نشانههای مهار نقدینگی
ساسان شاهویسی، کارشناس و تحلیلگر مسائل اقتصادی در گفتوگو با صبح صادق گفت: «گزارش تفریغ سنواتی سال ١٣٩٩ و حتی گزارش دو ماهه اول سال ١۴٠١ نشان میدهد، اقدامات مثبتی در حوزه اقتصاد کشور صورت گرفته و اقتصاد ایران در مجموع رو به رشد بوده و حتی در جاهایی که کاستی نیز وجود دارد، دولت تلاش میکند با اثربخش کردن سیاستها و با کارآمد کردن مدیریتها، ظرفیتها و چرخشهای تحولآفرینی انجام دهد تا تورم موجود در اقتصاد به تدریج کاهش یابد.»
به گزارش صبح صادق، ساسان شاهویسی، کارشناس و تحلیلگر مسائل اقتصادی در گفتوگو با صبح صادق در خصوص تلاشهای دولت سیزدهم در یک سال گذشته در راستای کنترل نقدینگی گفت: «ارزیابی بنده نسبت به تلاشهای دولت در راستای کنترل نقدینگی با توجه به اتفاقاتی که حدود یک دهه گذشته در اقتصاد ایران رخ داده، این است که از ابتدای دولت سیزدهم کنترل نقدینگی به منزله یکی از مهمترین سیاستهای ضد تورمی در دستور کار دولت و تیم اقتصادی دولت قرار گرفته است. به عبارتی، میتوان گفت با اجرای این سیاست رشد پایه پولی از حدود 42 درصد در تیر ماه 1400 به کمتر از 32 درصد در فروردین ماه رسید.» وی در تشریح این موضوع خاطرنشان کرد: «البته ارزیابیهای مختلفی نسبت به ماههای بعد از فروردین تا تیر ماه و اینکه چه اتفاقاتی در اقتصاد ایران افتاده است، وجود دارد که باید مورد نظر قرار گیرد؛ اما آنچه مسلم است در چهار ماهه منتهی به تیر ماه 1401 با ارزیابی از بانکهای بورسی مشخص شد، نسبت رشد مانده تسهیلات اعطای بانکها و در عین حال با توجه به اعمال سیاستهای حذف ارز 4200 تومانی و تغییراتی که سیاستهای کنترل مقداری ترازنامه عملیاتی بانکها را عملیاتی کرده، میتوان گفت رشد ترازنامه بانکهای تجاری مبتنی بر سیاستهای اعلامی 2 درصد و رشد ترازنامه بانکهای تخصصی 5/2 درصد تعیین شده است. به نظر میرسد امسال دامنه رشد ترازنامه بانکها براساس کیفیت دارایی و نسبت آنها با استانداردهای بانکی در حدود یک و نیم تا دو و نیم درصد قرار گرفته که یکی از مهمترین اهداف این سیاست کنترل رشد نقدینگی و سیاست ضد تورمی یا مهار تورمی بوده است.»
شاهویسی در ادامه بحث در تحلیل روند کاهش رشد نقدینگی در نظام بانکی گفت: «این روند در عین حال نشان میدهد اتفاقی که در بین بانکها اعم از برخی از بانکهای خصوصی و دولتی افتاده و نسبتهایی که مورد سنجش قرار گرفته، نشان میدهد دولت توانسته روند رشد نقدینگی را در این بانکها کاهش دهد. در عین حال ظرفیتهای متناسبتری مبتنی بر سیاستهای کنترلی نقدینگی در نظر گرفته است.»
وی در این باره تصریح کرد: «هر چند آنچه مورد نظر است صرفاً این رویکردها نیست، چرا که با توجه به تغییر و تحولاتی که در میزان حجم و کارکردبخشی به جریان نقدینگی در کشور به خصوص با توجه به اینکه در حدود یک دهه گذشته رشد منفی نقدینگی چرا جریان نقدینگی مهم است؟ تقریبا از فروردین ماه امسال شروع شده است، به نظر میرسد جریان افزایش حجم نقدینگی تا حدود بسیار زیادی متوقف شده و رویکرد سرسامآور افزایشی آن، روند نزولی پیدا کرده است؛ اما دولت باید بسته مشخصی از سیاستهای ضد تورمی و کنترل نقدینگی را به درستی ارزیابی کند و به مرحله اجرا بگذارد؛ چرا که در ارزیابی دقیق متوجه میشویم مهمترین عامل برای اصلاح این موضوع، حذف برداشت تنخواه دولت از منابع بانک مرکزی است، در عین حال برقراری انضباط مالی دولت، چه بسا تقویت حکمرانی ارزش ریال یا ارزش پول ملی نیز رویکردهای بسیار مهمی است که باید در اولویت برنامههای دولت باشد.»
وی در خصوص رویکرد تحول نظام بانکی در کاهش رشد نقدینگی و تورم خاطرنشان کرد: «رویکردی مبتنی بر تحول بانکی در کشور مطرح شده است که بر این اساس بانک مرکزی سندی را تنظیم کرده تا نظام بانکی ناپایدارکننده بازارهای مالی و اقتصاد و تأمین مالی بخشهای غیر مولد در کشور دچار تحول اساسی شده و رویکرد نظام بانکی در خدمت تأمین مالی تولید و طرحهای توسعهای تغییر کند. در عین حال از تمرکز صرف بر میزان تسهیلات و وامدهی مرتبط با رابطه به تأمین مالی مستمر فراگیر و با ثبات تولیدکنندگان و به خصوص خانوادهها تغییر نقش دهد. وقتی به سند تحول دولت مراجعه میکنیم، چرخشهای تحولآفرینی که در این حوزه مطرح میشود کارکردهای بسیار متفاوتتری را مطرح کرده است. در عین حال محور کاهش سرعت چاپ پول، کنترل اضافه برداشت بانکها، تشکیل شورای ثبات مالی، اصلاح ترازنامه بانکها و از همه مهمتر تعدیل بدهی بانکها، رویکردهای مهمی هستند که بسیار اثربخش بوده و جریان کاهنده رشد نقدینگی را به دنبال دارد. صرف نظر از اینکه متأسفانه بعضی از جریانهای رسانهای سعی میکنند از سواد تخصصی در این حوزه سوءاستفاده کرده و برخی از شاخصهای حاشیهای را برجسته کنند؛ اما اصل اتفاق رخ داده در وضعیت نقدینگی کشور طی ماههای اخیر اتفاق بزرگی است که میتوان از آن به عنوان سیاست ضد تورمی و کنترل نقدینگی از سوی دولت نام برد و اذعان داشت، بسیاری از انتقادات و هجمهها به دولت در این حوزه به شدت محل چالش بوده و از چارچوبهای اخلاقی و علمی خارج است.»
شاهویسی در این باره گفت: «آنچه در چهار ماه گذشته از ابتدای سال و آنچه بزرگتر از آن در شش ماهه دوم سال گذشته اتفاق افتاد، روی هم رفته نشاندهنده روند کنترل نقدینگی و مهار تورمی در سیاستهای پولی، مالی و اعتباری کشور است. به تعبیر دیگر، صرف نظر از اینکه بسیاری از این رسانهها در سنوات گذشتهـ به خصوص چون ارزیابی تقویمی ما ناظر به ٩ سال قبل از یک سال اخیر استـ عمده این رسانهها در ٩ سال گذشته سکوت کرده و چه بسا با اغماض به بسیاری از سیاستهای ویرانگر پولیـ مالی و اعتباری نگاه بیتفاوتی داشتهاند. البته الحمدلله امروز سعی میکنند تأثیر نقش و جایگاه رسانهای خود را نسبت به اتفاقاتی که در حوزههای حکمرانی و از جمله در حوزه اقتصاد و مشخصتر در حوزه کنترل نقدینگی و مهار تورم است، مطرح کنند که اگر مبتنی بر صداقت و دانش باشد، پذیرفتنی است و قطعاً اندیشمندان اقتصادی نیز از این مباحث استفاده میکنند، اما رویکردهای مبتنی بر واقعیتهای موجود صرف نظر از اینکه ما به عنوان کارشناس این موارد را بیان کنیم؛ بلکه دولت به این نکته اذعان دارد که هنوز راه زیادی تا تحقق اهداف و ایجاد تحول در نظام پولی و مالی کشور وجود دارد و دولت به زمان بیشتری نیاز دارد، اما همین اتفاقاتی که تغییرات در نرخ تورم، در شاخص جریانبخشی تورم نسبت به ٩ سال گذشته در حوزههای نقدینگی، تسهیلات، نرخ رشد اقتصادی، جریان سرمایهگذاری و… یکی بعد از دیگری قابلیتهای خود را نشان میدهد، نشاندهنده فعالیتهای مثبت دولت در این حوزههاست.»
شاهویسی در خصوص گزارشهای تفریغ بودجه گفت: «در عین حال گزارشهایی که از تفریغ بودجه در سنوات گذشته در اختیار داریم نیز بسیار مهم است، ضمن اینکه باید از اقدامات دیوان محاسبات خرسند بود که در دوره جدید فعال، چابک و همراه با سیاستهای حکمرانی نقش شایستهای در تفریغ بودجه و برنامه به وجود آورده است. با نگاهی به گزارش تفریغ برنامه ششم توسعه متوجه میشویم چه اتفاقی افتاده و قرار است که در شرایط امروز چه اتفاقاتی صورت دهیم. گزارش تفریغ سنواتی سال ١٣٩٩ و اتفاقا گزارش تفریغ دو ماهه اول سال ١۴٠١ نشان میدهد، اقدامات اقتصاد رو به رشد است و در جاهایی که کاستی وجود دارد، دولت تلاش میکند با اثربخش کردن سیاستها و با کارآمد کردن مدیریتها، ظرفیتها و چرخشهای تحولآفرین را صورت دهد تا تورم به تدریج کاهش یابد.»
نقدشوندگی در بورس چیست؟
احسان والیان
- اشتراکگذاری
صندوقهای سهامی میتوانند نقدشوندگی در بورس را به همراه داشته باشند. حضور متخصصین و تحلیلگران در صندوق سرمایه گذاری سهامی باعث میشود تا نقدشوندگی برای واحدهای سرمایه گذاری هر سرمایه گذار معنا داشته باشد.
اگر معنی کلمه (Liquidity) را در یک چرا جریان نقدینگی مهم است؟ فرهنگ لغات انگلیسی به فارسی پیدا کنیم معادلهای فارسی نزدیک به مفهوم این کلمه به نوبت اینطور نوشته شده است؛ آبگون پذیری، تسویه پذیری و نقدشوندگی. ما با آخرین معنی که در دانش مالیات فرهنگ لغات قرار دارد کار داریم؛ یعنی نقدشوندگی. اما دیگر کلماتی که به عنوان معادلههای کلمه Liquidity ارائه شدهاند نیز میتوانند مفهوم نقدشوندگی را به نحوی تعریف کنند. به عنوان مثال آبگون پذیری یعنی آنچه که میتواند به راحتی از شکل جامد خود خارج شده و به حالت مایع دربیاید. در بازارهای مالی هم نقدشوندگی به دارایی گفته میشود که میتواند به سرعت به پول نقد تبدیل شود. یکی از ابعادی که هر فرد در ابزار و زمینه سرمایه گذاری موردنظرش به دنبال آن میگردد همین نقدشوندگی است. بورس، طلا و حتی اوراق قرضه و درآمد ثابت ممکن است به طور مستقل نتوانند به حد خوبی این ویژگی را داشته باشند. اما برخی ابزار سرمایه گذاری هستند که وجود این ویژگی را در این زمینهها بهتر میکنند. اما پیش از معرفی ابزار مناسب باید سراغ تعریف و شناخت این مفهوم – به ویژه در بورس – برویم.
جریان نقدینگی در املاک و مستغلات
زمینه سرمایه گذاری املاک و مستغلات یکی از ابعاد لازم در نقدشوندگی را به خوبی به نمایش میگذارد. این وجه مهم چیزی نیست جز توان نقدینگی. اگر نقدشوندگی را قطرات خون در نظر بگیریم باید گفت که نقدینگی و دارندگی آن حکم پمپاژ این خون را دارد. گاهی میبینیم که به دلیل رشد تساعدی قیمت خانه در معاملات املاک و مستغلات رکود رخ میدهد. گویی که خون هست اما توانی برای پمپاژ آن وجود ندارد. به همین خاطر هم هست که نقدشوندگی در این زمینه سرمایه گذاری مهم حتی ممکن است برای چند سالی رنگ ببازد. ممکن هم هست که جریان از طرف دیگر بام بیفتد؛ یعنی به دلیل اتفاقات سیاسی و گشایشهای احتمالی اقتصادی باز برای مدتی بنگاهها خلوت شوند و خریداران و فروشندگان دست نگه دارند تا ببینند بالاخره اوضاع چه میشود. همین اتفاق به نظر ساده میتواند نقدشوندگی را در بازار به این مهمی تبدیل به رکودی کند که جریان چرخه رونق بازار مستغلات را تا مرز ترک برداشتن بخشکاند؛ بنابراین نتیجه میگیریم که نقدینگی و نقدشوندگی در تعاملی جدا نشدنی با یکدیگر هستند.
مانده در صف فروش سهام
نقدشوندگی در بورس اما معنی و مفهوم خاص خودش را دارد. بسیاری از ما به صورت مستقیم در بورس سرمایه گذاری کردهایم. این روش مناسب کسانی است که از دانش و وقت کافی برای رصد و تحلیل سهام برخوردار هستند و بازار سهام را با ویژگیهای آن میشناسند. اما اگر همین دانش و وقتی که از آنها حرف زدیم را نداشته باشیم، ممکن است در انتخاب سهام دچار اشتباه شویم و در نقدشوندگی آن به مشکل بربخوریم. بی شک اگر جزو دسته کسانی باشیم که بدون در نظر گرفتن ملزومات برای سرمایه گذاری مستقیم در بورس اقدام کردهاند، ممکن است با ریسک گیر افتادن در صف فروش طولانی مواجه شویم؛ یعنی خواستهایم که سهمی را بفروشیم اما به دلیل روند نزولی آن سهم و بالا رفتن تعداد فروشنده سهام در صفی طولانی گیر افتادهایم و قادر به این کار نیستیم چون خریداری یافت نمیشود. این اتفاق باعث میشود که ویژگی نقدشوندگی برای مدتی در این نوع از سرمایه گذاری در بورس از بین برود. از طرف دیگر، زمانی هم که سهام یک شرکت خاص با رشد قیمت رو به رو میشود امکان دارد که در صف خرید طولانی قرار بگیریم. با این اتفاقات بهتر است که از روش سرمایه گذاری غیر مستقیم در بورس بهره ببریم. بارزترین ابزار سرمایه گذاری غیر مستقیم در بورس صندوقهای سهامی هستند. اما چرا با انتخاب صندوق سهامی میتوان از بابت نقدشوندگی در بورس آسوده خاطر باشیم؟
صندوق سهامی، رهایی از صف های طولانی
دلایل بسیاری را میتوان برشمرد که صندوقهای سهامی میتوانند نقدشوندگی در بورس را به همراه داشته باشند. حضور متخصصین و تحلیلگران چرا جریان نقدینگی مهم است؟ در صندوق سرمایه گذاری سهامی باعث میشود تا نقدشوندگی برای واحدهای سرمایه گذاری هر سرمایه گذار معنا داشته باشد. اما چطور؟ در پاسخ باید گفت که تحلیلگران و متخصصین حاضر در صندوق به صورت روزانه به تحلیل سهام منتخب و حاضر در سبد دارایی صندوق میپردازند و در صورت نزولی شدن سهام اقدام به فروش آن میکنند. آنها همچنین برای بهبود سرمایه شروع به خرید سهام ارزنده دیگری میکنند که در حال افزایش قیمت هستند. با این حساب هیچ گاه عدم نقدشوندگی شامل حال صندوقهای سهامی نمیشود. یکی از وعدههای این صندوقها به سرمایه گذارانی که علاقمند به سرمایه گذاری در بورس هستند همین میزان نقدشوندگی بالای واحدهای سرمایه گذاریشان است.
روشهای تحلیلی و انتخاب سهام
نقدشوندگی در بورس برای کسانی که به صورت مستقیم در بورس سرمایه گذاری میکنند امکانپذیر است. اما به شرطی که از تحلیل بازار سر در بیاورند. به عنوان مثال تحلیل تکنیکال بر اساس نمودارها و کندل خوانی تابلوی هر سهم انجام میشود. کسانی چرا جریان نقدینگی مهم است؟ که از تجربه و دانش کافی در بورس برخوردار هستند با مراجعه به وبسایتهایی مانند رهآورد به بررسی روزانه روند نمودار سهام میپردازند و دست آخر تصمیم میگیرند که ممکن است به زودی برای کدام سهم صف خرید و یا صف فروش تشکیل شود یا حداقل عایدی سهم خاصی تغییر کند. به این ترتیب نقدشوندگی در سهامشان احتمالا به گونهای هوشمندانه رعایت شود. گفتنی است که برخی از تحلیلگران که اشراف خوبی به وضع بازار دارند علاوه بر تحلیلهای تکنیکال میتوانند از اتفاقات سیاسی و اقتصادی پی به اوضاع آینده سهام و بازارهای مالی ببرند و زودتر از دیگران دست به کار شوند.
نتیجه گیری
بی شک از مهمترین ویژگیهای یک سرمایه گذاری موفق نقدشوندگی آن است. ما سرمایه گذاری میکنیم اما باید در زمانی که احتیاج داشتیم بتوانیم نسبتا به سرعت به پول نقد دست پیدا کنیم. قابلیت نقدشوندگی با زمینه و ابزار سرمایه گذاری که انتخاب کردهایم، رابطه مستقیمی دارد. به همین دلیل به افراد غیرحرفهای، نیمه حرفهای و حتی حرفهای پیشنهاد میشود که از ابزار سرمایه گذاری مناسب و موفق برای ورود به زمینههای سرمایه گذاری استفاده کنند.
جریانات نقدی
هر کارآفرین باید بداند که جریان نقدینگی کسب و کار وی چقدر است زیرا این موضوع حیاتی ترین بخش از موتور مالی کسب و کار در نظر گرفته می شود. اما امروزه شاهد هستیم که بسیاری از کارآفرینان از جریان مالی کسب و کار خود خبر ندارند.
اگر یک مدیر مالی یا یک کارآفرین نتواند گردش مالی خود را مدیریت کند، در واقع کسب و کار وی نمی تواند مدت زیادی دوام بیاورد و زنده بماند. طبق تحقیقات صورت گرفته، 82 درصد از مشاغلی که ب شکست رو به رو می شوند، علت شکست آنها مشکلات مالی بوده است.
تحلیل جریان نقدی:
وضعیت جریان نقدی (Cash flow) نشان دهنده این است که یک شرکت چگونه سرمایه خود را صرف می کند و این سرمایه از کجا به شرکت وارد می شود. در واقع وضعیت جریان نقدی مبین کل نقدینگی می باشد که یک شرکت از طریق فعالیت ها و منابع سرمایه گذاری خارجی خود کسب می کند.
همان گونه که نقدینگی خروجی سرمایه ای است که برای فعالیت های کسب و کار سرمایه گذاری در یک بازه مشخص پرداخت شده است، لذا در این مقاله به گزارش صورت جریان نقدی و کمک آن در تحلیل شرکت مناسب برای سرمایه گذاری پرداخته می شود.
صورت جریان نقدی:
صورت جریان نقدی دارای سه بخش (در ایران پنج بخش) مجزا می باشد که هریک از آنها به یکی از اجزا زیر اشاره دارد:
- عملکرد (فعالیت عملیاتی)
- سرمایه گذاری
- تامین مالی شرکت در فعالیت های تجاری
جریان نقدی از طریق عملکرد یا عملیات شرکت:
بخشی از میزان نقدینگی شرکت که از طریق وضعیت درآمدی ایجاد می گردد، از طریق دیدگاه تعهدی گزارش می شود که موارد زیر در این بخش قرار می گیرند:
- حساب های دریافتنی (accounts receivables)
- حساب های پرداختنی (accounts payable)
- مالیات پرداختنی درآمد (income taxes payable)
جریان نقدی از طریق فعالیت های تامین مالی:
در این بخش، بدهی ها و معاملات انجام شده گزارش می شوند. در این بخش، هر گونه جریان نقدی شامل پرداخت سود سهم، بازخرید یا فروش سهم و اوراق قرضه می توانند به عنوان جریانات نقدی برای فعالیت های تامین مالی شرکت مورد نظر، قرار گیرند.
همچنین جریان نقدینگی که از طریق دریافت وام یا پرداخت بدهی صورت گیرد نیز در این بخش ثبت می گردد. در نتیجه برای سرمایه گذار هایی که شرکت های پرداخت کننده سود (DPS) بالا را ترجیح می دهند، این بخش بسیار مهم می باشد. زیرا این بخش نشان دهنده میزان سود نقدی پرداخت شده برای سهامداران، از نقدینگی پرداخت می شود و از درآمد خالص استفاده نمی گردد.
تجزیه و تحلیل جریان نقدی:
جریان نقدی هر کسب و کار و شرکتی می تواند به وسیله اعدادی که وضعیت جریان نقدی را به عنوان فعالیت های عملیاتی می شناسند، ایجاد گردد. مثلا بیشتر مدیران مالی حرفه ای، جریان نقدی شرکت را مجموع درآمد های خالص آن بعلاوه استهلاک آن (هزینه های غیر نقدی در صورت سود و زیان) در نظر می گیرند.
در صورتی که تحلیل جریان نقدی می تواند نسبت هایی را برآورد نماید که می توانند نقطه شروع خوبی برای یک سرمایه گذار باشند تا کیفیت سرمایه گذاری جریان نقدی یک شرکت اندازه گیری گردد. این نسبت ها در ادامه شرح داده شده اند:
جریان نقدی عملیاتی/ فروش خالص:
این نسبت که چرا جریان نقدینگی مهم است؟ تحت عنوان میزان جریان نقدی عملیاتی خالص یک کمپانی به نسبت فروش خالص، یا درآمد (از طریق صورت سود و زیان) بیان می گردد، بیان کننده این است که چه میزان نقدینگی از طریق هر دلار حاصل از فروش به دست آمده است.
لازم به ذکر است که نمی توان درصد دقیق و قابل قبولی برای این نسبت مطرح کرد، اما سرمایه گذاری با توجه به میزان این نسبت، اگر نسبت درصد بالاتری داشته باشد بهتر است. همین طور بایستی دقت داشت که صنایع و شرکت ها دارای نسبت متفاوتی هستند.
در این راستا بایستی سرمایه گذاران عملکرد این نشانگر را در طول دوره های زمانی بلند مدت بررسی نمایند تا تغییرات مهم میانگین نسبت جریان نقدی/ فروش و ارتباط آن در مقایسه با دیگر شرکت های هم تراز را متوجه شوند و همچنین به مقدار افزایش جریان نقدی و افزایش فروش توجه داشته باشند، زیرا باید هر دو مقدار به یک نسبت در طول زمان تغییر کنند.
جریان نقدی آزاد:
جریان نقدی آزاد (free cash flow) معمولا به صورت جریان خالص نقد عملیاتی منهای مخارج سرمایه تعریف می گردد. جریان نقدی آزاد یک معیار مهم است زیرا نشان دهنده این است که چگونه عملکرد شرکت در تولید پول نقد موثر می باشد.
سرمایه گذاران با بررسی جریانات نقدی آزاد یک شرکت می تواند بفهمند که آیا این شرکت نقدینگی کافی دارد تا پس از سرمایه گذاری سرمایه گذاران، سود سهام را به آنها پرداخت نماید و یا سهام را بازخرید کند. در این راستا برای محاسبه جریان نقدی آزاد، بایستی از صورت حساب جریان نقدی، جریان نقدی عملیاتی محاسبه شود که به آن نقدینگی عملیاتی و یا نقدینگی حاصل از فعالیت های عملیاتی نیز گفته می شود.
تاپ وان مطالعه مقاله سرمایه در گردش را به شما عزیزان پیشنهاد می نماید.
مدیریت جریان نقدینگی
مدیریت جریان نقدینگی:
مدیریت جریان وجوه نقد، فرآیند ردیابی مقدار پولی است که هر ماه به کسب و کار مورد نظر وارد می گردد یا از آن خارج می شود. در واقع درک چگونگی ورود و خروج جریان وجوه نقد، به کارآفرین این امکان را می دهد که بتواند برای مدیریت و رشد کسب و کار خود برنامه ریزی کند و به صورت استراتژیک عمل نماید.
بنابراین می توان گفت که مدیریت جریان وجوه نقد به کارآفرین کمک می کند تا بتواند میزان پولی که کسب و کار خود برای تامین هزینه ها (مانند هزینه پرداختی به کارکنان و تامین کنندگان) نیاز دارد را تعیین کند و بتواند مقدار پول در دسترس در آینده را پیش بینی نماید.
مراحل تنظیم منابع مالی:
در این قسمت به شرح مراحلی پرداخته می شود که در تنظیم منابع مالی و مدیریت صحیح جریان نقدینگی حال و آینده موثر می باشند.
ایجاد یک سند جریان نقدینگی:
صرف نظر از عملکرد عالی یا سودآوری کسب و کار مورد نظر، اگر کارآفرین قادر به مدیریت جریان وجوه نقد کسب و کار خود نباشد، مرگ تجارت وی زنده حتمی خواهد بود. در این راستا اولین قدم برای اجتناب از شکست مالی در کسب و کار، درک دقیق جریان وجوه نقد و تاثیر آن بر کسب وکار می باشد.
درآمد و هزینه ها به عنوان مهم ترین عوامل صورت جریان وجوه نقد محسوب می شوند. هزینه ها شامل تمامی پرداختی ها از حقوق و دستمزد تا تبلیغات گرفته تا هزینه های کالای فروخته شده، هزینه های کارت اعتباری و هزینه های مدیریتی و فنی می باشد.
با در اختیار داشتن این اطلاعات در یک سند، می توان فهمید که کسب و کار در کدام بخش هزینه بیشتری دارد و یا با هزینه در کدام بخش می توان به رشد کسب وکار کمک کرد. همچنین این سند به کارآفرین امکان بررسی و مطالعه درآمدها و هزینه ها را می دهد که به وسیله آن می توان به درک درستی از ورود و خروج جریان نقدی ماهانه کسب و کار دست یافت.
تعیین کردن حدود و آستانه کسب و کار:
به عنوان یک صاحب کسب و کار، تعریف آستانه جریان نقدی به کارآفرین کمک می کند تا واقع بینانه عمل کند. زمانی که کارآفرین بتواند احساسات خود را مدیریت کند، می تواند در راستای رشد کسب و کار خود قدم بردارد، مخصوصا زمانی که آمار و اطلاعاتی برای پشتیبانی از تصمیمات خود ندارد.
آستانه جریان نقدی مورد نیاز = هزینه های یک ماه * تعداد ماه ها
بنابراین زمانی که آستانه جریان نقدی تعریف می شود، می توان پیش نویس گردش وجوه نقد آن را تهیه نمود و در نهایت اقدام به اجرایی کردن تصمیمات کرد.
تعیین کردن اهرم های جریان نقدی:
شناسایی اهرم های کسب و کار یکی از مهم ترین کار هایی است که بایستی به طور درستی انجام شود. زمانی که کسب و کار مورد نظر از آستانه جریان نقدی خود بالا تر رفت و یا با آستانه جریان نقدی فاصله داشت، بایستی بتوان شکاف به وجود آمده را در جریان وجوه نقد تنظیم نموده و منابع مالی را تحکیم کرد.
در این راستا دو اهرم مالی مهم شرح داده شده است که می توان با دستکاری و ایجاد تغییر در آنها، تاثیر مثبتی در وضعیت نقدینگی به وجود آورد.
اهرم قیمت گذاری:
افزایش قیمت باعث تاثیر فوری بر درآمد ها و میزان سودآوری می شود در این راستا اگر حاشیه سود و طبقه بندی پیشنهادات در نظر گرفته نشود، می توان گفت که افزایش قیمت ها به بهبود کسب وکار کمک می کند. روند افزایش قیمت ها دلهره ایجاد می کند اما با برنامه ریزی دقیق و رویکردی مدبرانه می توان نتیجه گرفت که اجرایی کردن افزایش قیمت ها نه تنها میزان فروش را افزایش خواهد داد بلکه یکی از ساده ترین اهرم ها برای تغییر در میزان سودآوری به شمار می رود.
روش های اجرایی کردن برنامه افزایش قیمت ها:
- به جای صرف افزایش ظاهری قیمت محصولات و خدمات به افزایش قیمت ها از طریق افزایش هزینه ها پرداخته شود.
- قیمت های جدید به صورت مرحله ای معرفی و اجرا گردند.
- سطح فعلی قیمت برای مشتریان فعلی حفظ شود ولی برای مشتریان جدید، سطح قیمت بالاتری ارائه گردد.
- پیشنهادات یا بسته های پیشنهادی جدیدی ایجاد شوند.
اهرم تبدیل:
اهرم تبدیل (تبدیل یک فرد عادی به یک مشتری واقعی)، باعث می شود که با افزایش نرخ تبدیل نیز مانند افزایش نرخ قیمت ها بر درآمد تاثیر مستقیم به وجود بیاید. استراتژی های بسیاری وجود دارد که می توان در فرآیند فروش به کار برد تا نرخ تبدیل را افزایش داد. چند استراتژی در زمینه اهرم تبدیل در ادامه ذکر شده است:
- اصلاح قیف فروش
- مدیریت اعتراضات
- ایجاد احساس فوریت برای خرید
تعریف سناریو نقدینگی:
در این مرحله، پیش نویس چگونگی ایجاد جریان نقدی و نحوه بازی با اهرم های کسب وکاری در راستای کاهش شکاف آستانه نقدی تعریف و تهیه می شود. با در نظر گرفتن پیش بینی های موجود و میزان عدم اطمینان آنها، می توان به تعریف سناریو ها پرداخت.
نمونه جدول جریانات نقدینگی یک طرح
2016 | 2015 | 2014 | 2013 | 2012 | سال |
5,000,000 | 5,000,000 | 4,000,000 | ورودی | ||
1,500,000 | 1,500,000 | 1,000,000 | 3,000,000 | 2,000,000 | خروجی |
3,500,000 | 3,500,000 | 3,000,000 | -3,000,000 | -2,000,000 | جریانات نقدی |
در این جدول مشاهده می شود که در سال های اولیه هیچ ورودی برای طرح در نظر گرفته نشده است و این مسئله نشان دهنده آن است که در این سال ها چرا جریان نقدینگی مهم است؟ که به عنوان دوران احداث طرح می باشد، از آنجایی که محصولی تولید نشده است یا خدماتی ارائه نگردیده، لذا درآمدی نیز برای طرح نمی توان در نظر گرفت و صرفا هزینه های سرمایه گذاری تحت عنوان خروجی در ردیف مربوط قرار می گیرد و جریانات نقدینگی را در سال های اولیه منفی می کند.
این در حالی است که در سال های بعد و با تولید محصول و یا ارائه خدمات کسب و کار مورد نظر، درآمد کسب شده است و ارقام ردیف ورودی در واقع پیش بینی ارقام فروش محصول و عرضه خدمات طرح خواهد بود. همین طور مشاهده می شود که رقم مربوط به خروجی، کاهش قابل توجهی دارد و به این معنی است که هزینه های سرمایه گذاری برای دوران بهره برداری وجود ندارد و صرفا هزینه های عملیاتی است که بخشی از جریانات ورودی را کاهش و در نهایت جریانات نقدینگی به صورت مثبت در سال های آتی پیش بینی می گردد.
در پایان مطالعه مقاله روش های تامین مالی پروژه ها به مخاطبین عزیز پیشنهاد می گردد.
pTokens چیست و چرا بسیار مهم است؟ آن چه باید بدانید!
با گسترش اقتصاد غیر متمرکز ، توسعه دهندگان به دنبال راه های جدید و مهیج برای باز کردن نقدینگی در بخش بلاکچین هستند. در میان چرا جریان نقدینگی مهم است؟ این مفاهیم جدید ، استراتژی pToken خود را به عنوان یک فناوری برجسته برای در نظر گرفتن ثابت کرده است. pTokens نوعی رمز Ethereum است که نشان دهنده میزان 1: 1 با دارایی بلاکچین دیگر است.
در واقع کلمه “p” در pTokens مخفف کلمات قابل اثبات ، قابل حمل و متصل است. پی توکنز بر اساس دارایی دیجیتال اساسی آنها مرتبط است. این امکان دسترسی کاربر به بازارهای میان زنجیره ای را بدون نیاز به تجارت مستقیم رمز خود فراهم می کند. این استراتژی هنگامی بصری است که شما معامله ارزهای رمزپایه را در بسیاری از مکانها مانند ایالات متحده یک رویداد مشمول مالیات چرا جریان نقدینگی مهم است؟ بدانید. نکته مهم ، pTokens می تواند از هر دارایی بلاکچین پشتیبانی کند.
سود دیفای
به این ترتیب ، کل بخش مالی غیرمتمرکز ( DeFi ) نقدینگی به دست می آورد. DeFi یک حرکت فناوری است که هدف آن جایگزینی سیستمهای مالی متمرکز با پروتکلهای غیرمتمرکز است. سیستم های DeFi به دلایل زیادی امنیت بیشتری نسبت به سیستم های متمرکز فراهم می کنند ، اساساً به این دلیل که بردار حمله مرکزی برای بهره برداری وجود ندارد.
و به همین دلیل ، بخش DeFi همچنان رکورددار رشد است . رویکرد بی اعتماد و کارآمد آن نسبت به خدمات مالی سنتی در حال حاضر یک میلیارد دلار ارزش قفل شده دارد. علاوه بر این ، این جنبش به توسعه خدمات مالی نوآورانه متعددی کمک کرده است که قبلاً تصور نمی شدند.
DeFi به pTokens نیاز دارد
هیاهو در اطراف حرکت DeFi تضمین شده است. با این وجود ، برای موفقیت بخش DeFi ، نقدینگی کلیدی است . در حال حاضر ، بازار رمزنگاری نسبت به بازارهای سنتی مانند سهام یا کالاها از کمبود نقدینگی رنج می برد. این بازارها از تریلیون نقدینگی بازار برخوردار هستند ، در حالی که بازار رمزنگاری هنوز نتوانسته است تریلیون سرمایه بازار را بشکند .
pTokens : بسیاری از مسائل نقدینگی از عدم همکاری بین زنجیره ای ناشی می شود. در واقع ، شما فقط می توانید در زنجیره بلوکی کار کنید که دارایی شما روی آن زندگی می کند. به عبارت دیگر ، شخصی که مالک بیت کوین است نمی تواند در اکوسیستم رو به گسترش Ethereum مشارکت کند.
چرا pTokens مهم است
ارائه کارایی بین زنجیره ای برای تصویب بلاکچین در مقیاس بزرگ مهم است. روزی را تصور کنید که هر دارنده ارز رمزنگاری شده می تواند از هر Dapp سازگار با ERC بهره ببرد. این استراتژی می تواند موجی جزر و مدی از جریان نقدینگی جدید را فوراً بین بلاکچین های مختلف ایجاد کند. همچنین این امکان را دارد که محبوب ترین DApp ها را در دسترس همه قرار دهد.
ارزش ذاتی سهام
ارزش ذاتی یک سهام چیست؟
ارزش ذاتی، مفهومی فلسفی است که در آن، ارزش یک جسم یا عمل از درونش مشخص می شود، یا به عبارتی دیگر، مستقل از عوامل خارجی است. سهام یک شرکت نیز دارای ارزش ذاتی بوده که خارج از حوزۀ قیمت بازار است، و معمولاً توسط سرمایه گذاران ارزش در نظر گرفته می شود.
برخی از خریداران ممکن است با در نظر گرفتن اصول بنیادی شرکتها، نسبت به قیمت سهام، احساس بدی داشته باشند. برخی دیگر ممکن است خرید خود را بر مبنای هیجانات پشت سهام پایه گذاری کنند ("همه در مورد آن مثبت صحبت می کنند؛ باید خوب باشد!"). با این حال، در این مقاله، ما به روش دیگری برای پی بردن به ارزش ذاتی یک سهام خواهیم پرداخت، که درک شخصی از ارزش سهام را با تجزیه و تحلیل اصول آن و تعیین ارزش سهام از درون خود، کاهش می دهد (به عبارت دیگر، نحوه تولید پول نقد آن).
برای اختصار، ارزش ذاتی آن را حذف می کنیم.
مدل تخفیف سود
هنگام دریافتن ارزش ذاتی یک سهام، پول نقش مهمی دارد. بسیاری از مدل ها که ارزش بنیادی اوراق بهادار را محاسبه می کنند، از عواملی بهره می برند که شدیداً به پول مربوط اند: سودها و جریانات نقدینگی آتی، همراه با ارزش زمانی پول. یکی از مدل هایی که به وفور استفاده می شود، مدل تخفیف سود است.
همانطور که از نامش معلوم است، این مدل از سودهای سهام پرداخت شده به سهامداران بهره می برد، که نشان دهنده قابلیت ایجاد گردش پول توسط کمپانی است. انواع مختلفی از این مدل وجود دارد؛ بسته به این که چه چیزی را بخواهید ارزیابی کنید، متغیر های مختلفی وجود دارند.
مدل درآمد باقی مانده
یکی دیگر از روشهای سنجیدن ارزش ذاتی، مدل درآمد باقیمانده است. چیزی که مهم است، این است که چگونه این روش ارزیابی، ارزش سهام را با استفاده از تفاوت درآمد به ازای سهم و ارزش آن (در اینجا درآمد باقی مانده) محاسبه می کند. این مدل، از طریق افزودن ارزش سهم به درآمد باقی ماندۀ کاهش یافته، ارزش ذاتی آن را پیدا می کند.
جریان نقدینگی کاهش یافته (DCF)
در آخر، معمول ترین روش ارزیابی ارزش ذاتی یک سهام، تحلیل جریان نقدینگی کاهش یافته است. با استفاده از تحلیل DCF، می توان از این مدل برای مشخص کردن ارزشی معقول برای یک سهام، بر اساس گردشهای مالی پیش بینی شده تعیین نمود. برخلاف دو مدل قبلی، این تحلیل به دنبال گردشهای مالی آزاد - درآمد خالص به استهلاک اضافه شده و تغییرات سرمایۀ در گردش و هزینه های سرمایه، از آن کسر می شود - می گردد. همچنین از میانگین وزنی هزینۀ سرمایه به عنوان متغیر تخفیف، برای ارزش زمانی پول بهره می برد.
چرا ارزش ذاتی مهم است؟
چرا ارزش ذاتی برای یک سرمایه گذار مهم است؟ در مدل های ذکر شده در بالا، تحلیلگران از این روش ها برای دریافتن ارزش ذاتی سهام، و بالاتر یا پایین تر بودن آن نسبت به قیمتش در بازار استفاده می کنند. معمولاً هنگام محاسبۀ ارزش ذاتی یک سهام، سرمایه گذاران می توانند حاشیۀ امنیت مناسبی را مشخص کنند، که در آن، قیمت بازار از ارزش ذاتی محاسبه شده کمتر است.
برای یک تازه وارد به بازار سهام، ارزش ذاتی به هنگام جستجوی سهام مناسب، یک مفهوم حیاتی است. با اینکه نشانگری بی نقص از موفقیت یک شرکت نیست، اجرای مدل هایی که بر روی اصول تمرکز دارند، دیدگاهی هوشیار کننده از قیمت سهام را به ارمغان می آورد.
دیدگاه شما