پرایس اکشن چیست؟
به بیان ساده پرایس اکشن یک تکنیک معامله گری و تحلیل بازار است که به معامله گر این امکان را میدهد تا با استفاده از حرکات فشار به معامله گران کف بازار واقعی قیمت تصمیمات خود برای انجام معاملات را بگیرد؛ برخلاف دیگر تریدرها که با استفاده از اندیکاتورهایی که همیشه عقب تر از قیمت فعلی بازار هستند اقدام به تحلیل حرکات قیمت میکنند (توجه داشته باشید که اصلا منظور ما این نیست که استفاده از اندیکاتورها برای انجام تحلیل و معامله مناسب نمیباشد).
اکثر اندیکاتورها از قیمت فعلی بازار عقبتر هستند و در واقع تحلیل اطلاعات گذشته قیمت را با استفاده از فرمول خود نشان میدهند. با استفاده از برخی روشهای معامله گری خاص اطلاعات گذشته میتوانند به تریدر کمک کنند تا بتواند حرکات بعدی بازار که به احتمال زیاد به زودی رخ خواهند داد را تشخیص دهد، در حالی که با استفاده از اندیکاتورها باید صرفا حرکات بعدی بازار را حدس بزنیم.
پرایس اکشن
پرایس اکشن با استفاده از تحلیل الگوهای قیمت تلاش میکند تا نظم حاکم بر بازار که گاهی اوقات تصادفی به نظر میرسد را به شیوه ای بهتر به معاملهگر ارائه دهد. در واقع پرایس اکشن تریدرها چند گام فراتر میروند; سوال اصلی آنها این نیست که چه اتفاقی در حال رخ دادن است; بلکه این است که چرا این اتفاق دارد میافتد! بنابراین میتوانند تصمیمات بهتری بگیرند.
سویینگها (نقطه عطف بالا و پایین بازار یا همان High و Low تست کردن حمایتها و مقاومتها و روندهای تثبیت؛ نمونههایی از پرایس اکشن هستند.) نمودارهای شمعی ژاپنی و نمودارهای میله ای ابزارهای مهمی برای تحلیل با استفاده از روش پرایس اکشن میباشند.
الگوهای شمعی مانند هارامی، اینگولفینگ، شوتینگ استار و … همگی مواردی هستند که در تحلیلگری به سبک پرایس اکشن با آن موجه خواهید شد.
نمودار ساده در برابر نمودار شلوغ مملو از اندیکاتور
برای نشان دادن تفاوت بین چارت ساده پرایس اکشنی و چارتی که تعدادی از محبوب ترین اندیکاتور ها بر روی آن قرار دارد، دو چارت زیر بعنوان مثال در نظر بگیرید.
در نمودار اولی هیچ اندیکاتوری وجود ندارد و پرایس اکشن خالص است. و در چارت پائینی اندیکاتور های استوکاستیک، MACD، ADX و بالینگر باند قرار دارد.
نمودار تمیز:
نمودار شلوغ:
پرایس اکشن تریدر کیست؟ (Price Action Trader)
معاملهگری که از روش پرایس اکشن استفاده میکند را پرایس اکشن تریدر فشار به معامله گران کف بازار فشار به معامله گران کف بازار میگویند. این دسته از تریدرها همه چیز را ساده میبینند که در واقع روش بسیار موثری در معامله گری است؛ همه چیز را ساده ببین! این تریدرها نوسانات قیمت، الگوهای نموداری، حجم معاملات و دیگر اطلاعات بازار را برای ورود به معاملات با یکدیگر ترکیب میکنند.
البته این به بدان معنا نیست که این بهترین روش برای تحلیل بازار است. استفاده از این روش به درک خوبی از بازار نیاز دارد تا تریدر بداند که بازار چگونه حرکت میکند و نظم درونی آن به چه صورتی است، اما مزیت این روش این است که تقریبا در هر بازاری کار میکند؛ بازار سهام، فارکس، فیوچرز، طلا، نفت و … . نابترین نوع از پرایس اکشن تریدرها به Tape Trader مشهور هستند.
آنها برای انجام معاملات خود نیازی به چارت ندارند و تنها به دنبال مناطق حمایتی و مقاومتی برای کسب سود هستند. ابزار اصلی آنها در پنجره Time و Sales و یا گاهی Depth of Market خلاصه میشود.
مزایا و محدودیتهای پرایس اکشن
تحلیل پرایس اکشن شخص به شخص میتواند متفاوت باشد. بارها اتفاق افتاده که دو معاملهگر با نگاه به حرکات قیمتی مشابه، به دو نتیجهگیری کاملا مختلف برسند. یکی از آنها شاید ادامه روند نزولی را پیشبینی کند و دیگری انتظار بازگشت روند را در آینده نزدیک داشته باشد. البته دوره زمانی که معاملهگر استفاده میکند، تاثیر فراوانی بر روی تحلیل او خواهد گذاشت؛ بطوریکه قیمت یک ارز دیجیتال میتواند در طول چند هفته به صورت نزولی باشد، اما در تصویر بزرگتر هر ماه رشد کرده باشد.
نکته مهم این است که الگوها همیشه بلافاصله درست از آب در نمیآیند و تحلیلگر باید برای گرفتن تایید از الگو به آن فرصت کافی (نه زیاد و نه کم) بدهد. این نوع تحلیل نسبت به سایر شیوههای معاملهگر مزیتهایی هم دارد که از جمله آنها میتوان به سریع بودن و کاربردی بودن آن در هر بازاری اشاره کرد. در عین حال که بیشتر استراتژیهای پرایس اکشن ساده است، یادگیری و استفاده از آن در نمودارها نیازمند تمرین فراوان است. پرایس اکشن به تریدر اجازه خواهد داد تا نظم موجود بین خریداران و فروشندگان را از بینظمی بین دادههای قیمتی بیرون بکشد و بر اساس آن حرکت بعدی را پیشبینی کند.
انواع استراتژیهای پرایس اکشن
یک استراتژی متداول پرایس اکشن شکست یا برکاوت (breakout) نام دارد.
در استراتژی برکاوت هنگامی که قیمت یک دارایی درحال حرکت با گرایش (tendency) خاصی است، اگر آن گرایش شکسته شود، به معاملهگر یک فرصت جدید معاملاتی را نشان میدهد.
به عنوان مثال، سهامی که در 20 روز گذشته بین 1100 تا 1000 تومان معامله شده و سپس بالاتر از 1100 تومان رفته را در نظر بگیرید.
این تغییر در گرایش به معاملهگر نشان میدهد که حرکت نوسانی احتمالا پایان یافته و با تشکیل یک روند جدید، حرکت به سمت 1200 تومان (یا بالاتر) آغاز شده است.
شکستها یا برکاوتها در الگوهای قیمت مختلفی از جمله محدودههای رنج، الگوهای مثلث، سروشانه، و پرچم اتفاق میافتند.
شکست به این معنا نیست که قیمت بطور قطع در مسیر پیشبینیشده حرکت خواهد کرد، و اغلب هم حرکت نمیکند.
وقتی قیمت پس از شکست یک سطح، دوباره به سطح قبلی باز میگردد شکست شکست کاذب (false breakout) نام دارد و اغلب فرصت معاملاتی را در خلاف جهت شکست نشان میدهد.
شکستها میتوانند بزرگ یا کوچک باشند.
به هنگام وجود ثبات در قیمت، یا درواقع دورههای کوتاهی که حرکات قیمت در یک محدوده خاص نوسان میکند، شکستهای یک روند میتوانند پتانسیل سودی عالی ایجاد کنند.
در یکی دیگر از استراتژیهای پرایس اکشن، چگونگی شکل گرفتن میلههای قیمت در یک نوع خاص از نمودار بررسی میشود.
به عنوان مثال، هنگام استفاده از استراتژیهای کندل استیک (نمودارهای شمعی)، معاملهگران از استراتژیهایی مانند الگوی کندل (شمع) پوششی استفاده میکنند.
همنچنین معاملهگران از محدودههای حمایت قیمت و مقاومت که به آنها فرصتهای معاملاتی خوبی میدهد بهره میگیرند.
محدودههای حمایت و مقاومت در مناطقی هستند که قیمت پیش از این میل به بازگشت داشته است. قیمت ممکن است در آینده به چنین محدودهایی واکنش نشان دهد.
قانون “تلاش دوباره”
یکی از مشاهدات کلیدی معامله گران پرایس اکشن این است که بازار اغلب بعد از شکست سطوح یا اصلاحی شدن، دوباره به آن سطح باز میگردد. اگر بازار به یک نقطه معین برگردد، آنگاه معامله گر انتظار دارد که بازار یا به مسیر خود ادامه بدهد و یا مجدد برگردد، در چنین شرایطی معامله گر نباید اقدامی انجام دهد تا اینکه بازار یکی از این دو راه را انتخاب کند.
وقتی بازار از این مرحله بگذرد و یکی از این دو حالت را انتخاب کند، آنگاه احتمال موفقیت معامله بسیار زیاد خواهد بود. بنابراین در چنین موقعیتی باید برای دومین نقطه ورود منتظر بمانیم.
برای مثال، اگر در دومین تلاش، فروشندگان سعی میکنند قیمت را به کف جدیدی ببرند و اگر این تلاش شکست بخورد آنگاه کف دوقلو شکل خواهد گرفت و در فشار به معامله گران کف بازار چنین نقطهای فروشندگان نظر خود را تغییر داده و میخرند. بنابراین فروشندگان هم به خریداران ملحق شده و یک فشار خرید قوی ایجاد میشود.
فرض کنیم بازار خط روند یا دامنه معاملاتی را میشکند. سپس بازار مجدد به این سطح شکسته شده بر میگردد و بجای اینکه به مسیر قبلی خود ادامه دهد، بر میگردد و به شکست ادامه میدهد، این حالت را “تایید” گویند.
معامله گران به دام افتاده
معاملهگران به دام افتاده اصطلاح رایجی درپرایس اکشن است و به معامله گرانی اشاره دارد که در سیگنال ضعیف وارد بازار شدهاند و یا بدون دریافت تأیید وارد شدهاند. این معامله گران در ضرر هستند چون بازار در جهت مخالف معامله آنها پیش رفته، یعنی فشار به معامله گران کف بازار اگر پرایس اکشن به حد ضرر آنها برخورد کند، آنگاه پوزیشن معاملاتی آنها بسته میشود.
بسیاری از معامله گران از حد ضرر استفاده میکنند تا اگر بازار در جهت مخالف حرکت کرد آنها از پوزیشن خود خارج شوند. این حالت باعث میشود حد ضررهایی که توسط معاملهگران به دام افتاده مشخص شدهاند به سفارشاتی تبدیل شوند که جهت مخالف بازار را تقویت کنند. تمام استراتژیهای مربوط به معامله گران به دام افتاده همگی بر پایه روشهای ال بروکس است.
معرفی انواع الگوها و ستاپ های پرایس اکشن
اجزاء مختلف یک شمع عبارتند از:
- قیمت باز: اولین قیمت
- قیمت پایانی: آخرین قیمت
- بالا: بالاترین قیمت
- پایین: پایین ترین قیمت
- بدنه: بخشی از شمع که بین قیمت باز و بسته قرار دارد.
- دُم یا سایه (بالایی و پایینی): قسمتی از شمع که بین قیمت باز و پایانی قرار ندارد.
- شمع اصلاحی: شمع اصلاحی بدنه ندارد یعنی قیمت باز شدن و پایانی هر دو یکی هستند، بنابراین هیچ تغییر در طی آن دوره زمانی رخ نداده است. به این شمع اصلاحی میگویند چون بازار در آن شمع فقط بین یک سقف و کف در نوسان بوده، در چنین حالتی اگر تایم فریم پایینتر را ببینیم ممکن است در آن شمع یک دامنه معاملاتی شکل گرفته باشد.
- شمع روندی: شمعهای روندی یا صعودی هستند یا نزولی که حتما باید بدنه داشته باشند. یعنی نقطه پایانی شمع از نقطه شروع شمع فاصله دارد.
- شمع روند صعودی: در چنین شمعی، قیمت پایانی بالاتر از قیمت اولین معامله قرار میگیرد. ممکن است که بازار در آن شمع چند مرتبه بین قیمت بالاو پایین نوسان کرده باشد ولی در آخر بالاتر از قیمت اولین معامله، بسته شده است.
- شمع روند نزولی: در چنین شمعی، قیمت پایانی پایینتر از قیمت اولین معامله قرار میگیرد.
- شمعهای در جهت روند: اینگونه شمعها، شمعهایی هستند که در جهت روند بازار هستند. یعنی شمع روند صعودی در یک بازار صعودی، همان شمع در جهت روند است و در بازار نزولی، شمع روند نزولی همان شمع در جهت بازار است.
- شمعهای مخالف روند: شمعهایی هستند که در جهت مخالف روند شکل بگیرند.
- شمعهای فرار (BAB): اینگونه شمعها، شمعهایی هستند که به اندازه دو انجراف معیار از اندازه متوسط بزرگتر هستند.
- شمعهای بدون سایه: شمع بدون سایه یعنی شمع روندی که تماما بدنه است و هیچ سایه ای در بالا و پایین آن وجود ندارد.
بعضی از شمعها فقط در یک طرف سایه ندارند. مثلا سایه بالایی دارند و سایه پایینی ندارند. وقتی در یک روند قوی، شمع بدون سایه شکل میگیرد به این معنی است که در طول آن شمع فشار خرید یا فروش یکسان بوده است، بنابراین این حالت یک سیگنال قوی برای ادامه روند است. در چنین حالتی میتوان از سبک ال بروکس برای ورود استفاده کرد که در این روش میتوان یک تیک بالاتر یا پایینتر فشار به معامله گران کف بازار از شمع مورد نظر سفارش خرید یا فروش گذاشت. در چنین شرایط معامله گر باید خیلی سریع عمل کند تا slippage (تفاوت نقطه سیگنال و نقطه ورود) افزایش پیدا نکند.
- اینساید بار: شمع اینسایدبار کوچک است و در دامنه بالا و پایین شمع قبلی جای میگیرد. یعنی سقف آن از سقف شمع قبلی پایینتر است و کف آن از کف شمع قبلی بالاتر است.
- اوتساید بار یا شمع بیرونی: اوتساید بار از شمع قبلی خود بزرگتر است و کاملا با آن همپوشانی دارد. سقف آن بزرگتر از شمع قبلی و کف آن کوچکتر از شمع قبلی است.
جمع بندی:
همه معاملهگران تازهکار از یادگیری معامله بر اساس پرایس اکشن سود میبرند.
یادگیری خواندن و تفسیر حرکات نمودار قیمت خود تبدیل به یک سیستم معاملاتی میشود و پیادهسازی سایر ابزارهای تحلیلی مانند اندیکاتورها نیز میتواند به شما کمک کند.
استراتژیهای پرایس اکشن بسیاری وجود دارند اما شما برای شروع فقط به یادگیری یک مورد احتیاج دارید. سپس تعداد استراتژیهایی که در آن مهارت دارید را بالا ببرید و بهترین مورد را براساس بازار و شخصیت خودتان انتخاب کنید.
پیش از یادگیری استراتژیهای بیشتر پرایس اکشن، با همان یک استراتژی به سود برسید.
معاملهگری بر اساس پرایس اکشن، تضمینکننده سود نیست. این کار فقط سبک بهتری از معامله را پیش پای شما قرار میدهد اما برای یادگیری به زمان و تمرین نیاز دارد.
مرکز آموزشی و کارآفرینی خوارزمی در مسیر یادگیری مهارت های حرفه ای، پیشرفت شغلی، کارآفرینی و توسعه کسب و کار با بهره مندی از دانش و تجربه اساتید متخصص و دارا بودن کادری مجرب در کنار فراهم آوردن فشار به معامله گران کف بازار محیطی پویا با امکانات روز آموزشی، با افتخار در کنار شما خواهد بود. امیدواریم بتوانیم نقش و سهمی موثر در آینده، جایگاه شغلی و اجتماعی شما مردم کشور عزیزمان ایران داشته باشیم و رسالت اجتماعی خود را به نحو احسن ایفا نماییم.
ترید در روندها – پله 11 (روانشناسی بازار)
در هنگام شنا معمولا باید در جهت حرکت آب شنا کنید چرا که شنا کردن در خلاف جهت حرکت آب، فشار زیادی به عضلات وارد می کند.
در بازار سرمایه هم گفته می شود در جهت روند در بازار معامله کنید.
چرا که معامله در خلاف جهت روند ممکن است زیان فراوانی را به سرمایه گذار وارد کند.
همه سرمایه گذاران فعال در بازار سرمایه، با این جمله آشنا هستند اما نکته اینجاست که آیا قادر به درک و اهمیت موضوع هستند و آیا به عنوان یک اصل پایه ای به مفهوم خط روند توجه دارند یا خیر.
در این بخش سعی می کنیم ابتدا تعریفی از روند ارائه کنیم و سپس موارد استفاده از روند را اندکی توضیح دهیم .
زمانی که قیمت ها در یک جهت حرکت می کنند اصطلاحا روند شکل می گیرد.
از آنجا که روند قدرت معامله گران را در نوسانات قیمت نشان می دهد، می توان انتظار داشت تا زمانی که نیرویی بیشتر از نیروی فعلی بازار و در جهت عکس به بازار وارد نشود، روند ادامه دارد.
به طور کلی روند ها به سه دسته صعودی، نزولی و خنثی تقسیم می شوند که در ادامه توضیح مختصری در خصوص هر یک از روند ها داده می شود .
روند صعودی
هر گاه در نموداری شاهد سقف های بالاتر و کف های بالاتر باشیم روند را صعودی تعریف می کنیم.
در روند صعودی، قیمت بیشتر از آنچه که تمایل به تضعیف داشته باشد تمایل به تقویت و بالارفتن دارد.
استراتژی معاملاتی در روند صعودی خریدن و نگهداری سهم تا تشخیص انتهای روند صعودی هست.
شکل زیر روند صعودی نمودار را نشان می دهد .
روند نزولی
هر گاه در نموداری شاهد سقف های پایین تر و کف های پایین تر باشیم روند را نزولی تعریف می کنیم.
در روند نزولی قیمت بیشتر از آنچه که تمایل به تقویت داشته باشد تمایل به تضعیف و پایین آمدن دارد.
استراتژی معاملاتی در روند نزولی، نگاه کردن به بازار و عدم انجام معامله تا تشخیص انتهای روند نزولی هست .
شکل زیر روند نزولی در نمودار را نشان می دهد .
روند خنثی
در این روند عملا شاهد تغییرات متوالی در سقف ها و کف ها نیستیم و سهم در یک محدوده خنثی در حال حرکت است.
به بیان دیگر؛ در این روند قدرت خریداران و فروشندگان با هم برابر است.
استراتژی معاملاتی در روند خنثی؛ خرید سهم فشار به معامله گران کف بازار در کف های قیمتی و فروش سهم در سقف ها می باشد تا جایی که سهم از محدوده حرکتی خارج و پس از آن به دنبال موقعیت معاملاتی جدید باشیم .
شکل زیر روند خنثی در نمودار را نشان می دهد
استفاده از روندها در بازار
درخصوص هریک از روندهای ذکر شده؛ هر معامله گری به سبک خاصی از فرصت های معاملاتی ممکن استفاده می کند.
اما نکته مهم، ورود به یک فرصت معاملاتی جذاب به قصد کسب سود است.
اصطلاح رایج در بازارهای مالی این است که با روند دوست باشید و خلاف روند معامله نکنید
یعنی زمانی که روند میان مدت سهم نزولی است در جهت خرید وارد معامله نشده و انجام معامله را منوط به تغییر روند نزولی و شروع روند جدید در سهم قرار دهید. (البته در بسیاری از روندهای نزولی میان مدت و بلند مدت، نوسانات قیمتی رو به بالا داریم یعنی ممکن است شاهد روند صعودی کوتاه مدت در نمودار باشیم و معامله گر هم قادر به استفاده از این فرصت در بازار باشد).
درخصوص اعتبار روند هم بایدگفت که هرچقدر نموداری دارای روندطولانیتری باشد،دارای اعتبار تحلیل بیشتریاست.
بهعنوان مثال،تحلیل روند یکساله درمقابل روند یکماهه دارای اعتبارمعاملاتی بالاتری است وقابلبیت اتکای بیشتریدارد.
به نظرم در انتخاب یک موقعیت معاملاتی مناسب برای خرید و یا فروش، حتما روند حرکتی سهم را دنبال کنید و بر اساس نوع روند بهترین تصمیم را بگیرید.
ممکن است گاهی اوقات برای تغییر روند زمانی زیادی لازم باشد پس بهتر است که صبر کنید چون معامله در جهت روند فرصت های معاملاتی خوب و مناسبی را در بازار ایجاد می کند و سرمایه گذار صبور فشار به معامله گران کف بازار هم قادر است به بهترین شکل از فرصت های ایجاد شده استفاده کند .
تکنیک های معامله گری با روند ها
بهطورکلی دراستفاده از خطروند باید بهچندنکته توجهکرد واینکه باتشکیل خطروند درچه محدودهای اقدامبه خرید و فروش کنیم.
به طور کلی دو تکنیک در معامله گری با خط روند وجود دارد:
در تکنیک معامله گری با خط روند سرمایه گذار زمانی که نمودار به خط روند نزدیک میشود تحت شرایطی میتواند اقدام به خرید سهم کند اما باید در کنار آن سایر شرایط را نیز در نظر بگیرد و صرفا با نزدیک شدن به خط روند و یا شکست آن اقدام به خرید سهم نکند.
چراکه ممکناست نمودار با نزدیکشدن بهخطروند و نبودن شرایطمناسب بهراحتی خطروند خود را روبهپایین بشکند و روندحرکت سهم عوضشود.
به عنوان مثال در شکل بالا احتمال شکستن مقاومت بالا می باشد.
چرا که گام حرکتی نمودار در ریزش مرحله آخر نرم و ملایم میباشد به همین جهت با برخورد به خطروند اقدام به خرید میکنیم.
در مستطیل نشان داده شده مدل حرکتی بازار به شدت کند می باشد و فروشنده ها نیز ضعیف می باشند و موقعیت خوبی با نزدیک شدن به خط روند صعودی ایجاد می شود به همین دلیل در محدوده انتهای مستطیل اقدام به خرید سهم می کنیم .
دیدگاه شما