تعیین حد سود و حد ضرر
نقاط پیوت برای ترید در زمان شکست سطوح
در این مطلب به بررسی نقاط پیوت برای ترید در زمان شکست سطوح خواهیم پرداخت و روش های ترید و همچنین ریسک های احتمالی در این روش را مطرح خواهیم نمود. نقاط پیوت می توانند در بازار سطوحی را برای معامله گران مشخص کنند که مشابه خطوط حمایت و مقاومت عمل می کنند و قیمت در برخورد با آنها واکنش نشان می دهد. همان طور که می دانید خطوط حمایت و مقاومت بالاخره در جایی از بازار شکسته شده و اعتبار خود را از دست می دهند. سطوح نقاط پیوت نیز مانند سطوح حمایت و مقاومت بوده و نمی توانند تا ابد قدرت خود را در بازار حفظ کنند. زمانی که سطوح مربوط به نقاط پیوت اعتبار خود را از دست می دهند، معامله گران بایستی راهکار هایی برای اینکه بیشترین بهره را از موقعیت ببرند داشته باشند. در ادامه دو روش را برای کنترل معاملات در نقاط پیوت برای ترید در زمان شکست سطوح معرفی خواهیم کرد.
روش های کنترل معاملات نقاط پیوت
برای ترید در زمان شکست سطوح
برای اینکه بتوانیم معامله را در نقاط پیوت برای ترید در زمان شکست سطوح به خوبی مدیریت کنیم، دو راه اصلی در پیش رو داریم.
- راه پر ریسک
- راه کم ریسک
توجه داشته باشید که برای کنترل معامله به روش کم ریسک باید منتظر بمانید تا قیمت حمایت و مقاومت را مجددا تست کند. بنابراین این امکان وجود دارد که در این روش ترید نوسان اولیه را از دست بدهید.
به نمودار زیر با دقت توجه داشته باشید. این نمودار مربوط به جفت ارز یورو / دلار آمریکا در تایم ۱۵ دقیقه می باشد.
بررسی نقاط پیوت برای ترید در زمان شکست سطوح
در این نمودار ملاحظه می کنید که روند حرکت قیمت در نمودار یورو / دلار آمریکا در طول روز قدرت بیشتری پیدا کرده است. در واقع ابتدا قیمت با افزایش زیادی مواجه بوده و زمانی که به سطح R1 می رسد کمی استراحت کرده و متوقف می شود. پس از یک توقف موقت در نهایت قیمت موفق می شود که مقاومت را بشکند و افزایش قیمت بسیار خوبی را شاهد هستیم.
در این شرایط اگر از روش پر ریسک در نقاط پیوت برای ترید در زمان شکست سطوح برای معامله خود استفاده می کردید قطعا سود زیادی از این بازار به دست می آوردید. از طرفی در صورتی که راه کم ریسک را برای معامله خود انتخاب کرده و منتظر پولبک می شدید، این موقعیت را از دست می دادید. ملاحظه می کنید که پس از شکست R1 قیمت به این سطح پولبک نداشته است. در واقع این اتفاق برای سطوح R1 و R2 رخ داده است. در ادامه حرکت قیمت در نمودار یورو /دلار آمریکا ملاحظه می کنید که قیمت در تلاش بوده است که در سطح R3 نیز به همین منوال عمل نماید. اما اگر در سطح R3 به روش پر ریسک معامله را مدیریت می کردید، دچار شکست شده و در دام بازار می افتادید. زیرا شکست قیمت در سطح R3 دوام زیادی نداشته و برگشته است. در این موقعیت اگر حد ضرر را کوچک در نظر می گرفتید توسط قیمت تاچ می شد.
محل قرار دادن حد ضرر نقاط پیوت برای ترید در زمان شکست سطوح
یکی از سوالات بسیار پر تکراری که تریدر ها مطرح می کنند این است که در نقاط پیوت برای ترید در زمان شکست سطوح، حد ضرر را در کجا قرار دهیم؟ برای موقعیت هایی که در نقاط پیوت در زمان شکست ایجاد می شود، اگر روش معاملاتی پر ریسک را انتخاب کرده باشید، در ابتدا یکی از مشکلاتی که با آن برخورد می کنید انتخاب محل مناسب برای قرار دادن استاپ لاس است. برخلاف تبادل دامنه که در آن شکست سطوح حمایت و مقاومت نقاط پیوت را رصد می کنیم، در اینجا به دنبال تغییرات سریع و قوی هستیم.
از دیدگاه تئوری می دانیم که در نقاط پیوت برای ترید در زمان شکست سطوح، اگر یکی از سطوح بشکند آن سطح تغییر ماهیت می دهد. به این معنی که اگر حمایت باشد تبدیل به مقاومت شده اگر مقاومت باشد تبدیل به حمایت می شود. حال با توجه به این نظریه اگر قیمت بالا برود و سطح R1 را بشکند، بهترین کار این است که استاپ لاس معامله را درست زیر سطح R1 قرار دهید.
یک بار دیگر نمودار یورو مهمترین سطوح در استراتژی پیوت / دلار آمریکا را بررسی می کنیم تا ببینیم در این موقعیت محل درست قرار دادن استاپ لاس و حد سود در کدام قسمت است؟ برای اینکه حد سود و اهداف معامله را تعیین کنیم، معمولا می توانید سطح حمایت یا مقاومت مربوط به نقاط پیوت بعدی را به عنوان نقطه کسب سود تعیین کنید. نکته مهمی که باید در نظر داشته باشید این است که در نقاط پیوت برای ترید در زمان شکست سطوح به ندرت اتفاق می افتد که قیمت بتواند تمام سطوح پیوت را شکسته و از همه آنها عبور کند. مگر اینکه یک خبر بسیار بزرگ و یا یک رویداد اقتصادی شگفت انگیز رخ داده باشد. نمودار یورو / دلار آمریکا را یک بار دیگر در ادامه با هم می بینیم. در این نمودار نقاط مربوط به حد ضرر و حد سود را مشخص نموده ایم.
تعیین حد سود و حد ضرر
در این مثال وقتی که قیمت موفق به شکست سطح R1 می شود، می توانید حد ضرر و نقطه توقف را در زیر سطح R1 قرار دهید. اگر در ادامه حرکت قیمت به این نتیجه رسیدید که روند افزایش قیمت ادامه پیدا می کند، پوزییشن خود را حفظ کرده و حد ضرر را به صورت دستی جابجا نمایید. سپس بازار را مورد بررسی قرار دهید تا ببینید که این تغییرات ادامه دار است یا خیر. در بازار های مالی و در موقعیت های مربوط به نقاط پیوت برای ترید در زمان شکست سطوح مانند هر روش دیگری باید به خوبی از ریسک های مبادلات تغییرات ناگهانی آگاه باشید. ریسک های احتمالی در این روش را در ادامه مطلب به صورت دقیق تر مورد بررسی قرار می دهیم .
- اولین ریسکی که نقاط پیوت برای ترید در زمان شکست سطوح دارد این است که به هیچ عنوان نمی توان به صورت قطعی مشخص کنیم که آیا تغییرات قیمت ادامه دار خواهد بود یا خیر. در واقع ممکن است فکر کنید که افزایش قیمت ادامه پیدا خواهد کرد اما پس از مدت کوتاهی متوجه می شوید که اشتباه می کردید و قیمت در جهت مخالف حرکت خود را ادامه می دهد.
- ریسک دومی که در نقاط پیوت برای ترید در زمان شکست سطوح وجود دارد این است که مطمئن نیستید، آیا تغییرات ناگهانی جاری واقعی است و یا تنها واکنش بازار به انتشار اخبار مهم باعث شده است که این تغییرات ناگهانی رخ دهد. اخبار مهم در بازار باعث افزایش نوسانات قیمت شده و احتمال اشتباه کردن تریدر ها در لحظات انتشار خبر بیشتر می شود. برای جلوگیری از ضرر های این چنینی حتما اخبار روز را دنبال کنید و از اخبار مهم خرید و فروش ارز در بازار مطلع باشید.
روانشناسی بازار نقاط پیوت برای ترید در زمان شکست سطوح
یکی دیگر از راههای معامله در نقاط پیوت برای ترید در زمان شکست سطوح استفاده از سنجش روانشناسی بازار می باشد. در واقع با استفاده از این روش می توانید تشخیص دهید که آیا معامله کنندگان بیشتر تمایل به خرید دارند یا فروش. برای تشخیص این مورد کافی است نقطه پیوت را مورد بررسی قرار دهید. زیرا در این نقطه است که می توانید بفهمید که تعداد خریداران در بازار بیشتر هستند یا تعداد فروشندگان. اگر تعداد خریداران در بازار بیشتر از فروشندگان باشد، روند حرکت قیمت به سمت بازار صعودی متمایل می شود. اگر تعداد فروشندگان بیشتر باشد بازار نزولی بوده و می توانید در این نقطه از بازار با فروشندگان همراه شده و پوزیشن فروش را بازکنید.
برای این که بتوانید تشخیص دهید در بازار فروشندگان غالب هستند یا خریداران، به این نکات توجه داشته باشید. در نقاط پیوت برای ترید در زمان شکست سطوح، اگر قیمت نقطه پیوت را به سمت بالا بشکند، می توانید نتیجه بگیرید که خریداران غالب بوده و موقعیت خوبی برای ورود به پوزیشن خرید رخ داده است. تصویر زیر مثالی را نشان می دهد که اگر قیمت در بالای نقطه پیوت باقی بماند چه اتفاقی خواهد افتاد.
عبور قیمت از پیوت و شکست مقاومت ها
در تصویر بالا ملاحظه می کنید که قیمت در نمودار یورو / دلار آمریکا از پیوت عبور کرده و از آن فاصله می گیرد. در واقع نقطه باز شدن قیمت بالاتر از نقطه پیوت بوده و پس از آن روند افزایشی قیمت به صورت متوالی ادامه پیدا می کند. قدرت حرکت قیمت به قدری زیاد است که تمام سطوح مقاومت را شکسته و از آنها عبور می کند. در این موقعیت اگر وارد معامله خرید شوید سود بالقوه و خوبی را از بازار کسب خواهید کرد.
حالا را در نظر بگیرید که اگر قیمت نقطه پیوت را بشکند و به سمت پایین حرکت کند می توانید وارد پوزیشن فروش شده و کسب سود نمایید. در واقع قرار گرفتن قیمت در پایین نقطه پیوت نشان می دهد که فروشندگان غالب شده و حرکت قیمت در بازار به صورت نزولی در آمده است. تصویر زیر نمودار پوند / دلار آمریکا را نشان می دهد.
روند صعودی پس از شکست نقطه پیوت
در این نمودار می بینیم که قیمت نقطه پیوت را تست می کند و پس از اینکه موفق به شکستن سطح نمی شود، این سطح به صورت مقاومت در بازار باقی می ماند. پس از آن روند حرکت قیمت به سمت پایین بوده و یک حرکت نزولی قوی را آغاز می کند. در این نقطه اگر به خوبی تشخیص داده باشید که قیمت قادر به عبور از سطح نبوده و در زیر پیوت باقی خواهد ماند، وارد معامله فروش شده و سود خوبی را به دست آورده اید. زیرا در این نمودار نسبت پوند / انگلیس به دلار آمریکا چیزی در حدود ۳۰۰ واحد نزول دارد. البته این نکته را در نظر داشته باشید که این موضوع ۱۰۰% نبوده و همیشه در بازار این اتفاق نمی افتد. در واقع گاهی نیز با وجود این که حدس میزنید حرکت قیمت به سمت پایین می باشد روند معکوس شده و به سمت بالا می رود و از پیوت نیز عبور می کند.
15 دقیقه یورو در مقابل دلار آمریکا
مثال بالا حتما متوجه شده اید که قیمت سطح حمایت را شکسته و از نقطه پیوت نیز پایین تر رفته است. ممکن است شما با دیدن این شرایط در این نقطه وارد معامله فروش شده باشید. اما می بینید که S1 به عنوان حمایت در نمودار باقی مانده و قیمت پس از برخورد با این سطح حمایتی به قدری بالا می رود که حتی پیوت را نیز می شکند. پس از شکست پیوت نیز در بالای این سطح باقی مانده و خریداران همچنان قوی تر شده اند.
نتیجه گیری: با توجه به مباحثی که مطرح شد می توان چنین نتیجه گرفت که در بازار هیچ گونه قطعیتی وجود ندارد و رفتار معامله گران کاملا بی ثبات می باشد. زیرا هر لحظه این امکان وجود دارد که نظر معامله گران تغییر کند و خریداران یا فروشندگان به بازار غالب شوند. در این شرایط تمامی محاسبات و تحلیل هایی که انجام داده اید بهم می ریزد و پوزیشن شما با شکست مواجه می شود. بنابراین نمی توانیم تنها به دلیل اینکه قیمت در بالای پیوت قرار گرفته است بخریم و یا چون در پایین پیوت می باشد وارد معامله فروش شویم. بلکه حتما باید این موضوع را با یک استراتژی دیگر که دارای اعتبار بالایی می باشد ترکیب کرده و با اطمینان بیشتری وارد بازار شویم.
پیوت در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
یکی از اصلیترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازار مالی، تشخیص نقاط بازگشت قیمت است. در واقع اگر فردی به این سطح از مهارت تحلیلی برسد، به مثابه یافتن جام مقدس در معاملهگری خواهد بود؛ اما بر اساس پژوهشهای انجام شده، تلاش برای تعیین دقیق نقاط کف و سقف (نواحی بازگشت قیمت) یا به مهمترین سطوح در استراتژی پیوت عبارتی زمانبندی بازار، تاکنون بیفایده بوده است. با این حال، برخی ابزار تحلیل نموداری در این زمینه عملکرد قابل اطمینانی دارند. پیوت در تحلیل تکنیکال، یکی از پرکاربردترین ابزار بررسی وضعیت گذشته و فعلی قیمت میباشد. به بیان ساده، نقاط چرخش قیمت در نمودار پیوت نامیده میشود؛ که بر اساس ماهیت به دو گونه قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، دو دسته ماژور و مینور را شامل میشوند.
انواع پیوت ها
پیوتها یا نقاط بازگشت معمولاً زمانی شکل میگیرند؛ که نیروی عرضه یا تقاضا یکی بر دیگری غالب شود! در واقع زمانی که شما به یک نمودار قیمت نگاه کنید؛ تعداد بیشماری پیوت مشاهده خواهید نمود، که هر کدام در یکی از دستهبندیهای فوق جای میگیرند.
۱- پیوت قیمتی
مفهوم اصلی و اساسی نقاط بازگشت قیمت، در ذات این پیوتها نهفته است. در تعریف کلاسیک پیوتهای قیمتی بدان اشاره شده است، که اگر بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت در نمودار تشکیل شده است. در حال حاضر این تعریف تکامل یافته و عموماً در روشهای پرایس اکشنی مطرح میشود؛ که اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت یا نقطه بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت. نحوه تشخیص این پیوتها به صورت بصری و بر مبنای قوانین روشهای تحلیلی مختلف بوده و اصولاً ابزار تحلیلی خاصی نمیطلبد. به طور کلی، بر اساس دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، میتوانید از آنها استفاده کنید.
۲- پیوت محاسباتی
این نوع از پیوتها بر اساس دادههای قیمتی (OHLC) و فرمولهای ریاضی محاسبه میشوند و جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در آنها دخیل نیست! در واقع خروجی این محاسبات که به صورت چند عدد میباشد؛ به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده میشوند. این پیوتها بر اساس دوره زمانی نمودار و دادههای قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی معتبرند و با تشکیل کندلهای جدید، این سطوح بهروزرسانی میشوند. به طور مثال، نواحی پیوتی مهمترین سطوح در استراتژی پیوت نمودار یکساعته برای معاملهگران میانمدتی کاربرد ندارند. پیوتهای محاسباتی نیز خود انواع مختلفی دارند، که پیوت پوینت و خطوط کاماریلا مهمترین آنها هستند. در ادامه به شرح مختصر هرکدام از آنها خواهیم پرداخت.
بر اساس قواعد، اگر قیمت بالاتر از نقطه «PP» قرار داشته باشد؛ به معنی روند صعودی بوده و باید بر اساس واکنشهای قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم و در غیر این صورت(قیمت کمتر از PP)، اقدام به فروش مینماییم. توجه داشته باشید، که نقاط «R» مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی و نقاط «S» مخفف Support یا نواحی حمایتی نمودار میباشند.
- Camarilla Lines
- H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
- H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
- H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
- H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
- L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12))
- L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6))
- L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4))
- L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2))
در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه کلیدی نظیر «PP» نداریم؛ اما به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش، میتوان قدرت روند را تا حد زیادی تشخیص داد و معاملات دقیقتری داشت. در واقع زمانی که قیمت به سطوح ۳ یا ۴(از نوع R یا S) برسد؛ در نگاه اول نشاندهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا میباشد. ذکر این نکته ضروری است، که محاسبهگر نقاط پیوت در اکثر پلتفرمهای تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیشفرض قرار دارند و حتی در صورت عدم وجود آن میتوانید، به صورت رایگان آن را از منابع مختلف دانلود و نصب کنید. امروزه در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی، پیوتها به عنوان ابزار اصلی و در کنار مواردی چون خطوط روند، میانگینهای متحرک و… به کار برده میشوند.
۳- پیوت ماژور
حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشید؛ با مشاهده نمودار قیمت، کف و سقفهایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شدهاند، کاملاً محسوس میباشند. در اصطلاح به این دسته از نقاط بازگشتی، پیوت ماژور گفته میشود. این نقاط از اعتبار بالایی برخوردارند و تحلیلگران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، باید از این پیوتها استفاده کنند.
۴- پیوت مینور
در طرف مقابل نقاط پیوتی هم وجود دارند؛ که نهایتاً منجر به حرکات اصلاحی کوچک یا برقراری روند خنثی میشوند. پیوت مینورها در نمودارهای با دوره زمانی پایین (تایمفریم کوچک) به وفور قابل مشاهدهاند؛ زیرا نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میانروزی بیشتر ایجاد میشوند. به دلیل اینکه نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشمگیر ندارند؛ الگوهای قیمتی و خطوط روند مبتنی بر آنها از اعتبار چندانی برخوردار نیست. در نتیجه برای کاهش درصد خطای تحلیل، معاملهگران باید به دورههای زمانی مناسب رجوع کنند.
نحوه تشخیص پیوت ماژور از مینور
حال که تعاریف اولیه پیوت ماژور و مینور ذکر شد؛ سؤال اصلی این است، که چگونه این نقاط را از یکدیگر تمایز دهیم؟ با توجه به اینکه سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت میباشند، تشخیص آنها به صورت چشمی و بر اساس مقایسه ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکانپذیر خواهد بود؛ اما این امر مستلزم داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است! به همین دلیل، روشی ترکیبی شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی تدوین شده است؛ تا معاملهگران متوسط و مبتدی نیز قادر به تشخیص این سطوح باشند. در واقع اگر سطوح کف یا سقف نمودار این دو ویژگی را داشته باشند؛ به احتمال قوی با یک پیوت ماژور روبهرو خواهیم بود. قاعده کلی شامل موارد ذیل است:
- تغییر فاز مکدی در زمان تشکیل پیوت
- اصلاح قیمت حداقل به اندازه ۳۸ درصد موج قبلی
جهت درک بهتر موضوع، به این مثال دقت کنید.
در این نمودار، تغییر فاز هیستوگرام مکدی و تقاطع نزولی خطوط سیگنال و مکدی در زمان تشکیل پیوت کاملاً مشهود است. همچنین با رسم فیبوناچی بازگشتی مشخص میشود؛ که شرط اصلاح حداقل ۳۸ درصدی قیمت نیز برآورده شده و به نظر میرسد، گواههای معاملاتی کافی برای پیوت ماژور بودن این نقطه بازگشتی وجود مهمترین سطوح در استراتژی پیوت دارد.
کلام پایانی
به طور کلی، پیوتها یکی از بهترین ابزار تحلیل و معاملهگری در بازار مالی است؛ اما با توجه به نوسانات قیمتی متعدد و شدید، دارای خطاهایی نیز میباشند؛ که باید به واسطه تعیین استراتژیهای معاملاتی دقیق و روشهای نوین تحلیلی، پوشش داده شوند.
اندیکاتور نقاط پیوت (pivot point) در معاملات – کاربرد
اگر آخرین سوئینگ های قیمت در مهمترین سطوح در استراتژی پیوت نقاط R1 و S1 تشکیل شوند، و بازار چندین بار پیوت پوینت را در هر دو جهت قطع کند، نشان دهنده ی یک بازار بدون روند (یا فلت) است.
اگر قیمت نقاط S3 یا R3 را قطع کند – یک روند نزولی و یا صعودی قدرتمند در بازار وجود دارد.
در روند صعودی، قیمت پس از یک اصلاح، به یک مقاومت سطح R برخورد کرده و آنرا به سمت بالا قطع می کند. این حالت نشان دهنده ادامه روند می باشد و معامله گر می تواند وارد معامه خرید شود. برعکس، زمانی که قیمت سطح حمایتی S را به سمت پایین بشکند، معامله گر باید وارد معامله فروش شود.
نمونه ای از استراتژی معاملاتی با توجه به نقاط پیوت.
1- اولین کندل سبز در حال افزایش تقریباً به سطح P می رسد، دومین کندل افزایشی بالاتر از P بسته می شود. از آنجایی که قیمت هنوز سطح R1 را نشکسته است، نمی توان گفت که یک روند تشکل شده است.
2- قیمت برگشت انجام داده و سطح حمایتی S1 را می شکند. معامله گر می تواند در اینجا وارد معامله خرید شده و حد سود خود را در S2 قرار دهد. در اینجا قیمت S2 را شکسته و به سمت S1 اصلاح انجام می دهد. در چنین حالتی منتظر یک سیگنال باشید، زیرا روند صعودی می تواند ادامه یابد..
3- یک نوار پین ظاهر می شود. این یک الگوی معکوس است، بنابراین می توان وارد یک معامله کوتاه شد. حد سود S2 و S1 است.
4- یک کندل ظاهر می شود که شبیه یک نوار پین و یک Doji است. زمان آن فرا رسیده است که برای باز کردن یک موقعیت خرید با حد سود در S1 یا S2 آماده باشید.
5- پس از رسیدن قیمت به سطح افقی، برگشت مجدد به پایین انجام شده است.
6- مهمترین سطوح در استراتژی پیوت یک برگشت صعودی جدید پس از برخورد قیمت با سطح.
نقاط پیوت به شما چه می گوید؟
نحوه معامله با استفاده از نقاط پیوت:
- از آنها برای تعیین شکست سطوح مهم و یا شناسایی سطوح احتمالی برگشت روند استفاده می شود. اگر یکی از سطوح مهم شکسته باشد، قیمت به احتمال زیاد تا سطح بعدی پیشروی خواهد کرد. اگر روند برگشت انجام دهد، قیمت میتواند حداقل تا سطح قبلی اصلاح انجام دهد.
- این نقاط بر روی بازار تاثیرات روانی دارند. بطور مثال، اگر در یک روند صعودی تمام معامله گرانی که از اندیکاتور پیوت پوینت برای معامله استفاده می کنند، حد سود خود را در سطح R2 قرار دهند، پس از رسیدن قیمت به این سطح، روند عوض شده و یا اصلاح انجام می دهد. بنابراین، این اندیکاتور نیست که سطوح برگشتی را پیش بینی می کند، این رفتار اکثر معامله گران است که دلیلی برای تغییر حرکت قیمت می شود.
- این نقاط در تعیین حد ضرر، حد سود و سفارشات در حال انتظار، به ما کمک می کنند.
Pivot Point همچنین ابزاری برای تجارت بر اساس سطوح مهم یا استراتژی های کانال بر اساس باندهای بولینگر یا کانال کلتنر است؛ در حقیقت از سایر ابزارها بدتر یا بهتر نیست و یک شاخص مکمل است، هرچند که نقاط ضعف خود را نیز دارد. اندیکاتور پیوت پوینت را می توان در استراتژی های تعقیب روند، در زمان شکست سطوح و یا اسکالپینگ، زمانی که قیمت در میان سطوح در حال حرکت است، استفاده کرد.
نقاط پیوت: مزایا و معایب
مزایای نقاط پیوت:
- به طور خودکار، مهم ترین سطوحی که احتمال برگشت قیمت در آنها بیشتر است را به روش های مختلف محاسبه می کند.
- این ابزار به خوبی با سایر ابزارهای تأیید ترکیب میشود: ابزاری مثل سطوح فیبوناچی، شاخص های کانال معاملاتی، الگوهای معکوس.
- برای استراتژی هایی که از دستورات معلق استفاده می کنند مناسب است. این اندیکاتور به محاسبه سطوح مرجع کمک می کند که قیمت به احتمال زیاد به آن می رسد یا شکسته می شود و با یک معکوس دنبال می شود.
معایب نقاط پیوت:
- تنظیمات و انتخاب روش مناسب می تواند بسیار پیچیده باشد. اندیکاتور نقاط پیوت دارای شش روش برای محاسبه سطوح و چندین بازه زمانی است. پارامترهای مربوط به وضعیت فعلی ممکن است در آینده کار نکنند.
- تجزیه و تحلیل دشوار است. در طول روز معاملاتی، قیمت می تواند چندین بار از سطح پیوت روزانه عبور کند. این امر سرمایه گذاران مبتدی را گیج می کند و تجزیه و تحلیل محورهای روزانه را پیچیده می کند.
برای کاهش احتمال خطا، از چندین ابزار برای تعیین سطوح استفاده کنید. به عنوان مثال، سطوح را بر اساس اوج/پایین ترسیم کنید، الگوهای نمودار را دنبال کنید، اندیکاتورهای کانال را اضافه کنید. هر چه سطوح بیشتر با دادههای نقاط پیوت منطبق باشد، احتمال درستی پیشبینی بیشتر میشود.
قوانین معامله با نقاط پیوت
قوانین معامله Pivots در فارکس مشابه معاملات سطوح فیبوناچی یا سطوح حمایت/مقاومت است. اگر قیمت بالاتر از خط P، (پیوت مرکزی) باشد، باید به افزایش خود ادامه دهد. اگر قیمت کمتر از سطح P باشد، باید به کاهش خود ادامه دهد. نزدیکترین نقاط عطف R1 و S1 هستند. اگر قیمت یکی از این سطوح را شکست، سطوح هدف بعدی R2، S2 هستند. هر چه قیمت از خط میانی P فاصله بگیرد، نوسانات بازار بیشتر می شود و احتمال برگشت قیمت به سطح مرکزی بیشتر می شود. بنابراین، نقاط R3، S3 اهمیت بالایی دارند. شکست آنها باعث به وجود آمدن یک حرکت قدرتمند می شود. اما در اغلب مواقع، قیمت تا سطح P برگشت انجام می دهد.
در ابتدای دوره، قیمت بالاتر از خط P بود که روند صعودی را تأیید می کرد. در مرحله بعد، قیمت از سطح R2 خارج می شود اما کمی بالاتر بسته می شود که نشان دهنده یک سطح قوی است. در کندلهای بعدی، R3 به عنوان یک سطح مقاومت قوی عمل میکند و قیمت تقریباً آن را لمس کرده و دوباره نزدیک به R2 شروع به تثبیت کرده است. اگر اصلاحی باشد، قیمت می تواند به R3 و بالاتر برود. اگر قیمت حداقل 50 درصد از فاصله بین R1 و R2 را پوشش دهد، میتوانیم یک روند نزولی با اولین هدف در اطراف سطح P در وضعیت معاملات فعلی در نظر بگیریم.
نکات کلیدی نقاط پیوت
نقاط پیوت سطوح کلیدی افقی هستند که معامله گران از آنها برای تعیین نقاط ورود استفاده می کنند. شکست سطح به تریدر سیگنالی می دهد که در جهت روند وارد معامله شود. اگر قیمت از سطح بازگردد، ممکن است یک اصلاح یا یک روند معکوس شروع شود.
پیوت پوینت بر اساس میانگین، های (بالاترین قیمت)، لو (پایین ترین قیمت) و قیمت بسته شدن دوره معاملاتی قبلی، محاسبه می شود. این کار در تعیین سطوح کلیدی پیوت در روز معاملاتی بعدی کمک بسیاری می کند.
اندیکاتور پیوت سطوح کلیدی نمودار را بر اساس چندین روش ترسیم می کند که عبارتند از، روش کلاسیک، وودی، کاماریلا، فیبوناچی، دیمارک. انتخاب روش محاسباتی پیوت به عواملی همچون استراتژی معاملاتی، شرایط بازار و نماد معاملاتی بستگی دارد.
اگر قیمت بین R1 و S1 حرکت کند، بازار ثابت معامله مهمترین سطوح در استراتژی پیوت می شود. اگر قیمت به سطح R2 یا R3 صعود کند، روند صعودی است. اگر بازار دچار نزول S2 یا S3 شود، روند نزولی نشان داده می شود. همچنین می توان از اندیکاتور نقاط پیوت در معاملات نوسانی استفاده کرد. به عنوان مثال، اصلاح روند صعودی از سطح R3 شروع می شود و معامله در پایان اصلاح در R2 وارد می شود.
آموزش اندیکاتور پیوت پوینت Pivot Points
از آنجایی که اندیکاتو پیوت پوینت در بازاهای شناور بهتر عمل می کند، بازارهایی مانند بازار فارکس بهترین مکان برای استفاده از آنهاست. معامله گران کوتاه مدت از پیوت پوینتها برای شناسایی نقاط ورود به بازار و بستن معامله استفاده می کنند. از آنجایی که این شاخص توسط بسیاری از معامله گرانی که تحلیل تکنیکال را مرجع تصمیم گیری های خود می دانند مورد پذیرش است، سیگنالهای این اندیکاتور بسیار معتبر هستند.
آموزش تصویری اندیکاتور پیوت پوینت
در چارت بالا همانگونه که ملاحظه می کنید، قیمت در حال امتحان کردن سطح حمایت S1 است. اگر شما فکر می کنید که این تئوری در اینجا صادق است پس می توانید با دستور خرید وارد بازار شوید و یک دستور فروش احتیاطی زیر این سطح حمایت بزارید.
اگر تریدر محتاطی هستید، میتوانید به اندازه یک ATR و دقیقا زیر S1 دستور Stop Loss خود را بگذارید. اگر میخواهید ریسک بیشتری کنید، دستور توقف ضرر را زیر S2 قرار دهید.
برای خروج از بازار با سود هم میتوانید دستور Take Profit معامله را در حدود P یا R1 قرار دهید. حالا بگذارید ببینیم که در صورت خرید شما چه اتفاقی در بازار افتاده است.
خوب، به نظر می رسد که S1 نقش سطح حمایت خود را به خوبی بازی کرده است. اگر شما هدف را سطح پیوت پوینت میانی گذاشته بودید سود مناسبی کسب کردهاید.
درست است که همیشه به این سادگی نیست و مهمترین سطوح در استراتژی پیوت شما نباید فقط برروی سطوح پیوت پوینت حساب کنید. باید دقت کنید که آیا سطح پیوت پوینت با سطوح حمایت و مقاومت قبلی همخوانی دارد یا خیر. همچنین می توانید از تحلیل نمودار شمعی و دیگر اندیکاتورها برای تایید یا تکذیب تحلیل خود کمک بگیرید.
برای مثال اگر دیدید که یک داجی در بالای S1 تشکیل شده است، یا اینکه نشانه ای از فروش افراطی دیده میشود آنگاه احتمال بیشتر می رود که S1 نقش حمایت را بازی می کند.
همچنین اغلب وقتها معاملات بین خطوط S1 و R1 نوسان میکنند. اما گاهی نیز در بازارهای روندی و یا پرنوسان قیمتها سطوح دوم را نیز تست میکنند و گاهی نیز پیش میآید که قیمت به سطوح سوم پیوت پیونت هم میرسد.
برای یادگیری عوامل تاثیر گذار در بازارهای مالی، یادگیری اندیکاتورهای مختلف، آموزش تحلیل تکنیکال و احلیل فاندامنتال به بخش یادگیری فارکس یا ویدئوهای آموزش رایگان فارکس مراجعه نمایید.
انواع پیوت (Pivot) در تحلیل تکنیکال
از مهمترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی، تشخیص انواع پیوت یا نقاط بازگشت قیمتها است. بطور کلی در تحلیل تکنیکال دو مبحث بسیار حائز اهمیت است: تشخیص جهت روند در تایمفریمهای مختلف و شناسایی نقاط بازگشتی قیمت (Pivot).
در این مقاله از ارزتودی ابتدا به سوال پیوت چیست پاسخ میدهیم و در ادامه به فرمول محاسبه پیوت و انواع آن میپردازیم. پیوتها به تعبیری همان نقاط چرخش قیمت در نمودارهای تحلیل تکنیکال هستند که تشخیص درست آنها همانطور که گفتیم از الزامات شروع یادگیری تحلیل تکنیکال است. این را هم بدانید که پیوت (Pivot) معنی خاصی ندارد و صرفا نامی است که بر روی یکی از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال انتخاب شده است.
پیوت (Pivot) چیست؟
پیوت به نقاط قیمتی بسیار مهم میگویند، این نقاط همان میانگین بیشترین قیمت (HH)، کمترین قیمت (LL) و آخرین قیمت در یک روز پیشین معاملاتی است. در تایم فریمهای مختلف به عنوان مثال در تایمفریم روزانه (Daily) با استفاده از مقدار آخرین پیوت یک روز، روند قیمتی روز بعد آن ارزیابی میشود. اگر معاملات بالاتر از آخرین پیوت فعلی قرار بگیرند روند صعودی است و اگر معاملات پایینتر از آخرین پیوت فعلی قرار بگیرند روند نزولی است.
نحوه محاسبه پیوت استاندارد در تحلیل تکنیکال
پیوتها بر اساس دادههای قیمتی؛ باز شدن کندل، بالاترین قیمت، پایینترین قیمت، بسته شدن کندل (OHLC) و فرمولهای ریاضی است که محاسبه آن سطوح حمایت و مقاومت را نشان میدهد.
حمایت زمانی ایجاد میشود که به دلیل تقاضای زیاد، روند نزولی متوقف میشود. مقاومت نیز زمانی ایجاد میشود، روند صعودی قیمتها به دلیل عرضه زیاد متوقف میشود.
انواع پیوت (Pivot) یا نقاط بازگشت قیمتها
سطوح بازگشت قیمتی را پیوت میگویند. پیوتها میتوانند تبدیل به سطوح حمایت و مقاومت شوند. در هر روند دو نوع پیوت مشاهده میشوند؛ پیوت مینور و ماژور.
۱. پیوت مینور
نشان دهنده نوسانات کم و اصلاحی کوچک در بازار است، نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میانروزی ایجاد میشود، نقاط بازگشتی مینور قدرت چندانی در تغییر روند ندارند. در واقع پیوت مینور بر اساس هیجانات ناشی از بازار شکل میگیرد که میتواند افراد آماتور در این بازار را به تله بیاندازد. الگوهای قیمتی یا خطوط روند مبتنی بر پیوت مینور از اعتبار پایین برخوردار هستند.
۲. پیوت ماژور
پیوت ماژور را میتوان نقاط کلیدی برگشتی معرفی کرد که در این نقاط معاملهگران حرفهای وارد معامله میشوند. این نقاط دارای اعتبار بالایی هستند، تحلیلگران برای رسم خطوط روند و الگوهای قیمتی از این نوع پیوت استفاده میکنند. پیوتهای ماژور معمولا در نزدیکی حمایتها و مقاومتها شکل میگیرند.
تشخیص پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال
افرادی که در ترید حرفهای هستند، به راحتی این دو را از هم تشخیص میدهند. در واقع چون پیوت در تحلیل تکنیکال بر اساس قیمت مشخص میشوند، با دقت به نمودار و بررسی روندها به صورت دیداری باید تشخیص داده شوند. اما اگر مبتدی هستید، بهتر است به این دو نکته توجه کنید:
چنانچه روند جدید بتواند تا سقف حدود ۴۰ درصد، حرکت قبلی را جبران کند، پیوت ماژور است، اگر مقدار جبرانی اصلاح از ۴۰ درصد کمتر باشد، مینور تلقی میشود.
یکی مهمترین سطوح در استراتژی پیوت از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، مکدی نام دارد، چنانچه این اندیکاتور دچار تغییر فاز شود، به عنوان پیوت ماژور شناخته خواهد شد. برای این کار کافی است توجه به فاز مثبت یا منفی اندیکاتور مکدی داشته باشیم و بالاترین یا پایینترین قیمت آن بخش را به عنوان پیوت ماژور در نظر بگیریم.
کاربرد انواع پیوت در معاملهگری
نقاط پیوت را میتوان یکی از ابزارهای کاربردی در تحلیل فنی معاملات بازار مالی معرفی کرد. با توجه به آن معاملهگران میتوانند اهداف معاملاتی خود را در مسیر درستی پیش ببرند.
۱. شناسایی نواحی حمایت و مقاومت
نقاط پیوت یک مفهوم را با خود یدک میکشند آن هم این است که این نقاط باعث تغییر ماهیت در روند بازار میشوند. زمانی که در یک نقطه چرخش قیمت رخ میدهد و مجددا قیمت به آن نقطه برمیگردد، به احتمال زیاد شاهد واکنش مجدد قیمت خواهیم بود. این واکنشها باعث بهوجود آمدن نواحی مهم میشوند که به آنها حمایت و مقاومت میگوییم. شناسایی این نواحی کمک میکند شکار چه نوع پوزیشنی با احتمال برد بالا مناسب است. با برخورد قیمت به نواحی حمایتی شما باید به دنبال پوزیشنهای خرید (Buy) بگردید، همچنین با برخورد قیمت به نواحی مقاومتی شکار پوزیشنهای فروش (Sell) بهترین گزینه است.
۲. تعیین حد سود و حد ضرر
یکی از روشهایی که میتوان با استفاده از آن حدسود و حدضرر را مشخص کرد نقاط پیوتی میباشد. با فرض اینکه شما در یک معامله خرید هستید، پایینتر از پیوت حمایتی میتواند جای مناسبی برای قرار دادن حدضرر باشد. همچنین با استفاده از ریسک بهریوارد منطقی میتوانید مقاومت پیوتی دو یا سه (بستگی به استراتژی شما دارد) را به عنوان حد سود خود قرار دهید.
۳. سیو کردن سود
فرض کنید شما یک معامله در جهت خرید (Buy) باز کردهاید، پوزیشن شما وارد سود شده و به نقطه پیوت مقاومتی اول برخورد کرده است. در این هنگام شما میتوانید حد ضرر خود را به نقطه ورود خود انتقال دهید. با انجام اینکار اگر قیمت تغییر جهت داد و به نقطه ورود شما برگشت شما ضرری متحمل نشدهاید، مجدد اگر تحلیل شما درست پیش رفت و قیمت به نقطه پیوت مقاومتی دوم برخورد کرد، شما اجازه دارید حد ضرر خود را به نقطه پیوت مقاومتی اول انتقال دهید. با انجام این پروسه اگر برگشت قیمتی را شاهد بودید و حد ضرر شما فعال شد. شما معامله خود را با سود به اتمام رساندهاید.
نکته : در طراحی استراتژی معاملاتی، نقاط پیوت میتواند در بهبود عملکرد معاملهگری شما کمک کند.
انواع پیوت در تحلیل تکنیکال
براساس روش استاندارد به انواع پیوت به دو دسته پیوت ماژور و مینور پرداختیم، در ادامه به روشهای دیگری که برای محاسبه پیوتها کاربرد دارد میپردازیم.
پیوت وودی (Woodie)
پیوت وودی یکی از انواع پیوتها است، این شاخص کمتر مورد استفاده قرار میگیرد. معاملهگران با استفاده از این شاخص میتوانند بر اساس یک پیوت چهار سطح حمایت و چهار سطح مقاومت ترسیم کنند. با اندکی دقت در مییابید که محاسبات پیوت وودی با محاسبه پیوت پوینت استاندارد کاملاً متفاوت است. یکی از تفاوتهای اصلی این است که پیوت وودی به قیمت بسته شدن رمزارز وزن بیشتری میدهد. شاید در نگاه اول کمی گیجکننده به نظر برسد، اما اساس عملکرد آن شبیه به میانگین متحرک نمایی (EMA) است که در آن دادههای بعدی نسبت به دادههای قبلی وزن بیشتری دارند.
پیوت کاماریلا (Camarilla)
راهاندازی سیستم محاسباتی کاماریلا برای اولینبار در دهه ۱۹۸۰ به بازارهای مالی معرفی شدند. اساس مفهوم این سیستم معاملاتی مشابه پیوت وودی است؛ زیرا قیمتهای پیوت بر اساس قیمتهای بسته شدن روز قبل محاسبه میشوند.
پیوت فیبوناچی (Fibonacci)
اعداد فیبوناچی در استراتژیهای مدرن بسیار مورد استفاده قرار میگیرند و حتی آن دسته از معاملهگرهایی که معاملات روزانه انجام میدهند، میتوانند پس از بررسی انواع پیوت در تحلیل تکنیکال، این مدل را انتخاب کنند. معاملهگرهای بازارهای ارزدیجیتال و فارکس معمولا از این نوع شاخص در معاملات خود استفاده میکنند.
پیوت دیمارک (Demark)
پیوت دیمارک توسط تاجر مشهور تام دیمارک طراحی شده است، این نوع پیوت نوآورانه، در تجزیه و تحلیل مشهور بودهاست. Demark کمی متفاوت از سایر پیوتها است؛ زیرا این پیوت مبتنی بر ارتباط بین قیمت باز و بستهشدن بازار طراحی شده است.
روش تام، ترسیم خطوط روند را عینیتر میکند و دقیقا مشخص میکند که کدام نقاط را باید به هم وصل کرد تا خطوط حمایت و مقاومت ایجاد شوند.
کاربرد سایت Finscreener.org در محاسبه پیوت پوینتها
سایت فیناسکرینر، داده و دیتاهای آنالیز شده بازارهای مالی را در اختیار کاربران خود قرار میدهد. یکی از ویژگیهای بینظیری که ارائه داده است، نمایش محاسبه شده عدد دقیق پیوت پوینتها با توجه به انتخاب انواع آن است. شما میتوانید از بازههای زمانی ۱۵دقیقه، ۳۰دقیقه، ۱ ساعت، ۴ساعت، روزانه و هفتگی نیز بهره ببرید. ابتدا فیلترشکن خود را روشن کنید، روی مهمترین سطوح در استراتژی پیوت این لینک کلیک کرده و وارد صفحه موردنظر شوید شوید.
سخن آخر
دیدیم که نقاط پیوت و انواع آن از چه روشی محاسبه میشوند. تفاوت معاملهگر مبتدی و حرفهای در داشتن استراتژی معاملاتی و میزان دانش آنها است. پیوت پوینتها به ما در درک مفهوم روند بازارها کمک میکنند، یادگیری مفاهیم پیوتها میتوانند در طراحی یک استراتژی مناسب کاربردی باشد.
دیدگاه شما