستند. در این زمان خاص باید به چندین عامل توجه داشته باشیم. قانونگذاری کل حوزه بلاکچین و رمزارزها جای خود را دارد و در پستهای مختلفی از قانونگذاری صرافیها، کیف پولها و … در کشورهای مختلف صحبت کردهایم. خود بازار و احساسات سرمایهگذاران نیز جایگاه خود را دارد. عوامل کلان نیز مانند ویروس کویید ۱۹ و جنگ نیز بر تمام بازارها تاثیر میگذارد. تغییر سیاستهای پولی کشورها نیز بر این بازار اثرگذار است که در این مطلب به بررسی تغییرات سیاستهای آمریکا و اثرات آن بر بازار رمزارزها خواهیم پرداخت.
به گزارش میهن بلاکچین و به نقل از کوین تلگراف، فدرال رزرو به موجب سیاستی به نام فشار کمی (QT) یا سخت گیری کمی، در حال شروع فرایند کاهش ترازنامه مالی ۹ تریلیون دلاری خود است که در سالهای اخیر افزایش یافته است. میخواهیم بدانیم این اقدامات چه تاثیری بر بازارهای مالی و بازار رمزارزها دارد و چگونه این اقدامات را رصد کنیم.
تاثیر سیاستهای فدرال رزرو بر بازار رمزارزها چیست؟
تحلیلگران نظرات متفاوتی درباره این موضوع دارند که آیا QT میتواند رشد بیسابقه بازار رمزارزها را پس از ده سال به پایان برساند یا خیر. با این اصطلاحات تا مدتی سرو کار خواهیم داشت و مهمترین تاریخها برای بازار را بررسی خواهیم کرد.
زمانی که ترس از رکود اقتصادی وجود داشته باشد، فدرال نرخ بهره را کاهش میدهد. در مارس ۲۰۲۰ (اسفند ۹۸) فدرال رزرو آمریکا نرخ بهره را تا ۰-۰.۲۵٪ کاهش داد. با شروع قرنطینه، فدرال قصد داشت اقتصاد را سرپا نگه دارد. اما راهی برای کاهش نرخ بهره وجود نداشت. بنابراین به سیاست تسهیل کمی (QE) روی آورد. همان سیاست پولی که در سال ۲۰۰۷ نیز سر و صدا کرد.
در این سیاست معمولا فدرال رزرو، پول را با خریداری اوراق بهادار (مثل سهام، اوراق قرضه و داراییهای مربوط به خزانه) از دولت و یا بانکهای تجاری، به اقتصاد تزریق میکند. این سیاست باعث شد تا بیشترین میزان افزایش عرضه پول در اقتصاد ایالات متحده رقم بخورد. چیزی که به چاپ پول نیز مشهور است. زمانی که فدرال اقدام به خرید کند، سود اوراق قرضه کاهش مییابد و سرمایهگذاریها در سهام و کریپتو (بازارهایی بار یسک بیشتر) افزایش مییابد.
طرح تسهیل کمی (QE) که از مارس ۲۰۲۰ آغاز شد تاثیر بسزایی بر بازار کریپتو داشته است. اطلاعات کوینگکو (CoinGecko) نشان میدهد که ارزش بازار رمزارزها در سال ۲۰۱۹ و اوایل سال ۲۰۲۰ کاهش یافته است، اما با افزایش چشمگیر چاپ پول توسط فدرال رزرو، بازار صعودی در اواخر ماه مارس ۲۰۲۰ آغاز شد. ارزش کل بازار کریپتو از ۱۶۲ میلیارد دلار در تاریخ ۲۳ مارس (۴ فروردین ۱۳۹۹) به بیش از ۳ تریلیون دلار در اواخر ماه نوامبر ۲۰۲۱ رسید.
در این مدت، ترازنامه مالی فدرال رزرو نیز ۲.۱ برابر شده و از ۴.۱۷ تریلیون دلار در تاریخ ۱ ژانویه ۲۰۲۰ (۱۱ دی ۱۳۹۸) به ۸.۹۵ تریلیون دلار در تاریخ ۱ ژوئن ۲۰۲۲ (۱۱ خرداد ۱۴۰۱) رسیده است. بدین ترتیب، سریعترین رشد ترازنامه پس از بحران اقتصادی جهانی در سال ۲۰۰۷ را شاهد هستیم.
به طور کل میتوان گفت که فشار کمی نقطه مقابل تسهیل کمی (Quantitative Easing) یا چاپ پول است که فدرال رزرو از آغاز شیوع ویروس کرونا در سال ۲۰۲۰ در دستور کار خود قرار داده است. به دنبال اجرای طرح تسهیل کمی (QE)، پول بیشتری چاپ و توزیع شد، در حالی که فدرال رزرو اوراق قرضه و سایر ابزارهای خزانهداری را به ترازنامه خود افزوده است.
در توییت زیر میخوانیم که بدترین جنبه این موضوع، عدم آگاهی مردم است. مردم نمیدانند که سیاست QT چیست.
ترکیب نرخ بهره پایین، سیاست تسهیل کمی و بستههای محرک اقتصادی در سال ۲۰۲۰، باعث شد اقتصاد آمریکا جانی دوباره بگیرد. با این حال بزرگترین انتقادی که به تسهیل کمی وارد است این است که به دنبال آن تورم اوج میگیرد. با اینکه این سیاست در سال ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ به تورم منجر نشد، اما اکنون تورم در آمریکا به اوج ۴۰ ساله خود رسیده است. از شاخصهایی که با آن تورم را اندازهگیری میکنند شاخص CPI است. در ۱۰ ژوئن (۲۰ خرداد) دادههای CPI برای ایالات متحده منتشر میشود. همچنین ذکر این نکته ضروری است که کمیته بازار آزاد فدرال (FOMC) در طول سال ۸ بار جلسه برگزار میکند و در آن نشستها، درخصوص سیاستهای پولی مانند افزایش نرخ بهره تصمیم گیری میشود. صورت جلسه هر نشست نیز ۳ هفته بعد از آن منتشر میشود. تاریخ جلسات کمیته FOMC با استفاده از این منبع، به شرح زیر است:
جلسه FOMC | تاریخ میلادی | تاریخ شمسی | انتشار صورت جلسه |
---|---|---|---|
جلسه چهارم | ۱۴و ۱۵ ژوئن | ۲۴ و ۲۵ خرداد | ۳ هفته بعد |
جلسه پنجم | ۲۶ و ۲۷ جولای | ۴ و ۵ مرداد | ۳ هفته بعد |
جلسه ششم | ۲۰ و ۲۱ سپتامبر | ۲۹ و ۳۰ شهریور | ۳ هفته بعد |
جلسه هفتم | ۱ و ۲ نوامبر | ۱۰ و ۱۱ آبان | ۳ هفته بعد |
جلسه هشتم | ۱۳ و ۱۴ دسامبر | ۲۲ و ۲۳ آذر | ۳ هفته بعد |
لازم به ذکر است تعداد این جلسات ممکن است بر اساس نیاز بیشتر نیز شود. با این حال در نظر داشتن این تاریخها برای پیگیری اخبار اقتصادی حائز اهمیت است. همچنین روزهایی که این جلسات برگزار میشود و یا صورتجلسه آنها منتشر میشود، ممکن است در بازارهای مالی شامل رمزارزها شاهد نوساناتی هرچند به مقدار کم باشیم. به دلیل پایین بودن حجم معاملات در بازار کریپتو این نوسانات ممکن است دامنه وسیعتری داشته باشد و برای کاربرانی که در بازار فیوچرز فعالیت میکنند به لیکویید شدن معاملات آنها منجر شود. بنابراین میتوان نسبت به مدیریت ریسک در زمانهای این چنینی اقدام کرد.
فدرال رزرو در پاسخ به تورم اشاره شده در بالا، ۲ تصمیم مهم اخذ کرده است:
- سیاست QT
- افزایش نرخ بهره
به منظور اعمال سیاست QT، فدرال رزرو در صدد کاهش ترازنامه خود است، به طوری که طی ۳ ماه آتی ماهانه ۴۷.۵ میلیارد دلار از ترازنامه خود بکاهد. در ماه سپتامبر سال جاری، فدرال رزرو در صدد کاهش ۹۵ میلیارد دلار از ترازنامه مالی خود است. همچنین هدف این بانک، کاهش ترازنامه تا ۷.۶ تریلیون دلار تا پایان سال ۲۰۲۳ است.
در واقع فدرال رزرو خریدهایی که داشته است را دیگر تمدید نمیکند یا قبل از رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره پایان تاریخ انقضا آنها، آنها را میفروشد که سیاستی سختگیرانهتر است. هر اقدامی تبعاتی نیز در پی دارد. ممکن است ترس از این تبعات باعث شده باشد فدرال سیاست سختگیرانه را در پیش نگیرد و به عدم تمدید خریدهای خود اکتفا کند.
فدرال رزرو در مارس ۲۰۲۲ (اسفند ۱۴۰۰) برای اولین بار بعد از چندین سال به افزایش نرخ بهره روی آورد. یکی از تبعات افزایش نرخ بهره، کاهش تقاضا برای نیروی کار بدون افزایش نرخ بیکاری است.
اکنون شاهد افزایش دستمزد کارگران آمریکا هستیم، زیرا تقاضا برای کارگران همچنان در سطح بالایی قرار دارد. با فرض بر اینکه دستمزد کارگران در خلال اجرای طرح QT در سطح بالایی حفظ شود، ممکن است آمریکا رکود اقتصادی را با نابرابری درآمد کمتری پشتسر بگذارد. یکی از تحلیلگران بازار کریپتو به اسم Economiser در توییتر نوشته است که اگر به دلیل دستمزد بیشتر، مردم پول نقد بیشتری داشته باشند، بازار کریپتو میتواند از اجرای طرح QT به نفع خود بهره ببرد.
در تئوری، اگر فدرال مقدار کمتری اوراق قرضه خریداری کند، پس باید سود آنها بالاتر برود. در این صورت سرمایهگذاران دلار را سمت اوراق قرضه میبرند و از داراییهای پرریسک دیگر مانند رمزارزها و سهام، دوری میکنند. با این حال در واقعیت اوضاع متفاوت تر است. در پایان آخرین دوره QT در سال ۲۰۱۹، سود اوراق ۱۰ ساله خزانهداری کمتر از قبل شده بود. در اینجا فدرال به جای آنکه با فروش داراییهایش باعث کاهش قیمت آنها شود، تصمیم میگیرد با افزایش نرخ بهره و سیاست QT شرایط را کنترل کند. این تصمیمات شامل موارد زیر میشوند:
- افزایش پیوسته نرخ بهره
- منقضی شدن اوراق قرضه موجود در ترازنامه فدرال رزرو (به جای فروش آنها)
- کنترل بیکاری
- دوری کردن از رکود اقتصادی بزرگ
این شرایط معمولا به افزایش سود اوراق قرضه، کاهش ارزش سهامها و خارج شدن سرمایه از بازارهای ریسکی مانند سهام و کریپتو میشود. این شرایط میتوان تا ۱۸ ماه (پایان ۲۰۲۳) ادامه داشته باشد. با این حال باید در نظر داشت که هیچ چیز قطعی وجود ندارد. تغییر سیاستهای مالی کشورها همیشه وجود داشته است و یک عامل به تنهایی نمیتواند جهت بازار رمزارزها و قیمت بیت کوین را مشخص کند. نظر شما چیست؟ در بخش کامنت ها نظرتتان را با ما به اشتراک بگذارید.
نظر تحلیلگران چیست؟
پاو هوندال (Pav Hundal) مدیر صرافی رمزارز Swyftx معتقد است که QT رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره ممکن است تاثیر منفی بر بازار رمزارزها بگذارد. وی در این خصوص گفته است:
این موضوع بسیار محتمل است که رشد ارزش بازار کریپتو اندکی کاهش یابد. فدرال رزرو سختتر و سریعتر از آن چیزی که تحلیلگران انتظار داشتند در حال جمعآوری داراییها است و میتوان گفت که این موضوع بر احساس سرمایهگذاران تاثیرگذار خواهد بود.
هوندال افزود که اگرچه بازار کریپتو اخیرا با نوسان زیادی مواجه بوده است، اما بیت کوین میتواند از اجرای طرح QT به نفع خود بهره ببرد. او خاطرنشان کرد که تسلط بیت کوین از ابتدای سال ۲۰۲۲ تقریبا ۸٪ افزایش یافته و اکنون به ۴۷٪ رسیده است. وی بیان کرده است که این موضوع را میتوان به روشهای مختلف تفسیر کرد.
نایجل گرین (Nigel Green) مدیرعامل شرکت مشاوره امور مالی deVere Group معتقد است بازار واکنش اندکی به طرح QT نشان داده است، زیرا این طرح از قبل تاثیر خود را گذاشته است. گرین گفت ممکن است شاهد واکنش ناگهانی از جانب بازارها باشیم که دلیل آن نیز سرعت بیسابقه اجرای طرح QT است، اما به نظر او تأثیر چشمگیری را شاهد نباشیم. وی در این خصوص گفت:
علاوه بر این، ما منتظر جهش قریبالوقوع بازار هستیم. این موضوع بدان معنا است که سرمایهگذاران باید پورتفولیوی خود را طوری تنظیم کنند که از این جهش سود کسب کنند.
رویدادهایی که در طول دو سال گذشته از سال ۲۰۲۰ تا امسال پشت سر گذاشتیم به تورم گسترده جهانی منجر شده است. شیوع کرونا، قرنطینه جهانی، دورکاری ناشی از آن، جنگ روسیه و اوکراین، توقیف املاک خارجی روسیه و تحریمها همه و همه به این نرخ تورم دامن زده و کشورهای مختلف در حال دست و پنجه نرم کردن با چرخه مرگ اقتصاد جهانی هستند. اگر تمایل دارید در خصوص مسائل مرتبط با اقتصاد جهانی، آمریکا، چینبیت کوین و … بیشتر مطالعه کنید پیشنهاد میکنیم مقاله «چرخه مرگ اقتصاد جهانی؛ چرا بیت کوین یک میلیون دلاری امری محتوم است؟» را بررسی کنید.
پرسش و پاسخ
- آیا تصمیمات فدرال رزرو به تنهایی تعیین کنننده روند قیمت بیت کوین و سایر رمزارزها است؟
خیر. قطعا اینگونه نیست. عوامل مختلفی بر قیمت رمزارزها تاثیرگذار هستند که از جمله آنها میتوان به قانونگذاری کل حوزه بلاکچین و ارزهای دیجیتال اشاره کرد. همچنین اتفاقات بازار کریپتو و عوامل درون زنجیرهای و فاکتورهایی مانند ویروس کویید -۱۹ و سویههای آن و جنگ روسیه و اکراین و … بر قیمتها تاثیرگذار هستند.
- اثر افزایش نرخ بهره و کاهش ترازنامه فدرال رزرو چه زمانی مشخص میشود؟
فدرال رزرو در نظر دارد تا سیاستهای خود را به آرامی اجرا کند تا بتواند تورم را مهار کند. با این حال سپتامبر (شهریور ۱۴۰۱) فدرال رزرو در صدد کاهش ۹۵ میلیارد دلار از ترازنامه مالی خود است که تاریخ مهمی محسوب میشود.
دیدگاه شما