چگونه از کندل تایم استفاده نماییم؟


تصویر (۷)

فارکس و ارز دیجیتال: تریدر باکس

کانال‌های روند نقاط شکست الگوهای شمعی چه زمانی بهترین زمان برای ورود به یک معامله فارکس است؟ بهترین زمان برای ورود به یک معامله به استراتژی و سبک معاملاتی شما وابسته است. برای مشخص کردن ز

انتخاب بروکر

اخبار ارز دیجیتال

آلتکوین ها

فارکس

عنوان پاسخ بازدید توسط
آموزش فارکس در مشهد با آکادمی پارسیان بورس 0 74 erfanforex
ارز دیجیتال چیست؟ 0 170 peyman4
صرافی آنلاین ارزهای دیجیتال ایران بایننس با 600 ارز دیجیتال 0 143 peyman4
آموزش پرایس اکشن 0 634 naser72
انتخاب بروکر مناسب برای کار در فارکس 0 817 naser72

نقطه ورود به معامله را چگونه تعیین کنیم؟

چه زمانی بهترین زمان برای ورود به یک معامله فارکس است؟

بهترین زمان برای ورود به یک معامله به استراتژی و سبک معاملاتی شما وابسته است. برای مشخص کردن زمان ورود به معامله، چندین روش و رویکرد متفاوت وجود دارد. ما در اینجا تنها به سه مورد از آنها که اکثر معامله‌گران از‌ آن استفاده می‌کنند، می‌پردازیم.

استراتژی شماره یک:

کانال‌های روند
خطوط روند ابزار‌هایی فاندامنتال هستند که توسط تحلیل‌گران تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرد تا سطوح حمایت و مقاومت را شناسایی کنند. در مثال زیر قیمت یک حرکت صعودی را با توجه به سقف‌های بالاتر و کف‌های بالاتر نشان می‌دهد. این نشان دهنده یک روند است که در آن معامله‌گران در نقاط حمایتی اقدام به خرید کرده و در نقاط مقاومت اقدام به برداشت سود می‌کنند. هنگامی‌که قیمت این سطوح کلیدی مقاومتی یا حمایتی را می‌شکند، معامله‌گران باید منتظر یک بریک اوت یا تغییر در روند باشند.

استراتژی شماره ۲:

الگوهای شمعی
الگوهای شمعی، ابزار بسیار قدرتمندی برای پیدا کردن نقاط و سیگنال های ورود در فارکس هستند که توسط اکثر معامله‌گران استفاده می‌شوند. الگوهایی مانند کندل پوششی (اینگولف) و یا الگوی ستاره دنباله دار اغلب توسط معامله‌گران باتجربه استفاده می‌شود. در مثال زیر الگوی کندل چکشی را می‌توان مشاهده کرد. همانطور که می‌بینید نقطه ورود پس از مشاهده کندل تایید خواهد بود.

تشخیص الگوی چکش یا هر الگوی کندلی دیگر نمی‌تواند به تنهایی سیگنال ورود به معامله تلقی شود. شما باید منتظر یک کندل تاییدی باشید تا به شما سیگنال ورود به معامله را بدهد. به عنوان مثال در تصویر بالا شما بعد از مشاهده الگوی چکش وارد معامله نمی‌شوید بلکه صبر می‌کنید تا کندل بعدی تغییر روند را تایید کند و سپس وارد معامله می‌شوید. این کار باعث کاهش ریسک معاملات و افزایش احتمال موفقیت شما می‌شود، اگرچه ممکن است با این روش، مقداری سود شما کاهش یابد.
همینطور که در تصویر می‌بینید، الگوی چکش با دایره آبی مشخص شده است. این نوع الگو عموما به‌عنوان سیگنال معکوس‌شدن روند درنظر گرفته می‌شود. اما بدون یک کندل تاییدیه بعدی، این الگو می‌تواند سیگنال اشتباه را صادر کند. در این مورد خاص، سیگنال ورود زمانی صادر میشود که کندل تاییدیه در مقداری بالاتر از سطح بسته‌شدن کندل چکش بسته شود. این سازوکار می‌تواند نشان‌دهنده یک روند صعودی قوی‌تر و تاییدیه‌ای برای الگوی چکش تلقی شود.
معامله‌گران اغلب به دنبال چندین سیگنال برای انجام یک معامله معتبر هستند مانند اندیکاتورها، الگوهای شمعی، پرایس اکشن و اخبار. اما برای این مقاله ما بخش‌های مختلف استراتژی را از یکدیگر تفکیک کردیم تا بتوانیم راحت تر به آنها بپردازیم.

استراتژی شماره سه

نقاط شکست
استفاده از نقاط شکست یکی از پرکاربرد ترین ابزارها برای دریافت سیگنال ورود است که توسط معامله‌گران استفاده می‌شود. این استراتژی شامل شناسایی سطوح کلیدی و استفاده از آنها به عنوان یک سیگنال برای ورود به معاملات است. تجربه در پرایس اکشن کلید موفقیت در استفاده از استراتژی نقطه شکست است. مبنای معامله بر اساس نقطه شکست قیمت‌هایی است که فراتر از سطوح مشخص شده برای مقاومت و یا حمایت حرکت می‌کنند.
سادگی استفاده از این استراتژی آن را به یکی از مناسب‌ترین استراتژی‌ها برای معامله‌گران تازه‌کار تبدیل کرده است. مثال زیر یک سطح کلیدی حمایت (خط قرمز) را نشان می‌دهد که پس از آن یک شکست رخ می‌دهد و باعث افزایش قیمت دارایی می‌شود. نقطه ورود جایی است که قیمت، سطح حمایتی را می‌شکند. در سایر موارد، معامله‌گران باید به دنبال کندل تایید بعد شکسته شدن سطح کلیدی باشند.

اندیکاتورهای محبوب برای شناسایی نقاط ورود

محبوب‌ترین اندیکاتورهای ورود با استراتژی معاملاتی اتخاذ شده ارتباط مستقیم دارند. عموما از اندیکاتورها برای تایید استراتژی ورود استفاده می‌شود. جدول زیر برخی از بهترین اندیکاتور‌ها و همچنین نحوه استفاده از آنها را نشان می‌دهد.

کاربرد

اندیکاتور

این اندیکاتور نقاط اشباع خرید و اشباع فروش را مشخص می‌کند. بیشتر در بازارهای نوسانی و رونددار موثر است

RSI

با استفاده از چند اندیکاتور میانگین متحرک (یکی طولانی مدت و دیگری کوتاه مدت) به دنبال نقاط برخورد این اندیکاتورها برای تعیین سیگنال ورود هستیم.

(Moving Average (MA

بهترین عملکرد را در بازارهای نوسانی و رونددار دارد. نقطه تقاطع این اندیکاتور برای ورود در جهت جهت روند استفاده می‌شود.

چگونه با الگوهای کندل استیک ژاپنی در فارکس معامله کنیم

اگر شما طرفدار معامله با نمودارهای خالی و بدون استفاده از اندیکاتورهای مختلفی هستید که می‌توانند قضاوت شما را تحت تأثیر قرار دهند، قطعاً این مطالب توجهتان را جلب خواهد کرد. در این مقاله، ما در مورد معامله‌ گری به سبک پرایس اکشن با استفاده از آنالیز کندل استیک صحبت خواهیم کرد. من برخی از مهم‌ ترین الگوهای کندل استیک را معرفی کرده و پتانسیل آنها را برایتان توضیح خواهم داد.

کندل استیک ژاپنی چیست؟

کندل استیک ژاپنی یک تصویر برای نمایش نمودارهایی است که در قرن هجدهم توسط یک تاجر برنج ژاپنی به نام مونهیسا هوما (Munehisa Homma) اختراع شده‌ است. این نمودارها با نمودارهای میله‌ ای و خطی فرق دارند زیرا اطلاعات بیشتری ارائه می‌دهند و به راحتی می‌ توان آنها را خواند. تصویر زیر را ببینید:

تصویر (۱)

این طرح ساده، تمام اطلاعاتی که کندل استیک ژاپنی به شما می‌دهد را نشان می‌دهد. دو کندل نمایش داده شده، یک کندل صعودی (سبز) و یک نزولی نزولی (قرمز) هستند. هر کندل نشان دهنده قیمتی است که در آن کندل باز شده است، قیمتی که در آن کندل بسته شده است و نیز بالاترین و پایین‌ ترین حد قیمت است. توجه داشته باشید که کندل‌ های نزولی (قرمز) به سمت پایین حرکت می‌کنند، بنابراین موقعیت نقاط “باز” و “بسته شدن” جا به جا می‌شود. حالا ببینید که کندل‌ های ژاپنی در نمودار قیمت چگونه به نظر می‌رسند.

تصویر (۲)

خیلی بهتر از نمودار میله‌ ای یا خطی، اینطور فکر نمی‌کنید؟

نحوه استفاده از کندل استیک ژاپنی

نمودار کندل استیک ژاپنی اطلاعات مهمی در مورد پرایس اکشن در هر زمان خاص به معامله‌ گر ارائه می‌ دهد. معامله‌ گران اغلب سیگنال‌ های خود را با الگوهای کندل استیک ژاپنی تأیید می‌کنند و شانس موفقیت در معامله را افزایش می‌دهند.

معامله‌ گری به روش پرایس اکشن تنها با استفاده از آنالیز کندل استیک، یک تکنیک معاملاتی بسیار متداول است. با این وجود، معامله‌ گری با کندل استیک در ترکیب با اندیکاتور های اضافی و سطوح حمایت و مقاومت ، قوی‌ ترین روش معامله‌ گری است.

یاد بگیرید که در بازارهای فارکس چه چیزی به درد می‌خورد و چه چیزی نه…

الگوهای کندل استیک در فارکس اشکال کندل خاصی در نمودار هستند که اغلب منجر به وقایع خاصی می‌شوند. اگر این الگوها به موقع تشخیص داده شوند و به درستی معامله شوند، می توانند به ارائه ستاپ‌ های با احتمالِ برد بالا کمک کنند.

الگوهای کندل استیک فارکس در دو دسته طبقه‌ بندی می‌شوند – الگوهای کندل استیک ادامه‌ دار و الگوهای کندل استیک بازگشتی. حالا رایج‌ ترین الگوهای بازگشتی و ادامه‌ دار را بررسی کرده و در مورد پتانسیل آنها بحث خواهیم کرد.

الگوهای کندل استیک تکی

دوجی، کندل استیکی است که تشخیص آن بسیار آسان است. هر زمان که قیمت دقیقاً در همان سطحی که باز شده است، بسته شود، یک دوجی داریم. بنابراین کندل دوجی شبیه یک خط تیره با یک فتیله است.

توجه داشته باشید که گاهی اوقات مواردی پیش می‌آید که قیمت از همان ابتدا اصلاً جابجا نمی‌شود. در این موارد کندل دوجی یک خط تیره ساده و بدون فتیله است. نگاهی به این تصویر بیندازید:

تصویر (۳)

اگر کندل دوجی بعد از یک حرکت طولانی تشکیل شود، آنگاه کاراکتر بازگشتی دارد. دلیل این امر این است که در یک بازار صعودی (یا نزولی)، وقوع یک کندل دوجی نشان می‌دهد که گاوها قدرت خود را از دست می‌دهند و خرس‌ها با همان قدرت شروع به عمل می‌کنند.

بنابراین، کندل در همانجایی که باز شده بود، بسته می‌شود. فقط بخاطر داشته باشید: وقتی پس از یک حرکت طولانی به یک دوجی در نمودار می‌ رسید، این احتمال وجود دارد که قیمت جهت خود را معکوس کند.

این کندل می‌ تواند نزولی و صعودی باشد. این کندل دارای بدنه‌ ای بسیار کوچک و فتیله بالایی بلندتر و فتیله پایینی کوتاه‌ تر است که اندازه آنها تقریباً یکسان است. نگاهی به تصویر زیر بیندازید:

تصویر (۴)

کندل اسپینینگ تاپ، کاراکتر نامشخصی دارد.

دلیل این امر این است که این کندل نشان می‌ دهد که خریداران و فروشندگان به سختی با یکدیگر می‌ جنگند، اما هیچ کدام نتوانسته اند بر دیگری غلبه کند.

با این وجود، اگر در یک روند نزولی در نمودار به این کندل برسیم، این بدان معنی است که فروشندگان قدرت خود را از دست می‌دهند، حتی اگر خریداران نتوانند بر آنها غلبه کنند.

این کندل دیگری است تشخیص آن بسیار آسان است. همانطور که در شکل زیر نشان داده شده‌ است، کندل استیک ماروبوزو دارای یک بدنه است و فتیله‌ ای ندارد:

تصویر (۵)

کندل ماروبوزو، یک الگوی تداوم روند است. از آنجایی که این کندل فتیله‌ای ندارد، که اگر صعودی باشد، روند صعودی به قدری قوی است که قیمت افزایش می‌یابد و هرگز به زیر سطح باز شدن میله نمی‌ رسد.

کندل‌ های چکش و مرد آویزان دارای بدنه‌ های کوچک، فتیله بالایی کوچک و فتیله پایینی بلند هستند. این دو کندل از نظر ظاهری کاملاً شبیه هم به نظر می‌رسند:

تصویر (۶)

این دو کندل در دسته کندل‌ های بازگشتی قرار می‌گیرند. تفاوت بین آنها در این است که چکش، نشان دهنده بازگشت از یک روند نزولی است، در حالی که مرد آویزان، به بازگشت روند صعودی اشاره دارد.

  • چکش معکوس و شوتینگ استار (بازگشتی)

چکش معکوس و شوتینگ استار دقیقاً برعکس چکش و مرد آویزان هستند. همانطور که در زیر نشان داده شده است، آنها دارای بدنه کوچک، فتیله پایینی کوتاه و فتیله بالایی بلند هستند:

تصویر (۷)

چکش معکوس و شوتینگ استار هر دو رفتار معکوس از خود نشان می‌دهند، چکش معکوس به بازگشت یک روند نزولی اشاره دارد، در حالی که شوتینگ استار نشان دهنده پایان یک روند صعودی است.

الگوهای کندل استیک دوتایی

  • کندل پوششی صعودی و نزولی (بازگشتی)

چکش معکوس و شوتینگ استار هر دو رفتار معکوس از خود نشان می‌دهند، چکش معکوس به بازگشت روند نزولی اشاره دارد، در حالی که شوتینگ استار نشان دهنده پایان روند صعودی است.

تصویر (۸)

هر دو الگوهای کندل پوششی، بازگشت روند را نشان می‌دهند. در هر دو الگوی کندل پوششی صعودی و نزولی، کندل دوم، بدنه کندل اول را پوشش می‌دهد. کندل پوششی صعودی، نشان دهنده بازگشت روند نزولی است و کندل پوششی نزولی، بازگشت روند صعودی را نشان می‌دهد.

  • انبرک در قله و انبرک در دره (بازگشتی)

کندل انبرک قله، از یک کندل صعودی و به دنبال آن یک کندل نزولی تشکیل شده است که در آن هر دو کندل دارای بدنه کوچک هستند و فتیله پایینی ندارند. پارامترهای این دو کندل تقریباً یکسان است.

در عین حال، همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است، کندل انبرک دره از یک کندل نزولی و به دنبال آن یک کندل صعودی تشکیل شده است که در آن هر دو کندل دارای بدنه کوچک هستند و فتیله بالایی ندارند:

تصویر (۹)

همانطور که گفتیم، اندازه دو کندل انبرک، تقریباً یکسان است. هر دوی این الگوهای کندل استیک خاصیت بازگشتی دارند. تفاوت بین این دو الگو در این است که انبرک قله نشان دهنده بازگشت یک روند صعودی به یک روند نزولی است، در حالی که انبرک دره برعکس عمل می‌کند – انبرک دره را می‌ توان در انتهای روند نزولی مشاهده کرد که نشان می‌ دهد یک تغییر به روند صعودی وجود خواهد داشت.

الگوهای کندل استیک سه تایی

  • ستاره صبحگاهی و ستاره عصرگاهی (بازگشتی)

الگوی کندل استیک ستاره صبحگاهی، شامل یک کندل نزولی و به دنبال آن یک کندل کوچک نزولی یا صعودی و پس از آن یک کندل صعودی است که از نصف کندل اول بزرگتر است.

الگوی کندل ستاره عصرگاهی، برعکس الگوی ستاره صبحگاهی است. این الگو با یک کندل صعودی شروع می‌شود و پس از آن یک کندل کوچک نزولی یا صعودی و سپس یک کندل نزولی وجود دارد که اندازه آن بزرگتر از نصف کندل اول است. تصویر زیر این دو الگو را نشان می‌دهد:

تصویر (۱۰)

هر دوی این الگوهای کندل استیک دارای ویژگی بازگشتی هستند، ستاره عصرگاهی، پایان روند صعودی را نشان می‌دهد و ستاره صبحگاهی به پایان روند نزولی اشاره دارد.

الگوی کندل استیک سه سرباز می‌تواند نزولی یا نزولی باشد. سه سرباز صعودی از سه کندل صعودی پشت سر هم تشکیل شده است:

  • یک کندل صعودی کوچک تر
  • یک کندل صعودی بزرگتر، که نزدیک بالاترین نقطه خود بسته می‌شود
  • یک کندل صعودی حتی بزرگتر که تقریباً هیچ فتیله‌ ای ندارد

در ضمن، الگوی سه سرباز نزولی باید دارای ویژگی‌ های زیر باشد:

  • یک کندل نزولی کوچکتر
  • یک کندل نزولی بزرگتر، که نزدیک پایین‌ ترین نقطه خود بسته می‌شود
  • یک کندل نزولی حتی بزرگتر که تقریباً هیچ فتیله‌ ای ندارد

تصویر زیر یک الگوی سه سرباز صعودی و سه سرباز نزولی معتبر را نشان می‌دهد:

تصویر (۱۱)_الگوی سه سرباز صعودی و سه سرباز نزولی

الگوی کندل استیک سه سرباز خاصیت بازگشتی دارد.

الگوی کندل استیک سه سرباز صعودی، می‌تواند روند نزولی را پایان دهد و یک روند صعودی جدید ایجاد کند. در همین حال، الگوی کندل استیک سه سرباز نزولی را می‌ توان در پایان یک روند صعودی یافت، که نشان دهنده ایجاد یک حرکت نزولی در آینده است.

آنالیز نمودار کندل استیک

حالا که برخی از الگوهای قابل اطمینان کندل استیک در معاملات فارکس را مورد بررسی قرار دادیم، اکنون می‌توانیم ببینیم که این الگوها در نمودار قیمت، چه شکلی به نظر می‌رسند و چگونه می‌توانیم از آنها به عنوان بخشی از یک استراتژی معامله‌ گری به روش پرایس اکشن استفاده کنیم! نگاهی به نمودار زیر بیندازید:

تصویر (۱۲)_نمودار روزانه EUR/USD

این نمودار روزانه EUR/USD برای دوره ۲۱ جولای تا ۸ اکتبر ۲۰۱۵ است. آنالیز نمودار ما سه الگوی نزولی موفق را نشان می ‌دهد. اولین الگو، الگوی ستاره عصرگاهی است. همانطور که قبلاً اشاره کردیم، الگوی کندل استیک ستاره عصرگاهی خاصیت نزولی دارد. این دقیقاً همان چیزی است که در نمودار ما اتفاق می‌افتد. ما چهار کندل نزولی داریم که مربوط به یک افت قیمت ۱۲۶ پیپی هستند. دومین الگویی که از آنالیز کندل استیک بدست می‌آید، کندل مرد آویزان در پایان روند صعودی است. پس از ظهور کندل مرد آویزان، قیمت یورو در برابر دلار حدود ۳۸۷ پیپ در مدت سه روز کاهش یافت! سومین الگوی کندل استیک در نمودار ما، یک الگوی ستاره عصرگاهی دیگر است. در پایان روند صعودی، الگوی ستاره عصرگاهی با افت ۴۰ پیپ در یک روز ظاهر شده است.

بیایید نمونه نمودار دیگری را ببینیم و سایر الگوهای کندل استیک ژاپنی را بررسی کنیم:

تصویر (۱۳)_نمودار ۴ ساعته USD/JPY

این نمودار ۴ ساعته USD/JPY برای دوره ۲۸ آگوست تا ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۵ است. همانطور که مشاهده می‌کنید، این نمودار دارای دارای الگوهای کندل استیک ژاپنی بسیاری است. ما ابتدا پس از یک کاهش شدید قیمت، با یک الکوی کندل دوجی شروع می‌کنیم. ما به الگوی بازگشتی دوجی می‌رسیم و ۹۷ پیپ افزایش را ثبت می‌کنیم. الگوی کندل استیک بعدی، سه سرباز صعودی است که پس از یک اصلاح جزئی قیمت ظاهر می‌شود. پس از بازگشت الگوی سه سرباز، قیمت دلار آمریکا در برابر ین حدود ۸۶ پیپ افزایش یافته است.

سومین الگوی کندل در نمودار، اسپینینگ تاپ است که همانطور که گفتیم کاراکتر نامشخصی دارد. این بدان معناست که پس از کندل اسپینینگ تاپ، بسته به زمینه پرایس اکشن در آن زمان، قیمت ممکن است افزایش یا کاهش یابد. در این مورد خاص، قیمت در میله بعدی جهت خود را معکوس کرده و الگوی ستاره صبحگاهی را تشکیل می‌دهد و ما یک افزایش ۱۳۸ پیپی را خواهیم دید. افزایش قیمت پس از الگوی اسپینینگ تاپ، بلافاصله با یک الگوی بازگشتی دوجی دیگر دنبال می‌شود. در نتیجه، ما با افت سریع ۱۸۲ پیپی مواجه خواهیم شد. آخرین الگوی کندل استیک این نمودار، یک کندل استیک چکش پس از یک روند نزولی است. ما الگوی چکش خود را تأیید می‌کنیم و قیمت دلار حدود ۱۶۳ پیپ افزایش می‌یابد.

حالا بیایید سراغ USD/CHF برویم و در مورد الگوی کندل پوششی صعودی و نزولی بحث کنیم:

تصویر (۱۴)_نمودار ۴ ساعته USD/CHF

در اینجا ما یک نمودار ۴ ساعته USD/CHF برای ۲۲ جولای تا ۲۱ آگوست ۲۰۱۴ داریم. ما پس از یک اصلاح روند، با یک کندل کوچک دوجی شروع می‌کنیم. نتیجه ‌ای که پس از کندل دوجی به دست می‌آوریم، افزایش سریع ۶۲ پیپی قیمت است. سپس پس از یک دوره تثبیت قیمت، یک کندل پوششی نزولی خواهیم داشت. دقیقاً بعد از کندل پوششی، یک افت ۳۹ پیپی در نمودار ظاهر می‌شود! اندکی بعد، به یک کندل پوششی نزولی دیگر می‌رسیم که پس از اصلاح یک روند نزولی ظاهر می‌شود. حدود ۱۲ ساعت بعد از این کندل پوششی نزولی، قیمت دلار آمریکا ۵۰ پیپ کاهش می‌یابد. ۱۰ روز بعد، ما یک کندل پوششی صعودی در نمودار می‌بینیم که پس از یک روند نزولی ظاهر می‌شود. این سودآورترین حرکت قیمت در این نمودار است که منجر به افزایش ۱۰۰ پیپ در مدت سه روز می‌شود. این روند صعودی با آخرین الگوی چگونه از کندل تایم استفاده نماییم؟ نمودار در تصویر، یعنی سومین کندل پوششی نزولی، به پایان می‌رسد. این کندل مجدداً منجر به واکنش قیمت می‌شود. نتیجه کلی حاصل از این پنج حرکت قیمت، ۲۶۴ پیپ است.

بیایید یک نمودار فارکس دیگر را با استفاده از الگوهای کندل استیک آنالیز کنیم!

تصویر (۱۵)_نمودار ۴ ساعته دلار AUD / USD

این نمودار ۴ ساعته دلار استرالیا (AUD / USD) برای دوره ۱۷ سپتامبر تا ۱۹ اکتبر ۲۰۱۵ است. ما پس از یک افزایش قیمت، با کندل پوششی نزولی شروع می‌کنیم. ما این الگو را تأیید می‌کنیم و شاهد یک کاهش ثابت قیمت به میزان ۲۸۴ پیپ در ۶ روز خواهیم بود. این یک واکنش شدید است! روند نزولی با یک کندل ستاره صبحگاهی به پایان می‌رسد که به یک بازگشت نهایی اشاره دارد. بازگشت روند در مرحله تثبیت ادامه پیدا می‌کند. افزایش قیمت ناشی از الگوی ستاره صبحگاهی برابر با ۴۶ پیپ است. قیمت تا همان سطح قبلی کاهش می‌یابد و یک الگوی بازگشتی دیگر، یعنی یک کندل پوششی صعودی، ظاهر می‌شود! یک روند صعودی قوی پس از الگوی کندل پوششی صعودی ظاهر می‌شود. ما می‌توانستیم در زمان اولین افزایش ۱۱۰ پیپی معامله کنیم تا زمانی که یک کندل بازگشتی دوجی حاصل شود، که منجر به یک اصلاح ۶۶ پیپی می‌شود.

آشنایی با مولتی تایم فریم یا تحلیل چندزمانی

تحلیل چند زمانی

در این مطلب از فیماچارت می خواهیم شما را با یکی از بنیادی ترین مفاهیم تحلیلی یعنی تحلیل چندزمانی آشنا کنیم. تحلیل چندزمانی یا مولتی تایم فریم، فرآیند بررسی روند قیمتی یک جفت ارز، کالا، سهام یا سایر دارایی ها در چند تایم فریم مختلف به منظور بررسی بهتر جریان حرکتی قیمت و تایید بهتر نقاط ورود و خروج مناسب می باشد.

همانطور که می دانید روند قیمتی در قالب تایم فریم های مختلفی امکان بررسی شدن دارند. مثلا تایم فریم ۱ ساعته، ۴ ساعته، روزانه، هفتگی و …. این به این معناست که معامله گران مختلف می توانند نسبت به این مساله که یک دارایی چطور معامله می شود نظرات متفاوتی داشته باشند و تمام این نظرات هم می تواند کاملا صحیح باشد! برای مثال ممکن است شما مشاهده کنید که قیمت طلا در نمودار ۴ ساعته روندی نزولی دارد. اما من که در نمودار ۵ دقیقه معامله می کنم و می بینم که نمودار قیمت طلا به صورت رنج در آمده و یا حتی صعودی باشد و ممکن است هر دو نیز برداشت های درستی داشته باشیم.

همانطور که میبینید این امر یک مساله مطرح می کند. گاهی با نگاه به نمودار ۴ ساعته، معاملات پیچیده می شوند، مثلا یک سیگنال فروش می بینید، سپس نمودار یک ساعته را چک می کنید و میبینید که قیمت ها رفته رفته افزایش می یابند. در این شرایط باید چه کنیم؟ کارمان را با تایم فریم ۴ ساعته دنبال کنیم و سیگنال را بگیریم و دیگر تایم فریم ها را رها کنیم؟ شایدم باید شیر یا خط بیاندازیم که آیا باید براساس تایم فریم ۴ ساعته بفروشیم یا براساس تایم فریم ۱ ساعته بخریم؟

در این مقاله نخست سعی می کنیم به شما کمک کنیم تا تعیین کنید که باید روی چه تایم فریمی تمرکز کنید. هر معامله گری باید در تایم فریم خاصی که با شخصیتش سازگار است معامله کند که آنرا تایم فریم اصلی یا مادر می نامیم. سپس به شما می آموزم که چطور باید به بررسی تایم فریمهای مختلف یا همان مولتی تایم فریم بپردازید تا بتوانید تصمیمات معاملاتی بهتر و آگاهانه تری اتخاذ کنید.

کدام تایم فریم را به عنوان تایم فریم اصلی انتخاب کنیم؟

یکی از دلایلی که معامله گران نوپا آنطور که باید و شاید کار نمی کنند آن است که در تایم فریم های نادرستی نسبت به شخصیتشان معامله می کنند. معامله گران جدید می خواهند سریع پولدار شوند. به همین دلیل کارشان را بای تایم فریم های کوتاه مدت مثل یک دقیقه ای یا پنج دقیقه ای آغاز می کنند. در نهایت معامله نومیدشان می کند چرا که این تایم فریم با شخصیتشان سازگاری ندارد.

برخی از معامل گران با معامله در نمودار های ۴ ساعته احساس بهتری دارند. این تایم فریم طولانی تر است اما آنقدر هم طولانی نیست. سیگنالهای معاملاتی در آن ها کمتر است اما خیلی هم کم نیست. معامله در این تایم فریم زمان بیشتری برای تحلیل بازار به شما می دهد و همزمان کار با عجله پیش نمی رود.

از سوی دیگر دوستی هم هست که هیچگاه و به هیچ وجه در تایم فریم زمانی ۱ ساعته معامله نمی کند. این مسیر برای او بسیار کند است و احتمالا فکر می کند نمی تواند تا پیش از ورود به معامله دوام بیاورد و فسیل می شود. بنابراین معامله در نمودار ۱۰ دقیقه ای را ترجیح می دهد. او در این نمودار هم برای تصمیم گیری بر مبنای پلن معاملاتیش زمان کافی دارد. (البته نه خیلی زیاد)

بسیار خوب حالا احتمالا می پرسید پس چه تایم فریمی مناسب شماست؟ خب دوست من اگر توجه کرده باشید این بستگی به شخصیت شما دارد. دقیقا به این بستگی داره که فرد صبوری هستید یا عجول آیا اگر روزانه ده ها معامله انجام ندهید دلمرده می شوید یا به باز نگه داشتم معاملات بلند مدتی علاقه دارید یا حتی فراتر برویم الزامات شغلی دارید و نمی توانید مرتب پشت چارت باشید، همه اینها در انتخاب تایم فریم شما نقش دارند.

باید با تایم فریمی معامله کنید که با آن احساس راحتی می کند. وقتی در جریان یک معامله هستید همیشه نوعی احساس خرسندی یا حس نومیدی دارید چرا که پای پول واقعی مطرح است و این طبیعی است. زمانی که معامله گری را آغاز می کردیم نمی توانستیم به یک تایم فریم پایبند بمانیم. کار را با نمودار ۱۵ دقیقه آغاز می کردیم، سپس به نمودار ۵ دقیقه می رفتیم، سپس نمودار یکساعته، چهارساعته و روزانه را انتخاب می کردیم.

این برای تمام معامله گران تازه کار طبیعی است. تا آن زمان که ناحیه آسایشتان را بیابید و متوجه شوید که چرا پیشنهاد می کنیم با استفاده از تایم فریم های مختلف معامله دمو کنید تا ببینید کدام تایم فریم با شخصیتتان سازگارتر است.

انتخاب های تایم فریم های مختلف برای مولتی تایم فریم

اگر بتوانید از میان تایم فریم های در دسترس بهترین آن ها را برای خود انتخاب کنید، تا حد زیادی میزان معاملات سودآور شما افزایش می یابد. اولین سوالی که باید از خودتان بپرسید این است که تایم فریم اصلی (مادر) که در آن معامله می کنید کدام است! این تایم اساس زمان معاملاتی شماست. که این موضوع در بند بالا کامل توضیح داده شد.

قدم بعدی انتخاب تایم فریم های بزرگتر(ماژور) و کوچکتر(مینور) می باشد. تایم فریم های ماژور و مینور عمدتاً به عنوان دوره های زمانی بزرگتر و کوچکتر نسبت به تایم فریم اصلی به کار برده می شوند. در مثال ذیل تایم فریم اصلی شما ۵ دقیقه ای می باشد، بنابراین ما تایم فریم های ۱۵ دقیقه ای و ۱ دقیقه ای را بترتیب به عنوان ماژور و مینور درنظر می گیریم. شما می توانید این مدل را برای هر تایم فریم اصلی پیاده سازی کنید.

در جدول زیر تحلیل چارت بصورت مولتی تایم فریم و پیشنهاد هایی برای انتخاب تایم فریم قرار داده ایم. این جدول صرفا یک پیشنهاد هست و می تواند بستگی به نوع تحلیل شما کمی منعطف تر باشد. فقط مطمئن شوید که برای حرکت رو به عقب و رو به جلوی در تایم فریم ها اختلاف به اندازه کافی وجود داشته باشد. اگر این تایم فریم ها به هم بسیار نزدیک باشد، قادر به یافتن تفاوت آنها نخواهید بود و از این رو نمی تواند خیلی کارآمد باشد.

بهترین فاصله به این صورت است که هر تایم فریم ۳ الی ۱۰ برابر نسبت به تایم فریم قبل و بعد خودش باشد و که یکی از بهترین تنظیم ها برای معامله گری مولتی تایم فریم می باشد. مثلا تایم روزانه شامل ۶ تایم فریم ۴ ساعته است و ۴ ساعته هم ۴ برابر تایم فریم ۱ساعته است.

تایم فریم ماژور (بزرگتر) تایم فریم معاملاتی مادر (اصلی) تایم فریم مینور (کوچکتر)
۵ دقیقه ۱ دقیقه تیک چارت یا لحظه ای
۱۵ دقیقه ۵ دقیقه یک دقیقه
۳۰ دقیقه ۱۵ دقیقه ۵ دقیقه
۱ ساعت ۳۰ دقیقه ۱۵ دقیقه
۴ ساعت ۱ ساعت ۳۰ دقیقه
رزوانه ۴ ساعت ۱ ساعت
هفتگی روزانه ۴ ساعت
ماهانه هفتگی روزانه

در هر تایم فریم باید بدنبال چه چیزی باشیم؟

این موضوع به طور کلی به خود شما مربوط است و بیشتر به سبک معاملاتی شما بستگی دارد. اگر شما در نمودار ۵ دقیقه ای پس از شکست قیمت به دنبال پوزیشن خرید باشید، لازم است اطمینان حاصل کنید که در هر دو نمودار ۱۵ و ۱ دقیقه ای هم روند قوی صعودی وجود داشته باشد.

اغلب اوقات معامله گران پس از شکست قیمت در تایم فریم اصلی خود اقدام به معامله می کنند اما اگر در دوره های زمانی بالاتر و پایینتر شرایط مشابه وجود نداشته باشد، نباید این کار را بکنند. حرکات قدرتمند در بازار زمانی اتفاق می افتند که معامله گران دوره های زمانی مختلف قریب به اتفاق در یک جهت معامله کنند که این منجر به تشکیل یک سیل حرکت قیمت ها در بازار می شود، چیزی که ما برای براحتی می توانیم از آن پول در بیاوریم.

ورود و خروج هایتان را بر اساس یک تایم فریم تنظیم کنید و از تایم های دیگر تایید بگیرید. مراقب باشید که اشتباه نکنید که مثلاً از تایم فریم ۱۵ دقیقه ای برای ورود و برای حد ضرر از تایم فریم ۵ دقیقه ای استفاده کنید. بخاطر داشته باشید معامله گرانی که در تایم فریم های پایین معامله می کنند به دنبال نوسانات کوچک قیمتی می باشند و اگر شما هم این راه را انتخاب کردید باید به همین روال کار کنید.در واقع تایم فریم های بزرگتر و کوچکتر فقط به شما تایید می دهند و نه هیچ چیز دیگر، به عبارت دیگر به آن ها به چشم اندیکاتورهای تکنیکال نگاه کنید، نه ابزاری برای ورود و خروج به پوزیشن های معاملاتی.

چگونه می توان نسبت به استفاده از مولتی تایم فریم سریع تر وارد معامله شد؟

اگر فکر می کنید که می توانید از چند سنت از هر معامله چشم پوشی کنید، در اشتباه هستید.من هم مثل شما برای پول هایم سخت کار کرده ام بنابراین حتی یک سنت از آن را هم برای شخص دیگری روی میز جا نمی گذارم.

اگر شما در تایم فریم کوچکتر وارد معامله شوید، در واقع خیلی زود وارد معامله شده اید و باید نگران افت و خیزهایی باشید که در طول تشکیل کندل بزرگتر اتفاق می افتند.صحبت هایم کمی گنگ بنظر می رسند، اجازه دهید تا این موضوع را با یک مثال بیشتر برایتان موشکافی کنم.

فرض کنیم تایم فریم معاملاتی شما ۵ دقیقه ای می باشد که در این صورت تایم فریم ماژور ۱۵ دقیقه و مینور ۱ دقیقه می باشد. قیمت از یک سطح مهم عبور کرده و یا از آن بر می گردد و کندل مد نظر ما تشکیل می شود و شما فکر می کنید که این به منزله ی ورود به بازار است. اگر قیمت در نمودار ۵ دقیقه سطحی را لمس کند، این سطح را قبلاً در نمودار ۱ دقیقه لمس کرده است. شما فقط به دنبال لمس خط روند توسط قیمت نیستید زیرا می تواند در هر تایم فریمی اتفاق بیفتد بلکه شما باید بدنبال قرار گرفتن قیمت سهام در مسیر اصلی روند باشید.

مثال ۱: نمودار قیمتی سهام Ali Baba

آیا تابحال میکروسکوپ و یا تلسکوپ داشته اید؟وقتی شما از داخل لنز نگاه می کنید چیزهایی می بینید که با چشم غیر مسلح قابل دیدن نیست.

نمودار ۳۰ دقیقه ای بالا مربوط به شرکت Ali Baba می باشد. ابتدا قیمت روند نزولی را می شکند و ما موقعیت خرید را در قیمت ۸۳/۷۶$ باز می کنیم. حد سود ما برای این پوزیشن خط قرمز رنگ می باشد که یک سطح مقاومتی است. خب کافی است اما آیا تاییدیه های دیگری هم وجود دارند؟

حال ببینیم که تایم فریم ماژور یعنی نمودار یکساعته به ما چه می گوید: به نمودار زیر دقت کنید!

آیا کندل دوجی مشخص شده را می بینید؟درست متوجه شدید، همانطور که احتمالاً می دانید کندل دوجی دارای خاصیت بازگشتی قوی است. همانگونه که می بینید وجود دوجی در پایان روند نزولی نشان دهنده ی این است که بیگ بویز (فراچارت: Big Boys بزرگان بازار) به بازی با قیمت ها به منظور صعود قیمت دارند، بنابراین ما می توانیم طبق دوجی شکل گرفته در نمودار یک ساعته یک پوزیشن خرید بگیریم.همانطور که می بینید دوجی پایینی قبل از شکست قیمت و دوجی بالایی در چگونه از کندل تایم استفاده نماییم؟ حوالی قیمت ۸۵$ تشکیل شده اند.هنگامی که قیمت به خط قرمز رسید ما از موقعیت خود خارج شدیم.

بنابراین زمانی که در نمودار ۳۰ دقیقه شکست قیمت ایجاد شد در قیمت ۸۳/۷۶$ وارد پوزیشن خرید شدیم.با این حال کندل دوجی در تایم فریم بزرگتر نقطه ورود بهتری در ۸۲/۴۹$ به ما می داد.با این وصف در نقطه ورود به ازای هر سهم ۱/۲۷$ اختلاف داریم یعنی حدوداً ۱.۵% بیشتر.این ممکن است که شما را شگفت زده کند که یک تایم فریم بالاتر سیگنال بهتری به شما بدهد.طبیعتاً انسان فکر می کند که اگر به یک چهارچوب زمانی پایینتر برود به جزئیات بیشتری دسترسی خواهید داشت اما ممکن است بخاطر جزئیات نتوانید کلیات را درک کنید.اجازه دهید از کندل استیک سراغ الگوهای نموداری برویم.

مثال ۲: نمودار قیمتی سهام Ebay

نمودار زیر چارت ۱۵ دقیقه ای از شرکت EBAY از نوامبر ۲۰۱۵ می باشد.

همانطور که می بینید هیچگونه سیگنال خرید مشخصی مشاهده نمی شود که بتواند در این حرکت احتمالی صعودی برای ما مثمر ثمر باشد بنابراین ما برای بدست آوردن سرنخ ها سراغ نمودار ۵ دقیقه ای می رویم.

به نظرتان این الگو چیست؟ آیا این یک الگوی کف دو قلوست؟

همانگونه که به خوبی مشاهده می کنید، الگوی کف دو قلو در نمودار ۱۵ دقیقه ای از نظر ما پنهان بود (فراچارت: یا حداقل واضح نبود). در حال حاضر یک الگوی کف دو قلوی ایده آل داریم، که با شکست خط گردن در قیمت ۲۹.۰۵ $ وارد پوزیشن خرید شویم. هنگامی که الگو تکمیل می شود ما حدوداً ۱۲ سنت فضای نموداری پیش رو داریم.در حال حاضر ما دو انتخاب داریم، اولی این است که سهام را طی اصلاح قیمتی نگه داریم تا افزایش قیمت بعدی را گرفته باشیم. راه دیگر این است که موقعیت معاملاتی را بسته و هنگام بازگشت قیمت به خط روند سیاه به منظور گرفتن جهش قیمتی پیش رو یک پوزیشن خرید باز کنیم. البته که هر دو مورد سودآور هستند ولی مورد دوم کمی طول می کشد.

مثال ۳: نمودار قیمتی سهام UBS

در این مثال میانگین های متحرک در تایم فریم معاملاتی اصلی و ماژور تقاطع پیدا کرده اند، تایم فریم معاملاتی ما در این مثال ۵ دقیقه ای می باشد پس تایم فریم ماژور ما ۱۵ دقیقه ای می شود. ما قصد داریم از دو میانگین متحرک ساده ی ۲۰ و ۵۰ روزه استفاده کنیم. ما منتظر می مانیم زمانی به بازار ورود کنیم تا میانگین متحرک ها در هر دو تایم اصلی و ماژور همجهت تقاطع پیدا کنند.ما تا زمانی پوزیشن را باز نگه می داریم تا میانگین متحرک ۲۰ روزه در جهت مخالف در تایم ۱۵ دقیقه ای قیمت را بشکند.

بیایید با تایم فریم اصلی شروع کنیم-نمودار چگونه از کندل تایم استفاده نماییم؟ ۵ دقیقه ای:

همانطور که می بینید در نمودار ۵ دقیقه ای UBS در ساعت ۱۱:۱۰ تقاطع میانگین های متحرک اتفاق افتاده است و ما هم اکنون برای تایید به نمودار ۱۵ دقیقه ای می رویم.

این نمودار ۱۵ دقیقه ای UBS است.در ساعت ۱۲:۴۵ میانگین متحرک ۲۰ روزه میانگین ۵۰ روزه را به سمت پایین می شکند که ما در این نقطه پوزیشن فروش خود را باز می کنیم. توجه کنید که قیمت پس از عبور از میانگین متحرک ۲۰ روزه در نمودار ۱۵ دقیقه شروع به کاهش می کند.ما زمانی از معامله خارج می شویم که قیمت میانگین ۲۰ روزه را به سمت بالا قطع می کند.

بهترین تایم فریم برای معاملات میان روزی کدام است؟

من فکر می کنم جواب این سوال بسیار ساده است. اگر می خواهید یک معامله گر روزانه باشید، باید بدنبال تایم فریم های کوچکتر باشید که عبارتند از ۱-۵ و ۱۵ دقیقه ای.دلیل این کار این است که تایم فریم های کوچکتر به شما اطلاعات بیشتری برای تجزیه و تحلیل سریع و کوتاه مدتی می دهند.

جمع بندی نهایی و توصیه ها:

۱-باید تصمیم بگیرید که تایم فریم اصلی(مادر) شما کدام است. برای این کار هم باید تایم فریم های مختلف را امتحان کنید، نتایج را ثبت کنید و این نتایج را تحلیل کنید تا دریابید که کدامیک برایتان مفید خواهند بود. احساسات انسانی، شخصیت، شغل و … همه این عوامل بصورت غیر مستقیم در انتخاب تایم فریم اصلی شما دخیل هستند. بعد از پیدا کردن تایم فریم اصلی اکنون باید تایم فریم های مینور و ماژور را بر اساس آن انتخاب کنید.

۲-افزودن تحلیل مولتی تایم فریم به تحلیلتان سبب می شود تا از سایر معامله گرانی که فقط به ارزیابی یک تایم فریم می پردازند پیشی بگیرید.

۳-هنگام انجام معامله، بررسی چند تایم فریم را برای خودتان به یک عادت تبدیل کنید.

۴-به تعداد زیادی تایم فریم چشم ندوزید، چرا که با حجم بالایی از اطلاعات روبرو می شوید و مغزتان منفجر خواهد شد! نهایت ۳ تایم فریم کافی است. بیش از این مقدار سردرگمی به همراه دارد.

۵-باید قدرت دید عقاب را داشته باشید. استفاده از چند تایم فریم تناقض میان شاخص ها و تایم فریم ها را از میان می برد. همیشه تحلیل بازار را با حرکت به عقب و نگاهی به تصویر بزرگتر آغاز کنید.

۶-مولتی تایم فریم کار کردن مثل رانندگی می ماند. شما پشت فرمان هستید یعنی تایم فریم اصلی. با آینه ها حواستان به پشت سر هست یعنی تایم فریم مینور و رو به جلو نگاه می کنید یعنی تایم فریم ماژور.

معرفی الگوی پین بار ⭐ و بهترین استراتژی معاملاتی Pin bar

الگوی پین بار (Pin bar) چیست

در این مقاله از سرفصل های مهم آموزش تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال آکادمی چگونه از کندل تایم استفاده نماییم؟ پارسیان بورس می‌خواهیم درباره یکی از پرکاربرد ترین الگو های مورد استفاده در تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه به نام الگوی پین بار صحبت کنیم. الگوی پین بار یکی از قویترین الگوها در استراتژی های معاملاتی می باشد. بعضی از تریدر ها همه معاملات خود را صرفا بر اساس الگوی پین بار انجام می دهد بدون اینکه ضرری متحمل شود و بعضی اوقات می‌بینیم که، این تریدرها یکی از موفق ترین معامله گران بازارهای سرمایه می باشد.

درواقع الگوی پین بار تغییر توان بین خریداران و فروشندگان یک سهم یا جفت ارز را برای ما مشخص می کند. مشخص کننده تغییرات تمایلات و انتظارات تریدرها در بازارهای سرمایه می باشد که، این امر می‌تواند به عنوان یک سیگنال برای خرید و فروش صحرای جفت ارز برای ما محسوب شود.

کلمه پین بار کوچک شدن کندل پینوکیو می باشد. در واقع ماهیت این کندل به این صورت می باشد که، بازار باستین کندل به تمام معامله گران دروغ می گوید آنها را فریب می دهد و همین دلیل است که به آن چندین پینوکیو می گویند منظور از این صحبت این میباشد که قیمت یک سهم پس از رسیدن به یک سطح خاص تمام مسیر پیموده شده را باز می گردد و همین مسئله باعث می شود که تحلیل های معامله گران بر اساس تغییرات قیمتی تایید نشود و بازار روندی مخالف آنچه که، آنها فکر میکردند طی کند.

همانطور که در عکس روبرو می توانید مشاهده کنید کندل پین بار از یک تنه کوچک و یک سایه بسیار بزرگ تشکیل شده است.

الگوی پین بار چطور تشکیل می‌شود؟

حال ممکن است این سوال برای شما به وجود بیاید که کندل پین بار چگونه تشکیل میشود؟

همانطور که گفتیم کندل پین بار از یک تنه بسیار کوچک و سایه بسیار بزرگ تشکیل شده است. این کندل ذکر شده تحت تاثیر قیمت باز و بسته شدن یک سهم یا جفت ارز از نظر نحوه شکل گیری تنه کندل و اندازه و سایز سایه تشکیل شده آن متفاوت می باشد به گونه‌ای که در نهایت از ما شاهد نوعی از کندل می باشیم که در آن تنه کندل نسبت به سایر تشکیل شده آن بسیار کوتاه تر و کوچکتر می باشد.

الگوی پین بار چطور تشکیل می‌شود؟

کندل های پین بار ثبت شده در روند تغییرات قیمتی یک سهم می تواند پیش بینی کننده روند صعودی و نزولی در ادامه تغییرات قیمتی سهم باشد. در واقع این الگو می تواند تعیین کند که قدرت خریداران و فروشندگان سهنغ یا جفت ارز به چه صورت تغییر می کند و این تغییرات قدرت خریداران و فروشندگان باعث روند نزولی یا صعودی سهم میشود. به همین دلیل ویژگی های نشان داده شده توسط کندل پین بار میتواند الگوی بسیار خوبی برای تعیین استراتژی های ما در انجام معاملات باشد.

چگونه به کمک پین بارها می‌توان معاملات را انجام داد؟

در قسمت های قبل اشاره کردیم که کندل پین بار یکی از پر استفاده نوع کندل ها برای تمام تریدر ها می باشد به گونه ای که برخی از معامله‌گران بازار سرمایه تنها با استفاده از این نوع از کندل و روند های ثبت شده توسط آن معاملات خود را انجام می دهد در ادامه در مورد نحوه استفاده از این کندل در انجام معاملات بیشتر صحبت می کنیم.

ابتدا می خواهیم توضیح دهیم که چه موقع یک کندل را کندل پین بار می نامیم.

زمانی که در یک کندل ثبت شده سایه یا شدو Shadow کندل در حدود سه برابر یا بیشتر تنه کندل باشد الگوی پین بار در کندل مشاهده می شود. نکته مهم و قابل توجهی که در این کندل میتوانید مشاهده کنید اندازه بسیار بیشتر سایه یا شدو کندل نسبت به تنه کندل می باشد که این امر به راحتی در این کندل ها قابل مشاهده و تشخیص است.

چگونه به کمک پین بارها می‌توان معاملات را انجام داد؟

نکته دیگری که باید در تشخیص کندل پین بار به آن توجه کنیم این است که کندل پس از بسته شدن باید مورد تشخیص قرار بگیرد و ما نمی توانید تعیین کنید که یک کندل که هنوز در حال معامله شدن است و به صورت کامل بسته نشده الگوی پین بار دارد یا خیر.

به زبان ساده تر می توانیم بگوییم که برای مثال اگر ما از تایم فریم روزانه در معاملات خود استفاده می کنیم پس از بسته شدن کندل در پایان یک روز می توانید تعیین کنید که الگوی پین بار ثبت شده است یا خیر و در قبل از آن باید درباره پین بار بودن یک کندل قضاوت کنیم.

نحوه استفاده از این الگو برای خرید و فروش سهم به این صورت است که نقطه ورود ما زمانی است که سهم اصلاح ۵۰ درصدی و در این نقطه ما پس از تشخیص کندل پین بار صعودی میتوانیم با خرید سهم و یا جفت است در روند صعودی آینده سهم شرکت کنیم و یا با تشخیص کندل پین بار نزولی با فروش سهام یا جفت ارز خود جلوی ضرر محتمل در معامله خود را می گیریم در واقع باید توجه داشته باشیم که محل تشکیل شدن کندل پین بار در نحوه ورود و خروج ما به یک سهم و معامله صورت گرفته تاثیر گذار است.

هرچند که گفتیم برخی از تریدر ها و معامله گران بازار سرمایه فقط از الگوی پین بار برای انجام معاملات خود استفاده می کنند اما باید بدانیم که هیچ وقت نباید با اتکا به یک الگو و یا اندیکاتور اقدام به انجام معامله در بازارهای سرمایه کنیم و هر کدام از الگوهای اندیکاتور ها نیاز به تاییدیه های بیشتر دارند پس بهتر است که در کنار استفاده از الگوی پین بار از اندیکاتور ها و خطوط روند یک سهم نیز استفاده کنیم تا معامله مطمئن تر داشته باشیم.

نقش سایه در کندل پین بار

هر کندل پین بار از دو جز اصلی و تعیین کننده تشکیل شده است: یکی تنه کندل پین بار و دیگری سایه کندل پین بار می باشد.

گفتیم که کندلی را تحت عنوان کندل پین بار می‌شناسیم که سایه آن حداقل سه برابر تنه ی آن باشد. در واقع هرچقدر که سایز سایه یا شدو Shadow تشکیل شده در کندل پین بار بزرگتر باشد نشان دهنده قدرت بیشتر سهم در تغییر و بازگشت روند خود می باشد،

یعنی زمانی که یک کندل پین بار سایه اش در ناحیه مقاومتی تشکیل شود می توان پیش بینی کرد که آن سهم با تغییر روند خود به سمت روند نزولی حرکت می کند و بر عکس اگر کندل پین بار و سایه آن در نقاط حمایتی یک سهم صورت تشکیل شود.

نشان دهنده این مسئله است که سهم با قدرت زیاد می تواند تغییر روند دهد و وارد فاز صعودی خود شود پس به طور خلاصه می‌توانیم بگوییم که نقش سایه کندل پین بار در تغییر جهت روند حرکتی مشخص می شود.اگر علاقمند به یادگیری بازار های مالی و همچنین شناخت بهتر الگو ها و کندل ها، پیشنهاد ما شرکت در کلاس آموزش فارکس در مشهد پارسیان بورس است.

تشخیص ضعف و قدرت روند با کندل pin bar

در این قسمت می خواهیم درباره نحوه تشخیص ضعف و قدرت یک کندل در الگوی پین بار و ارتباط آن با تغییر روند قیمتی سهم صحبت کنیم. در واقع مکان و موقعیتی که یک کندل پین بار و سایه آن تشکیل می شود در تشخیص میزان قدرت و ضعف این کندل موثر می باشد. همانطور که گفتیم کندل پین بار با میزان قدرت و تمایل و استقبال خریداران و فروشندگان به خرید یا فروختن سهم یا جفت ارز مرتبط است.

زمانی که یک سهم یا جفت ارز پس از ریزش قیمتی به سطوح حمایتی خود نزدیک می‌شود مشاهده کندل با سایه بلند در قسمت پایین و تنه کوچک در قسمت بالا می تواند نشان دهنده این مسئله باشد که قدرت خریداران باعث شده است که سهم در سقف قیمتی خود، معامله شود و مانع از افت قیمتی سهم شود.

و زمانی که این کندل پین بار تشکیل میشود می‌تواند نشان دهنده شروع روند صعودی سهم در نقطه حمایتی مذکور باشد و برعکس ثبت یک کندل با سایه بلند در قسمت بالا و تنه کوتاه در قسمت پایین در سهم و جفت ارزی که مدتی است.

در حال طی کردن روند صعودی می باشد و به سطوح مقاومتی خود رسیده می تواند نشان دهنده این مسئله باشد که قدرت فروشندگان باعث افت قیمت سهم در یک کندل شده است و خریداران نتوانستند کندل مربوطه قیمت سهم را بالا ببرد و میزان عرضه ها در این کندل ذکر شده افزایش پیدا کرده است که می تواند نشان دهنده شروع روند نزولی تغییرات قیمت یک سهم باشد.

کندل پین بار صعودی یا بولیش (bullish pin bar candle)

در این قسمت می خواهیم درباره انواع مختلف کندل پین بار صحبت کنیم. یکی از انواع مختلف کندل الگوی پین بار، کندل پین بار صعودی یا بولیش می باشد.

در این کندل سایه آن تشکیل شده در زیر قسمت تنه قرار می گیرد که این نوع قرار گرفتن سایه در کندل به این معنی است که قدرت خریداران بیشتر از قدرت فروشندگان می باشد به گونه ای که باعث شده است قسمت عمده معاملات در درصد های بالاتر صورت بگیرد و خریداران مانع از افت قیمتی بیشتر سهم شده اند و می توانند موید این موضوع باشد که روند قیمتی سهم از فاز نزولی به فاز صعودی تغییر پیدا می کند و میتوان روند رشد قیمتی را برای سهم متصور شد.

پین بار چیست؟

کندل پین بار نزولی یا بیریش (bearish pin bar candle)

نوع دیگر الگوی پین بار ، کندل پین بار نزولی یا بیریش می باشد. نحوه تشکیل و قرار گرفتن سایه و تنه این کندل با کندل پین بار صعودی کاملاً عکس یکدیگر می باشد، به این صورت که سایه کندل به سمت بالا و تنه کندل در قسمت پایین قرار میگیرد.

این نحوه قرار گیری به این معنی است که عرضه بیش از حد فروشندگان باعث شده است که تغییرات قیمتی سهم رو به پایین باشد و مانع از رشد قیمت سهم شده‌اند با مشاهده این نوع کندل ما می‌توانیم انتظار روند نزولی در تغییرات قیمتی سهم داشته باشیم.

ویژگی های معاملاتی پین بار چیست؟

همانطور که قبلا نیز اشاره کردیم کندل های پین بار در کل برای مشخص کردن تغییرات روند قیمتی سهم مورد استفاده قرار می گیرد و معیار بسیار خوبی برای تعیین تغییرات و روند قیمتی سهم به صورت کوتاه مدت می باشد در واقع ما میتوانیم با مشاهده این نوع از کندل در نقاط سقف قیمت و کف قیمتی انتظار برگشت قیمت سهم را داشته باشیم.

نحوه استفاده از این کندل ها به این صورت می باشد که پس از دیده شدن و تشخیص این کندل ها در روند تغییرات قیمتی سهم مشاهده تغییر قدرت خریدار و فروشنده خواهیم بود که این تغییرات همراه با ثبت کندل پین بار میتواند به عنوان سیگنالی برای خرید یا فروش سهم مورد استفاده قرار بگیرد.

نحوه معامله و استراتژی پین بار چگونه است؟

همانطور که میدانید یکی از شروط اصلی وارد شدن به بازار سرمایه داشتن اطلاعات کافی است نحوه انجام تحلیل تکنیکال و فاندامنتال میباشد یکی از مواردی که ما می‌توانیم در تحلیل های تکنیکال از آن استفاده کنیم همین الگوی پین بار می باشد و این الگو از از قدرت زیادی برخوردار است .

اگر ما این کنده را در سقف قیمتی سهم مشاهده کنیم به صورتی که سایه تشکیل شده در این کندل در بالای تنها قرار بگیرد نشان دهنده افزایش قدرت فروشندگان می باشد و به احتمال زیاد روند قیمت سهم از آن نقطه تغییر می کند و وارد فاز نزولی میشود.

اگر این کنده را در کف قیمتی و یا سطوح حمایتی یک سهم مشاهده کنیم به صورتی که سایه باشد و ثبت شده توسط کندل در زیر تنه آن قرار بگیرد می تواند نشان دهنده تغییر روند قیمتی بروند صعودی باشد و سیگنال خریدی برای تمام تحلیلگران بازار سرمایه می باش.

یکی از موارد استفاده این کندل در تحلیل های صورت گرفته در تایم فریم های بلند مدت می باشد که بر اساس نحوه شکل گیری کندل و محل قرارگیری شدو آن نشان دهنده روند آینده آن سهم می باشد.

فرق الگوی پین بار و چکش (Hammer)

یکی دیگر از کندل های مورد استفاده در تحلیل های صورت گرفته در بازارهای سرمایه کندل چکش می باشد این کندل از لحاظ داشتن سایه یا شدو در شمایل ظاهری خود بسیار شبیه کندل پین بار می باشد و تشکیل سایه یا شدو در کندل های چکش به معنای قدرت خریدار یا فروشنده است.

فرق الگوی پین بار و چکش (Hammer)

برخلاف شکل ظاهری مشابه که در بین این دو کندل وجود دارد اما این دو کندل با یکدیگر تفاوت دارد. تفاوت اصلی که در بین کندل پین بار و چکش وجود دارد این است که در کندل پین بار ما سایه یا شدو را فقط در یک طرفه تن مشاهده می‌کنیم اما کندل چکش از یک تنه یک سایه بلند به یک سایه نسبتا کوتاه در طرف دیگر خود تشکیل شده است و وجود این سایه یا شدو برای تشکیل کندل چکش ضروری محسوب می شود.

فیلترنویسی الگوی پین بار چگونه است؟

یکی از قسمت های جالب و بسیار کاربردی سازمان بورس ایران در سایت tsetmc.ir پخش فیلتر نویسی می باشد فیلترها مجموعه از کدها به حروف باشد، که هنگامی که در کنار یکدیگر قرار می گیرد باعث جدا شدن یک سری از سهم ها دارای ویژگی های خاص از بقیه سهم ها می شود. در مورد الگوی پین بار نیز ما می توانیم با وارد کردن فیلتر مربوط به این الگو در قسمت مربوطه در سایتtsetmc.ir سهم هایی که این الگو را در در کندل های خود ثبت کردند را به راحتی از بقیه سهم ها جدا کنیم

پین بار کامبو (combo)

الگوی پین بار کامبو در واقع ترکیبی از دو کندل متفاوت که یکی از آنها کندل پین بار می باشد تشکیل شده است است که این کندل دوم که با کندل الگوی پین بار ترکیب می شود تاییدی بر کندل پین بار می باشد.

هنگامی که بعد از یک کندل پین بار یک الگوی اینساید بار قرار می گیرد می گوییم که الگوی پین بار کامبو تشکیل شده است الگوی اینساید بار یک کندل است که دارای تنه بزرگتر از الگوی پین بار اصلی میباشد و قرار گرفتن کندل اینساید بار در کنار کندل پین بار تایید کننده روند نزولی و یا صعودی بسیار پر قدرت خواهد بود.

فیلترنویسی الگوی پین بار

پین بار دو قلو

نحوه برخورد و رفتار با الگوی پین بار دو قلو کاملاً مشابه الگوی پین بار ساده می باشد در واقع الگوی پین بار دوقلو ۲ کندل پین بار ثبت شده پشت سر یکدیگر می باشد که از نظر قدرت، قدرت بیشتری را یک کندل پین بار تکی دارد و نشان دهنده این است که یک سطح حمایتی یا مقاومتی دو بار ریجکت شده است.

استفاده بهینه از پنل تکنیکال و سامانه های معاملاتی با تنظیم تایم زون (Time Zone)

سامانه های معاملاتی با تنظیم تایم زون

کره زمین در طول جغرافیایی با خطوط فرضی که از قطب شما به قطب جنوب کشیده شده اند، به بخش های کوچکی تقسیم شده که به آن ها نصف النهار گفته می شود. این تقسیم بندی ها فرضی بوده و فاصله همه نصف النهارها از یکدیگر یکسان است. از میان نصف النهارها فرضی، طبق یک توافق بین المللی نصف النهاری که از منطقه گرینویچ انگلستان می گذرد، به عنوان نصف النهار مبدأ در نظر گرفته شد. ساعت سایر شهرها و کشورها بر اساس تعداد نصف النهاری که از نصف النهار مبدأ (گرینویچ فاصله دارند، تنظیم می شود. منطقه زمانی یا Time Zone نیز مربوط به تفاوت ساعت شهرها و کشورها با ساعت مبدأ (گرینویچ) است.

در این مطلب عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:

تنظیم تایم زون دستگاه ها از این جهت حائز اهمیت است که صحیح نبودن ساعت می تواند مشکلاتی را برای کاربران ایجاد کند. این موضوع خصوصاً زمانی که کاربران از سامانه های مالی مانند نرم افزارهای معاملاتی، اینترنت بانک ها و امثال آن استفاده می کنند، اهمیت بیشتری دارد. به عنوان مثال در صورتی که ساعت دستگاه تنظیم نباشد:

  • زمانی که کاربر وارد اینترنت بانک خود می شود، ممکن است به سرعت با دستور ورود مجدد به سایت مواجه شود. علت این است که اختلاف ساعت دستگاه کاربر و ساعت اصلی سرور بانک، موجب شده تا دیترسی کاربر به سایت با اختلال مواجه شود.
  • زمانی که کاربر سامانه معاملاتی برای بررسی وضعیت نمادهای موجود در دارایی خود به پنل تحلیل تکنیکال مراجعه می نماید، اطلاعات نادرستی از کندل ها و سایر داده ها مشاهده می کند.

دومثال فوق تنها بخشی از مشکلاتی است که ممکن است به دلیل تنظیم نبودن Time Zone و ساعت دستگاه مورد استفاده رخ دهد. از همین رو در ادامه قصد داریم نحوه تنظیم ساعت دستگاه هایی نظیر کامپوتر شخصی و موبایل را بیان کنیم.

چگونه تایم زون دستگاه خود را تنظیم کنیم؟

۱- تنظیم ساعت و تاریخ در کامپیوترهای شخصی

تنظیم Time Zone در کامپیوترهای شخصی و لپ تاپ ها بر اساس نوع سیستم عامل، کمی با هم متفاوت است.

ویندوزهای ۷، ۸، ۱۰ و Vista

اگر ویندوز شما از نوع ۷، ۸، ۱۰ یا ویندوز ویستا است، می توانید در دستگاه خود به بخش کنترل پنل (Control Panel) مراجعه نمایید. کنترل پنل را می توانید با استفاده از بخش جستجو نیز بیابید. در Control Panelمشاهده می کنید که گزینه ای به نام Date and Time وجود دارد. اگر این گزینه را مشاهده نکردید، می توانید نمایش آیکن های کنترل پنل را به Large Icon تغییر دهید تا این گزینه را مشاهده نمایید.

در تب Date and Time ابتدا بر روی Change Date and Time کلیک کنید. ساعت را بر اساس ساعت رسمی تهران تنظیم نمایید. حتماً دقت کنید که قبل از ظهر (AM) و بعدازظهر(PM) بودن ساعت را به درستی انتخاب نمایید. تغییرات را ذخیره کنید.

سپس در همان تب Date and Time بر روی گزینه Change Time Zone کلیک کنید. در پنجره Time Zone Setting از فهرست (کمبو باکس) گزینه (UTC+03:30)Tehran را انتخاب نمایید و عبارت Automatically adjust clock for daylight saving Time را انتخاب کنید.

در پنجره Time Zone Setting دکمه OK را کلیک کرده و در تب Date and Time ابتدا دکمه Apply و سپس OK را کلیک کنید.

ویندوز XP

در این نسخه از ویندوز نیز باید ابتدا به بخش کنترل پنل (Control Panel) مراجعه نمایید. در پنجره Date and Time Properties و زبانه (Tab) تاریخ و ساعت دقیق را تنظیم کنید. حتماً به قبل از ظهر (AM) و بعدازظهر(PM) بودن ساعت، دقت شود. پس از تنظیم ساعت و تاریخ، گزینه Apply را انتخاب نمایید. سپس به زبانه Time Zone مراجعه کنید و تیک مربوط بهAutomatically adjust clock for daylight saving Time را بزنید. سپس مجدداً گزینه Apply را انتخاب نموده و پس از آن دکمه Ok را بزنید.

۲- تنظیم ساعت و تاریخ در گوشی ها و تبلت ها:

نسخه اندروید:

به تنظیمات (Setting) گوشی یا تبلت خود مراجعه نمایید. در فهرست تنظیمات، بخش تنظیمات دستگاه گزینه تاریخ و ساعت (Date & Time) را انتخاب کنید.

تیک مربوط به تنظیم خودکار منطقه جغرافیایی (Automatic time zone) را درج کنید.

نسخه iOS:

به تنظیمات (Setting) گوشی iPhone یا تبلت iPad خود مراجعه نمایید. در بخش عمومی (General) تنظیمات دستگاه خود، گزینه تاریخ و ساعت (Date & Time) را انتخاب کنید. در این بخش گزینه تنظیم خودکار (Set Automatically) را فعال کنید.

در پایان یادآور می شود تنظیم تایم زون می تواند در استفاده بهینه از پنل تکنیکال و سامانه های معاملاتی بسیار موثر باشد. به امید انکه این راهنمای کوچک برای شما خوانندگان عزیز سودمند بوده باشد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.