استراتژی سرمایه‌گذاری یا Investing


ترید یا سرمایه گذاری؟ تفاوت معامله گر و سرمایه گذار در ارز دیجیتال چیست؟

معامله گر و سرمایه گذار دو طرف دنیای بازارهای مالی از جمله بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال هستند. این دو هر یک استراتژی‌های متفاوتی را دنبال می‌کنند. معامله گری یا همان ترید تفاوت‌هایی با سرمایه گذاری دارد. اما واقعاً فرق تریدر و سرمایه گذار در چیست؟ اصلاً ترید سود بیشتری دارد یا سرمایه گذاری؟ در این مقاله از صرافی آنلاین رمزینکس در تلاش برای پاسخ به این پرسش‌ها هستیم.

فرق تریدر و سرمایه گذار

در ادامه به برررسی تفاوت معامله گر (تریدر) با سرمایه گذار از جنبه‌های مختلف می‌پردازیم.

فرق معامله گر و سرمایه گذار بر اساس رویکرد

اولین تفاوت معامله گر و سرمایه گذار در رویکردی است که افراد فعال در این دو روش برای کسب درآمد از بازار سهام و سایر بازارهای مالی استفاده می‌کنند. معامله گران از تحلیل فنی برای تصمیم گیری در خرید و فروش خود استفاده می‌کنند، در حالی که سرمایه گذاران از تحلیل بنیادی استفاده می‌کنند.

سرمایه گذار در تحلیل بنیادی به تحلیل مالی شرکت، تحلیل صنعتی که شرکت در آن فعالیت می‌کند و وضعیت کلی اقتصاد کلان در کشور توجه می‌کند.

این تحلیل شامل مطالعه سلامت مالی یک صنعت خاص و شرکت مدنظر و چشم انداز رشد آن در آینده است، در حالی که معامله گر در تحلیل فنی از نمودارها به جای گزارش‌های سالانه و نمودارها و الگوها استفاده می‌کند.

در تحلیل تکنیکال از قیمت بازار سهام برای پیش بینی الگوهای آینده قیمت و تحلیل الگوهای تاریخی استفاده می‌شود و به تحلیل عوامل موثر بر قیمت بازار مقید نیست. متخصصان در این روش روند قیمت، حجم و میانگین متحرک در طی یک دوره زمانی مشخص را بررسی می‌کنند.

تریدر از استراتژی معاملاتی متفاوتی مانند کپی تریدینگ و مارجین تریدینگ استفاده می کند که در مقاله «هر آنچه که باید در مورد ترید ارز دیجیتال بدانید! ترید چیست و چگونه است؟» به طور مفصل در خصوص ترید و معامله گری صحبت شده است.

تریدر به حوزه فعالیت شرکت یا چشم‌انداز رشد شرکت علاقه‌ای ندارد.

این یکی از تفاوت‌های اساسی بین ترید و سرمایه گذاری است. در معاملات تحلیل فنی بیشتری استفاده می‌شود، در حالی که در سرمایه گذاری توجه به شرایط بازار و تحلیل بنیادی ضرورت بیشتری دارد.

معامله شامل شناسایی روند بازار و سپس خرید سریع یا فروش سهام برای کسب سود کوتاه‌مدت است. از طرف دیگر، سرمایه گذاری بر روی سهام یک شرکت تنها پس از تحلیل و بررسی دقیق آن شرکت انجام می‌شود.

سرمایه گذاران ترجیح می‌دهند سهام شرکت‌هایی را خریداری کنند که از نظر بنیادی شرایط خوبی دارند و سهام خود را برای مدت طولانی نگه می‌دارند. با رشد آن شرکت ارزش سهام آنها نیز افزایش پیدا می‌کند. سرمایه گذار بازار سهام هیچ توجهی به نوسانات کوتاه‌مدت بازار ندارد.

تفاوت تریدر و سرمایه گذار بر اساس افق زمانی

فرق تریدر و سرمایه گذار را می‌توان براساس افق زمانی نیز بررسی کرد. اجازه دهید این تفاوت را با یک مثال نشان دهیم. فرض کنید با پولی که دارید خانه‌ای را در موقعیتی مناسب خریداری می‌کنید. طی دو هفته قیمت ملک شما افزایش می‌یابد و شما آن را با سود مناسبی می‌فروشید.

این کار معامله نامیده می‌شود. اما اگر بدانید، مثلاً، در چند سال آینده بزرگراهی در نزدیکی ملکی ساخته خواهد شد و امروز اقدام به خرید آن ملک کنید و انتظار داشته باشید که در آینده ارزش پیدا کند به این کار سرمایه گذاری گفته می‌شود.

معامله در اصل به معنای نگه داشتن سهام برای مدت کوتاه و کسب سود از طریق فروش آن به محض بالا رفتن قیمت است. مدت زمانی که معامله گران برای خرید و فروش یک دارایی در نظر می‌گیرند می‌تواند از یک روز تا چند هفته و شاید چند ماه باشد.

بسیاری از معامله گران ممکن است صبح سهامی را بخرند و در پایان روز آن را بفروشند! نوسان بازار اهمیت و تأثیر بسزایی در تصمیماتی که یک معامله گر می‌گیرد دارد. در سوی دیگر، سرمایه گذاری با چشم انداز بلند مدت انجام می‌شود.

سرمایه گذاران سهام مورد نظر خود را بر اساس ویژگی‌های بنیادی امیدوارکننده انتخاب می‌کنند و آن را برای مدت زمان طولانی‌تر، از چند سال تا چند دهه، و حتی بیشتر نگه می‌دارد.

فرق براساس خطرات موجود در ترید و سرمایه گذاری

چه معامله کنید و چه سرمایه گذاری کنید، سرمایه شما در گرو رفتار بازار است و از این رو یک رابطه جانشینی بین بازدهی و خطر در فعالیت‌هایتان وجود دارد که باید از آن آگاه باشید. با این حال خطر موجود در معامله گری بیشتر از خطرات موجود در سرمایه گذاری است.

دلیل ساده پر خطر بودن معامله این است که در معامله فرد باید بسیار سریع و بر اساس اطلاعات محدود تصمیم‌گیری کند؛ این تصمیم‌ها ممکن است خوب و یا به طرز وحشتناکی اشتباه از آب در بیایند.

معامله گر بر اساس امیدبخش بودن چشم انداز رشد یک شرکت تصمیم نمی‌گیرد. او ممکن است تحت تأثیر عومال خارجی یک دارایی بخرد که مجبور شود با پایین آمدن قیمت‌ها آن را بفروشد و ضرر کند.

ناگفته پیداست که در معاملات قیمت ممکن است به سرعت بین سطوح بالا و پایین در نوسان باشد. در سوی دیگر، سرمایه گذاری به عنوان یک عادت به زمان بیشتری برای به بار نشستن نیاز دارد و در بلند مدت نتیجه می‌دهد.

هر چه زمان نگه داشتن یک دارایی کمتر باشد خطرات توام با آن نیز کمتر و بازده آن نسبتاً کمتر خواهد بود، با این حال، اگر دارایی خود را برای مدت طولانی‌تر نگهداری کنید می‌توانید به لطف عواملی مانند سود مرکب و سود سهام بازده بیشتری به دست آورید.

اگر سهمی‌که در آن سرمایه گذاری کرده‌اید از نظر بنیادی قوی باشد نوسانات روزانه هیچ تاثیری بر سرمایه گذاریتان نخواهد داشت.

فرق تریدر و سرمایه گذار بر اساس نگرش‌ها

تفاوت نهایی در شخصیت یا نگرش ثروت آفرینی سرمایه گذار و معامله گر نهفته است. در جدول زیر می‌توانید تفاوت‌های اصلی را مشاهده کنید:

معامله گر (خرید و فروش) سرمایه گذار (خرید و نگه داشتن)
شخصیت ناشکیبای معامله گر (خرگوش) رویکرد آرام اما با ثبات سرمایه گذار (لاک پشت)
معامله گر در خلال چند دقیقه، روز، هفته، یا ماه تصمیم می‌گیرد تصمیم‌های سرمایه گذار بر اساس نتایج بلندمدت گرفته شده در نتیجه ممکن است سال‌ها تا دهه‌ها زمان نیاز داشته باشد
زمان‌بندی کردن بازار؛ احتمال ضرر کردن در نتیجه از دست دادن زمان مناسب برای ورود و خروج از بازار عدم توجه به زمان‌های کوتاه‌مدت و آشفته نشدن به دلیل نوسان‌های کوتاه‌مدت بازار
انتخاب و خرید سهام یا دارایی بر اساس تحلیل فنی؛ معامله گری بر اساس شتاب بازار انتخاب و خرید سهام بر اساس تحلیل بنیادی شرکت؛ سرمایه گذاری بر روی ارزش
نیاز به داده‌ها و اطلاعات در زمان واقعی برای تصمیم گیری در مورد خرید و فروش و همیشه گوش به زنگ بودن رویکرد خونسردتر؛ صرفاً نیاز به اطلاعات بنیادی شرکت‌ها
عدم توجه به فعالیت اقتصادی شرکت و صرفاً توجه به قیمت و حجم معاملاتی دارایی اتخاذ تمام تصمیم‌ها بر اساس اعتقاد به رشد شرکت در بلندمدت
احتمال خرید دارایی یا سهام به توصیه دوستان، سایر معامله گران، رسانه‌ها و سایر منابع بیرونی سرمایه گذاری تنها در صورت انطباق اهداف سرمایه گذاری فرد با اهداف شرکت. انجام تحقیق شخصی و تصمیم‌گیری نهایی در صورت اعتقاد یافتن به پتانسیل رشد شرکت

کدام یک برای سرمایه گذار خرده فروش بهتر است؟

اگر به تفاوت و فرق بین تریدر و سرمایه گذاری نگاه کنید متوجه خواهید شد که روش معامله گری بیشتر مناسب سرمایه گذاران خرده فروشی است که می‌خواهند بیشتر با سهام و دارایی‌ها سر و کار داشته باشند.

سرمایه گذاری بر روی سهام مزایای بی شماری دارد. برای این کار سرمایه گذار صرفاً باید سهام شرکتی را انتخاب کند که طرح‌های اساسی قوی ارائه بکند، دائماً در حال نوآوری و انطباق با نیاز مشتری باشد و تیم مدیریتی خوبی از آن پشتیبانی کند.

سرمایه گذار پس از مطمئن شدن از انتخاب درست دیگر نیازی به انجام هیچ کاری ندارد. لازم به ذکر است که هیچ کدام از دو روش ثروت‌اندوزی مورد بحث در این مقاله فرمول تضمینی برای کسب درآمد در بازار سهام و بازارهای مالی دیگر ندارند.

رویکرد سرمایه گذاری موفقیت در مدت زمان طولانی‌تر را تضمین می‌کند. این روش همچنین به سرمایه گذار آرامش روانی می‌دهد؛ چیزی معامله گران به ندرت از آن بهره‌مند می‌شوند.

پس یک شرکت را به صورت بنیادی تحلیل کنید، بر روی آن سرمایه گذاری کنید، از سر و صدا و آشوب بازار کناره‌گیری کنید و منتظر بمانید تا در بلندمدت از منافع بلند مدت سرمایه گذاری خود بهره‌مند شوید.

مزایا و معایب سرمایه گذاری

ساخت یک سبد سرمایه گذاری ارز دیجیتال می تواند مزایا و معایب زیادی داشته باشد. سرمایه گذاری رویکرد سنتی کسب درآمد در بازارهای مالی بوده و مبتنی بر مفهوم ایجاد ثروت از طریق «به کار انداختن پول» است. اجرای رویکرد مدیریت سرمایه بر اساس اصول سرمایه گذاری مزایای متعددی را برای فرد فراهم می‌کند از جمله:

  • مسئولیت کوتاه مدت محدود: ریسکی که به نوسانات دوره‌ای بازار یا یک محصول مربوط می‌شود بسیار کاهش می‌یابد. شیوه‌های سرمایه گذاری افراد فعال در بازار را قادر می‌سازد تا با این تفکر که ارزش بازار به سطوح بالاتر باز می‌گردد شرایط سخت بازارها را پشت سر بگذارند.
  • افزایش سرمایه غیرمنتظره: پرداخت سود سهام پیش بینی نشده و تقسیم سهام از جنبه‌های مثبت سرمایه گذاری در سهام است که ممکن است با گذشت زمان ارزش آن را بسیار افزایش دهد.
  • سود مرکب: به ارزش زمانی پول اشاره می‌کند که منجر به رشد یک یک دارایی در یک دوره طولانی می‌شود. درآمدهای مرتبط با نرخ بهره و سرمایه گذاری کردن مجدد آن از جوانب بسیار مهم این روش سرمایه گذاری است.
  • کارمزدهای معاملاتی و هزینه‌های مالیاتی: به دلیل تعداد محدود معاملات، هزینه‌های مربوط به سرمایه گذاری نیز کاهش می‌یابد. همچنین، برخی از حساب‌های سرمایه گذاری واجد شرایط تخفیف مالیاتی سود تحقق یافته هستند.

با این حال، سرمایه گذاری اشکالات مختلفی نیز دارد:

  • در دسترس بودن سرمایه: پول سرمایه گذاری شده معمولاً تا زمان تسویه شدن پوزیشن معاملاتی به راحتی در دسترس نیستند.
  • نرخ‌های بازده کمتر: اگرچه متنوع سازی سبد سهام و مدیریت پورتفولیو در کاهش ریسک سرمایه گذاری موثر است اما این اقدامات ممکن است باعث کاهش بازده سرمایه گذاری (ROI) نیز شوند. برای مثال، چاپ سال ۲۰۱۴ تحلیل کمی رفتار سرمایه گذاران موسسه دالبار (QAIB) دالبر نشان داد که نرخ بازدهی ​سرمایه گذاری یک شخصی معمولی در بازه زمانی ۱۰ ساله منتهی به سال ۲۰۱۳ تنها ۲/۶ درصد بود.
  • زمان‌بندی بازار: اگرچه خطرات مربوط به نوسانات کوتاه مدت محدود است اما شرایط بازار در سررسید یکی از جنبه‌های اصلی تحقق سود است. اگر در زمان تسویه پوزیشن معاملاتی ارزش سرمایه گذاری کاهش یابد، سود محقق شده متحمل ضرر خواهد شد.

مزایا و معایب معامله گری یا ترید

ترید و معامله گری مزایا و معایب خود را دارد. در مقابل سرمایه گذاری، روش‌های معاملات (ترید) مبتنی بر ایجاد درآمد در کوتاه مدت است.

معامله گر اغلب نوسان‌های دوره‌ای در ارزش ابزارهای مالی را به عنوان راه مناسبی برای دستیابی به سود تلقی می‌کنند. معامله گران نوسانی، معامله گران روزانه و اسکالپرها همه روش‌های مشابه معامله کوتاه‌مدت دارند.

معامله فعال مزایای مختلفی را به معامله گران می‌دهد از جمله:

  • نقدینگی: معامله گران پوزیشن‌های معاملاتی را به سرعت باز و بسته می‌کنند. این امر باعث می‌شود تا حساب معاملاتی‌شان دارای نقدینگی باشد.
  • قرار گرفتن در معرض خطر سیستمیک: داشتن فلسفه معاملاتی فعال باعث کاهش خطرات مرتبط با سقوط بازار، ورشکستگی و فروش چشمگیر می‌شود. معامله گران می‌توانند به در موقعیت‌های نامساعد به سرعت از بازار خارج شوند و از تحت تاثیر قرار گرفتن حساب معاملاتی‌شان در نتیجه اتفاقات غیرقابل پیش بینی بازار جلوگیری کنند.
  • بازده دوره‌ای بیشتر: دوره‌های افزایش سودآوری در این روش وجود دارد. یک سری معاملات مثبت ممکن است سود مازادی ایجاد کند که از آن می‌توان برای رشد حساب معاملاتی استفاده کرد.
  • کاهش ریسک سرمایه: از طریق استفاده از لورج (اهرم)، می‌توان از مقادیر کمتری از سرمایه برای دستیابی به سود قابل قبول استفاده کرد.

با این حال، در بازار دیجیتال فعلی اجرای رویکردی صرفاً مبتنی بر معامله فعال ممکن است با اشکالات مختلفی همراه باشد از جمله:

  • شکاف فنی: سیستم‌های اطلاعاتی و فناوری‌های اینترنتی دائماً در حال پیشرفت هستند و معامله گران فعال باید بخشی از سرمایه خود را به تهیه تجهیزات معمول و به روزرسانی زیرساخت‌ها اختصاص دهند.
  • قرار گرفتن در معرض نوسان‌های کوتاه مدت: نوسان‌ها ممکن است در هر زمانی و تقریباً در هر بازاری رخ دهند. نوسان‌های دوره‌ای قیمت ممکن است منجر به از بین رفتن سریع حساب معاملاتی شود.
  • هزینه‌ها و کارمزدها: فعالیت‌های مکرر معاملاتی، کارمزدها و هزینه‌های قابل توجهی را برای معامله گر ایجاد می‌کند.
  • پیامدهای مالیاتی: سود حاصل از عملیات معاملاتی اغلب به منزله سود کوتاه مدت است و مشمول بدهی مالیاتی بیشتر است.

از کجا ارز دیجیتال بخریم؟

صرافی ارز دیجیتال رمزینکس با پشتیبانی کردن از بهترین ارزهای دیجیتال و کارمزد معاملاتی مناسب به ارائه خدمات به کاربران می پردازد. با طی کردن چند مرحله ساده از جمله ثبت و نام و احراز هویت می توانید به طور مستقیم یا با وارد شدن به بازار معاملاتی همتا به همتا به خرید و فروش ارز دیجیتال بپردازید.

بعد از ثبت نام و احراز هویت هم می توانید با مراجعه به وب سایت صرافی رمزینکس و هم با دانلود و نصب برنامه و اپلیکیشن رمزینکس در گوشی های هوشمند خود به خرید و فروش ارز دیجیتال مشغول شوید.

برای رصد قیمت لحظه ای انواع ارزهای دیجیتال به صفحه قیمت لحظه ای ارز دیجیتال مراجعه کنید. برای اطلاعات بیشتر در خصوص قوانین و مقررات خرید و فروش ارزهای دیجیتال در رمزینکس می توانید به صفحه سوالات متداول درباره رمزینکس مراجعه کنید.

سخن آخر

تریدر و سرمایه گذار بدون شک با یکدیگر تفاوت دارند اما اینکه کدام بهتر است برای هر کسی می‌تواند متفاوت باشد. مهم این است که هر دوی ترید و سرمایه گذاری می‌تواند به نوبه خود سودآور باشد. بهتر است روحیات خود را بسنجید و ببینید که با کدام روش بیشتر هماهنگی دارید. به کار گرفتن هر دو با رعایت مدیریت سرمایه توصیه می‌شود. فراموش نکنید که بزرگ‌ترین سرمایه داران فعلی از طریق سرمایه گذرای به موفقیت رسیده اند.

سرمایه گذاری بر مبنای رشد چیست؟

سرمایه گذاری بر مبنای رشد چیست؟

سرمایه گذاری بر مبنای رشد چیست؟ | سرمایه‌گذاری بر مبنای رشد نوعی سبک و استراتژی در سرمایه‌گذاری است که روی افزایش مجموع سرمایه سرمایه‌گذار متمرکز شده است. سرمایه‌گذارانی که بر مبنای رشد وارد عمل می‌شوند، در سهامی سرمایه‌گذاری می‌کنند که به تازگی قدم به عرصه گذاشته و به شرکت‌های کوچک تعلق دارند. غالبا انتظار می‌رود […]

سرمایه گذاری بر مبنای رشد چیست؟ | سرمایه‌گذاری بر مبنای رشد نوعی سبک و استراتژی در سرمایه‌گذاری است که روی افزایش مجموع سرمایه سرمایه‌گذار متمرکز شده است.

سرمایه‌گذارانی که بر مبنای رشد وارد عمل می‌شوند، در سهامی سرمایه‌گذاری می‌کنند که به تازگی قدم به عرصه گذاشته و به شرکت‌های کوچک تعلق دارند. غالبا انتظار می‌رود که میزان درآمد چنین شرکت‌هایی در مقایسه با دیگر بخش‌های صنعت و به نسبت تمام بازار از نرخ میانگین بالاتر باشد.

سرمایه گذاری بر مبنای رشد برای بسیاری از سرمایه‌گذاران بسیار جذاب است؛ چراکه خرید سهام شرکت‌‌هایی که به‌تازگی وارد عمل شده‌اند، اگر به موفقیت برسد ممکن است سود بالایی را در داشته باشد. اگرچه برخی از شرکت‌ها در بوته آزمایش قرار نگرفته و خطرات متعددی را به همراه خواهند داشت.

تعریف سرمایه‌گذاری رشد

باید بگوییم بر اساس این که سرمایه‌گذار از چه دارایی به عنوان سرمایه‌گذاری استفاده می‌کند و چشم‌انداز این سرمایه‌گذاری را در آینده چگونه پیش‌بینی می‌کند، سرمایه‌گذاری به دو نوع سرمایه‌گذاری رشد و سرمایه‌گذاری ارزش تقسیم می‌شود.

منظور از سرمایه گذاری رشد یا (growth investing) نوعی سرمایه‌گذاری است که در آن شخص سرمایه‌گذار، یک کالا یا سهام را برای نگهداری یک مدت زمان طولانی انتخاب کرده و به شکل طولانی‌مدت روی آن سرمایه‌گذاری می‌کند، این نوع سرمایه‌گذاری باعث بالا رفتن ارزش سهام یا کالا و همچنین بالا رفتن قیمت آن شده و نهایتا سود زیادی برای فرد سرمایه‌گذار به همراه دارد.

در واقع باید بگوییم در سرمایه‌گذاری رشد، سودآوری کوتاه‌مدت در بازه زمانی چند ماهه یا سالانه مطرح نیست بلکه هدف رشد قیمت هر سهم در طولانی مدت و نهایتا فروش سهم و دارایی و رسیدن به سود بالا خواهد بود.

growth-investing

معمولا سرمایه‌گذاران رشد به دنبال سهام شرکت‌ها و یا موسساتی هستند که پتانسیل افزایش قیمت در آنها بالا باشد، مثل استارت آپ‌ها و یا فناوری‌های جدید، به این ترتیب هدف سرمایه‌گذار به جای استراتژی سرمایه‌گذاری یا Investing نگهداری و مالکیت سهام و افزایش آن به فکر فروش به موقع سهام و رسیدن به سود آن است. در واقع با بررسی بازار سعی می‌کنند سهام را در بهترین موقع به فروش برسانند تا بیشترین سود را حاصل کنند.

درک بهتر سرمایه گذاری بر مبنای رشد

سرمایه‌گذارانی که بر اساس میزان رشد وارد عمل می‌شوند، غالبا به دنبال سرمایه‌گذاری در صنایعی هستند که به سرعت در حال رشد هستند. غالبا این صنایع تکنولوژی‌های جدید را به کار می‌گیرند، خدمات خود را توسعه می‌دهند و به دنبال افزایش سود از طریق افزایش ارزش سرمایه هستند.

این امر به معنای سودی است که آن‌ها از طریق سهام به دست می‌آورند و در نقطه مقابل سودی قرار دارد که در ازای مالکیت سهام دریافت می‌کنند. در حقیقت اکثر شرکت‌‌هایی که شاهد افزایش ارزش سهام خود هستند، به جای آنکه سود ناشی از سهام را به سهام‌داران پرداخت کنند، به دنبال سرمایه‌گذاری درآمد در کسب‌و‌کار خود هستند.

این شرکت‌های غالبا کوچک و نوپا از پتانسیل بالایی برخوردار هستند. ایده اصلی این است که شرکت رشد می‌کند و توسعه پیدا می‌کند و رشد درآمد یا سود درنهایت در آینده منجر به افزایش قیمت سهام شرکت خواهد شد.

چراکه سرمایه‌گذاران به دنبال افزایش مجموع درآمد خود هستند. سرمایه گذاری بر مبنای رشد با نام سرمایه‌گذاری برای افزایش سرمایه یا استراتژی افزایش ارزش دارایی نیز شناخته می‌شود.

ارزیابی پتانسیل یک شرکت برای رشد

سرمایه گذاری بر مبنای رشد

سرمایه‌گذارانی که به دنبال رشد هستند، به دنبال شرکت‌ها و بازار‌‌هایی هستند که پتانسیل بالایی برای رشد دارند. فرمول واحد و قطعی برای ارزیابی چنین پتانسیلی وجود ندارد. این کار به قدرت تشخیص و تفسیر بالایی نیاز دارد که باید با در‌نظر‌گرفتن دیدگاه شخصی و در آن واحد بدون در نظر گرفتن آن انجام شود و به قضاوت صحیح نیاز دارد.

سرمایه‌گذارانی که بر مبنای رشد وارد عمل می‌شوند، از روش‌های استراتژی سرمایه‌گذاری یا Investing مشخص به عنوان چارچوبی برای تحلیل‌های خود استفاده می‌کنند. اما این شیوه‌ها باید با در‌نظر‌گفتن شرایط مخصوص یک شرکت پیاده‌سازی شوند. مخصوصا باید عملکرد فعلی شرکت در مقایسه با عملکرد آن در گذشته و تاریخچه مالی آن در نظر گرفته شود.

روی هم رفته سرمایه‌گذارانی که بر مبنای رشد عمل می‌کنند، ۵ عامل کلیدی را در انتخاب شرکت‌‌هایی که برای افزایش ارزش سرمایه مناسب هستند در نظر می‌گیرند.

این پنچ عامل عبارت اند از:

۱- تاریخچه قوی که نشان‌دهنده رشد درآمد است

شرکت‌ها باید تاریخچه‌ای از عملکرد خود را نشان دهند که حاکی از افزایش درآمد شرکت طی ۵ تا ۱۰ سال گذشته باشد. حداقل درآمد به ازای هر سهم در شرکت به اندازه شرکت بستگی دارد.

به عنوان مثال ممکن است به دنبال کسب حداقل ۵ درصد سود در شرکت‌‌هایی باشید که سرمایه‌ای بیش از ۴ بیلیون دلار را در اختیار دارند، ۷ درصد سود در شرکت‌ها که سرمایه‌ای از ۴۰۰ میلیون تا ۴ بیلیون دلار دارند و ۱۲ درصد سود برای شرکت‌های کوچکی که کمتر از ۴۰۰ میلیون دلار سرمایه دارند.

ایده اصلی این است که اگر شرکت‌ها در سابقه خود رشد خوبی را از خود به نمایش گذاشته باشند، این احتمال وجود دارد که شرکت همچنان به روند رو‌به‌رشد خود ادامه دهد.

۲- روند رو‌به‌رشد قدرتمند در میزان درآمد

اعلان میزان درآمد بیانیه‌ای عمومی است که میزان سود شرکت را در یک بازه زمانی مشخص نشان می‌دهد. غالبا این بازه زمانی مشخص یک فصل است.

این اعلان‌ها در تاریخ مشخصی در طول فصل مورد نظر تهیه می‌شوند و تحلیل‌‌هایی درباره سهام و میزان درآمد تخمینی نیز به دنبال آن‌ها منتشر می‌شود. سرمایه‌گذارانی که بر مبنای رشد عمل می‌کنند، برای تعیین شرکتی که در آینده با رشد خوبی همراه خواهد بود و از میانگین رشد صنعت نیز پیشی می‌گیرد، توجه ویژه‌ای به این آمارهای تخمینی می‌کنند.

۳- حاشیه سود قدرتمند

حاشیه سود شرکت پیش از پرداخت مالیات با در نظر گرفتن هزینه فروش بدون مالیات وارد آمده بر آن تقسیم بر میزان فروش محاسبه می‌شود. عدد به دست آمده معیار ارزشمندی است؛ چراکه ممکن است شرکتی رشد فوق‌العاده‌ای در میزان فروش داشته باشد اما درآمد کمی را به خود اختصاص دهد.

این امر نشان‌دهنده آن است که مدیریت به‌درستی هزینه‌ها و میزان درآمد را محاسبه نکرده است. روی‌هم‌رفته اگر شرکتی از متوسط سود پنج ساله خود پیش از محاسبه مالیات پیشی بگیرد و از رقبای حاضر در صنعت خود نیز جلو بزند، این شرکت آینده خوبی در پیش دارد و به رشد خوبی دست پیدا می‌کند.

۴- بازدهی قوی روی هر سهم

میزان بازگشت حاصل از سهام یا ROE میزان سودآوری شرکت را با نمایان کردن میزان سودی نشان می‌دهد که شرکت با استفاده از سرمایه سهام‌داران به دست آورده است. این عدد از طریق تقسیم مجموع درآمد ناشی از سود سهام بر سهام سهام‌داران محاسبه می‌شود.

یک قانون درجه اول می‌گوید همواره بازدهی سهام فعلی شرکت را با متوسط بازدهی سهام آن در ۵ سال گذشته و تمام صنعتی که شرکت در آن فعالیت دارد، مقایسه کنید.

بازدهی سود ثابت یا در حال افزایش نشان‌دهنده آن است که مدیریت به‌خوبی در تولید سود بیشتر از سرمایه سهامداران عمل کرده و تجارت را به خوبی هدایت کرده است.

۵- عملکرد قوی سهام

معمولا اگر ارزش سهام در طی ۵ سال دو برابر نشود، به احتمال زیاد در دسته سهام‌های ارزشمند و رو به رشد نیز دسته‌بندی نمی‌شود. این نکته را به یاد داشته باشید که اگر نرخ رشد ۱۰ درصد باشد، سهام طی ۷ سال دو برابر می‌شود.

برای دو برابر شدن ارزش سهام در طی ۵ سال، نرخ رشد باید ۱۵ درصد باشد. برخی از اوقات این کار برای شرکت‌های نوپایی که در صنایع در حال رشد کار خود را آغاز کرده‌اند، دست‌یافتنی و امکان‌پذیر است.

نکته حائز اهمیت

شما قادر خواهید بود سهام‌های درحال رشد را در بازار مبادلات و در بخش‌های متفاوت صنعت نیز پیدا کنید، اما معمولا احتمال یافتن این گونه سهام‌ها در صنایعی که درحال رشد هستند، به‌مراتب بیشتر است.

خرید سهام یا دارایی‌های با ارزش بازار کم

بزرگی یا دارایی یک شرکت به وسیله “ارزش بازار” آن شرکت تعیین می‌شود. شرکت‌هایی که در این بازه قرار می‌گیرند معمولا در ابتدای راه رشد و توسعه قرار دارند، به این ترتیب سهام آنها به صورت بالقوه پتانسیل رشد قیمتی بالایی دارد. البته باید توجه داشت که سرمایه‌گذاری یا خرید سهام این شرکت‌ها با ریسک هم همراه خواهد بود، اما معمولا بعد از رکود اقتصادی، شرکت های اینچنینی، بازده سریع و بالایی نسبت به شرکت‌های دیگر دارند.

سرمایه گذاری بر مبنای رشد در مقایسه با سرمایه گذاری ارزشی

در نهایت سرمایه گذاری بر مبنای رشد به دنبال افزایش دارایی از طریق افزایش ارزش دارایی در بلند‌مدت یا کوتاه‌مدت هستند. البته که سرمایه گذاری بر مبنای رشد، تنها استراتژی موجود برای افزایش ارزش سرمایه نیست. سرمایه گذاری بر بنای ارزش نوع دیگری از استراتژی‌های موجود و شناخته‌شده برای دستیابی به این هدف است.

برخی سرمایه گذاری بر مبنای رشد و سرمایه گذاری بر مبنای ارزش را در نقطه مقابل یکدیگر تصور می‌کنند. سرمایه‌گذارانی که بر مبنای ارزش عمل می‌کنند، به دنبال سهامی هستند که از ارزش واقعی خود پایین‌تر مبادله می‌شود.

این در حالی است سرمایه‌گذارانی که بر مبنای رشد وارد عمل می‌شوند، با این وجود که ارزش بنیادی شرکت را در نظر می‌گیرند، اما تمایل بیشتری به نادیده گرفتن استانداردهایی دارند که نشان می‌دهد ممکن است سهام بیش از ارزش واقعی خود مبادله شده باشد.

در‌حالی‌که سرمایه‌گذارانی که بر پایه ارزش وارد عمل می‌شوند، به دنبال سهامی هستند که امروز به بهایی کمتر از ارزش واقعی خود فروخته می‌شوند. این درحالی است که سرمایه‌گذارانی که بر مبنای رشد وارد عمل می‌شوند، روی پتانسیل آتی شرکت متمرکز هستند و توجه چندانی به ارزش فعلی سهام آن نمی‌کنند.

این سرمایه‌گذاران بر‌خلاف سرمایه‌گذارانی که بر پایه ارزش وارد عمل می‌شوند، ممکن است سهام شرکت‌‌هایی را خریداری کنند که در حال حاضر سهام خود را به ارزشی بالاتر از ارزش واقعی خود به فروش می‌رساند. این کار با این پیش‌فرض انجام می‌شود که ارزش واقعی سهام شرکت در آینده رشد می‌کند و از نوسانات فعلی پیشی می‌گیرد.

راهنما و مرشدی برای سرمایه‌گذاری بر مبنای رشد

یکی از شناخته شده‌ترین چهره‌های سرمایهگذاری بر مبنای رشد توماس راپرایس جونیور (Thomas Rowe Price. Jr) است. او به عنوان پدر سرمایه گذاری بر مبنای رشد شناخته می‌شود.

در سال ۱۹۵۰ او صندوق سهام در حال رشد را راه‌اندازی کرد. این صندوق نخستین صندوق مشترکی بود که از سوی تیم مشاور شرکت او پیشنهاد شد. این صندوق نو بدیع به مدت ۲۲ سال، سالانه رشدی بالغ بر ۱۵ درصد را تجربه کرد.

امروز گروه T. Rowe Price یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های جهان هستند که در زمینه عرضه خدمات مالی فعالیت دارند.

فیلیپ فیشر (Philip Fisher) نام آشنایی در دنیای سرمایه گذاری بر مبنای رشد است. او سبک سرمایه گذاری بر مبنای رشد خود را در کتابی با عنوان سهام متدوال و سود غیر متداول (Common stock and uncommon profits) در سال ۱۹۵۸ منتشر کرد.

این کتاب اولین سری از کتاب‌‌های بی‌شماری بود که او در ادامه منتشر کرد. او بر اهمیت تحقیقات تاکیید داشت و این نکته تا به امروز یکی از مهم‌ترین نکاتی است که در سرمایه گذاری بر مبنای رشد در نظر گرفته می‌شود.

سرمایه گذاری بر مبنای رشد

پیتر لینچ (Peter Lynch) مدیری سرمایه‌گذاری Magellan Fund است. او اولین کسی بود که مدل دوگانه سرمایه گذاری بر مبنای سرمایه و ارزش را به کار گرفت. امروز از این شیوه با نام استراتژی رشد بر مبنای یک قیمت معقول یا GAPR یاد می‌شود.

نکته طلایی برای سرمایه گذاری بر روی رمزارزها

سرمایه گذاری در ارز دیجیتال

تعیین یک استراتژی منطقی بر پایه تحقیق و بررسی، در کسب سود بسیار تعیین کننده است. یکی از عوامل مهمی که منجر به ضرر در سرمایه گذاری بر روی رمزارزها می‌شود، عدم کنترل احساسات در انجام معاملات است. کنترل احساسات و اتخاذ تصمیمات بر پایه منطق، از مهمترین علل موفقیت در سرمایه گذاری بر روی رمزارزها است. در این مقاله به شناخت دلایل انجام معاملات بر پایه احساسات و چگونگی کنترل آن‌ها می‌پردازیم.

سرمایه‌ گذاری بر روی رمزارزها و بر پایه احساسات، چه تاثیراتی دارد؟

وقتی صحبت از سرمایه‌ گذاری بر روی رمزارزها می‌شود، احتمالا موانعی چون اطلاع داشتن از اصطلاحات کریپتوکارنسی، آگاهی از ساز و کار بلاک چین، مطالعه منابع انگلیسی زبان و … در ذهن همه مرور می‌شود. در حالی که این موارد، مانع و یا چالشی برای سرمایه گذاری بر روی رمزارزها محسوب نمی‌شوند. بلکه آن‌ها لازمه شروع این کار هستند.

از جمله مواردی که یک مانع بزرگ در راه سرمایه‌ گذاری بر روی رمزارزها محسوب می‌شود، پایبند نبودن به استراتژی و انجام معامله از روی احساسات مقطعی و یا لحظه‌ای است. البته رفتار احساسی در فراز و نشیب‌های بازار امری طبیعی است. اما تفاوت یک سرمایه‌گذار یا تریدر موفق ، درست در لحظات حساسی که نیاز به کنترل احساسات وجود دارد، مشخص می‌شود. بدون شک تسلیم شدن در برابر احساسات، در مسیری که سراسر با منطق و آمار دست و پنجه نرم می‌کند، موجب ضرر و از دست دادن دارایی می‌شود.

چرا سرمایه‌گذاری از روی احساسات رخ می‌دهد؟

یکی از اصلی‌ترین دلایل غلبه احساسات در سرمایه‌ گذاری بر روی رمزارزها، رابطه‌ای کلی بین احساسات افراد و سرمایه‌گذاری است. یک دارایی که بر روی آن سرمایه‌گذاری شده است، حسی بیشتر از پول به سرمایه‌گذار منتقل می‌کند. هر تغییر در وضعیت یک دارایی تاثیر روانی خاصی بر روی فرد خواهد داشت.

طوری که یک دارایی پولی برای سرمایه‌گذار به دارایی عاطفی بدل می‌شود. چک کردن لحظه‌ای قیمت رمزارز، صحبت کردن با همه درباره آن و پیگیری بیش از حد اخبار، همه نشان از تاثیر روانی سرمایه‌گذاری دارند که ممکن است به بروز تصمیمات احساسی ختم شود.

سرمایه‌گذاران چگونه احساسات را از معاملات خود دور کنند؟

یک راه موثر این است که افراد پس از سرمایه‌ گذاری بر روی رمزارزها، سعی کنند که به مسیر سرمایه‌گذاری خود از بیرون نگاه کنند. نگاهی بدون تعصب و موثر از دید دیگران می‌تواند احساسات را کنترل کند. البته نهادینه شدن این طرز فکر بسیار دشوار است. چرا که بی تفاوت بودن نسبت به سرمایه‌گذاری بسیار دشوار است. اما می‌توانید این روش موثر را با انجام سرمایه‌ گذاری بر روی رمزارزها به مقدار خیلی کم، در خود نهادینه کنید.

راه موثر دیگر، شناخت بیشتر اکوسیستم کریپتوکارنسی است. متاسفانه بسیاری از افراد، سرمایه‌گذاری بر روی رمزارزها را شبیه به بازار سهام می‌دانند. البته در فضایی که بعضی برای پامپ یک ارز دست به دامان دعانویس می‌شوند، بعید نیست که تفاوتی هم بین کریپتوکارنسی با بازار فارکس و بورس قائل نباشند.

اساسا پیش از شروع باید بدانید که بازار رمزارزها بر خلاف بازار سهام، فاقد اصولی اساسی است. یک تریدر در بازار سهام، در هنگام خرید می‌تواند سود سه ماهه، گزارش‌های فروش و نقشه راه کمپانی را بررسی کند. اما در بازار رمزارزها، اینکه یک پروژه از چه تکنولوژی استفاده می‌کند و یا قدرت تیم توسعه‌دهنده چه میزان است، برای یک تریدر اهمیتی ندارد.

آن‌چه تریدر به آن تکیه می‌کند، نمودارهای تحلیل تکنیکال هستند که برای شخص آماتور در ابتدا دشوار به‌نظر می رسند. این درحالی است که یک سرمایه‌گذار بلند مدت و شخصی که قصد هولد کردن دارد، باید پیش از سرمایه‌گذاری وایت پیپر رمزارز مد نظر خود را به خوبی مطالعه کند. تحلیل‌های متعدد را مطالعه کند و در نهایت تصمیم بگیرد.

چه راه‌هایی برای مدیریت دارایی‌ها طبق استراتژی وجود دارد؟

در مسیر سرمایه‌ گذاری بر روی رمزارزها، مهم‌ترین و قدرتمند‌ترین ابزار ذهن سرمایه‌گذار است. علاوه‌بر آموزش و کسب تجربه که نیازمند گذر زمان و انجام معاملات در بازه‌های زمانی و شرایط متفاوت است، استفاده از بعضی ابزارها نیز، حائز اهمیت است.

یکی از انواع رایج این ابزارها، استفاده از پلتفرم‌های معاملاتی است که تنظیمات معاملاتی آماده و از پیش تعیین شده را ارائه می‌دهند. مزیت‌هایی که این پلتفرم‌ها در اختیار سرمایه‌گذار قرار می‌دهد، به ایجاد و پایبندی به یک استراتژی استاندارد کمک می‌کند. همچنین استفاده از ربات‌ها باعث کمرنگ شدن نقش سرمایه‌گذار در تحلیل و بررسی چارت‌ها می‌شود. همین مزیت سبب کمرنگ کردن تصمیم‌گیری بر اساس احساسات خواهد شد.

با این حال باید دقت داشت که استفاده از ربات‌ها، کسب سود قطعی یا انجام معامله بدون ریسک را تضمین نمی‌کند. به‌طور کلی، به سرمایه‌گذاران و یا تریدرها پیشنهاد می‌شود که پیش از شروع فعالیت خود، از پلتفرم‌های شبیه‌ساز استفاده کنند و پس از کسب تجربه‌ای کوتاه از این طریق، با دارایی خود وارد عمل شوند.

سخن پایانی

هنگامی که از سرمایه‌ گذاری بر روی رمزارزها صحبت می‌شود، اکثرا ترید کردن را مد نظر قرار می‌دهند. ترید کردن به سادگی آن‌چه که اساتید فضای مجازی ادعا دارند نیست. بلکه امری است که تحقیق، کسب دانش کافی و صبوری می‌طلبد.

در سرمایه ‌گذاری بر روی رمزارزها خود را محدود به ترید کردن نکنید. اهداف بلند مدت و در اصطلاح هولد کردن، ریسک کمتری به دنبال خواهد داشت، تصمیمات بر پایه احساسات کم‌رنگ‌تر خواهند شد و احتمال سود قطعی جای خود به ریسک می‌دهد. به یاد داشته باشید که رمز ارزها در ابتدای مسیر خود هستند و آینده‌ای درخشان در انتظار آن‌ها است. پس بهتر است با آگاهی کامل وارد این عرصه شوید.

برای ورود به دنیای رمزارزها بهترین گزینه استفاده از ارز پایدار تتر (USDT) است. تتر به شما کمک می‌کند که در فراز و نشیب‌های قیمتی رمزارزها، ارزش سرمایه خود را ثابت نگه دارید. همچنین کمک می کند تا از ضرر در شرایط حساس معاملاتی جلوگیری کنید. از طرفی با استراتژی سرمایه‌گذاری یا Investing استفاده از تتر، امنیت و سرعت معاملات خود را تضمین خواهید کرد.
برای خرید فوری تتر و یا فروش فوری آن، می‌توانید با مراجعه به وبسایت و یا اپلیکیشن تترلند، از به‌صرفه‌ترین قیمت و کارمزد صفر بهره‌مند شوید.

استراتژی های مناسب برای انتخاب سهم در تحلیل بنیادی

در این مقاله سعی شده است به برخی از آیتم‌های انتخاب یک سهم خوب و یا اجتناب از انتخاب سهم بد پرداخته شود؛ تا در بازار سهام چراغ راهی باشد برای کسانی که در این بازار فعالیت می‌کنند. شایان ذکر است که تحلیل بنیادی زیربنای تمامی استراتژی‌های مشروح در این مقاله است که در نهایت همگی به دنبال ارزش واقعی و ذاتی یک شرکت می‌باشند. مطمئناً انتخاب سهم، از بین مجموعه‌ای از معیارهای مشخص با هدف کسب بازدهی بیشتر از بازدهی کل بازار باعث رضایت می‌باشد. بسیاری از تازه‌واردان به بازار سرمایه، تصور می‌کنند که استراتژی‌های قابل اطمینان و بدون خطایی وجود دارد که در صورت استفاده از آن‌ها، موفقیت قطعی و تضمین شده خواهد بود. باید توجه داشت که هیچ سیستم خطا ناپذیری در انتخاب سهم وجود ندارد و هیچ روشی جادویی برای کسب ثروت وجود ندارد. البته این اصلاً بدان مفهوم نیست که نمی‌توان از طریق بازار سرمایه ثروت خود را افزایش داد، بهتر است بگوییم انتخاب سهم خوب، بیشتر از آنکه یک علم باشد، یک هنر است.

EhsYTmHN6TAen1zHQLVnBDTAM0rFawPaBKchgx1v.jpg

عوامل بسیار زیادی بر سلامت و موفقیت یک شرکت تأثیرگذار است، بسیاری از اطلاعات شرکت ناملموس می‌باشد و قابل اندازه‌گیری نیستند. جنبه‌های کمی و قابل اندازه‌گیری یک شرکت مانند سود، به راحتی قابل دسترسی هستند، اما عوامل کیفی مانند کارکنان، مزایای رقابتی، حسن شهرت و غیره را چگونه می‌توان اندازه‌گیری کرد؟ در انتخاب سهم باید به تناسب آن استراتژی با نگرش شخصی سرمایه‌گذار، چهارچوب زمانی (افق سرمایه‌گذاری)، تحمل ریسک و زمانی که صرف انتخاب سهم می‌شود، توجه داشت.

تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis)

هدف تحلیل بنیادی یافتن ارزش ذاتی یک سهم می‌باشد. این فرآیند را ارزشیابی سهم نیز می‌نامند. ارزش ذاتی که ارزش واقعی نیز نامیده می‌شود، با ارزش بازاری سهم متفاوت است. اگر ارزش ذاتی بالاتر از ارزش بازاری باشد، تحلیل به ما نشان می‌دهد که سهم واقعاً بیشتر از قیمت فعلی آن می‌ارزد و در نتیجه تصمیم به خرید سهم گرفته می‌شود.

روش‌های متفاوتی برای یافتن ارزش ذاتی وجود دارد، اما اساس همه آن‌ها یکسان است و به این صورت تعریف می‌شود که ارزش یک شرکت برابر با مجموع ارزش فعلی جریان‌های نقدی آتی آن شرکت می‌باشد. به عبارت دیگر یک شرکت به اندازه مجموع ارزش فعلی سودهای آتی آن می‌ارزد. یکی از آشکارترین چالش‌ها این است که جریان‌های نقدی را برای چند سال آینده پیش‌بینی کنیم. در حالیکه حتی پیش‌بینی یک سال آتی نیز مشکل است، چگونه می‌توان 10 سال آینده را پیش‌بینی کرد؟ آیا شرکت به زودی به فعالیت خود پایان می‌دهد یا اینکه صدها سال در صنعت باقی خواهد ماند؟ همه این ابهامات و احتمالات نشان می‌دهد که چرا مدل‌های بسیار متفاوتی برای تنزیل جریان‌های نقدی بکار گرفته می‌شود، اما هیچ یک نمی‌تواند به طور کامل از عدم اطمینان از آینده خالصی یابند.

تحلیل کیفی (Qualitative Analysis)

این تحلیل که گاهاً بخشی از تحلیل بنیادی در نظر گرفته می‌شود، شامل نگاه کلی‌تری بر جنبه‌های کیفی شرکت می‌باشد. عوامل کیفی مورد بررسی شامل موارد زیر می‌باشد:

مدیریت: ستون فقرات هر شرکت موفق، مدیریت قوی آن است. در نهایت، مسئولین ارشد تصمیمات استراتژیک شرکت را اتخاذ می‌کنند و در نتیجه عامل حیاتی، در سرنوشت شرکت به شمار می‌روند.

فعالیت شرکت و چگونگی کسب درآمد: عامل مهم دیگر، محصولات یا خدمات آن شرکت می‌باشد. به روش کسب درآمد شرکت توجه کنید، به عبارت دیگر، مدل تجاری شرکت چگونه است؟ اطلاع از جزئیات سودآوری یک شرکت گامی اساسی در تعیین ارزش یک سرمایه‌گذاری به شمار می‌آید.

صنعت و رقابت: گذشته از اطلاع از فعالیت شرکت، باید ویژگی‌های صنعت مطبوع شرکت از جمله پتانسیل رشد صنعت را نیز تحلیل نمود. مطمئناً یک شرکت در یک صنعت رو به رشد، نسبت به شرکتی که در یک صنعت ضعیف فعالیت دارد، درآمد بهتری دارد.

سرمایه‌گذاری ارزشی (Value Investing)

این استراتژی در واقع انتخاب سهم‌هایی است که زیر ارزش ذاتی خود در بازار معامله می‌شوند. یک سرمایه‌گذار ارزشی به دنبال سهم‌هایی با شرایط بنیادی قوی است که به نسبت شرایط سهم در بازار، ارزان به فروش می‌رسد؛ و در این راستا عواملی مانند سود هر سهم، سود نقدی، ارزش دفتری و جریان نقدی را زیر نظر دارد. سرمایه‌گذار ارزشی شرکت‌هایی را جستجو می‌کند که در بازار به درستی ارزش‌گذاری نشده‌اند و وقتی که بازار اشتباه خود در ارزش‌گذاری را تصحیح می‌کند، پتانسیل رشد افزایش قیمت سهم را دارند. سرمایه‌گذاری ارزشی در واقع قیمت جاری سهم را با ارزش ذاتی و نه قیمت‌های تاریخی مقایسه می‌کند. طبیعی است که در این روش سرمایه‌گذاری به نوسانات روزانه قیمت سهم و نوسانات بازار توجهی نمی‌شود و نگرشی نسبتاً بلند مدت بر سرمایه‌گذاری حاکم است.

برخی از سرمایه‌گذاران ارزش، از معیارهای زیر برای انتخاب سهم استفاده می‌کنند:

- قیمت سهم بیشتر از دو سوم ارزش ذاتی آن نباشد.
- P/E سهم، جزء پایین‌ترین 10 درصد P/E‌های بازار باشد.
- قیمت سهم بالاتر از ارزش دفتری سهم نباشد.
- دارایی جاری حداقل دو برابر بدهی جاری باشد.
- سود هر سهم شرکت از رشد باثباتی در سال‌های اخیر برخوردار باشد.
- سرمایه‌گذاری رشدی (Growth Investing)

در این استراتژی سرمایه‌گذار به دنبال سهام رشدی یا سهامی است که به اعتقاد او از پتانسیل بالایی برای رشد در آینده برخوردار است. در بیشتر اوقات سهام رشدی به سهامی اطلاق می‌گردد که در مقایسه با صنعت و یا کل بازار، رشد بالاتری را در EPS خود تجربه نماید.

ارزش در مقابل رشد: سرمایه‌گذاران ارزشی موکداً به شرایط فعلی سهم توجه نشان می‌دهند. آن‌ها به دنبال سهامی هستند که زیر ارزش ذاتی سهم، با توجه به شرایط جاری خود معامله می‌شوند. در مقابل سهامداران رشدی، بر پتانسیل شرکت در آینده تمرکز می‌کنند و تأکید بسیار کمی بر قیمت فعلی دارند. آن‌ها بر خلاف سرمایه‌گذاران ارزشی، سهامی را می‌خرند که بالاتر از ارزش ذاتی خود معامله می‌شوند. البته این کار را با این اعتقاد انجام می‌شود که ارزش ذاتی سهم رشد خواهد کرد و از ارزش فعلی سهم فراتر خواهد رفت. اینگونه سرمایه‌گذاران عمدتاً به دنبال خرید سهام شرکت‌های جوان هستند، به عبارت دیگر شرکت‌هایی که در چرخه عمر خود در مرحله رشد می‌باشند. فرض بر این است که رشد EPS و یا رشد درآمد شرکت به افزایش قیمت سهم منجر می‌شود. معمولاً سرمایه‌گذاران استراتژی سرمایه‌گذاری یا Investing رشدی به دنبال صنایعی با رشد سریع هستند، بخصوص صنایعی که از تکنولوژی‌های جدید برخوردار می‌باشند.

برخی از معیارهای انتخاب سهم رشدی به شرح زیر است:

- رشد بالای درآمد یا سود هر سهم شرکت در سال‌های اخیر
- رشد بالای درآمد پیش‌بینی شده یا سود هر سهم شرکت در سال‌های آتی
- کنترل قوی هزینه‌ها و درآمدهای شرکت از سوی مدیریت (نظارت بر حاشیه سود)
- امکان چند برابر شدن سهم در سال‌های آتی

سرمایه‌گذاری درآمدی (Income Investing)

سرمایه‌گذاری درآمدی به دنبال شرکت‌هایی با جریان باثباتی از درآمد است و شاید یکی از آسان‌ترین استراتژی‌های سرمایه‌گذاری باشد. معمولاً شرکت‌هایی مثل بانک‌ها که سود نقدی بالا و باثباتی می‌پردازند، یکی از گزینه‌های انتخاب سهم در این روش سرمایه‌گذاری هستند. سرمایه‌گذاران درآمدی معمولاً بر شرکت‌های قدیمی‌تر و استقرار یافته‌تر که به یک اندازه مشخص رسیده‌اند و دیگر رشد آنچنان بالایی را تجربه نخواهند کرد، و یا به عبارت دیگر شرکت‌هایی که در چرخه عمر خود در مرحله بلوغ قرار دارند، متمرکز می‌شوند. این شرکت‌ها بجای سرمایه‌گذاری مجدد سود انباشته در درون شرکت، ترجیح می‌دهند سود خود را به صورت نقدی میان سهامداران خود توزیع نمایند تا بازدهی مناسبی را نصیب سهامداران خود کرده باشند.

دو پارامتر عمده‌ای که در انتخاب استراتژی انتخاب سهم موثر است، عبارتند از: افق زمانی سرمایه‌گذاری و میزان پذیرش ریسک. هر شخصی باید بر حسب شرایط خود دست به انتخاب استراتژی سرمایه‌گذاری بزند. به طور کلی می‌توان گفت که اگر پارامتر اول بر روی طیفی از کوتاه مدت تا بلند مدت و پارامتر دوم بر روی طیفی از ریسک‌گریز تا ریسک‌پذیر بررسی شود، شرایط زیر تا حدودی برقرار است:

- هرچه افق سرمایه‌گذاری بلند‌تر باشد، انتخاب استراتژی‌های مبتنی بر تحلیل بنیادی توجیه بیشتری دارد.
- سرمایه‌گذاری ارزشی کم ریسک‌تر و سرمایه‌گذاری رشدی پر ریسک‌تر است.

نکته طلایی برای سرمایه گذاری بر روی رمزارزها

سرمایه گذاری در ارز دیجیتال

تعیین یک استراتژی منطقی بر پایه تحقیق و بررسی، در کسب سود بسیار تعیین کننده است. یکی از عوامل مهمی که منجر به ضرر در سرمایه گذاری بر روی رمزارزها می‌شود، عدم کنترل احساسات در انجام معاملات است. کنترل احساسات و اتخاذ تصمیمات بر پایه منطق، از مهمترین علل موفقیت در سرمایه گذاری بر روی رمزارزها است. در این مقاله به شناخت دلایل انجام معاملات بر پایه احساسات و چگونگی کنترل آن‌ها می‌پردازیم.

سرمایه‌ گذاری بر روی رمزارزها و بر پایه احساسات، چه تاثیراتی دارد؟

وقتی صحبت از سرمایه‌ گذاری بر روی رمزارزها می‌شود، احتمالا موانعی چون اطلاع داشتن از اصطلاحات کریپتوکارنسی، آگاهی از ساز و کار بلاک چین، مطالعه منابع انگلیسی زبان و … در ذهن همه مرور می‌شود. در حالی که این موارد، مانع و یا چالشی برای سرمایه گذاری بر روی رمزارزها محسوب نمی‌شوند. بلکه آن‌ها لازمه شروع این کار هستند.

از جمله مواردی که یک مانع بزرگ در راه سرمایه‌ گذاری بر روی رمزارزها محسوب می‌شود، پایبند نبودن به استراتژی و انجام معامله از روی احساسات مقطعی و یا لحظه‌ای است. البته رفتار احساسی در فراز و نشیب‌های بازار امری طبیعی است. اما تفاوت یک سرمایه‌گذار یا تریدر موفق ، درست در لحظات حساسی که نیاز به کنترل احساسات وجود دارد، مشخص می‌شود. بدون شک تسلیم شدن در برابر احساسات، در مسیری که سراسر با منطق و آمار دست و پنجه نرم می‌کند، موجب ضرر و از دست دادن دارایی می‌شود.

چرا سرمایه‌گذاری از روی احساسات رخ می‌دهد؟

یکی از اصلی‌ترین دلایل غلبه احساسات در سرمایه‌ گذاری بر روی رمزارزها، رابطه‌ای کلی بین احساسات افراد و سرمایه‌گذاری است. یک دارایی که بر روی آن سرمایه‌گذاری شده است، حسی بیشتر از پول به سرمایه‌گذار منتقل می‌کند. هر تغییر در وضعیت یک دارایی تاثیر روانی خاصی بر روی فرد خواهد داشت.

طوری که یک دارایی پولی برای سرمایه‌گذار به دارایی استراتژی سرمایه‌گذاری یا Investing عاطفی بدل می‌شود. چک کردن لحظه‌ای قیمت رمزارز، صحبت کردن با همه درباره آن و پیگیری بیش از حد اخبار، همه نشان از تاثیر روانی سرمایه‌گذاری دارند که ممکن است به بروز تصمیمات احساسی ختم شود.

سرمایه‌گذاران چگونه احساسات را از معاملات خود دور کنند؟

یک راه موثر این است که افراد پس از سرمایه‌ گذاری بر روی رمزارزها، سعی کنند که به مسیر سرمایه‌گذاری خود از بیرون نگاه کنند. نگاهی بدون تعصب و موثر از دید دیگران می‌تواند احساسات را کنترل کند. البته نهادینه شدن این طرز فکر بسیار دشوار است. چرا که بی تفاوت بودن نسبت به سرمایه‌گذاری بسیار دشوار است. اما می‌توانید این روش موثر را با انجام سرمایه‌ گذاری بر روی رمزارزها به مقدار خیلی کم، در خود نهادینه کنید.

راه موثر دیگر، شناخت بیشتر اکوسیستم کریپتوکارنسی است. متاسفانه بسیاری از افراد، سرمایه‌گذاری بر روی رمزارزها را شبیه به بازار سهام می‌دانند. البته در فضایی که بعضی برای پامپ یک ارز دست به دامان دعانویس می‌شوند، بعید نیست که تفاوتی هم بین کریپتوکارنسی با بازار فارکس و بورس قائل نباشند.

اساسا پیش از شروع باید بدانید که بازار رمزارزها بر خلاف بازار سهام، فاقد اصولی اساسی است. یک تریدر در بازار سهام، در هنگام خرید می‌تواند سود سه ماهه، گزارش‌های فروش و نقشه راه کمپانی را بررسی کند. اما در بازار رمزارزها، اینکه یک پروژه از چه تکنولوژی استفاده می‌کند و یا قدرت تیم توسعه‌دهنده چه میزان است، برای یک تریدر اهمیتی ندارد.

آن‌چه تریدر به آن تکیه می‌کند، نمودارهای تحلیل تکنیکال هستند که برای شخص آماتور در ابتدا دشوار به‌نظر می رسند. این درحالی است که یک سرمایه‌گذار بلند مدت و شخصی که قصد هولد کردن دارد، باید پیش از سرمایه‌گذاری وایت پیپر رمزارز مد نظر خود را به خوبی مطالعه کند. تحلیل‌های متعدد را مطالعه کند و در نهایت تصمیم بگیرد.

چه راه‌هایی برای مدیریت دارایی‌ها طبق استراتژی وجود دارد؟

در مسیر سرمایه‌ گذاری بر روی رمزارزها، مهم‌ترین و قدرتمند‌ترین ابزار ذهن سرمایه‌گذار است. علاوه‌بر آموزش و کسب تجربه که نیازمند گذر زمان و انجام معاملات در بازه‌های زمانی و شرایط متفاوت است، استفاده از بعضی ابزارها نیز، حائز اهمیت است.

یکی از انواع رایج این ابزارها، استفاده از پلتفرم‌های معاملاتی است که تنظیمات معاملاتی آماده و از پیش تعیین شده را ارائه می‌دهند. مزیت‌هایی که این پلتفرم‌ها در اختیار سرمایه‌گذار قرار می‌دهد، به ایجاد و پایبندی به یک استراتژی استاندارد کمک می‌کند. همچنین استفاده از ربات‌ها باعث کمرنگ شدن نقش سرمایه‌گذار در تحلیل و بررسی چارت‌ها می‌شود. همین مزیت سبب کمرنگ کردن تصمیم‌گیری بر اساس احساسات خواهد شد.

با این حال باید دقت داشت که استفاده از ربات‌ها، کسب سود قطعی یا انجام معامله بدون ریسک را تضمین نمی‌کند. به‌طور کلی، به سرمایه‌گذاران و یا تریدرها پیشنهاد می‌شود که پیش از شروع فعالیت خود، از پلتفرم‌های شبیه‌ساز استفاده کنند و پس از کسب تجربه‌ای کوتاه از این طریق، با دارایی خود وارد عمل شوند.

سخن پایانی

هنگامی که از سرمایه‌ گذاری بر روی رمزارزها صحبت می‌شود، اکثرا ترید کردن را مد نظر قرار می‌دهند. ترید کردن به سادگی آن‌چه که اساتید فضای مجازی ادعا دارند نیست. بلکه امری است که تحقیق، کسب دانش کافی و صبوری می‌طلبد.

در سرمایه ‌گذاری بر روی رمزارزها خود را محدود به ترید کردن نکنید. اهداف بلند مدت و در اصطلاح هولد کردن، ریسک کمتری به دنبال خواهد داشت، تصمیمات بر پایه احساسات کم‌رنگ‌تر خواهند شد و احتمال سود قطعی جای خود به ریسک می‌دهد. به یاد داشته باشید که رمز ارزها در ابتدای مسیر خود هستند و آینده‌ای درخشان در انتظار آن‌ها است. پس بهتر است با آگاهی کامل وارد این عرصه شوید.

برای ورود به دنیای رمزارزها بهترین گزینه استفاده از ارز پایدار تتر (USDT) است. تتر به شما کمک می‌کند که در فراز و نشیب‌های قیمتی رمزارزها، ارزش سرمایه خود را ثابت نگه دارید. همچنین کمک می کند تا از ضرر در شرایط حساس معاملاتی جلوگیری کنید. از طرفی با استفاده از تتر، امنیت و سرعت معاملات خود را تضمین خواهید کرد.
برای خرید فوری تتر و یا فروش فوری آن، می‌توانید با مراجعه به وبسایت و یا اپلیکیشن تترلند، از به‌صرفه‌ترین قیمت و کارمزد صفر بهره‌مند شوید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.