آشنایی با تایم فریم معاملاتی و اهمیت آن در بازارهای مالی
معاملهگران بهمنظور کسب سود در بازارهای مالی، باید بتوانند روندهای موجود را بهخوبی شناسایی کرده و بر اساس آنها عمل کنند. جملاتی معروف و کلیشهای در این زمینه وجود دارد که گفتهاند: «همیشه بر اساس روند بازار، معامله کنید»، «هرگز برخلاف روند وارد معامله نشوید» و اینکه «روند بهترین دوست شماست». ولی بازه زمانی هر روند چه مدت است؟ منظور از معامله نوسانی، کوتاهمدت، میان مدت و بلندمدت چیست؟ برای پاسخ به این سوالات، ابتدا باید با مفهوم بسیار مهم «تایم فریم» آشنا شویم. در این مقاله از آکادمی مزدکس به بررسی کامل موضوع تایم فریم معاملاتی خواهیم پرداخت.
تایم فریم چیست؟
تایم فریم یکی از اصلیترین اجزاء تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است. همانطور که میدانیم، هر نمودار از دو بعد زمان و قیمت تشکیل شده است. بُعد زمان میتواند به کوتاهی ۱ ثانیه و یا به درازا چندین ماه باشد. منظور از تایم فریم یا دوره زمانی، در واقع همان بُعد زمانی در نمودارهای قیمتی است. به عبارت دیگر، ما با تغییر تایم فریم نحوه نمایش قیمت در مقیاسهای زمانی مختلف را انتخاب میکنیم. فرقی نمیکند که از چه نوع نموداری (کندل، میلهای، حجمی، منحنی و …) استفاده میکنیم.
با انتخاب تایم فریم شما مقیاس شکلدهی آنها را مشخص میکنید. به عنوان مثال، در تایم فریم یک روزه، تمامی کندلها نوسان قیمت ۱ روز را نشان میدهند و در تایم فریم ۴ ساعته، هر کندل نمایانگر نوسان قیمت در ۴ ساعت است. این موضوع در مورد تمام تایم فریمها نیز صدق میکند. بنابراین، تایم فریم را میتوان بخشی از زمان دانست که معاملهگر آن را برای تحلیل رفتار بازار انتخاب میکند.
معرفی انواع تایم فریم معاملاتی
همانطور که بیان شد، تایم فریم همان بازههای زمانی موردنظر ما، برای نمایش تغییرات قیمت روی نمودار قیمت/زمان است. بسته به نوع پلتفرم مورداستفاده، تنوع تایم فریمهای ارائه شده هم ممکن است متفاوت باشد. ولی بهصورت کلی، تایم فریمها را میتوان در دستههای مختلف ثانیه، دقیقه، ساعت و روزانه طبقهبندی کرد.
برحسب ثانیه | برحسب دقیقه | برحسب ساعت | برحسب روز |
۱ ثانیه | ۱ دقیقه | ۱ ساعته | روزانه |
۵ ثانیه | ۳ دقیقه | ۲ ساعته | هفتگی |
۱۰ ثانیه | ۵ دقیقه | ۳ ساعته | ماهانه |
۱۵ ثانیه | ۱۵ دقیقه | ۴ ساعته | |
۳۰ ثانیه | ۳۰ دقیقه | ||
۴۵ دقیقه |
همانطور که مشخص است، هرچه تایم فریم طولانی شود، تحلیل کلیتر و زماندارتر میشود. از سوی دیگر، تایم فریمهای پایینتر نیز برای تحلیلهای کوتاهمدت مناسب هستند.
تقسیمبندی دیگر تایم فریم معاملاتی
در بخش قبل تقسیمبندی فنی/زمانی از تایم فریم ارائه شد. بااینحال، نوعی دستهبندی دیگری از تایم فریم یا همان دورههای زمانی را نیز میتوان ارائه کرد. بر اساس این دستهبندی، تایم فریم جنبه زمانی خود را از دست داده و عوامل دیگری مانند افق سرمایهگذاری و ریسکپذیری نیز در آن مطرح میشود. برخلاف تقسیمبندی قبلی، این نوع تقسیمبندی مرزبندی کاملاً مشخص و واضحی ندارد.
کوتاه مدت
تایم فریم کوتاه مدت میتواند بین ۱ ساعت تا ۱ هفته باشد. در این تایم فریم هدف ما سرمایهگذاری نیست، بلکه فقط معاملهگر هستیم. به این سبک معامله اصطلاحاً «نوسانگیری» گفته میشود. چراکه هدف از معامله تنها کسب سودهای کوچک در زمانی کوتاه است. برخی ترجیح میدهند دسته دیگری به نام «روزانه – Intraday» را نیز اضافه کنند. این دسته فقط محدود به معاملات زیر ۱ روز میشود. ولی به صورت کلی، آنها را نیز میتوان جزو تقسیمبندی کوتاه مدت قرار داد.
مزایای معامله کوتاه مدت:
- امکان کسب سود سریع
- فرصتهای معاملاتی بیشتر
- از دست ندادن فرصتهای کوچک معامله
معایب معامله کوتاه مدت:
۱. زمانگیر بودن: شما باید بهصورت تمام وقت مراقب معامله خود باشید و پوزیشن خود را در صورت لزوم تغییر دهید.
۲. کارمزد قابل توجه معاملات: معاملات کوتاه مدت عموماً با سود ناچیزی همراه هستند. در این میان، کارمزدهای مربوط به معاملات نیز بیشتر به چشم میآیند. چراکه بخشی از سود احتمالی شما صرف پرداخت کارمزدها خواهد شد.
۳. استرس زیاد: نوسانات مقطعی بازار و تماشای نمودار قیمتها میتواند اضطراب و استرس در شما ایجاد کند.
۴. سود ناچیز: تجربه نشان داده بیشترین سودها در روندهای بلندمدتی کسب میشوند و احتمال از دست دادن موجهای صعودی در معاملهگران کوتاه مدت بالا است.
۵. فرصت ناچیزی برای تصمیمگیری درمورد هر معامله وجود دارد.
معامله میان مدت
معامله میان مدت را میتوان چیزی بین ۱ هفته تا چندین ماه دانست. معاملات میان مدت در بازار را میتوان یک سرمایهگذاری تعریف کرد. علاوه بر این، در نگاه میان مدت میتوان رویکرد تحلیل بنیادی (فاندامنتال) را نیز در کنار تحلیل تکنیکال بهکار گرفت. در صورتی که از تحلیل تحلیل با استفاده از چندین تایم فریم تکنیکال استفاده میکنید، در نگاه میان مدت عموماً از تایمفریم روزانه برای تحلیل استفاده میشود.
مزایای معامله میان مدت:
- برای طیف وسیعی از افراد مناسب است
- عملکرد بر اساس روندهای بازار سنجیده میشود
- فرصت بیشتری برای به نتیجه رسیدن تحلیل وجود دارد
- اضطراب و استرس کمتری خواهید داشت
معایب معامله میان مدت:
- مستلزم تحلیل بلندمدتتری است
- برخی متغیرهای اقتصادی کوچک و بزرگ و تهدیدات سیستماتیک و غیرسیستماتیک ممکن است در میان مدت متوجه دارایی شما شود
- نیاز به صبر بیشتر است
نگاه بلند مدت
نگاه بلندمدت میتواند یک سال و یا بیشتر باشد. در این شرایط باید قواعد مربوط به چینش سبد دارایی را رعایت کنید. در صورتی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنید، بهتر است از تایمفریمهای هفتگی و ماهانه استفاده کنید. البته استفاده از تایم فریم روزانه نیز همچنان معتبر و متداول است.
مزایای معامله بلند مدت:
- سرمایهگذاری شما بدون استرس روزانه خواهد بود
- تراکنش کمتر که به معنای پرداخت کارمزد کمتر است
- فرصت بیشتری برای بررسی هر تصمیم و معامله وجود دارد
- برای سرمایههای سنگین و چشمگیر مناسب است.
- هرچه افق سرمایهگذاری بلندمدتتر باشد، احتمال دریافت سودهای چشمگیر نیز افزایش مییابد.
معایب معامله بلند مدت:
- ممکن است ماههای زیادی سرمایه شما راکد بماند
- مستلزم صبر بسیار زیادی هستند
- باید از دقت تحلیل بلندمدت خود مطمئن باشید
اهمیت تایم فریم معاملاتی در تحلیل تکنیکال
مؤلفه زمان، یکی از اصلیترین ارکان تحلیل تکنیکال است. همانطور که در بخشهای قبل متوجه شدیم، با تعیین تایم فریم در نمودارهای تحلیل تکنیکال، در واقع واحد زمانی هریک از نقاط نمودار (هر کندل) را مشخص میکنیم. بنابراین، تغییر تایم فریم تمام تحلیل را متحول خواهد کرد.
روندهای قیمتی را میتوان به سه دسته اصلی ۱. بلندمدت، ۲. میان مدت، ۳. کوتاه مدت طبقهبندی کرد. بااینحال، بازارها بهصورت همزمان در چندین تایم فریم یا بازه زمانی فعال هستند. به عبارت دیگر، بسته به بازه زمانی انتخابی، ممکن است روند قیمت دارایی مورد نظر شما صعودی، خنثی و یا نزولی شود. یعنی ممکن است روند اصلی (بلندمدت) تحلیل با استفاده از چندین تایم فریم قیمت یک دارایی صعودی باشد، ولی در یک روند خنثی میان مدت قرار گرفته و در عین حال، نوسان کوتاه مدتی آن منفی باشد! این موضوع نهتنها غیرعادی نیست، بلکه وقوع آن هم بسیار محتمل است.
بهطور معمول، معاملهگران مبتدی و تازهکار فقط روی تایم فریمهای کوتاه مدت تمرکز دارند و از روندهای اصلی و بلندمدت غافل میشوند. از سوی دیگر، برخی معاملهگران نیز ممکن است روندهای بلندمدت را بهخوبی شناسایی کنند، ولی از اهمیت پیدا کردن روندهای کوتاه مدت برای ورود غافل باشند. بنابراین، شناخت تایم فریمها و روندها در تحلیل تکنیکال اهمیت بسیار زیادی دارد و تأثیر چشمگیری در موفقیت و یا شکست معاملات خواهد داشت.
بهترین تایم فریم برای تحلیل تکنیکال
به عنوان یک قاعده کلی، هرچه تایمفریم بزرگتر باشد، سیگنال ارائه شده معتبرتر خواهد بود. هرچه به سمت تایم فریمهای کوتاهمدتتر حرکت کنید، نمودار شما پر از سیگنالهای غیرمعتبر خواهد شد. بسیاری از تحلیلهای انجام شده در بازههای زمانی کوتاه مدت شکست میخورند. در یک حالت ایدهآل، معاملهگران در ابتدا باید وضعیت نموداری را در تایم فریمهای بالا بررسی کنند تا جهت و روند کلی حرکت قیمت مشخص شود. هنگامی که روند قیمت مشخص شد، معاملهگران میتوانند بر اساس تایم فریمهای میان مدت و کوتاه مدت معاملات را انجام دهند.
بنابراین، در پاسخ به این سؤال که بهترین تایم فریم برای تحلیل تکنیکال کدام است، نمیتوان پاسخ واضحی را ارائه کرد. چراکه تقریباً همه چیز به شرایط بستگی دارد. انتخاب و سلیقه شخص معاملهگر و استراتژی معاملاتی شخصی او تأثیر زیادی در انتخاب بازه زمانی دارد. شاید بهترین انتخاب این باشد که از ترکیبی از چند تایم فریم برای معاملات خود استفاده کنید. در ادامه چند مثال از کاربرد تایم فریمها را بررسی میکنیم:
- یک معاملهگر نوسانگیر که برای تصمیمگیری روی نمودارهای یکروزه تمرکز دارد، میتواند از نمودارهای هفتگی برای پیدا کردن روند اصلی استفاده کرده و سپس از نمودارهای ۶۰ دقیقهای برای تشخیص روندهای کوتاهمدت و نقطه ورود استفاده کند.
- یک معاملهگر روزانه میتواند از نمودارهای ۱۵ دقیقهای برای معامله استفاده کند. او همچنین ممکن است از نمودارهای ۶۰ دقیقهای برای تشخیص روند اصلی قیمت استفاده کرده و سپس با استفاده از نمودارهای ۵ دقیقهای (و یا حتی کوتاهمدتتر)، نقطه ورود خود را انتخاب کنند.
- یک سرمایهگذار بلندمدت احتمالاً بیشتر روی نمودارهای هفتگی تمرکز دارد. ولی در عین حال، از نمودارهای ماهانه برای تشخیص روند بلندمدت و از نمودارهای روزانه برای پیدا کردن بهترین نقاط ورود و خروج استفاده میکند.
عوامل تأثیرگذار در انتخاب تایم فریمها
انتخاب هرکدام از این تایم فریمها و یا ترکیبی از آنها بسته به سلیقه و ترجیح خود معاملهگر است. خیلی از معاملهگران، بهخصوص افراد مبتدی، تنها با اتکا به یک تایم فریم معامله میکنند. اکثر آنها به تایم فریم روزانه (۱ روزه) متکی هستند. این بازه زمانی اعتبار زیادی در تحلیلها دارد و استفاده از آن نیز مزایای متعددی به همراه دارد. با این حال، بهعنوان یک قانون کلی، بهتر است بگوییم معاملهگران تایم فریم موردعلاقه خودشان را انتخاب میکنند. افراد حرفهایتر از تایم فریمهای بالاتر برای تشخیص روند و از تایم فریم کوچکتر برای تشخیص نقاط ورود و خروج استفاده میکنند. درهرحال، مراقب باشید بیش از حد درگیر سیگنالهای متعدد نمودارهای کوتاهمدت نشوید. این روندها بیشتر برای تایید و یا رد تحلیلهای سطوح بالاتر کاربرد دارند.
چطور تایمفریم مناسبمان را انتخاب کنیم؟
همانطور که بیان شد، انتخاب تایم فریم تا حد بسیار زیادی به خود معاملهگر بستگی دارد. بنابراین، معاملهگران ممکن است رویکردهای مختلفی نسبت به انتخاب آن داشته باشند. در ادامه ۲ نوع رویکرد نسبت به انتخاب بازه زمانی تحلیل و معامله را به شما معرفی میکنیم.
معاملهگران تازهکار چطور تایم فریم را انتخاب میکنند؟
بسیاری از معاملهگران تازهکار ممکن است روزها، هفتهها و شاید ماهها را صرف یافتن استراتژی و پارامترهای پولساز خود کنند. مثلا آنها ممکن است نمودارهای ۳۰ ثانیهای و یا ۵ دقیقهای را امتحان کنند. سپس به شاخه دیگری پریده و به اندیکاتورها روی بیاورند.
زمانی که هیچکدام از این روشها جواب نداد، ممکن است تصور کنند اشتباه شده و مجدداً تمام این مسیر را از نو تکرار کنند. مسئله اینجاست که تفکر پشت این تلاش مستمر برای یافتن تایم فریم مناسب از پایه اشتباه است. به یاد داشته باشید که هر سیستم یا تکنیک معاملاتی (و یا احتمالاً هر بازاری) دارای یک تایم فریم بهینه است. اگر موضوع یافتن بازه زمانی ایدهآل برای شما منطقی به نظر میرسد، توصیه میکنیم در رفتار خود تجدیدنظر کنید. چرا که احتمالاً وارد یک بازی بیپایان خواهید شد که هیچوقت نمیتوانید تایم فریم موردنظر خود را پیدا کنید.
معاملهگران حرفهای چطور تایم فریم را انتخاب میکنند؟
معاملهگران حرفهای شاید تنها ۳۰ ثانیه را صرف پیدا کردن تایم فریم کنند. انتخاب تایم فریم برای آنها به سیستم معاملاتی، تکنیک و یا بازار بستگی ندارد. انتخاب تایم فریم برای معاملهگران حرفهای بر اساس شخصیت معاملاتی آنهاست.
برای مثال، معاملهگرانی که چندین معامله در طول روز انجام میدهند، از تایم فریمهای کوتاهمدت استفاده میکنند. از سوی دیگر، آنهایی که تنها ۱ یا ۲ معامله در طول روز انجام میدهند، احتمالاً بازههای زمانی بلندمدتتری را انتخاب کنند. بنابراین، معاملهگران حرفهای بسته به هدف و نوع معامله خود، تایم فریم مناسبی را انتخاب میکنند.
تفاوت تایم فریم ها در چیست؟
همانطور که بیان شد، تفاوت اصلی تایم فریمها در نحوه نمایش ساختار نمودارهای زمان/قیمت است. ما در واقع با تغییر تایم فریم، واحد زمانی نمودارها را انتخاب میکنیم. بنابراین کل نمایش نمودارهای تکنیکال تغییر پیدا میکند. بر همین اساس، با تغییر تایم فریم، تمام تحلیلها و سیگنالهای دریافت شده روی نمودار هم تغییر خواهد کرد.
مطالعه مطالب زیر را به شما توصیه میکنیم:
- آموزش تحلیل تکنیکال به زبان ساده
- اندیکاتور چیست و چه کاربردی دارد؟ معرفی بهترین اندیکاتورهای مالی
جمعبندی
معاملهگران با صرف زمان برای تجزیه و تحلیل تایم فریمهای مختلف، میتوانند شانس خود را برای موفقیت در بازارهای مالی تا حد زیادی افزایش دهند. بررسی نمودارهای بلندمدت به معاملهگران کمک میکند تا فرضیههای خود را تایید کنند. با این حال، بررسی این نمودارها میتواند به شما این هشدار را دهد که وضعیت تکنیکالی آنها در تایم فریمهای مختلف با یکدیگر متفاوت است. در انتها، یک روش هوشمندانه این است که از ترکیب تایم فریمهای مختلف برای بررسی فرضیههای مختلف استفاده کنید و با درصد اطمینان بیشتری وارد معاملات شوید.
وبلاگ
تجزیه و تحلیل بازه زمانی چندگانه مولتی تایم فریم (MTF) یک فرآیند آنالیز قدرتمند است که شامل نظارت بر یک دارایی تحت نمودارهای بازه زمانی متعدد است. معامله گران و سرمایه گذاران تمایل دارند بیش از یک فریم زمانی را تجزیه و تحلیل کنند تا سفارشات خود را در همان جهت روند اصلی قرار دهند.
تجزیه و تحلیل بازه زمانی چندگانه مولتی تایم فریم (MTF) یک فرآیند آنالیز قدرتمند است که شامل نظارت بر یک دارایی تحت نمودارهای بازه زمانی متعدد است. معامله گران و سرمایه گذاران تمایل دارند بیش از یک فریم زمانی را تجزیه و تحلیل کنند تا سفارشات خود را در همان جهت روند اصلی قرار دهند.
فرآیند تجزیه و تحلیل بیش از یک نمودار ، به سرمایه گذار این توانایی را می دهد که روند بلندمدت یک دارایی را تعیین کند و از روندهای کوتاه مدت دور بماند. این روندهای کوتاه مدت توسط سرمایه گذاران به عنوان سیگنال بازار در نظر گرفته می شود.به عنوان مثال، در طول روز، قیمت بالا میرود، سپس قبل از پایین آمدن مدتی اصلاح میشود تا زیر باز بودن روز بسته شود و به همین ترتیب. اما روند اصلی همچنان رو به افزایش است. معامله گران با استفاده از تجزیه و تحلیل فریم زمانی چندگانه، به جای تلاش برای گرفتن هر حرکت قیمت در نمودار، بر روی تصویر بزرگتر تمرکز می کنند.
۱٫تحلیل چارچوب زمانی چندگانه یا مولتی تایم فریم چیست؟
طبق تعریف، تحلیل چارچوب زمانی چندگانه مولتی تایم فریم ، فرآیند نظارت بر یک دارایی یا جفت ارز در بازههای زمانی مختلف است.
به عنوان مثال، برای طولانی کردن یک جفت ارز، باید حداقل ۲ تا ۳ بازه زمانی مختلف را منتظر بمانید تا در یک جهت خرید کنید. اگر یکی از مولتی تایم فریم خارج از تراز باشد، معاملهای وجود ندارد.این واقعیت که محدودیتی در تعداد فریم های زمانی وجود ندارد که می توانید در تحلیل MTF استفاده کنید، یک دستورالعمل کلی وجود دارد که اکثر معامله گران هنگام استفاده از این رویکرد در معاملات خود از آن پیروی می کنند.به طور کلی، شما با انتخاب سبک معاملاتی خود شروع می کنید. این به شما کمک می کند تا ترکیب فریم زمانی مناسبی را برای استفاده در تجزیه و تحلیل فریم زمانی چندگانه خود انتخاب کنید.سپس، میتوانید بازههای زمانی را برای نظارت بر دارایی یا جفت ارز خود انتخاب کنید. معمولاً سه بازه زمانی مختلف کافی است و تمامی اطلاعات لازم برای برنامه ریزی و اجرای معاملات را در اختیار شما قرار می دهند.
۲٫ اهمیت تحلیل مولتی تایم فریم:
مثال زیر را در نظر بگیرید، شما تحلیل با استفاده از چندین تایم فریم علاقه مند به خرید جفت EURUSD در نمودار ۱ ساعته هستید. روند صعودی است و شما می خواهید از این حرکت صعودی برای کسب درآمد در بازار استفاده کنید. بنابراین شما EURUSD را خریدید و ناگهان، بازار معکوس شد و شروع به حرکت کرد. شما به معامله خرید خود نگاه می کنید و اکنون در قرمز هستید.پس دقیقا چه اتفاقی افتاد؟
در واقع، جفت ارز تحلیل با استفاده از چندین تایم فریم در نمودار ۱ ساعته واقعاً صعودی بود. اما اگر به نمودار روزانه یا هفتگی نگاه کنید، جفت ارز همچنان در روند نزولی قرار دارد. بنابراین، روند صعودی نمودار ۱ ساعته فقط یک اصلاح بود و قیمت حرکت نزولی خود را از سر گرفت.واضح است که شما تصویر بزرگتر را از دست دادهاید، زیرا برای اجرای معامله فقط روی یک چارچوب زمانی تمرکز کردهاید. تحلیل تایم فریم چندگانه به شما این امکان را میدهد که تصویر بزرگ را در یک بازه زمانی بزرگتر ببینید، سپس به بازههای زمانی پایینتر بروید تا سطح ورودی خوبی برای انجام معاملات خود پیدا کنید.
۳٫سبک های معاملاتی:
چهار سبک معاملاتی وجود دارد که می توانید بر اساس استراتژی و رویکرد معاملاتی خود یکی از آنها را انتخاب کنید.
اگر به دنبال کسب درآمد سریع با معامله نمودارهای ۱ یا ۵ دقیقه ای هستید، پس شما یک اسکالپر هستید. اگر نمیخواهید تمام روز جلوی رایانهتان بمانید و میخواهید حرکات نوسانی بزرگتری را در بازار مشاهده کنید، میتوانید به معاملات نوسانی بروید. بنابراین سبک معاملاتی خود را انتخاب کنید که با نیازها و اهداف معاملاتی شما مطابقت داشته باشد.
در اینجا چهار سبک معاملاتی برای انتخاب وجود دارد:
- اسکالپینگ / معاملات روزانه
- معاملات روزانه
- تجارت نوسانی
- معاملات موقعیت
۳٫۱٫ اسکالپینگ/سبک معاملات روزانه:
اسکالپر معاملهگری است که علاقهمند است با انجام چندین معامله در روز از تغییرات قیمت کوچک سود ببرد. این سبک معاملاتی شما را ملزم می کند که تمام روز را به دنبال فرصت های کوتاه مدت بگذرانید و آنها را معامله کنید.
داشتن یک استراتژی مدیریت ریسک دقیق زمانی که شما یک اسکالپر هستید ضروری است. از آنجایی که شما چندین معامله را در روز انجام می دهید، باید از سرمایه تجاری خود در برابر ضرر بیش از آنچه قبلاً در برنامه معاملاتی خود تعیین کرده اید محافظت کنید. هر بار که معامله ای انجام می دهید، باید هزینه های کارگزار خود را در نظر بگیرید.
اگر معامله بازنده شد، باید کارمزد کارگزار خود را اضافه کنید و این میتواند باعث افزایش ضرر شما به جای ثابت نگه داشتن آن در درصد معینی شود. به عنوان مثال، اگر تصمیم دارید فقط ۱۰ دلار در هر معامله یا ۲٪ از سپرده اولیه خود را ریسک کنید، و اگر کارگزار شما ۰٫۷۰ دلار در هر معامله از شما هزینه کند، ضرر شما به جای ۱۰ دلار، ۱۰٫۷۰ دلار در هر معامله خواهد بود.
نکته دیگری که باید در نظر داشت میزان استرسی است که روزانه باید با آن کنار بیایید. قیمت در بازه های زمانی پایین تر به سرعت حرکت می کند. این می تواند خطر از دست دادن مسیر کارهایی که باید و نباید انجام دهید را افزایش می دهد.
۳٫۲٫ سبک معاملات روزانه:
معاملات روزانه یک سبک معاملاتی است که در آن معامله گران جفت ارز را در همان روز خرید و فروش می کنند. آنها معمولاً در همان روز موقعیت های خود را باز و بسته می کنند تا سود کسب کنند.
تفاوت بین اسکالپینگ و معاملات روزانه در این است که معامله گران روزانه معاملات خود را بسیار طولانی تر از اسکالپرها نگه می دارند، اما آنها را در همان روز می بندند. یک اسکالپر می تواند چندین معامله را در روز باز و بسته کند، در حالی که یک معامله گر روزانه معاملات کمتری را در همان روز باز و بسته می کند.
به عنوان مثال، یک اسکالپر می تواند حدود ۱۰ تا ۳۰ معامله در روز انجام دهد، در حالی که یک معامله گر روزانه می تواند در مجموع کمتر از ۱۰ معامله در روز داشته باشد.
۳٫۳٫ سبک معاملاتی نوسانی:
معاملات نوسانی یک سبک معاملاتی کمتر استرس زا است زیرا معامله گران تمایل دارند معاملات خود را تا زمانی که روند میان مدت معتبر است حفظ کنند. این سبک معاملاتی نیاز به صبر و سرمایه زیادی برای حفظ عقب نشینی ها و اصلاحات بازار دارد.به طور معمول، معاملات بسته به شرایط بازار بین دو روز تا چند هفته طول می کشد.
۳٫۴٫ سبک معاملاتی موقعیت:
در نهایت، آخرین سبک معاملاتی، معاملات موقعیتی است. معامله گران برای مدت زمان بسیار طولانی، معمولاً در طی چندین ماه یا سال بسته به شرایط بازار، موقعیت ها را حفظ می کنند.
این همچنین به سرمایه بزرگ، اعصاب فولادی و مهمتر از آن به درک عمیق انگیزه های اساسی نیاز دارد. معامله گران از تحلیل فاندامنتال استفاده می کنند تا ببینند آیا روند در حال ادامه یا معکوس است و در جهت مخالف حرکت می کند.
۴٫ترکیب چارچوب زمانی:
ترکیب مناسب تایم فریم برای استفاده در تحلیل چند تایم فریم بر اساس سبک معاملاتی شما است. یک اسکالپر به مجموعهای از تایم فریمهای متفاوتی نسبت به یک سوئینگ یا یک معاملهگر موقعیت نیاز دارد. به همین دلیل بسیار مهم است که ترکیب فریم زمانی خود را با دقت انتخاب کنید تا از معامله در برابر روند جلوگیری کنید.
یک اسکالپر می تواند از ترکیب نمودارهای ۱۵ دقیقه ای، ۵ دقیقه ای و ۱ دقیقه ای برای تحلیل و معامله بازار استفاده کند. نمودار ۱۵ دقیقه ای بازه زمانی بالاتر، نمودار ۵ دقیقه ای بازه زمانی میانی و در نهایت نمودار ۱ دقیقه ای بازه زمانی پایین تر است.
یک معامله گر روزانه می تواند نمودار روزانه را به عنوان بازه زمانی بالاتر، نمودار ۴ ساعته را به عنوان بازه زمانی میانی و آخرین نمودار ۱ ساعته یا ۳۰ دقیقه ای را به عنوان تایم فریم پایین تر استفاده کند.یک معامله گر نوسانی به نمودار هفتگی به عنوان بازه زمانی بالاتر، نمودار روزانه به عنوان تایم فریم متوسط و نمودار ۴ ساعته به عنوان تایم فریم پایین تر نیاز دارد.
در نهایت، یک معامله گر موقعیت می تواند نمودار ماهانه را به عنوان بازه زمانی بالاتر، نمودار هفتگی را به عنوان بازه زمانی میانی و نمودار روزانه را به عنوان تایم فریم پایین تر استفاده کند.استفاده از سه تایم فریم تعداد مناسب نمودارهایی است که یک معامله گر باید در هنگام استفاده از تحلیل تایم فریم چندگانه در نظر بگیرد. ترکیب کمتر از سه یا بیشتر از سه منجر به از دست دادن دادههای مربوطه یا سردرگمی معاملهگر میشود.
بنابراین، به عنوان یک قانون سرانگشتی، ترکیبی از سه تایم فریم مختلف بهترین انتخاب در هنگام استفاده از تحلیل فریم های زمانی متعدد است.
۵٫عرضه و تقاضا با تحلیل MTF:
استراتژی عرضه و تقاضا شامل شناسایی عدم تعادل در بازار است که در آن عرضه بیش از تقاضا یا تقاضا بیش از عرضه است. وقتی تعداد فروشندگان بیشتر از خریداران باشد، مازاد عرضه باعث کاهش قیمت ها می شود – ما یک روند نزولی داریم.
وقتی تعداد خریداران از فروشندگان بیشتر باشد، تقاضای مازاد قیمت ها را بالاتر می برد – ما یک روند صعودی داریم.بخشی از استراتژی عرضه و تقاضا این است که بتوانیم مناطق قیمتی را به درستی شناسایی و ترسیم کنیم که عدم تعادل به اندازه کافی قوی است تا قیمت ها را در یک حرکت جهت دار به سمت بالا یا پایین حرکت دهد. اینجاست که تجزیه و تحلیل چند تایم فریم مفید است.
معامله گران با انتخاب ترکیب چارچوب زمانی بر اساس سبک معاملاتی خود شروع می کنند. سپس آنها به هر چهارچوب زمانی وظیفه خاصی را برای شناسایی و تجارت مناطق عرضه و تقاضا اختصاص می دهند. در اینجا نحوه انجام این کار آمده است:
بیایید فرض کنیم که شما یک معامله گر نوسانی هستید. ترکیب زمانی که استفاده خواهید کرد:
بازه زمانی بالاتر: نمودار هفتگی
بازه زمانی متوسط: نمودار روزانه
بازه زمانی پایین تر: نمودار ۴ ساعته
پس از انتخاب ترکیب تایم فریم، باید به هر فریم زمانی کار خاصی اختصاص دهید تا به شما کمک کند مناطق عرضه و تقاضا را به درستی شناسایی، ترسیم و تجارت کنید.
۵٫۱٫ بازه زمانی بالاتر:
در نمودار هفتگی، با تعیین منحنی شروع می کنید. منحنی اساساً فاصله بین مناطق عرضه و تقاضا در کنترل است. این به ما کمک می کند تا تعیین کنیم قیمت در بازه زمانی بزرگتر نزدیک به منطقه عرضه است یا تقاضا.
این مهم است زیرا وقتی قیمت در منحنی بالا است نمیخواهید خرید کنید. نزدیک تحلیل با استفاده از چندین تایم فریم به منطقه عرضه، یا فروش زمانی که قیمت در منحنی پایین است. نزدیک منطقه تقاضا منحنی به شما ایده ای در مورد اینکه چه کسی کنترل را در دست دارد می دهد: خریداران یا فروشندگان. اگر قیمت در وسط منحنی قرار دارد، بهتر است معامله نکنید و منتظر باشید تا قیمت یا بالا یا پایین شود تا مطابق آن معامله کنید.
بنابراین وظیفه شما این است که منحنی را در بازه زمانی بالاتر تعیین کنید و ببینید که آیا در نظر دارید کوتاه یا بلند بروید.نحوه شناسایی منحنی عرضه و تقاضا را بیاموزید.
بیایید مثالی بزنیم تا فرآیند تعیین منحنی در یک بازه زمانی بالاتر را نشان دهیم.در نمودار هفتگی، قیمت در نزدیکی منطقه عرضه فریم زمانی بالاتر قرار دارد. اکنون، یک معامله گر مبتدی شاهد حرکت قیمت در یک روند صعودی و صعودی خواهد بود، بنابراین او فکر می کند که زمان خوبی برای خرید AUDUSD برای سود بردن از این روند صعودی خوب است.در طرف دیگر بازار، معاملهگران حرفهای میدانند که AUDUSD در نزدیکی منطقه عرضه بازه زمانی بالاتر معامله میکند، بنابراین به جای خرید جفت ارز، آماده فروش هستند.معامله گران تازه کار از معامله گران حرفه ای خرید می کنند، دومی ها پول می گیرند و تازه کارها ضرر می کنند.
۵٫۲٫ بازه زمانی متوسط
بازه زمانی دوم برای شناسایی روند استفاده می شود. در نمودار روزانه، روند غالب را شناسایی می کنید تا ببینید آیا با روند بازه زمانی بالاتر مطابقت دارد یا خیر.
اگر روند در هر دو بازه زمانی بالاتر و میانی یکسان است، می توانید به تایم فریم سوم بروید تا نقاط ورودی را برای قرار دادن معاملات خود پیدا کنید و آنها را اجرا کنید.
از نمودار بالا، با استفاده از خط روندی که پایین ترین نوسان پایین را به بالاترین نوسان پایین متصل می کند، می بینید که روند صعودی است. راه دیگر برای تایید روند صعودی استفاده از مناطق عرضه و تقاضا است.
همچنین میتوانید از نشانگر RSI استفاده کنید یا میانگینهای متحرک را برای کمک به شناسایی روند اضافه کنید.
در اینجا در نمودار روزانه، شما دو منطقه تقاضای متوالی را تشکیل میدهید که مناطق عرضه مخالف قبلی را لغو میکند و حرکت روند صعودی را تأیید میکند. هر دو بازه زمانی بالاتر و متوسط در یک روند صعودی هستند. اکنون می توانید برای یافتن ورودی برای فروش AUDUSD به بازه زمانی پایین تر بروید.
اگر روند روزانه با یک روند صعودی متفاوت بود، باید در اینجا توقف کنید و منتظر بمانید تا روند شروع به صعود کند و تأیید کنید که یک حرکت روند صعودی برای ادامه تجزیه و تحلیل فریم زمانی چندگانه خود دارید.
۵٫۳٫ بازه زمانی کمتر:
در بازه زمانی پایین تر، باید مناطق عرضه و تقاضا را شناسایی کنید تا ورودی خوبی برای معاملات خود پیدا کنید. شما همچنین باید روند را تعیین کنید تا هر سه تایم فریم را در یک جهت با هم تراز کنید. سناریوی ایده آل این است که یک منطقه عرضه تازه پیدا کنید (منطقه عرضه تازه تو در تو عالی خواهد بود) در نمودار ۴ ساعته برای کوتاه کردن بازار.
در نمودار ۴ ساعته، یک منطقه عرضه تازه و همپوشانی بین نمودار ۴ ساعته و نمودار هفتگی وجود دارد. این یک منطقه قوی است زیرا درون یک محدوده زمانی بزرگتر قرار دارد. منطقه بازه زمانی بزرگتر همیشه برنده است.
همانطور که می بینید، تجزیه و تحلیل بازه زمانی چندگانه به شما تصویر واضحی از آنچه که بازار مایل به انجام بعدی است به شما می دهد تا بتوانید خود را با روند اصلی قرار دهید.
تحلیل با استفاده از چندین تایم فریم
پرسش هایی که سعی شده در این قسمت در موسسه کار آفرین آوای مشاهیر در راستای آموزش بورس در شیراز منتشر شده. به طور مختصر پاسخ داده شوند. پس تا پایان با ما همراه باشید.
چرا تایم فریم های چندگانه؟
زمانی که با توجه به مطالب بالا راجع به تایم فریم کاری خود تصمیم گرفتید، می توانید سراغ تایم فریمهای چندگانه برای تحلیل بازار برویدو از آن ها استفاده کنید .
با تماشا به نمودارها در تایم فریم های مختلف، صد در صد متوجه شده اید که بازار به هر سمتی می تواند حرکت بکند. یک میانگین متحرک ممکن است در نمودار هفتگی سیگنال خرید و در نمودار روزانه سیگنال فروش بدهدو این دو کاملا متفاوت است تنها عامل ان هم انتخاب تایم فریم متفاوت است که ان هم به استراتژی ما برمیگردد . و ممکن است که در نمودار ساعتی سیگنال خرید و در نمودار ده دقیقه سیگنال فروش بدهد .
جنبه روانی تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال و بورس
تایم فریمها و مسائل روانشناسی معاملات ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند. تایم فریمی که شما برای معاملاتتان انتخاب برمیگزینید تاثیر مهمی در احساساتی دارد که در حین ترید تجربه می کنید.. اینجاست که باید دو سوال تحلیل با استفاده از چندین تایم فریم اساسی دیگر از خودتان بپرسید:
سوال یک: آیا میتوانید مدت زمان طولانی صبور باشید و تا یک موقعیت بدست آمده و سپس وارد بازار شوید؟ و یا اینکه زمانی که معاملهای در حال اجرا ندارید به سادگی حوصلهتان سر میرود؟
سوال دو : آیا میتوانید به سرعت از احساس ناراحتی یک ترید بازنده بیرون آمده است و سراغ موقعیت بعدی بروید؟ یا اینکه به مدت زمانی برای برطرف شدن این احساس بد نیاز دارید؟
مشکل بزرگ این می باشد که اکثر تریدرهایی که به صورت کوتاه مدت ترید میکنند، نمیتوانند به سرعت از حس بد یک معامله بازنده بیرون بیایند و سعی میکنند با حالت انتقام جویانه به دنبال برگرداندن پول از دست رفتهشان باشند. متاسفانه این یکی از تلههای بسیار بزرگ بازار است و نباید در دام آن گرفتار شوید .
معامله گر هایی که بلند مدتتر ترید میکنند این امکان را دارند که از چارت فاصله گرفته و احساسات بد معاملات بازندهشان را برطرفمی کنند .و این یک پوین برای معامله گران حرفه ای که از نظر روانشناسی پایدار نیستند.
همینطورمعامله گران کوتاه مدت باید در زمان انجام معامله به شدت تمرکز کنند. اگر تمرکز کردن برای شما به سادگی قابل انجام نیست . باید بدانیم که زمانهای طاقت فرسایی را در حین ترید کردن تجربه خواهید کرد.
نکته مهم چیست ؟
تاریخ و ساعت نمودارها یکساناست . فقط تفاوت آنها در تایم فریمهای متفاوتشان خواهد بود . اکنون می توانیم اهمیت تایم فریمهای چندگانه را درک کنیم؟
وقتی ما فقط به نمودار پانزده دقیقه نگاه کنیم ، نمی توانیم دلیل ادامه روند یا بازگشت آن را متوجه شویم . به ذهنمان خطور نمی کند که نگاهی به تایم فریمهای بالاتر بیندازیم . زمانیکه بازار به روند خود ادامه می دهد یا از آنباز میگردد ، بطور معمول به یک خط حمایت یا مقاومت در تایم فریم بزرگتر برخورد کرده است .
برای من بسیار هزینه داشته تا بفهمم خطوط حمایت و مقاومت در تایم فریمهای بزرگتر ، مهم تر هستند . ترید کردن با استفاده از چندین تایم فریم ، موقعیت های بهتری را برای ما فراهم می کند. مبتدی ها معمولا بدون در نظر گرفتن تایم فریمهای دیگر تنها به یک تایم فریم بسنده می کنند و اندیکاتورهای خود را روی ان اعمال می کنند . در صورتیکه با در نظر داشتن تایم فریم های دیگر ، دید بهتری نسبت به روند می توانیم پیدا کنیم .
مقدمهای بر انواع تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال
ما امروز قصد داریم شما را با انواع تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال آشنا کنیم. تایم فریم، مدت زمان تشکیل یک نوار قیمت در نمودار است. مثلا در تایم فریم 1 دقیقهای، هر شمع شامل قیمت باز، بسته، بالا و پایین در طول 1 دقیقه است. تایم فریمهای رایج مورد استفاده در معاملات عبارتند از:
- 1 دقیقه
- 5 دقیقه
- 10 دقیقه
- 15 دقیقه
- 30 دقیقه
- 1 ساعت
- 1 روز
- 1 هفته
- 1 ماه
بازههای زمانی دیگری نیز مانند 2 دقیقه، 3 دقیقه، 4 دقیقه، 2 ساعت، 3 ساعت، سه ماهه (3 ماه) وجود دارد. این در حالی است که برخی از نرمافزارهای معاملاتی از بازه زمانی ثانیه هم پشتیبانی میکنند. اما بازههای زمانی ذکر شده در بالا برای اکثر معاملهگران رایجتر و به اندازه کافی خوب است.
انواع تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال
در یک نمودار با تایم فریم 1 دقیقهای، هر دقیقه یک شمع جدید تشکیل میشود. اگر بازار در ساعت 9:15 صبح باز شود، شمع از ساعت 9:15 تا 9:16 صبح شروع به شکلگیری میکند. بدین ترتیب قیمت باز، بالا، پایین و بسته شدن بین ساعت 9:15 تا 9:16، شمع 1 دقیقهای اول را تشکیل میدهد.
در نمودار 5 دقیقهای، هر 5 دقیقه یک بار، یک شمع جدید تشکیل میشود. یعنی از ساعت 9:15 صبح تا 9:20 صبح شمع اول، بین 9:20 تا 9:25 شمع دوم و به همین ترتیب سایر شمعها نیز شکل میگیرد. هر شمع 5 دقیقهای شامل قیمت باز، بالا، پایین و بسته شدن (OHLC) در عرض 5 دقیقه خواهد بود.
بهترین زمان برای معامله در فارکس چه زمانی است؟
از سری مقالات مشابه این مطلب
در نمودار 60 دقیقهای (که نمودار ساعتی نیز نامیده میشود)، هر ساعت یک شمع جدید تشکیل میشود. هر شمع حاویOHLC یک ساعته است. در نمودار 1 روزه (که نمودار روزانه نیز نامیده میشود)، شمع بین ساعات بازار روز شکل میگیرد. هر روز یک شمع تشکیل میشود و حاوی OHLC کل روز است.
در نمودار هفتگی (1 هفته)، شمع بین روزهای کاری یک هفته تشکیل میشود و حاوی OHLC ابتدا تا انتهای هفته است. در نمودار ماهانه (1 ماهه)، شمع بین روز اول ماه تا آخرین روز ماه تشکیل میشود. کل ماه فقط به یک شمع فشرده میشود و حاوی OHLC کل ماه است. تا اینجا با انواع تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال آشنا شدیم. اکنون قصد داریم بهترین تایم فریم برای انجام معامله در بازههای زمانی مختلف را مطرح کنیم. پس با ما همراه باشید.
بهترین تایم فریم برای معاملات روزانه
بهترین بازه زمانی برای معاملات روزانه از فردی به فرد دیگر متفاوت است. برخی با نمودارهای 30 دقیقهای یا ساعتی راحتتر هستند، در حالی که برخی دیگر نوسانات و حرکت سریع فریمهای زمانی کوچک مانند 10 دقیقه یا کمتر را دوست دارند.
بسیاری از معاملهگران بر این باورند که بازههای زمانی کوتاهتر جایی است که میتوان پول درآورد، اما موفقیت در این بازهها نیاز به تجربه، تخصص، مهارتهای تصمیمگیری سریع و ذهنی آرام دارد. در نمودارهای 1 دقیقهای تا 5 دقیقهای، عکسالعمل خیلی سریع اتفاق میافتد.
نمودارهای 30 دقیقهای تا یک ساعتی دارای سرعت کمتری هستند و از این رو میتوانند زمان بیشتری برای تصمیمگیری، برنامهریزی و اجرای معاملات در اختیار شما قرار دهند. توجه داشته باشید که معاملات روزانه یکی از سختترین اشکال معامله است. تعداد بسیار کمی از افراد به معاملهگران موفق روزانه تبدیل میشوند. مبتدیان باید از معاملات روزانه خودداری کنند و بر انجام معاملات بلندمدت تمرکز نمایند تا موفق شوند. بعد از سالها فعالیت در بازار تازه میتوانید به معاملات کوتاه مدت یا روزانه فکر کنید.
بهترین بازه زمانی برای معاملات کوتاه مدت
نمودارهای روزانه مورد علاقه بسیاری از معاملهگران هستند. زیرا میتوان از آن برای معاملات کوتاه مدت و همچنین میانمدت استفاده کرد. نمودارهای روزانه به معاملهگران زمان زیادی برای برنامهریزی معاملات خود میدهد. لازم نیست هر دقیقه یا هر ساعت به شکلگیری نمودار نگاه کنید. میتوانید بنشینید، بعد از ساعات بازار استراحت کنید و شمع جدید یا الگوی در حال شکلگیری را تجزیه و تحلیل نمایید. برای اکثر معاملهگرانی که از معاملات روزانه اجتناب میکنند و معاملات کوتاه مدت موضعی را ترجیح میدهند، چارچوب زمانی روزانه بهترین گزینه است.
بهترین بازه زمانی برای معاملات بلندمدت
همانطور که اشاره شد یکی از انواع تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال تایم فریم هفتگی است. نمودارهای هفتگی و ماهانه را میتوان برای معاملات میانمدت یا بلندمدت (1 ماه تا چندین سال) استفاده کرد. این روزها بسیاری از افراد از ترکیب تحلیل فاندامنتال و تکنیکال برای خرید سهام استفاده میکنند.
در حالیکه تجزیه و تحلیل بنیادی برای شناسایی سهام برای سرمایهگذاری انجام میشود، تحلیل تکنیکال میتواند به شما بگوید چه زمانی باید آن سهام را بخرید و چه زمانی آن را بفروشید. هنگامی که سهام در نمودارهای هفتگی یا ماهانه با شکست مقاومت مواجه میشود، میتواند در بلندمدت بازدهی خارقالعادهای را به همراه داشته باشد.
پس شکست در نمودارهای ماهانه میتواند فرصتهای بلندمدتی را ایجاد کند. اما سهامیکه در نمودار ماهانه نزولی میشوند یا به یک سمت مشخص حرکت میکنند نیز میتوانند برای مدت طولانی به روند نزولی خود ادامه دهند.
در کل چه بازههای زمانی را باید دنبال کنید؟
یک قانون کلی این است که هر چه بازه زمانی طولانیتر باشد، سیگنالهای دادهشده قابل اعتمادتر است. همانطور که بازههای زمانی کوچکتر میشود، نمودارها با حرکات نادرست و نویز آلوده میشوند. در حالت ایدهآل، معاملهگران باید از بازه زمانی طولانیتری برای تعریف روند اولیه هر آنچه که معامله میکنند استفاده کنند.
هنگامیکه روند اساسی تعریف شد، معاملهگران میتوانند از بازه زمانی ترجیحی خود برای تعریف روند میانی و از بازه زمانی سریعتر برای تعریف روند کوتاهمدت استفاده کنند. چند نمونه از استفاده از چند تایم فریم عبارتند از: یک معاملهگر نوسانی که برای تصمیمگیری بر روی نمودارهای روزانه در انواع تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال تمرکز میکند، میتواند از نمودارهای هفتگی برای تعریف روند اولیه و نمودارهای 60 دقیقهای برای تعریف روند کوتاهمدت استفاده نماید.
یک معاملهگر روزانه میتواند در نمودارهای 15 دقیقهای معامله کند. یا میتواند از نمودارهای 60 دقیقهای برای تعریف روند اولیه و یک نمودار پنج دقیقهای (یا حتی نمودار تیک) برای تعریف روند کوتاه مدت بهره ببرد. یک معاملهگر بلندمدت میتواند روی نمودارهای هفتگی تمرکز کند در حالی که از نمودارهای ماهانه برای تعریف روند اولیه و نمودارهای روزانه برای اصلاح ورودیها و خروجیها استفاده نماید.
انتخاب گروهی از تایم فریمها برای هر معاملهگر بسیار مفید است. در حالت ایدهآل، معاملهگران تایم فریم اصلی مورد نظر خود را انتخاب میکنند و سپس یک تایم فریم در بالا و پایین آن را برای تکمیل تایم فریم اصلی انتخاب مینمایند. به این ترتیب، آنها از نمودار بلندمدت برای تعریف روند، نمودار میانمدت برای ارائه سیگنال معاملاتی و نمودار کوتاهمدت برای اصلاح ورود و خروج استفاده میکنند.
با این حال، یکی از نکات هشداردهنده این است که گرفتار افت و اخیز نمودار کوتاهمدت نشوید و یک معامله را بیش از حد تجزیه و تحلیل نکنید. نمودارهای کوتاه مدت معمولاً برای تأیید یا حذف یک فرضیه از نمودار اولیه استفاده میشوند.
جمعبندی بر انواع تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال
منظور از تایم فریم، بازههای زمانی مشخصی است که کندلهای یک نمودار در آن شکل میگیرد. انواع تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال وجود دارد. هر معاملهگر با توجه به استراتژی و برنامهریزی که برای معامله در بازار اتخاذ میکند میتواند از نوع خاصی از تایم فریمها استفاده نماید. ما در این مطلب شما را با هر یک از اینها آشنا کردیم.
آموزش بهترین روش رسم خط روند
مبحثی که در این پست قرار است به آن بپردازیم آموزش بهترین روش رسم خط روند میباشد . هر معامله گری چه مبتدی چه حرفه ای در همان ابتدایی که وارد چارت نموداری میشود باید به ترسیم خطوط روند بپردازد و پیوت های ماژور و مینور را مشخص نماید تا بتواند دید تحلیلی بسیار بهتری نسبت به گذشته و حال فعلی نمودار بدست آورد.
ترسیم صحیح و درست خطوط حمایتی و مقاومتی یکی از الزامات بشدت مهم در تحلیل بازار است چرا که قیمت در این نواحی است که واکنش نشان میدهد و شما بعنوان یک معامله گر زمانی که این نقاط حمایتی و مقاومتی معتبر را شناسایی میکنید ، خواهید توانست همانند معامله گران حرفه ای از فرصت های بازار استفاده کنید.
لطفا فراموش نکنید که از خطوط حمایتی و مقاومتی همه معامله گران استفاده میکنند چرا که امری الزامی در بازارهای مالی است و اگر قبل ورود به پوزیشن اهمیتی به این خطوط ندهید به احتمال زیاد با ضرر های سنگین و پشت سر هم مواجه خواهید در مقالات بعدی در رابطه با حمایت و مقاومت های افقی صحبت خواهیم کرد .
لذا برای شما این ویدئو را در نظر گرفتیم که توسط آقای آرمان لرستانی آموزش داده شده حتما تا انتهای ویدئو را مشاهده کنید تا اگر ابهامی در مورد این مبحث دارید رفع شود .
کیفیت ویدئو hd میباشد و اگر در ابتدا با کیفیت کم به نمایش درآمد میتوانید از قسمت تنظیمات ویدئو کیفیت را افزایش دهید.
پیشنهاد میکنیم حتما جهت دریافت رایگان روزانه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال جفت ارز ها عضو کانال تلگرامی ما شوید و جهت دریافت رایگان پکیج صفرتاصد فارکس به ادمین کانال پیام دهید تا برایتان بصورت کامل ارسال شود ، امیدواریم که از این خدمات رایگان بیشتره بهره را ببرید .
دیدگاه شما