آیا من می‌توانم یک تریدر موفق شوم؟


اگر ما یک تعریفی از بازارهای جهانی و بازارهای بین ‌الملل کنیم شاید از نگاه شما این دو تا تعریف یکسان باشند در حالی که اینطور نیست، مثلاً ما وقتی می ‌گوییم بازارهای بین ‌الملل، فرض کنیم پراید یا سمند در ایران تولید می‌ شوند و یکسری از کشورها مثل عراق و سوریه مشتری این پراید یا سمند هستند، در واقع داریم به چند کشور محدود می فروشیم به این مدل تجارت، تجارت بین الملل می‌ گویند در واقع ما داریم این محصول را در بازارهای بین ‌المللی معرفی می کنیم و می فروشیم. بازارهای جهانی ولی وقتی برندهای معروف دنیا مثل گوشی اپل، برند زارا یا کوکاکولا را نام می‌ بریم، دیگر این محصول فقط مخصوص یک کشور نیست بلکه همه جهان از آن استفاده می ‌کنند، می بینید که در همه جای دنیا از برندهای پپسی و کوکاکولا بهره می گیرند پس این برند یک برند جهانی می ‌شود و حوزه فعالیت این شرکت حوزه جهانی است و یقینا پول ‌ها و سودهای بسیار بسیار بیشتری نسبت به آن افرادی که دارند تجارت های بین الملل خودشان را در دست می‌ گیرند، دارند.

آموزش ثبت سفارش سرخطی در بورس

متن مقاله + فیلم ۱۱ دقیقه ای آموزش کار با نرم افزار Auto mouse clicker

اگر نیاز به یک نرم افزار سرخطی دارید؟ در این مقاله به همراه فیلم آموزشی کوتاهی یاد می گیریم چطور در صف خرید اول شویم یا برعکس، چطور در صف فروش جزو اولین ها باشیم!

آیا واقعا آموزش سفارش سرخطی کار سختی است؟ خیر همه ما به راحتی توسط نرم افزار سرخطی زن رایگان که در ادامه معرفی می شود، یاد می گیریم چطور در صف خرید یا در صف فروش اول شویم.

آیا تا به حال تشخیص داده اید که سهمی برای خرید بسیار مناسب است ولی تا به خودتان آمده اید، با صف خریدی سنگین مواجه شوید؟

یا شاید هم برعکس، شاید در بازار ریزشی، از منفی های پی در پی خسته شده اید و قصد فروش سهم خود را داشته اید، ولی صدها یا حتی هزاران نفر قبل از شما سفارش فروش گذاشته اند!

افراد دیگر چطور در شروع ساعت پیش گشایش، یعنی رأس ساعت ۸:۳۰ صبح، سفارش خود را ثبت می کنند؟

کلا سفارش سرخطی به چه معناست؟

ماجرا چیست؟

فرض کنید، می خواهید از ریزش بازار فرار کنید و سهم خود را در صف فروش بفروشید یا به قول ما چرتکه ای ها، عطای سهم را به لقایش ببخشید، در این صورت با هیجان بالا از خواب بیدار می شوید و منتظر هستید که ساعت ۸ و ۲۹ دقیقه شود و شما هم رأس ساعت ۸ و ۳۰ دقیقه شروع به کلیک کردن کنید تا در اول صف باشید، تا اگر، تقاضایی روی سهم آمد، سهم را از شما بخرند!

ولی آیا حرفه ای ها، هم منتظر می مانند تا ساعت ۸ و نیم شود و شروع به کلیک کردن کنند؟

بهتر است چه زمانی در صف خرید بنشینیم؟

تجربه ما و کاربران ما در ۳ ماهه نخست سال ۹۹، یعنی زمانی که این روش را تست می کردیم، نشان می دهد در ۲ حالت، استفاده از این تکنیک و خرید از صف خرید، بالاترین ارزش را دارد چرا که سود کردن تقریباً قطعی است:

یک: سهم هایی ک ورود پول هوشمند داشته اند.

معمولا ما چرتکه ای ها از طریق شناسایی ورود پول هوشمند، سهام مستعد رشد را پیدا می کنیم ولی بسیاری از اوقات این سهام صف خرید است. در این مواقع تکنیک نرم افزار Auto Mouse Clicker بارها به کمک ما آمده است و توانسته ایم در صف خرید سهمی که ورود پول هوشمند داشته است را خرید کنیم.

(اگر شما هم قصد دارید همانند ما از این سبک سود بگیرید می توانید از فیلتر پول هوشمند یا از تکنیک مقاله ۴ گام ساده تا تشخیص پول هوشمند استفاده فرمایید).

دو: خرید عرضه اولیه ها در صف خرید

شاید خودمان هم در روز های اول فکرش را نمی کردیم که این روش ما را در صف خرید عرضه اولیه ها در رتبه های زیر ۱۰۰ قرار دهد.

شاید بهترین سودی که از عرضه اولیه ها با این روش گرفتیم، خرید سنگین در سهم عرضه اولیه ای “صبا” بوده است.

یک هشدار

حتما توجه داشته باشید که خرید سهم در نزدیکی مقاومت، حتی با وجود ورود پول هوشمند کار منطقی ای نیست و نباید در نزدیکی مقاومت های نمودار سهم، در صف خرید نشست.

یک مسابقه ناعادلانه!

قبل از هر آموزشی در این مقاله، لازم است بدانید که کارگزاری ها (یا شاید حتی نورچشمی ها) از ساعت ۸:۱۵ می توانند سفارش خرید یا فروش ثبت کنند! پس هرچقدر هم تلاش کنیم، ابتدا حق تقدم با آن هاست. البته این را هم بگوییم که توسط همین راه، شخصا توانسته ام از صف فروش های زیادی فرار کنم یا وارد سهمی شوم که صف خریدی سنگین برای آن چیده شده است.

راه حل چیست؟

به جای آن که خودتان منتظر باشید ساعت ۸ و ۳۰ دقیقه شود و روی ثبت سفارش کلیک کنید، از نرم افزاری استفاده کنید که این کار را اتوماتیک، برای شما انجام می دهد.

یعنی شما برای نرم افزار، تعریف می کنید که چه ساعتی، چه کاری با موس شما انجام دهد و پس از آن فقط تماشا می کنید!

البته این نکته را در نظر بگیرید که اگر هسته معاملات سایت tse اختلال داشته باشد، ممکن است در استفاده از این نرم افزار هم دچار مشکل شوید.

سفارش سرخطی ثبت کردن کار چندان سختی هم نیست، البته همیشه هم جواب نمی دهد و نه تنها این روش، بلکه هیچ روشی، بطور ۱۰۰ درصدی تضمین نمی کند که شما در اول صف خرید یا صف فروش قرار بگیرید.

این نرم افزار، Auto Mouse Clicker نام دارد. برای دانلود این نرم افزار از لینک زیر استفاده کنید.

فاطمه مقیمی: من میلیاردر نیستم. مولتی میلیاردرم/ به دست هایم نگاه کن، مدام کار خانه می کنم

فاطمه مقیمی: من میلیاردر نیستم. مولتی میلیاردرم/ به دست هایم نگاه کن، مدام کار خانه می کنم

مریم نوابی نژاد:این که مدام به رفتن و رفتن فکر کند و نخواهد اسیر یک جا نشینی بشود طوری که موقع پیاده کردن مصاحبه اش ، از لیست کردن این همه کاری که انجام داده ، دست هایت خسته بشود اما او که تمام این سرتیترها را زندگی کرده و سال ها برایش زحمت کشیده ، خسته نباشد . ساعت ها، پرحرارت و با لذت، از این همه تلاش بگوید و به هزار راه نرفته ی دیگر هم فکر کند که هنوز و همیشه خیلی وقت دارد و بعد از یک قرار کاری آمده باشدو بعد از مصاحبه هم یک قرار کاری دیگر داشته باشد اما آن قدرپرانرژی باشد که انگار تازه اول صبح است. سیده فاطمه مقیمی را خیلی ها می شناسند . زنی که در صنعت حمل و نقل کشور ، سی سال است زحمت کشیده ، مقاومت کرده و آن قدر در این رشته سرآمد شده که همه باورش کرده اند. این که از کجا شروع کرده و چطور به این مرحله از توانستن رسیده ، حکایتی است که در یکی دو پاراگراف جمع نمی شود و نمی شود خلاصه اش کرد. خودتان گفتگوی ما را با او در کافه خبر بخوانید بهتر است:

چرا وارد حیطه ی حمل و نقل شدید؟
در خانواده ای به دنیا آمدم که پدر و مادر هر دو آموزش پرورشی بودند و هر دو شغل آزاد هم داشتند. دومین دختر از چهار دختر خانواده ای که وضع متوسطی داشت. دیپلم که گرفتم رشته ی مهندسی عمران دانشکده فنی قبول شدم. خودم جراحی دوست داشتم ولی پدرم خیلی دلش می خواست مهندسی بخوانم.دوسال در ایران درس خواندم و بعد واحد هایم را به دانشگاه انگلیس انتقال دادم و همانجا درسم را تمام کردم و بعد از انقلاب به ایران برگشتم. در آن سال ها کار کردن در رشته ی عمران آن هم برای یک زن ، وضعیت نابسامانی داشت. به خاطر همین ترجیح دادم از تخصص دیگری استفاده کنم و آن هم زبان انگلیسی بود.به عنوان مترجم وارد شرکتی شدم که علیرغم این که فکر می کردم یک شرکت بازرگانی است ولی یک شرکت حمل و نقل بود. همین سرآغازی شد برای شناخت و علاقمند شدن به این رشته و بعد سه سال و نیم کارمند آن شرکت بودم تا این که تصمیم گرفتم به طور جدی وارد صنعت حمل و نقل بشوم.

چرا به همان کارمند بودن اکتفا نکردید؟
روحیه ی آدم ها با هم فرق می کند. باید ببینید از زندگی چه می خواهید. من شاید قابلیت تابع شدن و قراردادی شدن را نسبت به یک سری دستورالعمل نداشتم. همیشه دلم می خواست سکان هدایت کار، دست خودم باشد. کار روتین حوصله ام را سر می برد و تنوع طلبی در کار را دوست داشتم. فضای کارمندی برایم کوچک بود. زمانبندی و کارهای تکراری و نداشتن قدرت عمل حسته ام می کرد. حالا که فکر می کنم می بینم همیشه سمت و سوی ذهنی من همین بوده. وقتی برمی گردم سمت بازی های دوران کودکی می بینم خیلی اهل خاله بازی و عروسک بازی نبودم و بیشتر بازی هایم پسرانه بود مثل فوتبال. ضمن این که به محض ورودم به این شرکت ، ازدواج کردم یعنی اوایل سال 59 و علاوه بر روحیات خودم ، همسرم هم اصرار داشت که درکار، محدود و محصور نمانم. می گفت به جای کار اجرایی دنبال استراتژی کار برو.

جالب است که همسرتان این قدر موافق قدم زدن شما خلاف جهت باد بود؟
این تفکر خاص همسرم بود. ویژگی خودش بود. یعنی به خاطر دو سه سال زندگی با من ، تغییر نکرده بود. با این حال قابلیت های مرا هم دیده بود و می دانست که اگردر تصمیم گیری، آزادم بگذارد ، حتما به نتیجه می رسم. همیشه اعتقاد دارد که محدود بودن آدم ها چه زن و چه مرد در چارچوب خانواده ، غایت و مقصود نیست. همیشه هم مثالش این است که تو داری تمام وظایف خانه ات را حتی فراتر از یک زن خانه دار انجام می دهی. مسئولیت مادرانه ات را هم به بهتر نحو انجام می دهی اما جامعه هم بر گردن تو حقی دارد که باید با تمام توانایی هایت ، در جامعه خدمت کنی. به خدا این ها شعار نیست. طرز تفکرش همین است. طبیعی ست که با این طرز تفکر، مسیر آدم به سمت اوج هدفی که دارد ، هموارتر می شود. شک ندارم اگر می خواستم تنها و یک تنه، از این راه پر پیچ و خم بگذرم قطعا به این نقطه ای که الان رسیده ام ، نمی رسیدم. موتور محرک من همیشه همسرم بود و هست. شاید حرف هایم ، به نظرت خیلی شعاری بیاید ولی اگر یک روز سرزده بیایی دفترم یا خانه ام و با من چای بخوری این حرف هایی را که الان می زنم بیشتر درک می کنی.

چه اصراری دارید که کنار این همه مسئولیت ، زن خانه دار هم باقی بمانید؟
من زندگی می کنم. به دست های من نگاه کن. من مدام کار می کنم و با تمام وجودم زندگی می کنم. دیروزیک ربع به 6 از خانه بیرون آمدم چون 6:30 در اتاق بازرگانی جلسه صبحانه داشتیم و 10 شب به خانه رسیدم . بعد از این که شام خوردیم برای امروز خواستم تاس کباب درست کنم. سیب زمینی و پیازها را در سینی گذاشتم تا پوست بگیرم.وقتی نشستم احساس کردم خیلی خسته ام و بعد بلافاصله به خودم گفتم من خسته نیستم. تازه انگار از خواب بیدار شده ام و باید یک روز جدید را شروع کنم. چون زندگی در خانه ی ما، از همان موقع شروع می شود. همسرم مثل همیشه برگشت و گفت: چقدر به تو می گویم آشپزی نکن! پس این رستوران ها را برای چه گذاشته اند؟خود بچه ها هم غذای بیرون را بیشتر دوست دارند. گفتم: غیر ممکن است. غذایی که با محبت پخته می شود تاثیرش چند برابر غذای بیرون است.

این انرژی را از کجا می گیرید؟ می شود گفت ذاتی و خدادادی؟
به خدا نمی دانم. ولی از یک چیز مطمئنم. من ژن گیلانی دارم و تاریخ و شرایط جغرافیایی، به مردمان آن منطقه ، سخت کوشی را آموخته. شاید به این دلیل است. به خانم های گیلانی نگاه کن. در مزرعه هایشان زن ها بیشتر از مردها کار می کنند. به هر حال وقتی به خانه می رسم انگار تازه زندگی ام را شروع کرده ام. در عین حال که باید درس هم بخوانم. چون الان در رشته ی مدیریت تحول ، دکترا می خوانم.

چه نیازی به درس خواندن داشتید؟
بعد از این که دیدم مهندسی عمران رشته ی کاری من نیست. دوباره رفتم از نو لیسانس مدیریت بازرگانی گرفتم و کارشناسی ارشدم را مدیریت استراتژیک گرفتم . دلیلش هم این بود که از نظر کاری، در جوی زندگی می کنم که نیاز دارم برای خودم به روز باشم. در کار اگر به روز نباشی، یک جایی تفکر سنتی جای تحصیلات تو را می گیرد.چون بعد از این که وارد صنعت حمل و نقل شدم ، علاقه ام را دیدم و میزان پایبندی ام را نسبت به این رشته سنجیدم.

ریشه ی اصلی این علاقه چه بود؟ آن که بیشتر از دلایل دیگر پایبندتان کرد؟

مهم ترینش این بود که همه تصور می کردند که یک زن هیچ وقت نمی تواند در زمینه ی حمل و نقل کار مدیریتی انجام بدهد و من در هیچ کار سالمی ، مانع و محدودیتی برای زن بودن نمی بینم. معتقدم وقتی علاقه ای هست حتما توانایی انجام آن کار هم وجود دارد فقط باید زمینه ی پرورشش را فراهم کرد.این ها واقعیت هایی ست که به آن رسیدم.

فاطمه مقیمی

و کمی از آن همه مشکلاتی که در این مسیر به خاطر زن بودن برایتان بوجود آمد ؟
من برای ثبت شرکتم باید به وزارت راه می رفتم. پروسه های خودش را دارد. سوابق کاری می خواهد و امتحان های متعدد ورودی . اواخر سال 61 که وارد این صنعت شدم هنوز هیچ زنی قدم در این عرصه نگذاشته بود.خیلی مکافات کشیدم تا توانستم موفق بشوم و شرکتم را ثبت کنم. اولین و مهم ترین سختی اش این بود که باور حضور یک زن در این شغل وجود نداشت. وقتی می پرسیدم منع قانونی اش کجاست ؟ چرا نمی توانم ؟ می گفتند نمی توانی. می گفتم خب بنویسید . می گفتند نوشتنی نیست.پایداری و پیگیری من باعث شد از هزار خان این مسیر پر پیچ و خم بگذرم و تاییدیه را از وزارت راه بگیرم. مثلا می گفتند باید بروی رشته ی مرتبط بخوانی. گفتم مگر تمام این هایی که در این زمینه فعالیت می کنند تحصیلات مرتبط دارند. آن ها یا راننده اند و یا گاراژ دارند. بعد می گفتند به آن ها کاری نداشته باش شما زمینه ی تحصیلاتت به این رشته نمی خورد. این بود که همان سال رفتم دانشگاه آزاد و در رشته ی مدیریت حمل و نقل ثبت نام کردم و شاگرد سوم هم شدم.

دلیل این همه اصرارتان چه بود؟ نمی شد بروید سراغ کاری که دردسرکمتری داشته باشد؟
درست است. چون علاوه بر این که اصلا چنین باوری وجود نداشت و من باید خیلی ها را متقاعد می کردم ، خیلی وقت ها توهین هم می شنیدم. ورودم به این رشته، انگار یک جوری دخالت در امور مردان بود. وارد صحنه ای شده بودم که انگار این صحنه ، صحنه ی بازی من نبود.اصلا حاضر نبودند مرا بپذیرند چه برسد به این که بخواهند به من به چشم یک رقیب نگاه کنند و دقیقا این سنگ اندازی ها مرا جسورتر و مصرتر می کرد. چون همیشه در رویاهایم ، انجام کارهای غیرممکن را دوست داشتم. کاری که هرکسی نتواند. ضمن این که این کار نسبی نبود که از طریق خانواده به آیا من می‌توانم یک تریدر موفق شوم؟ من رسیده باشد.یک جور نوآوری بود. طبیعی بود که وقتی قصد انجامش را کردم می بایست ریسک های زیادی را هم می پذیرفتم. حتی بعد از ثبت شرکت ، یا مرا در بحث های تشکلی راه نمی دادند یا اگر مطلع می شدم و می رفتم، اصلا مرا ندید می گرفتند.یادم می آید در یکی از مراسم های ماه رمضان ، افطاری می دادند و من هم خبر شدم و رفتم. گوشه ی رستوران برای من چادر زدند و گفتند شما برو آن جا بنشین. من یک نفر تنها آن جا نشستم ولی رفتم و باز هم رفتم.همین امروز هم با وجود این که سطح آگاهی مردم خیلی بالا رفته ، اما یک جوان حاضر نیست با اصرار به خواسته اش برسد و این همه ملامت بشنود و سختی ببیند.وقتی از من می پرسند چرا به این جا رسیدی؟ می گویم من به خاطر نگاه و باور و تفکر خودم آمدم .خوشحالم که در هیچ مقطعی از زندگی ، از هیچ رانتی استفاده نکردم. هیچ گونه وابستگی در هیچ دوره ای از زندگی ، به قدرتی یا نهاد و وزارتخانه ای نداشتم و حتی خیلی از موانع برسر راهم بود به خاطر نوع جنسیت و نگاهم ، نوع کاری که انتخاب کردم و این که اولین بودم. اما امروز که نگاه می کنم به خاطر راهگشا بودنم، بسیار احساس غرور می کنم.نه به خاطر موقعیتی که الان دارم . به خاطر این که راه را برای دیگران باز کرده ام.

شما واقعا بانوی میلیاردر ایران هستید؟
اولا امروز هر کسی که در تهران یک خانه ی معمولی داشته باشد میلیاردر است. ولی نگاه بدی که به اصطلاح میلیاردر، در جامعه وجود دارد ، درست نیست. چون در اسلام هم سرمایه داشتن قابل قبول است فقط باید ببینی سرمایه از کجا به دست آمده. آنچنان که همه تصور می کنند سرمایه مالی ندارم ولی مولتی میلیاردم به خاطر انرژی ها و روابط انسانی که دارم. من آن قدر دوست و رفیق دارم ، آن قدر همراه دارم ، آن قدر آدم ها را می شناسم و آدم ها مرا می شناسند که خودش مهم ترین سرمایه من است. چون در نهایت چیزی با خودم نمی برم ولی اثراتی که از خودم باقی می گذارم ثروت من محسوب خواهد شد.
الان که در صنعت حمل و نقل نگاه می کنم ، تعداد قابل توجهی از مدیران این صنعت ، پرسنل من بودند و آیا من می‌توانم یک تریدر موفق شوم؟ این افتخار من است. سرمایه داشتن یعنی همین. بیا دو روز با من زندگی کن تا بفهمی وقتی می گویم سرمایه ام روابط انسانی ست یعنی چه.

بعد از ثبت شرکت ، با چقدر سرمایه شروع به کار کردید؟
با سرمایه ای خیلی محدود. از یک اتاق در شرکت همسرم شروع کردم. همه کاره اش هم خودم بودم. صبح می آمدم اتاق را گردگیری می کردم و چایی می گذاشتم. تلفن که زنگ می زد، موهبت صدای زنانه این بود که می توانستتم صدایم را نازک کنم و ادای منشی شرکت را در بیاورم. فرزند کوچکم را هم می بردم. بعد تلفن را روی اسباب بازی کودکم می گذاشتم تا آهنگ بزند و بعد گوشی را برمی داشتم که یعنی الان وصل شدید به خانم مقیمی. وقتی قرار بود نامه بفرستم جایی ، کارمند که نداشتم . خودم می بردم و می گفتم می خواهم شما را بیشتر بشناسم و بیشتر ارتباط برقرار کنم. تا وقتی به در آمدزایی برسم و منشی و آبدارچی بگیرم و پرسنل زیاد کنم ، کارم همین بود.

چرا با داشتن شرکت حمل و نقل راضی نشدید؟
بعد از این که شرکت پا گرفت باز احساس کردم کافی نیست و باید کار بزرگتری انجام بدهم. از روز ثبت شرکت ، عضو صنف حمل و نقل شده بودم .این بود که بعد از مدتی، کاندیدای هیات رییسه ای شدم و به عنوان آخرین و نهمین نفر، رای آوردم. قبلش رفتم گواهینامه ی پایه یکم را گرفتم تا وقتی راننده می گوید ماشینم آب و روغن قاطی کرد یا قیچی کرد مرا سر کار نگذارد و به او بگویم می فهمم چه می گویی. زمانی می توانستم این حرف را بزنم که امتحانش را داده باشم. آن موقع خیلی جوان بودم باید سواد و مهارتم را بالا می بردم تا باورم کنند. دفعه ی اول تپه و شهر را در یک روز قبول شدم اما فنی را دفعه ی دوم قبول شدم. چون افسر از همه نیم دور می گرفت . خدا شاهد است که من یک بالشت برده بودم چون پایم نمی رسید. از من دو دور و نیم تپه را گرفت. پنج جلسه هم بیشتر تمرین نرفته بودم اما کاری که بخواهم انجام بدهم با تمام انرژی دنبالش می روم و مطمئنم موفق می شوم.

قصه ی اتاق بازرگانی چه بود؟

کاندیدا شدم و با رای خیلی خوب انتخاب شدم. 13 سال رییس بخش حل اختلاف بودم و بعد رفتم کارشناسی دادگستری را در صنعت حمل ونقل گرفتم تا بتوانم به عنوان کارشناس حرفی برای گفتن به مراج قضایی داشته باشم و بعد در دور سوم رای اول را آوردم. بعد هم انجمن ملی زنان کارآفرین را در وزارت کشور ثبت کردم. بعد دیدم اتاق بازرگانی می تواند جای خوبی باشد تا برای قشر بانوان کار خاصی انجام بدهم. سال 85 در هیات نمایندگان اتاق بازرگانی خودم را کاندیدا کردم و به عنوان تنها زن انتخاب شدم. در آن جا رییس کمیسیون حمل و نقل شدم در اتاق تهران و بعد در اتاق ایران هم کاندیدا شدم و آن جا هم در همین سمت انتخاب شدم. همان جا مشاور رییس اتاق بازرگانی ایران درامور زنان کارآفرین انتخاب شدم که تا الان هم سمت مشاور را دارم.

چطور شد به تعاملات بین المللی فکر کردید؟
خواستم در اتاق تهران ،دفتری را به نام شورای بانوان بازرگان راه اندازی کنم که تایید شد و بعد منشورش را نوشتم و ثبت شد و6 آیا من می‌توانم یک تریدر موفق شوم؟ سال شورا وجود داشت . بعد وزارت بازرگانی به من پیشنهاد داد که عملکرد شورا را بسیار خوب دیدند. از آنجا تعاملات بین المللی را شروع کردم. بورسیه های دوره های کوتاه مدت را از کشورهای مسلمان خارجی گرفتم که 6 سال است برای آنجا با هزینه دانشگاه هایشان دانشجو می فرستم که به نظرم بسیار کارهای تاثیرگذاری بوده و خواهد بود.وقتی می گویم سرمایه دارم به خاطر همین کارهاست که راضی ام می کند. چون کار اجتماعی را خیلی دوست داشتم و دارم. بعد هم مجموعه ای را به نام کانون بانوان بازرگان راه انداختم. هیات موسس و رییس هیات مدیره اش بودم و از هر ارگانی در این کانون حضور داشتند. بعد هم به فکر تشکیل یک ان جی او افتادم که در اتاق بازرگانی ایران ثبت شد . این کانون یک سال است که وجود دارد ولی مطابق انتظارم پیش نرفتم که بعد از این که رای آورم استعفا دادم. یک سال پیش هم دفتری را در دانشگاه صنعتی شریف به نام دفتر توسعه ی کارآفرینی زنان احداث کردم .

و کارآفرین برتر جهان اسلام؟
سال 2012 به عنوان کارآفرین برتر جهان اسلام انتخاب شدم از سوی آی دی بی یا بانک توسعه اسلامی که مرکزش در عربستان است ،آن هم به دلیل کارهای کارآفرینی که در ایران و منطقه انجام دادم یعنی به خاطر کلاس ها و کارگاه های آموزشی که در کشورهای در حال توسعه گذاشتم مالزی، سریلانکا، اندونزی، کامبوج ، ویتنام. در تمام این کشورها کار کرده ام و کار می کنم ولی بالاخص به خاطر پیشرو بودن یک زن در صنعت حمل و نقل به من تکیه کردند. دانشگاه صنعتی شریف کتابی را درباره ی کارآفرینی من منتشر کرد که با کمک دخترم ترجمه اش کردیم تا من این کتاب را در مراسمی که در شیبان بود، ببرم که بردیم و در اجلاسی که از 56 کشور نمایندگانش حضور داشتند بیشتر از 300 نسخه آن را توزیع کردم تا فقط به قصد حضور نرفته باشم دست کم اثری گذاشته باشم و زنان در هرکجای دنیا با خواندن این کتاب باور کنند که می توانند.

به بازنشستگی هم فکر می کنید ؟
فکر می کنم آن قدر در دنیا کار برای انجام دادن هست که نباید درنگ کرد. اگر قرار بود در تمام کارهایی که راه انداختم بمانم نه من رشد می کردم نه جامعه رشد می کند. به جانشین پروری بی نهایت اعتقاد دارم و این سلسله مراتبی بودن خیلی لازم است. خیلی ها فکر می کنند نردبان یک پله دارد و بالا رفتن شان مستلزم این است که تو را پایین بکشند متاسفانه در جامعه ما، این نگاه های حذفی زیاد است.با این حال مهم نیست. مهم این است که علیرغم تمام این همه ساز مخالف ، تصمیم گرفتم و توانستم و شد. در عین حال که هنوز خیلی کارها مانده که باید انجام بدهم .
4545

آموزش گام به گام ترید در کیف پول سیف پال | احراز هویت بایننس در Safepal اجباری شد!

انتخاب یک کیف پول برای نگهداری ارزهای رمزنگاری شده وابسته به نیاز کاربران است. امنیت، پشتیبانی و تعامل با قرارداد های هوشمند از نکات کلیدی است که باید به آن توجه داشته باشید. همچنین در برخی از موارد کاربران می توانند از طریق کیف پول خود به صرافی های مختلفی برای ترید و یا تبادل دارایی های خود استفاده کنند. از این رو در این مقاله قصد داریم به آموزش ترید در کیف پول سیف پال که به عنوان والت رسمی صرافی بایننس شناخته می شود بپردازیم. در ادامه با ما همراه باشید.

حساب صرافی بایننس در کیف پول Safepal

امروزه با توجه به سخت گیری هایی دولت ها و صرافی ها درباره تحریم های اعمال شده علیه کاربران ایرانی، فعالیت در پلتفرم های بین المللی معاملات رمز ارزها برای بسیاری از کاربران ایرانی چالش بر انگیز شده است.

در این میان صرافی بایننس به عنوان یکی از محبوب ترین صرافی های آیا من می‌توانم یک تریدر موفق شوم؟ دیجیتال در میان کاربران و تریدرها ایرانی شناخته می شد که پس از اجباری شدن احراز هویت در آن، استفاده از این سرویس برای کاربران ایرانی تقریبا غیر ممکن شد.

معامله گران با استفاده از سرویس منحصر به فردی به نام “Binance Trading Dapp” در کیف پول سیف پال می توانند بدون نیاز به ورود به سایت بایننس اکانت جدیدی ایجاد کنند و به تبادل در این صرافی بپردازند.

الزامی شدن احراز هویت در بایننس کیف پول سیف پل

استفاده از این خدمات در کیف پول سیف پال تنها محدود به ترید در بایننس به صورت اسپات یا لحظه ای و بخش Saving پلتفرم بایننس است و انجام ترید در بازار فیوچرز یا مارجین امکان پذیر نمی باشد.

در بیانیه بایننس که اخیرا منتشر شده است 3 روز به کاربران فرصت داده شده است تا جهت ارسال مدارک و تکمیل روند احراز هویت خود اقدامات لازم را به عمل آورند. بنابراین کاربران ایرانی به منظور جلوگیری از بلوکه شدن دارایی تا تاریخ 22 اردیبهشت ماه 1401 میتوانند مدارک مورد نیاز را ارسال نمایند.

همچنین با توجه به تحریم های بین المللی کاربران ایرانی با مدارک شناسایی کشور ایران نمی توانند مراحل احراز هویت خود را تکمیل نمایند. بنابراین برای استفاده از خدمات بایننس در برنامه سیف پال باید با آی پی غیر ایرانی و هویت خارجی مراحل ثبت نام و وریفای حساب را انجام دهید.

کاربران از بخش ترید صرافی بایننس در کیف پول سیف پال کارمزد اضافی برای انجام معاملات خود پرداخت نمی کنند و مانند تمامی افراد در صورت ثبت سفارش تنها 0.1 درصد دریافت می شود.

⛔️ نکته ای که باید در نظر داشته باشید این است که موجودی کیف پول شما در واقع موجودی حساب بایننس شما نیست. بنابراین باید مقداری از موجودی مورد نظر خود را به حساب صرافی بایننس منتقل کنید تا بتواند شروع به ترید نمایید. به همین دلیل توجه داشته باشید که امکان بلوکه شدن دارایی شما ، هر چند کم، اما به قوت خود باقی است پس توصیه می شود از انتقال مبالغ بالا خودداری نمایید.

حساب صرافی بایننس در کیف پول سیف پال

آموزش گام به گام ترید در سیف پال با اتصال به بایننس

زمان مورد نیاز: 7 دقیقه.

با توجه به ویژگی هایی که بیان کردیم استفاده از قابلیت ترید در سیف پال می تواند جایگزین مناسبی برای ثبت نام در صرافی بایننس باشد.
پیش از هر چیز اولین قدم باید نسبت به دانلود کیف پول Safepal اقدام نمایید و سپس با ساخت کیف پول سیف پال یک حساب کاربری برای خود در این والت ایجاد نمایید.
سپس برای اتصال کیف پول سیف پال به صرافی غیر متمرکز بایننس کافی است راهنمای گام به گام زیر را دنبال کنید.

    ورود به کیف پول و بخش دی اپ ها

وارد برنامه کیف پول شوید و مانند تصویر زیر به قسمت “Dapp” مراجعه کنید و سپس صرافی غیر متمرکز بایننس را انتخاب کنید.

همانظور که مشاهده می کنید صفحه معاملات اسپات در این صرافی به شما نمایش داده می شود. برای ساخت اکانت در صرافی و ترید در کیف پول سیف پل بر روی گزینه “Wallet” کلیک کنید.

در این مرحله باید کیف پول سیف پال را برای اتصال به بایننس انتخاب کنید سپس با انتخاب گزینه “Agree” رمز عبور کیف پول را وارد نمایید.

همانطور که در تصویر مشاهده می کنید پس از وارد کردن پسورد امنیتی کیف پول SafePal با حساب بایننس جفت شده است.

به طور کلی برای انجام ترید در هر صرافی پس از ایجاد حساب، جهت شارژ آن باید اقدام نمایید. این فرایند برای ترید در سیف پال نیز به همین شکل است. برای شارژ اکانت بایننس کیف پول سیف پال باید به بخش “Wallet” مراجعه کنید و سپس گزینه “Deposit” به معنای واریز را انتخاب نمایید.

در این مرحله توکنی را که قصد دارید حساب خود در صرافی را با آن شارژ کنید انتخاب نمایید. در این آموزش ما رمز ارز BNB را انتخاب کرده ایم.
نکته: از آنجا که این مبلغ به حساب متمرکز بایننس واریز می شود در صورتی که کیف پول شما تگ یا ممو دارد حتما آن را وارد نمایید.
توجه داشته باشید که نیازی نیست همه موجودی کیف پول را به حساب معاملاتی انتقال دهید و توصیه می شود حداقل مقداری که نیاز دارید را به حساب بایننس واریز کنید.

برای شارژ حساب خود به دو روش می توانید اقدام کنید. شارژ حساب بایننس کیف پول سیف پال به صورت مستقیم و یا انتقال دارایی انجام می شود که به آموزش هر دو روش خواهیم پرداخت.
در روش اول فرض کنید کیف پول شما موجودی (BNB (bep-2 دارد. در این مرحله بر روی گزینه “Copy” کلیک کنید و در قسمت “Direct Deposit” گزینه “Select Wallet” را انتخاب نمایید و سپس با وارد کردن میزان ارز جهت تایید تراکنش اقدام کنید.

این روش در حالتی مورد استفاده قرار می گیرد که معامله گر موجودی BNB و یا سایر رمز ارزها را ندارد و تصمیم دارد آن را از کیف پول دیگری انتقال دهد. در نتیجه با کپی آدرس و یادداشت ممو انتقال ارز را انجام دهید تا به میزان دلخواه موجودی ارز برای انجام ترید در کیف پولتان داشته باشید.

در صفحه صرافی که از طریق کیف پول به آن دسترسی پیدا کرده اید مطابق تصویر زیر به بخش “Trade” مراجعه کنید و جفت ارز معاملاتی خود را انتخاب کنید. ( در این تصویر از BTC به عنوان مثال استفاده می شود.)

در این بخش برای ثبت سفارش و خرید بیت کوین وارد تب “Buy” شوید. میزان دلخواه خرید را در بخش “Amount” وارد کنید و در نهایت بر روی گزینه “Buy BTC” کلیک کنید.

پس از ثبت درخواست میتوانید منتظر بمانید تا سفارشتان تایید و تکمیل شود. همچنین برای بررسی سابقه خرید و سفارشات باز می توانید به بخش “Order History” مراجعه کنید.

پس از تکمیل خرید اگر قصد دارید دارایی خود را به کیف پول سیف پال انتقال دهید باید مجدد به بخش “Wallet” مراجعه کنید و با انتخاب گزینه “Withdrawal” جهت برداشت ارز اقدام نمایید. در این آموزش از ارز BNB برای مثال استفاده می شود.

در این مرحله برای انتقال ارز به کیف پول باید آدرس کیف پول، میزان ارز و شبکه مورد نظر را انتخاب و وارد نمایید. از طرفی در صورتی که اطمینان دارید کیف پول دارای تگ یا ممو است آن را درج نمایید و در انتها بر روی گزینه “Withdrawal” کلیک کنید.
نکته: از آنجا که برخی توکن ها ممکن است در چندین بلاک چین صادر شوند، لطفا اطمینان حاصل کنید که در این مرحله شبکه را صحیح انتخاب کرده اید. در غیر این صورت ممکن است کل دارایی از بین برود.

پسورد امنیتی خود را وارد نمایید و گزینه تایید ارسال ارز “Submit” را انتخاب نمایید تا برداشت با موفقیت انجام شود.

پاسخ به سوالات آیا من می‌توانم یک تریدر موفق شوم؟ متداول

بایننس ممکن است دسترسی آی پی ایران به کیف پول را محدود کند که در این صورت کاربران می توانند با استفاده از ابزارهای تغییر آی پی همچنان از این کیف پول استفاده نمایند. با این حال توصیه می شود در تمام مراحل استفاده از این کیف پول و یا ترید از آن حتما از وی پی ان و یا وی پی اس استفاده نمایید.

با توجه به این که حساب کاربران کیف پول در این صرافی فقط بر اساس کلید عمومی والت های آن ها ایجاد می شود و کاربران هیچ اطلاعاتی دیگری ارائه نمی دهند احتمال این کار بسیار کم است.

ادامه تحصیل یا کار؟ علم بهتر است یا ثروت؟

وقتی پای صحبت خیلی از آدما می نشینیم، جمله هایی مثل: بیخودی درس خوندم، اگر میرفتم سراغ کار، موفق تر بودم، دوستام که درس نخوندن، پولدار شدن و … می شنویم و سوالی که در دوره دبستان موضوع انشاء بود، دوباره مطرح می شود:

علم بهتر است یا ثروت؟

در این مقاله سعی می کنیم جواب سوالات مهمی را بدهیم. آیا واقعا علم بهتر از ثروت است؟ ادامه تحصیل یا بازار کار؟ کار یا دانشگاه؟ کنکور مجدد بعد از لیسانس یا نه؟ ادامه تحصیل یا سربازی؟ میخواهیم به همه این سوالات جواب بدهیم. این مقاله می تواند در انتخاب راه درست در زندگی به شما کمک کند.

چرا باید درس بخوانیم؟

خب در ۹۹٪ موارد کسی در ادامه تحصیل تا دیپلم‌ (یعنی پایان کلاس دوازدهم) شکی ندارد. البته که این اعتقاد دلایل محکمی پشت سر دارد. دلایلی مثل اینکه:

  • هر کدام از ما در مقاطع پایین تر در بعضی دروس، با مفاهیم و قراردادهایی آشنا می شویم که در زندگی کاربردی هستند یا به بهبود شرایط و کیفیت زندگی کمک می کنند. محاسبات ریاضی، جهات جغرافیایی (شمال، جنوب و…)، قوانین راهنمایی و رانندگی، حقوق شهروندی، حفظ طبیعت، روابط اجتماعی، شناخت انواع حاکمیت و … از جمله اینها هستند.
  • دانستن حداقل اطلاعات ادبی، تاریخی و … به شناخت هویت و شکل گرفتن شخصیت ما کمک جدی می کند.
  • با سوادی محدودی که از دروس مختلف بدست می آوریم، علاقه و شناخت نسبی به رشته و شغل مورد علاقه مان در آینده کم کم شکل می گیرد.

پس تا اینجا می توان پذیرفت که ادامه تحصیل تا پایان مقطع متوسطه دوم برای همه ما لازم است. بنابراین صحبت ما از اینجا به بعد درباره مقطع کارشناسی و تحصیلات تکمیلی، یعنی کارشناسی ارشد (فوق لیسانس) و دکتری تخصصی است.

حال از این سوال شروع می کنیم:

چرا درس میخوانیم؟

مد شدن

الف- چون همه درس میخوانند، ما هم درس می خوانیم. ما به دانشگاه می رویم، چون همه به دانشگاه می روند و از آنچه که مرسوم است، تبعیت می کنیم.

بیکاری

ب- راه حل دیگری به ذهن مان نمی رسد. اگر درس نخوانیم احساس بیکاری و بی فایدگی می کنیم. در واقع حس می کنیم درس خواندن شغل مان است و نمی دانیم اگر درس نخوانیم چه کاری باید بکنیم!

ادامه تحصیل یا سربازی؟

ج- اگر ادامه تحصیل ندهیم به سربازی می رویم. این فکری است که ذهن بسیاری از پسران را درگیر می کند. در واقع ادامه تحصیل برای عده کثیری، روشی برای به تاخیر انداختن خدمت سربازی است.

مقاله مرتبط: سربازی؛ اگر هنوز از سربازی می ترسید کلیک کنید

اجبار به درس خواندن، درس خواندن اجباری

د- زور! دلیل خیلی از ما برای درس خواندن این است که حتی جرات حرف زدن از ترک آیا من می‌توانم یک تریدر موفق شوم؟ تحصیل را هم پیش پدر و مادرمان نداریم. بعضی از پدر و مادرها از روی تجربه زور می گویند و بعضی ها از روی چشم و هم چشمی و …

اهداف کاری

ه- اهداف کاری داریم. اهدافی داریم که برای رسیدن به آنها باید مدرک خاصی داشته باشیم. استخدام در یک سازمان، ارگان یا ادامه دادن شغل پدری می تواند انگیزه خوبی برای ادامه تحصیل باشد.

لذت درس خواندن

و- درس میخوانیم چون از آن لذت می بریم. چون تشنه دانستن هستیم و با مطالعه درس یا درس هایی حالمان خوب می شود. از فکر کردن و مطالعه لذت می بریم.

مقاله مرتبط: تمرکز در مطالعه؛ اگر نمی دانید در هنگام مطالعه چگونه تمرکز کنید، کلیک کنید

واقعیت این است که برای ادامه تحصیل فقط دلایل «ه» و «و» منطقی بنظر می رسد. حالا چرا؟ می خواهیم درباره این صحبت کنیم که چرا نباید بی دلیل (یا با دلایل اشتباه) درس بخوانیم؟

دلایل ترک تحصیل یا وقفه تحصیلی

  • بی کیفیت درس می خوانیم.
  • بی علاقه درس می خوانیم.
  • وارد دانشگاه های با اعتبار پایین تر می شویم.
  • مدرکی با اعتبار نه چندان خوب دریافت می کنیم.
  • مدرک مان نیازهای شغلی مان را برآورده نمی کند.

و در نهایت، ما می مانیم و «مدرکی کم اعتبار»، «سوادی کم عمق»، «بخشی از عمر که هدر رفته» و «توقعی که به واسطه عنوان تحصیل کرده در خود ایجاد کرده ایم» که این مورد آخر باعث می شود به هر کاری و شرایطی هم تن ندهیم. گواه موارد بالا این است:

شهریه دانشگاه ها

الف- در بسیاری از کشورهای پیشرفته تحصیلات تا مقطع دیپلم برای همه رایگان و ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر با شهریه های سنگین همراه است. این موضوع باعث می شود که فقط کسانی که دلایل «ه» و «و» را دارند، به تحصیل ادامه دهند.

مقاله مرتبط: انتخاب رشته؛ برای دیدن شهریه دانشگاه ها کلیک کنید

تحصیلات تکمیلی

ب- حتی در مقاطع بالاتر از کارشناسی، شهریه به حدی آیا من می‌توانم یک تریدر موفق شوم؟ بالا می رود که دانشجویان برای پرداخت شهریه پس از پایان هر مقطع وقفه ای می اندازند تا کار کنند و پس اندازی جمع کنند

وقفه تحصیلی و مدرک گرایی

ج- دقیقا برخلاف آنچه که گفته شد در کشورمان به شکل مستمر مقاطع تحصیلی را پشت سر هم طی می کنیم و در نهایت به سن و سال حدود سی سال رسیده ایم و هنوز هیچ تجربه ای نداریم و از روابط اجتماعی و کاری سر در نمی آوریم. متاسفانه مدرک گرایی در ایران تبدیل به یک معضل اجتماعی شده است.

حالا می رسیم به این سوال که اگر ادامه تحصیل ندهیم، باید چه بکنیم؟

ادامه تحصیل یا کار

کسب و کار نوپا (استارتاپ)

اگر شرایط ایجاد یک کسب و کار کوچک را داریم، از شروع آن نترسیم. خیلی از ما ایده هایی در ذهن مان داریم که مطمئنیم در صورت پرورش آن، به نتایج خوبی می رسیم. شرایط لازم برای ایجاد یک کسب و کار کوچک، ایده ای خوب یا آیا من می‌توانم یک تریدر موفق شوم؟ معمولی، سرمایه ای اندک و پشت کار است. کسب و کار های نوپا را که استارتاپ نیز می نامند، در بعضی موارد حتی با سرمایه های نزدیک به صفر شروع می شوند. مثلا فرض کنید کسی که توانایی های برنامه نویسی، گرافیک و … را برای ایجاد یک وبسایت دارد، احتمالا راه اندازی آن، هزینه ای نزدیک به صفر برای او خواهد داشت.

  1. یادتان باشد اکثر ما کلی از این ایده ها داریم که بسیار خوب هستند و هیچ وقت آنها را عملیاتی نمی کنیم. پس فرصت را غنیمت بشمارید و شروع کار را به تعویق نیندازید.
  2. کسب و کارهای کوچک با سرمایه اندک شکل می گیرند و آینده روشنی به لحاظ مالی هم دارند، ولی نیازمند تلاش و صبر هستند. روی صبر تاکید می کنیم؛ به این معنی که این مدل کسب و کارها مثل راه اندازی یک مغازه نیستند که از روز اول مشتری داشته باشد

مهارت آموزی

مهارت کسب کنید. اگر هیچ ایده ای ندارید و حداقل سرمایه را برای کسب و کار تازه ای نیز ندارید، به دنبال کسب مهارت باشید. در دنیای امروز کسانی درآمد خوبی دارند که مهارت های مناسبی دارند و در آن مهارت شهرت پیدا کرده اند و جز بهترین ها هستند. در کسب مهارت نیز با خیال آسوده به سراغ علاقه تان بروید یا اگر در اطرافیان فرصتی مهیا شده آن را جدی بگیرید. از مهارت های فنی (مثل جوشکاری، لوله کشی، کابینت سازی، کاشی کاری، مکانیکی و …) گرفته تا مهارت های ظریف تر و هنری (مثل خطاطی، نقاشی، موسیقی و …) و یا حتی مهارت های دنیای جدید (مثل برنامه نویسی، گرافیک و …) همگی، شما را از داشتن یک شغل مطمئن با درآمد خوب مطمئن خواهند کرد.

تفاوت تجارت و بازرگانی با کسب و کار + فیلم

وضیعت تجارت الکترونیک در ایران

برای تمامی عبارت های تجارت یا بازرگانی و کسب و کار تعاریفی وجود دارد که با هم شرایط متفاوتی داشته باشند و هر کدام شکل کامل تری از زیرمجموعه خود شود.

تجارت، بازرگانی و کسب و کار

در رابطه با تجارت، بازرگانی و کسب و کار واژه های مختلفی وجود دارد که در قالب trade، commerce و business مطرح می ‌شود، خیلی از افراد می‌ گویند که ما بیزینسمن هستیم و وقتی توضیح می ‌دهند، می ‌بینیم که تریدر هستند و بیزینسمن نیستد. این ها واژه‌ هایی نیستند که مشابه هم باشند و تعاریف متفاوتی دارند، قبل از هر چیز لازم است که ما این تعاریف را بفهمیم، یاد بگیریم، بیشتر با آن ها آشنا شویم و بعد بفهمیم در حال حاضر داریم چه کاری انجام می دهیم.

trade یا تجارت

در واقع یک هدف دارد و به نوعی کوچکترین عضو و خرده ترین سطح در اقتصاد است، کسی که می‌ گوید من دارم تجارت می ‌کنم، در واقع دارد این موضوع را بیان می ‌کند که من دارم داد و ستد (خرید و فروش) می کنم و تمرکز اصلی در تجارت، همین خرید و فروش است و هیچ نقش و وظیفه دیگری ندارد. با گسترش فعالیت‌ ها، موضوعاتی مشابه commerce یا بازرگانی و business هم دارند مطرح می ‌شوند، اما تجارت را یک مقداری بیشتر و بهتر بشناسیم، در بازار داخل تعریف می کنیم تا همه مان بهتر بتوانیم این موضوع را درک کنیم.

در زمان ‌های گذشته و امروز هم ایرانی ها از این شیوه برای خرید و فروش و پولی که می‌ خواهند به دست بیاورند و سودهایی که مد نظرشان است استفاده می‌ کنند، کالایی را همراه خودشان به کشور دیگری می ‌برند یا بعضی از افراد که وارد کننده محصولات هستند و پولی دارند، به کشور دیگری می روند و می گویند ما متقاضی این جنس هستیم و می ‌خواهیم این کالا را به ما بدهید.

مالکیت کالا تا دیروز برای شخص فروشنده بود و از زمانی که من پول را پرداخت می ‌کنم مالکیت این کالا به من تعلق می ‌گیرد، اگر من به مغازه بروم و بگویم یک آبمیوه یا آب معدنی می خواهم، مالکیت این کالا در حال حاضر برای آن فروشنده و مغازه دار است ولی وقتی من پول را پرداخت می ‌کنم مالک آن کالا من می ‌شوم اما سوال اینجاست که آیا من مالک برند آن کالا شدم یا فقط مالک حالت مادی آن کالا شدم؟ پس حالت های مختلفی، وجود دارد قوانین و حقوق های مختلفی در رابطه با آن هست که نیاز است بدانید. پس منظور از تجارت همین است که یک پولی بدهیم و یک جنسی را دریافت کنیم، این ساده‌ ترین و پایین ترین سطح تجارت است که در بازار داخل هم خیلی زیاد از این شیوه استفاده می‌ شود ولی در بازارهای جهانی هم تقریباً اصلاً استفاده نمی ‌شود.

تجارت بین الملل چیست؟

اگر ما یک تعریفی از بازارهای جهانی و بازارهای بین ‌الملل کنیم شاید از نگاه شما این دو تا تعریف یکسان باشند در حالی که اینطور نیست، مثلاً ما وقتی می ‌گوییم بازارهای بین ‌الملل، فرض کنیم پراید یا سمند در ایران تولید می‌ شوند و یکسری از کشورها مثل عراق و سوریه مشتری این پراید یا سمند هستند، در واقع داریم به چند کشور محدود می فروشیم به این مدل تجارت، تجارت بین الملل می‌ گویند در واقع ما داریم این محصول را در بازارهای بین ‌المللی معرفی می کنیم و می فروشیم. بازارهای جهانی ولی وقتی برندهای معروف دنیا مثل گوشی اپل، برند زارا یا کوکاکولا را نام می‌ بریم، دیگر این محصول فقط مخصوص یک کشور نیست بلکه همه جهان از آن استفاده می ‌کنند، می بینید که در همه جای دنیا از برندهای پپسی و کوکاکولا بهره می گیرند پس این برند یک برند جهانی می ‌شود و حوزه فعالیت این شرکت حوزه جهانی است و یقینا پول ‌ها و سودهای بسیار بسیار بیشتری نسبت به آن افرادی که دارند تجارت های بین الملل خودشان را در دست می‌ گیرند، دارند.

بازرگانی یا commerce

تعریف بازرگانی چیست؟ وقتی در رابطه با بازرگانی صحبت می‌ کنیم باز تعاریفمان متفاوت خواهد شد همانطور که گفته شد در حالت تجارت فقط معامله مد نظر ما است یعنی خرید و فروش اتفاق بیفتد اما در حالت بازرگانی یک مقداری فعالیت ‌ها گسترده‌ تر می ‌شوند، شرکت ها، ارگان ها و سازمان ها برای این که بتوانند پول ‌های بیشتری به دست بیاورند به این موضوع فکر کردند که من از چه شیوه های دیگری می توانم بهره بگیرم تا بتوانم درآمدهای بیشتری به دست بیاورم. بازرگان ها و بازرگانی ها یک مقداری فعالیتشان گسترده ‌تر می ‌شود ولی حالت trade علاوه بر اینکه trade و معامله داد و ستد انجام می‌ دهند، بحث‌ های بیمه را هم مطرح می‌ کنند که بیمه و حمل و نقلش با چه کسی باشد؟ بحث روش های پرداخت به چه صورتی است؟ تبلیغاتش به چه شیوه ای باید باشند؟ اسناد و مدارکش باید به چه حالتی باشند؟ بحث مذاکره، ارتباط گرفتن و مکاتبه اداری مان به چه صورتی باشد تا بتوانیم با مشتری ها، فروشنده ها و تامین ‌کننده هایمان ارتباط بگیریم؟ همچنین بحث قرارداد ها مطرح می ‌شود. پس در بحث خرید و فروش وقتی شما آب معدنی خریداری می کنید یا می‌ خواهید یک کالایی را از یک کشور دیگری دریافت کنید، پول نقد دارید و وارد آن کشور می شوید، این مسائل بیمه و . دیگر در آنجا معنا پیدا نمی‌ کنند بلکه شما کالا را می گیرید و با هزینه خودتان و باربری که وجود دارد و هزینه ‌ای که پرداخت می کنید جنس را وارد کشور خودتان می کنید یا مشتری های شما هم به همین شیوه عمل می کنند اما در حالت commerce داستان یک مقداری متفاوت تر می شود.

business یا کسب و کار

بیزینس باز تعریف کلی تری است یعنی جدا از اینکه ما در بیزینس، commerce را هم داریم، سه حالت دیگری هم داریم در واقع در مجموع اگر بخواهیم به آیا من می‌توانم یک تریدر موفق شوم؟ بحث کسب و کار بپردازیم جدا از اینکه شما باید یک مجموعه تجاری و یک مجموعه بازرگانی باشید امور مالی شما هم تاثیرگذار است، حال اینکه امور مالی به چه مسائلی می پردازد واقعاً مهم است. گاهی اوقات واقعا برای ما مهم است که یک محصولی که خریداری می کنیم چقدر ریسک دارد؟ این پولی که ما می دهیم چه موقع بر می گردد؟ در تجارت، در حالت بازرگانی این مسائل زیاد مطرح نیست اما در کسب و کار آیا من می‌توانم یک تریدر موفق شوم؟ این موضوع خیلی مهم است که من چقدر باید سرمایه بگذارم؟ پول من چه موقع بازگشت خواهد داشت و اینکه سودهای من به چه صورتی خواهند بود؟ حتی نیروهای انسانی هم تاثیر گذار هستند. پس یک بحث، بحث مالی و امور مالی است که تاثیر گذار خواهند بود و بحث دوم بحث نیروهایی است که ما نیاز داریم، نیروهای انسانی و مدیریت کردن این نیروها، پروژه هایی که دستشان است را باید بتوانیم مدیریت کنیم. و جدا از این ها، بخش تولید هم در بحث کسب و کار مهم است خیلی از ما تولید کننده هستیم و الزاماً تاجر نیستیم و کارهای بازرگانی انجام نمی ‌دهیم، در حال حاضر فقط تولید می کنیم، وقتی تولید می کنیم می ‌دانیم که برای کار تولید چقدر سرمایه گذاشتیم، چقدر نیروی انسانی داریم، چقدر کارمند و کارگر در دفترمان است و فقط به همین مسائل می پردازیم.

اهمیت تجارت و بازرگانی

خیلی از تولید کننده های ما در ایران متاسفانه اصلا به بخش commerce و بخش بازرگانی و تجارت خودشان توجه ندارند و فقط تولید می ‌کنند، در انبارها ذخیره می کنند و از مردم می‌ خواهند که کسی بیاید محصولشان را خریداری کند. در دنیای اقتصاد، در بازارهایی که ارزهای شان به دلار است اعداد ناچیز است، وقتی ما می ‌گوییم ۳۰ هزار دلار، شاید کسی بگوید که پول خیلی زیادی است در حالی که حداقل حقوق یک کارمند یا کارگر ساده در کشورهای عربی و اروپایی 3000 دلار است که ۳000 دلار به تومان می شود ۳۰ میلیون تومان، وقتی ما می‌ گوییم یک کارگر معمولی در عراق ۳۰ میلیون تومان حقوق می گیرد همه ایرانی ها شاید بگویند چقدر حقوقش زیاد است در صورتی که هزینه هایشان هم یقیناً بالاتر است ولی اگر ما بتوانیم این 3000 و ۱000۰ هزار دلارهایی که دست تجار و بالاتر از این ها است را به دست بیاوریم و در ایران خرج کنیم یقیناً درآمدهای ایرانی‌ ها فضایی خواهد بود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.