اهمیت انتخاب تایم فریم در تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال مملو است از مفاهیم مختلفی که تسلط بر آنها لازمه تبدیل شدن به یک تحلیلگر تکنیکال توانمند است. یکی از مفاهیم ابتدایی که در این حوزه مطرح میشود، بحث تایم فریم است. زمانی که به دنبال بررسی تغییرات قیمت دارایی در یک بازه زمانی خاص هستیم، بحث تایم فریم به میان میآید. نمودارهای کندل استیک به عنوان یکی از مشهورترین نمودارها در تحلیل تکنیکال صرفاً قیمت باز، بسته شدن و همچنین کمترین و بیشترین قیمت یک دارایی را در طول روز معاملاتی نشان میدهد. اما گاهی اوقات ما به دنبال آن هستیم که تغییرات قیمت را در یک بازه زمانی به طور پیوسته مورد بررسی قرار دهیم. در اینجا باید از نمودارهای دیگری استفاده کرد و به کمک تایم فریم بازه زمانی مورد نظر را روی نمودار تعیین نمود. اگر میخواهید بدانید که تایم فریم چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد، در ادامه با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله
تایم فریم چیست؟
عبارت Time Frame در زبان فارسی به بازه زمانی ترجمه میشود؛ اما بین معاملهگران در بازارهای مالی همان اصطلاح تایم فریم مرسوم شده است. وقتی صحبت از نمودار قیمت یک سهم یا دارایی دیگر به میان میآید، به طور ناخودآگاه باید مفهوم زمان نیز در نظر گرفته شود. این زمان میتواند در چند دقیقه تا چند ماه متغیر باشد. به این بازه زمانی که برای بررسی تغییرات قیمت یک دارایی در نظر گرفته میشود، اصطلاحاً تایم فریم گفته میشود.
انتخاب بهترین بازه زمانی برای تحلیل تکنیکال و پیشبینی روند قیمت یک دارایی از تفاوت بین سطوح حمایتی و مقاومتی اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. معمولاً تایم فریمها به سه دسته کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تقسیم میشوند. با این وجود هر فرد باید متناسب با استراتژی معاملاتی خاص خودش و همچنین نوع بازی که در آن فعالیت میکند، تایم فریم مورد نظرش را انتخاب کند. در ادامه در خصوص انتخاب بهترین تایم فریم در تحلیل تکنیکال بحث میکنیم.
انواع تایم فریم در تحلیل تکنیکال
تا اینجا با مفهوم تایم فریم در تحلیل تکنیکال آشنا شدیم. حال نوبت به آن میرسد که انواع بازههای زمانی که در تحلیلها مورد استفاده قرار میگیرد را مورد بررسی قرار دهیم.
1. تایم فریم کوتاهمدت
تایم فریمهای کوتاهمدت صرفاً مناسب تریدرهایی است که به طور دائمی در بازار فعالیت میکنند و زمان زیادی را در معاملهگری سپری میکنند. نکته مهم در خصوص این دسته از تایم فریمها آن است که به دلیل بازه زمانی کوتاهی که برای آنها انتخاب میشود، جزئیات بیشتری از نمودار به نمایش در میآید. به همین دلیل میتوان سیگنالهای بیشتری از نمودار استخراج کرد؛ چراکه الگوهای تحلیل تکنیکال در این بازه زمانی بهتر قابل تشخیص است.
البته به تبع اینکه بازه زمانی در این شیوه محدود است، باید توجه داشته باشید که زمان کمی برای استخراج نکات مورد نظر در نمودار دارید. تایم فریم کوتاه مدت مناسب کسانی است که به دنبال نوسان گیری در بازار هستند.
2. تایم فریم میانمدت
تایم فریمهای میان مدت معمولاً روی بازههای زمانی بین پانزده دقیقه تا یک روز تقسیم میشوند. معاملهگرانی که از این نوع تایم فریمها استفاده میکنند، نیاز به رصد دائمی بازار ندارند و میتوانند با استفاده از تحلیل بنیادی در کنار اخبار اقتصادی پیرامون دارایی، اقدام به معامله در بازار کنند.
3. تایم فریم بلندمدت
تایم فریمهای بلندمدت از روزانه آغاز میشود تا ماهانه ادامه پیدا میکند. استفاده از این تایم فریمها بیشتر مناسب معاملهگرانی است که به دنبال تحلیل رفتار سهم در بلندمدت هستند. به این ترتیب میتوان تصویری از عملکرد قیمتی آن به دست آورد. البته بسیاری از تحلیلگران بنیادی نیز نیم نگاهی به نمودار قیمت سهام در تایم فریمهای بلندمدت میاندازند.
مهمترین عوامل مؤثر در انتخاب تایم فریم چیست؟
همانطور که اشاره کردیم عوامل متعددی در انتخاب تایم فریم معاملاتی برای هر فرد اثرگذار هستند که در اینجا به برخی از مهمترین آنها اشاره میکنیم.
1. نوع بازار مالی
در بازار بورس ایران به دلیل محدودیت نوسان قیمت در طول یک روز، معمولاً استفاده از تایم فریمهای کوتاه مدت چندان کارایی ندارد. بنابراین بهترین تایم فریم بورس ایران در میانمدت یا بلندمدت بسته به نوع استراتژی معاملاتی تعیین میشود. اما در مقابل در فارکس و بازار ارزهای دیجیتال به دلیل آنکه بازار هیچگونه دامنه نوسانی ندارد و همچنین نوسانات بسیار زیادی در کوتاه مدت در داراییها رخ میدهد، میتوان از تایم فریم کوتاه مدت استفاده نمود. در واقع تایم فریم مناسب نوسانگیری در کوتاهمدت یا میان مدت تعیین میشود.
2. تعیین سطوح حمایت و مقاومت
یکی از مهمترین اصول در معاملهگری در بازارهای مالی، بررسی کردن سطوح حمایت و مقاومت دارایی است. بهترین تایم فریم برای تحلیل تکنیکال باید به گونهای انتخاب شود که این سطوح حمایتی یا مقاومتی با دقت بالایی تعیین شوند. در همین راستا، تایم فریمهای کوتاه مدت احتمال خطا در خرید و فروشها را افزایش میدهد ولی در مقابل هرچه بازه زمانی طولانیتر در نظر گرفته شود، درصد خطا به مراتب کاهش پیدا میکند.
3. روش تحلیل افراد
الگوهای قیمتی که در نمودار قیمت یک دارایی تشکیل میشود، به عنوان فرصتهای معاملاتی به شمار میروند که افراد برای ورود یا خروج از یک دارایی میتوانند مورد استفاده قرار دهند. وقتی تایم فریم در تحلیل تکنیکال خیلی بزرگ در نظر گرفته میشود، باید زمان زیادی را به انتظار نشست تا الگوهای قیمتی در نمودار مشاهده شود. اما هرچه تایم فریم در بازه زمانی کوتاهتری انتخاب شود، به همان اندازه امکان مشاهده الگوهای قیمتی بیشتر میشود. در نتیجه فرصتهای معاملاتی بیشتری پیش روی معاملهگر قرار میگیرد. اما هیچگاه این طور نیست که فرصتهای معاملاتی بیشتر به معنی کسب سود بیشتر باشد. بلکه لازم است تا یک حالت بهینهای بین تایم فریم و فرصتهای معاملاتی بسته به روش تحلیل انتخاب شود.
4. استراتژی معاملاتی
اگر جزء کسانی هستید که ترید کردن را به عنوان جزئی از وجود خود به شمار میآورند و لحظه به لحظه با بازار زندگی میکنند، تایم فریمهای کوتاه مدت میتواند گزینه مناسبی برای شما باشد. اما واقعیت این است که این شیوه ترید کردن دشواریهای خاص خودش را دارد و افراد باید متحمل فشارهای عصبی زیادی شوند. ولی به هر ترتیب روحیه برخی از معاملهگران با این شرایط سازگار است و میتوانند از این شرایط سخت گلیم خود را از آب بیرون بکشند. به همین دلیل حتماً باید روحیه شخصی و استراتژی معاملاتی برای انتخاب تایم فریم مناسب در نظر گرفته شود.
5. افق زمانی سرمایهگذاری
برخی به عنوان نوسان گیر در بازار فعالیت میکنند و به همین دلیل نیاز دارند که هر لحظه در بازار حضور داشته باشند و افق زمانی معاملاتی خود را کوتاه مدت در نظر میگیرند. اما در مقابل کسانی نیز هستند که در نقش سرمایهگذار در بازار فعالیت میکنند و افق زمانی خود را طولانی مدت در نظر میگیرند. این افراد میتوانند در تایم فریمهای بلندمدت را در نظر بگیرند.
چگونه میتوان بهترین تایم فریم در تحلیل تکنیکال را انتخاب کرد؟
انتخاب بهترین تایم فریم در تحلیل تکنیکال برای هر فردی باید به صورت اختصاصی صورت بگیرد. اما با این وجود به تجربه ثابت شده است که نکات زیر در انتخاب تایم فریم باید در نظر گرفته شود:
- در بورس ایران بهترین تایم فریم برای معاملهگری معمولی، تایم فریم روزانه است. اگر به دنبال نوسان گیری هستید نیز باید از بازه زمانی 30 دقیقهای استفاده کنید.
- در بازار ارزهای دیجیتال با افق سرمایهگذاری بلند مدت بهترین بازه زمانی، روزانه است و برای نوسان گیری میتوان از تایم فریم 30 دقیقهای استفاده کرد. این بازه زمانی بهترین تایم فریم برای نوسان گیری ارز دیجیتال نیز به شمار میرود.
- در بازار فارکس نیز نباید به هیچ عنوان از بازه زمانی کمتر از یک ساعت استفاده کنید و بهترین تایم فریمها چهارساعته یا یک روزه است.
تایم فریمهای مناسب برای سبکهای مختلف معاملهگری
یک بحث مهم دیگر درباره انتخاب بهترین تایم فریم در تحلیل تکنیکال وجود دارد و آن مربوط به انتخاب تایم فریم مناسب با توجه به سبکهای معاملاتی است. البته آنچه در ادامه ذکر میکنیم برای عموم تریدرها صادق نیست و ممکن است تریدری باشد که از تایم فریمهای متفاوتی با آنچه اشاره میکنیم، استفاده کند. این مسئله به انتخاب استراتژی معاملاتی هر فرد بستگی دارد.
1. تایم فریم مناسب سبک معاملات پایان روز
کسانی که شغل اولشان ترید کردن نیست و نمیتوانند به صورت دائمی بازار را رصد کنند، از سبک معاملات پایان روز بهره میبرند. در این روش از تایم فریم روزانه، هفتگی و ماهانه استفاد میشود تا دید بلندمدت روی نمودار قیمت حاصل شود.
2. تایم فریم مناسب معاملهگران بنیادی
معاملهگران بنیادی نیز روی پارامترها و متغیرهای کلان مؤثر در بازار و داراییها متمرکز هستند. به همین دلیل خیلی در قید و بند نوسانات کوتاهمدت قرار نمیگیرند. بهترین تایم فریم برای معاملهگران بنیادی، تایم فریم هفتگی و ماهانه است. البته زمانی که التهابات در بازار به اوج میرسد برای مدیریت ریسک به سراغ تایم فریم روزانه هم میروند.
3. تایم فریم مناسب معاملات بین روزی
معاملهگرانی هستند که پوزیشنهای معاملاتی خود را در کمتر از یک روز کاری در بازار میبندند. تحیل تکنیکال پایه و اساس ترید کردن این دسته از معاملهگران است. تایم فریم یک دقیقه، پنج دقیقه، پانزده دقیقه، سی دقیقه و یک ساعت بهترین گزینه برای این گزوه از تریدرها است.
4. تایم فریم مناسب برای معامله مبتنی بر خبر
در طول یک روز دائما اخبار اقتصادی گوناگونی در بازار مخابره میشود. گاهی اوقات این اخبار به طور مستقیم به یک دارایی مربوط میشوند و در برخی مواقع نیز تأثیر غیر مستقیمی روی بازار دارند. تشخیص اخبار واقعی از دروغ و همچنین درک میزان اثرگذاری آنها بر بازار در کوتاه مدت و بلندمدت کار فوقالعاده دشواری است. تنهای عده معدودی از تریدرها در سراسر بازارهای مالی هستند که میتوانند از این دادهها و خبرها اطلاعات مورد نظر خود را استخراج کنند. در این سبک معامله نیز از تایم فریمهای یک دقیقه، پنج دقیقه و پانزده دقیقه استفاده میشود.
5. تایم فریم مناسب معاملات اسکالپ
اسکالپرها کسانی هستند که دیوانهوار عاشق بازار هستند و تمام وقت خود را در بازار سپری میکنند. این دسته از معاملهگران به ندرت از پشت سیستم بلند میشوند و هر لحظه چشمشان به صفحه مانیتور دوخته شده و بازار را رصد میکنند. این روش معاملهگری چالشهای روحی و روانی جدی را نیز برای افراد به دنبال دارد و تنها معاملهگران حرفهای که از لحظه لحظه حضورشان در بازار لذت میبرند، از آن استفاده میکنند. تایم فریمهای یک دقیقه و پنج دقیقه مهمترین تایم فریمهایی است که اسکالپرها استفاده میکنند.
کلام پایانی
در این مقاله بررسی کردیم که مفهوم تایم فریم چیست و چرا انتخاب تایم فریم در تحلیل تکنیکال باید نهایت دقت را در نظر گرفت. واقعیت این است که انتخاب بازه زمانی صحیح برای معاملهگری نیاز به تجربه دارد. برای دستیابی به تجربه نیز باید زیر نظر افراد متخصص مدتی فعالیت نمایید تا به مهارت کافی دست پیدا کنید.
تفاوت بین سطوح حمایتی و مقاومتی
مفهوم مقاومت و حمایت
مقاومت ، همانطور که در مفهوم کلمه پیداست یعنی از رشد یا رد شدن قیمت جلوگیری میکند. برای مثال فرض کنید خط روند قصد رد شدن از قیمت بیست و چهار هزار به قیمت بیست و هشت هزار را دارد اما به دلیل وجود یک خط مقاومت، امکان رد شدن قیمت وجود ندارد و به همین ترتیب برعکس این اتفاق نیز ممکن است اتفاق بیافتد، خط حمایت از کاهش قیمت جلوگیری میکند یعنی اگر قیمت در محدوده بیست و هشت هزار دلار قرار دارد و روند در حال ریزش قیمت باشد، وجود یک خط مقاومت مثلا در ناحیه بیست و شیش هزار دلار اجازه ریزش قیمت را نمیدهد و در اصل مانع ریزش قیمت در آن ناحیه میشود. اگر مفهوم مقاومت و حمایت را به خوبی درک کنید میتوانیم در کنار روندهای بازار معامله کنیم و از این خطوط مقاومت و حمایت برای ورود و خروج خود در بازار استفاده کنیم.
از ترکیب این قسمت از ویدئو آموزشی و قسمت قبل یک قدم مهم برای معامله میتوان برداشت، پس لطفا به هردو قسمت توجه کنید، ممکن است در بعضی قسمت ها سوال ایجاد شود.
چند مدل خط مقاومت و حمایت وجود دارد ؟
از نظر تئوری یک مقاومت استاتیک و یک مقاومت داینامیک وجود دارد، همانطور که از نام این خطوط مشخص است، مقاومت استاتیک در یک نقطه از تغییرات قیمت به صورت ثابت مستقر است اما مقاومت داینامیک همگام با زمان در حال تغییر است، خط حمایت نیز به همین صورت است حمایت استاتیک در یک نقطه از تغییرات قیمت در حال تغییر است اما حمایت داینامیک در طول زمان در حال تغییر است.
زمانی که یک شکست قیمتی اتفاق بیافتد خط حمایتی تبدیل به خط مقاومتی شده و بالعکس، یعنی خطی که به نفع ما عمل میکرده است حال به ضرر ما عمل میکند و از رشد قیمت جبوگیری میکند، در نتیجه چه در خط حمایت و چه در خط مقاومت داینامیک چه در خط حمایت و خط مقاومت استاتیک باشد با شکست این خط ها توسط قیمت خاصیت آنها برعکس میشود.
این موضوع در ادامه میتواند برای ما کارایی بسیاری داشته باشد زیرا، زمانی که قصد انجام یک معامله را داریم اینکه این خطوط حمایت و مقاومت کجا قرار گرفته باشد از اهمیت بالایی برخوردار است و اینکه این قیمت ها چه رفتاری میتواند داشته باشد قاعدتا میتواند در سود و زیان معاملات تاثیر بسیاری داشته باشد.
چارت و خطوط حمایت روند و مقاومت را برای تمرین ترسیم کنید تا بهتر متوجه بشید.
سپاسگزاریم که وقت ارزشمندتان را برای خواندن این مطلب صرف کردید. اگر سؤال و یا تجربه ای در این زمینه دارید، در بخش نظرات با ما و دیگر خوانندگان اشتراک بگذارید.
۴ روش که سرمایه گذاران از سطوح حمایت و مقاومت برای انجام معاملات بهتر استفاده می کنند
شناسایی درست سطح حمایت و مقاومت می تواند تفاوت بین یک معامله پرسود و ضررهای قابل توجه باشد.
معاملات معمولا شامل یک فرآیند ساده برای خرید در کف و فروش در سقف هستند اما برای بسیاری از سرمایه گذاران این فرآیند پیچیده تر است. یکی از اساسی ترین و قابل فهم ترین استراتژی هایی که می تواند به یک معامله خوب کمک کند ، شناسایی سطوح حمایت و مقاومت دارایی است.
هنگامی که معامله گران بتوانند سطح حمایت و مقاومت را تشخیص دهند ، می توانند زمان ورود و خروج خود را در بازار تعیین کنند. تشخیص حمایت و مقاومت در بازارهای صعودی ، نزولی و دامنه محدود نیز مفید است.
حمایت (support) چیست؟
حمایت در سطحی شکل می گیرد که تقاضای خریداران باعث جذب عرضه از فروشندگان شده و از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری می کند. در این سطح ، معامله گران خوشبین تمایل به خرید دارند زیرا معتقدند قیمت در سطح خوبی قرار دارد و ممکن است بیش از این کاهش نیابد.
از طرف دیگر ، معامله گران نزولی فروش خود را متوقف می کنند ، زیرا معتقدند بازار به اندازه کافی افت کرده است. هنگامی که هر دو این موقعیت ها رخ می دهد ، سطح حمایت تشکیل می شود.
نمودار روزانه EOS / USD . منبع: TradingView
نمودار بالا نمونه خوبی از یک حمایت قوی است. هر بار که قیمت ایاس (EOS) به سطح ۲٫۳۳ دلار کاهش می یابد ، خریداران فعالیت خود را آغاز می کنند و فروش کاهش می یابد. این امر باعث افزایش تقاضا نسبت به عرضه و در نتیجه احیای قیمت شود.
اگرچه حمایت های افقی قابل اطمینان تر در نظر گرفته می شوند ، اما تنها روش تشکیل حمایت نیستند. طی روند صعودی ، خطوط روند نیز به عنوان حمایت عمل می کنند.
نمودار روزانه LTC / USDT . منبع: TradingView
لایت کوین (LTC) روند صعودی خود را در دسامبر سال ۲۰۲۰ آغاز کرد. پس از آن ، چندین بار قیمت از خط روند خارج شد. این اتفاق به این دلیل افتاد که قیمت به خط روند نزدیک شد ، خریداران فعالیت خود را آغاز کردند ، با این باور که جفت ارز (LTC / USDT) برای خرید به سطوح جذابی رسیده است.
همان زمان ، معامله گران مخالف روند با فرض شرایط اشباع فروش در کوتاه مدت ، فروش خود را متوقف کردند. هر دو مورد به طور همزمان اتفاق افتاد و اصلاح به پایان رسید و روند صعودی از سر گرفته شد.
مقاومت (resistance) چیست؟
مقاومت را می توان نقطه مقابل حمایت دانست زیرا سطحی است که عرضه بیش از تقاضا است و حرکت صعودی را متوقف می کند.
مقاومت زمانی شکل می گیرد که خریدارانی که در سطوح پایین تر خرید کرده اند شروع به فروش برای کسب سود می کنند و فروشندگان نیز فعالیت خود را آغاز می کنند زیرا معتقدند این رالی بیش از حد گسترش یافته و آماده برای پولبک است. وقتی عرضه بیش از تقاضا باشد ، رالی متوقف شده و معکوس می شود.
نمودار روزانه BTC / USDT . منبع: TradingView
حمایت یا مقاومت لزوما شامل یک سطح نیست. نمودار فوق نشان می دهد منطقه بین ۱۰،۵۰۰ تا ۱۱،۰۰۰ دلاری به عنوان مقاومت عمل کرده است. هر زمان که قیمت به این منطقه رسید ، معامله گران کوتاه مدت و فروشندگان اقدام به فروش (BTC / USDT) کردند. بین آگوست ۲۰۱۹ و جولای ۲۰۲۰ ، این جفت ارز پنج بار از منطقه مقاومت افت کرد.
مانند سطح حمایت ، لازم نیست که خط یا منطقه مقاومت همیشه افقی باشد.
نمودار روزانه ETH / USDT . منبع: TradingView
طی افت ۶ می ۲۰۱۸ ، تا ۴ جولای ۲۰۱۸ ، اتر (ETH) به خط مقاومت رسید که خط روند نزولی نیز نامیده می شود ، اما از آنجا افت کرد. به این دلیل که معامله گرانی که چشم انداز نزولی داشتند از جهش های قیمت برای ایجاد موقعیت های شورت جدید استفاده کردند زیرا سطوح پایین تری را پیش بینی می کردند.
همان زمان ، خریدارانی که طی افت شدید خرید کردند موقعیت های خود را در نزدیکی خط مقاومت بستند. از این رو ، خط مانند دیوار عمل کرد و قیمت از آن کاهش یافت.
شناسایی حمایت و مقاومت طی مراحل تثبیت
نمودار روزانه EOS / USD . منبع: TradingView
هنگامی که حمایت و مقاومت به وضوح مانند نمودار جفت ارز (EOS / USD) در بالا تعیین شود ، معامله گران می توانند با رسیدن به سطح حمایت خرید کرده و منتظر صعود قیمت نزدیک به مقاومت برای بستن پوزیشن باشند. حد ضرر برای معاملات می تواند دقیقاً زیر سطح حمایت باشد.
معامله گران حرفه ای ممکن است سعی کنند با توقف قیمت زیر سطح حمایت ، این حد ضررها را شکار کنند. بنابراین ، معامله گران ممکن است در مسیر صعودی خرید کنند و همچنین منتظر بمانند تا قیمت زیر حمایت قبل از فروش موقعیت ها بسته شود.
سطوح حمایت در یک روند صعودی
هنگامی که یک دارایی سه بار به سطح حمایت در خط روند صعودی می رسد ، معامله گران انتظار دارند این خط حفظ شود. از این رو ، می توان موقعیت های لانگ را با جهش از خط روند صعودی ایجاد کرد. حد ضرر را می توان دقیقاً زیر خط روند نگه داشت.
با این حال ، در یک روند صعودی ، افت به زیر خط روند لزوما به معنای معکوس شدن روند نیست. در بسیاری از مواقع ، روند قبل از حرکت مجدد ، کمی استراحت می کند.
نمودار روزانه ETH / USDT . منبع: TradingView
همانطور که در نمودار بالا مشاهده می شود ، جفت ارز (ETH / USDT) چندین بار به حمایتی در روند صعودی رسید. با این حال ، وقتی به زیر خط روند صعودی رسید ، روند نزولی جدیدی را شروع نکرد. قیمت قبل از صعود مجدد ، چند روز در یک محدوده تثبیت شد.
در صورت افت مداوم قیمت زیر خط روند صعودی ممکن است معامله گران موقعیت های لانگ خود را ببندند اما باید از ایجاد موقعیت های شورت جدید خودداری کنند. اگر قیمت پس از تثبیت روند صعودی خود را از سر بگیرد ، معامله گران می توانند دوباره به دنبال فرصت های خرید باشند.
تبدیل مقاومت به حمایت
هنگامی که قیمت از مقاومت عبور می کند ، خریداران سعی می کنند مقاومت قبلی را به سطح حمایت تبدیل کنند. اگر این اتفاق بیفتد ، روند صعودی جدید آغاز شده یا روند صعودی قبلی از سر گرفته می شود. اگر این اتفاق چندین بار رخ دهد ، ممکن است فرصت خوبی برای خرید فراهم شود.
نمودار روزانه BTC / USDT . منبع: TradingView
بیت کوین (Bitcoin) از آگوست ۲۰۱۹ تا جولای ۲۰۲۰ بین منطقه ۱۰،۵۰۰ تا ۱۱،۰۰۰ دلاری گیر کرده بود. پس از عبور از منطقه مقاومت ، قیمت مجددا به زیر ۱۰،۵۰۰ دلار کاهش یافت ، اما خریداران در کف خرید کرده و این سطح را به حمایت تبدیل کردند. این امر فرصت جدید خرید را به معامله گران ارائه داد زیرا روند صعودی جدیدی شروع شده بود.
تبدیل حمایت به مقاومت
نمودار روزانه DOT / USDT . منبع: TradingView
نمودار پولکادات (DOT) در بالا نشان می دهد منطقه بین ۲۸٫۹۰ دلار تا ۲۶٫۵۰ دلار از ۱۴ فوریه تا ۱۸ می سال جاری به عنوان منطقه حمایت عمل کرد. با این حال ، هنگامی که فروشندگان قیمت را به زیر حمایت رساندند ، این منطقه به مقاومت تبدیل شد و از آن زمان اجازه عبور قیمت به سطوح بالاتر از آن را نداد. این نمونه ای از تبدیل یک منطقه حمایت به مقاومت است.
ضمن تحلیل هر کوین ، معامله گران باید به دنبال سطح حمایت و مقاومت باشند زیرا می توانند به عنوان فرصت تفاوت بین سطوح حمایتی و مقاومتی های خوب ورود و خروج عمل کنند.
در یک روند صعودی ، معامله گران باید به دنبال خرید در سطح حمایت باشند و در یک روند نزولی ، معامله گران باید به دنبال فروش در خط مقاومت باشند.
معامله گران حرفه ای سعی می کنند سفارشات حد ضرر را شکار کنند. از تفاوت بین سطوح حمایتی و مقاومتی این رو ، معامله گران باید حد ضررها را طوری تعیین کنند که توسط بازارسازان متضرر نشوند.
اسیلاتور چیست؟ چه تفاوتی با اندیکاتور دارد؟
معاملهگران در بازار بورس از روشهای متفاوتی برای تحلیل سهام شرکتهای بورسی استفاده میکنند. تسلط به این مهارتها و داشتن سواد بورسی برای انجام معاملات، دو مولفه بسیار مهم برای کسب بازدهی در این بازار است. تحلیل تکنیکال هم یکی از بازوان قدرتمند تحلیل در بازار بورس است. تحلیل تکنیکال ابزارهای متنوعی دارد که با استفاده از آنها میتوان بهترین موقعیتهای معاملاتی را تشخیص داد. یکی از ابزارهای مهم در تحلیل تکنیکال، اسیلاتورها هستند که با نامهای نوسانگر یا نوسان ساز نیز شناخته میشوند. در این مقاله به صورت کامل به اسیلاتورها و تفاوت آن با اندیکاتورها میپردازیم.
ویدئو اسیلاتور چیست؟
اسیلاتور چیست؟
برای آشنایی با اسیلاتورها بهتر است ابتدا با اندیکاتور آشنا شویم. اندیکاتورها یکی از ابزارهای محبوب و پرطرفدار هستند که معاملهگران با استفاده از آنها روند آینده یا سطوح حساس سهم را بری ورود و خروج از آن، شناسایی میکنند. به عبارت دیگر، اندیکاتور یک تابع ریاضی محسوب میشود که با استفاده از دادههای قیمت و حجم معاملات سهم، خروجی مورد نظر را در قالب یک نمودار به تحلیلگر نمایش میدهد. از این ابزار بیشتر برای نوسانگیری و دریافت سیگنال خرید و فروش در بازههای زمانی کوتاهمدت و بلندمدت استفاده میشود.
حال گفتنی است که اسیلاتور ( oscillator ) یک نوع اندیکاتور است ولی تفاوتهایی با خود اندیکاتور دارد. بسیاری از معاملهگران تفاوت میان اسیلاتورها و اندیکاتورها را متوجه نمیشوند و از این ابزارها به اشتباه به جای یکدیگر استفاده میکنند.
فرق اندیکاتور و اسیلاتور چیست؟
برای درک تفاوت یا فرق اندیکاتور و اسیلاتور لازم است به سه مولفه مهم اسیلاتورها اشاره کنیم:
اندیکاتور اغلب به صورت پس زمینه به نمودار قیمتی سهم افزوده میشود. اسیلاتورها به شکل یک صفحه یا پنجره مجزا در بخش پایین نمودار قیمتی نمایش داده میشوند. به عبارت دیگر، اندیکاتورها در نمودار اصلی سهم ترسیم میشوند در صورتی که اسیلاتور خود دارای یک پنجره مجزا است.
در اکثر اسیلاتورها، نواحی بالا و پایین آن به عنوان نواحی اشباع خرید و فروش در نظر گرفته میشود. منظور از اشباع خرید و فروش در روند معاملات سهم، بیش از اندازه گران یا ارزان بودن قیمت سهم است که در یک بازه زمانی معامله میشود؛ در صورتی که این فرایند در اندیکاتورها کمتر مشاهده میشود.
واگرایی یکی از معتبرترین روشهای دریافت سیگنال خرید و فروش سهام در بازار بورس است تا جایی که بعضی از معاملهگران، واگرایی را به استراتژی معاملاتی خود تبدیل میکنند. منظور از واگرایی اختلاف رفتار قیمت و اسیلاتور در روند حرکت سهم است. واگرایی قیمت در اسیلاتورهای معروف مانند macd و rsi از اعتبار بیشتری نسبت به سایر اندیکاتورها، برخوردار است.
انواع اسیلاتورها در بورس
در حال حاضر اسیلاتورهای متنوعی وجود دارد که تحلیلگران با استفاده از آنها موقعیتهای مناسب معاملاتی را در بازار بورس پیشبینی میکنند. مکدی، آر اس آی و استوکاستیک از اسیلاتورهای معروف و پرکاربرد هستند که معاملهگران حرفهای از مزایای آنها بهرهمند میشوند. در ادامه به معرفی هر یک از این اسیلاتورها میپردازیم:
مکدی (MACD)
اندیکاتور macd مخفف عبارت Moving Average Convergence Divergence است. تحلیلگران با استفاده از این اندیکاتور میتوانند مولفههای مهمی نظیر میانگین متحرک، قدرت، جهت و شتاب یک سهم را از طریق نمودار آن، بررسی کنند. اندیکاتور مکدی از نوع اسیلاتورها هستند و با استفاده از آن به راحتی میتوانید سیگنال خرید و فروش دریافت کنید.
اندیکاتور مکدی از دو بخش تشکیل شده است. مطابق با تصویر زیر، بخش اول «میلهها» هستند و بخش بعدی شامل خط سیگنال قرمزرنگ و خط مکدی آبیرنگ است. به صورت کلی زمانی که میلهها از بخش بالایی به سطح صفر نزدیک میشوند، شاهد یک «حمایت» در سهم خواهیم بود و اگر این میلهها از پایین به سطح صفر نزدیک شوند، یک «مقاومت» در روند معاملات سهم به وجود خواهد آمد. به زبان ساده سطح صفر در این اندیکاتور، تشخیص دهنده سطوح حمایتی و مقاومتی در سهم است.
نکته مهم: در بعضی موارد، ممکن است شاهد یک واگرایی در اندیکاتور مکدی باشیم. این واگرایی به این شکل است که در نمودار اصلی سهم، یک قله بلندتر از قله قبلی وجود دارد و در نمودار اندیکاتور، قلهای پایینتر از قله قبلی را مشاهده میکنیم. به زبان ساده اگر با استفاده از خطوط روند دو قله نمودار اصلی را به هم وصل کنیم و در قسمت اندیکاتور دو قله متناظر را هم به هم وصل کنیم شاهد یک واگرایی منفی خواهیم بود. واگرایی منفی به معنی سیگنال فروش است. در نقطه مقابل، واگرایی مثبت بین نمودار اصلی سهم با اندیکاتور مکدی، نشاندهنده سیگنال خرید است.
آر اس آی (RSI)
RSIیا شاخص قدرت نسبی یا Relative Strength Index به منظور کشف نقاط بازگشتی سهم، نمایش قدرت بازار و قدرت خریدارها و فروشندهها نسبت به هم استفاده میشود. از نظر بازه زمانی برای تحلیل سهام از طریق RSI، بازه ۱۴ روزه در نظر گرفته میشود.
در نمودار RSI، دو سطح مهم ۳۰ و ۷۰ وجود دارد که بین بازه ۰ تا ۱۰۰ قرار گرفته است. سهمها در بازار بورس، به طور معمول بین بازه ۳۰ تا ۷۰ در حال نوسان هستند. سطح افقی ۳۰ به عنوان سطح حمایتی و سطح افقی ۷۰ به عنوان سطح مقاومت روند سهام، محسوب میشود. معاملهگران با استفاده از پیشبینی نقاط حمایت و مقاومتی سهم در بازار بورس، سیگنال خرید و فروش دریافت میکنند. علاوه بر این، با استفاده از ترکیب خطوط روند و RSI میتوان نقاط مناسب برای ورود و خروج از سهم را تشخیص داد.
نکته مهم: در بعضی مواقع بین نمودار اصلی سهم و RSI، یک واگرایی به وجود میآید. تشکیل واگرایی به این شکل است که در نمودار اصلی سهم یک قله بلندتر از قله قبلی وجود دارد و در نمودار اسلاتور عکس این قضیه مشاهده میشود. به زبان ساده خطی که قلههای نمودار اصلی را به هم متصل میکند حالت صعودی داشته و خطی که قلههای متناظر را در اندیکاتور به هم متصل میکند روند نزولی دارد. این واگرایی به عنوان سیگنال بورسی معتبر شناخته میشود.
استوکاستیک (stochastic)
نام دیگر stochastic نوسانگر تصادفی است. استوکاستیک به عنوان یک شاخص مومنتوم محسوب می شود که قیمت بسته شدن یک سهم را در بازهای از زمان معین شده مقایسه میکند. به زبان ساده، استوکاستیک یک اسیلاتور پرطرفدار برای ایجاد تشخیص نقاطی است که سهم، در منطقه اشباع خرید و فروش قرار دارد. همیشه در نظر داشته باشید که نوسانگرهای تصادفی بیشتر نسبت به اندازه حرکت حساس هستند تا به قیمت مطلق سهم. همینطور بازه زمانی مناسب در اسیلاتور استوکاستیک، ۱۴ روزه است. با این حال معاملهگر میتواند این بازه را متناسب با نیازهای خود تنظیم کند. در تصویر زیر نمونهای از استوکاستیک در نمودار سهام ایران خودرو مشخص شده است.
نکته مهم: درمواقعی که بازار نوسانهای زیادی دارد، پیشنهاد میکنیم از این اسیلاتور استفاده نکنید چراکه ممکن است نتایج نهایی اشتباه باشند. این اتفاق هنگامی رخ میدهد که یک سیگنال معاملاتی توسط این شاخص تولید شده اما قیمت روند خود را ادامه نمیدهد و معامله با شکست روبرو میشود.
کلام آخر
معاملهگرانی که با استفاده از سواد بورسی و مهارت تحلیلی خود در بازار بورس فعالیت میکنند، بازدهی بهتر و بیشتری دارند. این موفقیت تا حد زیادی به آشنایی معاملهگر با ترفندهای تحلیلی و ابزارهای متنوع در این بستر وابسته است. در این مقاله به صورت کامل به تعریف یکی از ابزارهای پرکاربرد به نام اسیلاتور در بازار بورس پرداختیم. اسیلاتورها از خانواده اندیکاتورها هستند ولی چند تفاوت با یکدیگر دارند. بسیاری از معاملهگران متوجه تفاوت میان آن دو نمیشوند، برای همین در این مقاله به مولفههای مهم اسیلاتورها اشاره کردیم. با استفاده از اسیلاتورها میتوانید روند آینده سهم را به راحتی پیشبینی کنید، در موقعیت تفاوت بین سطوح حمایتی و مقاومتی مناسب وارد سهم مورد نظر شوید و سودهای قابل توجهی به دست آورید.
آموزش تحلیل تکنیکال - قسمت دوم: تعاریف اولیه حمایت و مقاومت
نویسنده: حمید شیخ پوده
قبل از اینکه وارد بحثهای تخصصی تحليل تکنيکال بشیم بهتر است با برخی تعاریف و مفاهيم اولیه از جمله نقاط پیوت، خط روند و سطوح حمایتی و مقاومتی آشنا باشیم.
1.تعریف موج یا خطِ رَوَند:
حرکت قيمت از نقطه اوليه A به نقطه ثانویه B را یک موج گویند به شرطی که در این ميان حرکت خلاف جهت A به B بيش از تقریباً ٣٨% حرکت اوليه نباشد. به عبارتی دیگر در یک مسير حرکتی از A به B شاهد تصحيح کمتر از ٣٨% باشيم .چنانچه حرکت خلاف جهت A به B به ميزان ٣٨% یا بيشتر باشد خود یک موج جدید خواهد بود.
2.تعریف نقاط پيوت (Pivot):
پيوت به نقاطی اطلاق ميگردد که در آن نقطه موجها یا حطِ روندها تغيير مسير ميدهند یعنی یک موج صعودی تبدیل به یک موج نزولی و یا یک موج نزولی به یک موج صعودی تبدیل ميشود.
1.2. پيوت مينور:
به نقاطی که در آن چرخشها جزیی و به ميزان کمتر از ٣٨% حرکت قبل باشد پيوت مينور میگویند.
2.2. یپوت ماژور:
نقاطی را که در آن چرخشهای اصلی قيمت تفاوت بین سطوح حمایتی و مقاومتی اتفاق ميافتد را پيوت ماژور ميگویند. اصلاحات در نقاط ماژور یا اصلی حداقل ٣٨% حرکت قبل ميباشد. در واقع یک چارتيست با مطالعه و به چالش کشيدن نقاط ماژور در مورد معاملات خود تصميم گيری ميکند.
3.کف و سقف قیمتی:
کف: پایينترین قيمتی که یک موج تجربه میکند و تغيير مسير ميدهد.
سقف: بالاترین قيمتی که یک موج تجربه ميکند و تغيير مسير ميدهد.
شکل بالا نمودار قیمت سهام شرکت اپل هست که سقف و کف قیمت آن در یک بازه زمانی مشخص شدهاست.
3.کف و سقف قیمتی:
کف: پایينترین قيمتی که یک موج تجربه میکند و تغيير مسير ميدهد.
سقف: بالاترین قيمتی که یک موج تجربه ميکند و تغيير مسير ميدهد.
در این تصویر نمودار قیمت نفت برنت ارائه شدهاست که سطوح حمایتی و مقاومتی در آن مشخص گردیدهاند.
در این قسمت مفاهیم اولیه خط روند، پیوت و تعریف خیلی مهم و پایهای سطوح حمایتی و مقاومتی رو یاد گرفتیم. نکتهای که همیشه باید مد نظرتون باشه اینه که تعاریف برای هر نمودار ( سهام، بیت کوین، طلا و . ) باید منحصراً پیاده سازی بشن، به بیان دیگه مقدار حدودی ٣٨ % در بخش خط روند یا سطوح حمایتی را باید برای هر نمودار باتوجه به سابقهاش برای خودتون دوباره تعریف کنید. ممکنه عدد ٣٨ برای هر سهام یا کامودیتی یا ارز دیجیتال تفاوت اندکی داشته باشه که خب با بررسی نقاط پیوت ماژور در خط روند سابقه نمودار میشه عدد دقیق تر رو بدست آورد. و از اون مهمتر سطوح حمایتی و مقاومتی هستن که برای هر نموداری مجزا باید بدست بیان.
دیدگاه شما