آشنایی با انواع واگرایی و کاربردهای آن
آشنایی و تسلط به ابزارهای مختلف در بازار بورس، یکی از الزامات مهم در روند معاملات است. معاملهگران موفق معمولا با استفاده از ابزارها، سودهای قابل توجهی را کسب میکنند. واگرایی یکی از تکنیکها و ابزارهای پرطرفدار در بین تحلیلگران است. بسیاری از تحلیلگران با استفاده از تشخیص واگرایی در سهمهای گوناگون، سیگنال بورسی دریافت میکنند. در این مقاله قصد داریم بررسی کنیم که واگرایی چیست و چه انواعی دارد؟
واگرایی چیست؟
واگرایی یکی از ابزارهای تحلیلی در بازار بورس است که با استفاده از آن میتوان تغییر جهت روند سهم در بازار را تشخیص داد. واگرایی دارای انواع مختلفی است. واگرایی در اصل ماحصل تضاد حرکتی میان نمودار قیمتی سهم و اندیکاتور است. به عبارت دیگر، واگرایی اغلب در انتهای روند نزولی به وجود آمده و به معنی تمایل سهم برای تغییر جهت است. یکی از کاربردهای واگرایی در بازار بورس، شناسایی قیمت و سطوح حساس در روند معاملات سهم است. برای تشخیص واگرایی باید از اندیکاتورهای مختلف استفاده کنید. اندیکاتورMACD یکی از بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی است. دقت داشته باشید که برای این امر، میتوانید از سایر اندیکاتورها مانند RSI ، CCI و … استفاده کنید.
انواع واگرایی در بازار بورس
در این قسمت بررسی میکنیم که انواع واگرایی چیست و هر یک چه ویژگیهایی دارند:
واگرایی معمولی
واگرایی معمولی حاصل تناقض رفتاری بین نمودار قیمت و اندیکاتور در یک سهم است. دراین وضعیت، روند حرکت اندیکاتور با نمودار قیمتی سهم در خلاف جهت یکدیگر است. بعد از وقوع واگرایی معمولی، قیمت تغییر جهت میدهد. این واگرایی با نماد RD مشخص میشود که مخفف عبارت Regular Divergence است. واگرایی معمولی به دو دسته واگرایی مثبت و منفی تقسیم میشود.
واگرایی معمولی مثبت در کفها به وجود میآید. روند حرکت قیمت در این وضعیت نزولی است، در صورتی که اندیکاتور روند صعودی تشکیل میدهد که در نتیجه واگرایی معمولی مثبت به وجود میآید. واگرایی معمولی منفی هم در انتهای یک حرکت صعودی و در سقف قیمتی تشکیل میشود. در این وضعیت، روند حرکتی قیمت صعودی بوده ولی اندیکاتور رفتار نزولی به خود میگیرد که در نهایت واگرایی معمولی منفی به وجود میآید.
واگرایی مخفی
در پاسخ به سوال واگرایی چیست با انواع مختلفی برخورد میکنیم که یکی از آنها واگرایی مخفی نام دارد. واگرایی مخفی هنگامی رخ میدهد که قیمت سهم در حال اصلاح بوده و این روند ادامهدار باشد. نحوه عملکرد واگرایی مخفی بر خلاف واگرایی معمولی است چرا که در روند نزولی سهم با قلهها و در روند نزولی با درهها، میتوان واگرایی مخفی را در سهم تشخیص داد. این نوع واگرایی با نماد HD مشخص میشود که مخفف عبارت Hidden Divergenceاست. واگرایی مخفی به دو دسته واگرایی مثبت و منفی تقسیمبندی میشود.
واگرایی مخفی مثبت همیشه در انتهای روند صعودی سهم ایجاد میشود. روند حرکت اندیکاتور در این شرایط نزولی است ولی روند حرکتی نمودار قیمت سهم صعودی خواهد بود که در نهایت منجر به تشکیل واگرایی مخفی مثبت خواهد شد. واگرایی مخفی منفی بر خلاف واگرایی مخفی مثبت در انتهای روند نزولی سهم تشکیل میشود. برای تشخیص این نوع واگرایی در نمودار سهم، باید به تشکیل سقفها در روند نزولی سهم دقت داشته باشید.
واگرایی زمانی
در واگرایی زمانی باز شاهد تضاد حرکتی نمودار قیمت سهم با اندیکاتور هستیم اما ویژگی بارز این نوع واگرایی چیست؟ در واگرایی زمانی نیازی به ارزیابی رفتار اندیکاتور نخواهیم داشت، نکته مهم در این واگرایی، بررسی اصلاح روند در سهم است. واگرایی زمانی به دو دسته واگرایی معمولی و هوشمند تقسیمبندی میشود. «فیبوناچی زمانی» یکی از بهترین ابزارها برای تشخیص این نوع واگرایی در بازار بورس است. تفاوت میان واگرایی زمانی معمولی و هوشمند در جدول زیر قایل بررسی است.
انواع واگرایی زمانی
ویژگی واگرایی
نکات مهم
نوع پیش بینی
واگرایی زمانی معمولی
تعداد کندلهای فاز اصلاح بیشتر از تعداد کندلهای روند گام قبلی است
تمایلی به تغییر جهت روند در بازار وجود ندارد
ادامه روند قبلی
واگرایی زمانی هوشمند
تعداد کندلهای فاز اصلاح کمتر از تعداد کندلهای روند گام قبلی است
مقدار درصد اصلاح زمانی بیشتر از درصد اصلاح قیمتی است
ادامه روند قبلی
فیلتر واگرایی در بازار بورس
همانطور که میدانید، فیلترنویسی یکی از بهترین تکنیکهای معملاتی در بین معاملهگران است. سرمایهگذاران با استفاده از غلم فیلتر نویسی، میتوانند مشخصات سهمهای مختلف را به صورت لحظهای مشاهده و ارزیابی کنند. در نظر داشته باشید که فرایند تشخیص واگرایی هم از طریق فیلترنویسی امکانپذیر است. برای تشخیص واگرایی میتوانید از فیلترهای تعریف شده، در سایت مدیریت فناوری بورس تهران به نشانی tsetmc.com استفاده کنید. این فیلترها، سهمهایی که دارای پتانسیل ایجاد واگرایی دارند را به صورت همزمان نمایش میدهند.
کلام آخر
بازار بورس یکی از بهترین بسترهای سرمایهگذاری در کشور است. تقریبا تمام افراد بدون هیچ محدودیتی در این بازار فعالیت میکنند. یکی از مولفهها مهم سرمایهگذاری مطمئن در این واگرایی زمانی هوشمند بازار، آشنایی و آگاهی از ابزارهای مختلف است. «واگرایی» یکی از روشهای تشخیص موقعیتهای مناسب برای ورود به سهم است. واگرایی از انواع مختلفی تشکیل شده است و تحلیلگران بنا به اهداف و استراتژیهای خود، از این روشها برای کسب سود در بازار بورس استفاده میکنند. در این مقاله بررسی کردیم که واگرایی چیست و انواع مختلف آن چه ویژگیهایی دارند و چه نکاتی را به معاملهگران گوشزد میکنند؟
آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال
واگرایی یکی از پرکاربردترین ابزار تحلیل تکنیکال است. واگرایی در تحلیل تکنیکال به زمانی گفته می شود که قیمت سهم با اندیکاتور برخلاف هم حرکت می کنند، یعنی از هم دور می شوند و در واقع می توان گفت یکدیگر را تایید نمی کنند.
آموزش واگرایی واگرایی زمانی هوشمند واگرایی زمانی هوشمند در تحلیل تکنیکال بازار بورس
واگرایی چیست؟
واگرایی یکی از پرکاربردترین ابزار تحلیل تکنیکال است که در صورت وجود آموزش کافی و تمرین مناسب ابزار پرکاربردی به شمار می رود. واگرایی در تحلیل تکنیکال به زمانی گفته می شود که قیمت سهم با اندیکاتور برخلاف هم حرکت می کنند، یعنی از هم دور می شوند و در واقع می توان گفت یکدیگر را تایید نمی کنند.
به وجود آمدن واگرایی می تواند نشان دهنده ضعف یک روند باشد.
اگر واگرایی را درست تشخیص داده باشیم به احتمال زیاد سهم تغییر جهت می دهد.
از نظر روانشناسی می توان گفت دید این اتفاق در نمودار قیمت و اندیکاتور نشان دهنده این است که خریداران و فروشندگان در تصمیم خود دچار تردید هستند.
اندیکاتورهای کاربردی در این زمینه
از اندیکاتورهایی که برای شناسایی واگرایی در بورس استفاده می شود می توان از اندیکاتورهای مکدی (MACD)، آر اس آی (RSI)، سی سی آی (CCI)، استوک (stoch) و… نام برد.
انواع واگرایی
واگرایی به سه دسته واگرایی زمانی، واگرایی مخفی و واگرایی معمولی تقسیم می شود که مهم ترین آن واگرایی زمانی هوشمند ها واگرایی معمولی و واگرایی مخفی هستند.
هر کدام از واگرایی های مخفی و معمولی به دو دسته مثبت و منفی تقسیم می شوند.
واگرایی های مثبت باعث تغییر جهت رو به بالا و واگرایی های منفی باعث تغییر جهت رو به پایین می شود.
واگرایی معمولی یا Regular Divergence
حالتی از واگرایی است که هرگاه بین قیمت و اندیکاتور تناقض رفتاری وجود داشته باشد، شکل می گیرد.
در واقع در صورت وقوع این واگرایی، قیمت تغییر جهت می دهد. این واگرایی را با نماد RD نشان می دهند.
RD+: کفی پایین تر از کف قبلی در نمودار و کفی بالاتر از کف قبلی در اندیکاتور.
RD-: سقفی بالاتر از سقف قبلی در نمودار و سقفی پایین تر از سقف قبلی در اندیکاتور.
برای راحت تر شدن تشخیص می توان گفت در این مدل واگرایی ها اندیکاتور راستگو است.
واگرایی مخفی یا Hidden Divergence
واگرایی مخفی یا ”Hidden Divergence“ نوعی از واگرایی است که در آن نمودار قیمت با اندیکاتور اختلاف حرکت دارند و این نوع واگرایی در انتهای تحرکات اصلاحی روندها پدیدار می شود و نشان از بازگشت قیمت، ادامه روند و معاملات در کانال خود دارد. همچنین این واگرایی نیز به دو دسته مثبت منفی تقسیم می شود:
HD+: کفی بالاتر از کف قبلی در نمودار و کفی پایین تر از کف قبلی در اندیکاتور یا اسیلاتور
HD-: سقفی پایین تر از سقف قبلی در نمودار و سقفی بالاتر از سقف قبلی در اندیکاتور.
در این دسته از واگرایی ها چارت راستگو است.
بیشتر بخوانید: اندیکاتور چیست و چه کاربردی در تحلیل دارد؟
واگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال (TD)
واگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال زمانی به وجود می آید که بین قیمت و زمان تضاد وجود داشته باشد. واگرایی زمانی در بورس در یک روند اصلاحی به وجود می آید. واگرایی زمانی در بورس زمانی به وجود می آید که در یک روند اصلاحی نمودار قیمت نسبت به روند قبلی خود ضعف نشان می دهد.
برای این که بتوانیم با استفاده از واگرایی زمانی در بورس معاملات موفقی داشته باشیم باید زمانی که قدرت خریداران زیاد است خرید خود را انجام دهیم و زمانی که قدرت فروشندگان زیاد است از خرید سهم اجتناب کرده و نسبت به فروش اقدام کنیم.
برای اینکه استراتژی موفقی در واگرایی زمانی داشته باشیم باید در زمانی که سرمایه گذاران قدرتمند معاملات خود را انجام می دهند خرید خود را تکمیل کنیم و به عبارتی در جهت روند بازار بورس حرکت کنیم.
واگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال با استفاده از فیبوناچی زمانی انجام می شود و با علامت (TD) نشان داده می شود.
واگرایی زمانی در بورس به واگرایی زمانی معمولی و واگرایی زمانی هوشمند تقسیم بندی می شود.
بیشتر بخوانید: آموزش و نحوه استفاده از اندیکاتور استوک استیک (stochastic) در تحلیل
محدودیتهای استفاده از واگرایی
واگرایی در تمامی بازگشت روندها اتفاق نمیافتد؛ بنابراین از دیگر اشکال کنترل ریسک یا تحلیلهای دیگر باید در کنار واگرایی استفاده کرد.
همچنین هنگامی که واگرایی رخ میدهد، به این معنا نیست که قیمت بازگشت خواهد داشت.
واگرایی ممکن است مدتی طولانی طول بکشد، بنابراین انجام معاملات صرفا بر اساس واگرایی ممکن است به ضرر قابلتوجهی منتهی شود. زیرا احتمال دارد قیمت آنطور که انتظار میرود واکنش نشان ندهد.
امیدواریم مطلب آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال برای شما عزیزان مفید بوده باشد.
0 تا 100 انديکاتور cci در بازار بورس به زبان ساده
ابزارهای متنوعی در بازار بورس وجود دارد که به سرمایهگذاران کمک میکنند تا باتوجه به شرایط بهترین تصمیم را داشته باشند، برخی از این ابزارها، اندیکاتورها هستند که نشان میدهند بهتر است در هر لحظه چه سهمی را بفروشیم و چه سهمی را خریداری کنیم. یکی از معروفترین آنها، اندیکاتور cci است که به آن شاخص کانال کالا هم میگویند. اگر میخواهید با اندیکاتور cci به زبان ساده آشنا شوید، این مطلب برای شما نوشته شده است.
اندیکاتور cci چیست؟
اندیکاتور CCI ، (Commodity Channel Indicator) حدود 40 سال پیش توسط فردی به نام دونالد لمبرت ایجاد شد. لمبرت که خود یک معاملهگر بود، این اندیکاتور را به وجود آورد تا از آن برای تحلیل مبادلات کالایی در بورس استفاده کند. اندیکاتور cci در واقع یک اندیکاتور نوسان است که بین دو کران بالا و پایین، محدوده مشخص میکند. همچنین، این شاخص بر پایه شتاب (Momentum) است و تمرکز خاصی بر روی قدرت روند اخیر قیمت دارد.
در واقع، هدف اصلی اندیکاتور cci این است واگرایی زمانی هوشمند که هنگام افزایش ارزش یک دارایی سرمایهای بیشتر از ارزش واقعیاش و به اصطلاح بیش از خرید آن سرمایه، سرمایهگذاران را آگاه کند. این اندیکاتور در هنگام کاهش قیمت یک سرمایه، نسبت به قیمت اصلی و به عبارتی در زمان بیش فروش نیز چنین کاربردی دارد.
سازنده این اندیکاتور در ابتدا آن را برای تشخیص تغییرات دورهای در کالاها بهوجود آورده بود، درصورتی که از آن میتوان در شاخصها و صندوقهای قابل معامله یا ETF ها هم استفاده کرد. توجه داشته باشید که برخلاف نام این اندیکاتور، در بازارهای مختلف کاربرد دارد و فقط محدود به بازار کالا نیست.
فرمول اندیکاتور cci
برای محاسبه cci باید به روزترین قیمتهای میانگین را در فرمول جایگذاری کنید. همچنین، در این فرمول باید اعداد منفی را مثبت (قدرمطلق در ریاضی) در نظر بگیرید.
(قیمت معمولی - میانگین متحرک ساده) / (0.015 x میانگین انحراف) = اندیکاتور cci
این فرمول به زبان ریاضی به این صورت است:
منظور از price قیمت واقعی دارایی، MA میانگین متحرک و D میانگین انحراف است. ضریب 0.0015 در این فرمول عدد ثابت لمبرت شناخته میشود. از این ضریب استفاده میشود تا نتیجه نهایی عددی بین 100+ تا 100- بهدست آید. 70 تا 80 درصد مقادیر بین این بازه قرار میگیرند که مقدار قرار گرفتن آنها در این بازه، به تعداد دورهها بستگی دارد.
نوع محاسبه اندیکاتور cci
امروزه پلتفرمهای بسیاری وجود دارند که اندیکاتور cci را محاسبه میکنند، اما درک نحوه محاسبه آن میتواند برای همه سرمایهگذاران مفید باشد. در محاسبه cci، ابتدا باید مشخص کنید که میخواهید چه تعداد دوره را با این شاخص تحلیل کنید. به طور معمول، از 20 دوره استفاده میشود، چرا که استفاده از دورههای کمتر منجر به ناپایداری و نوسان شاخص میشوند. اما هر چه میزان دورهها بیشتر باشد، خطای محاسباتی کمتر خواهد بود.
فرض میکنیم که تعداد دورههای مورد نظر 20 است. سپس، باید قیمت بالا، قیمت پایین و قیمت بسته شدن را برای 20 دوره محاسبه کنید تا قیمت نمونه را بهدست آورید. بعد از آن، 20 دوره میانگین متحرک قیمت نمونه را با جمع کردن 20 قیمت نمونه آخر و تقسیم آن بر 20 محاسبه کنید. در آخر، انحراف از میانگین را با کم کردن میانگین متحرک از قیمت نمونه برای 20 دوره آخر به دست آورید.
کاربردهای اندیکاتور cci
اندیکاتورها به تنهایی نمیتوانند ملاک خوبی برای تصمیمگیری باشند، اما سیگنالهای ارائه شده توسط آنها در تصمیمگیری سرمایهگذاران بسیار تاثیر گذار است. از جمله سیگنالهای ارائه شده توسط اندیکاتور cci میتوان به شناسایی نقاط اشباع خرید و فروش اشاره کرد. زمانی که cci در نمودار از محدوده 100+ به سمت پایین حرکت میکند ، نشاندهنده روند نزولی و به معنای سیگنال فروش است. در عوض، هنگام قرار گرفتن آن در بالای محدوده 100- ، سیگنال خرید صادر میشود.
همچنین، این اندیکاتور تغییرات مسیر حرکت قیمت دارایی را بررسی میکند. هنگام گاوی (صعودی) بودن بازار مثبت است، و هنگام خرسی (نزولی) بودن بازار، منفی است. البته، به جز مواردی که در روند سهم واگرایی وجود داشته باشد. علاوه بر آن، شکست خط روند اندیکاتور cci هم میتواند بسیار مفید باشد. این شکست میتواند تغییر روند سهم و شروع روند صعودی جدید را نشان دهد.
واگرایی در اندیکاتور cci چگونه است؟
واگرایی در نمودارها و روندها نشاندهنده تضعیف آن روند است. این موضوع در اندیکاتور cci یک ابزار بسیار قدرتمند محسوب میشود، چرا که میتواند تایید ادامه روند یا بازگشت آن را نشان دهد. واگرایی زمانی اتفاق میافتد که قیمت و اندیکاتور در دو جهت متفاوت حرکت کنند. درصورتی که قیمت درحال افزایش و CCI درحال کاهش باشد، نشان میدهد که خط روند ضعیف است. به واگرایی، دوگانگی هم میگویند واگرایی زمانی هوشمند که یک سیگنال ضعیف در معاملات محسوب میشود. اما درصورتی که در بلند مدت این وضعیت برقرار باشد، هشدار جدی برای معاملهگران است به این معنا که قیمتها در حال معکوس شدن هستند.
البته واگرایی در اندیکاتور cci همیشه به معنای معکوس شدن قیمتها نیست. سرمایهگذاران میتوانند از این طریق بازه حد ضرر خود را کوچکتر کنند.
اندیکاتورهای کاربردی در بورس
جمعبندی
گرچه اندیکاتورها به تنهایی نمیتوانند ملاک خوبی در تصمیمگیری باشند، اما درک آنها، به خصوص شناخت اندیکاتور cci میتواند، تا حد زیادی به سرمایهگذاری و کاربران در بورس کمک کند. این اندیکاتور با ارائه سیگنالهای مفید و نمایش نقاط اشباع خرید و نقاط اشباع فروش، جزء مفیدترین ابزارها در بورس شناخته میشود. درصورتی که هرگونه سوال در مورد اندیکاتور cci دارید، حتما برای ما بنویسید.
سوالات متداول
اندیکاتور cci چیست؟
اندیکاتور cci در واقع یک اندیکاتور نوسان است که بین دو کران بالا و پایین، محدوده مشخص میکند. برای آشنایی بیشتر و یادگیری نحوه کارکرد این اندیکاتور، مقاله بالا را مطالعه کنید.
واگرایی در اندیکاتور cci چگونه است؟
واگرایی زمانی اتفاق میافتد که قیمت و اندیکاتور در دو جهت متفاوت حرکت کنند. درصورتی که قیمت درحال افزایش و CCI درحال کاهش باشد، نشان میدهد که خط روند ضعیف است. البته، واگرایی در اندیکاتور cci همیشه به معنای معکوس شدن قیمتها نیست. سرمایهگذاران میتوانند از این طریق بازه حد ضرر خود را کوچکتر کنند.
کارگزاری هوشمند رابین
کارگزاری فارابی
این مقاله به کوشش نگار پورجواد و دیگر اعضای تیم نظارت تولید شده است. تکتک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در بهبود کیفیت وب فارسی داشته باشیم.
هر آنچه که لازم است درباره واگرایی در تحلیل تکنیکال بدانید
بسیاری از معاملهگران یا از اهمیت واگرایی بی اطلاع هستند یا نمیتوانند مفهوم واگرایی در تحلیل را با اندیکاتور نوسانگر به طور دقیق اعمال کنند. ما در مقاله حاضر، شما را با مفهوم Divergence در تحلیل آشنا میکنیم و یکسری قوانین ساده را برای شناسایی این معیار ارائه میدهیم.
واگرایی چیست؟
واگرایی (Divergence) زمانی است که قیمت دارایی در جهت مخالف آنچه یک شاخص فنی نشان میدهد، حرکت میکند. هنگامی که یک سهام در حال واگرایی است، نشان دهنده روند ضعیفتر قیمت و شروع یک معکوس است.
به طور کلی دو نوع واگرایی وجود دارد که عبارتند از:
- واگرایی صعودی زمانی است که قیمت به سمت پایین حرکت میکند اما اندیکاتور میچرخد و به سمت بالا میرود
- واگرایی نزولی زمانی است که قیمت در حال حرکت بالاتر است اما نشانگر به سمت پایین میرود
منطق پشت Divergence در تحلیل قیمت بازار این است که این اندیکاتور، کاهش سرعت حرکت قیمت را نشان میدهد. بنابراین حرکت قیمت، اغلب قبل از خود قیمت تغییر میکند. به این فکر کنید که اگر یک بشقاب پرنده را در یک باد شدید بیندازید، بشقاب برای مدتی خلاف باد میرود، سپس سرعتش کم میشود و در نهایت تغییر جهت میدهد و همراه با باد پرواز میکند.
منظور از واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟
در طول تجزیه و تحلیل تکنیکال واگرایی شاخصی از حرکت مثبت یا منفی قیمت است. برای واگرایی مثبت، قیمت یک دارایی به پایینترین سطح جدید کاهش مییابد، در حالی که شاخصی که این دارایی را ردیابی میکند، الگوهای صعود را نشان میدهد.
از سوی دیگر، واگرایی منفی زمانی است که قیمت دارایی به بالاترین سطح جدید صعود میکند، در حالی که اندیکاتور، مانند یک نوسان ساز، یک اوج پایینتر را تشکیل میدهد یا شروع به نشان دادن علائمی از کند شدن میکند، مانند شروع یک روند نزولی.
به طور کلی، معاملهگران از واگرایی در تحلیل برای دو هدف استفاده میکنند:
- ارزیابی تحرکات قیمت دارایی
- ارزیابی احتمال وقوع یک معکوس
اگر قیمت سهام و ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال – مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) – در یک جهت حرکت کنند، نشان دهنده افزایش تحرکات قیمت است. با این حال، اگر قیمت سهام در حال افزایش باشد اما RSI کندتر افزایش پیدا کند – واگرایی منفی خواهد بود – این سیگنالی است که نشان میدهد روند صعودی همراه با پتانسیل برگشت، شروع به تضعیف کرده است.
از آن زمان به بعد، معاملهگر احتمالا تعیین میکند که چه زمانی توقفات ضرر یا محدودیتهایی را برای خروج از موقعیت خود تعیین کند. برای واگرایی مثبت، قیمت سهام پایین میآید، در حالی که ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال پایینترین سطح را نشان میدهد، که ممکن است نشانههایی از بازگشت بالقوه روند صعودی را ابراز کند. از چنین نقطهای، معاملهگران احتمالا تصمیم میگیرند که چه زمانی وارد یک موقعیت شوند، قبل از اینکه تکانه شروع به افزایش کند.
منظور از تحرکات قیمت چیست؟
حرکت قیمت با طول نوسانات قیمت اندازهگیری میشود. هر نوسان قیمت توسط یک محور ایجاد میشود که میتواند منجر به نوسانات بالا یا پایین شود. یک نوسان تکانه قوی با یک شیب تند با مدت طولانی مشخص میشود، در حالی که یک حرکت ضعیف به سمت بالا میتواند با شیب کم عمق با مدت زمان کوتاهتر نشان داده شود.
نوسانات طولانیتر به سمت بالا نشان میدهد که حرکت در حال افزایش است، در حالی که نوسانات کوتاهتر به سمت بالا، نشانه حرکت و قدرت ضعیفتر است.
کدام شاخص برای Divergence در تحلیل تکنیکال بهتر عمل میکند؟
هیچ شاخص مطلقی برای واگرایی معاملات وجود ندارد. هر شاخص فنی مزایا و مشکلات خاص خود را دارد. ما در ادامه سه شاخص محبوب را پوشش خواهیم داد: RSI، MACD و Stochastic.
استراتژی معاملات RSI برای واگرایی در تحلیل
اندیکاتور RSI یک اندیکاتور مومنتوم است که به عنوان یک نوسانگر بین ۰ تا ۱۰۰ در زیر نمودار کندل استیک ترسیم شده است و به عنوان اندیکاتور زیرین شناخته میشود. RSI با میانگین سود و زیان قیمت در ۱۴ دوره قبل محاسبه میشود. این اندیکاتور توسط جی.ولز وایلدر جونیور در کتاب خود با عنوان «مفاهیم جدید در سیستمهای تجاری فنی» ایجاد شد.
این اندیکاتور یک خط صاف ایجاد میکند که تمایل به ردیابی روند قیمت دارد واگرایی زمانی هوشمند و به خوبی به معاملات واگرایی کمک میکند. وقتی روی تنظیم پیشفرض ۱۴ دوره تنظیم میشود، نشانگر RSI مقادیر کمی از خرید و فروش بیش از حد را نشان میدهد. این بدان معنا است که وقتی صحبت از کاربرد واگرایی به عنوان سیگنال معاملاتی میشود، سیگنالهای کمتری وجود دارد؛ اما زمانی که رخ میدهند قابل اعتمادتر هستند.
استراتژی معاملاتی MACD برای واگرایی در تحلیل
MACD یک شاخص تکانهای است که در محیطهای دنبالکننده روند به بهترین شکل استفاده میشود. نشانگر روند یک خط سیگنال و همچنین یک هیستوگرام را ترسیم میکند که تفاوت بین دو میانگین متحرک را نشان میدهد. میانگینهای متحرک با پیشرفت روند و در نهایت معکوس شدن، همگرا و واگرا میشوند.
هیستوگرام بصری به خوبی به واگرایی معاملات کمک میکند، اما وقتی یک «نقطه نوسان» جدید ایجاد شده باشد، کمتر قابل تفسیر است. هیچ منطقه از پیش تعریف شدهای برای خرید و فروش بیش از حد در MACD وجود ندارد، بنابراین تصمیمگیری در مورد اینکه کدام سیگنالهای تجاری روند به اندازه کافی قابل اعتماد هستند، دشوارتر است. این را میتوان با استفاده از پیکهای قبلی در MACD به عنوان استفاده موثر از آنها به عنوان مناطق حمایت و مقاومت برطرف کرد. از آنجایی که MACD به بهترین وجه در محیطهای پرطرفدار استفاده میشود، سیگنالهای نادرست زیادی را تولید میکند.
استراتژی معاملاتی Stochastic برای واگرایی در تحلیل
Stochastic یک اندیکاتور تکنیکی مومنتوم است که با مقایسه آخرین قیمت بسته شدن با محدوده قیمتهای قبلی در ۱۴ دوره گذشته کار میکند.
استوکاستیک شاخص حساستری است، به این معنی که سیگنالهای بیشتری از Divergence در تحلیل را ارائه میکند و در نتیجه فرصتهای معاملاتی بیشتری را ارائه میدهد، اما این به معنای سیگنالهای نادرست بیشتری نیز میباشد.
آیا واگرایی معاملات سودآور است؟
بله، اما نه همیشه! ما باید به یاد داشته باشیم که اندیکاتورها عملکرد قیمت را فیلتر میکنند. این فیلتر میتواند به ما کمک کند تا بسته به تنظیم معاملات خود، بر روی آنچه مهم است تمرکز کنیم یا آنچه مهم است را از دست بدهیم.
مزیت اصلی استفاده از واگرایی به عنوان یک سیگنال معاملاتی برای نحوه زمانبندی ورود معاملات این است که قبل از تغییر روند قیمت، سیگنال را ارائه میدهد. این سیگنال اولیه، قیمت ورودی بهتری برای تجارت به معاملهگر میدهد.
نقطه ضعف استفاده از واگرایی به عنوان بخشی از یک سیستم معاملاتی خوب این است که میتواند «سیگنالهای نادرست» بدهد. همانطور که از نام آن پیدا است، این زمانی است که اندیکاتور تغییر جهت میدهد اما روند قیمت همانطور که نشانگر پیشنهاد میکند معکوس نمیشود. این اغلب زمانی اتفاق میافتد که اندیکاتور در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش باشد. به این ترتیب خواهیم دید که حرکت روند تضعیف خواهد شد اما روند همچنان در تدبیر باقی میماند.
واگرایی در مقابل تأیید
تفاوت بین واگرایی و تأیید در این است که واگرایی در تحلیل به معاملهگر میگوید که قیمت سهام و اندیکاتور فنی سیگنالهای مخالف ارائه میدهند، در حالی که تأیید زمانی است که اندیکاتور و قیمت دارایی سیگنالهای یکسانی را نشان میدهند.
هر دو در دورههای زمانی مختلف در طول معاملات مورد استفاده قرار میگیرند. تایید زمانی مهم است که یک معاملهگر وارد موقعیتی شود تا اطمینان حاصل کند که تصمیم آنها با تجزیه و تحلیل فنی مناسب اثبات شده است. همچنین، از آن برای تعیین اینکه آیا حرکت قیمت احتمالا ادامه خواهد داشت یا خیر استفاده میشود.
محدودیتهای Divergence در تحلیل
هنگام تعیین یک روند معکوس، استفاده از واگرایی به عنوان یک شاخص مستقل، پیشنهاد نمیشود. مهم است که شاخصها را با سایر تکنیکهای تحلیل تکمیل کنید تا الگوهای برگشت را مجدداً تأیید کنید. حتی اگر الگوهای واگرا شروع به رخ دادن کنند، این تضمین نمیکند که قیمت به زودی معکوس شود.
از آنجایی که واگرایی میتواند در یک دوره زمانی طولانی مدت اتفاق بیفتد، اگر قیمت دارایی طبق پیشبینی حرکت نکند، استفاده از آن به عنوان یک ابزار مستقل برای پیشبینی موقعیت خروج یا ورود میتواند منجر به بسیاری از فرصتهای از دست رفته و زیانهای تحقق نیافته یا تحقق یافته شود.
چگونه میتوان بروز یک واگرایی در تحلیل تکنیکال را تایید کرد؟
برخی از تکنیکهای آزمایش شده برای کاهش تعداد سیگنالهای غلط و بهینه سازی تعداد معاملات سودآور وجود دارد. فراتر از واگرایی، برای کمک به تصمیمگیری معاملاتی، باید از موارد زیر برای تایید یک معکوس استفاده کرد:
- خطوط روند
- سطوح پشتیبانی
- سطوح مقاومت
سیگنالهای Divergence در تحلیل را فقط در جهت روند بلند مدت یا به طور متناوب در یک بازار جانبی محدود اتخاذ کنید. به عنوان مثال در یک بازار نزولی، فقط سیگنالهای RSI نزولی را دریافت کنید و در بازار صعودی فقط سیگنالهایی را برای خرید از RSI دریافت کنید.
همیشه منتظر بمانید تا شمعی که واگرایی را تایید میکند، بسته شود. نشانگرها با توجه به وضعیت فعلی شمع، سیگنالی را ارائه میدهند. اگر شمع به طور متفاوت بسته شود، سیگنال معاملاتی ناشی از واگرایی، میتواند به همان سرعتی که ظاهر شد ناپدید شود.
از اندیکاتورهای دیگر برای تأیید سیگنال مانند سطوح حمایت و مقاومت، اعداد گرد، نقاط محوری یا الگوی معاملاتی اقدام قیمت استفاده کنید.
۹ قانون برای تشخیص واگرایی در تحلیل تکنیکال
معاملهگران در واگرایی زمانی هوشمند تلاش برای تعیین اینکه آیا روند ضعیفتر میشود یا نه، از واگراییها استفاده میکنند که ممکن است منجر به معکوس شدن یا ادامه روند معاملاتشان شود. قبل از اینکه به سراغ پلتفرم معاملاتیتان بروید و شروع به جستجوی واگراییهای احتمالی کنید، به این ۹ قانون جالب برای واگراییهای معاملاتی نگاهی بیندازید. به شما اطمینان میدهیم که با آموزش طرز استفاده از آنها، تصمیمات معاملاتی بهتری خواهید گرفت.
۱. از موجود بودن واگرایی اطمینان حاصل کنید
برای اینکه واگرایی وجود داشته باشد، قیمت باید یکی از موارد زیر را تشکیل دهد:
- ایجاد قلهای بالاتر از قله قبلی
- ایجاد درهای پایینتر از دره قبلی
- تشکیل دو قله
- تشکیل دو دره
با رخ دادن یکی از این ۴ سناریو، حتی احتیاج ندارید که زحمت نگاه کردن به یک اندیکاتور را هم به خود بدهید. اگر متوجه شدید که این شرایط مهیا نیست، بدانید که شما در حال معامله یک واگرایی نیستید.
۲. روی اوج و فرودهای متوالی خطوطی بکشید
بسیار خوب، حالا که اقدامی انجام دادید (اقدام قیمت اخیر) به آن نگاه کنید. به یاد داشته باشید، شما فقط یکی از چهار چیز را میبینید: یک قله بالاتر، یک قله هم سطح بالا، یک دره پایینتر، یا یک دره هم سطح پایین. حالا یک خط از آن اوج یا فرود به سمت قله یا دره قبلی بکشید. این خط باید در قله/ دره اصلی به صورت متوالی قرار بگیرد. اگر بین دو اوج/ فرود بزرگ، برآمدگی یا شیب کوچکی دیدید، بهتر است آن را نادیده بگیرید.
۳. فقط قلهها و درهها را به هم متصل کنید
برای تشخیص واگرایی در تحلیل، هنگامی که مشاهده کردید دو قله ایجاد شده است، کافی است که آنها را به هم وصل کنید. اگر دو دره ساخته شده بود، شما درهها را به یکدیگر وصل میکنید.
۴. مراقب عکسالعملهای قیمت باشید
بنابراین شما یا دو قله یا دو دره را با یک خط روند به هم وصل کرده اید. اکنون به اندیکاتور فنی ترجیحی خود نگاه کنید و آن را با عملکرد قیمت مقایسه کنید. از هر شاخصی که استفاده میکنید، به یاد داشته باشید که صعود و نزول آن را با هم مقایسه میکنید. فراموش نکنید که برخی از شاخصها مانند MACD یا Stochastic دارای خطوط متعددی هستند که همگی روی یکدیگر قرار دارند.
۵. با نوسانات بالا و پایین خود، سازگار باشید
اگر خطی را رسم میکنید که دو اوج را روی قیمت به هم وصل میکند، باید خطی بکشید که این دو اوج را نیز روی نشانگر به هم متصل میکند. همینطور برای فرود نیز اگر خطی را رسم میکنید که دو نقطه پایین را در قیمت به هم وصل میکند، باید خطی بکشید که دو پایین روی نشانگر را به هم متصل میکند. آنها باید با همدیگر مطابقت داشته باشند!
۶. نوسانات قیمت و نشانگر را در تراز عمودی نگه دارید
اوج یا فرودهایی که در نشانگر شناسایی میکنید، باید آنهایی باشند که بهطور عمودی با اوج یا فرودهای قیمت در یک راستا قرار گیرند. تراز عمودی را با صعود و نزولهای نوسانی قیمت و اندیکاتور مورد استفادهتان حفظ کنید.
۷. برای تشخیص واگرایی در تحلیل، شیبها را تحت نظر داشته باشید
Divergence در تحلیل فقط در صورتی وجود دارد که شیب خط اتصال دهنده بالا/پایین نشانگر با شیب قیمت اتصالات خط بالا/پایین متفاوت باشد. شیب باید به صورت یکی از این موارد باشد: صعودی (بالا رفتن) نزولی (پایین آمدن) صاف (هم سطح).
۸. اگر واگرایی رخ داده است، واگرایی بعدی را زیر نظر بگیرید
اگر واگرایی را مشاهده کردید اما متوجه شدید که قیمت از قبل معکوس شده است و برای مدتی در یک جهت حرکت کرده است، واگرایی باید انجام شده تلقی شود. شما این دفعه قایق را از دست داده اید. اکنون تنها کاری که میتوانید انجام دهید این است که منتظر بمانید تا یک نوسان دیگر بالا/پایین شکل بگیرد و جستجوی واگرایی خود را از نو شروع کنید.
۹. یک قدم به عقب برگردید
سیگنالهای Divergence در تحلیل که در بازههای زمانی طولانیتری رخ میدهند، از دقت بیشتری برخوردار هستند. به این ترتیب سیگنالهای غلط کمتری دریافت میکنید. این به معنای معاملات کمتر است، اما اگر تجارت خود را به خوبی ساختار دهید، پتانسیل سود شما میتواند بسیار بزرگ باشد.
واگرایی در بازههای زمانی کوتاهتر، بیشتر اتفاق میافتد اما کمتر قابل اعتماد هستند. ما توصیه میکنیم فقط در نمودارهای ۱ ساعته یا بیشتر به دنبال واگرایی باشید. معاملهگران دیگر از نمودارهای ۱۵ دقیقهای یا حتی سریعتر استفاده میکنند. در آن بازههای زمانی، سروصدای زیادی در بازار معاملات وجود دارد، بنابراین ترجیح ما این است که از آن دور بمانیم.
اگر میخواهید به طور جدی معاملاتتان را با استفاده از واگرایی در تحلیل در نظر بگیرید، باید این ۹ قانون را رعایت کنید. با پیروی از این قوانین، شانس ایجاد واگرایی که منجر به معاملات سودآور میشود را برای خود به طور چشمگیری افزایش خواهید داد.
اکنون میتوانید نمودارها را اسکن کنید و ببینید آیا میتوانید برخی از واگراییهایی را که در گذشته اتفاق افتاده است، به عنوان یک راه عالی برای شروع به ارتقای مهارتهای واگرایی خود ببینید یا نه!
واگرایی روشی است که در تحلیل تکنیکال زمانی که جهت یک اندیکاتور فنی، معمولا نوعی نوسانگر از روند کلی قیمت «واگرا» میشود، استفاده میشود. به عبارت دیگر، اندیکاتور در جهت مخالف قیمت شروع به حرکت میکند و نوسانگر معاملاتی سیگنال احتمالی معکوس شدن روند را ارائه میدهد.
الگوهای واگرایی در تحلیل نشان میدهد که یک معکوس به زودی در راه است و احتمال آن بیشتر میشود، اما این یک تغییر فوری نیست. هرچه واگرایی بیشتر قابل مشاهده باشد، احتمال برگشت آن بیشتر میشود. در اینجا چند دستورالعمل وجود دارد که توصیه میکنیم آنها را مد نظر قرار دهید:
واگرایی چیست؟ – تعریف واگرایی و کاربردهای آن
واگرایی زمانی اتفاق میافتد که قیمت یک دارایی (مثل رمزارز) در خلاف جهت یک اندیکاتور تکنیکال، مثل یک اوسیلاتور یا دیگر دادههای تحلیلی مربوطه حرکت میکند. واگرایی به شما هشدار میدهد که قیمت (روند) جاری در حال تضعیف است و در برخی موارد، ممکن است منجر به تغییر جهت قیمت شود.
واگرایی بر دو نوع است: مثبت و منفی. واگرایی مثبت، دلالت بر امکان بالارفتن قیمت دارد. واگرایی منفی، نشانهای بر امکان پایینتر رفتن قیمت است.
دایورجنس یا واگرایی، ممکن است بین قیمت یک دارایی و تقریباً تمام دادهها یا اندیکاتورهای تکنیکال یا فاندامنتال آن رخ دهد. ولی عموماً فقط معاملهگران تکنیکال از واگرایی استفاده میکنند تا موقعیتهایی را که جهت قیمت در حال عوض شدن است، تشخیص دهند.
واگرایی مثبت، بر این واقعیت دلالت دارد که به زودی قیمت حرکت خود را به سمت موقعیتهای بالاتر شروع واگرایی زمانی هوشمند میکند. این نوع واگرایی زمانی اتفاق میافتد که قیمت به سمت پایین حرکت میکند ولی یکی از اندیکاتورهای تکنیکال، به سمت بالا حرکت میکند و سیگنال حرکت گاوی را انتقال میدهد.
واگرایی منفی، به پایین رفتن قیمت در آینده دلالت دارد. این نوع واگرایی زمانی رخ میدهد که قیمت به سمت بالا حرکت میکند ولی یکی از اندیکاتورهای تکنیکال، به سمت پایین حرکت میکند و نشانهایست بر یک حرکت خرسی در قیمت.
واگرایی به تنهایی نمیتواند مبنای تصمیمگیری معاملهگر باشد، چرا که هیچگونه سیگنالی مبنی بر معامله زمانی ارائه نمیدهد. ممکن است واگرایی مدت زمان مدیدی به حیات خود ادامه دهد ولی هیچ تغییر جهتی در قیمت رخ ندهد.
این گونه نیست که در تمام مواردی که جهت واگرایی زمانی هوشمند قیمت تغییر میکند، واگرایی هم اتفاق بیافتد. فقط در برخی موارد تغییر جهت قیمت، واگرایی نیز رخ میدهد.
واگرایی چه میگوید؟
در تحلیل تکنیکال، واگرایی ممکن است نشانهای بر حرکت مثبت یا منفی قیمت باشد. واگرایی مثبت، زمانی رخ میدهد که قیمت یک دارایی، یک کف جدید ایجاد میکند ولی یکی از اندیکاتورها (مثلاً Money Flow) کفی بالاتر ایجاد کرده است. برعکس، واگرایی منفی زمانی رخ میدهد که قیمت، یک سقف جدید درست درست کرده ولی اندیکاتور موردنظر، یک سقف پایینتر ایجاد کرده است.
معاملهگرها برای ارزیابی مومنتوم قیمت یک دارایی و نیز برای ارزیابی احتمال تغییر جهت قیمت از واگرایی استفاده میکنند. به عنوان مثال، سرمایهگذارها در نمودار قیمت از اوسیلاتورهایی چون RSI (Relative Strength Index) استفاده واگرایی زمانی هوشمند میکنند.
اگر قیمت دارایی یک سقف جدید ایجاد کند، در حالت ایدهآل، RSI نیز سقف جدیدی ایجاد میکند. اگر دارایی، سقفهای جدیدی ایجاد کند ولی سقفهای ایجاد شده توسط RSI، سطح پایینتری داشته باشند، این نشانگر ضعیف شدن روند قیمت است. به این واگرایی، واگرایی منفی گفته میشود. در این حالت، معاملهگر، میتواند درباره خروج خود از موقعیت یا تعیین حد ضرر برای مواردی که کاهش قیمت اتفاق میافتد، تصمیمگیری کند.
واگرایی مثبت، عکس این موقعیت است. تصور کنید قیمت یک دارایی، کف پایینی ایجاد کند ولی RSI، کفهای بالاتری ایجاد نماید. در این حالت، سرمایهگذارها نتیجه میگیرند که کفهای پایینتری که در قیمت دارایی در حال ایجاد شدن است، مومنتوم خود به سمت پایین را از دست دادهاند و در ادامه ممکن است تغییر جهت قیمت اتفاق بیافتد.
واگرایی یا دایورجنس، یکی از کاربردهای مهم اندیکاتورهای مختلف، به ویژه اوسیلاتورهاست.
تفاوت بین واگرایی و تأیید
واگرایی مواقعی رخ میدهد که نمودار قیمت و نمودار یک اندیکاتور، واقعیتهای متفاوتی را ابراز میدارند. تأیید اما زمانی اتفاق میافتد که اندیکاتور و قیمت یا چند اندیکاتور مختلف، همگی واقعیت یکسانی را به معاملهگر بیان میکنند. در حالت ایدهآل، معاملهگرها برای ورود به معامله و ماندن در آن به تأیید نیاز دارند. اگر قیمت به سمت بالا حرکت کند، معاملهگر به نشانهای از سوی اندیکاتورها نیاز دارد که ادامه حرکت قیمت را مورد تأیید قرار میدهد.
محدودیتهای استفاده از واگرایی
یک سرمایهگذار برای این که تأیید ادامه یک روند یا واگرایی زمانی هوشمند معکوس شدن آن را پیش از وقوع آن دریافت کند، پیش از آن که صرفاً با تکیه بر واگرایی وارد معاملات شود، باید از ترکیب اندیکاتورها و تکنیکهای مختلف تحلیل قیمت استفاده کند. واگرایی به تنهایی نمیتواند مبین تمام موارد تغییر جهت قیمت باشد. لذا، در کنار واگرایی باید از دیگر ابزارهای تحلیل قیمت و ابزارهای مدیریت سرمایه و کنترل ریسک استفاده شود.
همچنین، وقتی واگرایی اتفاق میافتد، این به معنای آن نیست که جهت حرکت قیمت حتماً تغییر میکند یا تغییر جهت در آینده نزدیک حتماً اتفاق خواهد افتاد. واگرایی، میتواند برای مدت زمان مدیدی به حیات خود ادامه دهد لذا، تکیه بر واگرایی صرف، در صورتی که قیمت در جهت مورد انتظار حرکت نکند، میتواند منجر به ضررهای قابل ملاحظه شود.
توصیه مهم ما به شما
توصیه ما به شما این است که پیش از آن که پول ارزشمند خود را وارد بازارهای واقعی کنید، با استفاده از ابزارهای مختلف موجود برای انجام معاملات آزمایشی (مثل ابزار موجود در سایت Trading View، از مهارت خود در کسب سود در بازارها اطمینان حاصل کنید.
هرچند تا زمانی که پول واقعی خود را در معرض خطر قرار ندادهاید، حس و حال یک معامله واقعی را درک نخواهید کرد، ولی قویاً توصیه میکنیم که برای جلوگیری از ضررهای عمده و از دست رفتن پول و اعتماد به نفستان، حتماً مدتی به صورت آزمایشی در بازارها فعالیت کنید و از مهارتهای خود در انجام معاملات، اطمینان حاصل کنید.
دیدگاه شما