نحوه محاسبه بیمه عمر و نکات مهم آن
شاید داشتن بیمه عمر اجباری نباشد ولی با فراهم شدن امکان سرمایهگذاری در کنار پوششهای بیمهای میتواند یکی از دلایل مهم خرید این بیمه نامه باشد. در خرید بیمه عمر دانستن شرایط بیمه عمر و نحوه محاسبه بیمه عمر و حتی محاسبات سود دهی بیمه نامه از سوالاتی میباشد که برای همه بیمه گذاران و خریداران بیمه عمر ممکن است که ابهاماتی را ایجاد کند. هر بیمه گذاری تمایل دارد تا سود دهی سرمایه بیمه نامه خود را از ابتدا تا انتهای بیمه نامه عمرش را ببیند. در این مقاله نحوه محاسبه بیمه عمر و عواملی که در این محاسبه موثر میباشند مورد بررسی قرار میگیرد.
بیمه عمر و سرمایه گذاری بیمه نامهای است که پوششهایی را در طول مدت بیمه نامه برای بیمه گذارش ارائه میکند که در صورت بروز حادثه و یا ایجاد خسارت میتواند از پوششهای این بیمه نامه استفاده نماید. در کنار این پوششها با حق بیمههایی که فرد پرداخت میکند سرمایه گذاری بر اساس سود تضمینی و سود مشارکت که از طرف شرکت بیمه پرداخت میشود برای فرد شکل میگیرد. در پایان قرارداد و یا حتی در سالهای میانی بیمه نامه، اندوخته بیمه نامه در دسترس فرد بوده و وی میتواند این مبلغ را برداشت کند و اگر هم در طول قرارداد فرد بیمه شده فوت کند سرمایه فوت بیمه نامه به همراه اندوخته بیمه نامه به ذینفعان بیمه نامه پرداخت میشود.
نحوه محاسبه بیمه عمر و سرمایهگذاری
میزان حق بیمه: در واقع از مهمترین عواملی که در محاسبه بیمه عمر موثر میباشد، میزان حق بیمه سالانه بیمه عمر است. هر چه هر میزان حق بیمه سالانه پرداختی بیشتر باشد میزان سرمایه گذاری شکل گرفته هم بیشتر میشود.
نحوه پرداخت حق بیمه عمر: هر فرد بیمه شده میتواند حق بیمههای خود را ماهانه، سه ماهه، شش ماهه و یا سالانه و یکجا پرداخت کند. نظر ما بر این است که هر فرد حق بیمه خود را به صورت سالانه پرداخت کند تا میزان سود دهی بیمه نامهاش بیشتر باشد.
میزان افزایش حق بیمه سالانه: بیمه نامه عمر قراردادی بلند مدت است که سود دهی این بیمه نامه معمولا بعد از سال ۵ ام شروع میشود، هر فرد بیمه شده میتواند حق بیمه خود را تا پایان مدت قرارداد به صورت ثابت پرداخت کند یعنی از ابتدا تا پایان مدت قرارداد میزان مبلغ پرداختی شما ثابت باشد. اما شرکتهای بیمه یک راه حل برای مقابله با تورم و حفظ ارزش نقدینگی حق بیمه های عمر پرداختی را ارائه کردهاند و آن هم پرداخت حق بیمه با درصد های افزایشی. یعنی فرد بیمه شده میتواند در هر سال نسبت به سال قبل حق بیمه خود را با چند درصد افزایش پرداخت کند که از این طریق میزان سرمایه گذاری نهایی شکل گرفته مبلغ ارزندهای میشود.
مدت بیمه نامه: مدت بیمه نامه عمر با سن بیمه شده مرتبط است و معمولا در همه شرکتهای بیمه ۳۰ ساله میباشد و در نظر داشته باشید مجموع مدت بیمه عمر و سن بیمه شده باید کمتر از ۶۹ سال باشد. ولی هر فردی میتواند مدت بیمه نامه خودش را انتخاب نماید. هر قدر تعداد سالهای بیمه نامه عمر بیشتر باشد میزان سرمایه گذاری شکل گرفته برای فرد هم بیشتر و بهتر خواهد بود.
سن بیمه شده: در بیمه نامههای عمر سن بیمه شده بسیار مهم است، هر قدر سن بیمه شده در بیمه نامه عمر کم باشد میزان سرمایه گذاری انجام شده هم بیشتر خواهد شد. یعنی در محاسبه بیمه عمر فرد بیمه شده ای که سن کمتری دارد میتواند سرمایه گذاری بیشتری هم داشته باشد.
جدول محاسبه بیمه عمر
در جدول بیمه عمر با توجه به تمامی اطلاعات وارد شده در فرم پیشنهاد اولیه، میزان پوششهای بیمهای و میزان سرمایه گذاری شکل گرفته در بیمه نامههای عمر محاسبه شده و قابل مشاهده میباشد. شما به راحتی می توانید بررسی کنید که با پرداخت حق بیمه سالانه در مدت بیمهای که خودتان انتخاب کردهاید در طول داشتن این بیمه نامه چه مزایایی برای شما ایجاد خواهد شد و نهایتا چه میزان سرمایه گذاری خواهید داشت. این نکته را در نظر داشته باشید که جدول بیمه عمر هر فرد منحصر به همان فرد میباشد. در مقایسه بیمه نامه های عمر و انتخاب بیمه عمر جدول بیمه عمر دیگران را معیار انتخاب خود قرار ندهید.
نکته مهم: در همه شرکتهای بیمه محاسبه نهایی بیمه عمر، بر اساس ریسک سنجی شرکت های بیمه می باشد که هر ساله بر اساس آمار مرگ و میر سالانه انجام میشود.
محاسبه آنلاین بیمه عمر
با چطور بازگشت سرمایه را محاسبه کنیم؟ کمک بیمه تایم می توانید از شرکتهای مختلف بیمه، جدول بیمه عمر را دریافت کرده و به صورت هم زمان و با شرایط یکسان مقایسه جدولهای بیمه عمر را انجام دهید. اگر هم تمایل به خرید بیمه عمر دارید میتوانید از کارشناسان ما درباره بیمه نامه مد نظرتان مشاوره گرفته و راهنماییهای لازم را دریافت نمایید.
راهنمای خرید:
- راهنمای خرید بیمه عمر ایران
- راهنمای خرید بیمه عمر پاسارگاد
- راهنمای خرید بیمه عمر سامان
- راهنمای خرید بیمه عمر کارآفرین
محاسبه بیمه عمر با بیمه تایم
بهترین راه برای خرید بیمه عمر، انتخاب بیمه عمر با انجام مقایسه شرایط بیمه عمر در بین شرکت های بیمه با شرایط یکسان میباشد. بیمه تایم این امکان را برای کاربران خود فراهم کرده که بتوانند با دریافت مشاوره حضوری و یا تلفنی و انجام مقایسه اقدام به خرید بهترین بیمه عمر نمایند. شاید انجام چنین مقایسهای برای شما کار سختی باشد ولی مشاوران بیمه تایم این کار را برای شما انجام میدهند و در خرید بیمه عمر شما را راهنمایی میکنند. کافی است تا به صفحه خرید بیمه عمر مراجعه کرده و با تکمیل فرم مورد قرار داده شده منتظر باشید تا کارشناسان ما با شما تماس بگیرند.
چطور به سرعت هزینه ساعتی و نرخ ماشین ها در خطوط شیت متال را محاسبه کنیم ؟
در این مقاله خواهیم دید که بطور ویژه برای خطوط برش رول فرم، برش لیزر، ماشین پانچ، بازگشت پول و نیز تعداد ساعتهای کاری نقش بسیار مهمی بازی می کنند و بازگشت پول تصمیمی است که تولید کننده باید بگیرد.
بعضی وقتها پرسش می شود که چقدر باید برای هر ساعت ماشین در نظر گرفته شود و در انتهای این مقاله می بینیم که تولید کننده باید سوال متفاوتی را پاسخ دهد، چقدر از هزینه های سربار به هزینه های کاربری ماشین متصل است؟ و هزینه ناخالص که او می خواهد داشته باشد و نیز نرخ عمومی که در بازار باید به کار گرفته شود چقدر است؟
محاسبه هزینه ساعتی ماشین
هزینه ساعتی ماشین جمع ۶ فاکتور است، که بر اساس هزینه ساعتی (HC) بیان می شود.
۱- HC سرمایه گذاری
برای محاسبه هزینه ساعتی سرمایه گذاری، ما با تقسیم مقدار سرمایه گذاری به تعداد سالهایی که میخواهیم بازگشت اتفاق بیافتد شروع می کنیم.
در حسابداری استهلاک معمولا برای یک ماشین ۵ ساله در نظر گرفته می شود، ولی بعضی از شرکتها می خواهند که سه ساله بازگشت کامل شود. مقدار بدست آمده باید بر تعداد ساعتهای مورد انتظار عملیاتی تقسیم شود.
(سرمایه گذاری HC) = (مقدار سرمایه گذاری) / (دوره بازگشت سرمایه) / (ساعتهای عملیاتی)
برای مثال یک سرمایه گذاری به ارزش ۵۰۰,۰۰۰ یورو با بازگشت سرمایه ۳ ساله و ۳۰۰۰ ساعت کار در سال هزینه سرمایه گذاری ۵۵٫۵ یورو در ساعت را خواهد داشت.
۲- HC برق
هزینه برق از توان مصرفی ماشین محاسبه می شود. توان مصرفی مقداری که روی چطور بازگشت سرمایه را محاسبه کنیم؟ پلاک ماشین درج شده نیست، این عدد مقدار ایمنی در نظر گرفته شده برای کارکرد همه عملکردها بطور همزمان است . توان مصرفی میتواند با در هر دوره ای زمانی برای یک وسیله خاص اندازه گیری شود و این مقدار معمولا ۵۰% توان نصب شده می باشد. برای ماشینهای سروو الکتریک این مقدار ۱۵-۲۰% توان درج شده است.
(برق HC) = ( KWتوان مصرفی ماشین به ) x ( هزینه مصرف برق به >)
برای مثال برای ماشینی با مصرف ۲۰kw هزینه برق مصرفی ۳ یورو در ساعت است.
۳- HC کارگری
این هزینه کارگری است که مستقیما با ماشین کار می کند. در برخی موارد یک اپراتور همزمان بر روی چند ماشین فعال است، در این حالت باید درصدی از هزینه برای هر ماشین در نظر گرفته شود.
(کارگری HC) = (هزینه اپراتوری بر ساعت) X % زمان فعالیت با هر ماشین))
برای مثال، اگر هزینه یک اپراتور ساعتی ۲۵ یورو است و ۳۵% از زمان با ماشین کار می کند، HC کارگری ۸٫۸ یورو می باشد.
۴- HC تعمیرات ونگهداری
برای محاسبه این هزینه می توانیم هزینه سالیانه را بر تعداد ساعتهای عملیاتی ماشین تقسیم کنیم. این هزینه از هزینه نگهداری می تواند از ماشینهای مشابه تخمین زده شود و یا به عنوان درصدی از مقدار سرمایه گذاری باشد.
(نگهداری و تعمیرات HC) = (هزینه سالیانه نگهداری و تعمیرات) / (تعداد ساعتهای عملیاتی)
برای مثال یک ماشین با ۶۰۰۰ یورو هزینه نگهداری وتعمیرات با ۳۰۰۰ ساعت کار ، HC نگهداری و تعمیراتی معادل ۲ یورو دارد.
۵- HC مصرفی ها
مصرفی ها، برای مثال، هزینه سنبه وماتریس، فیلترها، روغنها وگاز کمکی برای لیزر می باشد.
این هزینه ها میتواند از سوابق ماشینهای مشابه گرفته شود و یا محاسبه شود و مستقیما به تعداد ساعتهای عملیاتی مربوط می شوند.
برای مثال ما HC مصرفی ها را برای این مثال ۸ یورو در نظر می گیریم.
۶- HC فضای اشغال شده
برای تکمیل هزینه ها ، باید هزینه فضای اشغال شدعه توسط ماشین را اضافه کنیم. پیشنهاد می شود که هزینه اجاره یک ساله برای چنین فضایی را در نظر گرفته و بر تعداد ساعاتهای عملیاتی تقسیم کنید.
فضای اشغال شده HC > = (هزینه اجاره برای یکسال) / (ساعتهای عملیاتی)
HC کلی
در مثال قبلی، HC کل معادل ۷۷٫۳ یورو می شود. این هزینه ، هزینه های عملیاتی ماشین را پوشش می دهد و همانطور که دیدیم شامل تصمیم برای دروه بازگشت سرمایه نیزمی شود.
HC سرمایه گذاری برای ماشینهای نو معمولا مهمترین فاکتور در این جمع می باشد. برای ماشینهایی که بازگشت سرمایه آنها محقق شده است، این فاکتور می تواند صفر در نظر گرفته شود و در واقع HC تعمیرات ونگهداری افزایش می یابد.
نکته ها:
وقتی هزینه تولید را برای یک مشتری محاسبه می کنیم HC در فرمول زیر استفاده می شود:
(هزینه کلی تولید) = (تعداد قطعات) x (هزینه مواد برای هر قطعه) + (HC) x [(زمان تولید هر قطعه به ساعت) X (تعداد قطعات) + (زمان ست آپ به ساعت) ] + (هزینه ابزار) + (هزینه برنامه نویسی ماشین)
نکات زیر را مدنظر قرار می دهیم:
HC ضرب در تعداد قطعات و سایکل تایم یک هزینه جاری است و بستگی به تعداد کل قطعات تولید شده دارد.
زمان ست آپ ماشین نیز باید در HC ضرب شود چرا که ماشین در طول این زمان متوقف است، این می تواند یه هزینه ثابت در نظر گرفته شود.
اگر تولید نیاز با ساخت ابزاری خاص دارد، این باید بهعنوان هزینه ثابت در نظر گرفته شود، دقیقا مشابه هزینه برنامه نویسی ماشین.
تصمیم گیری برای قیمت گذاری ساعتی ماشین
محاسبات قبلی به ما چارچوبی برای قیمت گذاری ماشین براساس هر ساعت عملیات می دهد.
با دانستن HC ماشین تولید کننده حالا باید دو فاکتور دیگر را اضافه کند: تقسیم هزینه های سربار و سود ناخالص که میخواهد از عملیاتماشین بدست آورد.
تقسیم هزینه های سربار
هزینه های سربار ،هزینه های ساختاری شرکت مانند هزینه های بازرگارنی،سرمایه گذاری ،نگهداری ،گرمایش، اداری وخدمات هستند که بطور مستقیم به تولید مرتبط نمی باشند.روش ثابتی برای تقسیم سربار وجود ندارد ولی این فرمول پیشنهاد می شود:
(هزینه های سربار HC) = (هزینه های سربار) / (کل مساحت تولید به متر مربع) x (مساحت اشغال شده ماشین) / (تعداد ساعات تولید)
با این روش ماشینی که سطح کمتری از سالن تولید را اشغال کرده است هزینه سربار کمتری را جذب می کند تا ماشین بزرگتر.
نکته: در HC ماشین قبلا HC سرمایه گذاری و نیز توان مصرفی ماشین قرار گرفته است.این هزینه ها عموما در هزینه های سربار لحاظ می شوند. به منظور دستیابی به دقت بیشتر، پیشنهاد می شود هزینه سرمایه گذاری سالانه و توان مصرفی ماشین از فرمول بالا کاسته شود.
سود
می دانیم که هزینه یکمحاسبه است و سود یک تصمیم. در حقیقت دانستن هزینه های عملیاتی گام ضروری در قیمت گذاری درست است و نیز برای ارزیابی سرمایه گذاری جدید.
برای محاسبه قیمت، ما باید سودی را که میخواهیم در ساعات کاری داشته باشیم به درصد اضافه کنیم.
(قیمت ساعتی) = ((ماشین HC) + (تقسیم سربار HC)) / (100 – سود%) x 100
برای مثال ما پیدا کردیک که HC سیستم ما ۷۷٫۳ یورو بر ساعت است. اگر تقسیم هزینه سربار ۱۲ یورو بر ساعت باشد و ما سود ۱۵% ، قیمت نهایی به شرح زیر می شود:
(قیمت ساعتی)= (۷۷,۳ + ۱۲) / (۱۰۰-۱۵) x 100 = 105 یورو بر ساعت
تولید کننده همچنین باید از قیمت بازار هم مطلع باشد و در قیمت گذاری نهایی آن را لحاظ کند.
نحوه محاسبه ریسک و بازده
سرمایهگذاران برای ورود به هر بازاری، به اطلاعات و دانش کافی برای موفقیت در آن بازارها نیاز دارند. عملکرد شرکتهای بورسی در هنگام تصمیمگیری درباره معاملات سنجیده میشود و بهطور هم زمان ریسک و بازده آنها محاسبه میگردد. ریسک و بازده از مهمترین و تأثیرگذارترین فاکتورها در زمینه معاملهگری است.
ریسک چیست؟
ریسک در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد نظر و بازده واقعی در یک سرمایهگذاری گفته میشود؛ به عبارت دیگر زیان بالقوه قابل اندازهگیری یک سرمایهگذاری را ریسک مینامند. "وستون" و "بریگام" در تعریف ریسک یک دارایی مینویسند: ریسک یک دارایی عبارت است از تغییر احتمالی بازده آتی ناشی از آن دارایی. بنابراین ریسک، احتمال تغییر بین بازده واقعی و بازده پیشبینی شده است. منظور از احتمال این است که اطمینانی به تغییرات نیست؛ تغییر اشاره به هرگونه کاهش یا افزایش در منافع را دارد، به این معنا که تغییر همیشه نامطلوب نیست.
کل ریسک را میتوان به دو نوع تقسیم نمود:
ریسک سیستماتیک: ریسکی را مینامند که مربوط به کل بازار است. این ریسک را "ریسک غیرقابل حذف" و یا "ریسک بازار" نیز مینامند. این ریسک بر کل بازار و نه تنها یک سهم یا صنعت خاص تأثیر میگذارد.
ریسک غیرسیستماتیک: این ریسک یکی از انواع ریسکهای سرمایهگذاری است و شرکت و یا صنعت خاصی را مورد بررسی قرار میدهد. ریسک غیرسیستماتیک را اصطلاحاً "ریسک مشخص" نیز مینامند. این گونه ریسکها اغلب ریسکهای درونی هستند و به مسائل شرکت مرتبط است؛ مواردی مانند ضعف مدیریت شرکت، عدم درست عمل کردن سهامداران و غیره.
طبق نظریههای ارائه شده در پرتفولیو، ریسک غیرسیستماتیک از بین میرود اما ریسک سیستماتیک همچنان پا برجاست. تغییر نرخ بهره، نرخ تورم، سیاستهای پولی و مالی، شرایط سیاسی و غیره از منابع ریسک سیستماتیک میباشند. هر تغییر در عوامل ذکر شده بر روی شرایط کلی بازار تأثیر گذارند. تغییرات متغیرهای کلان اقتصادی از منابع اصلی ریسک سیستماتیک میباشد چطور بازگشت سرمایه را محاسبه کنیم؟ چطور بازگشت سرمایه را محاسبه کنیم؟ که میتوان به ریسک نرخ بهره، ریسک تورم، ریسک کشور، ریسک بازار اشاره کرد.
رسیک غیر سیستماتیک + ریسک سیستماتیک = ریسک کل
از ضریب بتا، برای اندازهگیری ریسک سیستماتیک استفاده میشود.
بازده
به منفعتی که از یک سرمایهگذاری به دست میآید، بازده میگویند. سرمایهگذاری عبارتست از تخصیص منابع به داراییهای واقعی نظیر زمین و خانه و داراییهای مالی نظیر اوراق بهادار که میزان بازده آن متناسب با ریسک مورد انتظار باشد. بازده به معنای پاداشی است که سرمایهگذار از سرمایهگذاری خود به دست میآورد. بازده نرخ به تدریج پایین میآید و ارزش فعلی جریانهای نقدی آتی با آن محاسبه میگردد.
بازده سهام از دو قسمت تشکیل میشود:
1) بازده جاری یا بازده ناشی از دریافت سود سهام
2) بازده ناشی از افزایش قیمت سهام
رابطه بین ریسک و بازده
ریسک و بازده تا یک نقطه با هم رابطه مستقیم دارند، چنانچه ریسک افزایش یابد بازده نیز افزایش پیدا میکند. اما با بالا رفتن ریسک از یک سطح مشخص بازده کاهش پیدا میکند، به نحوی که پس از گذشت از این نقطه هر چه ریسک را بالا ببریم، بازده افزایش پیدا نمیکند.
محاسبه ریسک
با توجه به تعریف ریسک میتوان آن را با انحراف معیار محاسبه کرد:
که در آن با توجه به مفاهیم مالی:
σ: انحراف بازده واقعی یا ریسک
ri: بازدههای واقعی
r: میانگین بازدهها
n: تعداد دورهها
هرچه انحراف معیار نسبت به میانگین کوچکتر باشد؛ ریسک کمتر خواهد بود. ریسک را میتوان در دو بعد زمانی محاسبه کرد:
ریسک فعلی: ریسک فعلی براساس اطلاعات تحقق یافته یک دارایی در طی سالهاي گذشته تاکنون محاسبه میگردد.
ریسک آتی: این نوع ریسک براساس اطلاعات حاصل از پیشبینیهاي آتی محاسبه میشود. چون اساس محاسبات، ارقام پیشبینی شده است، در این روش محاسبه باید توزیع احتمالات و روش محاسبه میانگین (امید ریاضی) را شناخت.
نحوه محاسبه سود کسب و کار
نحوه محاسبه سود کسب و کار
هنگامی که صاحب کسب و کاری هستید، سود پادشاه است! تعیین دقیق سود کسب و کار، به شما کمک می کند تا در مورد چگونگی قیمت گذاری محصولات و خدمات، پرداخت به کارکنان و… تصمیم گیری کنید و از سلامت مالی مجموعه تان مطمئن باشید.
اکثر کسب و کارها حسابدار دارند؛ حالا اگر شما در ابتدای راه هستید یا می خواهید سر از کار حسابدارهایتان در آوردید، شما می توانید با ما همراه باشید.
حسابداران در اولین گام برای خود یک دوره زمانی به نام دوره مالی یا دوره حسابداری مشخص می کنند. این دوره مالی می تواند یک ماه، سه ماه، یکسال و… باشد. در طی یک دوره مالی، مجموع درآمدها منهای هزینه ها، سود کسب و کار را می سازد. محاسبه سود با کمی جزئیات، به همین سادگی است.
محاسبه سود یا زیان
1) ابتدا ارزش کل پول های دریافت شده از مشتریان تان (درآمد) را محاسبه کنید. برای پیدا کردن سود کسب و کار شما باید همه پول های کسب شده در چطور بازگشت سرمایه را محاسبه کنیم؟ یک دوره مالی را جمع بزنید. این پول ها می توانند از منابع مختلف مانند فروش یا خدمات ارائه شده، حق عضویت دریافت شده یا در مورد سازمان های دولتی مالیات و… باشد.
برای مثال فرض کنید ما در ماه مهر 20,000,000 ریال کتاب فروخته ایم و 7,000,000 ریال بابت حق التالیف دریافت کرده ایم. بنابراین کل درآمد عبارت است از: 27,000,000 = 7,000,000 + 20,000,000
2) کل هزینه های کسب و کار خود را برای دوره مالی مورد نظر محاسبه کنید. بطورکلی هزینه، پولی می باشد که برای کسب درآمد صرف شده است. برای مثال، راننده های تاکسی برای کسب درآمد نیاز به پرداخت هزینه سوخت (بنزین، گاز) دارند. هزینه های کسب و کار بسته به نوع عملیات شرکت متنوع می باشند.
فرض کنید ما در ماه مهر برای چاپ کتاب 11,500,000 ریال پرداخت کرده ایم.
3) زمانی که شما ارزش صحیح کل درآمد و هزینه کسب و کار خود را بدست آورید، محاسبه سود کاری ندارد. برای پیدا کردن سود چطور بازگشت سرمایه را محاسبه کنیم؟ کافی است هزینه های خود را از درآمدها کم نمایید.
صاحبان کسب و کار ممکن است بخواهند دوباره این سود را در کسب و کار خود سرمایه گذاری کنند یا آن را برداشت نمایند.
در مثال ساده مان، هزینه را از درآمدها کسر می کنیم تا 15,500,000 = 11,500,000 – 27,000,000 سود مشخص شود. ما می توانیم این سود را برای خرید یک ماشین چاپ و نشر جدید استفاده کنیم و با افزایش چاپ کتاب، در بلندمدت درآمد و سود بیشتری کسب نماییم.
4) توجه داشته باشید تنها زمانی که مجموع درآمدها از هزینه ها بیشتر باشد، سود بدست آورده ایم؛ در غیر این صورت، اگر هزینه ها از درآمدها بزرگتر باشند، نتیجه عملیات دوره مالی به زیان ختم شده است. اگر کسب و کارتان به زیان رسید، بدان معنی است که شما پول زیادی برای کسب درآمد خرج کرده اید اما به آن میزان یا بیشتر درآمد نداشته اید. این اتفاق در آغاز راه اندازی کسب و کار، اجتناب ناپذیر است و از دست دادن پول یا زیان، حتماً به این معنا نیست که شرایط کسب و کارتان وخیم می باشد. بطور معمول در ابتدای راه هزینه هایی مانند خرید دفاتر، ایجاد نام تجاری، دریافت وام و… می توانند منجر به زیان شوند. نتیجه عملیات شرکت آمازون برای نه سال (1994 – 2003) زیان بود تا دوره سودآوری خود را شروع کرد. البته همه زیان ها به این شکل توجیه نمی شوند و همین طور همه ی کسب و کارها با زیان شروع نمی شوند و می توانند از همان ابتدا سودآور باشند.
تمامی شرکت ها صورتحسابی به نام صورت سود و زیان تهیه می کنند که منابع درآمد و جزئیات هزینه را نشان می دهد. الان می خواهیم گام به گام با صورت سود و زیان آشنا شویم.
صورت سود و زیان
1) صورت سود و زیان با فروش خالص شروع می شود. فروش خالص عبارت است از ارزش ریالی کالاهای فروش رفته منهای تخفیفات، کالاهای گم شده یا آسیب دیده و کالای مسترد (برگشت) شده.
برای مثال یک تولیدی کفش در فصل بهار 3,500,000 ریال کفش فروخته و 200,000 ریال تخفیف نیز به مشتریان خود داده است. بنابراین فروش خالص 3,300,000 = 200,000 – 3,500,000 می باشد.
2) شخصی 10 عدد خودکار به ارزش 10,000 ریال خریداری می کند و آنها را 15,000 ریال می فروشد. در اینجا به 15,000 ریال فروش و به 10,000 ریال بهای تمام شده کالای فروش رفته گفته می شود. به عبارتی برای آنکه محصولی را بفروشیم، یا آن را می سازیم و یا آن محصول را ارزان تر می خریم. در گام دوم تهیه صورت سود و زیان، بهای تمام شده کالای فروش رفته از فروش خالص کم می شود. جالب است بدانید که اگر محصول را می سازید، بهای تمام شده آن شامل هزینه های مستقیم ساخت مانند مواد اولیه و حقوق نیروی کار خط تولید می باشد.
در ادامه مثال تولیدی کفش، این شرکت 500,000 ریال برای خرید پارچه و لاستیک و 200,000 ریال بابت حقوق کارگران دوزنده پرداخت کرد. در این صورت سود ناخالص عبارت است از: 2,600,000 = 700,000 – 3,300,000
3) سود ناخالص چیست؟ هزینه های کسب و کار محدود به ساخت یا خرید محصول نمی باشد. بلکه هزینه های دیگری مانند اجاره، تبلیغات و… هنوز باقی مانده اند. به این هزینه ها، هزینه های عملیاتی گفته می شود و باید از سود ناخالص کسر شوند.
فرض کنید تولیدی کفش برای فصل بهار 100,000 ریال اجاره، 20,000 ریال بابت قبوض آب و برق و 30,000 ریال بابت تبلیغ پرداخت کرده است. مجموع هزینه های عملیاتی 150,000 ریال می شود که از سود ناخالص کم می کنیم: 2,450,000 = 150,000 – 2,600,000
4) به 2,450,000 ریال سود قبل از کسر مالیات گفته می شود. این را بدانید که اگر نتیجه عملیات یکسال شرکت به سود ختم شود باید بر اساس قوانین هر کشور، درصدی از آن را به عنوان مالیات پرداخت کند. پس از کسر مالیات، به سود خالص رسیده اید.
اطلاعات حسابداری و مالی به صاحبان کسب و کار کمک می کند تا موقعیت خود را بشناسند و بدانند که در کدام جهت حرکت می کنند. صورت حساب سود و زیان یکی از گزارش های مالی است که سودآور یا زیان آور بودن کسب و کار در یک دوره مالی را نشان می دهد.
منابع
مقاله علمی و آموزشی «نحوه محاسبه سود کسب و کار»، نتیجه ی نگارش جناب آقای حمیدرضا خداپرست (مولف کتاب اصول حسابداری 1 از انتشارات دانشگاه افسری امام علی (ع)، منتشر شده در اسفند 1394 با شابک 6-28-7922-600-978) می باشد.
مولفههای مالی و اقتصادی تاثیرگذار در جذب سرمایه
همه افراد هر روز در معرض نوعی ریسک قرار میگیرند، خواه رانندگی و پیادهروی در خیابان ، خواه سرمایهگذاری یا مواردی دیگر. شخصیت، سبک زندگی و چطور بازگشت سرمایه را محاسبه کنیم؟ سن سرمایهگذار از مهمترین عواملی است که برای مدیریت سرمایهگذاری فردی و اهداف ریسک در نظر گرفته میشود. هر سرمایهگذار مشخصا دارای پروفایل ریسکپذیری متفاوتی است که بر اساس قدرت مقاومت او در برابر تغییر شرایط مشخص میشود. وقتی صحبت سرمایهگذاری به میان میآید باید در نظر داشت که رابطهی تنگاتنگی میان ریسک، خطر و پاداش وجود دارد. به قول معروف «نابرده رنج، گنج میسر نمیشود». به طور کلی، با افزایش ریسکهای سرمایهگذاری، سرمایه گذاران برای جبران پذیرفتن این ریسکها، انتظار بازده یا پاداش بیشتری را دارند. در ادامه پس از بررسی انواع ریسک های سرمایه گذاری، به بررسی مولفه های مالی و اقتصادی تاثیرگذار در جذب سرمایه می پردازیم.
در مقالات پیشین در ارتباط با “مسیر تبدیل استارتاپ از ایده تا عرضهی اولیه سهام” صحبت نمودیم و به بررسی مراحل سرمایه گذاری استارتاپ ها پرداختیم. در این مقاله با تمرکز بر شاخص های مالی و اقتصادی به نحوه جذب سرمایه گداران و نحوه تصمیم گیری آنها می پردازیم.
در شکل زیر شماتیکی از این رابطه بیان شده است. برای این که بتوانید درک کنید که چه عوامل و فاکتورهایی در یک کسب و کار برای سرمایهگذاران جذاب است، ابتدا باید با ریسکهای سرمایهگذاری آشنا شوید و بدانید که سرمایهگذاران چگونه و از طریق چه راههایی، کسب و کارها را میسنجند.
رابطهی ریسک یا خطر با بازگشت سرمایه یا پاداش (برگرفته از Investopedia)
ریسک در سرمایه گذاری
به طور کلی در اصطلاح مالی، ریسک اختلاف درآمد یا آوردهی واقعی یک کسب و کار نسبت به درآمد یا سود مورد انتظار آن کسب و کار، در گذر زمان رشد استارتاپ است. ریسک یا خطر در واقع احتمال از دست دادن بخش یا تمام سرمایهی اولیهای است که وارد کسب و کار کردهاید.
به صورت کمی، ریسک معمولاً با در نظر گرفتن رفتارها و نتایج تاریخی کسب و کار ارزیابی می شود. در امور مالی، «انحراف معیار» یک معیار متداول مرتبط با ریسک است. انحراف معیار به اندازهگیری نوسانات ارزش داراییها در مقابل میانگین ارزش داراییهای پیشین کسب و کار در یک بازه زمانی مشخص است.
بر اساس طبقه بندی سایت Investopedia و wallstreetmojo ریسکهای مالی به دو بخش کلی سیستماتیک و غیر سیستماتیک بخشبندی شده که دارای زیر بخشهای دیگری از قبیل شکل زیر هستند.
شماتیکی از ریسکهای مالی یک کسب و کار
در ادامه به شکل خلاصه به تعریف انواع ریسکها پرداخته میشود:
- ریسک بازار: به ریسکی گفته میشود که ممکن است یک سرمایهگذاری به دلیل تغییرات و تحولات اقتصادی در برابرش قرار گرفته و ممکن است ارزش و سرمایهی خود را از دست دهد. اصلیترین بخشهای ریسک بازار به قسم زیر است:
- ریسک سهامی
- ریسک نرخ بهره/ سود
- ریسک ارز
شماتیکی از تاثیر ریسک افقی بر سرمایه
- ریسک طول عمر: هر وقت هر سرمایهگذاری بیش از زمان پیشبینی شدهی سرمایهگذاران به طول میانجامد، دچار این قبیل ریسکها میشود که عموما وارد سرزمینی ناشناخته شده که عموما نمیتوان درکی از خطرات پیش رو داشت.
- ریسک سرمایهگذاری خارجی: به ریسکی گفته میشود که به دلیل سرمایهگذاری در کشورهای خارج از کشور به وقوع می پیوندد، در واقع سرمایهگذاران با عواملی چون پایین آمدن شاخص اقتصادی GDP آن کشور، بالا رفتن تورم، ناآرامیهای مدنی و … مواجه میشوند.
حال که با خطرات و ریسکهای یک سرمایهگذاری آشنا شدید، جدا از اینکه خودتان میتوانید از روشهای مدیریت و شناخت ریسک برای پایین آوردن و مطمئن کردن کسب و کار خود اقدام کنید، دید بهتری از روش تصمیمگیری سرمایهگذارها بر یک کسب و کار دارید. در ادامه به شاخصهای پر اهمیت یک کسب و کار برای سرمایهگذاران چطور بازگشت سرمایه را محاسبه کنیم؟ پرداخته میشود، تا بتوان دید بهتری برای سنجش یک کسب و کار پیدا کرد و با ریسکهای آن آشنا شد.
شاخصههای مالی سنجش کسب و کارها
عموما سرمایهگذاران برای شناسایی ریسک کسب و کار از روشهای مختلف ارزیابی شرکتها مانند روش نسبتها یا نرخ بازگشت سرمایه و … استفاده میکنند. عموما قبل از پذیرش سرمایهگذار خارجی، هر بنیانگذاری خود به نوعی در حال سرمایهگذاری بر روی کسب و کارش است، پس بهتر است که با برخی از این شاخصهای مالی آشنا شوید تا بتوانید پیشبینی درستی به سرمایهگذار از کسب و کارتان ارائه دهید.
از برخی شاخصهای اقتصادی مانند IRR و NPV می توان برای تعیین میزان مطلوبیت یک پروژه و ارزش افزوده ایجاد شده توسط آن شرکت استفاده کرد. در حالی که یکی از این شاخصها به صورت درصدی استفاده میشود، دیگری به صورت رقم واحد پولی (دلار، ریال و …) بیان میشود.
ارزش فعلی (PV) و ارزش فعلی خالص (NPV)
ارزش فعلی (PV) آن ارزشی است که است که خالص جریانات نقدی ورودی در حال حاضر برای شرکت دارند. خالص ارزش فعلی (NPV) همان ارزش فعلی است که میزان کل سرمایهگذاری انجام شده در پروژه از آن کم میشود. به بیانی دیگر در فرمولهای زیر آورده شده است:
شاخص سود آوری (PI)
شاخص دیگری که از PV و NPV میتوان استخراج کرد، شاخص سود آوری (PI) میباشد که به شکل درصد بیان شده و به قرار فرمول زیر است:
به طور مثال اگر در ابتدا یک سرمایهگذاری ۱۰۰ واحدی روی طرح انجام شده باشد و سپس در سال اول ۵۰ واحد درآمد و در سال دوم ۵۰ واحد هزینه و ۱۵۰ واحد درآمد در شرکت وجود داشته باشد (آورده شده در شکل ۱-۴)، با در نظر گرفتن نرخ بهره/ تنزیل ۱۰% شاخصها به صورت زیر محاسبه میشود.چطور بازگشت سرمایه را محاسبه کنیم؟
جریانات درآمد – هزینهی شرکت (برگرفته از آموزههای مهندس پورمددکار)
درواقع ارزش خالص فعلی گویای آن است که اگر روی این طرح ۱۰۰ واحد پولی سرمایه گذاری شود با توجه به نرخ بهره / تنزیل ۱۰% (عموما در حالت واقعی نرخ سود بانکی برابر با نرخ تنزیل در نظر گرفته میشود) نه تنها بعد از دو سال چطور بازگشت سرمایه را محاسبه کنیم؟ ۱۰۰ واحد پولی به سرمایهگذار بازگشت داده میشود بلکه ۲۰ واحد پولی اضافی هم به آن داده میشود، به معنای دیگر نه تنها اصل ارزش سرمایه نگه داشته میشود، بلکه ۲۰ واحد پولی سود نیز به آن پول اضافه خواهد شد. اگر نرخ تنزیل بالاتر گرفته میشد امکان منفی شدن این شاخص هم وجود دارد.
بعد از مشخص شدن سوددهی طرح باید میزان سوددهی به صورت نسبی و بدون واحد مشخص شود تا دید آیا آن طرح با توجه به سودده بودن برای سرمایهگذاری مناسب است یا خیر، برای رسیدن به این مهم از شاخصهایی به نام نرخ بازده داخلی یا نرخ بازگشت سرمایه استفاده میکنند.
نرخ بازده داخلی (IRR) و نرخ بازگشت سرمایه (ROR/ROI)
نرخ بازده داخلی (IRR = Internal Rate of Return) نرخی است که سود و زیان یک پروژه را مشخص میکند. تحلیلگران اقتصادی معمولا از این فاکتور در کنار ارزش خالص فعلی (NPV) استفاده میکنند. این مسئله به این دلیل است که هردو روش، مشابهاند ولی متغیرهای متفاوتی دارند.
با کمک ارزش خالص فعلی، میتوانید به یک نرخ تنزیل مشخص برای شرکت خود دست پیدا کنید و سپس ارزش فعلی سرمایهگذاری را محاسبه کنید. اما در نرخ بازده داخلی، باید بازگشت واقعی جریانهای نقدی پروژه را محاسبه و سپس این نرخ بازگشت را با نرخ مانع شرکت (Hurdle Rate) مقایسه کنید. اگر نرخ بازده داخلی بیشتر باشد، سرمایهگذاری شما، یک سرمایهگذاری ارزشمند خواهد بود. ضرورتا IRR نرخی است که در آن NPV مربوط به یک سرمایهگذاری، برابر صفر است. فرمول IRR به قرار فرمول زیر است:
که در رابطه بالا:
- Ct = سود خالص برای دوره زمانی مورد نظر
- t = تعداد دوره زمانی
- r = نرخ بهره در دوره زمانی مورد نظر
- I = میزان سرمایهگذاری
در مثال ذکر شده در بخش قبلی میزان IRR به قرار زیر است:
هر سرمایهگذاری با توجه به زمینهی طرح و ریسکهای مورد انتظار، شاخصی به نام حداقل نرخ جذب کننده (MARR = Minimum Acceptable Rate of Return) برای خود تعریف میکند که اگر شاخص IRR بیشتر از آن باشد حتما بر روی طرح سرمایهگذاری میکند و اگر کمتر باشد ریسک سرمایهگذاری را نمیپذیرد.
نرخ بازده (RoR = Rate of Return/ Return on Investment) را می توان برای هر سرمایهگذاری، از وسیله نقلیه و املاک و مستغلات گرفته تا اوراق قرضه، سهام و هنرهای زیبا اعمال کرد. RoR با هر دارایی کار می کند به شرط آنکه دارایی در یک زمان خریداری شود و در دوره ای در آینده جریان نقدی ایجاد کند. سرمایه گذاریها، تا حدی بر اساس نرخ بازده گذشته ارزیابی میشوند، که میتواند در مقایسه با داراییهای همان نوع برای تعیین جذاب ترین سرمایه گذاریها ارزیابی شود. بسیاری از سرمایه گذاران دوست دارند قبل از انتخاب سرمایه گذاری ، نرخ بازده مورد نیاز را انتخاب کنند. این نرخ از فرمول زیر به دست میآید:
نقطهی سر به سر (Break Even Point)
در مقالات پیشین در ارتباط با دره مرگ و روش های تامین مالی آن صحبت نمودیم. چنان چه علاقه مند به این مقاله هستید میتوانید از طریق کلیک بر روی عبارت “راهکارهای تامین مالی در درهی مرگ استارتاپها” اقدام نمایید.
تجزیه و تحلیل نقطهی سر به سر در اقتصاد، کسب و کار و حسابداری هزینه به نقطهای اشاره دارد که در آن هزینه کل با درآمد کل برابر میشود. برای تعیین تعداد واحدها یا ارزش و میزان درآمد مورد نیاز برای تأمین کل هزینه ها (هزینه های ثابت و متغیر) از تحلیل نقطه سر به سر استفاده می شود.
به طور خلاصه:
- در نقطه سر به سر، شرکت هیچ ضرر و زیانی نمی کند.
- نقطه سر به سر در جایی رخ می دهد که میانگین درآمد = میانگین هزینهی کل (AR = ATC)
- نقطه سر به سر در جایی رخ می دهد که درآمد کل = هزینه کل (TC = TR)
طبق تعریف به دیاگرام زیر خواهیم رسید:
دیاگرامی از نقطهی سر به سر تعدادی و ارزشی
تعریف فرمولی نقطهی سر به سر
(هزینه متغیر در واحد محصول – قیمت فروش در واحد محصول) / هزینههای ثابت = نقطه سر به سر تعدادی
- هزینههای ثابت (Fixed Costs) به هزینههایی گفته میشود که با تغییر میزان محصول و تولید تغییری نمیکنند. (عموما در طی سال در نظر گرفته میشود، مانند، حقوق، اجاره، تجهیزات ساختی و …)
- قیمت فروش در واحد محصول (Price) به قیمت هر کدام از محصولات به صورت واحدی گفته میشود.
- هزینه متغیر در واحد محصول (Variable Costs) به هزینههایی گفته میشود که برای تولید یک واحد از محصول به صورت مستقیم نیاز است.
قابل ذکر است که قیمت فروش واحد محصول منهای هزینه متغیر واحد محصول، حاشیه سود هر واحد است. به عنوان مثال، اگر قیمت فروش کتاب 100 هزار تومان و هزینههای متغیر آن 5 هزار تومان برای ساخت کتاب باشد، 95 هزار تومان حاشیه سود در واحد محصول است و به جبران هزینههای ثابت کمک میکند.
اصولا نقطهی سر به سر در اولین مراحل تصمیمگیری برای سرمایهگذاری بر استارتاپها صورت میگیرد، زیرا دلایل زیادی وجود دارد تا به آن نقطه نرسید یا به عنوان استراتژی خود مشخص کنید که چه قدر از آن ارزش را میخواهید صرف چه هزینههایی کنید. به همین دلیل در اولین مرحله این شاخص تحلیل میشود تا در صورت منطقی بودن به مراحل بعدی رجوع شود. به طور مثال در مرحلهی بعدی با رسم چطور بازگشت سرمایه را محاسبه کنیم؟ جریان درآمد – هزینه در دو حالت عادی و تجمعی، زمان رسیدن به نقطه سر به سر تجمعی و عادی را محاسبه میکنند، تا با تحلیل آن دو نمودار، به میزان ریسکهای احتمالی موجود در روند رشد کسب و کار بپردازند.
تیم سرمایه گذاری صندوق پژوهش و فناوری گیلان جهت توانمندسازی استارتاپ ها و کسب و کارهای نوپا، فایل excel مورد نیاز جهت تحلیل مولفه های مالی را آماده نموده است. چنان چه تمایل به دریافت این فایل نمونه دارید، می توانید درخواست خود را با موضوع “دریافت فایل excel تحلیل مولفه های مالی” به آدرس پست الکترونیک صندوق گیلان ([email protected]) ارسال نموده یا در زیر همین پست آدرس پست الکترونیک خود را یادداشت بفرمایید.
دیدگاه شما