چگونگی تخصیص دارایی ها در سرمایه گذاری
تخصیص دارایی ها مرحلهای از فرآیند سرمایه گذاری است و در آن تصمیم میگیرید که سرمایه گذاری تان چگونه بین کلاسهای مختلف دارایی تقسیم شود. مثلاً چه میزان از سرمایه خود را به سهام، اوراق مشارکت، دارایی های فیزیکی، طلا، ارز و پول نقد اختصاص دهید. هدف از تخصیص دارایی ها توسعه یک پرتفوی متنوع سازی شده است که تحمل ریسک و افق زمانی سرمایه گذاری شما را نشان میدهد و ریسک کلی پرتفوی شما را در این فرآیند مدیریت مینماید. (برای آموزش بیشتر در این زمینه مقاله “گام سوم اصول سرمایه گذاری: نقطه شروع سرمایه گذاری” را بخوانید.)
چرا تخصیص دارایی ها مهم است؟
تخصیص دارایی ها اولین گام حیاتی در فرآیند کلی سرمایه گذاری است، چون کلاسهای دارایی مختلف میزان ریسک و پاداش متفاوتی دارند (بعضی دارای نوسان پذیر بالاتری هستند و بعضی ثبات بیشتری دارند). تحقیقات نشان داده که تخصیص دارایی میتواند بزرگترین عامل کنترلکننده میزان سودآوری یک پرتفوی باشد. پس بهجای تمرکز بر انتخاب سهام منفرد، ابتدا گامی به عقب بردارید و این نکته را در نظر بگیرید که چگونه میخواهید سرمایه خود را بین کلاسهای مختلف دارایی تقسیم کنید؟
تخصیص دارایی ها چه کاربردهایی دارد؟
تخصیص دارایی قدم اول شما در ایجاد یک پرتفوی سرمایه گذاری است. هدف این است که سرمایه گذاری های خود را برای بیشینه کردن سود و مدیریت ریسکتان بین دارایی های مختلف تقسیم کنید. یک فاکتور کلیدی که باید در ذهن داشته باشید، زمان است:
سرمایه گذاری خود را برای چه مدت نگه خواهید داشت؟
بهطورکلی، هرچه چارچوب زمانی طولانیتر باشد، شما ممکن است ریسک بیشتری نیز قبول کنید. هرچه زمان کمتر باشد، ریسک کمتری قبول خواهید کرد. اگر افق سرمایه گذاری به طور مثال بیست یا سیساله باشد، این امکان وجود دارد که رکود بازار در کوتاه مدت با رشد دوباره در طول زمان بهبود یافته و اصلاح شود. اگر افق سرمایه گذاری شما فقط به مدت چند سال باشد، ممکن است بخواهید تا از نوسانات کوتاه مدت بازار اجتناب کرده و سودهای با ثبات و قابل پیش بینی تری داشته باشید (استفاده از اوراق مشارکت و حساب های سپرده بانکی). همچنین، هرچه بازه زمانی موردنظر طولانیتر باشد، قدرت قاعده بهره مرکب نیز بیشتر به کارتان میآید.
ترکیب پورتفوی
بعدازاینکه یک استراتژی تخصیص دارایی متناسب با نیازهایتان تنظیم کردید، باید ترکیب پرتفوی خود را به شکل دورهای (مثلاً فصلی یا ششماهه) بررسی نمایید تا ببینید که آیا اهداف تخصیصتان برآورده میشود یا خیر؟ برای نمونه، ممکن است شما ۷۵% در سهام و ۲۵% در اوراق مشارکت سرمایه گذاری کرده باشید. حالا بعد از گذشت چند ماه پیشبینی میشود بازار بورس با رونق و رشد بیشتری نسبت به قبل روبرو باشد؛ بنابراین احتمالاً تصمیم میگیرید تا ترکیب پرتفوی خود را تغییر دهید و ۸۰% آن را به سهام و ۲۰% باقیمانده را به اوراق مشارکت اختصاص دهید، چراکه سهام سریعتر از اوراق مشارکت رشد میکند.
از طرفی بعدازاینکه بازار بورس حسابی رشد کرد باید ترکیب پرتفوی خود را به ترکیب قبلی تغییر دهید. در این صورت ممکن است نیاز داشته باشید تا بعضی از سهام را بفروشید و اوراق مشارکت بیشتری بخرید، فرآیندی که به آن ایجاد تعادل مجدد یا تعدیل پرتفوی گفته میشود.
این را به خاطر بسپارید که تخصیص دارایی ها استراتژیی نیست که آن را تنظیم کرده و سپس فراموش کنید. در کنار تعدیل دورهای، همچنین نیاز خواهید داشت تا با نزدیک شدن اهدافتان تغییراتی نیز در پرتفوی خود صورت دهید. روزی میرسد که با هدف سرمایه گذاری خود که حالا بیستوپنج سال فاصله دارید، فقط پنج سال فاصله خواهید داشت. همچنین، اگر شرایط یا اهداف شما تغییر کند، باید در استراتژی تخصیص دارایی های خود نیز تجدیدنظر کرده و اطمینان حاصل کنید که هنوز با اهدافتان مطابقت دارد.متنوع سازی و تخصیص دارایی چیست؟
با ما همراه باشید.
(پایان درس دهم دوره آموزشی مفاهیم سرمایه گذاری)
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این مقاله در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
تخصیص و تنوعسازی دارایی چیست؟
وقتی صحبت از پول میشود، همیشه احتمال ضرر وجود دارد، در سرمایهگذاری ممکن است منجر به از دست رفتن دارایی شود و در موقعیتهای فقط نقدی (cash-only) به مرور زمان به دلیل تورم ارزش خود را از دست میدهد. در حالی که نمیتوان از بروز خطرات این چنینی جلوگیری کرد، اما میتوان پول متنوع سازی و تخصیص دارایی چیست؟ را با استفاده از استراژیهای مختلف کنترل کرد.
دو مورد از این استراتژیهای مهم، تخصیص و تنوعسازی دارایی است. حتی اگر سرمایهگذار تازه وارد هستید، قطعاً اصول اولیه این استراتژی را میدانید. در ر این مقاله، یک توضیح کلی در مورد موضوع تخصیص و نحوه کار آنها خواهیم داد.
تخصیص دارایی و تنوع سرمایه گذاری چیست؟
تخصیص دارایی و تنوع دو عبارتی هستند که گاهی اوقات به جای هم استفاده میشوند. با این حال، آنها ممکن است به حوزههای مختلفی از مدیریت ریسک مربوط باشند. تخصیص دارایی، یک استراتژی مدیریت سرمایه است که چگونه سرمایه باید در بین طبقات دارایی در یک سبد سرمایهگذاری تقسیم شود. از سوی دیگر، تنوع به نحوه توزیع سرمایه در میان گروههای دارایی خاص اشاره دارد.
هدف اصلی این استراتژیها به حداکثر رساندن سود پیشبینی شده در عین حال کاهش ریسک احتمالی است. این معمولاً مستلزم شناسایی افق زمانی سرمایهگذاری، تحمل ریسک و در شرایط خاص در نظر گرفتن موقعیت اقتصادی گستردهتر است.
به بیان سادهتر، استراتژی تخصیص و تنوع دارایی بر این اصل استوار است که همه تخممرغهای شما نباید در یک سبد قرار داده شوند. مؤثرترین استراتژی برای ایجاد یک سبد متوازن، ترکیب طبقات دارایی و داراییهایی است که به هم متصل نیستند.
این واقعیت که ریسک نه تنها در سراسر، بلکه در بین طبقات دارایی تقسیم میشود، همان چیزی است که این دو روش را هنگام استفاده با هم بسیار مؤثر میکند. برخی از کارشناسان مالی معتقد هستند که تصمیمگیری در مورد استراتژی تخصیص دارایی حتی مهمتر از انتخاب محصولات خاص است.
نظریه پورتفولیو مدرن (MPT)
نظریه پورتفولیو مدرن (MPT) چارچوبی است که از یک مدل ریاضی برای کدگذاری اینایدهها استفاده میکند. این نظریه اولین بار در مقالهای در سال ۱۹۵۲ توسط هری مارکوویتز پیشنهاد شد و به خاطر آن جایزه نوبل اقتصاد به او اعطا شد.
کلاسهای دارایی اصلی به روشهای متفاوتی حرکت میکنند. به این صورت که شرایط بازار ممکن است برای یک طبقه دارایی خوب و برای طبقه دارایی دیگر ضعیفتر عمل کند. فرض اصلی این است که اگر یک طبقه دارایی ضعیف عمل کند، زیان با سود در کلاس دیگر جبران میشود.
نظریه پورتفولیو مدرن معتقد است که با ادغام داراییها از طبقات مختلف دارایی، نوسانات سبد سرمایهگذاری کاهش مییابد. این باید عملکرد تعدیل شده بر اساس ریسک را بهبود بخشد، به این معنی که یک پورتفولیوی با همان سطح ریسک بازده بالاتری را ارائه میدهد. طبق این نظریه، اگر دو پرتفوی بازدهی یکسانی داشته باشند، هر سرمایهگذار منطقی پرتفوی کمریسک را انتخاب میکند. به بیان سادهتر. MPT گفته شده است ترکیب داراییهای غیر همبسته در یک سبد کارآمدتر است.
انواع طبقات دارایی و استراتژیهای تخصیص
طبقات دارایی را میتوان به روشهای زیر در چارچوب تخصیص دارایی متعارف طبقهبندی کرد:
- داراییهای سنتی: سهام، اوراق قرضه و پول نقد
- دارایی جایگزین: املاک، کالاها، مشتقات، محصولات بیمه، سهام خصوصی و البته ارزهای دیجیتال
به طور کلی، تخصیص دارایی استراتژیک و تخصیص تاکتیکی دارایی دو نوع اصلی از استراتژیهای تخصیص دارایی وجود هستند که هر دو از مفروضات ذکر شده در MPT استفاده میکنند.
تخصیص دارایی استراتژیک به عنوان یک رویکرد سنتی در نظر گرفته میشود که بیشتر برای سبک سرمایهگذاری غیرفعال (passive) مناسب است. سبدهای سرمایهگذاری که از این استراتژی استفاده میکنند، تنها در صورتی متعادل هستند که تخصیصهای مورد نظر بر اساس تغییر در افق زمانی سرمایهگذار یا مشخصات ریسک تغییر کند.
برای استراتژیهای سرمایهگذاری تهاجمیتر، تخصیص دارایی تاکتیکی مناسب است. این روش سرمایهگذاران متنوع سازی و تخصیص دارایی چیست؟ را قادر میسازد تا پرتفوی خود را بر داراییهایی متمرکز کنند که بازار را شکست میدهند. فرض بر این است که اگر بخشی از بازار عملکرد بهتری داشته باشد، برای مدت طولانی این کار را انجام خواهد داد. این اجازه میدهد تا برای برخی از تغییرات به دلیل آن است که به همان اندازه بر مفاهیم ذکر شده در MPT است.
شایان ذکر است که داراییها برای تأثیرگذاری متنوع لازم نیست بدون همبستگی یا همبستگی معکوس باشند. تنها چیزی که لازم است این است که باهم همبستگی نداشته باشند.
تخصیص و تنوعسازی دارایی چگونه انجام میشود؟
طبق یک استراتژی تخصیص دارایی، پرتفوی باید دارای نسبتهای زیر در بین طبقات دارایی باشد:
- ۴۰٪ سرمایه گذاشته شده در بورس
- ۳۰٪ اوراق قرضه
- ۲۰٪ در رمز ارزها
- ۱۰٪ به صورت نقدی
- یک استراتژی متنوعسازی ممکن است حاکی از این باشد که از بین ۲۰٪ سرمایهگذاری شده در داراییهای رمزنگاری شده:
- ۷۰٪ باید به بیتکوین اختصاص یابد
- ۱۵٪ به داراییهایی با ارزش بازار زیاد (large-caps)
- ۱۰٪ به داراییهایی با ارزش بازار متوسط (mid-caps)
- ۵٪ به داراییهایی با ارزش بازار کم (small-caps)
بهترین کار است این است که بعد از تخصیصبندی، عملکرد آنها به طور منظم بررسی و کنترل شود. اگر تخصیصها تغییر کند، ممکن است زمان متعادل کردن مجدد پرتفوی که شامل خرید و فروش داراییها برای بازگرداندن نسبتهای مناسب است، فرا رسیده باشد. به طور معمول، این مستلزم فروش افراد با عملکرد بالا و خرید افراد با عملکرد ضعیف است. البته، انتخاب دارایی تا حد زیادی به استراتژی و اهداف سرمایهگذاری فردی بستگی دارد.
ارزهای دیجیتال یکی از خطرناکترین انواع داراییها هستند. از آنجایی که سبد سرمایهگذاری مقدار قابل توجهی از ارزهای دیجیتال دارد، ریسک بالایی خواهد داشت. یک سرمایهگذار ریسک گریز ممکن است بیشتر از پرتفوی خود را به اوراق قرضه تخصیص دهد که از نوع دارایی به میزان قابل توجهی کم خطر هستند.
تنوع در یک سبد ارزهای دیجیتال
در حالی که اصول اساسی این استراتژیها میتوانند از نظر تئوری در یک سبد ارزهای دیجیتال اعمال شوند، اما باید آنها را با احتیاط استفاده کرد. قیمت بیت کوین ارتباط قوی با بازار ارزهای دیجیتال دارد. از آنجایی که ساخت سبدی از داراییهای غیر مرتبط با سبدی از داراییهای بسیار مرتبط دشوار است، تنوعسازی به یک کار غیر منطقی تبدیل میشود.
اما در برخی مواقع، آلتکوینها ارتباط کمتری با بیت کوین نشان میدهند که ممکن است توسط تریدرها باهوش مورد استفاده قرار گیرد. با این حال، معمولاً این استراتژیها مثل استراتژیهای مشابه در بازارهای سنتی بطور مداوم قابل اجرا نمیباشند و با توسعه بازار، میتوانامیدوار بود که یک رویکرد سیستماتیکتر برای تنوع در یک سبد ارزهای دیجیتال ممکن است. تا آن زمان، مطمئناً بازار راه درازی در پیش خواهد داشت.
مشکلات تخصیص دارایی
در حالی که استراتژی تخصیص دارایی یکی از روشهای عالی در سرمایهگذاری است، اما ممکن است برای همه سرمایهگذاران و پرتفویها مناسب نباشد. طراحی یک بازی ساده است، چیزی که اهمیت دارد نحوه پیادهسازی استراتژیهای مختلف است. اگر سرمایهگذار تمایلی به کنار گذاشتن تعصبات خود نداشته باشد، کارایی پرتفوی ممکن است به خطر بیفتد.
یکی دیگر از مشکلات احتمالی سختی پیشبینی میزان تحمل ریسک سرمایهگذار است. پس از گذشت مدت زمان معینی، سرمایهگذار ممکن است متوجه شود که ریسک کمتر (یا شاید بیشتر) را ترجیح میدهد.
کلام آخر
تخصیص و تنوع دارایی استراتژیهای مدیریت ریسک هستند. آنها همچنین در قلب بسیاری از راه حلهای فعلی مدیریت پورتفولیو قرار دارند. هدف از ایجاد یک استراتژی تخصیص دارایی، به حداکثر رساندن بازده پیشبینی شده و در عین حال کاهش ریسک است. کارایی پرتفوی ممکن است با توزیع ریسک بین انواع داراییها بهبود یابد. از آنجایی که بیت کوین ارتباط تنگاتنگی با بازارها دارد، روشهای تخصیص دارایی باید با احتیاط در پرتفوی داراییهای رمزنگاری شده استفاده شود.
تخصیص دارایی ها به چه معناست؟
تخصیص دارایی عبارت است از اجرای یک استراتژی سرمایه گذاری که سعی در تعادل ریسک در مقابل پاداش با تنظیم درصد هر دارایی در یک سبد سرمایه گذاری ، با توجه به تحمل ریسک سرمایه گذار، اهداف و چارچوب زمانی سرمایه گذاری است. تمرکز بر روی ویژگی های نمونه کارها کلی است. چنین استراتژی با رویکردی که بر دارایی های فردی متمرکز است، مغایرت دارد.
تعریف
بسیاری از کارشناسان مالی معتقدند که تخصیص دارایی عامل مهمی در تعیین بازده برای یک سبد سرمایه گذاری است. تخصیص دارایی مبتنی بر این اصل است که دارایی های مختلف در شرایط گوناگون بازار و اقتصادی متفاوت عمل می کنند.
یک توجیه اساسی برای تخصیص دارایی، این مفهوم است که طبقات دارایی های مختلف بازده هایی را ارائه می دهند که کاملاً همبسته نیستند، از این رو تنوع بخشی، ریسک کلی را از نظر متغیر بودن بازده برای سطح معینی از بازده مورد انتظار کاهش می دهد. متنوع سازی دارایی به عنوان “تنها ناهار رایگان که در بازی سرمایه گذاری خواهید یافت” توصیف شده است. تحقیقات آکادمیک به سختی ، اهمیت و فواید تخصیص دارایی و مشکلات مدیریت فعال را توضیح داده است (به بخش مطالعات دانشگاهی در زیر مراجعه کنید).
اگرچه خطر تا زمانی که ارتباطات کامل نباشد کاهش می یابد، اما معمولاً براساس روابط آماری (مانند همبستگی و واریانس) که در طی دوره گذشته وجود داشته، پیش بینی می شود (کاملاً یا جزئی). انتظارات برای بازگشت اغلب به همان روش حاصل می شود. مطالعات این روشهای پیش بینی مسیر مهمی از تحقیقات دانشگاهی را تشکیل می دهند. هنگامی که چنین رویکردهای گذشته نگر برای پیش بینی بازده یا ریسک های آتی با استفاده از روش سنتی بهینه سازی واریانس برای تخصیص دارایی های نظریه مدرن نمونه کارها (MPT) استفاده می شود، در واقع استراتژی پیش بینی ریسک ها و بازده های آینده بر اساس تاریخ است. از آنجا که هیچ تضمینی مبنی بر ادامه روابط گذشته در آینده وجود ندارد، این یکی از “ارتباطات ضعیف” در استراتژی های تخصیص دارایی سنتی است که از MPT حاصل می شود. ضعف های ظریف تر، شامل خطاهای به ظاهر ناچیز در پیش بینی منجر به تخصیص های پیشنهادی می شود که به شدت از دستورالعمل های سرمایه گذاری و / یا غیر عملی استفاده می شوند ـ حتی معمولا ” حس ششم” مدیر سرمایه گذاری از یک استراتژی تخصیص نمونه کارها را نقض میکند.
طبقات دارایی
طبقه دارایی، گروهی از منابع اقتصادی است که دارای خصوصیات مشابهی مانند ریسک پذیری و بازده است. انواع بسیاری از دارایی ها وجود دارند که ممکن است در استراتژی تخصیص دارایی لحاظ بشوند یا نشوند.
دارایی عرفی
طبقات دارایی “عرفی” سهام ، اوراق قرضه و پول نقد هستند :
- دارایی : ارزش ، سود ، رشد یا بخش خاص (یا “ترکیبی” از هر دو یا چند مورد قبلی) ؛ سرمایه زیاد در مقابل سرمایه متوسط ، سرمایه کم یا میکرو سرمایه ؛ بازار های داخلی ، خارجی (توسعه یافته) ، نوظهور یا مرزی
- اوراق قرضه (اوراق بهادار عموماً با درآمد ثابت) : درجه سرمایه گذاری یا اوراق قرضه ی پربهره (بازده بالا) ؛ دولت یا شرکت های بزرگ؛ کوتاه مدت، میان مدت، بلند مدت؛ بازارهای داخلی، خارجی، نوظهور
- وجه نقدی و معادل نقدی (به عنوان مثال، حساب سپرده، صندوق بازار پول)
تخصیص بین این سه ، نقطه شروع را فراهم می کند. معمولاً ابزارهای ترکیبی مانند اوراق قرضه قابل تبدیل و سهام ترجیحی در نظر گرفته می شوند و به عنوان ترکیبی از اوراق قرضه و سهام به شمارش می روند.
دارایی های جایگزین
سایر دارایی های جایگزین که ممکن است در نظر گرفته شود شامل :
- کالاها : فلزات گرانبها ، فلزات غیر آهنی، کشاورزی، انرژی، و غیره.
- املاک تجاری یا مسکونی (همچنین REITs)
- اجناس قابل جمع آوری مانند آثار هنری، سکه یا تمبر
- محصولات بیمه ای (بیمه مستمری سالیانه، بیمه مسکن ، اوراق بهادار حادثه ، محصولات بیمه زندگی شخصی و غیره)
- مشتقات از قبیل استراتژی های طولانی مدت یا خنثی بازار، گزینه ها، بدهی وثیقه شده و معاملات آتی
- ارز خارجی
- سرمایه گذاری مخاطره آمیز
- سهام خصوصی
- اوراق بهادار فرسوده
- زیرسازی
- صندوق سرمایه گذاری تامینی
استراتژی تخصیص
چندین نوع استراتژی تخصیص دارایی بر اساس اهداف سرمایه گذاری، میزان تحمل ریسک، بازه های زمانی و متنوع سازی وجود دارد. متداول ترین اشکال تخصیص دارایی : تخصیص استراتژیک، تخصیص پویا، تخصیص تاکتیکی و تخصیص تابع مرکزی هستند.
تخصیص دارایی استراتژیک
هدف اصلی از تخصیص دارایی های استراتژیک ایجاد ترکیب دارایی است که می خواهد تعادل بهینه بین ریسک مورد انتظار و بازده برای یک افق سرمایه گذاری بلند مدت را فراهم کند. به طور کلی، استراتژی های تخصیص دارایی استراتژیک نسبت به محیط های اقتصادی بی طرف می باشد ، یعنی آنها وضع تخصیص خود را نسبت به تغییر وضعیت بازار یا شرایط اقتصادی تغییر نمی دهند.
تخصیص دارایی پویا
تخصیص دارایی پویا شبیه به تخصیص دارایی استراتژیک است که در آن اوراق بهادار با اختصاص به ترکیب دارایی ایجاد شده که می خواهد تعادل بهینه بین ریسک مورد انتظار و بازگرداندن برای یک افق سرمایه گذاری بلند مدت ایجاد کند. مانند تدبیر تخصیص استراتژیک، استراتژی پویا تا حد زیادی در معرض طبقات دارایی اصلی خود قرار دارند. با این حال، برخلاف راهبردهای استراتژیک، موجودی تخصیص دارایی وضعیت خود را در طول زمان نسبت به تغییرات در اقتصادی تنظیم می کند.
تخصیص دارایی تاکتیکی
تخصیص دارایی تاکتیکی یک استراتژی است که در آن یک سرمایه گذار از یک رویکرد فعال تر استفاده می کند که سعی دارد یک سبد سهام را در آن دارایی ها، بخش ها یا سهام فردی قرار دهد که بیشترین پتانسیل را برای سودهای مدنظر نشان می دهد. در حالی که ترکیب اصلی دارایی درست شبیه به نمونه کارهای استراتژیک و پویا است، استراتژی های تاکتیکی اغلب فعالانه تر مورد معامله قرار می گیرند و آزاد هستند که به طور کامل در داخل و خارج از طبقه دارایی اصلی خود حرکت کنند.
تخصیص دارایی تابع مرکزی
استراتژی های اختصاصی تابع مرکزی معمولاً حاوی یک عنصر استراتژیک “مرکز” هستند که مهمترین بخش از نمونه کارها را تشکیل می دهد، در حالی که از یک استراتژی “پیرو” پویا یا تاکتیکی استفاده می کند که بخش کوچکی از نمونه کارها را تشکیل می دهد. در این روش، استراتژی اختصاصی ماهواره ای ترکیبی از استراتژی های اختصاصی استراتژیک و پویا / تاکتیکی ذکر شده در بالا است.
تخصیص دارایی و متنوعسازی در سرمایهگذاری به چه معنا است؟
در هر جایی که صحبت از پول وجود دارد، خطر از دست دادن آن هم وجود دارد. باید بدانید که هر نوع سرمایهگذاری میتواند باعث ضرر و یا سود شود و در عین حال هم نگه داشتن پول پیش خودمان با توجه به وجود تورم باعث از بین رفتن ارزش آن میشود. وجود ریسک در سرمایهگذاری را نمیتوان از بین برد اما میتوان آن را به گونهای تنظیم کرد که با اهداف سرمایهگذاری مطابقت داشته باشد. دو مفهوم تخصیص دارایی و متنوعسازی (Diversification)، مفاهیمی هستند که در تعیین کردن پارامترهای ریسک نقش اساسی دارند.
حتی اگر در حوزه سرمایهگذاری تازه وارد هستید، احتمالا با اصول این دو مفهوم آشنا هستید. زیرا این اصول از هزاران سال پیش وجود داشته است. در این مقاله چیستی و روش ارتباط آنها با استراتژیهای مدرن مدیریت پول بررسی شده است.
تخصیص دارایی و متنوعسازی چیست؟
اصطلاحات متنوعسازی و اختصاص دادن دارایی اغلب به صورت متقابل مورد استفاده قرار میگیرند. با تمام این حرفها این دو اصطلاح به جنبههای متفاوت مدیریت ریسک اشاره دارند. منظور از تخصیص دارایی نوعی استراتژی مدیریت پول است که چگونگی توزیع سرمایه بین انواع داراییهای یک پورتفولیوی سرمایهگذاری را توضیح میدهد. از طرف دیگر مفهوم متنوعسازی، اختصاص دادن سرمایه به انواع داراییها را توصیف میکند.
هدف اصلی این دو استراتژی به افزایش بازده مورد انتظار و در عین حال کاهش ریسک بالقوه سرمایهگذاری است. به طور کلی این دو مفهوم در بر گیرنده زمان سرمایهگذاری سرمایهگذار، میزان تحمل ریسک آن و همچنین در نظر گرفتن شرایط اقتصادی بر سرمایهگذاری است.
به بیان دیگر و سادهتر، هدف اصلی استراتژیهای تخصیص دارایی و متنوعسازی این است که شما همه تخممرغهایتان را در یک سبد قرار ندهید. ترکیب انواع داراییهایی که هیج گونه ارتباطی با یکدیگر ندارند. اصلیترین و موثرترین روش برای درست کردن یک پورتفولیوی متعادل است.
آن چیزی که ترکیب این دو استراتژی را با هم قدرتمند میکند این موضوع است که میزان ریسک نه تنها در بین سطوح مختلف دارایی، بلکه درون آن سطوح از داراییها هم متنوع سازی و تخصیص دارایی چیست؟ توزیع میشود. حتی بعضی از کارشناسان حوزه مالی و سرمایهگذاری بر این باورند که تعیین استراتژی تخصیص دارایی مهمتر از انتخاب سرمایهگذاری فردی است.
تئوری پورتفولیوی مدرن
تئوری پورتفولیوی مدرن (MPT) ساختاری است که این قوانین در آن به وسیله یک سری مدل ریاضی فرموله میشود. این مدل ریاضی برای اولین بار توسط هری مارکوویچ (Harry Markowitz) در سال 1952 و در یک مقاله منتشر شد. این مقاله برای هری مارکوویچ جایزه نوبل اقتصاد را به ارمغان آورد.
سطوح داراییهای اصلی بر خلاف سایر داراییها حرکت میکنند. شرایط بازار باعث میشود که یک سطح از دارایی خاص عملکرد خوبی داشته باشد و در عین حال هم سطح دیگر از دارایی عملکرد ضعیفی داشته باشد. تئوری اصلی این است که اگر یک سطح از دارایی تحت تاثیر شرایط بازار قرار گیرد و ضرر بدهد میتوان ضرر آن را با دارایی که عملکرد خوبی داشته و سوددهی دارد جبران کرد.
تئوری MPT بیان میکند که ترکیب کردن داراییها از سطوح مختلف داراییهای غیر مرتبط، میتواند نوسانات پورتفولیوها را کاهش بدهد. این موضوع همچنین باید بتواند عملکرد تنظیم شده ریسک را افزایش دهد. یعنی اینکه یک پورتفولیو با همان میزان ریسک بتواند بازده بهتری داشته باشد. همچنین فرض بر این است که اگر دو پورتفولیو دارای بازده یکسانی هستند، یک سرمایهگذار منطقی باید پورتفولیوی با ریسک کمتر را انتخاب کند.
به بیان دیگر، حرف اصلی MPT این است که ترکیب داراییها در یک پورتفولیویی که با هم هیچ گونه ارتباطی ندارند بسیار موثر است.
انواع طبقه دارایی و استراتژیهای تخصیص دارایی
در ساختار تخصیص دارایی معمول، سطوحهای دارایی را میتوان به روش زیر طبقهبندی کرد:
- داراییهای سنتی: پول نقد، اوراق قرضه و سهام.
- داراییهای جایگزین: اوراق مشتقه، کالاها، محصولات بیمه، املاک، دارایی شخصی و البته داراییهای کریپتویی (رمز ارزهای دیجیتال).
در کل دو نوع استراتژی تخصیص دارایی وجود دارد که هر دو آنها هم از تئوریهای بیان شده در MPT استفاده میکنند: تخصیص دارایی تاکتیکال و استراتژیک.
تخصیص دارایی استراتژیک یک روش قدیمی و سنتی است که بیشتر برای یک نوع سرمایهگذاری غیرفعال مناسب است. پورتفولیوهایی که بر اساس این استراتژی شکل میگیرند تنها در شرایط تغییر تخصیصهای انجام شده مبتنی بر تغییر افق زمانی سرمایهگذار یا پروفایل ریسک، به تعادل مجدد میرسند.
نوع تخصیص دارایی تاکتیکال برای سرمایهگذاری های فعال مناسب است. این نوع استراتژی به سرمایهگذارانی که از آن استفاده میکنند این امکان را میدهد تا بر روی پورتفولیوی با داراییهای که مسیر حرکتشان بهتر از حرکت بازار است متمرکز شوند. این استراتژی بر این فرض استوار است که اگر یک قسمت از بازار بهتر عمل کند و سوده باشد، ممکن است که همین روند را در یک دوره طولانیتر هم طی کند. از آنجایی که این استراتژی براساس همان اصولی که در MPT بیان شده است استوار است، میتواند تا حدودی بحث متنوعسازی را هم در خود جای دهد.
باید به این نکته مهم توجه کنید که داراییها جهت ایجاد متنوعسازی در مسیر سودآوری، نباید کاملا از هم جدا یا به طور کامل بر عکس یکدیگر باشند. بلکه فقط باید به طور کامل به هم وابسته نباشند.
اعمال تخصیص دارایی و متنوعسازی در یک پورتفولیو
در این بخش این اصول را با یک پورتفولیوی نمونه به شما نشان خواهیم داد. یک استراتژی تخصیص دارایی مشخص میکند که یک پورتفولیوی خاص باید تخصیص داراییهای خودش را در بین سطوح داراییهای مختلف انجام بدهد:
- 40 درصد از سرمایه در بخش سهام سرمایهگذاری شود.
- 30 درصد از سرمایه در بخش اوراق قرضه
- 20 درصد در داراییهای دیجیتال مانند رمز ارزهای دیجیتال
- 10 درصد از دارایی باید به صورت پول نقد باشد
و در عین حال یک استراتژی متنوعسازی بیان میکند که از بین 20 درصد سرمایهگذاری داراییهای حوزه دیجیتال باید:
- 70 درصد باید به رمز ارز بیت کوین اختصاص یابد.
- 15 درصد به داراییهای با ارزش زیاد در این بازار
- 10 درصد به داراییهای با ارزش متوسط در این بازار
- 5 درصد به داراییهای با ارزش کم در این بازار
هنگامی که داراییهای مورد نظر تخصیص داده شد، عملکرد پورتفولیو باید همیشه رصد شده و مورد بررسی دقیق قرار بگیرد. اگر میزان تخصیصها تغییر کند این امکان وجود دارد که زمان آن باشد که داراییها تعدیل شوند. یعنی اینکه خرید و فروش داراییها جهت تنظیم مجدد پورتفولیو به بخش های مورد نظر برگردند. به بیان دیگر فروش داراییهای با عملکرد بهتر و خرید داراییهای با عملکرد ضعیف است. البته انتخاب نوع داراییها کاملا به استراتژی و اهداف شخص سرمایهگذار وابسته است.
داراییهایی از نوع رمز ارزهای دیجیتال جزء پرریسکترین داراییها محسوب میشوند. این مدل پورتفولیو بسیار پرریسک است. زیرا بخش عمده آن داراییهای کریپتویی (رمز ارزهای دیجیتال) هستند. یک سرمایهگذار کم ریسک و ریسک گریز به احتمال زیاد یک پورتفولیوی اوراق بهادار را ترجیح میدهد زیرا یک سطح دارایی با ریسک کم است.
متنوعسازی در پورتفولیوی داراییهای کریپتویی
از آنجایی که مبانی اصلی این متدها به صورت تئوری برای یک پورتفولیوی کریپتویی است. باید از این تئوری ها با احتیاط استفاده کنید. بازار رمز ارزهای دیجیتال به نوسانات قیمت رمز ارز بیت کوین بسیار حساس است. همین موضوع باعث میشود که متنوعسازی کاری غیر منطقی باشد. به چه طریق میتوان یک سبد از داراییهای غیر مرتبط را از سبد داراییهای کاملا مرتبط ایجاد کرد؟
گاهی اوقات این امکان وجود دارد که آلتکوین های خاصی همبستگی کمی با رمز ارز بیت کوین داشته باشند و تریدرها (معامله گران) با دقت میتوانند از این مزیت به سود خودشان استفاده کنند. با تمام این حرفها استراتژیهای مطرح شده به اندازه استراتژیهای مشابهی که در بازارهای سنتی کاربرد دارند، دوام ندارند.
میتوان این تصور را داشت که به محض رشد بازار میتوان رویکردی منظم تر جهت متنوعسازی یک پورتفولیو در پیش گرفت. بدون شک بازار رمز ارزهای دیجیتال راه زیادی تا آن مرحله در پیش دارند.
مشکلات تخصیص دارایی
هر چند که تئوری MPT تکنیک قدرتمندی است. اما این امکان وجود دارد که برخی از استراتژیهای تخصیص دارایی برای سرمایهگذاران و پورتفولیوهای خاص به هیچ وجه مناسب نباشند.
تدوین یک برنامه مناسب میتواند نسبتا آسان باشد. اما مهمترین بخش از استراتژی تخصیص دارایی، اجرای به موقع و خوب آن است. در این مسیر اگر سرمایهگذار نتواند تعصبات خودش را کنار بگذارد، اثر بخشی پورتفولیوی مورد نظر کاهش پیدا میکند.
مشکل بسیار مهمی که وجود دارد، سخت بودن تخمین میزان تحمل ریسک سرمایهگذار از قبل است. زمانی که نتایج بعد از یک دوره مشخص شروع میشود، سرمایهگذار متوجه این موضوع میشود که آیا ریسک کمتر یا بیشتری را می خواهد.
صحبت پایانی
مفاهیم تخصیص دارایی و متنوعسازی مفاهیم فاندامنتال مدیریت ریسک هستند که هزاران سال قدمت دارند. این مفاهیم یکی از موضوعات کلیدی تئوری استراتژیهای مدیریت پورتفولیوی مدرن هستند.
هدف اصلی از تدوین استراتژی تخصیص دارایی، به حداکثر رساندن بازده پورتفولیوی مورد نظر و در عین حال به حداقل رساندن ریسک آن پورتفولیوی است. به یاد داشته باشید که توزیع ریسک میان سطوح مختلف دارایی، بازدهی پورتفولیو را افزایش میدهد.
از آنجایی که بازارهای رمز ارزها دیجیتال به رمز ارز بیت کوین بسیار مرتبط هستند، باید در اعمال استراتژیهای تخصیص دارایی به پورتفولیوهای داراییهای کریپتویی (رمز ارز دیجیتال) با احتیاط عمل کرد.
تخصیص داراییها: تکنیک اصلی برای تشکیل سبد سهام
اینکه در طول تاریخ سهام عادی از بیشتر ابزارهای مالی و سرمایه گذاری بهتر عمل کرده و بازده بیشتری نصیب دارندگان خود کرده است، بر هیچکس پوشیده نیست. اگر یک سرمایه گذار برای سرمایه گذاری در بازه زمانی بلندمدت برنامه داشته باشد و بخواهد برای بازههای زمانی بیشتر از پنج تا ده سال برنامهریزی کند، پرتفوی سرمایه گذاری او متنوع سازی و تخصیص دارایی چیست؟ باید بیشتر شامل سهام باشد تا بازده بالاتری به دست آورد و به اهداف موردنظر خود با قطعیت بیشتری دست یابد؛ اما سرمایه گذارانی که این نوع زمانبندی را ندارند یا به هر دلیلی نمیخواهند با سرمایه گذاری در بورس ریسک خود را افزایش دهند، باید پرتفوی خود را علاوه بر سهام با انواع دیگر ابزارها نظیر اوراق مشارکت، سکه، ارز و دارایی های مشهود و نامشهود دیگر متنوع سازی کنند. مفهوم تخصیص داراییها از همینجا شکل گرفت.
درواقع تخصیص دارایی یک تکنیک تشکیل پرتفوی سرمایه گذاری است که به دنبال برقراری توازن میان ریسک و بازده پرتفوی و ایجاد تنوع متنوع سازی و تخصیص دارایی چیست؟ بخشی با تقسیم کل سرمایه بین دارایی هایی نظیر اوراق مشارکت، سهام، ملک، طلا، ارز و پول نقد است. هر دسته از این دارایی ها سطوح مختلفی از ریسک و بازده را دارا هستند. پس هر یک از آنها در طول زمان به شکل متفاوتی رفتار خواهند کرد. به صورتی که وقتی ارزش یک دارایی رو به افزایش است، دارایی دیگری ممکن است کاهش یافته یا اینکه به اندازه اولی افزایش نداشته باشد. به عبارتی تخصیص دارایی کمک میکند تا عملکرد ضعیف یک گروه از سرمایه گذاری توسط سایر گروهها بهخوبی پوشش داده شود.
اصل پایه ای در تخصیص داراییها چیست؟
اصل متنوع سازی و تخصیص دارایی چیست؟ پایهای در تخصیص داراییها این است که هر چه سن شخص بالاتر میرود، او قادر به تحمل ریسک کمتری میشود. برای مثال ممکن است شما بعد از بازنشستگی مجبور شوید به حقوق بازنشستگی بهعنوان تنها منبع درآمد خود تکیه کنید و به فکر این باشید تا پس انداز خود را جایی سرمایه گذاری کنید که بازده خوبی نصیب شما کند. در چنین شرایطی شما تحمل پذیرش ریسک زیادی ندارید و باید با محافظهکاری بیشتری سرمایه گذاری کنید، چراکه حفظ دارایی هایتان در این مقطع از زندگی برای شما بسیار حیاتی است؛ بنابراین لازم است بیشتر سرمایه خود را به دارایی هایی نظیر اوراق مشارکت که بازده مطمئنتری دارند اختصاص دهید و از خریدوفروش سوداگرانه در بازار سهام یا ارز خودداری کنید.
برعکس جوان بیستودوسالهای که آرزوهای بزرگ در سر دارد و حاضر است ریسک بیشتری را در قبال بازده بالاتر به دست آورد، باید درصد کمتری از پرتفوی خود را به سپردههای بانکی و اوراق با درآمد ثابت تخصیص دهد.
تخصیص داراییها اساس تنوع بخشی پرتفوی
بنابراین نسبت درست تخصیص داراییها و تعیین ترکیب درستی از سرمایه گذاریها در پرتفوی نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. تصمیم درباره درصدی از پرتفوی که قصد دارید برای سهام، صندوق های سرمایه گذاری مشترک و ابزارهایی با ریسک کمتر مثل اوراق مشارکت کنار بگذارید آسان نیست؛ مخصوصاً برای آنهایی که به سن بازنشستگی نزدیک میشوند. تصور کنید به مدت ۳۰ سال یا بیشتر برای پس انداز وجوه اضافه خود زمان صرف کردهاید و درست اندکی قبل از بازنشستگیتان شاهد رکود شدید در بازار سهام و سقوط ناگهانی قیمتها میشوید. چه حالی به شما دست میدهد؟! چه کسی مقصر این اتفاق است؟ شما یا بازار؟ احتمالاً شما…
این اتفاق برای بسیاری از مردم در سراسر جهان بارها و بارها تکرار شده است و افراد بسیاری سرمایههای خود را به دلیل انتخاب ترکیبی نامناسب از دارایی ها در سبد سرمایه گذاریشان از دست دادهاند. لذا باید به تخصیص داراییها جدیتر فکر کنید و آموزش و مشاوره با دانایان این فن را فراموش نکنید.
تخصیص داراییها موضوع مهمی در دنیای سرمایه گذاری بهحساب میآید که کمتر موردتوجه سرمایه گذاران و مشاوران قرار میگیرد و بیتوجهی به آن در شرایط غیرعادی ممکن است زیانهای غیرقابل جبرانی برای سرمایه گذاران به بار آورد.
(پایان درس چهارم دوره آموزشی آشنایی با مفاهیم مالی)
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این مقاله در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
دیدگاه شما